عارف قزوینی میگه :تا " امید " هست " آرزو " نخواهم کرد...
قزوینیه میگن : برای چی شما انقدر خوشبختین ؟ میگه : آخه بخت میترسه به ما پشت کنه
به رشتیه میگن رو هم رفته چند تا بچه دارین ؟ میگه : والله ما روی هم نرفته ۴ تا داریم
آخونده بالای منبر میگه : آی خانومایی که مانتو میاد تا بالای باسنتون ...
آی اونایی که شلوار میاد تا بالای زانوهاتون ... آی اونایی که ماتیک میمالید به لبتون ... آدم میمیره براتون
به رشتیه میگن اعضای خونوادت رو نام ببر ؟ میگه :صاایران - امرسان - موبایل - آمریکا -بهش میگن مرتیکه این چرت و پرتا چیه میگی؟ میگه
آخه شما نمیدونید::: صایران دختر کوچیکمه (هر روز بهتر از دیروز) . امرسان دختر بزرگمه (زیبا جادار مطمئن).موبایل خانومه (که هیچ وقت دردسترس نیست) . آمریکا هم خودمم (که هیچ غلطی نمیتونم بکنم)
یه روز به بچه و مامانش سوار تاکسی میشن خیلی با کلاس...بعد از چند دقیقه بچه ب امانش میگه : مامان یه چیز بگم ؟ مامانم با کلی افاده میگه بله پسرم بگو . میگه : یادته دیروز تو آشپزخونه گوزیدی ؟
ترکه پسرش رو میبره میزاره تو مدرسه ای تو لندن که درس یاد بگیره ... بعد از یه سال میاد یه سری بهش بزنه...بچه های مدرسه از دور میگن ::: اکبر اکبر ددن گلدی ...
ترکه میخواد به یکی خبر مرگ مادرش رو بده بهش میگه : شتری بود که در خونه ی همه میخوابید. یارو میگه : خوب . ترکه میگه : خوب این دفعه روی ننه ی تو خوابید
لره تو خیابون میبینه نوشتن : سیو همان سیب است ..میگه :دروغ میگن پدرسگا..خودم خوردم صابون بود
ترکه داشته کباب درست میکرده میبینه یه گربه داره نگاش میکنه میگه: بدو بلال شیر بلاله
لره عاشق خدا میشه کعبه میکشه از وسطش تیر رد میکنه
به قزوینیه میگن کون چند بخشه ؟ میگه : کون نه بخشه نه استان ... کون واسه خودش دنیاییه
شب عید فطر حاجی میره رو پشت بوم که ماه رو ببینه شلوارش پاره بوده.از پایین داد میزنن : حاجی ما دیدیم...میگه : هر کی دیده بخوره ما که هنوز ندیدیم
از یه ترکه دانا میپرسن : وجه تشابه مرد با موش چیه ؟ میگه : دو تا شون دنبال سوراخ میگردن