Been documented here, didnt' want to make a huge deal but looks portugese players are also upset with our coach..
He suggest coach Q's "aar aaarr khar" will not reach the sky for no reason.. insult but no explanation .. if you remember even their coach at the end asked our coach to 'respect them/him'. There seem to be more to it than we know. Definitely coach Q's prior dealing with portugese federation can be part of the mix.
If you notice our coach is master of jab, insult with compliments. Welcome to the dirty side of prof. football mgmnt.
کوارشما که زننده تک گل تیم ملی پرتغال مقابل ایران در جام جهانی بود بعد از مصاحبه‌های کی
روش علیه تعدادی از بازیکنان این تیم امروز پستی عجیب و توهین‌آمیز در فیس‌بوک خود علیه کیروش منتشر کرد و نوشت: «این ضرب‌المثل که همیشه باید یک نگاهتان به خر باشد و نگاه دیگرتان به کولی، درست است. اینکه صدای عرعر خر هیچگاه به آسمان نمی‌رسد درست است... . حالا وقت بازی کردن است. از تیم ملی حمایت کنید تا مقابل اروگوئه به پیروزی برسیم.» این پست کوارشما با واکنش سرمربی تیم ملی ایران روبرو شد و کیروش پاسخ کوارشما را این گونه داد: «کوارشما راست می‌گوید. در دنیا و فرهنگ من هم، کار حیوان لگد زدن است و کولی ها فرهنگ فوق العاده ای دارند (شجاع هستند و انسانیت در آنها موج می‌زند). کوارشما در وسط بازی تصمیم گرفت یک ضربه تریولاس (ضربه بیرون پایی که منجر به گل شد) بزند ولی او شجاعت و انسانیت کافی را نداشت که توضیح بدهد چرا من به پرتغالی ها بی احترامی کردم. خوشبختانه خداوند بزرگ است و حتی حیوانات هم به بهشت می‌روند. به کوارشما اکیدا توصیه می‌کنم که با ژوآو پینتو تماس بگیرد و بپرسد کارلوس کی روش کیست، چگونه به بسیاری از بازیکنان تیم ملی پرتغال کمک کردم که به تیم ملی برسند، 12 سال برای فدراسیون زحمت کشیدم، در هر شرایطی تلاش کردم که حالا او و هم تیمی‌هایش، بهترین پیراهن را در پرتغال به تن کنند. هر حیوانی نمی‌تواند به من لگد بزند. ضربه تریولاس عالی بود و برای پرتغالی‌ها بهترین‌ها را آرزو دارم.»
Our coach had taken issue with lack of respect for himself as well.
https://www.sport-english.com/en/ne...ses-portugal-duo-ronaldo-and-quaresma-6911436
I bet goes back to years back with their federation or an excuse to destroy coach's reputation back home, if any left;
"Some people that tried to destroy my personal or professional life are now in jail or on the way to jail," the Portuguese coach said. "
I think it's just matter of a gesture in front of millions our coach was asking..and didn't get from most/star (except three) portugese players. Personally think quaresma is a more arrogant player based on a little I have watched.
last link quotes the coach claiming winning 'world cup due to reforms'
He suggest coach Q's "aar aaarr khar" will not reach the sky for no reason.. insult but no explanation .. if you remember even their coach at the end asked our coach to 'respect them/him'. There seem to be more to it than we know. Definitely coach Q's prior dealing with portugese federation can be part of the mix.
If you notice our coach is master of jab, insult with compliments. Welcome to the dirty side of prof. football mgmnt.
کوارشما که زننده تک گل تیم ملی پرتغال مقابل ایران در جام جهانی بود بعد از مصاحبه‌های کی
روش علیه تعدادی از بازیکنان این تیم امروز پستی عجیب و توهین‌آمیز در فیس‌بوک خود علیه کیروش منتشر کرد و نوشت: «این ضرب‌المثل که همیشه باید یک نگاهتان به خر باشد و نگاه دیگرتان به کولی، درست است. اینکه صدای عرعر خر هیچگاه به آسمان نمی‌رسد درست است... . حالا وقت بازی کردن است. از تیم ملی حمایت کنید تا مقابل اروگوئه به پیروزی برسیم.» این پست کوارشما با واکنش سرمربی تیم ملی ایران روبرو شد و کیروش پاسخ کوارشما را این گونه داد: «کوارشما راست می‌گوید. در دنیا و فرهنگ من هم، کار حیوان لگد زدن است و کولی ها فرهنگ فوق العاده ای دارند (شجاع هستند و انسانیت در آنها موج می‌زند). کوارشما در وسط بازی تصمیم گرفت یک ضربه تریولاس (ضربه بیرون پایی که منجر به گل شد) بزند ولی او شجاعت و انسانیت کافی را نداشت که توضیح بدهد چرا من به پرتغالی ها بی احترامی کردم. خوشبختانه خداوند بزرگ است و حتی حیوانات هم به بهشت می‌روند. به کوارشما اکیدا توصیه می‌کنم که با ژوآو پینتو تماس بگیرد و بپرسد کارلوس کی روش کیست، چگونه به بسیاری از بازیکنان تیم ملی پرتغال کمک کردم که به تیم ملی برسند، 12 سال برای فدراسیون زحمت کشیدم، در هر شرایطی تلاش کردم که حالا او و هم تیمی‌هایش، بهترین پیراهن را در پرتغال به تن کنند. هر حیوانی نمی‌تواند به من لگد بزند. ضربه تریولاس عالی بود و برای پرتغالی‌ها بهترین‌ها را آرزو دارم.»
Our coach had taken issue with lack of respect for himself as well.
https://www.sport-english.com/en/ne...ses-portugal-duo-ronaldo-and-quaresma-6911436
I bet goes back to years back with their federation or an excuse to destroy coach's reputation back home, if any left;
"Some people that tried to destroy my personal or professional life are now in jail or on the way to jail," the Portuguese coach said. "
I think it's just matter of a gesture in front of millions our coach was asking..and didn't get from most/star (except three) portugese players. Personally think quaresma is a more arrogant player based on a little I have watched.
last link quotes the coach claiming winning 'world cup due to reforms'
Last edited:
I dont know what the beef is about. maybe about letting players join TM out of FIFA dates?
Being Perspolis fan, I still rate feeling for Pespes way below my feelings for TM.
Many TM players represent Esteghlal and Perspolis.
Beefs between their coaches and TM coach will always cost dearly for irans football.
Thats why IMO Branco should just shut the fuck up. or leave the country.
I do'nt know what crown has Branco added to irans football? Non?
I know Carlos is on the right track with TM. Generation change in TM comming up.
Carlos should focus on that and winning Asian Cup.
And it seems like Branco is just try to spoil that?
Being Perspolis fan, I still rate feeling for Pespes way below my feelings for TM.
Many TM players represent Esteghlal and Perspolis.
Beefs between their coaches and TM coach will always cost dearly for irans football.
Thats why IMO Branco should just shut the fuck up. or leave the country.
I do'nt know what crown has Branco added to irans football? Non?
