صداي آقاي آندرانيك، مهربان است. وقتي با او تماس ميگيرم و خودم را معرفي م يكنم، لحظه اي مكث ميكندو بدون ترديد مي گويد: شروع كنيم. گفتگو با اين مدافع خلوت گزيده فوتبال ايران، يكي از تجربی ات جالب من است. من از جايي شروع كردم كه احتمالاانتظارش را داريد... به هر حال او سال هاست دور از وطن است و نامي از وي در مجلات و روزنامه هاي پرتعداد ورزشي وجود ندارد. بنابراين شيوه مصاحبه كاملا بيوگرافيك و خطي پيش رفت. او تنها عضو تيم ايران در جام جهاني 1978است كه پيراهن ملي خود را حفظ كرده است. پيراهني كه برايش خون دل خورده بود، يادش بخیر. وقتي از روزهاي جام جهاني حرف مي زند، مي توانم حدس بزنم كه چهره اش تغيير كرده، همان چهره اي كه آندرانيك دوست ندارد، چينو چروك هايش را ببينيم.
می خواستم از دوران ورود خودتان به فوتبال حرفه ای برای خواننده ها توضیح بدین ؟
من وقتی سیزده ساله بودم از دبیرستان مدائن فوتبال را آغاز کردم . که آقای گارنیک محرابیان من را به تیم پولاد دعوت کردند که آن زمان در دسته دوم باشگاهای تهران بازی میکردند . و فقط پس از یک هفته ایشان تشخیص دادند که من میتونم برای تیم پولاد بازی کنم من آن زمان اگه اشتباه نکنم کلاس دهم دبیرستان بودم و ۱۳ / ۱۴ ساله بودم . من هم آن زمان بدون ترس رفتم ورزشگاه امجدیه که آقای محرابیان از من عکس خواستندو من و در تیم گذاشتند که تقریبآ به صورت حرفه ای با دنیای فوتبال آشنا شدم .
چه رده ای بود ؟
بزرگسالان و دسته دوم باشگاه های تهران .
فیکس بازی کردین ؟
نه . من نیمه دوم وارد بازی شدم . اگه اشتباه نکنم دو یا سه بر صفر عقب بودیم و من نیمه دوم رفتم داخل بازی که بازی سه بر سه و یا دو بر دو بازی تمام شد . من خاطراه خیلی خوبی از اون تیم داشتم که با بازیکنان بزرگ ارامنه ایران آنجا آشنا شدم و خیلی به تمامشون ارادت دارم . آقای گارنیک محرابیان که کاپیتان و مربی تیممان بود . تیم پولاد از قدیمی ترین باشگاهای تهران بود که ۶/۷ نفر از ارامنه به همراه دوستان دیگر در این تیم بازی میکردند . مثل وازگن و آلکو
....
بعد ار بازی در تیم پولاد چه اتفاقی افتاد ؟
تیم آرارات تهران از من دعوت کرد به این تیم بپیوندم . که در آن زمان در باشگاه های تهران حضور داشت .
در مجموع چند سال در تیم پولاد و آرارات تهران بازی کرید ؟
دو سال در پولاد بودم و چهار سال هم در آرارات توپ زدم .
که بعد به تیم تاج سابق و استقلال فعلی رفتید .
بله به تیم تاج رفتم و چهار سال هم در اون تیم توپ زدم
.
عمده موفقیت خودتان را مدیون چه کسی می دونید ؟
من هیچ وقت انکار نکردم که آقای گارنیک محرابیان بیشترین کمک را به من کردن به عنوان اولین نفر اما بودند کسانی دیگر که به من بسیار کمک کردن . نفر دوم آقای امیر آصفی بودند و نفر بعدی رایکوف بود که ایشون هم سالیان زیادی به من کمک کردند . البته جا داره این جا از یک خبرنگار و روزنامه نویسی تشکر کنم که به من همیشه لطف داشتن . زمانی که در آرارات بازی می کردم آقای ابولفضل جلالی در دنیای ورزش قلم میزدند . این آقای جلالی همیشه پشت سر ما بودند . به من می گفتند تو جات باید در تیم ملی باشه و این دلگرمی بود برای من که به کارم بیشتر با جدیت ادامه بدم .
آندرانیک اسکندریان در کدام از این تیمها آندرانیک اسکندریان شد ؟
ببینید (( می خندد )) من آدم بسیار ساکت و سر به زیری بودم همیشه و از منم منم دور بودم و هستم . ببینید از روزی که شروع کردم تا زمانی که فوتبال را کنار گذاشتم آندرانیک اسکندریان بودم !
بله متوجه هستم اما منظور من این بود که در کدام از این تیمها همه آندرانیک را شناختند و روی یک دفاع چپ حساب کردند .
نمی دونم چی بگم !
خاطرات شما از تیم تاج آن زمان چیست ؟ شما که تو او بازی شش تایی معروف حضور نداشتین ؟!
من سال بعد به تاج رفتم . اما زمانی که من تو اون تیم بودم اونا (( منظور پرسپولیسیها )) ۶ تا که چه عرض کنم یکی هم زوری گل می زدند . (( با گفتن این جمله از ته دل می خندد ))
حالا از شوخی گذشته آندرانیک اسکندریان رو کدام مهاجم حساب میکرد حالا چه از مهاجمین پرسپولیس و چه دیگر محاجمین اون زمان ؟
من از تمام مهاجمین نکته های فراوانی آموختم . هر مهاجمی شیوه خاص خودش را داشت برای گلزنی تمامی اونا ترفندها و شیوه های خاص خودشون را داشتند و بالطبع کار من هم جلوگیری از این کار آنها بود . هر کدام در کار خودشون استاد بودند . آقای بهزادی استاد گلزنی با سر بودند . بازیکنی بود با پای راستش عالی کار میکرد و هر کسی به این ترتیب شیوه کار خودش را داشت . آقایان بهزادی بودند وطنخواه و شرفی و ... خیلی به قبل ترها بر گشتیم نه !
بله بله و شما از جواب دادن به سوال ما همچنان فرار می کنید .
آه مهاجمین خطرناک . ایرانپاک بود و حاج رحیم پور بود فرکی از پاس بود . شما خودتون اینارو همه مرور کردین و به من اجازه مرور ندادین !
اولین بازی ملی شما کی بود ؟
روبروی عراق فینال جام ملتهای آسیا . تو اون بازی و در اولین تجربه ملی خودم من نگذاشتم که مهاجم عراقی که بسیار خطرناک هم بود کاری رو انجام بده . فکر کنم تا اون بازی ۶/۷ گل زده بود . الان اسمش در خاطرم نیست . شما میتونید مهار شدن این مهاجم را که من در اون بازی انجام دادم را از خیلی ها بپرسید .
و شما در اون بازی با گل آقای خورشیدی و در اولین تجربه ملی تان قهرمان آسیا شدین .
بله بله درسته .
To be continued......
Last edited: