Police in Iran is a joke

Zob Ahan

Elite Member
Feb 4, 2005
17,481
2,233
#1
[ame="http://www.youtube.com/watch?v=TAzoE6SxXzU&feature=player_embedded"]YouTube - ‫صحنه دلخراش مرگ یک جوان در میدان کاج‬‎[/ame]
 

Sly

Elite Member
Oct 18, 2002
28,748
878
#2
WTF!!!

He wasn't dead though?! He was still moving till the end of the video. But still......

Yeah, where the h*ll is the police?
 

shahinc

Legionnaire
May 8, 2005
6,745
1
#4
I don't get this video !!



The guys that is on the ground and has been stabbed had sex with girl friend of that Kosmashang guy in green shirt who stabbed him !! And people and police are not going forward to help the victim on the ground because the guy in a green has a knife to his throat and they are scared that this little moron will kill himself or will attack them as well!!

Am I getting this right ? WTF is wrong with these people?
 

IranZamin

IPL Player
Feb 17, 2006
3,367
2
#5
If the same guy holding the knife was shouting slogans against the regime he would have been arrested if not shot within 5 minutes. The amazing thing is the guys filming the whole thing are actually chuckling amongst themselves at some points.

I'm just glad I'm out of this shit-hole that used to be my country. And I mean that with absolute sincerity.
 

#8

Coach
Feb 7, 2004
13,568
0
#6



پنجشنبه, ۱۳ آبان ۱۳۸۹


پنجشنبه گذشته، برای تهران یك روز سیاه بود و میدان كاج سعادت آباد هم مركز این سیاهی؛ جایی كه یك جوان چاقو خورده ، 45 دقیقه نقش بر زمین بود و از مردمی كه اطرافش جمع شده بودند، التماس می كرد كه به دادش برسند اما "مردم فهیم و با فرهنگ" ما ، تنها تماشاچی مرگ یك همنوع خود بودند تا شعر "بنی آدم اعضای یكدیگرند" در میان وارثان سعدی، عینیت یابد!
به گزارش عصرایران؛ ماجرا از این قرار بوده كه دو نفر در این میدان درگیر می شوند و یكی به ضرب چاقو ، دیگری را نقش بر زمین می كند و مانع آن می شود كه دیگران به داد قربانی برسند. فیلمی كه از این حادثه خونبار در اینترنت منتشر شده ، نشان می دهد كه افراد پرشماری پیرامون قاتل و مقتول گرد آمده و با خونسردی مشغول تماشای ماجرا و گوش دادن به سخنان قاتل بودند كه در مذمت قربانی سخن می گفت و هر از گاهی نیز لگدی بر پیكر خونین و نیمه جان او می زد!
انبوده جمعیت نیز به جای آن كه به كمك یكدیگر، جوان قربانی را از مهلكه دور كنند و به آمبولانس اورژانس برسانند، ترجیح می دادند با موبایل های خود از صحنه فیلمبرداری كنند، با یكدیگر حرف بزنند و حتی بخندند و البته گاهی نیز از سر دلسوزی به جوان غرقه در خون بگویند: اصلاً تكان نخور، برایت خوب نیست!
نامگذاری "پنجشنبه سیاه" برای تهران، نه از بابت مرگ یك شهروند ، كه به این دلیل است كه رویداد روز پنجشنبه نشان داد كه ما، تا چه اندازه از عواطف و مسوولیت های انسانی دور شده ایم و چه سیاهی و نكبتی بالاتر از این كه جامعه انسانی و فرهنگی ما به جایی برسد كه در برابر قتل یك همنوع ، هیچ واكنشی جز تماشا از خود نشان ندهد. واقعاً چگونه می شود این واقعیت را هضم كرد كه دهها و صدها انسان ، در حالی كه می توانستند به كمك همدیگر ، یك انسان را از خطر مرگ نجات دهند ، دست روی دست گذاشتند و "نچ نچ" كنان ، شاهد خونریزی تدریجی یك جوان و نهایتاً مرگ او شدند؟!
اگر مرگ آن جوان ، مصیبتی برای بازماندگانش هست - كه قاعدتاً هست - رفتار شرم آور هموطنان ما كه فقط تماشا كردند و هیچ نكردند ، مصیبتی برای همه ماست و هشداری است تا بلكه به خود آییم و از خود بپرسیم كه واقعاً داریم به كدام سمت و سو می رویم؟
نكته قابل توجه اینجاست كه به دلیل آن كه این اتفاق در منظر عمومی رخ داده بود، كمك كنندگان اساساً به دردسر متهم شدن دچار نمی شدند ولی افسوس كه غیرت و انسان دوستی، كمتر از آنی شده كه تا قبل از این حادثه تصورش را می كردیم و چه جای ترسناكی شده است شهر برای زیستن! اگر این اتفاق در یك كشور غربی رخ می داد، همین صدا و سیمای ما، بارها فیلم آن را پخش می كرد كه ایها الناس ببینید كه غرب، چقدر از احساسات و عواطف انسانی خالی شده است، اما اینجا، جز سكوت و لاپوشانی، كار دیگری نباید!
اما سیاهی روز پنجشنبه، ابعاد دیگری هم دارد؛ دقت كنید كه قتل در شهر تهران و نه در بیابان های اطراف، آن هم در بالای شهر رخ داده؛ جایی كه لابد پلیس باید حضور می داشت یا دستكم بلافاصله بعد از حادثه باید خود را بدانجا می رساند، با این حال آن طور كه روایت شده، حضور دیرهنگام پلیس و بعد از حضور نیز عدم اقدام جدی برای دستگیری قاتل و نجات فرد قربانی، از عوامل مرگ این جوان بوده است.
این سهل انگاری، آنقدر آشكار و خجالت بار بوده كه حتی فرمانده پلیس تهران بزرگ را نیز به سخن آورده و خبر از برخورد پلیس با دو مأموری داده كه با بی كفایتی تمام ، نتوانسته اند از عهده یك نفر برآیند و اجازه داده اند جوان نیمه جان ، آنقدر بر آسفالت خیابان باقی بماند تا جان دهد.
واقعاً آیا مردم حق ندارند بپرسند حضور یا عدم حضور پلیس چه توفیری در این مواقع دارد؟ آیا مأموران پلیس این قدر آموزش ندیده اند كه بدانند در این قبیل موارد ، می توانند غیر از تماشا كردن و منفعل بودن، كاری هم كرد؟! راستی، رئیس پلیس منطقه، بعد از این افتضاح، چه می كند؟ آیا استعفا خواهد كرد و از مردم عذر خواهد خواست یا آن كه انگار نه انگار؟!
اورژانس نیز باید توضیح دهد كه چه زمانی به صحنه رسید؟ آیا همانگونه كه پیشتر گفته اند زمان رسیدن اورژانس در تهران، 15 دقیقه است، در این صحنه نیز 15 دقیقه ای خود را به صحنه رسانده اند یا این 15 دقیقه ها شعارهایی بیش نیستند؟ و این پرسش وقتی دردناك تر می شود كه بدانیم پزشكان بیمارستانی كه سرانجام قربانی را بدان رسانده اند، گفته اند كه اگر حتی 10 دقیقه زودتر می رساندند، قطعاً زنده می ماند.
پنج شنبه ای كه گذشت را چرا نباید "پنج شنبه سیاه" بنامیم، وقتی ثابت شد عاطفه ها و مسوولیت های انسانی و نوع دوستی ها در جامعه ما ، بسیار پیشتر از آن جوان، كشته شده اند و ماموران پلیس هم(نه همه شان)، آن گونه كه باید و شاید حافظ جان شهروندان نیستند كه اگر بودند، از عهده یك مجرم آماتور بر می آمدند و نمی گذاشتند جوان مردم در روز روشن در وسط شهر، آن قدر بر روی زمین بماند و خونریزی كند كه بمیرد و راهی گورستان شود. ای كاش بتوانیم ، بار دیگر همان ایرانیانی باشیم كه حتی رفتن خار بر پای دیگری را برنمی تابند چه رسد به آن كه یك نفر در مقابل چشمانشان بمیرد و آنها فقط تماشاگر باشند. به اصالت مان برگردیم!
 