I know Carlos is on the right track with TM. Generation change in TM comming up.
Carlos should focus on that and winning Asian Cup.
And it seems like Branco is just try to spoil that?
Branko is letting himself become a toy of the Iran Football Mafia and dreams of taking over TM one more time. That's all. Thanks, but no thanks.
Likes:
Babr and oghabealborz
از منچستر تا تهران برخلاف مسیر آب
تیم ملی ایران راهی جام جهانی 2018 شده و حالا همه با شیفتگی از کارلوس کی روش حرف می زنند. همه تحسینش می کنند. "نیش" شده به "نوش". "طعنه" شده "ستایش". "چماق" جایش را داده به "شاخه گل". چنین تغییر لحنی برای کی روش نآشنا نیست. یادش نرفته وقتی وارد منچستر یونایتد شد لشگری از مخالفان برابرش صف کشیدند و وقتی رفت خیلی های شان آه. مسیری که کی روش در منچستر پشت سرگذاشت با راهی که در تهران پیموده فرق داشت، ولی بدل کردن آرام آرام مخالفان به موافقان، الگوی مشابهی داشت. آن چه بر او در یونایتد گذشت فاصله منچستر - تهران را به بند انگشتی تقلیل داده.
"قصه منچستری کارلوس" از سال 2000 شروع شد. پس از سه گانه رویایی یونایتد در 1999. یونایتد در فصل بعد هم لیگ را با هجده امتیاز بییشتر از آرسنال فتح کرد و طی 38 بازی لیگ 97 گل زد و در لیگ قهرمانان برابر رئال مادرید 2-3 شکست خورد. آن چه که قابل قبول به نظر می رسید، ولی آلکس فرگوسن زنگ خط را شنیده بود. حریفان اروپای اش انعطاف تاکتیکی بیشتری داشتند و خیلی های شان برخلاف یونایتد برای پیروزی جان نمی کندند. فرگوسن نمی خواست سرنوشت نبردهای شانه به شانه را به شانس و اقبال حواله دهد. نمی خواست حریفانش روزآمد شوند و یونایتد تیم انگلیسی تغییرنکردنی باقی بماند.
فرگوسن برای روزآمد کردن یونایتد به خوان سباستین ورون آرژانتینی و رود فن نیستلروی هلندی روی آورد. از سیستم 2-4-4 همیشگی اش - و دوایت یورک و اندی کول در نوک حمله - دل کند و به بازی با تک مهاجم دل بست. روی کین و ورون در صف پنج مرد میانی وسط زمین قرار گرفتند و پل اسکولز جلوتر پشت سر فن نیستلروی بازی کرد. واکنش طرفداران یونایتد در اولدترافورد منفی بود و شعار "چهار چهار دو، چهار چهار دو" روی سکوهای رفت بالا. بازیکنان یونایتد در سیستم جدید دست و پا زدند و طرفداران پی یونایتد همیشگی شان گشتند: سانترهای دیوید بکام، فرارهای رایان گیگز و پاسکاری های یورک - کول. ولی فرگوسن تسلیم نشد و سال 2002 با دل کندن از دستیاران انگلیسی - برایان کید، استیو مک لارن و جیمی رایان - به یک مربی پرتغالی روی آورد، به کارلوس کی روش پرتغالی. او اعتقاد داشت انگاره های نو این مربی پرتغالی پوسته های کهنه یونایتد را دور خواهد انداخت
ولی کی روش پس از یک فصل نتوانست دعوت اغوا کننده فلورنتینو پرس را نپذیرد و راهی رئال مادرید شد. یونایتد فصل 2004-2003 را در رتبه سوم لیگ به پایان برد و در اروپا هم در یک چهارم نهایی برابر بایرن مونیخ سقوط کرد. کی روش در برنابئو ناکام ماند و در پایان فصل اخراج شد، و وقتی فرگوسن دوباره او را به همکاری دعوت کرد همه حیرت زده شدند. بازگشت او با راه و رسم منچستری سر ستیز داشت. روی کین توصیف کرد چگونه طی یکی از اردوهای آمادگی رو به کی روش گفته "تو از وفاداری حرف نزن، تو که با اولین پیشنهاد ما را ترک کردی". ولی فرگوسن چیزی در کی روش دیده بود ورای نیش ها. فرگوسن اعتقاد داشت می تواند برای دگرگونی یونایتد به او تکیه دهد و تکیه هم داد.
کی روش در 2004 برگشت و دوباره شد مرد شماره دو یونایتد. دو سال نخستین بازگشتش با تلخی سپری شدند. آرسنال قهرمان 2004 لیگ شد و چلسی قهرمان 2005 و 2006. ولی فرگوسن دامنه اختیارات کی روش را بیشتر کرد: در تمرینات، آماده سازی و بازی های تاکتیکی. بازیکنان تیم واکنش منفی نشان دادند و گری نویل رهبری شورشی علیه کی روش را بر عهده گرفت، ولی فرگوسن کماکان کنار کارلوس باقی ماند. نشریات انگلیسی آن دوران لبالب از حمله به یونایتد و کی روش شدند. دومنیک فایفیلد در گاردین نوشت "... کی روش بوده که سیستم 3-3-4 در یونایتد را پیاده کرده. سیستمی که حین بازی به 1-5-4 بدل شده و هم فن نیستلروی را در نوک حمله تنها گذاشته و هم وین رونی به عقب برگشته را آشفته کرده. یونایتد برای پیاده کردن این سیستم طی سه بازی آخرش برابر منچستر سیتی، ویارئال و لیورپول جان کنده و فقط پنج بار توپ را درون قاب دروازه شلیک کرده. فرگوسن از مرد شماره دو حمایت کرده ولی ناآرامی میان بازیکنان بالا گرفته".
جانی فلکس از اتحادیه طرفداران مستقل منچستر یونایتد با لحن توهین آمیزی نوشت "...طرفداران این یارو (کی روش) رو مسخره می کنن، کسی که در سقوط سابقه طولانی داره". راب اسمیت هم در تایمز نوشت "... طرفداران یونایتد می گویند بس است. اصرار برای پیاده کردن این سیستم توهینی به میراث باشگاه شده و آدمی به نام کارلوس کی روش که این جا کسی دوستش ندارد بر پیاده کردنش اصرار می کند".
