Student Publicly Crticizes Khamenie In His Presence

R_E_Z_A

IPL Player
Jan 16, 2004
2,916
0
#1
یك سینه حرف موج زند در دهان ما...


حسین وزارتی

صبح چهارشنبه؛ شماری از نخبگان جوان كشور مهمان رهبرانقلاب هستند تا سومین همایش ملی شان را بعد از این دیدارو گفتگو آغاز كنند.
مراسم با تلاوت قرآن و شعری در ستایش حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام، آغاز می شود و قرار است با سخنرانی معاون رییس جمهوری و تعدادی از نخبگان ادامه یابد و به سخنان رهبری ختم شود.

×××

نسرین سلطان خواه معاون جدید علمی و فناوری رئیس جمهوری اولین سخنران مراسم است و بعد از او، محمدهادی فروغمند عراقی، راضیه طبائیان، فرشید امیری، سیدپیمان شریعت پناهی، سماء گلیایی، سیداحسان آذرم سا، زهرا محمودی، نفرات دیگری هستند كه به عنوان «نخبگان جوان»، دیدگاه ها و مباحث مختلف خود را مطرح می كنند.

مباحثی نظیر توجه به تجاری سازی ایده ها، علوم انسانی، لزوم استمرار حمایت از طرح های تصویب شده، تقویت بیشتر فرهنگ، تعهد، مشكل گشایی اجتماعی و اصلاح و ارتقای جامعه در میان نخبگان، توجه به عنصر معنویت دینی در فعالیت های علمی پژوهشی، استفاده از هنر و ظرفیت های آموزش و پرورش برای ایجاد و تقویت روحیه نوآوری در جامعه و... مطرح می شود.

پس از آخرین نفری كه برای مطرح كردن دیدگاه های خود نوبت داشت، حاضران منتظر صحبت های رهبر انقلاب بودند كه ایشان از مجری برنامه می پرسند: «از دوستانی كه قرار بوده صحبت كنند، كسی باقی مانده؟»


مجری می گوید: «اگر شما اجازه بدهید، همه ی جمع هزار نفره ای كه این جا هستند، دوست دارند صحبت كنند...» همه می خندند.

در این میان چند تن از دانشجویان از میان جمعیت، خواستار فرصتی برای بیان صحبت هایشان شدند. این حركت با واكنش برخی برگزاركنندگان مراسم روبرو شد كه آنها را دعوت به نشستن میكردند، اما رهبر با اشاره به یكی از همان جوانها گفتند: «آن آقایی كه ایستاده بودند و نشاندن شان! شما بفرمائید...»

دانشجوی جوان بلند شد و شروع كرد به حرف زدن. صدایش از آنجا به گوش رهبر نمیرسید؛ پشت تریبون آمد و پس از معرفی خود، سخنانش را آغاز كرد. حرفهایش نسبت به سخنرانهای قبلی رنگ و بوی دیگری داشت. ابتدا از عملكرد صدا و سیما پیرامون حوادث اخیر انتقاد كرد و با بیان مثالی از رهبر پرسید:

«آیا صدا و سیمای ما تصویر درستی از كشور و جهان ارائه میدهد یا تصویری غیرواقعی و كاریكاتورگونه؟
آیا صداو سیما به عقاید مختلف اجازه ی دفاع از خودشان را میدهد؟ عقایدی كه به خصوص در همین رسانه مورد نقد و یا حتی حمله قرار میگیرد؟
آیا صدا سیمای ما نقل قولی كه از افراد میكند و یا رویدادهایی كه روایت میكند، وفادارانه و منصفانه است؟»

بخش دوم سخنان وی موضوع نقد رهبری بود. «من شاید چهار-پنج سال است كه به صورت جدی تر روزنامه می خوانم و مجلات را مطالعه میكنم. این مدت واقعاً به یاد نمی آورم كه مطلبی را با عنوان نقد رهبری خوانده باشم ... نقد رهبری را هم به شكل عمومی میشود مطرح كرد و هم به صورت خاص در مجلس خبرگان. من احساس میكنم اگر چنین نشود، این شرایط منجر به نفاق و كینه میشود؛ مثلاً یك چیزی كه در ابتدا یك انتقاد ساده است، چون بستر مناسبی برای بیان پیدا نمیكند، ممكن است جنبه ی مغرضانه به خود بگیرد و كم كم بی انصافی هایی پیدا شود.»