Fatso

Captain
Oct 1, 2004
8,122
205
#7
Compare and contrast:

[ame="http://www.youtube.com/watch?v=J6gcFPjdwiI"]YouTube - Store Owner Shoots Knife Attacker (Video)[/ame]
 

YePaDoPa

Elite Member
Oct 30, 2002
3,160
147
#8
I remember when we were kids it was common to hear from those who had traveled abroad that people in the west are totally heartless. "If someone gets into an accident or faints on the street nobody would bother helping them." It took many years for me to find out it is the other way around.
 

shahinc

Legionnaire
May 8, 2005
6,745
1
#9
Vay be hale in Mamlekat ke mardomesh vaymistan jeloshon yeki 45 daghigheh joon bedeh va mikhandand va film migiran.
Tof be in gheyrat shoma , This SHIT would never happen in Mazandaran as the people would have chopped this Mother fucker with Das va tabar into pices.
http://tabnak.com/nbody.php?id=74489

صحنه يك جنايت دلخراش است‏، جواني به قتل مي***رسد كه مي***توانست زنده باشد، مردي ديوانه***وار جولان مي***دهد و فرياد مي***زند «خودم را خواهم کشت!» در چند قدمی***اش مردی روی شکم به زمین افتاده و نای ایستادن ندارد. زنان و مردان زیادی تماشاچی یکی از هولناک***ترین صحنه***هایی هستند که می***شد پیش از فاجعه به نجات جوان نیمه******جان پرداخت.
خیلی***ها با پلیس و اورژانس تماس گرفتند، جوان خون***آلود شاید چند قدمی بیشتر با بیمارستان مدرس فاصله ندارد، اما مرد مهاجم چاقویی روی سینه***اش گذاشته و تهدید می***کند اگر کسی بخواهد قربانی***اش را جابه***جا کند، خودش را خواهد کشت!مرد جوان التماس می***کند: «غلط کردم دیگه دخالت نمی******کنم اجازه بده من رو ببرن بیمارستان، ببخش منو!» مرد انگار دیوانه شده است به سمت پسر جوان حمله کرده و لگدی به سرش می***زند، همه ایستاده***اند، فریادهای زنی شنیده می***شود که از مرد چاقو به دست می***خواهد دست از سر آن پسر بردارد، مرد فریاد می***زند:

همه زندگی***ام رو از من گرفته، می***دونید چه بلایی سرم آورده، باید بمیره!

انگار کسی دل و جراتی برای نجات جان جوان زخمی ندارد، او هنوز سرحال است و حرف می***زند، رو به تماشاچی***ها کرده و التماس***کنان می***گوید:

تو رو خدا اورژانس رو خبر کنید. من دارم می***میرم.

از اورژانس خبری نیست، ثانیه***ها تندتر از همیشه می***گذرند و مرد مهاجم که بنگاه مسکنی در میدان کاج دارد هنوز قدرت***نمایی می***کند، همه امیدوارند پلیس وارد ماجرا شده و امنیت را به همراه خود بیاورد. اما پلیس هم می***آید و خود را در برابر تهدیدات مرد بنگاهدار به خودکشی و التماس***های مرد خون***آلود برای نجات می***بیند.

همه می***بینند ماموران کاری نمی***توانند بکنند حتی دریغ از اینکه با اسلحه***یی مرد جانی را نشانه رفته و وی را بترسانند. مرد بنگاهدار می***خواهد مرگ کسی را که رقیب عشقی***اش است به چشم خود ببیند، محمدرضا هنوز التماس می***کند.