یونایتد در دوران انتقال بسر می برد و یونایتد به دو بازیکن جوان با استعدادش تکیه داد، به وین رونی و کریستیانو رونالدو که باشگاه برای هردوی شان مبلغ بالایی پرداخته بود. کی روش همان زمان از آینده هیجان انگیز یونایتد حرف زد. این که به توفیق آن تیم و آن رویکرد اعتقاد دارد. یونایتد سال 2007 بعد از چهار سال دوباره قهرمان لیگ شد و سال بعد هم قهرمان لیگ و هم فاتح لیگ قهرمانان 2008. همه چیز در اولدترافورد دگرگون شده بود و به قول جاناتان ویلسون، تحلیل گر انگلیسی، برای اولین بار طی سی سال نخستین تیم انگلیسی شده بود که با نوآوری تاکتیکی بازی کرده بود. یونایتد طی چهار سال در سه فینال لیگ قهرمانان بازی کرد و چهار بار دیگر لیگ را فتح کرد. زمانی که همه رام شده بودند. همه با شیفتگی از کی روش حرف می زدند. وقتی کی روش در 2008 راهی تیم ملی پرتغال شد دنیل تیلور در گاردین نوشت "فرگوسن بدون کی روش چگونه یونایتد را جلو خواهد برد؟
کی روش به زمان نیاز داشت و فرگوسن و یونایتد آن زمان را برایش مهیا کردند. کی روش در تیم ملی ایران هم به زمان نیاز داشت و آن زمان برغم همه نق زدن ها و نیش ها برایش مهیا شد. حالا تیم ملی ایران برای نخستین بار طی دو بار پیاپی راهی جام جهانی شده و این بار با اقتدار، بدون دلشوره، بدون نجات در آخرین لحظه
تیم ملی ایران راهی جام جهانی 2018 شده و حالا همه با شیفتگی از کارلوس کی روش حرف می زنند. همه تحسینش می کنند. "نیش" شده به "نوش". "طعنه" شده "ستایش". "چماق" جایش را داده به "شاخه گل". چنین تغییر لحنی برای کی روش نآشنا نیست. یادش نرفته وقتی وارد منچستر یونایتد شد لشگری از مخالفان برابرش صف کشیدند و وقتی رفت خیلی های شان آه. مسیری که کی روش در منچستر پشت سرگذاشت با راهی که در تهران پیموده فرق داشت، ولی بدل کردن آرام آرام مخالفان به موافقان، الگوی مشابهی داشت. آن چه بر او در یونایتد گذشت فاصله منچستر - تهران را به بند انگشتی تقلیل داده.
"قصه منچستری کارلوس" از سال 2000 شروع شد. پس از سه گانه رویایی یونایتد در 1999. یونایتد در فصل بعد هم لیگ را با هجده امتیاز بییشتر از آرسنال فتح کرد و طی 38 بازی لیگ 97 گل زد و در لیگ قهرمانان برابر رئال مادرید 2-3 شکست خورد. آن چه که قابل قبول به نظر می رسید، ولی آلکس فرگوسن زنگ خط را شنیده بود. حریفان اروپای اش انعطاف تاکتیکی بیشتری داشتند و خیلی های شان برخلاف یونایتد برای پیروزی جان نمی کندند. فرگوسن نمی خواست سرنوشت نبردهای شانه به شانه را به شانس و اقبال حواله دهد. نمی خواست حریفانش روزآمد شوند و یونایتد تیم انگلیسی تغییرنکردنی باقی بماند.
فرگوسن برای روزآمد کردن یونایتد به خوان سباستین ورون آرژانتینی و رود فن نیستلروی هلندی روی آورد. از سیستم 2-4-4 همیشگی اش - و دوایت یورک و اندی کول در نوک حمله - دل کند و به بازی با تک مهاجم دل بست. روی کین و ورون در صف پنج مرد میانی وسط زمین قرار گرفتند و پل اسکولز جلوتر پشت سر فن نیستلروی بازی کرد. واکنش طرفداران یونایتد در اولدترافورد منفی بود و شعار "چهار چهار دو، چهار چهار دو" روی سکوهای رفت بالا. بازیکنان یونایتد در سیستم جدید دست و پا زدند و طرفداران پی یونایتد همیشگی شان گشتند: سانترهای دیوید بکام، فرارهای رایان گیگز و پاسکاری های یورک - کول. ولی فرگوسن تسلیم نشد و سال 2002 با دل کندن از دستیاران انگلیسی - برایان کید، استیو مک لارن و جیمی رایان - به یک مربی پرتغالی روی آورد، به کارلوس کی روش پرتغالی. او اعتقاد داشت انگاره های نو این مربی پرتغالی پوسته های کهنه یونایتد را دور خواهد انداخت
ولی کی روش پس از یک فصل نتوانست دعوت اغوا کننده فلورنتینو پرس را نپذیرد و راهی رئال مادرید شد. یونایتد فصل 2004-2003 را در رتبه سوم لیگ به پایان برد و در اروپا هم در یک چهارم نهایی برابر بایرن مونیخ سقوط کرد. کی روش در برنابئو ناکام ماند و در پایان فصل اخراج شد، و وقتی فرگوسن دوباره او را به همکاری دعوت کرد همه حیرت زده شدند. بازگشت او با راه و رسم منچستری سر ستیز داشت. روی کین توصیف کرد چگونه طی یکی از اردوهای آمادگی رو به کی روش گفته "تو از وفاداری حرف نزن، تو که با اولین پیشنهاد ما را ترک کردی". ولی فرگوسن چیزی در کی روش دیده بود ورای نیش ها. فرگوسن اعتقاد داشت می تواند برای دگرگونی یونایتد به او تکیه دهد و تکیه هم داد.
کی روش در 2004 برگشت و دوباره شد مرد شماره دو یونایتد. دو سال نخستین بازگشتش با تلخی سپری شدند. آرسنال قهرمان 2004 لیگ شد و چلسی قهرمان 2005 و 2006. ولی فرگوسن دامنه اختیارات کی روش را بیشتر کرد: در تمرینات، آماده سازی و بازی های تاکتیکی. بازیکنان تیم واکنش منفی نشان دادند و گری نویل رهبری شورشی علیه کی روش را بر عهده گرفت، ولی فرگوسن کماکان کنار کارلوس باقی ماند. نشریات انگلیسی آن دوران لبالب از حمله به یونایتد و کی روش شدند. دومنیک فایفیلد در گاردین نوشت "... کی روش بوده که سیستم 3-3-4 در یونایتد را پیاده کرده. سیستمی که حین بازی به 1-5-4 بدل شده و هم فن نیستلروی را در نوک حمله تنها گذاشته و هم وین رونی به عقب برگشته را آشفته کرده. یونایتد برای پیاده کردن این سیستم طی سه بازی آخرش برابر منچستر سیتی، ویارئال و لیورپول جان کنده و فقط پنج بار توپ را درون قاب دروازه شلیک کرده. فرگوسن از مرد شماره دو حمایت کرده ولی ناآرامی میان بازیکنان بالا گرفته".
جانی فلکس از اتحادیه طرفداران مستقل منچستر یونایتد با لحن توهین آمیزی نوشت "...طرفداران این یارو (کی روش) رو مسخره می کنن، کسی که در سقوط سابقه طولانی داره". راب اسمیت هم در تایمز نوشت "... طرفداران یونایتد می گویند بس است. اصرار برای پیاده کردن این سیستم توهینی به میراث باشگاه شده و آدمی به نام کارلوس کی روش که این جا کسی دوستش ندارد بر پیاده کردنش اصرار می کند".
