Embryology and Miracle

[Ardesheer]

Take a look at this:
http://www.travelassist.com/mag/a94.html

MOUNTAIN SICKNESS

High altitude, or mountain, sickness is a self-limiting disease that anyone that goes too high too fast will experience. It was recorded in ancient Chinese writings more than 2000 years ago. Armies traversing the 16000 foot Kilik Pass in Afghanistan described it as "the great headache mountain."
Symptoms of mountain sickness include headache, shortness of breath, dizziness, insomnia and nausea. These can begin as soon as four hours after reaching heights over 8000 feet. The atmospheric pressure in a typical commercial airplane is equivalent to 6500 - 7500 feet.

Therefore, it was known before that vague statement in Quran. Also, Quran does not say why it happens. Science did not discover the fact that it happens, but why it happens. There is nothing in the statement that you are relying upon about why it happens. The fact that it happened was known more than 600 years before Quran.

 

[Behrooz_C]

Chaps, this mountain argument is good because he is clearly cornered and is losing it big time. But more interesting is his struggle over the fingerprint issue. He takes an obscure verse and twists it to insist that it means god told us that finger prints are unique. Nevermind that there is a big difference between what the verse says and how he chooses to interpret it. Then when it's pointed out to him that 3000 years ago man used fingerprints, he shits himself and doesn't accept it. Yet he insists the obscure verse is perfectly acceptable.

kholaase hesabi toosh moondeh. rastesh delam barash misooze chon sabege nadare kasi in hame inja zaye shode bashe. hatta khodesh ham ke saabegash dar zaye shodan ziadeh in bar record zade

 

[R_E_Z_A]

This thread is very interesting. What general is saying is very clear yet some of you guys just try to be stubborn and not admit that Saudi Arabia having mountains is irrelevant and general is right.

You need to take into account the following questions:

- What was the population of Arabia 1400 years ago?
- How many of the population were living near a rare 3000 m mountain?
- How often they climbed to that height?!!!!!
- What could be the reason of beduin Arabs climbing 3000 m?
- If anyone climbs that height what are the chances that a beduin relate his difficulty in breathing to low partial pressure of oxygen which is due to the elevation which is due to reduced atmospheric pressure which is due to getting closer to the sky !!
- Lets say some people actually went up, then how often they have done this to know that this is because of getting closer to the "sky" and not because being tired and other factors.

 

[Bi-honar]

actually this is perfect simple logic, they were way more logical than you professor

Arab goes towards sky (climbs mountain) -----> chest hurts

Arab goes towards sky (climbs mountain) and he has plenty of food-------> chest still hurts

Arab unlike sarjookhe parsaian possesses common sense and concludes

go up the mountain----->chest hurts

as I said go play with your toys

LMAO. That was great Robie jaan. I think we're going to have to keep our answers really short and at this level if there's going to be any chance that they may actually sink in. REZA's operating at even a lower level, now he's trying to say that Arabs didn't have hemmat to go to a "rare" mountain, but the same freakin' Arabs went all the way to Spain!!!

Next, he's going to say the sentence "the rain in Spain is mostly on the plain" came from Arabs, because they never climbed the mountains there to see that there was rain there as well!

:solo-rain:

 

[General Parsaian]

واقعا یا کم دقت هستی یا کم هوش.

برو یک بار دیگه پسته قبلی من رو بخون. اگه نمیری من همینجا بزنم.



خوب مرد حسابی همون حرف من رو ورداشتی دوباره بلغور کردی که بد میگی من دقت کنم. عجب.
اینم رفت جزو لیست اشتباهت تو. داره دراز می شه این لیست

معلومه که یا حرفم رو کلا اصلا از بیخ نفمیدی، یا اینکه زیرکانه می خوای از زیرش در ری به هر حال سعی می کنم در همین حدش بهات بحث کنم.

تنها چیزی که از حرفات یه ذره بدک نبود، اونم فک کنم شانسی بود، این بود که گفتی سرما گرما یه چیزی که همیشه باهاش سرو کار دارن ولی بالا رفتن نه. حرفت درسته اینجا. ولی فقط در مورد تکرار این مسعله ولی موضوع اینجاست که آیا ۱۰ دفعه یه عملی رو یا بشنوی یا تجربه کنی و هر ۱۰ دفعه یه نتیجهٔ کاملا یک جور رو یا بشنوی یا حس کنی بد بری به بقیه بگی و اون هایی که یا شنیدن از کسی دیگه یا واقعا خودشون تجربه کردن، حرف تورو تایید کنن باعث نمی***شه این نتیجه رو بگیری که حتا اگه ۱۰۰۰ دفعه دیگه هم اون عمل انجام بشه همون نتیجه رو میده؟
پس نتیجه میگیریم یه انسان میتون بعد از یه تعداد تجربه مشخص و یک جور یه نتیجه بگیر که اگر ۱۰۰۰۰ دیگه هم میکرد نتیجه ش فرق نمیکرد..



