عادل تا زمانی که منافع خودش نره زیر سوال عا&#1

Oct 18, 2002
14,471
5
Antelope Valley,California
#1
[TABLE="align: center"]
[TR]
[TD][h=1]شبي که تلويزيون به نظرسنجي درباره خود تن نداد![/h]
[h=2]وقتي سريال 50 قسمتي يا3600 دقيقه اي کلاه پهلوي 20 ميليارد تومان آب مي خورد بيش از300 مسابقه فوتبال در سال هم 36000 دقيقه آنتن را پُر مي کند. آيا مطالبه کمتر از 10 برابر کلاه پهلوي گزاف است؟[/h][/TD]
[TD="align: left"]
[/TD]
[/TR]
[/TABLE]
[TABLE="align: center"]
[TR]
[TD="colspan: 3"][HR][/HR][/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="colspan: 3"]
سایت عصر ایران به قلم مهرداد خدیر نوشت :
شامگاه 5 آبان 93 صدها هزار و شاید میلیون ها ایرانی پای برنامه تلویزیونی 90 نشستند تا ببینند فرجام مناقشه بر سر حق پخش تلویزیونی مسابقات فوتبال چه می شود و موضع این برنامه و شخص مجری محبوب و سرشناس آن چیست.

آشکار بود که عادل فردوسی پور دشوارترین شب اجرای خود را طی 15 سالی که از عمر برنامه 90 می گذرد تجربه می کند. دل او با فوتبال و حق فوتبالی ها و مطالبه فدراسیون از صدا و سیما بود و هست اما مشخص بود که محظور دارد اگر چه محذور نباشد (او را بر حذر نداشته باشند).

هر چه باشد برای صدا و سیما کار می کند و نسبت 90 به جعبه جادو مثل ماهی به ظرف آب است خاصه این که به تعبیر خود عادل «پلانِ بی» یا «گزینه جانشین» هم در کار نباشد و همه می دانیم که رسانه دیداری – شنیداری رسمی که اصرار دارد خود را با واژه «ملی» توصیف کند انحصاری است هر چند که دیگر بی رقیب نیست.

گزارش فردوسی پور از نتیجه جلسه رییس فدراسیون فوتبال و مدیران باشگاه ها با رییس سازمان صدا و سیما البته دقیق نبود چون اظهارات دیگر حاضران از بی نتیجه بودن جلسه و تاکید طرفین بر مواضع قبلی حکایت می کند حال آن که مجری 90 از احتمال توافق تا پایان هفته خبر می داد.

موضوع نظر سنجی هم نه درباره این که مردم حق را به کدام سو می دهند که در سنجش علایق ایرانیان به یکی از دو باشگاه لیگ اسپانیا بود!






احتمالا مدیریت رسانه ملی از شدت علاقه ایرانیان به خود آگاه است که نیازی ندید نظر سنجی کند! فردوسی پورالبته هم به آن خبر و هم به این نظرسنجی و هم به گزارش یک سویه در دفاع از صدا و سیما تن داد اما با همه اینها این را هم اعلام کرد که تنها اگر مشکل اجازه ورود دوربین سیما به ورزشگاه ها حل شود برنامه 90 شنبه آینده پخش می شود و اگر نه 90ی در کار نخواهد بود.

حال سوال این است که آیا 90 به سرنوشت برنامه «هفت» دچار می شود و همان گونه که فریدون جیرانی جای خود را به دیگری – گبرلو- داد اما هفت تعطیل نشد، اینجا هم یکی دیگر را به جای عادل می نشانند و 90 را به هر قیمت روی آنتن می برند یا هویت 90 به ضبط مسابقات بستگی دارد و بدون آن امکان پخش نیست؟

تفاوت 90 با «هفت» اما تنها در وابستگی برنامه به مجری آنها نیست. در برنامه « هفت» فیلمی هست که بررسی کنند اما 90 بدون فیلم بازی چی را می خواهد تحلیل و حاشیه پردازی کند؟

ضمن این که 90 را با فردوسی پور می شناسیم و یکی دو برنامه که مزدک میرزایی اجرا کرد در خاطر کسی نمانده است.

اگر واقع بین باشیم باید شرایط فردوسی پور را درک کنیم و خیال نکنیم که او می توانست آشکارا علیه سازمان متبوع خود موضع بگیرد. چون این اتفاق نه در صدا و سیما که در هیچ رسانه دیگر هم رخ نمی دهد.

