Just came in ...

siavash_8

Elite Member
Mar 26, 2006
3,605
4,764
مشکلات جنسی

سلام خدمت استادان گرامی
احمد هستم ۲۰ ساله آلتم به سمت غرب انحراف داره و هنگام آمیزش با شریک جنسیم باعث اذیت و آزار او میشه و خیلی باعث خجالتم میشه
لطفا عزیزان راهنمایی کنن ممنون!

و اما جواب ملت غیور:

1_ احمد جان رو سرش قطب نما وصل کنی حله

2_ داداش برو تو
setting گزینهturn to gharb غیرفعال کن

3_ خو یه تونل به سمت غرب تو کص شریکت بکن

4_ کیرتو میخای بزاری تو شورتت به سمت شرق بزار

5_ برو تو تنظیماتش از غرب درار بزار رو شرق

6_ چاقو بردار ببرش بندازش جلو سگ اون کیر واسع تو کیر نمیشع

7_ بگو شریک جنسیت از شرق بهت بده کس کش ناقص الخلقه

8_ سرش به سمت غربه؟شت.باید بگم کیرت به آرمان های امام پایبنده و سرشو به سمت غربی ها گرفته:/

9_ آلتت غرب گرا و اجنبی شده ،می خواد بره اون ور آب. بشین باهاش منطقی صحبت کن بگو اگه هیچی نداریم حداقل امنیت داریم

10_ با چکش بیوفت به جونش تا صاف شه
 

siavash_8

Elite Member
Mar 26, 2006
3,605
4,764
مشکلات جنسی

باسلام خدمت علما و فقهای پیج
سوال من کمی شرعیه
اینجانب پسری بیست و نه ساله هستم
بنده دارای دو همسر میباشم که هردو از همدیگه خبر دارن
برای اینکه مساوات و عدالت بین هردو بر قرار کنم طرح زوج و فرد گذاشتم یه شب با این زنم هستم یه شب با اون یکی و روزهای جمعه هم با دوست دخترم سکس میکنم
حال
مشکل من اینجاست میخواستم بدونم اگه همزمان با هردو همسرم بخوابم از
نظر شرعی مشکلی نداره؟

جواب ملت همیشه در صحنه

1- دوتا زن داری یه دوس دختر، بازم میگی پسرم، تو روی هرچی مرده سفید کردی
2- مادرتو گاییدم اینهمه میکنی سیر نمیشی جمعه رو لااقل تعطیل میکردی کمرت سرحال بیاد
3- تو یه کسکش تمام عیاری من شیارای دستم صاف شده از جق زیادی، تو دوتا زن داری یه دوس دختر؟؟؟!!!!
4- میگم یه دیقه نکن بفهمم چی میگی

6- من همون مورد سومم، کسکش حالم خراب شده دارم گریه میکنم به حال خودم

8- دیوث ما داریم از شق درد میمیریم این مشکل جنسی بود یا داستان سکسی؟؟؟؟گ
9- مورد 3 و 6 هستم خارتو گاییدم
10- نه پسرم، هیچ مشکلی ناره میخوای دوس دخترتم آشنا کن با دوتا زنت همزمان سه تاشو بکن جمعه هام بیا منو بکن
11- مورد 3، 6، 9 ای مادرتو، دارم خون گریه میکنم

14- تو از داعش وحشی تری دیوث
15- مورد 3، 6، 9، 11 ینی زیر سنگ باشی پیدات میکنم خودم میکنمت
 
Likes: Bache Tehroon

siavash_8

Elite Member
Mar 26, 2006
3,605
4,764
بزرگی دو جوان را این چنین پند میداد

مهم نیست چه چیز به یک زن بدهی، هر چه بدهی آنرا بهتر می‌سازد ؛
نطفه‌ای به او بده فرزندی به تو خواهد بخشید!
خانه‌ای به او بده، از آن کاشانه‌ای خواهد ساخت
لبخندی به او بده، قلبش را به تو خواهد بخشید
زن آنچه را به او بدهند تکثیر می‌کند و پژواک می‌بخشد

ولی پول که به دستش بدهی خاااار پول رو میگاد و خایه باقر هم به دستت نخواهد داد. پس به زن خود محبت کنید ولی پول دادید دیگر قیدش را بزنید ...
 