چند دفعه که میرفتن زیر آب، احساس خفگی بهشون دست میداد دفعهٔ بعد دیگه نمیرفتن. به بقیه هم تعریف میکردن و بقیه هم تجربهٔ او را تایید میکردن.
نتیجه: میفهمیدن زیر آب موندن احساس بسیار بدی داره. بدون اینکه این شخص هیچ اطلاعی از کمبود اکسیژن و آثار آن روی دست گاه تنفسی رو بدونه.




مثل قبلی چند دفعه که توی اتاق بسته بودن میفهمن حالشون بد می شه، می رن بیرون حالشون خوب می شه. ۱۰ دفعه دیگه این کار رو تکرار می کنه، و به بقیه میگه و بقیه هم حرفش رو تائید می کنن

نتیجه: تو اتاق بسته زیاد موندن به انسان حال بعدی میده و سر گیجه.


بابا من سگم رو اگه مثلا ۲ دفعه بندازم توی آبه داغ دفعهٔ سوم پاشو نزدیک اون آب نمیذاره. دیگه فک کنم عربای اون زمان یه ذره از سگا بیشتر حالیشون بوده.

ولی خودمونیم خوب داشتی از زیر اینکه نمیدونستی تو عربستان کوه داره در میرفتی. ولی جناب هنوز کسیو خر نکردی اینجا.

این تو هستی که دقت نمی کنی
می گویی رفته اند بالای کوه و فهمیده اند که نفسشان می گیرد و برای بقیه تعریف کرده اند
من می خواهم این فرضیات تو را همه قبول کنم
قبول
رفته اند بالای کوه و فهمیده اند و تعریف کرده اند
و بقیه فهمیده اند
!!!!آ
مشکل اینجاست
ایا این را هم فهمیده اند که با رفتن به اسمان بدون هیچ تلاشی همان حالت به انها دست می دهد
اگر بگویید خیر
پس چرا محمد ص گفته اسمان نه کوه چون با گفتن اسمان انها تجربه ای در مورد اسمان ندارند و دلیلی نداشته که بگوید اسمان
اگر بگویید بله می دانستند که رفتن به اسمان همان حالت کوه به انها دست می دهد
باید گفت پس اعراب 1400 سال پیش با خبر بوده اند که کم بود اکسیژن و هوا باعث می شود بر قفسه سینه شان فشار بیاورد نه چیز دیگری
یعنی علت و معلول را می دانسته اند
حالا لطف کن خیلی کوتاه بیا و بگو کدام یکی را قبول داری تا برایت توضیح بدهم که چه اشتباه نا بخردانه ای می کنی


بله جانم

 

[General Parsaian]

خوب بازم جواب سوال من رو ندادی، این دفعه گنده تر مینویسم تا شاید چشات بهتر ببین.


کدوم یکی از این ۲ تا احتمالش بیشتره:

یه موجوده متا فیزیک پیغام فرستاده به یه آدم تو بیابون و قران کلمات اون موجود هست.

یا اینکه

عرب هایی بودند که از کوه هایی مانند جبل سودا که ۲۹۹۵ تا ۳۰۰۰ متر ارتفاع یا جبل دکه در مکه با ۲،۵۸۵ ارتفاع یا جبل قرنیتا در مکه با ۲،۴۹۵ و چند تای دیگه بالا رفته باشند.
و لطفا به خاطر داشته باش یکی از این کوه نوردا محمد بوده. حالا شاید زیاد نرفته بالا، ولی وقتی میبینی معروف ترین عرب توی دنیا از کوه رفته بالا که برسه به غار، آیا امکانش نیست که این همه عربهای دیگه چند تاشون برن کوه های بلند تر؟

اگر گفته بود کوه انوقت جواب دادن به سئوال شما معنی داشت
اول باید ببینیم اعراب دلیل فشار کوه را می دانستند که بیایند کلمه اسمان را به جای کوه استفاده کنند یا خیر
شما فرض را بر ان گرفته اید که کلمه کوه بجای اسمان باشد و بعد سئوال خود را کرده اید
این سئوال شما سئوال درستی نیست
زیرا من از اساس انرا قبول ندارم
پس بهتر است قدم به قدم پیش رویم اول ببینیم برای اعراب صعود به کوه و اسمان بدون تلاش یکی بوده یا خیر
انوقت است که شما می توانید این سئوال را بکنید