اگر منفی نگر باشیم می توانیم خرده بگیریم چرا به آن فیلم سفارشی تن داد و چرا صراحتا حق رابه جانب فدراسیون نداد و اگرنه، از رویکرد نهایی 90 استقبال کنیم که ادامه پخش 90 را به توافق دو طرف منوط کرده تا کفه فدراسیون سنگین تر شود.

همراه بردن مدیران باشگاه ها به جام جم و اعزام مهدی تاج به برنامه، دو اقدام هوشمندانه علی کفاشیان بود تا نشان دهد در این مناقشه تنها نیست و حق پخش را برای خودش نمی خواهد و نمایش این تصاویر نیز موثر بود.

عادل فردوسی پور یا مهدی تاج اما می توانستند یک مثال ساده بزنند تا همه متوجه شوند. آن مثال ساده این است: سریال 50 قسمتی کلاه پهلوی 20 میلیارد تومان برای تلویزیون آب خورد.

اگر هر قسمت سریال کلاه پهلوی را 72 دقیقه در نظر بگیریم با توجه به 50 قسمت، 3600 دقیقه از آنتن سیما را پُر کرده است. مطابق آمار مهدی تاج، تعداد مسابقات لیگ برتر فوتبال 240 مورد و مسابقات جام حذفی و لیگ یک هم که پخش می شد حداقل 60 بازی بوده است. اگر هر مسابقه را با توجه به قبل و میان برنامه و دیگر برنامه هایی که با استناد به آنها ساخته می شود دو ساعت یا 120 دقیقه در نظر بگیریم 300 برنامه فوتبال 36000 دقیقه از آنتن سیما را در سال پُر می کند. یعنی 10 برابر کلاه پهلوی. وقتی تولید و بیننده 10 برابر یک سریال است چرا باید عایدی آن به همان نسبت نباشد؟

به بیان دیگر صدا و سیما برای سریال 50 قسمتی یا 3600 دقیقه ای 20 میلیارد تومان هزینه می کند و برای 36000 دقیقه فوتبال(10 برابر) می خواهد همان رقم را بپردازد؟

در گزارش 90 سراغ آبخوری ورزشگاه ها و لباس ورزشکاران و موارد دیگر رفتند تا ثابت کنند فوتبال ایران حرفه ای نیست و حال که حرفه ای نیست حق پخش حرفه ای هم نباید بخواهند! مثل این که دوربین را برداری وسط یک کنسرت بکاری و بگویی این که موسیقی نیست، صدایی ندارند و مگر مثل فلان خواننده غربی می خوانند که ما پول بدهیم؟!

حرف فدراسیون وسازمان لیگ روشن است. می گویند می خواهید پخش کنید پول آن را بپردازید. همین! صدا و سیما اما آسمان و ریسمان می بافد. یک روز موضوع را امنیتی می کند، روز دیگر می گوید این لیگ کیفیت ندارد، روز سوم بهانه می آورد که پخش نکنیم اسپانسرها ازباشگاه ها حمایت نمی کنند چون آگهی آنها دیده نمی شود و فدراسیون هم پاسخ می دهد یا می تواند بدهد: مگرهر تئاتر و کنسرت و سخنرانی را مستقیما پخش می کنید؟

مسوولیت ارزیابی کیفیت لیگ هم با صدا و سیما نیست. کما این که درباره کیفیت مذاکرات مجلس نظر نمی دهند و تنها پخش می کنند. این که آگهی ها ادامه پیدا می کند یا نه نیز مشکل باشگاه هاست و فدراسیون و باز به صدا و سیما ربطی ندارد.

در دنیای امروز هزار میلیارد تومان بودجه سالانه برخی کشور هاست ولی صدا و سیما مدام می نالد که کم است. دولت به ما پول بدهد تا به فدراسیون بدهیم!

ارزیابی ها اما نشان می دهد که سازمان صدا و سیما با تورم نیرو روبه روست و مشکل آن نه بر سر پروژه ها که به خاطر تامین حقوق و مزایای هزاران نفری است که درباره بهره وری و بازدهی آنان نظرات مختلفی وجود دارد.

فدراسیون می تواند در گام های بعدی گزینه پخش بازی ها ازطریق سایت را نیز بیازماید و چندان که تصور می شود دست آن بسته نیست.

برنامه 90 دوشنبه 5 آبان 93 را به خاطر بسپارید. نه به این خاطر که شاید آخرین برنامه- یا آخرین با اجرای عادل فروسی پور- باشد که به این دلیل که رسانه ای که درباره عالم و آدم نظر می دهد حاضر نشد موضع خود را موضوع نظر سنجی کند و ترجیح داد مردم تنها در این باره نظر دهند که رئال را بیشتر دوست دارند یا بارسا را!

