"خیزش زنان ایران در اسفند ۱۳۵۷"؛ حرکتی که بی پشتیبان ماند
حرکت اعتراضی ۶ روزه ی ده ها هزار زن ایرانی علیه حکم حجاب اجباری "رهبر انقلاب اسلامی ایران" نخستین واکنش آزادی خواهانه ی پس از سرنگونی رژیم پهلوی بود. کتابی ۱۰۰۰ صفحه ای به دلایل عدم تداوم این حرکت می پردازد.
آيت الله خمينى روز ١٥ اسفند ١٣٥٧ در سخنرانى اى در مدرسه* ى فيضيه ى قم گفت: «در وزارت خانه ى اسلامى نبايد معصيت شود. در وزارت خانه ى اسلامى نبايد زن ها لخت بيايند…» این احکام که بعدها شکل قانونی به خود گرفت، واکنش خودجوش ده ها هزار زن از قشرهای گوناگون اجتماعی ایران را به همراه داشت؛ در تظاهرات گسترده ی این زنان، شعار و پلاکاردی مبنی خواست معترضان برای کسب "آزادی لخت کار کردن" دیده و شنیده نمی شد. پوشش تظاهرکنندگان، به استناد عکس ها و فیلم های موجود، «"وسترن استایل" بود؛ یعنی تظاهرکنندگان شلوار جین به تن داشتند و يا كت و دامن.» فیلم مستند ۱۲ دقیقه ای "سال صفر" که درباره ی این راه پیمایی اعتراضی تهیه شده، نشان می دهد که "زنان خانه دار، زنان چادرى و زنان روسری به سر" هم در آن حضور داشتند. اسناد و مدارکی که مهناز متین و ناصر مهاجر، دو پژوهشگر ساکن فرانسه، در این زمینه در کتاب دو جلدی خود با عنوان "خیزش زنان ایران در اسفند ۱۳۵۷" گرد آورده ند، گواه این امر است.
کتابی در خدمت روشنگری
کتاب اول این پژوهش که بیش از ۷۰۰ صفحه دارد، عنوان "تولدی دیگر" را یدک میکشد و جلد دوم با بیش از ۲۸۰ صفحه "همبستگی جهانی" را. کتاب نخست در ۷ بخش و اثر دوم در ۶ قسمت تنظیم شده است. چند و چون شکلگیری، برگزاری این حرکت اعتراضی در روزها و شهرهای گوناگون به ویژه تهران، چهرههای نام***آشنای همراه این حرکت و بازتاب آن در ادبیات و شعر، از جمله سرفصلهای کتاب اول است. جلد دوم به چاپ بیانیهها، اطلاعیهها و تراکتهای سازمان***ها و نهادهای سیاسی فعال آن دوران، بازتاب تظاهرات در نشریههای خارجی، یادهای کنشگران زن فرانسوی از سفر خود به ایران و گفتوگو با برخی از آنان، اختصاص داده شده است.
در خلال این گفت وگوها، مصاحبه ها، مقالات و اسناد و مدارک، از جمله پیشزمینههای سیاسی ـ اجتماعی شکلگیری این حرکت اعتراضی، جایگاه تاریخی آن در روند انقلاب، واکنش نیروهای سیاسی فعال در این برهه ی تاریخی و علت شکست آن نیز مطرح می شود.
رسانه ها؛ عامل تعیین کننده
نقش رسانه ها در بازتاباندن این رویدادها و تاثیر آن بر معترضان، هر چند در این کتاب به گونه ای مستقل مورد بررسی قرار نگرفته است، ولی به عنوان عاملی تعیین کننده در گفت وگوها مطرح می شود. بیش از ۱۵ تن از زنانی که بین روز های پنجشنبه ١٧ و شنبه ١٩ اسفند ١٣٥٧ در این راه پیمایی شرکت کردند، در مصاحبه با نویسندگان کتاب جمعیت تظاهرکننده را در کل بین ۵۰ تا ۱۰۰ هزار تن تخمین می زنند که در مکان هایی از جمله دانشگاه تهران و کاخ دادگستری گرد هم آمده بودند. به نوشته ی ناصر مهاجر: «"صدا و سیمای انقلاب اسلامی" در برابر آن جنبش اعتراضى چند ده هزار نفره روز پنجشنبه و جمعه، ١٧ و ١٨ اسفند، سياستِ سکوت اختيار کرد و هيچ نگفت. روز شنبه ١٩ اسفند و پس از راه پيمايى چند ده هزار نفرى زنان به سوى كاخ دادگسترى و گردهمایی هفت هشت هزار نفره زنان دادخواه در درون دادگستری، "صدا و سيما" سكوت خود را شكست و فیلم گزارشى نشان داد كه مونتاژ ناشيانه و موذيانه اى بود. آن فيلم گزارشی، دو هدف را دنبال مى كرد: تفرقه افكنى در جنبش اعتراضى زنان و وانمودن اين كه رهبرى اين جنبش را سلطنت طلبان در دست دارند.»
