چهل سال پیش روزی که به ترکیه سه ٔگل زدیم

kasra1930

National Team Player
Dec 30, 2011
5,870
1,366
#1
تاپ‌ترین ستاره‌های دهه پنجاهی فوتبال ما در دیدارهای خونین با افندی‌ها متولد شدند. انگار تیم ترکیه برای آنها آمد داشت که در اولین بازی‌های خود چنین درخشان ظاهر می‌شدند. ناصرحجازی، پرویزقلیچ، رضا عادلخانی و ابراهیم آشتیانی از این مدل‌ها بودند. حجازی که رایکوف او را اولین بار در مقابل تیم ملی ترکیه در دروازه تیم ملی ایران امتحان کرد اگرچه با چهار گلی که خورد، خیلی‌ها کمر به قتلش بستند اما رایکوف در ناصیه او چیزی دیده بود که می‌گفت به یکی از بهترین قفس‌بان‌های تاریخ فوتبال ایران بدل خواهد شد. در بازی ایران- ترکیه در جام سنتو ۱۹۶۹، که قرار بود حجازی در نیمه اول و مهدی عسگرخانی در نیمه دوم بازی کنند. ناصر در ۲۸ دقیقه اول چهار گل نوش‌جان کرد. مهدی توی رختکن بین دو نیمه درگوش رقیبش گفت: “ناصر، نیمه دوم هم بیا خودت بازی کن، من بازی نمی‌‌کنم بذار حداقلش بین من و تو فقط یکی مون خراب بشه!” اما حجازی در نیمه دوم محشر به پا کرد و ۱۱ سال دروازه تیم‌ملی را تصاحب نمود.


عادلخانی در سفری با تیم تاج به ترکیه در مقابل تیم مال‌تپه ترکیه ظاهر شد و در حالی که فقط ۱۶ سال داشت تنها گل آبی‌ها را زد و تیم با نتیجه ۱-۱ به طهران بازگشت. آشتیانی سال ۴۸ با پیراهن سفید تیم پیکان در تورنمنت بین المللی جام دوستی به میدان آمد و امجدیه‌نشین‌ها برای اولین بار با یک بک راست کلاسیک آشنا شدند که کورس‌های سی‌متری می‌گذارد و با نفوذها و سانترهای خط‌کشی شده‌اش حریف را ذله می‌کند. آن سال پیکان تیم‌های منتخب پاکستان و دمیر ترکیه و کرائیوای رومانی را برد و در فینال به مصاف زسکا مسکو رفت و ۲-۱ غلبه کرد. درخشش آشتیانی در جام دوستی با پیراهن پیکان، سبب دعوتش به تیم ملی ایران شد. او در اولین بازی ملی‌اش در استادیوم مدحت پاشای ترکیه در جام عمران منطقه ای به مصاف ترکیه قلدر رفت اما باج به پاشا نداد. سمت راست میدان، همیشه خدا مال او بود. سال بعدش نیز تیم ملی ما در چهارمین دوره جام عمران به میزبانی تهران از روی نعش تیم مغرور ترکیه گذشت و در همان بازی‌ها بود که کارشناسان، هلاک سانترهای تند و تیز آشتیانی شدند. هلاک ضربه‌های انفجاری‌اش. هلاک کولاک‌کردنش. هلاک سرعت و هوشش. و دیگر تا سال‌های سال جناح راست تیم ملی را قبضه کرد