سخنانش طولانی شده بود. از آقا خواست تا باز هم ادامه دهد و پاسخ شنید: «من موافقم كه شما ادامه بدهید. وقت از اول هم تمام شده بود، ولی شما ادامه بدهید...»

تشكر كرد و این بار صحبت هایش را با انتقاد از چگونگی برخورد نیروی انتظامی با تجمعات پس از انتخابات ادامه داد:
«اگر مقداری روش های اقناعی تر داشتیم و از خشونت به جز در موارد ضرورت استفاده نمی كردیم، نظام ما بقای بهتری نداشت؟ آیا مردم متحدتری نداشتیم؟ چون وحدت واقعی به نظر من بیش از این كه با نصیحت حاصل شود نتیجه ی رفتار مردم با حكومت و رفتار حكومت با مردم است و رفتار مردم با همدیگر است.»

پس از اتمام صحبت های او چند نفر به اعتراض بلند شدند تا نوبت برای حرف زدن بگیرند. یكی از آنها گفت: «همین حرفهای ایشان نشان میدهد فضای نقد وجود دارد. ما هم میخواستیم حرف بزنیم اما به ما اجازه ندادند و فرصت نشد...»

آقا در جواب اعتراضات گفتند: «این را به حساب كم بودن وقت ها بگذارید و تحمل بفرمائید. انشاءالله خدای متعال شرح صدر خواهد داد به همه ی ما كه درست بفهمیم، درست ببینیم و درست بیان كنیم.»

حالا دیگر نوبت میزبان بود. جمعیت، بی صبرانه منتظر سخنان و یا به عبارت بهتر، واكنش آقا بودند.

رهبر انقلاب در لابه لای سخنان خود به برخی از سؤالات و شبهه های مطرح شده در جلسه پاسخ دادند: «بنده توى جلساتِ دانشجوئى، دانشگاهى كه این جا هستند، گاهى كه ببینم حالا بعضى ها روى ملاحظه، روى احترام، روى هرچه، بعضى از این حرفها را كه خیال می كنند من خوشم نمى آید، نمی زنند؛ از نگفتنش ناراحت میشوم؛ از گفتنش مطلقاً ناراحت نمیشوم. اى كاش مجال بود تا گفته می شد، تا آن وقت انسان میتوانست آن برگ هاى بر روى هم گذاشته ى كتاب حرف را، باز كند تا خیلى از حقائق روشن بشود. آینده، البته این كارها خواهد شد.»

آقا از صدا و سیما گفتند و گفتند كه ایشان هم به بخشی از عملكرد این دستگاه انتقاد دارند اما مثل همیشه انصاف را یكی از شروط نقد سالم عنوان كردند: «در انتقاد از بى انصافىِ یك دستگاه یا یك كس، خود ما باید دچار بى انصافى نشویم؛ به این توجه كنیم.»

رهبر انقلاب نسبت به صدا و سیما دو انتقاد عمده را وارد دانستند و گفتند: «خیال نكنید آن حرف هائى كه صدا و سیما می زند، این، همه ى حرف هاست؛ نه، خیلى مطلب هست. "یك سینه حرف موج زند در دهان ما". این جور نیست كه هر چه كه انسان احساس می كند، این را گفته باشد یا بتواند بگوید. خیلى حرف هاى زیادى هست. شما جوان ها الحمدللَّه باهوشید، بااستعدادید، به تدریج خیلى از حقائق براى شماها روشن خواهد شد.»