به نظر نویسندگان کتاب، این گزارش تلویزیونی یکی از عوامل تعیین کننده در شکست حرکت اعتراضی زنان بود: بسیاری از کسانی که در جریان انقلاب علیه رژیم سلطنتی پهلوی مبارزه کرده بودند، از همراه شدن با جنبشی که می توانست به سود این رژیم باشد، ابا داشتند و از این حرکت اعتراضی فاصله گرفتند.
[/URL]پسران و دختران بی حجاب در انقلاب شرکت داشتند
نخستین حرکت آزادی خواهانه
برخی از مصاحبه شوندگان، در بازگویی خاطرات خود از این "فیلم تبلیغاتی" یاد می کنند و به عنوان کسانی که در تظاهرات شرکت داشتند، می گویند شعارهایی که آنان سر می دادند با سیاست های ضد دموکراتیک و ضد لیبرالی رژیم شاه نیز در تضاد بود. اسنادی که زنان فعال در این راه پیمایی های خودجوش در باره *ی اهداف آن تهیه کرده اند و در کتاب منتشر شده، نیز در همین راستا تنظیم شده است. یکى از اسناد مهم این جریان، بیانیه ای است که روز ۱۹ اسفند در کاخ دادگستری از سوی يك زن حقوقدان خوانده شده است. بند اول اعلامیه ی جهانی حقوق بشر، سر آغاز این بیانیه است: "نظر به اين كه انسان آزاد آفريده شده و موهبت آزادى صرف نظر از جنس، رنگ، نژاد و زبان و هر نوع عقيده به همه ى آدميان يكسان ارزانى شده است…"
عدم پشتیبانی گروه های سیاسی
عدم همراهی و پشتیبانی برخی از گروه های سیاسی چپ گرا از این حرکت اعتراضی، در کتاب به عنوان یکی دیگر از عوامل شکست آن مطرح شده است. شماری از کنشگران این گروه ها که روز ۸ مارس در مراسم تشکیلات خود به مناسبت روز جهانى زن شرکت کرده بودند، به نویسندگان کتاب می گویند که با شنیدن خبر حمله ی "چماق داران" به زنان متعرض برای حمایت از آنان به گروه های تظاهرکننده پیوستند، ولی پس از آن به دلیل "پیروی از رهنمود های حزبی" خود در راه پیمایی های بعدی شرکت نکردند.
بیانیه های منتشرشده در این کتاب نمایان گر آن ا ست که سازمان های سیاسی "خلقی" فعال آن زمان، در اتخاذ موضعی حمایت کننده و قاطعانه تردید داشتند. "سازمان چریک های فدایی خلق" و "سازمان مجاهدین خلق" از نیروهای فعال سیاسی بودند که تنها با صدور یک اعلامیه "حمله به زنان" را محکوم کردند. "حزب توده ایران" سیاست سکوت را در پیش گرفت. از آن گذشته، در بیانیه های سازمان های پشتیبان، سخنی از حمایت از حقوق لیبرالی زنان، حق انتخاب آزادانه در همه***ی شئون زندگی فردى و اجتماعی، از جمله حق انتخاب حجاب، ***سخنی به میان نیامده، و تنها آزار و آسیب رسانی به زنان محکوم شده است. در این میان روشنفکران مستقل هم به فکر نوشتن نامه ی سرگشاده نیافتادند.