ماموران هم با بی***سیم لحظه***به***لحظه مرگ پسر جوان را مخابره می***کنند. عقربه***ها از نیمه ساعت حادثه نیز گذشته***اند و از اورژانس هم خبری نیست.

صدای التماس***های «محمدرضا» ضعیف***تر شده است، انگار پذیرفته در برابر بی***تفاوتی***های اطرافش باید مرگ را در آغوش بکشد.45 دقیقه گذشت و از جوان خون***آ***لود دیگر صدایی شنیده نشد، از ماموران یگان ویژه و حتی آمبولانس اورژانس نیز اثری نبود،*** مرد بنگاهدار آرام شد و تصور کرد که «محمدرضا » کشته شده است.

وقتی پرسنل بیمارستان مدرس خارج از وظایف خود با برانکاردی خود را به محل حادثه رساندند، قاتل می***خندید، انگار می***دانست کار از کار گذشته است و محمدرضا هیچگاه نمی***تواند چشم باز کند.همزمان با انتقال جسد «محمدرضا» به بیمارستان مدرس، ماموری به مرد جانی نزدیک شد، وی هنوز تهدید به خودکشی می***کرد همه می***دانستند جرات چنین کاری را ندارد و مشخص نبود چرا به جای نجات جان «محمدرضا» بی***تفاوت به تماشا نشسته بودند.

عامل قتل خیلی زود چاقو را کنار گذاشت و تسلیم پلیس شد. شاید اگر 45 دقیقه پیش پلیس به جای اینکه تماشاچی این تهدیدات باشد به عملیات و اقدامی دست می***زد، مرد جوان هنوز زنده بود، خانواده***یی سیاهپوش نمی***شدند و امتیاز منفی***یی روی عملکرد پلیس و اورژانس ثبت نمی***شد و با نگاشته***شدن این گزارش، خبرنگاران از سوی پلیس و هر سازمان دیگری متهم به دیدگاه منفی نمی***شدند.


متهم به قتل «یزدان» اعتراف كرد

مردی كه مدعی است به خاطر یك زن مرتكب قتل شده، پس از اعتراف به جنایت، حادثه را تشریح كرد.

ساعت ۱۱ پیش از ظهر روز پنجشنبه ششم آبان ماه سال جاری اهالی یكی از خیابان های سعادت آباد با شنیدن صدای درگیری به خیابان ریختند و مشاهده كردند كه یك بنگاه دار به نام یعقوب با چاقو به سمت مردی حدودا ۳۰ ساله هجوم برد و با وارد آوردن ضربه به ناحیه شكم این شخص، او را به شدت مجروح كرد.

پس از وقوع این حادثه و تماس مردم با مركز فوریت های پلیسی ۱۱۰، ماموران كلانتری ۱۳۴ شهرك قدس در جریان حادثه قرار گرفتند و بلافاصله قاضی محمد شهریاری بازپرس كشیك قتل پایتخت را از این جنایت باخبر كردند.

بازپرس ویژه قتل تهران زمانی در قربانگاه «یزدان» در خیابانی بالاتر از میدان كاج حضور یافت كه این شخص به بیمارستان مدرس انتقال یافته بود، اما با توجه به شدت جراحت وارده، تلاش پزشكان نتیجه بخش نبود و نهایتا یزدان روی تخت بیمارستان جان باخت.

به دنبال این ماجرا، دقایقی بعد متهم خود را تسلیم ماموران كرد و به این ترتیب تحقیقات از وی آغاز شد.

یعقوب با بیان سرگذشت خود ضمن اعتراف به قتل، گفت: حدود سه سال قبل در كار معاملات مسكن با زنی حدودا ۲۸ ساله به نام سعیده آشنا شدم كه تقریبا یك سال پس از آشنایی متوجه شدم شوهر و فرزندی ۱۳ ساله دارد. من عاشقش شده بودم و او هم به خاطر من از همسرش جدا شد.

وی ادامه داد: پس از آشنایی، دفتری به مبلغ ۲۲۰ میلیون تومان در سعادت آباد خریدم و به خاطر علاقه ای كه به سعیده داشتم، دفتر را به نامش كردم. آن زمان با هم زندگی می كردیم و رابطه مان ادامه داشت تا اینكه شروع كرد به بهانه گیری و در همین جریانات حدود شش ماه قبل طی شكایتی در مورد اختلافات مالی، من را به زندان انداخت.

متهم به قتل گفت: زمانی كه زندان بودم با هم تماس داشتیم و هر بار من از او می خواستم اگر با كسی رابطه دارد یا می خواهد ازدواج كند، این موضوع را صادقانه با من در میان بگذارد تا دیگر سراغش نروم اما او هر بار می گفت چنین چیزی مطرح نیست و منتظر است تا من از زندان خلاص شوم.

یعقوب با اشاره به زمانی كه از زندان آزاد شده بود، ادامه داد: وقتی آزاد شدم، فهمیدم او با یزدان در ارتباط است. به این موضوع شك داشتم تا اینكه خود یزدان با من تماس گرفت و گفت با سعیده ارتباط دارد و قصدشان ازدواج است.

دیگر نتوانستم تحمل كنم. روز پنجشنبه طی قراری كه با هم گذاشتیم از یزدان خواستم به دفترم بیاید تا بیشتر صحبت كنیم.

وقتی آمد با چاقویی كه همراه داشتم به طرفش حمله كردم و یك ضربه به شكمش زدم. بعد هم خودم را معرفی كردم. الان هم هیچ تقاضایی ندارم و فقط می خواهم اعدامم كنید چون چیزی برای از دست دادن باقی نمانده است.

با اخذ اعترافات این متهم برای وی به اتهام یك فقره قتل عمدی قرار بازداشت موقت صادر شد و به این ترتیب پرونده با صدور دستورات قضایی لازم از سوی بازپرس جنایی تهران جهت
تكمیل تحقیقات در اختیار ماموران آگاهی قرار گرفت
 

payan

Captain
Dec 12, 2002
8,517
1
usa
#10
i took the advise about warning ,if you are old or kid don't watch it , i didn't watch it .
only i watched the other video ,about stubbing in turk's store , man i fell in love with that girl, she looks nice but every comments she made was stupid , that even made her sexier .
 

Meehandoost

Bench Warmer
Sep 4, 2005
1,982
113
#13
believe me ag ge sahab zamanam biyad in mamlaket dorost besho nist .
My dear, the "sahab-zaman" that these peoples await, did come to educate them and bring them out of this darkness, but they treated Him and His followers with cruelty and savagery many times worse than this video. This is the unfortunate thing about Iran that it is home to some of the most compassionate and learned people, as it is to some of the most uncultured, uninitiated people who are not only bereft of love, compassion and understanding, but also do not hesitate to use most gruesome brutality for their ends.
 

Zob Ahan

Elite Member
Feb 4, 2005
17,481
2,233
#15
بهانه قتل جوان 30 ساله در میدان کاج پایتخت
طنز/ همیشه حق با چاقوکش هاست!

به بهانه قتل یک جوان سی ساله در میدان کاج تهران ذکر چند نقطه ببخشید چند نکته خوب است!