آقا با اشاره به این سوال كه «آیا صدا و سیما وضعیت واقعى كشور را نشان می دهد؟» پاسخ گفتند «نه، ناقص نشان می دهد. خیلى پیشرفت هاى برجسته و بزرگ هست كه صدا و سیما نشان نمی دهد. دلیلش هم این است كه شما مجموعه ى مرتبط با حوادث گوناگون، از خیلى از حقائق كشور و پیشرفت هاى كشور مطلع نیستید؛ نقص صدا و سیماى ماست. والّا اگر صدا و سیما می توانست همان جور كه تلویزیون فلان كشور غربى با یك سابقه و تجربه ى فراوان و با استفاده هاى هنرى دروغ هاى خودش را راست جلوه می دهد، واقعیات موجود كشور را درست منعكس كند، شما بدانید امروز امید نسل جوان، دلبستگى نسل جوان به كشورش، به دینش، به نظام جمهورى اسلامى اش، به مراتب بیشتر از حالا بود.»

و اما انتقاد دوم كه درباره انتخابات بود: «شما خیال نكنید كه حالا بنده چون رئیس صدا و سیما را انتخاب می كنم، همه ى برنامه هاى صدا و سیما را مى آورند، دانه دانه بنده نگاه كنم، امضاء كنم. نخیر، از خیلى از برنامه هاى صدا و سیما بنده راضى هم نیستم؛ از جمله، من راضى نبودم كه از ماه اسفند، بلكه زودتر از اسفند، بعضى از سفرهاى تبلیغاتى و حرف هائى كه زده شد و تظاهراتى كه می شد و مجادلاتى كه انجام می گرفت، از تلویزیون پخش شود، كه متأسفانه تو تلویزیون پخش شد.»

اواخر سخنرانی انتظار كسانی كه می خواستند بدانند، واكنش آقا به سخنان آن جوان دانشجو درباره «انتقاد از رهبری» چیست به سر آمد و ایشان گفتند:

"ما كه نگفتیم از ما كسى انتقاد نكند؛ ما كه حرفى نداریم. من از انتقاد استقبال می كنم؛ از انتقاد استقبال میكنم. البته انتقاد هم می كنند. دیگر حالا جاى توضیحش نیست؛ انتقاد هم هست، فراوان هست، كم هم نیست؛ بنده هم می گیرم، دریافت می كنم و انتقادها را می فهمم."



Report of the same incident by another site:

 

SirAlex

National Team Player
May 6, 2007
5,124
0
#2
This came as a huge surprise to his majesty and he would not have ever predicted this would happen when he permits this student to talk. He thought it would be the usual "paachehkhaari" or financial or logistical request. ;)

If criticizing his majesty was an ordinary thing, it would not have made the news and you would not have posted it here. ;)

I was wondering, though, why IRIB did not report it.

Go ahead and, as this student mentioned, show me ONE PIECE, ONLY ONE PIECE in the past 5 years (or any time) when someone criticized his majesty and did not go to prison or prosecuted for a made up excuse.

Ever know why Ahmad Zeidabadi is in prison now?

This student will be different since it is already exposed in front of 1000 of people and they need to buy some sympathy. ;)

Although I know, Ostad REZA, you would not engage in discussions here anymore (when someone exposes flaws of your logic ;) ) and only thank a few known members here when you like what they say.
 