بله جانم

 

[R_E_Z_A]

این تو هستی که دقت نمی کنی
می گویی رفته اند بالای کوه و فهمیده اند که نفسشان می گیرد و برای بقیه تعریف کرده اند
من می خواهم این فرضیات تو را همه قبول کنم
قبول
رفته اند بالای کوه و فهمیده اند و تعریف کرده اند
و بقیه فهمیده اند
!!!!آ
مشکل اینجاست
ایا این را هم فهمیده اند که با رفتن به اسمان بدون هیچ تلاشی همان حالت به انها دست می دهد
اگر بگویید خیر
پس چرا محمد ص گفته اسمان نه کوه چون با گفتن اسمان انها تجربه ای در مورد اسمان ندارند و دلیلی نداشته که بگوید اسمان
اگر بگویید بله می دانستند که رفتن به اسمان همان حالت کوه به انها دست می دهد
باید گفت پس اعراب 1400 سال پیش با خبر بوده اند که کم بود اکسیژن و هوا باعث می شود بر قفسه سینه شان فشار بیاورد نه چیز دیگری
یعنی علت و معلول را می دانسته اند
حالا لطف کن خیلی کوتاه بیا و بگو کدام یکی را قبول داری تا برایت توضیح بدهم که چه اشتباه نا بخردانه ای می کنی


بله جانم

I wounder what percentage of people of today know that going to heights of above 3000 m makes you sick. Really, just get a microphone and go to American people and ask them what would happen if you climb a mountain 3000 m? What percentage of people would say there is a same effect if they go to 3000 m by a balloon?

 

[Bi-honar]

I wounder what percentage of people of today know that going to heights of above 3000 m makes you sick. Really, just get a microphone and go to American people and ask them what would happen if you climb a mountain 3000 m? What percentage of people would say there is a same effect if they go to 3000 m by a balloon?

You're missing the point as usual dude! No one said this was common knowledge. The point people are trying to make is that it was a subset of the overall human knowledge at that point and does not point to a miracle! Honestly, why do struggle so much understanding what others are saying if their views are not the same as yours?

 

[General Parsaian]

first you say that Arabs did not climb any mountains
then you say you can't climb with a dashdashe?

sarjookhe, I (and thousands of others) climbed tochal when I was 12 years old and that's almost 4000m

pathetic pathetic pathetic

'climb toward sky'

what do you go toward when you climb a mountain?

when you climb a mountain are you going towards the sky or not?

this explanation is infinitely more probable than your explanation of 'god sent mammad a text message' because it does not involve postulating an entity named "GOD" which in itself is impossible to prove.

YOU LOST THE FUCKING ARGUMENT, EVERYONE KNOWS IT, NOW JUST GO PLAY WITH YOUR TOYS

HOWEVER, I KNOW YOU ARE UNABLE TO PUT YOUR RELIGIOUS DOGMA ASIDE FOR ONE SECOND, JUST ENOUGH TO REALIZE HOW RIDICULOUS YOUR ARGUMENT IS

خير
اشتباه مي كني با وفا
اگر کسی بوسیله کوه یا هر چیز دیگری به اسمان برسد در عربی کلمه فعل دیگری بکار برده می شود
و ان یرتقی است
نه یصعد
باید می گفت یرتقی الی سما نه یصعد الی سما
یرتقی از ترقی می اید یعنی مرحله به مرحله رفتن
یصعد مستقما به چیزی رسیدن است نوکرتم
تو زبان عربی را بلد نیستی و قران را نمیدانی و می ایی با من بحث می کنی سر منو خودت را هم درد می اوری
بشین کنار جانم یکی بیاید یه چیز بلد باشد هی می ایی و مسخره بازی در می ایی و وقت من خوانندگان را با پست های ابکی خودت می گیری که چه

 

[General Parsaian]

Chaps, this mountain argument is good because he is clearly cornered and is losing it big time. But more interesting is his struggle over the fingerprint issue. He takes an obscure verse and twists it to insist that it means god told us that finger prints are unique. Nevermind that there is a big difference between what the verse says and how he chooses to interpret it. Then when it's pointed out to him that 3000 years ago man used fingerprints, he shits himself and doesn't accept it. Yet he insists the obscure verse is perfectly acceptable.

kholaase hesabi toosh moondeh. rastesh delam barash misooze chon sabege nadare kasi in hame inja zaye shode bashe. hatta khodesh ham ke saabegash dar zaye shodan ziadeh in bar record zade