یونایتد در دوران انتقال بسر می برد و یونایتد به دو بازیکن جوان با استعدادش تکیه داد، به وین رونی و کریستیانو رونالدو که باشگاه برای هردوی شان مبلغ بالایی پرداخته بود. کی روش همان زمان از آینده هیجان انگیز یونایتد حرف زد. این که به توفیق آن تیم و آن رویکرد اعتقاد دارد. یونایتد سال 2007 بعد از چهار سال دوباره قهرمان لیگ شد و سال بعد هم قهرمان لیگ و هم فاتح لیگ قهرمانان 2008. همه چیز در اولدترافورد دگرگون شده بود و به قول جاناتان ویلسون، تحلیل گر انگلیسی، برای اولین بار طی سی سال نخستین تیم انگلیسی شده بود که با نوآوری تاکتیکی بازی کرده بود. یونایتد طی چهار سال در سه فینال لیگ قهرمانان بازی کرد و چهار بار دیگر لیگ را فتح کرد. زمانی که همه رام شده بودند. همه با شیفتگی از کی روش حرف می زدند. وقتی کی روش در 2008 راهی تیم ملی پرتغال شد دنیل تیلور در گاردین نوشت "فرگوسن بدون کی روش چگونه یونایتد را جلو خواهد برد؟
کی روش به زمان نیاز داشت و فرگوسن و یونایتد آن زمان را برایش مهیا کردند. کی روش در تیم ملی ایران هم به زمان نیاز داشت و آن زمان برغم همه نق زدن ها و نیش ها برایش مهیا شد. حالا تیم ملی ایران برای نخستین بار طی دو بار پیاپی راهی جام جهانی شده و این بار با اقتدار، بدون دلشوره، بدون نجات در آخرین لحظه
Attachments
Likes:
Gaines and oghabealborz
من فکر کنم اگر ایران میرفت دور دوم باید نصف حقوق ماهانه مان را میدادیم به کیروش
Ferdosipoor is no football expert and should just act as a presenter and leave technical questions to the experts who are present in the video .
But really although it is a interesting clip there is no connection between the two ,simply because in one there is a talk about Iran v Argentina in the world cup and their great battle and the other about our dismal display in Asian cup under Qalenoie .
Ferdosipoor knows he can grill QN but understands he can not question CQ expertise and knowledge of football .
There is no comparison between CQ and QN ,they are galaxies apart .
But really although it is a interesting clip there is no connection between the two ,simply because in one there is a talk about Iran v Argentina in the world cup and their great battle and the other about our dismal display in Asian cup under Qalenoie .
Ferdosipoor knows he can grill QN but understands he can not question CQ expertise and knowledge of football .
There is no comparison between CQ and QN ,they are galaxies apart .
Likes:
brando
Brillinat ! He almost did it though ….one shot away from toppping the group ….pity Mehdi Taremiss had to take it !
Taremi although worked very had in defending ,he was poor on finishing and banking on very few chances that came our way ,something I feared before the world cup and mentioned . Taremi's chance convertion even before the world cup was not that good.
I think we should have sacrificed Taremi's defending ability and stamina and power for someone like Gucci who is a real opportunist and a clinical finisher .
Just my opinion though.....
Taremi although worked very had in defending ,he was poor on finishing and banking on very few chances that came our way ,something I feared before the world cup and mentioned . Taremi's chance convertion even before the world cup was not that good.
I think we should have sacrificed Taremi's defending ability and stamina and power for someone like Gucci who is a real opportunist and a clinical finisher .
Just my opinion though.....
Last edited:
Likes:
Gaines and kasra1930
کاملا درست است عقاب جان،من هم نظر شما را دارم.گوچی میتوانست اینجا مشگل ما را حل کند.واقعا حیف که تارمی او لحظه حساس دقیقه ۹۵ را از دست داد واگر نه ما بعنوان تیم اول گروه به دور بعد می‌رفتیم و شگفتی بزرگ جام را رقم بزنیم،واقعا حیف.فکر کنم روی همین اصل هم از تیم ملی خداحافظی کرد.اما از طرف دیگه اگر تارمی در تیم نبود و دفاع خوبی نمیکرد معلوم نبود که چند تا ٔگل میخوردیم.و در ضمن میدانی که اگر پنالتی رونالدو ٔگل میشد وای مصیبتها بود.اونوقت پرتقال ۲-۰ جلو میشد شیرازه و روحیه کیروش و بچهای تیم از بین میرفت چون ۲-۰ عقب افتاده بودیم،اونوقت مجبور بودیم باز بازی کنیم،و مسلم بدان یکی دو تا دیگه هم میخوردیم،یعنی ۳-۰ یا ۴-۰ میباختیم و تمام زحمات کیروش و بچه‌ها با این بازی از بین میرفت.
بخصوص اینکه مراکشی که تا دقیقه ۹۳ ۲-۱ جلو بود اگر بازی را میبرد ما در گروه خودمان چهارم میشودیم،اونوقت ببین در ایران این علی کریمی،برانگوه،ذوالفقار بدمسب،مایلی کلنگ،و حمید بوتاکس،چقدر فحش و ناسزا به کیروش میدادند که‌ای بابا خوب ما هم میتونستیم تیم ایران را بین چهار تیم چهارم کنیم،و یا پس این همه کیروش کیروش میکردین،پس چی شد.خلاصه ببین چه بلأیی سر ما میاوردند.
بسیاری از دوستان می‌گویند دفاع ایران عالی بود و خط حمله ضعف داشت،اینها نمیدانند که وقتی تیمی هر دو خطش عالی باشد اون تیم یا برزیل هست یا اسپانیا و یا تیم قهرمان جام جهانی.اونوقت دیگر به ما ایران نمیگفتند ،میگفتند برزیل.
آخه چطور میشود این فاصله بزرگ را در عرض چند ماه با تیمهای بزرگ حل کرد،نمی‌شود کاری را که تیمهای دیگر مثل اسپانیا یا برزیل در عرض سالها کوشش و مرارت انجام دادند را در چند ماه حل کرد.کیروش هم کاملا به فاصله تیمهای بزرگ با ما واقف بود.تیم اسپانیا در حالی در مقابل ایران قرار گرفت که ارزش تیم ۱ میلیارد و ۲۰۰ هزار دلار برآورد شده بود در حالیکه ارزش بازیکنان ایران به زور به ۳۰ میلیون دلار میرسید.پس فرق را ببینید که از کجا تا کجاست.
تیمهای ضعیفی که به جام جهانی میایند اگر بخواهند به دور دوم بیایند یا باید خط دفاع عالی داشته باشند یا خط حمله عالی.واگر نه میشوند عربستان یا مصر.روی این اصل بود که کیروش روی تیم و خط دفأع توجه داشت و حتا از تارمی نیز این انتظار را داشت که به دفاع بیاد.
بخصوص اینکه مراکشی که تا دقیقه ۹۳ ۲-۱ جلو بود اگر بازی را میبرد ما در گروه خودمان چهارم میشودیم،اونوقت ببین در ایران این علی کریمی،برانگوه،ذوالفقار بدمسب،مایلی کلنگ،و حمید بوتاکس،چقدر فحش و ناسزا به کیروش میدادند که‌ای بابا خوب ما هم میتونستیم تیم ایران را بین چهار تیم چهارم کنیم،و یا پس این همه کیروش کیروش میکردین،پس چی شد.خلاصه ببین چه بلأیی سر ما میاوردند.