SirAlex

National Team Player
May 6, 2007
5,124
0
#4
دروغ جدید 20:30 در مورد محمود وحیدنیا دانشجوی شجاع


دقایقی پیش در بنگاه لجن پراکنی 20:30 تاریخ 10/8/88 خبری پخش شد مبنی بر اینکه محمود وحیدنیا با انتقاد از رسانه ها و سایتهای ضد انقلاب گفته بود که از شایعاتی که در مورد من ساخته میشود خنده ام میگیرد و من از این حاشیه سازیها خوشم نمی آید و آن سخنان را هم کاملا بی منظور و دوستانه بیان کرده ام و منظورم انتقاد از رهبر نبود بلکه انتقاد به وضعیت کشور بوده است. حال این سوال مطرح میشود که اولا وحیدنیا این صحبتها را در چه مصاحبه ای عنوان کرده(که در بیست و سی اصلا به آن اشاره ای نشد) وثانیا اگر واقعا محمود وحیدنیا این سخنان را در مصاحبه با صدا و سیما عنوان کرده است پس چرا مصاحبه آن پخش نشد و فقط به نمایش عکس محمود وحیدنیا اکتفا شد. ثالثا اگر وحیدنیا سخنان روز چهارشنبه را را کاملا دوستانه و به دور از انتقاد از رهبر بیان کرده است پس چرا سخنانش هیچگاه از تلویزیون پخش نشد؟
 

SirAlex

National Team Player
May 6, 2007
5,124
0
#5
Ostad REZA,
In case you did not know this or intentionally closed your eyes again ;), this is a good piece of info:

سرنوشت منتقدين آِیت الله خامنه ای


جلال کیهان منش‏




از ساعت 9 شب 14 خرداد 1368 که "حياتي" مجري اخبار در صفحه شبكه يك تلويزيون ظاهر شد و اعلام كرد "مجلس خبرگان در جلسه فوق العاده خود با اجماع آرا آقاي سيد علي خامنه اي را به عنوان رهبر جمهوري اسلامي ايران برگزيد" تا لحظه ای که تصویر محمود وحیدنیا روی سایت ها نقش بست که در انتقاد از این رهبر سخن می گفت، افراد زیادی طعم مخالفت با وی را چشیده اند.زندان و حذف.روز در گزارش زیر سرنوشت بعضی از منتقدین آیت الله خامنه ای را بازخوانی کرده است.
انتخاب خامنه اي به عنوان رهبر با مديريت علي اكبر هاشمي رفسنجاني و نيز كمك موسوي اردبيلي صورت گرفت. هاشمي از خواست امام خميني صحبت كرد و موسوي اردبيلي جريان خوابش را تعريف كرد كه در آن آيت الله خميني خواستار رهبري خامنه اي شده بود.به این ترتیب بود که علی خامنه ای به مقام ولی فقیه در جمهوری اسلامی منصوب شد.
اما آيت الله خامنه اي از همان آغاز راه ديگري بر گزيد و به حذف یک به یک رقبا پرداخت. یکی از اولين برخوردها با آيت الله گلپايگاني بود كه او را از اعلام زمان آغاز ماه رمضان، حلول ماه شوال و اعلام روز عيد فطر محروم كردند و از همان زمان مساله ترديد در عيد فطر و روز آخر ماه رمضان وارد فرهنگ ديني مردم ايران شد.
در سال 73 شايع شد كه ايت الله اراكي، یکی از مراجع تقليد بازمانده از دوره آيت الله خميني در ديدار آيت الله خامنه اي لب به انتقاد از او گشوده است. آيت الله اراكي روز سه شنبه هشتم آذر ماه 1373 درگذشت. چند روز قبل از درگذشت، آيت الله خامنه اي به ديدار او رفت. تصويري كه تلويزيون ايران پخش كرد نشان مي داد كه آيت الله خامنه اي گوشش را بسيار نزديك برده بود و آيت الله اراكي صحبت هايي مي كرد كه براي شنوندگان قابل تشخيص نبود.
پس از آن شايع شد كه او لب به اعتراض گشوده و سواد مذهبي، درايت ومديريت خامنه اي را زير سوال برده و عملكرد او را در مدت زمامداری مورد انتقاد قرار داده است. اما بلافاصله از رسانه هاي رسمي گفته شد كه اين مرجع تقليد در روزهاي آخر عمر دچار هذيان گويي شده بود. آيت الله اراكي بسيار سريعتر از آن درگذشت كه توضيحي در مورد حرفهايش بدهد.
بلافاصله پس از درگذشت آيت الله اراكي، از سوي علماي حوزه علميه قم تعدادي مرجع تقليد معرفي شدند كه آيت الله خامنه اي هم يكي از آنها بود.در اینجا بود که انتقادهای تازه ای مطرح شد چرا که با وجود انتخاب آقای خامنه ای به عنوان ولی فقیه، بسياري از روحانیون نه تنها او رامرجع تقليد نمی دانستند بلكه به وی درجه حجت الاسلامي مي دادند.
با اینکه این انتقادات درجمع های خصوصی مطرح شده بود، اما ناقدین از انتقام گیری آقای خامنه ای مصون نماندند و به تدریج افرادي همچون آيت الله موسوي خويیني ها، آيت الله بهجت، آيت الله طاهري خرم آبادي، آيت الله موسوي تبريزي، آيت الله موسوي اردبيلي، آیت الله هادوي، آيت الله صانعي از صحنه رانده شدند. آيت الله منتظري هم كه پيش از آن حذف شده بود با محدوديت هاي جديدي مواجه شد.
تا اینکه در سال 1376، چند ماه پس از انتخابات دوم خرداد، آيت الله منتظري طی سخناني به انتقاد آشکار از آيت الله خامنه اي پرداخت. انتقاد او به شيوه ولايت آقای خامنه اي و نيز مساله مرجعيت او بود.آ
او در بخشي از سخنراني خود گفت: "آقايان تا چيزي مي‎شود به ما مي‎گويند ضد ولايت فقيه؛ ضد ولايت فقيه! خدا پدرت را بيامرزد، اصلا ولايت فقيه را ما گفتيم، ما علم كرديم، ما كتاب درباره اش نوشتيم، حالا ما شديم ضد ولايت فقيه؟! يك عده بچه كه اصلا وقتي كه ما بوديم و اين كارها را مي‎كرديم اصلا نطفه شان هم منعقد نشده بود، حالا راه مي‎افتند می گویند ضد ولايت فقيه! خجالت بكشيد؛ اين چه كارهايي است؟"