[/TD]
[/TR]
[/TABLE]
 
Oct 18, 2002
14,471
5
Antelope Valley,California
#3
عادل فردوسي***پور آدم باهوشي است، فوق***العاده باهوش و خوب مي***داندکه از مخاطبش چه مي***خواهد و با آن چگونه رفتار کند و شايد اين يکي از مهم***ترين دلايل موفقيت خود و برنامه***اش باشد و گاهي اوقات اين هوش خوب مي***داند چگونه سوار بر موج احساسات بشود و سواري بگيرد. عادل فردوسي***پور چند جمله کليدي و شايد هم کليشه***اي داشته باشد؛ «به خاطر مردم، نظر مردم مهم است، مردم بايد قضاوت کنند» و از اين حرف***ها! او براي اينکه نظرش را ديکته کند و طرف را گوشه رينگ بيندازد در خيلي از چالش***ها و نبردهايش با طرف مقابل از سلاح برنده***اي به عنوان «نظرسنجي» استفاده مي***کند. ابتدا نظرش را مي***گويد. افکار عمومي را خوب مي***پزد و از آنجايي که مي***داند مردم به خاطر محبوبيت خود و برنامه******اش به گزينه*** مورد نظر او و برنامه***اش رأي مي***دهند، نظرسنجي برگزار و براساس انتظار نتيجه نظرسنجي همان چيزي مي***شود که مي***خواهد و انتظارش را دارد و بعد همان نتيجه مي***شود پتکي بر سر مخالفان و رقيب و تا ابدالدهر اين چماق و پتک کارايي دارد و حريف اگر رمقي داشته باشد و دوباره بخواهد عرض اندام مي***کند با جمله «مردم حرفشان را با نظرسنجي زدند و نظرشان را گفتند» همه***چيز را به نفع خودش تمام شده نشان مي***دهد. اما در داستان***هايي که اتفاقا مشکلات اصلي فوتبال ما بوده و برخلاف بعضي نظرسنجي***هاي بي***اهميت و پيش پا افتاده بايد نظر مردم پرسيده مي***شد، عادل سياست چماق و هويج را پيشه خود کرده است درست مثل داستان مناقشه صداوسيما با فدراسيون فوتبال بر سر حق پخش تلويزيوني!*** اين درست که عادل زيرمجموعه تلويزيون است و او طبعا نمي***تواند بر عليه مديران بالادستي***اش حرف بزند اما او که به شدت طرفدار فلسفه «نظر مردم» است حداقل مي***توانست به جاي نظرسنجي سخيف «هوادار رئال هستيد يا بارسلونا» آن هم در روزهايي که مردم به خاطر عدم پخش مسابقات تيم***هاي محبوب***شان ناراحت و عصباني هستند نظر مردم را بخواهد و بپرسد که در اين مناقشه حق را به چه کسي مي***دهند؛ 1- تلويزيون 2 – فدراسيون فوتبال
برنامه اين هفته نود نشان داد که مثل خيلي جاها نظر مردم زماني مهم است که در راستاي منافع ما باشد در غير اين صورت يک شعار خوش***رنگ و لعاب و با پرستيژ است. عادل چند سال پيش و در هنگام تعليق فوتبال ايران نيز با سکوت خود ثابت کرد که برايش مسائل زرد و حاشيه***اي فوتبال مهم***تر از مشکلات اساسي و پايه***اي فوتبال ايران است اما افسوس مردم و رسانه***ها او را دوست دارند و او هرچه بگويد و بکند با تحسين آنها روبه***رو مي***شود اما بالعکس اگر جواد خياباني يک کلمه را اشتباه و نابجا استفاده کند تا سال***ها سوژه رسانه***ها، سايت***ها و مردم است
 
Oct 18, 2002
14,471
5
Antelope Valley,California
#4
The other perspective......

این فوتبال قلابی چقدر می ارزد؟

عادل! ریسک به نفع چه کسی؟


عادل! ریسک به نفع چه کسی؟
ورزشی > فوتبال ایران - آیا واقعاً انتظار داشتیم عادل فردوسی پور در برنامه نود موافقت و یا مخالفت تماشاگران را بر سر مجادله تلویزیون و فدراسیون فوتبال اخذ کند؟ چرا؟



چرا در چنین عرصه پر از سایه روشنی از مسایل حقوقی و سوء تفاهمات مالی دیدگاه میلیون ها تماشاگر خواب و بیدار نیمه های شب آن هم در روی موج احساسات به وسط بیاید؟ چرا باید فردوسی پور روی منافع کارفرمای خود ریسک کند؟ ریسکی که کوچکترین انگیزه روشن و شفاف اخلاقی از آن بیرون نمی آید...



