یه روز یه بچه 8 ساله با یه بچه 9 ساله میرن پیش مادربزرگشون میگن مامان بزرگ؟؟
پدرمادرا چجوری بچه دار میشن؟؟؟
مادر بزرگه:
ببینید عسلای من...
فک کنید رو تیر چراغ برق یه کلاغ نشسته باشه، فردا یکی دیگه میاد میشن دوتا، پس فردا یکی دیگه میاد میشن سه تا
بچه 8 ساله یه نیگا به بچه 9 ساله میکنه و میگه: به نظرت واقعیتو بش بگیم یا بذاریم با همین طرز فکر بمیره؟