[/URL]تیتر روزنامه اطلاعات بیانگر یکی از قول های داده شده در رابطه با انقلاب بهمن ۱۳۵۷
اولین نشان انترناسیونالیسم فمینیستی
کتاب دوم "خیزش زنان ایران در اسفند ۱۳۵۷"، به یادها، گزارش ها، نوشته ها و دیدگاه های زنانی می پردازد که
از سوی "کمیته ی دفاع از حق زنان" به ایران فرستاده شدند. هیئت بیست نفره ى این کمیته که ریاست آن را سیمون دوبووار به عهده داشت، از فمینیست های روزنامه نگار، نویسنده، حقوق دان و كنشگر جنبش زنان تشکیل می شد که از مليت هاى گوناگون بودند: فرانسوی، ایتالیایی، آلمانی و مصری. برخی از اعضای این کمیته توانستند با مسئولان و سردمداران سیاسی وقت مصاحبه و گفت وگو کنند؛ آیت الله خمینی، آیت الله طالقانی و بازرگان، از جمله ی این مقامات بودند. ژیزل حلیمی، یکی از حقوق دانان و وکیل های نام *آشنای فرانسوی، در مقاله ای که در آن زمان در "لوموند" به چاپ رسید، در باره ی این سفر می نویسد: «همبستگى با خيزش زنان ايران، اولین نشان انترناسیونالیسم فمینیستی است؛ چون این اولین بار است که فمینیست ها بسیج شده اند كه از جنبش زنان در کشوری دیگر پشتيبانى كنند.»
در این کتاب هم چنین از حضور نویسنده *ی آمریکایی، کیت میلت Kate Millett یاد می شود که از طرفداران "حزب کارگران سوسیالیست" این کشور و تروتسکیست بود. کیت میلت در باره ی این "۶ روز تاريخى" در کتابی با عنوان "سفر به ایران" Going to Iran گزارش های زنده و مستندی منتشر کرده است. این کتاب هنوز به فارسی ترجمه نشده است.
زنانی که فیلم "سال صفر" را تهیه کرده***اند، نیز خاطرات خود را با نویسندگان کتاب "خیزش زنان ایران در اسفند ۱۳۵۷" در میان گذاشته***اند. تلکس***هایی را که در این رابطه آن روزها از تهران به پاریس فرستادند، بخشی از اسناد این کتاب را تشکیل می***دهند.
read full article here http://www.dw.de/خیزش-زنان-ایران-در-اسفند-۱۳۵۷-حرکتی-که-بیپشتیبان-ماند/a-17185104
haalo nemidodonam , shomaa aghaayeoon zaman enghelaab in yaadetoon miaad yaa na ? az een jonbesh kaar resideh be een jendehaa , 30 saal tool keshid vali jaa oftaadan , Mochakerim rouhani, Khatami dooset daarim... raasti Mousavi jaakesh yaadam raft
حرکت اعتراضی ۶ روزه ی ده ها هزار زن ایرانی علیه حکم حجاب اجباری "رهبر انقلاب اسلامی ایران" نخستین واکنش آزادی خواهانه ی پس از سرنگونی رژیم پهلوی بود. کتابی ۱۰۰۰ صفحه ای به دلایل عدم تداوم این حرکت می پردازد.
آيت الله خمينى روز ١٥ اسفند ١٣٥٧ در سخنرانى اى در مدرسه* ى فيضيه ى قم گفت: «در وزارت خانه ى اسلامى نبايد معصيت شود. در وزارت خانه ى اسلامى نبايد زن ها لخت بيايند…» این احکام که بعدها شکل قانونی به خود گرفت، واکنش خودجوش ده ها هزار زن از قشرهای گوناگون اجتماعی ایران را به همراه داشت؛ در تظاهرات گسترده ی این زنان، شعار و پلاکاردی مبنی خواست معترضان برای کسب "آزادی لخت کار کردن" دیده و شنیده نمی شد. پوشش تظاهرکنندگان، به استناد عکس ها و فیلم های موجود، «"وسترن استایل" بود؛ یعنی تظاهرکنندگان شلوار جین به تن داشتند و يا كت و دامن.» فیلم مستند ۱۲ دقیقه ای "سال صفر" که درباره ی این راه پیمایی اعتراضی تهیه شده، نشان می دهد که "زنان خانه دار، زنان چادرى و زنان روسری به سر" هم در آن حضور داشتند. اسناد و مدارکی که مهناز متین و ناصر مهاجر، دو پژوهشگر ساکن فرانسه، در این زمینه در کتاب دو جلدی خود با عنوان "خیزش زنان ایران در اسفند ۱۳۵۷" گرد آورده ند، گواه این امر است.
