Just came in ...

Dec 12, 2002
8,517
1
usa
oghab jan, shoma joke goftid ma ham ye joke goftim, anyway modti be khatre kambood lavazem yedeki ma pravazi nadrim , faghat parvaza ha ye bedoon sar neshin .
 
Feb 12, 2007
3,110
3
SANTA MONICA,CA
از جلو ميخورم دردم مياد

از عقب ميخورم ميسوزه
چاق ميشم تنگ ميشه
لاغر ميشم گشاد ميشه

واي بوقتي كه چيزي بره لاش، از حال ميرم
 

sia1

Ball Boy
Jan 30, 2010
360
3

درس اول :




یه روز مسوول فروش، منشی دفتر، و مدیر شرکت برای ناهار به سمت سلف سرویس قدم می زدند
یهو یه چراغ جادو روی زمین پیدا می کنن و روی اون رو مالش میدن و جن چراغ ظاهر میشه
جن میگه: من برای هر کدوم از شما یک آرزو برآورده می کنم
منشی می پره جلو و میگه: اول من، اول من!
من می خوام که توی باهاماس باشم، سوار یه قایق بادبانی شیک باشم و هیچ نگرانی و غمی از دنیا نداشته باشم!
پوووف! منشی ناپدید میشه ...
بعد مسوول فروش می پره جلو و میگه: حالا من، حالا من
من می خوام توی هاوایی کنار ساحل لم بدم، یه ماساژور شخصی و یه منبع بی انتهای نوشیدنی! داشته باشم و تمام عمرم حال کنم ...
پوووف! مسوول فروش هم ناپدید میشه
بعد جن به مدیر میگه: حالا نوبت توئه
مدیر میگه: من می خوام که اون دو تا هر دوشون بعد از ناهار توی شرکت باشن !!!

نتیجه اخلاقی : همیشه اجازه بده که رئیست اول صحبت کنه !







درس دوم :
یه روز یه کشیش به یه راهبه پیشنهاد می کنه که با ماشین برسوندش به مقصدش
راهبه سوار میشه و راه میفتن
چند دقیقه بعد راهبه پاهاش رو روی هم میندازه و کشیش زیر چشمی یه نگاهی به پای راهبه میندازه
راهبه میگه: پدر روحانی، روایت مقدس ۱۲۹ رو به خاطر بیار …!
کشیش قرمز میشه و به جاده خیره میشه
چند دقیقه بعد بازم شیطون وارد عمل میشه و کشیش موقع عوض کردن دنده، بازوش رو با پای راهبه تماس میده …!
راهبه باز میگه: پدر روحانی! روایت مقدس ۱۲۹ رو به خاطر بیار!!!
کشیش زیر لب یه فحش میده و بیخیال میشه و راهبه رو به مقصدش می رسونه
بعد از اینکه کشیش به کلیسا بر می گرده سریع میدوه و از توی کتاب روایت مقدس ۱۲۹ رو پیدا می کنه و می بینه که نوشته: به پیش برو و عمل خود را پیگیری کن… کار خود را ادامه بده و بدان که به جلال و شادمانی که می خواهی میرسی!!!

نتیجه اخلاقی :
اگه توی شغلت از اطلاعات شغلی خودت کاملا آگاه نباشی، فرصتهای بزرگی رو از دست میدی !





درس سوم :
بلافاصله بعد از اینکه زن پیتر از زیر دوش حمام بیرون اومد پیتر وارد حمام شد
همون موقع زنگ در خونه به صدا در اومد
زن پیتر یه حوله دور خودش پیچید و رفت تا در رو باز کنه
همسایه شون -رابرت- پشت در ایستاده بود
تا رابرت زن پیتر رو دید گفت: همین الان ۱۰۰۰ دلار بهت میدم اگه اون حوله رو بندازی زمین!
بعد از چند لحظه، زن پیتر حوله رو میندازه و رابرت چند ثانیه تماشا می کنه و ۱۰۰۰ دلار به زن پیتر میده و میره …!
زن دوباره حوله رو دور خودش پیچید و برگشت
پیتر پرسید: کی بود زنگ زد؟ زن جواب داد: رابرت همسایه مون بود
پیتر گفت: خوبه… چیزی در مورد ۱۰۰۰ دلاری که به من بدهکار بود گفت؟!