بسیاری از دوستان می‌گویند دفاع ایران عالی بود و خط حمله ضعف داشت،اینها نمیدانند که وقتی تیمی هر دو خطش عالی باشد اون تیم یا برزیل هست یا اسپانیا و یا تیم قهرمان جام جهانی.اونوقت دیگر به ما ایران نمیگفتند ،میگفتند برزیل.
آخه چطور میشود این فاصله بزرگ را در عرض چند ماه با تیمهای بزرگ حل کرد،نمی‌شود کاری را که تیمهای دیگر مثل اسپانیا یا برزیل در عرض سالها کوشش و مرارت انجام دادند را در چند ماه حل کرد.کیروش هم کاملا به فاصله تیمهای بزرگ با ما واقف بود.تیم اسپانیا در حالی در مقابل ایران قرار گرفت که ارزش تیم ۱ میلیارد و ۲۰۰ هزار دلار برآورد شده بود در حالیکه ارزش بازیکنان ایران به زور به ۳۰ میلیون دلار میرسید.پس فرق را ببینید که از کجا تا کجاست.
تیمهای ضعیفی که به جام جهانی میایند اگر بخواهند به دور دوم بیایند یا باید خط دفاع عالی داشته باشند یا خط حمله عالی.واگر نه میشوند عربستان یا مصر.روی این اصل بود که کیروش روی تیم و خط دفأع توجه داشت و حتا از تارمی نیز این انتظار را داشت که به دفاع بیاد.
Likes:
Gaines and oghabealborz
در روزهای متنهی به جام جهانی، معتبرترین تورنمنت فوتبال، دل مشغول‌ترین فرد کیروش است. فوتبال ملی چنان غرق در دو قطبی افراطی قرمز و آبی شده که این قضیه گاهی مهمتر از تیم ملی می‌نماید. از چالش‌های بین سرمربیان باشگاه با کیروش گرفته تا حضور کم رنگ هواداران در بازی‌های ملی. فوتبال ملی ما احتمالا به آخر خط همکاری با کیروش رسیده است و این قضیه نه به واسطه عدم کارایی افکار کیروش و بلکه به دلیل عدم ارتباط مناسب فکری به وجود آمده است. هنگامی که بین افکار کیروش و فوتبال ملی (سیاست‌های فدراسیون، رویکرد رسانه‌ها و واکنش هواداران) فرسنگ‌ها فاصله وجود داشته و این فاصله در سال‌های اخیر بیشتر شده، راهی به جز رفتن نیست.
نمی‌توان منکر شخصیت‌بخشی کارلوس کیروش به تیم ملی شد. امری که در تاریخ فوتبال ملی کم‌سابقه و به نوعی بی‌سابقه بوده است. مهمترین کارکرد کیروش برای فوتبال ایران، زدودن افکار لوتی‌گری و کدخدامنشی، انتقال افکار بلندپروازانه و حرفه‌ای، اتحاد بازیکنان و وحدت تیمی و سرباز وار بودن بازیکنان منتخب است. باید برای بررسی کارنامه کاری کیروش به سالها پیش بازگردیم، جام جهانی ۲۰۰۶ و یکی از پر استعدادترین تیمهای ملی تاریخ.
نمی‌توان کتمان کرد که کیروش سالها با ما (فدراسیون، خبرنگار، دستیار و…) مشکل داشته زیرا او از مکتب نظم و انضباط و تلاش می‌آید و در اینجاست که ما باید تغییر کنیم. این جمله از متن عصاره‌ی تمام نمای افکار ماست «که مرد حسابی! قاره را اشتباهی آمدی؟ چرا همان چند سال پیش نرفتی؟». مصداقی بر اینکه ما همچنان تمایل به فوتبال مشتی‌گرایانه و لوتی‌وار و دو قطبی لوث شده داریم. اینکه به دنبال حرفه‌ای شدن نیستیم. اینکه از اخبار درگیری روی نیمکت و نادیده گرفتن پیراهن ملی و تنگ بودن پیراهن ملی بر تن برخی بازیکنان کیفور می‌شویم.
کیروش پرخاش‌گر و مستاصل شده است. کسی به دنبال چرایی آن نیست زیرا «پول خون یک پادشاه را گرفته تا دعوا راه بیندازد» و «۹ ماه سال را نباشد و متلک بارانمان کند» زیرا ما لایق بهترین‌ها
هستیم! زیرا یادمان رفته که آخرین‌بار کی قهرمان آسیا شده‌ایم و انتظار داریم یک سرمربی در کلاس جهانی کیروش با کمترین هزینه در کنارمان باشد.
کیروش جادوگر، معجزه، سوپرمن، بی‌نقص نیست اما با اطمنینان می‌توان گفت «حرفه ای‌ست و جاه‌طلب» و همین نکته ما و او را از هم متمایز میکند
نظم و انضباط کیروش را به پدری به شدت سختگیر اما مهربان برای بازیکنان تیم‌ملی که با آنها رفاقت هم میکند، تبدیل کرده است. برای همین در تمام سال‌های اخیر هیچ اختلافی درون اردوی تیم‌ملی به وجود نیامده و بازیکنان به تمام معنا از سرمربی حساب می‌برند و می‌دانند اگر از چشم این مربی بیفتند، بدون هیچ تعارفی جایگاه خود را برای همیشه از دست خواهند داد. این نظم به همراه ترس و رفاقت و اعتماد صددرصدی که آنها به کیروش دارند، یک اتحاد مثال‌زدنی و خراب‌نشدنی را در تیم‌ملی ایجاد کرده است. خواندن جزییات بیشتر از این نظم و مقررات، قطعا برای هواداران تیم‌ملی جذابیت زیادی خواهد داشت تا بدانند در امپراتوری کیروش در تیم‌ملی چه می‌گذرد. تیمی که هر بازیکن جوانی که برای نخستین‌بار به اردو دعوت میشود، یک منشور اخلاقی کتبی در اختیارش قرار می‌گیرد و جالب اینجاست که تمام نفرات ملزم به اجرای تمامی مفاد این منشور اخلاقی کتبی در تمام دوره‌ها هستند
!
کمک به خیریه با بی‌انضباطی بازیکنان
تمام بازیکنان جوان تیم‌ملی وظیفه دارند با نهایت احترام با بزرگتر‌های تیم‌ملی رفتار کنند. کیروش همیشه به کاپیتان و بازیکنان بزرگتر تیم وظایفی را محول میکند که در برقراری نظم و بیشترشدن رفاقت در تیم تلاش داشته باشند. به جز کاپیتان‌های اول و دوم و سوم که تأثیرگذاری بسیار زیادی در اردوهای تیم‌ملی دارند، سایر بازیکنان مسن تیم‌ملی هم وظیفه نظارت بر عملکرد جوان‌ها را دارند. به این ترتیب بزرگترها خودشان باید بیشتر از سایر بازیکنان نظم و انضباط را رعایت کنند. در هر اردو البته کاپیتان اصلی تیم‌ملی وظیفه جمع‌آوری جرایم نقدی بازیکنان را برعهده دارد و هر بازیکنی که جریمه شد، باید مبلغ جریمه را به دلار به کاپیتان پرداخت کند و جالب اینجاست که پول‌های جمع‌شده و لیست جرایم در پایان هر اردو در اختیار کیروش قرار خواهد گرفت. کیروش بعد از هر اردو پول‌های جمع‌آوری‌شده را به مراکز خیریه می‌دهد
!