دوستانت نتونستن جوابی برای یصعد الی سما بیابن امدند و گفتند کوه
تو و دوستت هم در مورد اثر انگشت اول گفتید همه انگشت است بعد که فهمیدید بنان یعنی چه امدید و در مورد مهرزدن با دست و پا در زمان قدیم صحبت کردید
در صورتی که تنهاکسی که گفت شاید اثر انگشتان هر کسی با دیگری فرق کند دانشمند ایرانی بود که هشتصد سال بعد از این ایه این نظریه را داد
و این نظریه اثبات نشد مگر صد و پنجاه سال پیش
حالا برو بگو یک ملیون سال پیش اثر انگشت یک شامپانزه را در جایی پیدا کردند و از ان نتیجه بگیر که اعراب می دانستند که اثر انگشت هر کسی با دیگری مغایرت دارد
عجب دانشمندانی بوده اند این اعراب
از کمبود اکسیژن تا اثر انگشت و جنین و اهن وخواندن خط هیروگلیف و جیولوژی زمین و صدها واقعیت علمی که ما برخی از انها را ده سال پیش هم نمی دانستیم می دانسته اند
فقط مانده در اخر کار یک عربی پیدا کنیم که تئوری انشتین را هزار و چهار صد سال پیش از اینشتین می دانسته
:4:

 

[Ardesheer]

Take a look at this:
http://www.travelassist.com/mag/a94.html

MOUNTAIN SICKNESS

High altitude, or mountain, sickness is a self-limiting disease that anyone that goes too high too fast will experience. It was recorded in ancient Chinese writings more than 2000 years ago. Armies traversing the 16000 foot Kilik Pass in Afghanistan described it as "the great headache mountain."
Symptoms of mountain sickness include headache, shortness of breath, dizziness, insomnia and nausea. These can begin as soon as four hours after reaching heights over 8000 feet. The atmospheric pressure in a typical commercial airplane is equivalent to 6500 - 7500 feet.

Therefore, it was known before that vague statement in Quran. Also, Quran does not say why it happens. Science did not discover the fact that it happens, but why it happens. There is nothing in the statement that you are relying upon about why it happens. The fact that it happened was known more than 600 years before Quran.

GP, you are ignoring this post on purpose. I don't see how you can go on with your lame arguments when it was known more than 600 years what you are suggesting to be a miracle in Koran. Why don't you show us something in Koran that has not been discovered yet, not the other way around?

 

[Chinaski]

In az mozakhraf goftan, khaste nemishe doostaan. Haalaa khoobe hamwchi injaa sabt shode o in daare ba in hahme veghaahat be rooz mige shab. Albate daare too khate khodesh dorost mire. Allaahi ke khodesh be khodesh mige "makaar tarine makkaaraan ast" yani dare neyrango doroogh roo berooye in peyrovaanesh vaa karde. Man etefaaghan az yechizesh khosham miaad: Ye mosalmoone tamaam ayaare, moghei ke be salaahesh baashe "dorooghe maslehati" mige va be harfe khodaash goosh mikone. Moghei ke baayad baa makro neyrango veghaahato haft khati pish bere, baaz kaari ro mikone ke khodaash khodesh gofte ke toosh ostaade. Allah daro vaase har no kesaafat kari vaa gozashte inaa ham azash estefaade mikonan. Man shakhsan aslan dige be in kaari nadaaram, too 9 saalegi daanesham az emrooze in bishtar boode. Be in man mikhandam, montaahaa man minevisam va baaz ham az ghoran aaye miaaram, vaase kesaanni ke aashenaai be ghoran nadaaran va faghat baayad jafangiaato dorooghaaye in baba ro bekhoonan.

Hey daare mozakhraf va hattaa dorooghe mahz tahvile mellat mide dar soorati ke 3 baar alaan hamoon aaye khodesh ro ke be sare angosht marboot misharo aavordam, ham arabisho ham tarjomasho. Bana yaa banana manish : Sare angosht yaa bande angoshte. Vaase inke mozhekiye in babaro neshoon bedam hattaa oomadam goftam chi? Goftam aslan to mitooni begi kolle angosht, baaz mitoonim dar moredesh bahs konim chon angosht angoshte, haalaa Allah harf az sare angosht zade. Vali dar morede ASARE angosht hich harfi dar oon aaye zade nashode ke bekhaaim dar moredesh aslan bahs konim. Baaz oomade too ye khat ye mozakhrafe birabte dige neveshte ke aslan neshoon mide, in fekr mikarde miaad injaa o jaryaane hooloo hooloo biaa boro too galoo piaade mishe, ke biaad 4 taa javoone bi etellaa ro ba ye mosht charandiaate birabt bepichoone. Ishoon beghole maroof, yaa roo jaaye seft nashaashide boode, yaa shaashide boode o dige be avaaghebesh aadat karde

Bale janam

 

[General Parsaian]

GP, you are ignoring this post on purpose. I don't see how you can go on with your lame arguments when it was known more than 600 years what you are suggesting to be a miracle in Koran. Why don't you show us something in Koran that has not been discovered yet, not the other way around?