آيت الله منتظري در ادامه این سخنرانی خطاب به آقای خامنه ای اظهار داشت: "آقای خامنه ای شما كه در شان و حد مرجعيت نيستيد... آيت الله مومن(عضو شوراي نگهبان) به من گفت يكي از اين آقايان (نماينده آيت الله خامنه اي در دفتر استفتائات) مي‎رود در دفتر ايشان در قم مي‎نشيند و مسائل را مطابق نظر آقاي خامنه اي جواب مي‎دهد به ايشان گفتم ايشان كه رساله ندارد، شما چگونه فتاوا را بر طبق نظر ايشان جواب مي‎دهيد؟ گفت ما روي تحرير امام جواب مي‎دهيم! گفتم مردم آخر مساله ايشان را مي‎خواهند، گفت: مي‎گويند ايشان فتوايش مثل فتواي امام است، ما روي تحرير امام جواب مي‎دهيم! خوب اين معنايش مبتذل كردن مرجعيت شيعه نيست؟"
اين سخنراني سبب حصر آيت الله منتظري شد. بسيجيان و نيز اراذل و اوباش به نام مردم براي او مزاحمت ايجاد و بر ديوار محل سكونتش شعار نويسي كردند.بعد از آن به بهانه حفاظت از جان آيت الله منتظري، كوچه محل سكونت او را بستند و رفت و آمدهاي او را محدود كردند.این حصر سال ها ادامه یافت و عاقبت در دوران دولت اصلاحات درآن بازنگری شد.
پس از آيت الله منتظري حذف ديگراني از جمله عبدالله نوري، و سپس حدود يكصد نماينده مجلس ششم در دستور كار نهادهاي حامي آيت الله خامنه اي قرار گرفت.در آن دوران 127 نماينده مجلس ششم طي نامه اي از آيت الله خامنه اي انتقاد كرده و دفتر رهبر را عامل اصلي بسياري از نابساماني ها دانسته و از او خواسته بودند تا دير نشده اقدامي كند در غير اين صورت مجبور خواهد شد "جام زهر" را بنوشد. در پائيز سال 1378 هم وقتي نمايندگان مجلس ششم به ديدار آقای الله خامنه اي رفتند، علي اكبر موسوي خوئيني، نماينده اصلاح طلب مجلس و دبير كل سازمان ادوار تحكيم وحدت لب به انتقاد از وي گشود.
او آيت الله خامنه اي را گرفتار در ميان تعداد محدودي دانست و گفت: "شما بايد بيشتر از اين با افراد مختلف ديدار كنيد و دايره اطلاعات خود را از افراد مختلف وسيع تر نمائيد".
اين انتقاد ملايمي بود كه رو در روي آيت الله خامنه اي صورت گرفت؛ اما همین حد هم براي آيت الله خامنه اي خوشایند نبود. بخصوص اینکه پيش از آن هم اعضاي دفتر تحكيم وحدت، كه موسوي خوئيني نيز يكي از آنان بود در ديدار با آيت الله خامنه اي از وی انتقاد کرده بودند؛درآن روز آیت الله خامنه اي به يكباره جلسه را ترك كرده بود.چنین بود که انتقاد موسوي خوئيني ها برايش گران تمام شد. وقتي در 22 خردادماه 1385 فعالان حقوق زن در ميدان 7 تير تجمع كردند تعدادي بازداشت شدند. يكي از بازداشت شدگان اصلي علي اكبر موسوي خويیني ها بود. او حدود 5 ماه در بند 209 زندان اوين بازداشت شد.در این دوران در زندان اوين بازجوها با هر شكنجه صراحتا به او اعلام مي كردند كه در حال حساب پس دادن آن انتقاد رو در رو از آيت الله خامنه اي است.موسوی خویینی چنان تحت فشار قرار گرفت که پس از آزادی دیگر زبان نگشود و در اولین فرصت هم کشور را به همراه خانواده اش ترک کرد.
پس از انتقاد موسوي خويیني، تعدادي از نمايندگان اهل سنت مجلس ششم نيز به ديدار آيت الله خامنه اي رفتند. در آنجا انتقاد هاي زيادي در مورد نحوه تعامل با اهل سنت مطرح شد. نمايندگان اهل سنت در اين ديدار رسما گفتند فشار بر اهل سنت بر اساس دستور صريح شما صورت مي گيرد. آنها به آيت الله خامنه اي ايراد ديگري هم گرفتند مبنی بر اینکه چرا در پايتخت ام القراي جهان اسلام ـ سخنی که آقای خامنه ای مدعی آن بود ـ اهل سنت هيچ مسجدي ندارند و عامل اصلي آن را هم مخالفت ولي امر مسلمين جهان معرفی کردند.این دیدار نیز خشم آيت الله خامنه اي را برانگیخت.این نمایندگان در دور بعد از سوي شوراي نگهبان رد صلاحيت و برخي از آنها نيز از كارهاي سابق خود از جمله دانشگاه اخراج شدند.
در 23 شهريور امسال تعدادي از هنرمندان و كارگردانان سينما به ديدار آيت الله خامنه اي رفتند. در اين جلسه مجيد مجيدي، کارگردان مورد علاقه آقای خامنه ای به انتقاد از مسائل پس از انتخابات پرداخت.