کتابی در خدمت روشنگری
کتاب اول این پژوهش که بیش از ۷۰۰ صفحه دارد، عنوان "تولدی دیگر" را یدک میکشد و جلد دوم با بیش از ۲۸۰ صفحه "همبستگی جهانی" را. کتاب نخست در ۷ بخش و اثر دوم در ۶ قسمت تنظیم شده است. چند و چون شکلگیری، برگزاری این حرکت اعتراضی در روزها و شهرهای گوناگون به ویژه تهران، چهرههای نام***آشنای همراه این حرکت و بازتاب آن در ادبیات و شعر، از جمله سرفصلهای کتاب اول است. جلد دوم به چاپ بیانیهها، اطلاعیهها و تراکتهای سازمان***ها و نهادهای سیاسی فعال آن دوران، بازتاب تظاهرات در نشریههای خارجی، یادهای کنشگران زن فرانسوی از سفر خود به ایران و گفتوگو با برخی از آنان، اختصاص داده شده است.
در خلال این گفت وگوها، مصاحبه ها، مقالات و اسناد و مدارک، از جمله پیشزمینههای سیاسی ـ اجتماعی شکلگیری این حرکت اعتراضی، جایگاه تاریخی آن در روند انقلاب، واکنش نیروهای سیاسی فعال در این برهه ی تاریخی و علت شکست آن نیز مطرح می شود.
رسانه ها؛ عامل تعیین کننده
نقش رسانه ها در بازتاباندن این رویدادها و تاثیر آن بر معترضان، هر چند در این کتاب به گونه ای مستقل مورد بررسی قرار نگرفته است، ولی به عنوان عاملی تعیین کننده در گفت وگوها مطرح می شود. بیش از ۱۵ تن از زنانی که بین روز های پنجشنبه ١٧ و شنبه ١٩ اسفند ١٣٥٧ در این راه پیمایی شرکت کردند، در مصاحبه با نویسندگان کتاب جمعیت تظاهرکننده را در کل بین ۵۰ تا ۱۰۰ هزار تن تخمین می زنند که در مکان هایی از جمله دانشگاه تهران و کاخ دادگستری گرد هم آمده بودند. به نوشته ی ناصر مهاجر: «"صدا و سیمای انقلاب اسلامی" در برابر آن جنبش اعتراضى چند ده هزار نفره روز پنجشنبه و جمعه، ١٧ و ١٨ اسفند، سياستِ سکوت اختيار کرد و هيچ نگفت. روز شنبه ١٩ اسفند و پس از راه پيمايى چند ده هزار نفرى زنان به سوى كاخ دادگسترى و گردهمایی هفت هشت هزار نفره زنان دادخواه در درون دادگستری، "صدا و سيما" سكوت خود را شكست و فیلم گزارشى نشان داد كه مونتاژ ناشيانه و موذيانه اى بود. آن فيلم گزارشی، دو هدف را دنبال مى كرد: تفرقه افكنى در جنبش اعتراضى زنان و وانمودن اين كه رهبرى اين جنبش را سلطنت طلبان در دست دارند.»
به نظر نویسندگان کتاب، این گزارش تلویزیونی یکی از عوامل تعیین کننده در شکست حرکت اعتراضی زنان بود: بسیاری از کسانی که در جریان انقلاب علیه رژیم سلطنتی پهلوی مبارزه کرده بودند، از همراه شدن با جنبشی که می توانست به سود این رژیم باشد، ابا داشتند و از این حرکت اعتراضی فاصله گرفتند.
نخستین حرکت آزادی خواهانه
برخی از مصاحبه شوندگان، در بازگویی خاطرات خود از این "فیلم تبلیغاتی" یاد می کنند و به عنوان کسانی که در تظاهرات شرکت داشتند، می گویند شعارهایی که آنان سر می دادند با سیاست های ضد دموکراتیک و ضد لیبرالی رژیم شاه نیز در تضاد بود. اسنادی که زنان فعال در این راه پیمایی های خودجوش در باره *ی اهداف آن تهیه کرده اند و در کتاب منتشر شده، نیز در همین راستا تنظیم شده است. یکى از اسناد مهم این جریان، بیانیه ای است که روز ۱۹ اسفند در کاخ دادگستری از سوی يك زن حقوقدان خوانده شده است. بند اول اعلامیه ی جهانی حقوق بشر، سر آغاز این بیانیه است: "نظر به اين كه انسان آزاد آفريده شده و موهبت آزادى صرف نظر از جنس، رنگ، نژاد و زبان و هر نوع عقيده به همه ى آدميان يكسان ارزانى شده است…"
عدم پشتیبانی گروه های سیاسی
عدم همراهی و پشتیبانی برخی از گروه های سیاسی چپ گرا از این حرکت اعتراضی، در کتاب به عنوان یکی دیگر از عوامل شکست آن مطرح شده است. شماری از کنشگران این گروه ها که روز ۸ مارس در مراسم تشکیلات خود به مناسبت روز جهانى زن شرکت کرده بودند، به نویسندگان کتاب می گویند که با شنیدن خبر حمله ی "چماق داران" به زنان متعرض برای حمایت از آنان به گروه های تظاهرکننده پیوستند، ولی پس از آن به دلیل "پیروی از رهنمود های حزبی" خود در راه پیمایی های بعدی شرکت نکردند.