نتیجه اخلاقی :
اگه شما اطلاعات حساس مشترک با کسی دارید که به اعتبار و آبرو مربوط میشه، همیشه باید در وضعیتی باشید که بتونید از اتفاقات قابل اجتناب جلوگیری کنید !



درس چهارم :
من خیلی خوشحال بودم !
من و نامزدم قرار ازدواجمون رو گذاشته بودیم. والدینم خیلی کمکم کردند، دوستانم خیلی تشویقم کردند و نامزدم هم دختر فوق العاده ای بود
فقط یه چیز من رو یه کم نگران می کرد و اون هم خواهر نامزدم بود…!
اون دختر باحال، زیبا و جذابی بود که گاهی اوقات بی پروا با من شوخی های ناجوری می کرد و باعث می شد که من احساس راحتی نداشته باشم
یه روز خواهر نامزدم با من تماس گرفت و از من خواست که برم خونه شون برای انتخاب مدعوین عروسی !
سوار ماشینم شدم و وقتی رفتم اونجا اون تنها بود و بلافاصله رک و راست به من گفت :
اگه همین الان ۵۰۰ دلار به من بدی بعدش حاضرم با تو …………….!
من شوکه شده بودم و نمی تونستم حرف بزنم
اون گفت: من میرم توی اتاق خواب و اگه تو مایل به این کار هستی بیا پیشم
وقتی که داشت از پله ها بالا می رفت من بهش خیره شده بودم و بعد از رفتنش چند دقیقه ایستادم و بعد به طرف در ساختمون برگشتم و از خونه خارج شدم…!
یهو با چهره نامزدم و چشمهای اشک آلود پدر نامزدم مواجه شدم!!!
پدر نامزدم من رو در آغوش گرفت و گفت: تو از امتحان ما موفق بیرون اومدی…!
ما خیلی خوشحالیم که چنین دامادی داریم و هیچکس رو بهتر از تو نمی تونستیم برای دخترمون پیدا کنیم. به خانوادهء ما خوش اومدی !!!

نتیجه اخلاقی :
همیشه سعی کنید کیف پولتون رو توی داشبورد ماشینتون بذارید شاید براتون شانس بیاره !



درس پنجم :
یه شب خانم خونه به خونه بر نمیگرده و تا صبح پیداش نمیشه!
صبح بر میگرده خونه و به شوهرش میگه كه دیشب مجبور شده خونه یكی از دوستهای صمیمیش (مونث) بمونه
شوهر بر میداره به ۲۰ تا از صمیمی ترین دوستهای زنش زنگ میزنه ولی هیچكدومشون حرف خانم خونه رو تایید نمیكنن!
یه شب آقای خونه تا صبح برنمیگرده خونه. صبح وقتی میاد به زنش میگه كه دیشب مجبور شده خونه یكی از دوستهای صمیمیش (مذكر) بمونه
خانم خونه بر میداره به ۲۰ تا از صمیمی ترین دوستهای شوهرش زنگ میزنه : ۱۵ تاشون تایید میكنن كه آقا تمام شب رو خونه ی اونا مونده! ۵ تای دیگه حتی میگن كه آقا هنوزم خونه اونا پیش اوناست !!!

نتیجه اخلاقی :
یادتون باشه كه مردها دوستهای بهتری برای همدیگه هستند !