Feb 4, 2005
25,246
5,458
‏دکتر حسابی در خاطره ای از البرت انیشتین میگوید

انیشتین استاد فیزیک ما در دانشگاه کمبریج بود
پس از سالها او را خیابان دیدم
گفتم استاد من هنوزم از مقاومت هوا صرف نظر میکنم
گفت: خب بکیرم
 

siavash_8

Elite Member
Mar 26, 2006
3,605
4,764
مرده با دوست دخترش خوابيد موقعه سكس كل بدنش رو ناخن ميكشيد و چنگ ميزد و گاز ميگرفت كارش كه تموم شد بلند شد رفت خونه، خانمش گفت چى شده بدنت چرا اينجوريه گفت دعوامون شد با يه تعداد از خدا بی خبر كلى ما رو زدن و گاز گرفتن و

گفت برو يه دوش بگير و لباساتو بده من بشورم ، يهو ديد لباساش هم پر از منى شده گفت اينا چيه پس ؟ گفت ببخشيد روم نشد بگم كونمون هم گذاشتن
 

siavash_8

Elite Member
Mar 26, 2006
3,605
4,764
محقق امریكایی در مورد روانشناسی میگە: اون زنی كە میگە بچەهام رو از شوهرم بیشتر دوست دارم دروغ میگە! چون میتونە بچەهاش رو یە روز كامل پیش خانم همسایە تنها بزارە، ولی دلش نمیاد شوهرش رو چند دقیقە پیش خانم همسایە تنها بزارە
 

siavash_8

Elite Member
Mar 26, 2006
3,605
4,764
پدری توی بیمارستان نفس های آخرشو میکشید و سه تا پسرهاش بالای سرش بودند ...

رو کرد به پسر اولی و گفت : رستورانها مال تو
رو کرد به پسر دومی گفت : هتل ها هم‌ مال تو
به پسر آخری هم گفت: عزیزم سوپرمارکتها هم مال تو و از دنیا رفت ...

سه تا پسر شروع کردند به گریه و زاری، دکتر که شاهد ماجرا بود گفت : صبر داشته باشید فردا پس فردا سرتون به املاک گرم میشه و داغتون یادتون میره، ولی هیچوقت پدرتون رو فراموش نکنید و براش فاتحه و خیرات کنین ...
پسرا گفتن : چی کُص میگی واسه خودت آقای دکتر ...؟! کدوم ملک ؟! کدوم هتل
پدر ما خایه باقرم نداشت، اون با نیسان آب معدنی میفروخت ، داشت کاراشو تقسیم میکرد ...
 
پدری توی بیمارستان نفس های آخرشو میکشید و سه تا پسرهاش بالای سرش بودند ...

رو کرد به پسر اولی و گفت : رستورانها مال تو
رو کرد به پسر دومی گفت : هتل ها هم‌ مال تو
به پسر آخری هم گفت: عزیزم سوپرمارکتها هم مال تو و از دنیا رفت ...

سه تا پسر شروع کردند به گریه و زاری، دکتر که شاهد ماجرا بود گفت : صبر داشته باشید فردا پس فردا سرتون به املاک گرم میشه و داغتون یادتون میره، ولی هیچوقت پدرتون رو فراموش نکنید و براش فاتحه و خیرات کنین ...
پسرا گفتن : چی کُص میگی واسه خودت آقای دکتر ...؟! کدوم ملک ؟! کدوم هتل
پدر ما خایه باقرم نداشت، اون با نیسان آب معدنی میفروخت ، داشت کاراشو تقسیم میکرد ...
LOOOOOOLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLLL!!!!!!