چند روز پیش جوانی سی ساله در میدان کاج تهران در انظار عمومی و در برابر چشم مردم با چاقو به قتل رسید. متهم به قتل، انگیزه خود را اینگونه بیان کرد که همه چیز به خاطر یک زن بوده است. مردمی که شاهد قتل این جوان بودند برای پیشگیری از مرگ او کاری انجام ندادند و تنها به فیلمبرداری با گوشی های تلفن همراه اکتفا کردند. استدلال مردم برای مداخله نکردن این بوده که متهم تهدید می کرده اگر کسی جلو بیایید خودش را می کشد! تهدیدهای این فرد تا جایی اثرگذار بوده که حتی مأموران نیروی انتظامی هم از ترس این که مبادا او خودش را بکشد اقدام خاصی انجام نداده اند! با این حساب توجه به نکات زیر فوق العاده مهم است:
یک: باز هم مثل همیشه پای یک زن در میان است. خدا بیامرزد پدر و مادر کمال تبریزی را. اگر او فیلم «همیشه پای یک زن در میان است» را نمی ساخت و این راز بزرگ را فاش نمی کرد معلوم نبود چه بلایی بر سر جامعه بیاید! مطمئناً اگر این چاقوکش محترم این فیلم آموزنده را دیده بود این کار را با این رقیب عشقی در این شهر بزرگ و در این میدان پررفت و آمد انجام نمی داد!
دو: اساساً جان مجرم و قاتل و دزد و زورگیر و کیف قاپ از جان مقتول و ظلم دیده و مال از دست داده محترم تر است! پس اگر شما هم در شرایطی قرار گرفتید که یک چاقوکش، یک نفر را زخمی کرده بود و داشت او را می کشت ابتدا از چاقوکش کسب اجازه کنید که «آقای چاقوکش! اجازه می فرمایید به این بیچاره چاقوخورده کمک کنم؟». اگر چاقوکش اجازه نداد و تهدید کرد که اگر جلو بروید خودش را می کشد، اقدامات زیر را انجام دهید:
- از جایتان جم نخورید و با لبخندهای مکرر تلاش کنید مراتب همدردیتان را با چاقوکش محترم اعلام کنید.
- هر چند ثانیه که می گذرد، قربان صدقه چاقوکش بروید و التماس کنید که خودش را نکشد. حتما به او بگویید: « تو را به خدا حرص نخور برای قلبت ضرر دارد». یکی از تکنیک های مؤثر دیگر برای انحراف ذهن چاقوکش از صدمه زدن به خودش، پرسیدن این سئوال است:«از مهارتت در چاقوکشی حظ وافر بردم. جان من بگو کجا آموزش دیده ای؟».
- هیچ وقت به فرد چاقوخورده حتی نگاه هم نکنید؛ اجازه دهید که چاقوکش به این ایمان برسد که شما با او هستید نه با فرد مجروح. اگر فرصتی دست داد شما هم یک لگد نثار شخص مجروح بکنید تا خیال چاقوکش راحت شود که جان چاقوخورده برای شما یک ریال ارزش ندارد.
سه: این ماجرا ثابت می کند که مأموران عزیز آن قدر غرق وظایف خود هستند که حتی وقت نمی کنند کارتون و انیمیشن نگاه کنند! در کارتون هایی که برای کوچولوها پخش می شود، پلیس وقتی به یک گروگانگیر برمی خورد یا از سلاح های بیهوشی استفاده می کند و یا در نهایت او را از ناحیه پایین تنه مورد اصابت گلوله قرار می دهد. وقتی مأموران ما دست به هیچ اقدامی نزده اند جای تحسین دارد چون نشان می دهد وقت خود را صرف کارهای بیهوده نمی کنند.
چهار: این حادثه نشان می دهد که علاقه به سینما و کارهای فرهنگی در کشور ما کاملاً نهادینه شده! وقتی شهروندان به محض دیدن یک حادثه، به جای کمک، فوراً با گوشی همراهشان شروع به فیلمبرداری می کنند نشانه چیست؟ پاسخ روشن است: نشانه عمق علاقه مردم به فیلم و سریال. تنها انتقادی که به لحاظ فنی به افرادی که فیلم این حادثه را گرفته و در اینترنت قرار داده اند این است که چرا با یک گوشی بهتر که مگاپیکسل دوربینش بیشتر باشد این کار را نکرده اند؟! همین.

