این محمد ابن احمد یکی از معروف ترین جغرافی دان های جهان اسلام بود. زادگاهش اورشلیم بود و در دوره ای زندگی میکرد که بهش میگفتن دوران طلایی اسلام که میشه قرن ۴ هجری. این آقا حدودا ۳۰۰ سال بعد از پیدایش اسلام زندگی میکرده و یک قسمت بزرگی از کتاب "احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم" رو ایشون به جغرافیای ایران, نژاد ها, لهجه ها, شخصیت های قوم های مختلف ایرانی اختصاص داده. من این کتاب بسیار قدیمی و بسیار جالب رو داشتم ولی تازه دیروز شروع به خوندنش کردم چون لابلای پی دی اف هام گم شده بود. این آدم در مورد هر کشوری که نوشته, در اون کشور زندگی هم کرده, در مورد هر قومی که نوشته باهاشون در تماس بوده. در یک قسمت این کتاب من به یک سری گفته های جالب از زبان علی و محمد در مورد ایران و به خصوص مردم خوزستآن بر خوردم و باز متأثر شدم که این مردم نادان تا چه حد عقب افتاده و گول خورده هستتند که حتی کسانی رو که میپرستن رو نمیشناسند. مثلا در این قسمت کتاب در مورد خوزستان از زبون خود محمد ابن احمد و به روایت از علی و محمد نوشته
جلد دوم صفحه
۶۰۳
من در هشت اقلیم جائی به از آن* نمیشناسم. چه سرزمینی گرانقدر بود اگر مردمش بد نبودند، چه قصبههائی خوب اگر مرکزش
اهواز زبالهدان دنیا نبود. مردمش بدترین مردمند. چند حدیث و متلک که درباره آنجا آمده در زیر میآورم: ابن مسعود گوید: از
پیامبر شنیدم میگفت: با خوزیان همسري نکنید که رگ بیوفائی دارند. علی بن ابی طالب گوید: در روي زمین بدتر از خوزستان
نیست، هیچ پیامبر یا نجیبزاده از آنجا برنخاسته است. عمر [خطاب] گفته بود: اگر زنده بمانم خوزستان را میفروشم و بهایش را
در بیت المال مینهم.
در روایت دیگر آمده است: اگر کسی همسایه خوزي داشته و نیاز به پول دارد او را بفروشد. از فقیهی پرسیدند: هر گاه کسی
سوگند خورد که: بدتر پرندگان را با بدتر هیزم بپزد و به بدترین مردم بخوراند، چه کند؟ فقیه گفت: باید یک رخمۀ را با دفله بپزد
و آن را به یک تن خوزي بخوراند
در جلد دوم همین کتاب در صفحه ۶۲۵ نوشته:
از ابو هریرة نقل کرد
که رسول خدا میگفت: بدترین زبان نزد خداوند فارسی است، زبان شیطان خوزي و زبان مردم جهنم بخارائی و زبان مردم بهشت
تازي است.
همون علی و محمدی که اینا خودشون رو واسشون میکوشن, همیشه به ایرانیان شکاک بودن و شخصیت اینها رو هیچوقت قبول نداشتن. البته امروز بعد از این همه سال و وقتی میبینم یک سری از ایرانی ها چقدر هفت خط, آب زیر کاه, کینه توز و حیله گر هستند, حتی نمیتونم حرف های اونها رو کاملا رد کنم ولی من مسلمون نیستم و این مذهب رو قبول ندارم. بدبختی اون هایی هستند که مبتلا به شیزوفرنی شدن, یعنی پرستیدن و ستایش کسانی که هیچوقت هیچ بهایی برای این ها قائل نشدن و هیچوقت هیچ تره ای برای این مردم و این نژاد خورد نکردن.
جلد دوم صفحه
۶۰۳
من در هشت اقلیم جائی به از آن* نمیشناسم. چه سرزمینی گرانقدر بود اگر مردمش بد نبودند، چه قصبههائی خوب اگر مرکزش
اهواز زبالهدان دنیا نبود. مردمش بدترین مردمند. چند حدیث و متلک که درباره آنجا آمده در زیر میآورم: ابن مسعود گوید: از
پیامبر شنیدم میگفت: با خوزیان همسري نکنید که رگ بیوفائی دارند. علی بن ابی طالب گوید: در روي زمین بدتر از خوزستان
نیست، هیچ پیامبر یا نجیبزاده از آنجا برنخاسته است. عمر [خطاب] گفته بود: اگر زنده بمانم خوزستان را میفروشم و بهایش را
در بیت المال مینهم.
در روایت دیگر آمده است: اگر کسی همسایه خوزي داشته و نیاز به پول دارد او را بفروشد. از فقیهی پرسیدند: هر گاه کسی
سوگند خورد که: بدتر پرندگان را با بدتر هیزم بپزد و به بدترین مردم بخوراند، چه کند؟ فقیه گفت: باید یک رخمۀ را با دفله بپزد
و آن را به یک تن خوزي بخوراند
در جلد دوم همین کتاب در صفحه ۶۲۵ نوشته:
از ابو هریرة نقل کرد
که رسول خدا میگفت: بدترین زبان نزد خداوند فارسی است، زبان شیطان خوزي و زبان مردم جهنم بخارائی و زبان مردم بهشت
تازي است.
همون علی و محمدی که اینا خودشون رو واسشون میکوشن, همیشه به ایرانیان شکاک بودن و شخصیت اینها رو هیچوقت قبول نداشتن. البته امروز بعد از این همه سال و وقتی میبینم یک سری از ایرانی ها چقدر هفت خط, آب زیر کاه, کینه توز و حیله گر هستند, حتی نمیتونم حرف های اونها رو کاملا رد کنم ولی من مسلمون نیستم و این مذهب رو قبول ندارم. بدبختی اون هایی هستند که مبتلا به شیزوفرنی شدن, یعنی پرستیدن و ستایش کسانی که هیچوقت هیچ بهایی برای این ها قائل نشدن و هیچوقت هیچ تره ای برای این مردم و این نژاد خورد نکردن.