من را ببخشید دوست عزیز متوجه پست شما نشدم
می بینید که هفت هشت نفر با هم پست می کنند و من مجبورم یک یک به انها جواب دهم هنوز جواب یکی دو تا را ندادم می ایند و دو باره سئوال می کنند پست می کنند
در این میان وقتی صفحه پر می شود فکر می کنم صفحه قبلی را جواب دادم به پست های جدید می پردازم
امیدوارم که بنده را ببخشید
در مورد سئوال شما
دوست عزیز اعجاز در قران بصورتی نیست که شما فکر می کنید
یعنی بیاید و چیزی را اشکارا بیان کند تا ما برویم و در مورد ان بحث کنیم
قران در لابلای ایاتش اعجازاتی دارد که خوانندگان کم کم به ان پی می برند
مثلا شما بروید اولبن ایات سوره روم را بخوانید
این سوره در مورد یک حادثه معمولی است بعد می اید و می گوید در اینده چنین خواهد شد
البته هیچ کس در همان زمان یعنی قبل از وقوع حادثه نمی تواند اذعان کند که اعجازی در ایات است
چون هنوز به وقوع نپویسته که کسی بتواند انرا انکار یا تایید کند
اگر متوجه نشدید بروید ایات را بخوانید و بیاید و تا برای شما روشن کنم که چرا


متشکرم

 

[Chinaski]

Biaaid avaa ele soore Rom ro bekhoonid doostaan. Baaz ye mosht harfe birabt o pishe paa oftaade, baaz allaah moratab az bozorgiye khodesh harf mizane o az heghaarato naatavaaniye ensaan, baaz daare vaase khodesh jaar mizane, baaz daare doro atraafe khodesho nigaa mikone o azashoon tarif mikone o harchi mibinaro be hesaabe khodesh mizaare, mige man zano mardo aafaridam ke baa ham nazdiki konan (ajab mojezei), mige man rado bargho aafaridam (bah bah), gofte man zaboonaaye mokhtalef be shomaa haa daadam (well observed), gofte rom shekast khord! (well observed!), gofte shomaa mikhaabe (wow), gofte morde harf nemizane (na baaabaaaa???) gofte aadame kare vaghti behet posht kone harfeto nemishnave (jeddi migi? Yani mikhaay begi lab khooni ro to oonzaman padid aavardi? lol).. va yeseri harfaaye birabte dige...Tarjomash ine khodetoon bekhoonid:

«1» روم شكست خورد. «2» در نزديكترين سرزمين (به شما)، و ايشان بعد از مغلوب شدنشان به زودى غالب خواهند شد. «3» در عرض چند سال‏؛ چرا كه امر در گذشته و آينده با خداوند است‏، و در چنين روزى مؤمنان از يارى خداوند شادمان شوند. «4» (خداوند) هر كس را كه بخواهد يارى مى‏كند، و او پيروزمند مهربان است‏. «5»

(اين‏) وعده الهى است و خداوند در وعده خويش خلاف نمى‏كند ولى بيشترينه مردم نمى‏دانند. «6» فقط ظاهرى از زندگانى دنيا را مى‏دانند و ايشان از آخرت غافلند. «7» آيا در دلهاى خويش نينديشيده‏اند كه خداوند آسمانها و زمين را و آنچه مابين آنهاست‏، جز به حق و سرآمدى معين نيافريده است‏؛ و بيگمان بسيارى از مردم لقاى پروردگارشان را منكرند. «8» آيا در زمين سير و سفر نكرده‏اند كه بنگرند چگونه بوده است سرانجام كسانى كه پيش از آنان بودند. آنان از ايشان نيرومندتر بودند و زمين را كندوكاو كردند و بيش از آنچه آنان آن را آباد ساخته بودند، آبادش كردند، و پيامبرانشان برايشان پديده‏هاى شگرف آوردند، و خداوند نمى‏خواست بر آنان ستم كند، بلكه آنان بر خود ستم مى‏كردند. «9» سپس سرانجام كسانى كه بدعملى كرده بودند، بدتر شد چرا كه آيات الهى را انكار و به آنها استهزا مى‏كردند. «10» خداوند است كه آفرينش را آغاز كرده است‏، سپس آن را باز مى‏گرداند، سپس به سوى او بازگردانده مى‏شويد. «11» و روزى كه قيامت برپا شود، گناهكاران نوميد شوند. «12» و براى آنان از شريكانى كه قائل بودند، كسى شفيعشان نباشد، و خود به شريكانى كه قائل بودند، منكر (و بى‏اعتقاد) شوند. «13» و روزى كه قيامت برپا شود، آنروز است كه از هم جدا شوند. «14» اما كسانى كه ايمان آورده‏اند و كارهاى شايسته كرده‏اند، ايشان در بوستانى سرخوشند. «15»

و اما كسانى كه كفر ورزيده و آيات ما و لقاى آخرت را تكذيب كرده‏اند، اينانند كه براى عذاب احضار شوند. «16» پس هنگامى كه در شامگاه يا در بامداد وارد شويد خداوند را تسبيح گوييد. «17» و در آسمانها و زمين سپاس او راست‏؛ و هنگامى كه در عصر وارد شويد و هنگامى كه به نيمروز رسيد (هم تسبيح گوييد). «18» زنده را از مرده برمى‏آورد و مرده را از زنده‏، و زمين را پس از پژمردنش زنده (و بارور) مى‏دارد؛ و بدينسان شما نيز (از گورها) بيرون آورده شويد. «19» و از جمله آيات او اين است كه شما را از خاك آفريد، سپس كه انسان شديد (در زمين‏) پراكنده شديد. «20» و از جمله آيات او اين است كه براى شما از نوع خودتان‏، همسرانى آفريد كه با آنان آرام گيريد، و در ميان شما دوستى و مهربانى افكند؛ بيگمان در اين امر براى انديشه‏وران مايه‏هاى عبرت است‏. «21» و از جمله آيات او آفرينش آسمانها و زمين است و اختلاف زبانهاى شما و رنگهاى شما؛ بيگمان در اين براى دانشمندان مايه‏هاى عبرت است‏. «22» و از جمله آيات او خفتن شما در شب و روز و طلب معاش شما از فضل اوست‏؛ بيگمان در اين (امر) براى كسانى كه گوش شنوا دارند، مايه‏هاى عبرت است‏. «23» و از جمله آيات او اين است كه برق را (به شيوه‏اى‏) بيم‏انگيز و اميدانگيز به شما مى‏نماياند و از آسمان آبى فرو مى‏فرستد و با آن زمين را پس از پژمردنش زنده مى‏دارد؛ بيگمان در اين (امر) براى خردورزان مايه‏هاى عبرت است‏. «24»

و از آيات او اين است كه آسمانها و زمين به فرمان او برپاست‏؛ سپس آنگاه كه شما را به صلايى از زمين بخواند، آنگاه است كه برانگيخته مى‏شويد. «25» و او راست هر كه در آسمانها و زمين است‏، و همگان فرمانبردار اويند. «26» و او كسى است كه آفرينش را آغاز مى‏كند و سپس بازش مى‏گرداند، و اين امر بر او آسانتر است‏؛ و او را در آسمانها و زمين برترين وصف است و او پيروزمند فرزانه است‏. «27» براى شما مثلى از خودتان مى‏زند، آيا از ملك يمينتان شريكى در آنچه روزيتان داده‏ايم‏، داريد كه در آن برابر باشيد و از آنان همان گونه كه از (امثال‏) خودتان بيمناكيد، بيمناك باشيد؟ (چنين نيست‏)، بدينسان آيات (خود) را براى خردورزان روشن بيان مى‏كنيم‏. «28» آرى ستم‏پيشگان (مشرك‏) بى هيچ علمى‏، از هوى و هوسشان پيروى مى‏كنند، و كيست كه كسى را كه خداوند در بيراهى وا نهاده است‏، به راه آورد، و اينان ياورانى ندارند. «29» پاكدلانه روى به دين بياور، اين فطرت الهى است كه مردمان را بر وفق آن آفريده است‏؛ در آفرينش الهى تغييرى راه ندارد؛ اين دين استوار است‏، ولى بيشترينه مردم نمى‏دانند. «30» رو به سوى او آورده‏، و از او پروا كنيد و نماز را برپا داريد و از مشركان مباشيد. «31» از همان كسانى كه دينشان را پاره پاره كردند و فرقه فرقه شدند؛ هر گروهى به آنچه دارند دلخوشند. «32»