قیافه گرفتن ممنوع!
اصل اول این است! هیچ‌کسی حق ندارد در طول تمرینات و اردوها برای کسی قیافه بگیرد و چهره‌ای ناراحت داشته باشد! از نظر کارلوس کیروش یک بازیکن ملی باید ضمن داشتن بیشتری جدیت در کار فنی خود، کاملا خوشرو باشد. در جریان تمرینات بازیکنان تا وقتی بزرگتر‌های تیم و مربیان حضور دارند، حق اعتراض به هیچ مشکلی را ندارند. به این ترتیب هرگونه مشاجره لفظی در تیم‌ملی هم با سخت‌ترین تنبیهات کیروش همراه خواهد شد و هر بازیکنی که به مسائل اخلاق رفتاری و گفتاری توجه نداشته باشد، ابتدا جریمه و سپس از تیم‌ملی کنار گذاشته خواهد شد. به‌طور مثال در حاشیه یک بازی دوستانه، کیروش به خاطر چهره درهم یکی از بازیکنان بزرگ او را نیمکت‌نشین میکند و یک بازیکن جوان را به زمین می‌فرستد. این اتفاق باعث ناراحتی بیشتر بازیکن میشود تا جایی که بعد از بازی دوستانه کیروش فرد موردنظر را فرا می‌خواند و با جدیت تمام خطاب به او می‌گوید: «اینجا جای آنهایی که قیافه می‌گیرند، نیست! من تصمیم می‌گیرم چه کسی بازی کند و چه کسی بازی نکند و همه ملزم به اطاعت و خوشحال‌بودن از تصمیمات من هستند. در غیر این صورت دفعه بعد یک بازیکن جوان دیگر جای تو در نیمکت خواهد نشست و در تیم‌ملی دیگر جایی نخواهد داشت».
تأخیر جریمه دارد
هرگونه تأخیر در اردوها و تمرینات تیم‌ملی ایران، با جریمه نقدی رو‌به‌رو میشود. میزان جریمه و شرایط اردوها هم با توجه به شرایط مختلف متغیر است. به‌طور مثال، اگر یک بازیکن با تأخیر به اتوبوس تیم‌ملی برسد، ٩دلار جریمه میشود. در روزهایی که تیم در اردوی خارجی است، در روزهایی که کیروش برای خروج از هتل بازیکنان را آزاد میکند، همه موظف هستند سر ساعت تعیین‌شده از سوی سرمربی تیم‌ملی به اردو بازگردند. در اکثر مواقع این مربی که خودش روی رفت‌وآمد وسواس زیادی دارد، نیم‌ساعت زودتر به لابی محل اقامت می‌رود تا نظاره‌گر بازگشت شاگردانش باشد. درچنین شرایطی هر بازیکنی که با تأخیر به اردو بازگردد، با جریمه مالی ٥٠دلاری و صدالبته با خشم کیروش رو‌به‌رو میشود.
اتحاد جمعی در زمان صرف غذا
تمام اعضایی که در اردوهای تیم‌ملی حاضر میشوند، وظیفه دارند بیشترین تلاش خود را برای بالارفتن روحیه تیمی انجام بدهند. به این ترتیب بازیکنان حق هیچ‌گونه باندبازی، دسته‌بندی، رفتارهای ناشایست، شوخی‌های زننده و... در جمع را ندارند. تمام بازیکنان موظف هستند با لباس متحدالشکل در اختیار تیم‌ملی باشند. در زمان‌های مقرر برای صرف ناهار و شام، تمامی بازیکنان باید رأس ساعت تعیین‌شده وارد محل غذاخوری شوند و همه در کنار هم غذا را صرف کنند. هرگونه تأخیر با جریمه مالی ١٠دلاری رو‌به‌رو‌می‌شود. فقط در زمان صبحانه است بازیکنانی که زودتر از خواب بیدار میشوند، این اجازه را دارند که زودتر صبحانه خود را صرف کنند. بازیکنان اجازه خوردن موادغذایی خارج از تایم غذاخوری، بدون هماهنگی مربیان و پزشکان را هم ندارند!
ورود افراد متفرقه اکیدا ممنوع
ورود افراد متفرقه به اردوهای تیم‌ملی با دستور کیروش اکیدا ممنوع است. بازیکنان بدون کسب اجازه به هیچ عنوان نمی‌توانند با افراد غیرمرتبط با تیم‌ملی در لابی هتل، تمرینات و حتی اتاق‌های خود دیدار داشته باشند. این نظم و انضباط در رفت‌وآمد‌ها در زمان صرف غذا بیشتر هم میشود و افراد اضافی حق همراهی تیم‌ملی در رستوران‌ها را هم ندارند! البته محدودیت‌هایی هم برای نمایندگان رسانه‌های گروهی وجود دارد و مثل سال‌های گذشته خبرنگاران و عکاسان نمی‌توانند هر زمانی که خودشان
صلاح بدانند، در لابی هتل تیم‌ملی حاضر شوند
گر پنالتی رونالدو ٔگل میشد وای مصیبتها بود.اونوقت پرتقال ۲-۰ جلو میشد شیرازه و روحیه کیروش و بچهای تیم از بین میرفت چون ۲-۰ عقب افتاده بودیم،اونوقت مجبور بودیم باز بازی کنیم،و مسلم بدان یکی دو تا دیگه هم میخوردیم،یعنی ۳-۰ یا ۴-۰ میباختیم و تمام زحمات کیروش و بچه‌ها با این بازی از بین میرفت.
بخصوص اینکه مراکشی که تا دقیقه ۹۳ ۲-۱ جلو بود اگر بازی را میبرد ما در گروه خودمان چهارم میشودیم،اونوقت ببین در ایران این علی کریمی،برانگوه،ذوالفقار بدمسب،مایلی کلنگ،و حمید بوتاکس،چقدر فحش و ناسزا به کیروش میدادند که‌ای بابا خوب ما هم میتونستیم تیم ایران را بین چهار تیم چهارم کنیم،و یا پس این همه کیروش کیروش میکردین،پس چی شد.خلاصه ببین چه بلأیی سر ما میاوردند.
بسیاری از دوستان می‌گویند دفاع ایران عالی بود و خط حمله ضعف داشت،اینها نمیدانند که وقتی تیمی هر دو خطش عالی باشد اون تیم یا برزیل هست یا اسپانیا و یا تیم قهرمان جام جهانی.اونوقت دیگر به ما ایران نمیگفتند ،میگفتند برزیل.
