خانه دشمن کجاس...؟

beystr 2.0

Bench Warmer
Jul 9, 2006
1,983
0
#1
.....د مدمای صبح بود تازه لپ تاپم گرم شده بود وسیاحت تو دنیای مجازی داشت

که...بازم این مزاحم همیشگی موبایل شروع کرد به وز وز کردن..

اه..باز معلوم نیس تو کارگاه چه گندی بالا اوردن که باز سراغ من بدبخت اومدن....ولش کن..کون لقتون...بذار ببینم کدوم عمله ایه که این ساعت شب انقدر جرعت کرده...؟

چی.!!!!.کی..؟....آقا....؟..نه...؟ این موقع شب...صب...؟..

الو......

بیداری مهندس...؟..نبود ییم..بهتر بیدار شی..نماز صبه ها..تو که قضا کار نیستِی ؟

اه.. اه... .....آآقا..شمائین..؟

علیکم سلام! ...آتفاقا سم گذاشتی رویه خود مطلب...بله خود آقام ..ولی بستگی به چه روایتی..

اه.....آقا با منین..؟

بلند شو بیا اینجا مطلب مهمیه...رانندم تو راس.. حرف رمزتم..تویتراته..یادت باشه

اه..ببخشید..چیه.؟

خودتو به اون راه نزن... تویترات..بلند شو..کا رت دارم..

ولی..اخه..آقا...ما آقا.....؟

چیه.. توام دیگه یاغی شدی...؟..زود گیوتو بکش تو و حاضر شو.. الان حوصله توضیح رو اصلن ندارم...وخیزبسیجی...

اه...آقا...؟..بیییییییییپ
ای بابا..آخه ...ولش کن..بهتره برم..بنده خدا مٍثل اینکه اصن حالش خوب نبود....شت...آگه برو بچ و دوستان بفهمن چی بگم..فاک...میگم یه کار مهندسی بود
..میخواستن یه تونل بزنن ؛مشاوره میخواستن.. شت....
تا به بارگاه که رسیدم ..1000 تا دلیل واسه خودم اوردم..داشتم حسابی فریک میزدم که مش قربون یدفه بازومو گرفت..

اونها..اونجا نشستن..برو مهندس جون..برو که اگه حال امامو جا بیاری صوابش از 10 ته سفر مکه.هم.. بیشتره. میدونی که؟

اه..اه..اخه...

..برو جونم..نترس..با اولیا داری همدم میشی ها....حالیته یا نه..؟

اه......بله..بله.سید...باشه...اقلن... یه چائی بده..

چائی حاضر نیس.. مدتیه بد نماز صب فقط یه اسپرسو دوبل براشون میبرم..یکی الان برات میارم..قهوهشو همی دیروز از خوده.... . کجاس..؟.آفریقا... اوردن.. شما
..برو..من میارمش.
اه.....اخه..

آقا سرش پائین بود...فک کنم..ذکر میگفت..شت...چی بگم.؟

سلام قربان..حالتون خوبه.؟

علیکم سلام مهندس..پارسال دوست امسال....

اوه..اوه ......نکنه یکی از پستام و تو ای اس پی بهش نشون دادن .....؟ شت.. انوقت چی بگم؟

بیا بشین ..بیا که میخوام یه چیزی بهت بگم که.....استغفروالله....تو این کلام الله هم نمیتونی پیداش کنی..

بیا که فرصت کمه...پشت اون در یه مشت مار و افعی و...لاشخور بلفعل و فاعل نوبت گرفتن ..نمیدونم فیروز آبادی تا کی بتونه جلویه این ...این...این منافقین رو بگیره...بیا این دستم بشین نمیخوام بلند صحبت کنم.

. بله ..چشم.....این دست آقا..؟


نخیر....این دست مومن..همینجا...

to be cont'd..//..