و چون بلايى به مردم رسد انابت‏كنان پروردگارشان را مى‏خوانند، سپس چون رحمتى از سوى خويش به ايشان بچشاند، آنگاه است كه گروهى از آنان به پروردگارشان شرك مى‏آورند. «33» تا سرانجام در باره آنچه به ايشان بخشيده‏ايم كفران پيشه كنند؛ و (از ظواهر زندگى‏) بهره بريد، زودا كه (حقيقت را) بدانيد. «34» يا مگر برايشان حجتى نازل كرده‏ايم كه در باره آنچه به آن‏(دليل‏) شرك ورزيده‏اند، سخن مى‏گويد. «35» و چون به مردم رحمتى بچشانيم به آن شادمان شوند، و اگر به خاطر كار و كردار پيشينشان مكروهى به ايشان رسد، آنگاه است كه نوميد مى‏شوند. «36» آيا ندانسته‏اند كه خداوند روزى را براى هر كس كه بخواهد گشاده و (براى هر كس كه بخواهد) تنگ مى‏دارد؛ بيشك در اين امر براى اهل ايمان مايه‏هاى عبرت است‏. «37» پس به خويشاوند حقش را بده و نيز به بينوا و در راه مانده‏؛ اين براى كسانى كه در طلب خشنودى الهى هستند بهتر است و اينانند كه رستگارانند. «38» و هر ربايى كه بدهيد كه بهره شما را از اموال مردم افزونتر كند، (در حقيقت‏) نزد خداوند افزايش ندارد، و هر زكاتى كه -در طلب خشنودى الهى‏- بپردازيد، اينان افزايش‏ياب هستند. «39» خداوند كسى است كه شما را آفريد و سپس روزيتان بخشيد، سپس شما را مى‏ميراند، سپس زنده مى‏دارد؛ آيا از شريكانى كه قائليد هيچ كدام هست كه چيزى از اين كارها انجام دهد؟ او از آنچه شريكش مى‏آورند، منزه و فراتر است‏. «40» به خاطر كار و كردار مردم‏، تباهى در بر و بحر فراگير شده است‏، تا (خداوند) جزاى بخشى از كار و كردارشان را به آنان بچشاند، باشد كه باز گردند (و به خود آيند). «41»

 

[Natural]

Biaaid avaa ele soore Rom ro bekhoonid doostaan. Baaz ye mosht harfe birabt o pishe paa oftaade, baaz allaah moratab az bozorgiye khodesh harf mizane o az heghaarato naatavaaniye ensaan, baaz daare vaase khodesh jaar mizane, baaz daare doro atraafe khodesho nigaa mikone o azashoon tarif mikone o harchi mibinaro be hesaabe khodesh mizaare, mige man zano mardo aafaridam ke baa ham nazdiki konan (ajab mojezei), mige man rado bargho aafaridam (bah bah), gofte man zaboonaaye mokhtalef be shomaa haa daadam (well observed), gofte rom shekast khord! (well observed!), gofte shomaa mikhaabe (wow), gofte morde harf nemizane (na baaabaaaa???) gofte aadame kare vaghti behet posht kone harfeto nemishnave (jeddi migi? Yani mikhaay begi lab khooni ro to oonzaman padid aavardi? lol).. va yeseri harfaaye birabte dige...Tarjomash ine khodetoon bekhoonid:

LOOOOOOOOOOL

 

[Ardesheer]

من را ببخشید دوست عزیز متوجه پست شما نشدم
می بینید که هفت هشت نفر با هم پست می کنند و من مجبورم یک یک به انها جواب دهم هنوز جواب یکی دو تا را ندادم می ایند و دو باره سئوال می کنند پست می کنند
در این میان وقتی صفحه پر می شود فکر می کنم صفحه قبلی را جواب دادم به پست های جدید می پردازم
امیدوارم که بنده را ببخشید
در مورد سئوال شما
دوست عزیز اعجاز در قران بصورتی نیست که شما فکر می کنید
یعنی بیاید و چیزی را اشکارا بیان کند تا ما برویم و در مورد ان بحث کنیم
قران در لابلای ایاتش اعجازاتی دارد که خوانندگان کم کم به ان پی می برند
مثلا شما بروید اولبن ایات سوره روم را بخوانید
این سوره در مورد یک حادثه معمولی است بعد می اید و می گوید در اینده چنین خواهد شد
البته هیچ کس در همان زمان یعنی قبل از وقوع حادثه نمی تواند اذعان کند که اعجازی در ایات است
چون هنوز به وقوع نپویسته که کسی بتواند انرا انکار یا تایید کند
اگر متوجه نشدید بروید ایات را بخوانید و بیاید و تا برای شما روشن کنم که چرا


متشکرم

Thanks, but this does not address my point, and I understand why you are being evasive. It's clearly stated that Chinese writing over 2000 years ago (means 600 years before your so-called Prophet) describes high-altitude sickness. End of story. Also, the fact that high-altitude sickness happens is not science, but why it happens is explained by science. Cite something from your miracle book about why it happens and then we can have further discussions. For now, I consider this issue closed and you should have given up a long time ago.