ریسک به نفع چه کسی؟ به نفع فدراسیون تمام دولتی؟ به نفع پرسپولیس و استقلالی که سه سال است می ترسند آن ها را به شکل شفاف و عادلانه وارد بورس کنند و به بالاترین پیشنهاد واگذارش کنند و ترجیح می دهند با لبخندهای عوام فریبانه همچون گوشت قربانی این دو باشگاه بزرگ را از کانال مثلاً مصلحت اندیشی به دوستان و همفکران و حتی خویشان خود هدیه کنند و پز رنج و فداکاری آنها را نیز رسانه ای کنند؟ چرا نود به نفع پرسپولیس حمیدرضا سیاسی وارد شود که معلوم نیست در چه رقابتی توانسته به یک باره بر صدر پرطرفدارترین باشگاه آسیا بنشیند و گذشته از هر گونه سود و یا ضرر مالی احتمالی، اعتبار اجتماعی خود را تا همین حالا چند صد برابر کند؟ یا به نفع استقلالی که با هیأت مدیره دستچین امیررضا خادم فقط در یک قلم دستمزد 2/7 میلیارد تومانی بازیکن ملی پوش شان را به دروغ یک میلیارد تومان اعلام می کنند؟ چرا باید فردوسی پور به نفع این سیاهی لشگر فوتبال دولتی و رانتی به وسط میدان بیاید و اعتبار خودش و کار فرمایش را به خطر بیندازد؟ وقتی خادم در همین برنامه نود اعلام کرد خصوصی سازی پرسپولیس و استقلال تا اطلاع ثانوی امکان پذیر نیست، چرا باید فردوسی پور شوی تبلیغاتی دوستان را کامل کند؟ اصلاً طرف حساب تلویزیون کیست؟ کارخانه های زنجیره ای وزارت صنایع از فولادسازها و خودروسازان که مجموع تماشاگران هر بازی شان به 20 هزار نفر هم نمی رسد؟ تازه با احتساب تراکتورسازی و سپاهان و از بودجه دولتی کشور تغذیه می کنند و بازدهی هم ندارند؟

باشگاه هایی که در دور باطل مدیران خوش صحبت یقه سفید روی بودجه عمومی کشور حلقه زده اند و به بازیکنان نیمه آماتورشان رقم های کلان هدیه می دهند و فوتبالی از آن بیرون می آید که کسی رغبت یک دقیقه دیدنش را هم ندارد؟ فوتبالی که در رسوایی جعل اسناد رسمی و معافیت های قلابی سربازی حتی یک ذره هم احساس شرم نمی کند و هنوز طلبکارانه بیشتر و بیشتر می خواهد؟ طرف حساب ماجرا کیست؟ چرا فردوسی پور باید وارد چنین نبرد مشکوکی شود؟



می دانیم فوتبالی ها می گویند فدراسیون صد و چهل میلیارد تومان باید روی بیست میلیارد تومان قبلی اش بگذارد تا مسابقات پخش شود. تلویزیون هم می گوید برای بازی های درب و داغان شما با این حجم تماشاگر کم و استادیوم های نیمه ویرانه چرا باید چنین پولی داد؟ و مگر نه اینکه همین آگهی های دور زمین هم از صدقه سر پخش تلویزیونی است و فوتبالی ها هم می گویند که تلویزیون هم از صدقه سری پخش این مسابقات و تماشاگران تضمین شده اش آگهی های مشخصی را به دست می آورد.

سید غفور هاشمی - روزنامه نگار و کارشناس فوتبال

 
Oct 16, 2002
39,533
1,513
DarvAze DoolAb
www.iransportspress.com
#5
The best thing that can happen to this football is for it to hit rock bottom. I really hope I.R in their ultimate wisdom goes "Taliban" on this sport and actually cancels all funding for football from all channels.

A whole generation of managers, coaches, footballers and even fans need to die for this football to experience a remote form of progress.
 

ChaharMahal

Elite Member
Oct 18, 2002
16,563
261
#6
I don't understand why our expectations of our football is damn high?

by what metric are we any good in the world?
Industry?
Agriculture?
Art?
Culture?

if anything our sports are over performing relative to how f**ked up the country is.
 
Aug 21, 2005
3,367
42
39
next door
#7
this football and this league is not sustainable the way it is being run, sooner or later it will crash and it will go bust. it is just a matter of time before the shit hits the fan. we still have not hit the bottom yet. but we will soon!! just watch.