Just came in ...

Finally

Elite Member
Oct 18, 2002
3,871
899
در یک سمینار پزشکی شخصی مکانیک از جراح قلب پرسید اجزای موتور هزار بار بیشتر از قلب میباشد و وزن آن هم هزار برابر قلب چرا دست مزد شما هزار بار بیشتر است ؟
جراح در پاسخ گفت زمانی میتوانی این سوال را بپرسی که موتور روشن و در حال کار کردن را تعمیر کنی ... در آن جمع همه پزشک را تشویق کردند و ریدن به مکانیک و دسته دسته به مکانیک شاشیدند و او را بیرون کردند ...

مکانیک سر شکسته به گاراژ بازگشت و از فرط عصبانیت ماشین را روشن کرد و شروع به تعمیر موتور کرد، پیستون خورد تو سینش پروانه خورد تو تخمش میل لنگ رفت تو کونش آب جوش رادیات ریخت رو خایه هاش باتری هم ترکید اسید ننشو گایید و همکاران او را به بیمارستان رساندند که از شانس بدش همون دکتر مسئول شیفت بود و یک بار دیگه رو تخت کون مکانیک گذاشت و با تزریق یه داروی تخمی به زندگیِ کیریِ او پایان داد ...

#داستان
@fuck_fact
 

YePaDoPa

Elite Member
Oct 30, 2002
3,160
147
اینایی که وقتی بهشون می گی سلام برسون
میگن بزرگیتو می رسونم
دقیقا کجای آدم منظورشونه؟؟؟

زندگی زناشویی مثل بازی حکم میمونه
اگه یارت خوب نباشه باید به دست خودت اکتفا کنی...

از حاج خانوم پرسیدن چطوری میفهمی حاج آقا بهت نیاز داره؟
گفت: سوت میزنه
گفتن وقتی خودت نیاز داری چی؟
گفت: میگم حاجی تو بودی سوت زدی؟

یعنی ما ها یه جاهایی از گوسفندرو میخوریم که
اگه خوده گوسفند زبون داشت
میگفت نه داداش استدعا دارم، اونجارو دیگه نه!!!

خانوم معلم میپرسه بچه ها چه چیزایی رو نباید کنیم دهنمون؟
شاگرد می گه اجازه خانوم...
مداد پاک، لامپ روشن!!!
معلم میگه آفرین پسرم درسته ولی حالا چرا لامپ روشن؟
شاگرد میگه اجازه خانوم نمی دونم ولی بابام هر شب به مامانم می گه لامپو خاموش کن بذارم دهنت!!!

تو خونه ما اینطوریه که هر کی غذاشو زودتر تموم کنه میزو جمع نمیکنه، رکورد بابام ۶ ثانیست
تازه یه بارم داشت خفه می شد آمبولانس اومد

انتخاب های من بین بد و بدتر نیستن
بین همینه که هست و همینم خیلیا ندارن، خدارو شکر کنه

یارو نصف شب شلوارش رو تو اتاق درمیاره...
بچش میگه: بابا میخوای تو اتاق جیش کنی؟
میگه نه میخوام برینم به این زندگی که تو همش بیداری!!!

بچه که بودم فک می کردم جمعه های ماه رمضون میشه روزه نگرفت...
تا اینکه بزرگتر شدم فهمیدم کلش رو میشه نگیرم

رفتم واسه مصاحبه استخدام
یارو پرسید با چه دستگاهی میتونی خوب کار کنی؟
منم گفتم دستگاه تناسلی
بیشعور انداختم بیرون
تو این دوره زمونه نباید راست گو باشی...