 

[R.BAGGIO]

خير
اشتباه مي كني با وفا
اگر کسی بوسیله کوه یا هر چیز دیگری به اسمان برسد در عربی کلمه فعل دیگری بکار برده می شود
و ان یرتقی است
نه یصعد
باید می گفت یرتقی الی سما نهیصعد الی سما
یرتقی از ترقی می اید یعنی مرحله به مرحله رفتن
یصعد مستقما به چیزی رسیدن است نوکرتم
تو زبان عربی را بلد نیستی و قران را نمیدانی و می ایی با من بحث می کنی سر منو خودت را هم درد می اوری
بشین کنار جانم یکی بیاید یه چیز بلد باشد هی می ایی و مسخره بازی در می ایی و وقت من خوانندگان را با پست های ابکی خودت می گیری که چه

yeah, I'm gonna take the translation from someone with the intelligence of a peanut:yaay:

yasad az so'ood miad

climb toward sky

climb = mount, ascend, go up

it's three words, you don't have to have anything but a dictionary, now go play with your toys

next

 

[Natural]

مشکل اینجاست
ایا این را هم فهمیده اند که با رفتن به اسمان بدون هیچ تلاشی همان حالت به انها دست می دهد

چون اونها در هیچ جای دیگری غیر از بالای کوه این احساس بهشون دست نمیداد، خیلی راحت می تونن نتیجه بگیرن این بخاطر اوج گرفتن از سطح صحرا هست و "صعود به آسمان".


هر وقت تونستی یک جواب درست بدی به من بر گرد، و گرنه وقت من و بقیهٔ دوستان رو نگیر.
آفرین.

 

[Natural]

اگر گفته بود کوه انوقت جواب دادن به سئوال شما معنی داشت
اول باید ببینیم اعراب دلیل فشار کوه را می دانستند که بیایند کلمه اسمان را به جای کوه استفاده کنند یا خیر
شما فرض را بر ان گرفته اید که کلمه کوه بجای اسمان باشد و بعد سئوال خود را کرده اید
این سئوال شما سئوال درستی نیست
زیرا من از اساس انرا قبول ندارم
پس بهتر است قدم به قدم پیش رویم اول ببینیم برای اعراب صعود به کوه و اسمان بدون تلاش یکی بوده یا خیر
انوقت است که شما می توانید این سئوال را بکنید


بله جانم

چند دفعه جوابم رو ندادی، حالا هم که میدی میای چرتو پرت مینویسی. اگه جواب نداری خوب ننویس.

هر وقت تونستی بفمی که محمد هم حتا میرفته بالای یک کوه، و احتمال بالایی داره که بقیهٔ عرب ها هم از کوه های دیگه میرفتن بالا این سوال احمقانه رو نمی کردی جانم.


اگه نمیتونی یه سوال رو جواب بدی بگو نمیتونم.

من که جواب سوالم رو نگرفتم.. کس دیگه نبود جواب بده؟





کدوم یکی از این ۲ تا احتمالش بیشتره:

یه موجوده متا فیزیک پیغام فرستاده به یه آدم تو بیابون و قران کلمات اون موجود هست.

یا اینکه

عرب هایی بودند که از کوه هایی مانند جبل سودا که ۲۹۹۵ تا ۳۰۰۰ متر ارتفاع یا جبل دکه در مکه با ۲،۵۸۵ ارتفاع یا جبل قرنیتا در مکه با ۲،۴۹۵ و چند تای دیگه بالا رفته باشند.


و لطفا به خاطر داشته باش یکی از این کوه نوردا محمد بوده. حالا شاید زیاد نرفته بالا، ولی وقتی میبینی معروف ترین عرب توی دنیا از کوه رفته بالا که برسه به غار، آیا امکانش نیست که این همه عربهای دیگه چند تاشون برن کوه های بلند تر؟

 

[Natural]

High altitude, or mountain, sickness is a self-limiting disease that anyone that goes too high too fast will experience. It was recorded in ancient Chinese writings more than 2000 years ago.

http://www.travelassist.com/mag/a94.html

بحث منطقی اینجا دیگه تموم هست.. حالا اگه می خوای احساساتی بحث کنی باز هم ما هستیم.