او در انتقاد به فضاي پس از انتخابات و جنايت هاي صورت گرفته گفت: "آقا ما دلتنگ ايم. آقا من حالم خوب نيست.. کجا داريم ميرويم...چرا به چنين روزيی افتاديم... چکار می کنيم... همه چی را داريم قطعه قطعه می کنيم... آن رشادتها کجا رفتند... غرور ما را گرفته... ماچيزی از خودمون نداريم هر چه داريم متعلق به شهداست و مردانی که پايمردی کردند تا ما در عرصه های مختلف قدم برداريم.قهرمان واقعی ما آنها هستند...من حالم خوب نيست... حال خيلی از فيلمسازها خوب نيست... خيلی از فيلمسازها امروز نيامدند و البته دليلش بی حرمتی نبود بلکه مايل بودند در موقعيتی مناسبترحضورتان بيايند و حرفهاشان را با آقا بزنند... همه دارد از دست ميرود... داشته و نداشته های ما دارد از بين ميرود...چرا همديگر را متهم ميکنيم... همه چی يکطرفه است... من همين جا اعلام ميکنم تلويزيون حق ندارد اصلا تصوير من را پخش کند. برای اينکه مجيدی را ميبرد در ليست سياه... من هيچی ندارم. هرچی دارم از مردم و انقلاب است...من آن ليست را ديدم... تلويزيون حق ندارد حتی در مديريت جديد هم حق ندارد تصوير من را پخش کند... همه ضررها بخاطر اين است که عصر خودمان را فراموش کرديم...به يک وضع نامتعادلی رسيديم، به يک وضع بی اخلاقی، فضای دروغ، تهمت... فيلمی که من ساخته بودم سه بار اعلام کردم اين خانم هنرپيشه نيست اما سه بار در رسانه های رسمی اعلام کردند هنرپيشه است... چرا به اينجا رسيديم. بخاطر اينکه از ريشه ها جدا شديم..."
در پاسخ به چنين انتقادهايي، آيت الله خامنه اي تنها به این بسنده کرد که بگوید:"ايشان روح لطيفي دارد".
بعد هم افزود: "در زمان جنگ هم در كنار آن بهشت يك جهنمي بود.اكنون هم همينطور است".بدين ترتيب آيت الله خامنه اي خود و حاميانش را از بهشتيان خواند.
انتقاد مجيد مجيدي بسيار عجيب بود. او فيلمساز محبوب آيت الله خامنه اي بود و بطور خصوصي با او فيلم تماشا می كرد. مجيد مجيدي حتی در يادداشت هايش براي روزنامه ها نيز از فيلم ديدن آيت الله خامنه اي تعريف کرده و او را در مورد آخرين اخبار سينماي جهان و هاليوود به روز دانسته بود.از مجید مجیدی خبر دیگری شنیده نشده و هنوز کسی نمی داند "روح لطیف" اش وی را نجات خواهد داد یا خیر.
انتقاد رو در رواز آقای خامنه ای در مواردی بسیار معدود اتفاق افتاده که آخرین آن، ماجرای سخنان محمودوحید نیاست. می توان گفت این دانشجوی صنعتی شریف شديد ترين انتقادات در طول 20 سال رهبري آيت الله خامنه اي در جمهوري اسلامي را در حضور وی مطرح کرده است.
محمود وحیدنیا، دانشجوي نخبه رياضي كه در سال 86 در المپياد علمي مدال طلا را به خود اختصاص داده بود در جلسه نخبگان با آيت الله خامنه اي ابتدا از نحوه انتخاب افراد برای صحبت گله کرد كه با تشویق حضار روبرو شد.
وی سپس به نقد آيت الله خامنه اي پرداخت و گفت: "من شاید چهار-*** پنج سال است كه به صورت جدی***تر روزنامه می***خوانم و مجلات را مطالعه می***كنم. این مدت واقعاً به یاد نمی***آورم كه مطلبی را با عنوان نقد رهبری خوانده باشم... نقد رهبری را هم به شكل عمومی می***شود مطرح كرد و هم به صورت خاص در مجلس خبرگان. من احساس می***كنم اگر چنین نشود، این شرایط منجر به نفاق و كینه می***شود".
او در ادامه مسئولیت برخورد نیروی انتظامی با تجمعات مردمی و همچنین نحوه اداره صدا و سیما را متوجه آیت الله خامنه ای دانست و خواستار پاسخ گویی وی شد.
وی پرسید: "اگر مقداری روش***های اقناعی***تر داشتیم و از خشونت به جز در موارد ضرورت استفاده نمی***كردیم، نظام ما بقای بهتری نداشت؟ آیا مردم متحدتری نداشتیم؟ چون وحدت واقعی به نظر من بیش از اینكه با نصیحت حاصل شود نتیجه***ی رفتار مردم با حكومت و رفتار حكومت با مردم و رفتار مردم با همدیگر است".
در اینجا بود که کسانی که پیش از آن گوشه کت محمود وحید نیا را گرفته بودند تا او را بنشانند و مانع صحبتش شوند، نشانه های خشم را در آقای خامنه ای دیدند.خشمی که عاقبت در قالب ترک مجلس و عدم برگزاری نماز خود را بروز داد.حال در شرایطی که همگان نگران واکنش بعدی آقای خامنه ای به این منتقد جدید هستند، در سه روز گذشته فریادهای "الله***اکبر"، "یاحسین، میرحسین" و "مرگ بر دیکتاتور"همچنان در دانشگاه ها بالا می گیرد و این سئوال مطرح می شود که:آیا این منتقد نیز به سرنوشت دیگر منتقدان دچار خواهد شد یا در شرایطی که شعار مرگ بر دیکتاتور در نقاط مختلف کشوربه گوش می رسد، ولی فقیه و رهبر مسلمین جهان زمان دیگری را برای واکنش انتخاب خواهد کرد؟
به هر حال نگاهي به دوران رهبري آيت الله خامنه اي نشان مي دهد كه تمام منتقدين با زندان و یا حذف مواجه شده اند. عبدالله نوري، مير حسين موسوي، موسوي خوئيني ها، بهزاد نبوي، طاهري، خرم آبادي، هادي غفاري، نمايندگان مجلس ششم، مهدی کروبی و... پایان این انتقاد را چه کسی و چگونه رقم خواهد زد؟
 

Bauvafa

Bench Warmer
Oct 26, 2004
1,987
1
#6
In all honesty, where else does the establishment allow for this kind of direct questioning?

It's a fact that Media and PR in the West is much more "advanced" in staging such events. Just one example here in the US with Obama's trips across America and town hall meetings, it was in the news that his staff was staging people with questions.
 

Farzad-USA

Bench Warmer
Apr 4, 2007
2,329
0
rooyesh.blog.com
#8
In all honesty, where else does the establishment allow for this kind of direct questioning?

It's a fact that Media and PR in the West is much more "advanced" in staging such events. Just one example here in the US with Obama's trips across America and town hall meetings, it was in the news that his staff was staging people with questions.
where is your source?
 

PJ

IPL Player
Oct 18, 2002
3,066
0
#9
Well, this is old news and it happened last week. I don't know why it was hush hush last week, and now that they see the news is out they are twisting the news and publishing it to take credit for it. I am not sure why this episode was not shown on the TV for everyone to see? Apparently seda va sima was there to film the whole thing.
 
Aug 26, 2009
469
0
#11
so now you think we have freedom of speech because some student outsmarted the censors?

HOW ABOUT THE DOZENS AND DOZENS OF NEWSPAPERS BEING SHUT DOWN?
how about the fact that Seda Sima does not and cannot freely critique the SUPREME!! leader?
 
Oct 18, 2002
6,139
0
Los Angeles, CA USA
#12
What a joke. People point to this and say there is freedom of the press in Iran? Are you kidding me? It would be like a guy who beats the piss out of his wife every single day, giving her a pat on the head and saying, "see how good I treat you."