بیانیه های منتشرشده در این کتاب نمایان گر آن ا ست که سازمان های سیاسی "خلقی" فعال آن زمان، در اتخاذ موضعی حمایت کننده و قاطعانه تردید داشتند. "سازمان چریک های فدایی خلق" و "سازمان مجاهدین خلق" از نیروهای فعال سیاسی بودند که تنها با صدور یک اعلامیه "حمله به زنان" را محکوم کردند. "حزب توده ایران" سیاست سکوت را در پیش گرفت. از آن گذشته، در بیانیه های سازمان های پشتیبان، سخنی از حمایت از حقوق لیبرالی زنان، حق انتخاب آزادانه در همه***ی شئون زندگی فردى و اجتماعی، از جمله حق انتخاب حجاب، ***سخنی به میان نیامده، و تنها آزار و آسیب رسانی به زنان محکوم شده است. در این میان روشنفکران مستقل هم به فکر نوشتن نامه ی سرگشاده نیافتادند.
اولین نشان انترناسیونالیسم فمینیستی
کتاب دوم "خیزش زنان ایران در اسفند ۱۳۵۷"، به یادها، گزارش ها، نوشته ها و دیدگاه های زنانی می پردازد که
از سوی "کمیته ی دفاع از حق زنان" به ایران فرستاده شدند. هیئت بیست نفره ى این کمیته که ریاست آن را سیمون دوبووار به عهده داشت، از فمینیست های روزنامه نگار، نویسنده، حقوق دان و كنشگر جنبش زنان تشکیل می شد که از مليت هاى گوناگون بودند: فرانسوی، ایتالیایی، آلمانی و مصری. برخی از اعضای این کمیته توانستند با مسئولان و سردمداران سیاسی وقت مصاحبه و گفت وگو کنند؛ آیت الله خمینی، آیت الله طالقانی و بازرگان، از جمله ی این مقامات بودند. ژیزل حلیمی، یکی از حقوق دانان و وکیل های نام *آشنای فرانسوی، در مقاله ای که در آن زمان در "لوموند" به چاپ رسید، در باره ی این سفر می نویسد: «همبستگى با خيزش زنان ايران، اولین نشان انترناسیونالیسم فمینیستی است؛ چون این اولین بار است که فمینیست ها بسیج شده اند كه از جنبش زنان در کشوری دیگر پشتيبانى كنند.»
در این کتاب هم چنین از حضور نویسنده *ی آمریکایی، کیت میلت Kate Millett یاد می شود که از طرفداران "حزب کارگران سوسیالیست" این کشور و تروتسکیست بود. کیت میلت در باره ی این "۶ روز تاريخى" در کتابی با عنوان "سفر به ایران" Going to Iran گزارش های زنده و مستندی منتشر کرده است. این کتاب هنوز به فارسی ترجمه نشده است.
زنانی که فیلم "سال صفر" را تهیه کرده***اند، نیز خاطرات خود را با نویسندگان کتاب "خیزش زنان ایران در اسفند ۱۳۵۷" در میان گذاشته***اند. تلکس***هایی را که در این رابطه آن روزها از تهران به پاریس فرستادند، بخشی از اسناد این کتاب را تشکیل می***دهند.
read full article here http://www.dw.de/خیزش-زنان-ایران-در-اسفند-۱۳۵۷-حرکتی-که-بیپشتیبان-ماند/a-17185104
haalo nemidodonam , shomaa aghaayeoon zaman enghelaab in yaadetoon miaad yaa na ? az een jonbesh kaar resideh be een jendehaa , 30 saal tool keshid vali jaa oftaadan , Mochakerim rouhani, Khatami dooset daarim... raasti Mousavi jaakesh yaadam raft
Last edited: