حضور ناصرحجاری در دفتر نشریه کیهان ورزشی در سال 1351پرده برداری از رازی است که سالها هیچ کس از آن حرف نمی زد .
در سال 1351 هنوز حساسیتهای زیادی روی انتقال از پرسپولیس به تاج و بالعکس وجود نداشت چنانچه در همان سالها اکبر افتخاری و داریوش مصطفوی و منصور رشیدی بین دو باشگاه رد و بدل شده بودند؛ ناصر حجازی در سال 1351 چنان خوب کار کرده بود که در بازی ایران ـ کره شمالی سرمربی حریف با تحسین ناصر حجازی عنوان کرده بود:« حجازی یکی از خدایان شماست و شما با این خدایان توانستید با ما مساوی کنید!»
حجازی در بهار 1351 چنان محبوب بود که وقتی در جامملتهای آسیا و در بازی ایران ـ کامبوج برای ایران پنالتی گرفته شد، بازیکنان تیمملی از حجازی خواستند که او ضربه پنالتی را بزند و البته حجازی ضربه را به صورت نمایشی زد و توپ به بالای دروازه رفت و تماشاگران تیم میزبان یعنی تایلند که تصور میکردند یاران ایران در حال تحقیر حریف هستند، تا پایان جام بازیکنان تیمملی ما را هو میکردند.
حجازی که به خاطر نقش بارزش در صعود به المپیک مونیخ و قهرمانی در جامملتهای 1972 آسیا انتظار داشت که در سطح ملی و باشگاه تاج بیشتر او را مورد تحسین قرار داده و پاداشی در خور به او بدهند، نه تنها با این رفتار مورد نظر مواجه نشد که ناگهان متوجه شد در تیم تاج رایکوف سرمربی بالکانی این تیم از وجود او و منصور رشیدی در تیمملی به صورت تناوبی استفاده میشود. تصمیمی که حجازی اصلا آن را برنمیتابید و بخاطر آن شروع به رفتارهای پرخاشگرانه کرد. فراموش نکنیدکه در بهار سال 51 ناصر حجازی تنها 22 سال داشت!
همان زمان که تیمملی در آستانه سفر به المپیک مونیخ بود، با اعتراض بازیکنانی مثل ناصر حجازی، حسین کلانی و غلامحسین مظلومی مواجه شد که از فدراسیون فوتبال مطالبه پاداش میکردند. البته این 3 و بخصوص کلانی بازیکنان پول دوستی نبودند و فقط انتظار داشتند که فدراسیون به بازیکنانی که در 3، 4 ماه به المپیک صعود کرده، قهرمان جامملتها شده و در جامجهانی کوچک بازیهای آبرومندانهای انجام داده بودند، بیشتر بها دهد. اما فدراسیون در مسیر اصولگرایی این 3 را از فهرست مسافرین المپیک خط زد.
ناصر حجازی که از لحاظ روحی روزهای خوبی را نداشت، اعتراضات خود را ادامه داد و در کیهان ورزشی پرده از پیشنهاد پرسپولیس برداشت و اعلام کرد به خاطر تیمش حاضر به قبول پیشنهاد بسیار خوب تیم پرسپولیس نبوده است. او در این مصاحبه گفته است :تاج می خواهد مرا از خود طرد کند . حجازی در این مصاحبه داغ ادامه داده : پرسپولیس مرا می خواست
و من (بابت نرفتن به این تیم) شرطهایی با تاج کردم که باشگاه به آن عمل نکرده است .
ناصر حجازی که دروازبان طلایی اون زمان فوتبال ایران و آسیا بود،در رقابت شدیدی با رشیدی قرار گرفته بود،که البته عامل اصلی آن رایکف بود.رایکف که میدانست رقابت بین دو دروازبان تراز اول فوتبال ایران در عین زیبائی سختیهای مخصوص به خود را نیز داشت طوری که موجب اختلاف رایکف و ناصر حجازی شد.
رایکف مربی عجیبی بود وقتی در سال ۱۳۵۱ که ناصر در اوج آمادگی تیم ملی بود فقط به دلیل ۱۵ دقیقه دیر رسیدن به تمرین تیم آنچنان طوفانی به پا کرد که تو گویی قصد جان و زندگی آن بازیکن بینوا را میکرد.
ناصر حجازی در مصاحبه با کیهان ورزشی وقتی از لفظ مسئولین نام میبرد منظورش رایکف میباشد.رایکف به طرز عجیبی بازیکن خودش را تحقیر میکرد،او نه تنها ناصر را روی نیمکت نشوند بلکه در بازیهای بعدی تاج نیز او را ذخیره رشیدی قرار داد.رایکف حتا پا را نیز از این فراتر گذاشت و با صحبت با محمد رنجبر سر مربی تیم ملی و سرپرست آن زمان فوتبال ایران رشیدی را آماده تر از حجازی دانست،اینها در حالی صورت میگرفت که ناصر حجازی بارها از سوی روزنامههای فوتبالی آن زمان ایران به عنوان بهترین دروازبان ایران شناخته شده بود که در آن زمان در اوج آمادگی خود قرار داشت.
یکی از دلایلی که حجازی درباره این انتقال صحبت کرده ، این بوده که پرسپولیس سال قبلش رشیدی را رد کرده اما او را می خواسته که این جمله در راستای رقابت شدید او با رشیدی است که بعد از جدایی از پرسپولیس و حضور در تاج در آن مقطع بیشتر مورد توجه رایکوف قرار داشت .
حجازی در سال 53 و 54 بار دیگر هم مورد درخواست باشگاه پرسپولیس واقع شد و اینبار درگیری او با رایکوف که هنوز با حجازی مشکل داشت، باعث شد حجازی از تاج جدا شده اما به جای پرسپولیس به باشگاه دوباره بازگشایی شده شهباز برود. این انتقال هم البته جای حرف و حدیث داشت چراکه شهباز یا همان شاهین به گونهای تاریخی برادرخوانده پرسپولیس محسوب میشد و نفراتی مثل ناظم گنجاپور، محراب شاهرخی و حسین کلانی به محض دریافت دوباره مجوز فعالیت باشگاه شاهین به این تیم برگشته بودند اما درگیری با تاج و کیسه سرشل شهبازیها باعث شد که نه تنها حجازی بلکه دو ستاره دیگر خط حمله تاج یعنی غلامحسین مظلومی و محمدرضا عادلخانی هم به تیم فوتبال شهباز بروند.
و بالاخره این رایکف بود که در سال ۱۳۵۴، به ناصر حجازی گفت که تاج را ترک کند،و گفت تا زمانی که من مربی تاج هستم حجازی در این تیم بازی نمیکند.تیمسار خسروانی که علاقه زیادی به ناصر خان داشت،از رایکف میخواهد که در تصمیمش تجدید نظر کند،اما مرغ رایکف یک پا داشت.سالها بعد تیمسار خسروانی رایکف را لجوجترین مربی آن زمان ایران دانسته بود که خالی از رحم و احساس میباشد او رایکف را با دیسپلینترین مربی آن زمان فوتبال ایران میدانست،که دستور اخراج،ادلخانی،مظلومی و حجازی را داده بود.رایکف از چنان اقتداری برخور دار بود که وقتی فهمید این سه تن با تیم شهباز وارد مذاکره شدند در یک روز تمرین که این سه تن وارد امجدیه میشوند جلوی دیگر بازیکنان ساک دستی هر سه را به خودشان میدهد و اجازه لخت شدن و تمرین کردن را با تیم به این سه تن نمیدهد.درست چند ماه بعد محمد رضا ادلخانی رایکف را دشمن تیم ملی میخواند،چرا که رایکف در آن زمان در مصاحبه آاش گفته بود که این سه بازیکن باید از تیم ملی ایران نیز خط بخورند تا درسی برای دیگر بازیکنان تیم باشد.چرا که در آن زمان زمزمه یی از دادن سکان مربیگری تیم ملی ایران به رایکف به گوش میرسید.
مجله کیهان ورزشی سال ۱۳۵۴،در مصاحبه با رایکف در مورد مربیگری تیم ملی میپرسد،اگر شما مربی ایران شوید آیا این سه بازیکن را به تیم ملی دعوت میکنید،صریحا میگوید بازیکنی که برای من بخواهد تکلیف معین کند و به باشگاهش وفادار نباشد عرق ملی ندارد،پس در تیم من نیز جای ندارد.البته ریکف به سکان مربیگری تیم ملی نمیرسد و به جایش حشمت مهاجرانی سر مربی تیم ملی ایران میشود.
ناصر حجازی در ابتدای سال 59 از شهباز خارج شد و مدتی کوتاه با پرسپولیس تمرین کرد و حتی در دیدار دوستانه پرسپولیس با زندان قزلحصار در سال 59 برای سرخپوشان بازی کرد. اما در پاییز سال 59 بنا به درخواست تاجیهای قدیمی مثل حسن ترابپور و منصور پورحیدری به تاج که حالا استقلال نامیده میشد، بازگشت و در این تیم اسطوره شد .