آخه چطور میشود این فاصله بزرگ را در عرض چند ماه با تیمهای بزرگ حل کرد،نمی‌شود کاری را که تیمهای دیگر مثل اسپانیا یا برزیل در عرض سالها کوشش و مرارت انجام دادند را در چند ماه حل کرد.کیروش هم کاملا به فاصله تیمهای بزرگ با ما واقف بود.تیم اسپانیا در حالی در مقابل ایران قرار گرفت که ارزش تیم ۱ میلیارد و ۲۰۰ هزار دلار برآورد شده بود در حالیکه ارزش بازیکنان ایران به زور به ۳۰ میلیون دلار میرسید.پس فرق را ببینید که از کجا تا کجاست.
تیمهای ضعیفی که به جام جهانی میایند اگر بخواهند به دور دوم بیایند یا باید خط دفاع عالی داشته باشند یا خط حمله عالی.واگر نه میشوند عربستان یا مصر.روی این اصل بود که کیروش روی تیم و خط دفأع توجه داشت و حتا از تارمی نیز این انتظار را داشت که به دفاع بیاد.
بدون شک تاثیر کارلوس کیروش بر فوتبال ایران بی نظیر بود.او تیمی را ساخت که لاجوردی پوشان ایتالیا و لاله‌های هلندی آرزوی شرکت کردن در آن را داشتند.
.
نمی‌توان منکر شخصیت‌بخشی کارلوس کیروش به تیم ملی شد. امری که در تاریخ فوتبال ملی کم‌سابقه و به نوعی بی‌سابقه بوده است. مهمترین کارکرد کیروش برای فوتبال ایران، زدودن افکار لوتی‌گری و کدخدامنشی، انتقال افکار بلندپروازانه و حرفه‌ای، اتحاد بازیکنان و وحدت تیمی و سرباز وار بودن بازیکنان منتخب است. باید برای بررسی کارنامه کاری کیروش به سالها پیش بازگردیم، جام جهانی ۲۰۰۶ و یکی از پر استعدادترین تیمهای ملی تاریخ.
نمی‌توان کتمان کرد که کیروش سالها با ما (فدراسیون، خبرنگار، دستیار و…) مشکل داشته زیرا او از مکتب نظم و انضباط و تلاش می‌آید و در اینجاست که ما باید تغییر کنیم. این جمله از متن عصاره‌ی تمام نمای افکار ماست «که مرد حسابی! قاره را اشتباهی آمدی؟ چرا همان چند سال پیش نرفتی؟». مصداقی بر اینکه ما همچنان تمایل به فوتبال مشتی‌گرایانه و لوتی‌وار و دو قطبی لوث شده داریم. اینکه به دنبال حرفه‌ای شدن نیستیم. اینکه از اخبار درگیری روی نیمکت و نادیده گرفتن پیراهن ملی و تنگ بودن پیراهن ملی بر تن برخی بازیکنان کیفور می‌شویم.
کیروش پرخاش‌گر و مستاصل شده است. کسی به دنبال چرایی آن نیست زیرا «پول خون یک پادشاه را گرفته تا دعوا راه بیندازد» و «۹ ماه سال را نباشد و متلک بارانمان کند» زیرا ما لایق بهترین‌ها
هستیم! زیرا یادمان رفته که آخرین‌بار کی قهرمان آسیا شده‌ایم و انتظار داریم یک سرمربی در کلاس جهانی کیروش با کمترین هزینه در کنارمان باشد.
کیروش جادوگر، معجزه، سوپرمن، بی‌نقص نیست اما با اطمنینان می‌توان گفت «حرفه ای‌ست و جاه‌طلب» و همین نکته ما و او را از هم متمایز میکند
نظم و انضباط کیروش را به پدری به شدت سختگیر اما مهربان برای بازیکنان تیم‌ملی که با آنها رفاقت هم میکند، تبدیل کرده است. برای همین در تمام سال‌های اخیر هیچ اختلافی درون اردوی تیم‌ملی به وجود نیامده و بازیکنان به تمام معنا از سرمربی حساب می‌برند و می‌دانند اگر از چشم این مربی بیفتند، بدون هیچ تعارفی جایگاه خود را برای همیشه از دست خواهند داد. این نظم به همراه ترس و رفاقت و اعتماد صددرصدی که آنها به کیروش دارند، یک اتحاد مثال‌زدنی و خراب‌نشدنی را در تیم‌ملی ایجاد کرده است. خواندن جزییات بیشتر از این نظم و مقررات، قطعا برای هواداران تیم‌ملی جذابیت زیادی خواهد داشت تا بدانند در امپراتوری کیروش در تیم‌ملی چه می‌گذرد. تیمی که هر بازیکن جوانی که برای نخستین‌بار به اردو دعوت میشود، یک منشور اخلاقی کتبی در اختیارش قرار می‌گیرد و جالب اینجاست که تمام نفرات ملزم به اجرای تمامی مفاد این منشور اخلاقی کتبی در تمام دوره‌ها هستند
!
کمک به خیریه با بی‌انضباطی بازیکنان
تمام بازیکنان جوان تیم‌ملی وظیفه دارند با نهایت احترام با بزرگتر‌های تیم‌ملی رفتار کنند. کیروش همیشه به کاپیتان و بازیکنان بزرگتر تیم وظایفی را محول میکند که در برقراری نظم و بیشترشدن رفاقت در تیم تلاش داشته باشند. به جز کاپیتان‌های اول و دوم و سوم که تأثیرگذاری بسیار زیادی در اردوهای تیم‌ملی دارند، سایر بازیکنان مسن تیم‌ملی هم وظیفه نظارت بر عملکرد جوان‌ها را دارند. به این ترتیب بزرگترها خودشان باید بیشتر از سایر بازیکنان نظم و انضباط را رعایت کنند. در هر اردو البته کاپیتان اصلی تیم‌ملی وظیفه جمع‌آوری جرایم نقدی بازیکنان را برعهده دارد و هر بازیکنی که جریمه شد، باید مبلغ جریمه را به دلار به کاپیتان پرداخت کند و جالب اینجاست که پول‌های جمع‌شده و لیست جرایم در پایان هر اردو در اختیار کیروش قرار خواهد گرفت. کیروش بعد از هر اردو پول‌های جمع‌آوری‌شده را به مراکز خیریه می‌دهد
!
قیافه گرفتن ممنوع!
اصل اول این است! هیچ‌کسی حق ندارد در طول تمرینات و اردوها برای کسی قیافه بگیرد و چهره‌ای ناراحت داشته باشد! از نظر کارلوس کیروش یک بازیکن ملی باید ضمن داشتن بیشتری جدیت در کار فنی خود، کاملا خوشرو باشد. در جریان تمرینات بازیکنان تا وقتی بزرگتر‌های تیم و مربیان حضور دارند، حق اعتراض به هیچ مشکلی را ندارند. به این ترتیب هرگونه مشاجره لفظی در تیم‌ملی هم با سخت‌ترین تنبیهات کیروش همراه خواهد شد و هر بازیکنی که به مسائل اخلاق رفتاری و گفتاری توجه نداشته باشد، ابتدا جریمه و سپس از تیم‌ملی کنار گذاشته خواهد شد. به‌طور مثال در حاشیه یک بازی دوستانه، کیروش به خاطر چهره درهم یکی از بازیکنان بزرگ او را نیمکت‌نشین میکند و یک بازیکن جوان را به زمین می‌فرستد. این اتفاق باعث ناراحتی بیشتر بازیکن میشود تا جایی که بعد از بازی دوستانه کیروش فرد موردنظر را فرا می‌خواند و با جدیت تمام خطاب به او می‌گوید: «اینجا جای آنهایی که قیافه می‌گیرند، نیست! من تصمیم می‌گیرم چه کسی بازی کند و چه کسی بازی نکند و همه ملزم به اطاعت و خوشحال‌بودن از تصمیمات من هستند. در غیر این صورت دفعه بعد یک بازیکن جوان دیگر جای تو در نیمکت خواهد نشست و در تیم‌ملی دیگر جایی نخواهد داشت».
تأخیر جریمه دارد
هرگونه تأخیر در اردوها و تمرینات تیم‌ملی ایران، با جریمه نقدی رو‌به‌رو میشود. میزان جریمه و شرایط اردوها هم با توجه به شرایط مختلف متغیر است. به‌طور مثال، اگر یک بازیکن با تأخیر به اتوبوس تیم‌ملی برسد، ٩دلار جریمه میشود. در روزهایی که تیم در اردوی خارجی است، در روزهایی که کیروش برای خروج از هتل بازیکنان را آزاد میکند، همه موظف هستند سر ساعت تعیین‌شده از سوی سرمربی تیم‌ملی به اردو بازگردند. در اکثر مواقع این مربی که خودش روی رفت‌وآمد وسواس زیادی دارد، نیم‌ساعت زودتر به لابی محل اقامت می‌رود تا نظاره‌گر بازگشت شاگردانش باشد. درچنین شرایطی هر بازیکنی که با تأخیر به اردو بازگردد، با جریمه مالی ٥٠دلاری و صدالبته با خشم کیروش رو‌به‌رو میشود.
اتحاد جمعی در زمان صرف غذا
تمام اعضایی که در اردوهای تیم‌ملی حاضر میشوند، وظیفه دارند بیشترین تلاش خود را برای بالارفتن روحیه تیمی انجام بدهند. به این ترتیب بازیکنان حق هیچ‌گونه باندبازی، دسته‌بندی، رفتارهای ناشایست، شوخی‌های زننده و... در جمع را ندارند. تمام بازیکنان موظف هستند با لباس متحدالشکل در اختیار تیم‌ملی باشند. در زمان‌های مقرر برای صرف ناهار و شام، تمامی بازیکنان باید رأس ساعت تعیین‌شده وارد محل غذاخوری شوند و همه در کنار هم غذا را صرف کنند. هرگونه تأخیر با جریمه مالی ١٠دلاری رو‌به‌رو‌می‌شود. فقط در زمان صبحانه است بازیکنانی که زودتر از خواب بیدار میشوند، این اجازه را دارند که زودتر صبحانه خود را صرف کنند. بازیکنان اجازه خوردن موادغذایی خارج از تایم غذاخوری، بدون هماهنگی مربیان و پزشکان را هم ندارند!
ورود افراد متفرقه اکیدا ممنوع
ورود افراد متفرقه به اردوهای تیم‌ملی با دستور کیروش اکیدا ممنوع است. بازیکنان بدون کسب اجازه به هیچ عنوان نمی‌توانند با افراد غیرمرتبط با تیم‌ملی در لابی هتل، تمرینات و حتی اتاق‌های خود دیدار داشته باشند. این نظم و انضباط در رفت‌وآمد‌ها در زمان صرف غذا بیشتر هم میشود و افراد اضافی حق همراهی تیم‌ملی در رستوران‌ها را هم ندارند! البته محدودیت‌هایی هم برای نمایندگان رسانه‌های گروهی وجود دارد و مثل سال‌های گذشته خبرنگاران و عکاسان نمی‌توانند هر زمانی که خودشان
صلاح بدانند، در لابی هتل تیم‌ملی حاضر شوند
گر پنالتی رونالدو ٔگل میشد وای مصیبتها بود.اونوقت پرتقال ۲-۰ جلو میشد شیرازه و روحیه کیروش و بچهای تیم از بین میرفت چون ۲-۰ عقب افتاده بودیم،اونوقت مجبور بودیم باز بازی کنیم،و مسلم بدان یکی دو تا دیگه هم میخوردیم،یعنی ۳-۰ یا ۴-۰ میباختیم و تمام زحمات کیروش و بچه‌ها با این بازی از بین میرفت.
بخصوص اینکه مراکشی که تا دقیقه ۹۳ ۲-۱ جلو بود اگر بازی را میبرد ما در گروه خودمان چهارم میشودیم،اونوقت ببین در ایران این علی کریمی،برانگوه،ذوالفقار بدمسب،مایلی کلنگ،و حمید بوتاکس،چقدر فحش و ناسزا به کیروش میدادند که‌ای بابا خوب ما هم میتونستیم تیم ایران را بین چهار تیم چهارم کنیم،و یا پس این همه کیروش کیروش میکردین،پس چی شد.خلاصه ببین چه بلأیی سر ما میاوردند.
بسیاری از دوستان می‌گویند دفاع ایران عالی بود و خط حمله ضعف داشت،اینها نمیدانند که وقتی تیمی هر دو خطش عالی باشد اون تیم یا برزیل هست یا اسپانیا و یا تیم قهرمان جام جهانی.اونوقت دیگر به ما ایران نمیگفتند ،میگفتند برزیل.
آخه چطور میشود این فاصله بزرگ را در عرض چند ماه با تیمهای بزرگ حل کرد،نمی‌شود کاری را که تیمهای دیگر مثل اسپانیا یا برزیل در عرض سالها کوشش و مرارت انجام دادند را در چند ماه حل کرد.کیروش هم کاملا به فاصله تیمهای بزرگ با ما واقف بود.تیم اسپانیا در حالی در مقابل ایران قرار گرفت که ارزش تیم ۱ میلیارد و ۲۰۰ هزار دلار برآورد شده بود در حالیکه ارزش بازیکنان ایران به زور به ۳۰ میلیون دلار میرسید.پس فرق را ببینید که از کجا تا کجاست.
تیمهای ضعیفی که به جام جهانی میایند اگر بخواهند به دور دوم بیایند یا باید خط دفاع عالی داشته باشند یا خط حمله عالی.واگر نه میشوند عربستان یا مصر.روی این اصل بود که کیروش روی تیم و خط دفأع توجه داشت و حتا از تارمی نیز این انتظار را داشت که به دفاع بیاد.
بدون شک تاثیر کارلوس کیروش بر فوتبال ایران بی نظیر بود.او تیمی را ساخت که لاجوردی پوشان ایتالیا و لاله‌های هلندی آرزوی شرکت کردن در آن را داشتند.
.
Attachments
Last edited:
Likes:
oghabealborz and Gaines