 

payan

Captain
Dec 12, 2002
8,517
1
usa
#16
meehandoost aziz, a beautiful post , however referring to sahab zaman by me was just a exaggeration .
for a long time our nation have relied on their leaders , either political leader ( very seldom ,like kourosh or darioush, amirkabir)) or spirtual leaders ( clergies) .
in the begining of revolution the nation was going to believe that they might have one in image of khomaini, but in all all honestly that khomaini was honest enough with disapointing the nation with his mean, full of hatred ,blody thirsty nature .
after that the rulling akhounds also because of their competitve and jelous nature have been trying to find the answer for the spirtual leader who couldn't and is not from any of their own class ,then it is sahabzaman ,in other words an empty promises to hopeless nation.
our nation is detached from eachothers,they are desprately need the good role models to bring society together .unfortunately we don't see that ,but still many brave people who realize the down falling of our nation .
they are willing to fight back .
 
Aug 27, 2005
8,688
0
Band e 209
#17
C'mon guys!!

I guess general presumption is that every one standing around were all oblivious to the plight of the victim and got a kick out watching him die.

!- Did you take it to account that most human being will be shocked and unable to make any decision when they witness loss of human life in progress? Some people will not even be able to move at all, many people will feel extremely nauseous unable to control their balance when they see fresh human blood. Some people will actually faint.

2- What if no one among them had the expertise of what to do in such a fatal emergency?
I was trained to initiate simple life saving emergency procedures but I assure you no practice/training will ever come close to when you are actually watching a person dieing in pool of blood and you will need to take a step fwd and save h/er. If I was there all I could do would be, disregard the gushing blood, maintain proper state of mind, step fwd and put my hand over the wound and maintain pressure until professionals arrive. Not many people can do that.
 

YePaDoPa

Elite Member
Oct 30, 2002
3,160
147
#19
with all due respect Motori Jan,
If I was there the first thing I would have done be to attack the stabber with a long dasteh bil of some sort. What I don't understand is why the police stood there doing nothing!!!!!


C'mon guys!!

I guess general presumption is that every one standing around were all oblivious to the plight of the victim and got a kick out watching him die.

!- Did you take it to account that most human being will be shocked and unable to make any decision when they witness loss of human life in progress? Some people will not even be able to move at all, many people will feel extremely nauseous unable to control their balance when they see fresh human blood. Some people will actually faint.

2- What if no one among them had the expertise of what to do in such a fatal emergency?
I was trained to initiate simple life saving emergency procedures but I assure you no practice/training will ever come close to when you are actually watching a person dieing in pool of blood and you will need to take a step fwd and save h/er. If I was there all I could do would be, disregard the gushing blood, maintain proper state of mind, step fwd and put my hand over the wound and maintain pressure until professionals arrive. Not many people can do that.
 

Nitrik

Ball Boy
Dec 21, 2007
420
0
#20
C'mon guys!!

I guess general presumption is that every one standing around were all oblivious to the plight of the victim and got a kick out watching him die.

!- Did you take it to account that most human being will be shocked and unable to make any decision when they witness loss of human life in progress? Some people will not even be able to move at all, many people will feel extremely nauseous unable to control their balance when they see fresh human blood. Some people will actually faint.

2- What if no one among them had the expertise of what to do in such a fatal emergency?
I was trained to initiate simple life saving emergency procedures but I assure you no practice/training will ever come close to when you are actually watching a person dieing in pool of blood and you will need to take a step fwd and save h/er. If I was there all I could do would be, disregard the gushing blood, maintain proper state of mind, step fwd and put my hand over the wound and maintain pressure until professionals arrive. Not many people can do that.
This is ridiculous. So you are telling me that out of the 20 or 30 people standing there, not a handful could pull it together and curb the chaos even a bit? The sad part is that people are just plain apathetic. And this is supposed to be the culture that will nurture political change. Pfff...