در سال 1304 در تهران به دنیا آمدو تمام تحصیلات نیز در این شهر بوده است. دبستان و دبیرستان به وسعت الان نبود. به دارالفنون و دارایی رفت. از 9 سالگی به ورزش علاقه داش و با کاج و توپهای کوچک بازی میکرد به دبیرستان که رفت گفتند بسکتبال بازی کن و در این رشته تا تیم تهران هم رفت اما شاهینیها تشویق کردند و گفتند پنجههایت قوی است و می توانی دروازهبانی کنی. سال 1325 بود که به فوتبال روی آورد آن موقع افرادی مثل امیر عراقی، جعفر کاشانی و همایون بهزادی بچه بودند. دکتر امیر عباس اکرامی شش، هفت تیم فوتبال با عنوانهای "شهباز" ، "پرستو" ، "چلچله" و "شاهین" تشکیل داده بود و همه آنها در زمین امجدیه بازی میکردند. از همان ابتدا به تیم شاهین رفت
آن موقع تیم ملی وجود نداشت. سال 1329 تیمی از پاکستان آمد دو سال بود در تیم دارایی بازی می کرد را برای دروازهبانی به تیم ملی دعوت کردند. این بازی در امجدیه برگزار شد و آنقدر خوب بازی کرد که در تیم ملی تثبیت شد. البته بازی مقابل پاکستان با عنوان تیم ملی نبود و با بازیکنان تهرانی به مصاف آنها رفت چون هنوز تیم ملی تشکیل نشده بود
- سال 1329 هواپیمایی از ترکیه به ایران آمد و بازیکنان ایرانی را با خود به استانبول برد. تیمی که از تهران به استانبول رفت، واقعا تیم ملی بود. ابتدا یک بازی در استانبول انجام دادی و آبروریزی هم شد و باخت. به هر حال در روز ملی ترکیه به آنجا رفته بودیو آنها تصمیم گرفتند که دیگر در استانبول بازی نکنیم، به همین دلیل بازی دوم در آنکارا برگزار شد. در آنکارا هم با نتیجه پر گلی باختیم، چون تیم بسیار ضعیف بود. با این حال با اطمینان میتوان گفت تیمی که در ترکیه بازی کرد اولین تیم ملی ایران بود. بعد از این بازی در اولین دوره مسابقات آسیایی در هند حاضر شد. برای این بازیها نیز "کارلوس" اسپانیایی را به همراه "آقا حسینی" برای دروازهبانی انتخاب کرده بودند، اما بعد دیدند که کارلوس تابعیت ایرانی ندارد و به سراغ من آمدند. بنابراین مسابقات هند دومین فرصتی بود که تیم ملی فوتبال ایران برای بازی پیدا کرد. در این بازیها شش تیم حضور داشتند و سه بازی انجام دادی که یک بار درون دروازه تیم ملی ایستاد. ما در این بازی دوم شدیم و هند هم اول شد
- تیمی که با افغانستان بازی کرد، تیم تهران بود. بازیکنی مثل عباسی، چلنگر، غریب و رهبری در تیم تهران بازی میکردند که همه از تهران بودند، اما تیم ملی، یعنی تیمی که از کل کشور تشکیل شود. این تیم برای بازی با ترکیه تشکیل شد و افرادی مثل برومند، نوری فرزانه، منصور حاجیان و ... از شهرستانها آمدند. همه اینها فوت کردهاند. دکتر مسعود برومند نیز آخرین کسی بود که از دنیا رفت. او یکی از ستارههای فوتبال ایران بود که سالها کاپیتانی تیم ملی را بر عهده داشت.
در سال 1334 با تیم تاج به عراق سفر کرد و در یکی از بازیها زانوی شکست. می خواستم پایم را از زانو ببرند، اما اجازه ندادم، سپس من را به بیمارستان آبادان بردند. در آبادان هم زیر بار عمل نرفتم. حسین مبشر، رییس فدراسیون فوتبال بود. او را به تهران آورد و این جا به معالجه پرداخت. روزنامهها نوشتند تاری میتواند دوباره به فوتبال بازگردد، اما هنگامی که دوباره برای اولین بار به زمین رفت احساس کرد جسارت قبلی را ندار و همان جا محترمانه کنار کشید
قربان علی تاری در سن ۹۳ سالگی امروز در ایران در گذشت.روانش شاد باد.
.
آن موقع تیم ملی وجود نداشت. سال 1329 تیمی از پاکستان آمد دو سال بود در تیم دارایی بازی می کرد را برای دروازهبانی به تیم ملی دعوت کردند. این بازی در امجدیه برگزار شد و آنقدر خوب بازی کرد که در تیم ملی تثبیت شد. البته بازی مقابل پاکستان با عنوان تیم ملی نبود و با بازیکنان تهرانی به مصاف آنها رفت چون هنوز تیم ملی تشکیل نشده بود
- سال 1329 هواپیمایی از ترکیه به ایران آمد و بازیکنان ایرانی را با خود به استانبول برد. تیمی که از تهران به استانبول رفت، واقعا تیم ملی بود. ابتدا یک بازی در استانبول انجام دادی و آبروریزی هم شد و باخت. به هر حال در روز ملی ترکیه به آنجا رفته بودیو آنها تصمیم گرفتند که دیگر در استانبول بازی نکنیم، به همین دلیل بازی دوم در آنکارا برگزار شد. در آنکارا هم با نتیجه پر گلی باختیم، چون تیم بسیار ضعیف بود. با این حال با اطمینان میتوان گفت تیمی که در ترکیه بازی کرد اولین تیم ملی ایران بود. بعد از این بازی در اولین دوره مسابقات آسیایی در هند حاضر شد. برای این بازیها نیز "کارلوس" اسپانیایی را به همراه "آقا حسینی" برای دروازهبانی انتخاب کرده بودند، اما بعد دیدند که کارلوس تابعیت ایرانی ندارد و به سراغ من آمدند. بنابراین مسابقات هند دومین فرصتی بود که تیم ملی فوتبال ایران برای بازی پیدا کرد. در این بازیها شش تیم حضور داشتند و سه بازی انجام دادی که یک بار درون دروازه تیم ملی ایستاد. ما در این بازی دوم شدیم و هند هم اول شد
- تیمی که با افغانستان بازی کرد، تیم تهران بود. بازیکنی مثل عباسی، چلنگر، غریب و رهبری در تیم تهران بازی میکردند که همه از تهران بودند، اما تیم ملی، یعنی تیمی که از کل کشور تشکیل شود. این تیم برای بازی با ترکیه تشکیل شد و افرادی مثل برومند، نوری فرزانه، منصور حاجیان و ... از شهرستانها آمدند. همه اینها فوت کردهاند. دکتر مسعود برومند نیز آخرین کسی بود که از دنیا رفت. او یکی از ستارههای فوتبال ایران بود که سالها کاپیتانی تیم ملی را بر عهده داشت.
در سال 1334 با تیم تاج به عراق سفر کرد و در یکی از بازیها زانوی شکست. می خواستم پایم را از زانو ببرند، اما اجازه ندادم، سپس من را به بیمارستان آبادان بردند. در آبادان هم زیر بار عمل نرفتم. حسین مبشر، رییس فدراسیون فوتبال بود. او را به تهران آورد و این جا به معالجه پرداخت. روزنامهها نوشتند تاری میتواند دوباره به فوتبال بازگردد، اما هنگامی که دوباره برای اولین بار به زمین رفت احساس کرد جسارت قبلی را ندار و همان جا محترمانه کنار کشید
قربان علی تاری در سن ۹۳ سالگی امروز در ایران در گذشت.روانش شاد باد.
.