درس ششم :
چهار تا دوست كه ۳۰ سال بود همدیگه رو ندیده بودند توی یه مهمونی همدیگه رو می بینن و شروع می كنن در مورد زندگی هاشون برای همدیگه تعریف کردن
بعد از مدتی یكی از اونا بلند میشه میره دستشویی. سه تای دیگه صحبت رو می كشونن به تعریف از فرزندانشون :
اولی: پسر من باعث افتخار و خوشحالی منه. اون توی یه كار عالی وارد شد و خیلی سریع پیشرفت كرد.
پسرم درس اقتصاد خوند و توی یه شركت بزرگ استخدام شد و پله های ترقی رو سریع بالا رفت و حالا شده معاون رئیس و اونقدر پولدار شده كه حتی برای تولد بهترین دوستش یه مرسدس بنز بهش هدیه داد !
دومی: جالبه. پسر من هم مایه افتخار و سرفرازی منه. توی یه شركت هواپیمایی مشغول به كار شد و بعد دوره خلبانی گذروند و سهامدار شركت شد و الان اكثر سهام اون شركت رو تصاحب كرده... پسرم اونقدر پولدار شد كه برای تولد صمیمیترین دوستش یه هواپیمای خصوصی بهش هدیه داد !!!
سومی: خیلی خوبه. پسر من هم باعث افتخار من شده
اون توی بهترین دانشگاههای جهان درس خوند و یه مهندس فوق العاده شد. الان یه شركت ساختمانی بزرگ برای خودش تاسیس كرده و میلیونر شده. پسرم اونقدر وضعش خوبه كه برای تولد بهترین دوستش یه ویلای ۳۰۰۰ متری بهش هدیه داد!
هر سه تا دوست داشتند به همدیگه تبریك می گفتند كه دوست چهارم برگشت سر میز و پرسید این تبریكات به خاطر چیه؟!
سه تای دیگه گفتند: ما در مورد پسرهامون كه باعث غرور و سربلندی ما شدن صحبت كردیم راستی تو در مورد فرزندت چی داری تعریف كنی؟!
چهارمی گفت: دختر من رقاص کاباره شده و شبها با دوستاش توی یه كلوپ مخصوص كار میكنه!
سه تای دیگه گفتند: اوه مایه خجالته چه افتضاحی !!!
دوست چهارم گفت: نه! من ازش ناراضی نیستم. اون دختر منه و من دوستش دارم... در ضمن زندگی بدی هم نداره.
اتفاقا همین دو هفته پیش به مناسبت تولدش از سه تا از صمیمی ترین دوست پسراش یه مرسدس بنز و یه هواپیمای خصوصی و یه ویلای ۳۰۰۰ متری هدیه گرفت !!!

نتیجه اخلاقی :
هیچوقت به چیزی كه كاملا در موردش مطمئن نیستی افتخار نكن !



درس هفتم :
توی اتاق رختكن كلوپ گلف، وقتی همه آقایون جمع بودند یهو یه موبایل روی یه نیمكت شروع میكنه به زنگ زدن.
مردی كه نزدیك موبایل نشسته بود دكمه اسپیكر موبایل رو فشار میده و شروع می كنه به صحبت
بقیه آقایون هم مشغول گوش كردن به این مكالمه میشن ...
مرد: الو؟
صدای زن اونطرف خط: الو سلام عزیزم. تو هنوز توی كلوپ هستی؟
مرد: آره !
زن: من توی فروشگاه بزرگ هستم
اینجا یه كت چرمی خوشگل دیدم كه فقط ۱۰۰۰ دلاره! اشكالی نداره اگه بخرمش؟
مرد : نه. اگه اونقدر دوستش داری اشكالی نداره!
زن: من یه سری هم به نمایشگاه مرسدس بنز زدم و مدلهای جدید ۲۰۰۶ رو دیدم... یكیشون خیلی قشنگ بود قیمتش ۲۶۰۰۰۰ دلار بود !
مرد: باشه. ولی با این قیمت سعی كن ماشین رو با تمام امكانات جانبی بخری !
زن: عالیه. اوه یه چیز دیگه، اون خونه ای رو كه قبلا میخواستیم بخریم دوباره توی بنگاه گذاشتن برای فروش. میگن ۹۵۰۰۰۰ دلاره
مرد: خب… برو تا فروخته نشده پولشو بده. ولی سعی كن ۹۰۰۰۰۰ دلار بیشتر ندی !!!
زن: خیلی خوبه. بعدا می بینمت عزیزم. خداحافظ
مرد: خداحافظ
بعدش مرد یه نگاهی به آقایونی كه با حسرت نگاهش میكردن میندازه و میگه: كسی نمیدونه كه این موبایل مال كیه ؟!

نتیجه اخلاقی :
هیچوقت موبایلتونو جایی جا نذارین !



درس هشتم :
یه زوج ۶۰ ساله به مناسبت سی و پنجمین سالگرد ازدواجشون رفته بودند بیرون كه یه جشن كوچیك دو نفره بگیرن.
وقتی توی پارك زیر یه درخت نشسته بودند یهو یه فرشته كوچیك خوشگل جلوشون ظاهر شد و گفت: چون شما همیشه یه زوج فوق العاده بودین و تمام مدت به همدیگه وفادار بودین من برای هر كدوم از شما یه دونه آرزو برآورده میكنم!
زن از خوشحالی پرید بالا و گفت:
چه عالی! من میخوام همراه شوهرم به یه سفر دور دنیا بریم
فرشته چوب جادوییش رو تكون داد و پوف! دو تا بلیط درجه اول برای بهترین تور مسافرتی دور دنیا توی دستهای زن ظاهر شد !
حالا نوبت شوهر بود كه آرزو كنه.
مرد چند لحظه فكر كرد و گفت:
این خیلی رمانتیكه ولی چنین بخت و شانسی فقط یه بار توی زندگی آدم پیش میاد
بنابراین خیلی متاسفم عزیزم آرزوی من اینه كه یه همسری داشته باشم كه ۳۰ سال از من كوچیكتر باشه
زن و فرشته جا خوردند و خیلی دلخور شدند. ولی آرزو آرزوئه و باید برآورده بشه.
فرشته چوب جادوییش رو تكون داد و پوف! مرد ۹۰ سالش شد !!!

نتیجه اخلاقی :
مردها ممكنه زرنگ و بدجنس باشند، ولی فرشته ها زن هستند !


درس نهم :
یه مرد ۸۰ ساله میره برای چكاپ. دكتر ازش در مورد وضعیت فعلیش می پرسه و پیرمرد با غرور جواب میده:
هیچوقت به این خوبی نبودم. تازگیا با یه دختر ۲۵ ساله ازدواج كردم و حالا باردار شده و كم كم داره موقع زایمانش میرسه
نظرت چیه دكتر؟!
دكتر چند لحظه فكر میكنه و میگه: خب بذار یه داستان برات تعریف كنم. من یه نفر رو می شناسم كه شكارچی ماهریه. اون هیچوقت تابستونا رو برای شكار كردن از دست نمیده. یه روز كه می خواسته بره شكار از بس عجله داشته اشتباهی چترش رو به جای تفنگش بر میداره و میره توی جنگل! همینطور كه میرفته جلو یهو از پشت درختها یه پلنگ وحشی ظاهر میشه و میاد به طرفش. شكارچی چتر رو می گیره به طرف پلنگ و نشونه می گیره و ….. بنگ! پلنگ كشته میشه و میفته روی زمین!!!
پیرمرد با حیرت میگه: این امكان نداره! حتما یه نفر دیگه پلنگ رو با تیر زده!
دكتر یه لبخند میزنه و میگه: دقیقا منظور منم همین بود !!!

نتیجه اخلاقی :
هیچوقت در مورد چیزی كه مطمئن نیستی نتیجه كار خودته ادعا نداشته نباش !
 
Feb 4, 2005
25,243
5,453
عشق شیرازی:


دلُم میخاد برم بالوی یه***ی کوه بلندی از ته دلُم با تمام وجودُم با صِدوی بلند جار بزنم دوسِت دارم، حوصلم نمیشه

I also heard this about Shirazi Love:

They go sit down in the shadow of a tree playing taar and singing

Hala yarom bia, deldarom bia.
 



به لره ميگن : سبز ليمويي رو توصيف كن.


ميگه : شما آبي آسماني رو در نظر بگير، بشاش توش
----------------------------------------------
از تركه ميپرسند چرا شمشير حضرت علي دو شاخه بود؟
ميگه : واسه اينكه شبها بزنش تو شارژ
----------------------------------------------
يه سرهنگ ميره پادگان مي بينه همه دارن بدون شورت راه ميرن ميپرسه اينجا چه خبره؟؟؟
جواب ميدن : يه سرباز قزويني فرار كرده براش تله گذاشتيم
------------------------------------------------------------
از لره خواستن به بم کمک کنه
گفت الان دستم تنگه انشاالله زلزله بعدی
------------------------------------------------------------
ترکه دستشو به شکمش میکشه میگه :
ها خوب حال میکنی من کارمیکنم تومیخوری .
شکمش میگه اگه ناراحتی میخوای من کارمیکنم توبخور
-----------------------------------------------------------
میدونی شباهت هویج با دامن کوتاه چیه ؟
هر جفتش سوی چشمو آدمو زیاد میکنه

----------------------------------------------------
به تركه ميگن سوره توحيد رو تفسير كن
ميگه فكر كنم
خدا قفلو داده به احد
احد داده به صمد
صمد قفلو برده نياورده
كفر احد رو هم درآورده
------------------------------------------------------
سر برگ انشاي يك لر***
به نام خدايي كه هر چه ميكشيم از اوست
 

YePaDoPa

Elite Member
Oct 30, 2002
3,160
147
Jokes

به تركه ميگن: باريک الله يعني چي؟
ميگه: يعني خدا لاغر است!

تركه ماشين تخليه فاضلاب ميخره پشتش مينويسه: چشم اميد ما به كون شماست!

خلاصه خبرها در اخبار جمهوری اسلامی: اوضاع در همه جای دنیا از ایران بدتر است!

جهان سوم جایی است که در آن کنجد روی نان بربری "آپشن" محسوب می***شود!

از تركه میپرسن: دوست داشتی جای خدا بودی؟
میگه: نه
میگن: چرا؟
میگه: چون جای پیشرفت نداره!

از ترک می***پرسن: عاشورا چه روزیه؟
میگه: روزه جهانی قیمه!

از لره مي***پرسن: 12 فروردين چه روزيه؟
ميگه: روزيه كه ميريم براي 13 به در جا مي***گيريم!

سه تا دیوونه هم اتاقی بودن، یک روز خبر آوردن که دو تاشون بالا و پایین میپرن و میگن: ما سیب زمینی هستیم و داریم تو روغن سرخ میشیم ولی سومی ساکت نشسته! رئیس تیمارستان هم طبق معمول رفت که این دیوونه سومی رو مرخص کنه. ازش پرسید: تو چرا با دوستات نمی***پری؟
دیوونه سومیه هم میگه: آخه من کف تابه چسبیدم!

به تركه ميگن: احمق***ترين آدم كيه؟
ميگه: حبيب خواننده!
ميگن: چرا حبيب؟
ميگه: مرتيكه خر داره گيتار ميزنه، ميگه صداي دهل مياد!

از اصفهانيه میپرسن: قبض آب و برق خونتو چطور پرداخت میکنی؟
میگه: میذارم زير برف پاک کن ماشین تركه، فکر میکنه قبض جریمست ميره پرداخت میکنه!

تهرانيه تو حج، پرده کعبه رو گرفته بود مي***گفت: خدايا توبه! ديگه براي ترک***ها جک نمي***سازم. يهو يه ترکه ميزنه رو شونش ميگه: داداش قبله کدوم وره؟
تهرانيه ميگه: خدايا! خاطره که مي***تونم تعريف کنم؟!

خدا وقتي لر را آفريد فرشته***ها پرسيدند: خدايا سجده كنيم؟
خدا گفت: نه فرار كنيد! سنگ دستشه!
 

AFRIRAN

IPL Player
Jun 8, 2010
2,521
0
دو تا ترک ميرن سازمان ناسا براي باز ديد . تشنه شون مي شه اشتباهي سوخت موشک رو بجاي اب ميخورن . چند دقيقه بعد اولي با موبايل به دومي زنگ ميزنه ميگه . تو گلوت نمي سوزه و دلت درد نمي کنه و نفق نکردي و احساس کني که ميخواي
بگوزي . دومي ميگه اره
همچين احساسي دارم . اولي ميگه يه وقت
نگوزي ! من اينکار رو کردم
الان دوبي هستم

HAHAHAHAHA
 

YePaDoPa

Elite Member
Oct 30, 2002
3,160
147



فخرفروشی به سبکِ جهانِ سوم



آقا ما دیشب شام نون سنگک و پنیر و گوجه خوردیم. تازه لامپامونم روشن بود! بقرآن



مرفه بی درد



ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ



من دیگه از این زندگی خسته شدم... ولم كنيد میخوام برم سوار هواپیما بشم



راه های جدید خودکشی رو یاد گرفتن مردم


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ



رفتم نمایندگی سایپا، به مسئولش میگم: فرمون ماشین زیاد صدا میده، چه کار کنم؟ میگه: صدای ضبط رو زیاد کن. مملکته داریم؟



بازم خوبه نگفته فرمونو نچرخون



ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ




خیابانی بعد از باخت مقابل کره : حالا در تعداد بُرد با کره برابر شدیم. هیچ چیز از ارزشهای تیم ملی ما کم نشد با این باخت




آره تازه یه چیزی هم اضافه شد. بيان اين جملات توسط خياباني با ريختن كلريد آمونيوم (نشادُر) در ما تحت ِ شنونده برابري مي كرد




ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ



آخرین سوتی جواد خیابانی



خیابانی: عادت تیم ما این بوده که یک نیمه به حریف بده




بابا یکی اینو جمعش کنه


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ



کفاشیان در مصاحبه با سایت گل: شما واقعا توقع داشتین از کره ببریم؟



اینم از رئیس فدراسیون. گونی سیب زمینی موثرتر از اینه



ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ



میری زن بگیری میگن خونه داری؟ میری مسکن مهر ثبت***نام کنی میگن زن داری؟



حالا اینو گوش کن



میری دنبال شغل میگن متاهلی ؟ میری متاهل شی میگن شغلت چیه ؟



واقعا مملکته داریم؟



ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ



اخبار ساعت بیست*** و*** یک: راننده***های محترم تریلی توجه کنن قیمت گازوییل از ۱۶۵ ریال به ۱۵۰ تومان تغییر کرد! انگار بچه گول می***زنن! مملکته داریم؟



ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ



ماشینمون رو دزد ***برده، سرگرد آگاهی آدرس چندتا از پاتوق***های دزدها رو بهمون داده، می***گه برین ببینین سرنخی از ماشینتون اینجا***ها پیدا می***کنین یا نه! اگه سرنخی پیدا کردین به ما خبر بدین!!! مملکته داریم؟



ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ



امروز صبح رفتم نون تافتون بگیرم، دیدم شاگرد نونوایی برای صبحونه خودشون رفته نون لواش گرفته! مملکته داریم؟



ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ



امروز سویشرت نارنجی***مو واسه اولین بار پوشیدم و حالا توجه شما رو به تیکه***های ملت غیور ایران جلب می***کنم: نارنگی - پرتقال - هویج - ته***سیگار - فانتا - رفتگر- چی***توز موتوری - سن ایچ و دیگر هیچ! - فلفل دلمه***ای - لینا توپی - اسمارتیز! بقیه دوستات کجان؟ - بچه***ها! گارفیلد! - ببخشید خانوم شمام میخواین رییس جمهور شین؟! مملکته داریم؟



ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ



فحش تهرونی


ایران جاییست که بیشتر از نصف جمعیت پایتختش مهاجرند، و «دهاتی» و «شهرستانی» فحش رایج پایتخت***نشینان است



ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ



چند تا نان سنگک خریدیم وقتی از نانوایی میایم بیرون باید حواسمون به موتور سوارها باشه! مملکته داریم؟



ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ



آخرش نفهمیدیم توی سالن***های سینما، کدوم دسته صندلی مال صندلی ما هست کدوم مال صندلی بغلی! مملکته داریم؟



ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ



دوستم رفته آپاندیسشو عمل کنه ختنه اش کردن. مملکته داریم؟ (البته این یکی شوخی بود) :دی



ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ



غضنفر با دوست دخترش قرار داشت تو راه اسهال میگیره و شلوارش را خراب میکنه... بعد واسه از بين بردن بوش يه شيشه عطر گل ياس میزنه به خودش ... در حين ملاقات از دختره می پرسه از عطری که زدم خوشت میاد؟ دختره میگه بوي عجیبی داره انگار يه نفر زیر درخت یاس ریده



ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ



کدوم گوری بودی؟



مردی داشت در خيابان حركت مي كرد كه ناگهان صدايي از پشت گفت:

اگر يك قدم ديگه جلو بروي كشته مي شوي


مرد ايستاد و در همان لحظه آجري از بالا افتاد جلوي پایش.


مرد نفس راحتي كشيد و با تعجب دوروبرش را نگاه كرد اما كسي را نديد

بهر حال نجات پيدا كرده بود


به راهش ادامه داد . به محض اينكه مي خواست از خيابان رد بشود باز همان صدا گفت :

بايست


مرد ايستاد و در همان لحظه ماشيني با سرعتی عجيب از کنارش رد شد . باز هم نجات پيدا كرده بود


مرد پرسيد تو كي هستي و صدا جواب داد : من فرشته نگهبان تو هستم


مرد فكري كرد و گفت :


اون موقعي كه من داشتم ازدواج مي كردم کدام گوری بودي ؟



 
Oct 18, 2002
11,593
3
A few more good ones:




هر جای دنیا تظاهرات میشه، به نشانه همبستگی اینجا یکی رو اعدام میکنن، مملکته داريم؟

ولنتاین رو ممنوع می کنن، بعد به هم قبر هدیه می دن! مملکته داریم؟
(Ref news: http://www.mehrnews.com/fa/NewsDetail.aspx?NewsID=1224316)

سردر وزارت خارجه که نوشته باشن نه شرقی نه غربی، یه وزیری هم میذارن توش که نه شرق راهش بدن نه غرب! مملکته داریم؟

آفتابه درست می کنن تهش سوراخه، بعد با اسپری آبگرمکن رنگ می کنن برای تسخیر فضا! مملکته داریم؟


یک ساعت مختار پخش می شه، پنج بار تکرار مختار، یک هفته هم تحلیل مختار! کم مونده یه ۹۰ مختار هم راه بندازن... مملکته داریم؟

گوشی موبایل ایرانی ساختن، اسمش جی ال اکسئه، فونتش عربی! مملکته داریم؟‬

رفتم کلانتری میگم گوشیم رو گم کردم. میگه کجا گم گردی؟ میگم پارک. میگه چرا رفتی پارک؟؟؟؟ مملکته داریم؟

ده تا سنگک خریدیم، ملت یه جوری نگاه می کنن انگار پرادو سوار شدیم! مملکته داریم؟


and the best one:
دیگه هخا هم حاضر نیست بیاد مملکتو بگیره! مملکته داریم؟


 
Last edited:
Likes: rahim
Oct 18, 2002
11,593
3
and more from http://www.facebook.com/mamlekate


دزدگیر ماشینمو دزدیدن! مملکته داریم؟

همه جای دنیا تبعید می کنن تو ایران ممنوع الخروج! مملکته داریم؟

دو روز مونده به عاشورا، همه میرن باشگاه بدنسازی، پرس سینه میزنن! مملکته داریم؟

يارو تی شرت پلی بوی پوشيده و پشت ميکروفون هيئت داره مداحی مي کنه به جان خودم! مملکته داريم؟

اس ام اس اومده اين محرم و صفر است كه شما را زنده نگه داشته - ستاد تأمين غذای نذری! مملكته داريم؟

جنگل گلستان داره تو آتیش می سوزه، اون وقت میان آزادی تا یافت آباد رو آب پاشی می کنن! مملکته داریم؟

دانشجوی موسیقی ام؛ شش ترم باید معارف بخونم که توش نوشته موسیقی حرامه... مملکته داریم؟

یه دستشو لاک آبی پررنگ زده یکی رو اصلن لاک نزده، می پرسم جدیده؟ می گه نه، با این دست کارت دانشجوییم رو میدم دست حراست. مملکته داریم؟
 

Niloufar

Football Legend
Oct 19, 2002
29,626
23
hahah thanks guys!:)

LOOL! thanks a lot deerouz jan for the link! so this the source of all these funny "mamlekate darim" jokes on fb these days! great weblog, thanks!

قرص اكس رو میندازن توصندوق صدقات ! صندوق شروع میكنه به وام دادن


یارانه نماز جماعت هم برداشته شد از این پس خود نمازگذار باید حمد و سوره را بخواند


از بنده خدا می پرسن نظرت راجع به زلزله چیه ؟میگه طرح خوبیه ، تکان دهنده ست


غضنفر از آخونده میپرسه: فرق روح و روان چیه؟

آخونده میگه هیچ فرقی نداره.

غضنفر میگه: اگه فرقی نداره حال میکنم از این به بعد بهتون به جای روحانی بگم روانی!!



طرف دانشجوی موسیقیِ ، شش ترم باید معارف بخونه که توش نوشته موسیقی حرامه ... آخه کدوم مملکت اینجوریه ؟


شعار 22 بهمن 89:نه یارانه نه خوشه فشار نده که توشه
 
Feb 12, 2007
3,110
3
SANTA MONICA,CA
لره از مسيحي میپرسه : چرا شما اينقدر پولداري؟ مسيحی: خدا يه چک داد به حضرت مريم، اونم داد به حضرت مسيح، و مسيح دادش به ما، ما هم نقدش کرديم، پولدار شديم. شما بگو چرا فقيريد؟ لره ميگه: والا خدا يه چک داد به محمد، محمد دادش به علی، علی دادش به حسن ... تا به آخری. آخری هم زد به چاک و غيب شد!!! ما هم مونديم دست خالي. حالا هم هی مي گن شايد اين جمعه بيايد، شايد اون جمعه بيايد