قم میری وسایلت رو میدزدن
مشهد میری جیبت رو میزنن
کربلا میری میکشنت
حج میری میمالنت
کلاس قرآن میری ترتیبت رو می دن
.
.
.
.
بخدا هیچ جا تایلند نمیشه
میری، میکنی میای
دکتر شریعتی در راه تایلند

خونه مجردی و خوابگاه یه قانون داره که میگه
استکانارو اگه بعد استفاده بلافاصله نشوری
مجبوری چای رو تو کاسه بخوری

فرهنگ لغات مادران سرزمینم
این آشغالا که میمالی به خودت: لوازم آرایش
این آشغال که شب و روز دستته: گوشیم
این آشغال که همش سرت توشه: لپ تاپ
این آشغالا که می خوری: قره قوروت، لواشک، پاستیل و چیپس
این آشغال دونی: اتاقم
این آشغالی که دلت پیشش گیره: دوست دخترم

از سه نفر در باب حکمت کلاهک سر آلت پرسیدن
نفر اول: برای لذت بردن زن
نفر دوم: برای لذت بردن مرد
پاسخ هوشمندانه از نفر سوم اومد که از قضا کف دستی بروی حرفه ای بود:
برای اینکه وقتی کف دستی میزنه دستت درد نره بخوره تو چشمت...!!!
 

siavash_8

Elite Member
Mar 26, 2006
3,605
4,764
یارو زنشو میزنه فرداش قصاب محل بهش میگه
سلام ضعیف کش...
شک میکنه ،دوباره زنشو میزنه
فرداش قصاب میگه:سلام ضعیف کش شکاک

میره به مادرش میگه :زنم با قصاب رابطه داره
فرداش قصاب میگه:سلام ضعیف کش شکاک بچه ننه
 

siavash_8

Elite Member
Mar 26, 2006
3,605
4,764
از نظر من کارآفرین نمونه ی تاریخ بشر شِمر بوده است

او به تنهایی برای بیش از چند ملیون آخوند و مداح کار آفرینی کرد

استیو جابز




انگلا مرکل قدرتمند ترین زن جهان میگوید :

پدرم عقيده داشت يک زن نيرومند،
می تونه از يک مرد هم قوى تر باشه،
مخصوصا وقتی خایه هات تو دهنشه
میتونه با یک حرکت زندگیتو بگیره




بزرگترین درسی که از ازدواج آموختیم این بود که

تا زمانیکه شلوار خودم را نمیتوانم بالا بکشم
شلوار دختر مردم را پایین نکشم


آلبرت انیشتین
 

siavash_8

Elite Member
Mar 26, 2006
3,605
4,764
هفته اول
پسر: سلام عزیزم خوبی؟
دختر: سلاممم عشق من عالی ام

هفته دوم
پسر: گل من چطوره؟
دختر: خوبم عزیزم،فدات شم.

هفته سوم
پسر: چطوری عشقم؟
دختر: به تو چه کثافت آشغال عوضی نفهم برو گمشو

هفته چهارم
پسر: خوبی عسلم؟
دختر: آره قربونت




خیلی ریزبود نکتش 😂😂
 

siavash_8

Elite Member
Mar 26, 2006
3,605
4,764
شاهنامه سکسی :

جوانی قوی پنجه و پیلتن
شبی خفت کنار زن خویشتن

دمی لاس و بوسیدن آغاز کرد
سپس بند تنبان او باز کرد

زنک گفت من کم سعادت شدم
به من دست نزن چون که عادت شدم

جوان تاکه این حرف از وی شنفت
به یکباره کیرش همان جابخفت

زنک دید که چون مرد مایوس شد
از این کار در آه و افسوس شد

عقب را در آغوش وی جای داد
بدو گفت ای شوهر پاکزاد

خدا گر ز حکمت ببندد دری
ز رحمت گشاید در دیگری
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
 
Feb 4, 2005
25,246
5,458
تورنتو رپتورز با شگفتی سازی کون تاریخ را پاره کرد.
تورنتو توانست در یک بازی تخم شکن تیم گلدن استیت واریرز را در مجموع با نتیجه‌ی ۴-۲ شکست دهد و برای اولین بار قهرمان ان بی ای شود. تیم گلدن استیت که بسیار جقی و پر مصدوم ظاهر شد نتوانست از پس دایناسورهای تورنتو بربیاید و بگای سگ رفت.
این برد را به جناب آقای خاوری، اختلاس گر و جاکش بزرگ ساکن تورنتو تقدیم میکنم