. غیر از عادلخانی وحجازی و آشتیانی البته قلیچ نیز اولین بار که چشم‌ها را خیره کرد در جام عمران منطقه‌ای جلوی تیم ملی ترکیه بود. وقتی آقافکری او را در پست غیرتخصصی‌اش (دفاع راست) مامور مهار «اور» گوش چپ معروف ترک‌‌ها کرد، چنان یکه تازی کرد که بعد از اتمام بازی، کاپیتان تیم ملی ترکیه (اوگون) رفت سراغش و دعوتش کرد که بیاید با او بروند استامبول و کارش را برای بازی در تیم فنرباغچه فراهم کند. نشان به آن نشان که سه دقیقه مانده به آخر بازی، چراغ‌های امجدیه خاموش شد و هیچکس عّزوجّز آنها را ندید. اما جوابی که پرویز کوچولو به ترک‌ها داد نشانگر قلب بزرگش بود. او گفت: «من هنوز یک کودکم. یک بچه که اجازه ندارد حتی شب‌ها را بیرون از خانه‌اش بماند. چه شکلی می‌توانم پیشنهادتان را قبول کنم؟ هنوز برای من زود است. من هنوز یک بچه‌ام.» او زمانی (اسفند ۴۴) ضرب شستش را به ترکیه‌ای‌ها نشان داد که آنها کلاس فوتبال خود را جزو از ما بهترون و در حد کلاس اروپا می‌دانستند و دماغ‌شان چنان باد کرده بود که کمتر حاضر به برگزاری بازی‌های تدارکاتی و دوستانه با ایران می‌شدند. البته این فقط فنرباغچه‌ای‌ها نبودند که شیفته این پسرک میدان خراسانی بودند، بلکه بعد از حضور تیم ایران در قهرمانی ارتش‌های جهان که ایران در یونان به مقام سوم ‌جهان رسید(۱۳۴۸)، زمانی که پرویز در معیت تیم ملی به آنکارا رفته بود، آنجا هم گالاتاسرایی‌ها که صید را در دامان صیاد می‌دیدند، باز چانه‌ها زدند که نگه‌اش دارند اما توپچی گرد و قلمبه، انگار نافش را در تهران بریده بودند.



همچنان که در جام عمران منطقه‌ای در پاکستان(۱۳۴۶) نیز مدیران شکراسپور کچلش کردند که پای قرارداد را امضا کند اما باز جواب پرویزخان نوچ بود


عکس بسیار کمیاب از ناصر حجازی در ترکیه.زمانی‌ که برای دومین بار پیراهن تیم ملی‌ ایران را بر تن کرد..در این بازی او چهار ٔگل دریافت کرد اما رایکف اعتماد عجیبی‌ به این دروازبان ملی‌ پوشش داشت.
 

Attachments

kasra1930

National Team Player
Dec 30, 2011
5,870
1,366
#2
روزی که باشگاه شکر‌اسپورت ترکیه (وابسته به کارخانه قند‌و‌شکر آنکارا) برای جلال و قلیچ دعوتنامه فرستاد ما گمان می‌کردیم نان جفت‌شان توی روغن است اما خسروانی اجازه خروج نداد. شکر اسپورتی‌ها که مختصات بازی درخشان این دو ستاره پایتخت را در اردوی تیم ملی ایران در آنکارا برای بازی در جام سنتو دیده بودند یک دل نه صددل، شیفته شان شدند. ابتدا کاپیتان شکراسپورت پیغام پسغام فرستاد برای این دو غول و در حالی که قرارداد مکتوب‌شان در هفت بند تنظیم و به کنسولگری ترکیه در تهران رسیده بود، ناگهان همه چیز پودر شد و رفت هوا. مبلغ پیشنهادی تیم ترک به آقاجلال و پرویز برای یکسال و نیم بازی در این شکر، ۱۰۰۰۰۰لیره ترک و حقوق ماهانه ۱۷۵۰ لیره بود. چیزی معادل صد و شصت هزار تومان خودمان به عنوان پیش پرداخت، به همراه حقوق ماهیانه ۲۶۰۰ تومانی و مزایای دیگر که شامل پاداش ماهیانه برای هر پیروزی، به اضافه حق مسکن، غذا، بلیط رفت و برگشت به تهران و نیز هزینه ماهیانه نگهداری از همسر و فرزند بود


. خبری که در روزنامه‌های تهران چاپ شد نوشتند که: «بازیکنان تیم ملی به علت عشق و علاقه به ملت و شاه، از پذیرفتن پیشنهاد تیم شکراسپورت خودداری کرده و بازی در ایران و تیم ملی را به حضور در تیم ترکیه‌ای ترجیح داده‌اند.»
جلال و پرویز از دفتر مجله پیچیدند به سمت تربیت بدنی بلکه ته و توی خبر را دربیاورند. ناگهان مقام مسئول ورزش با شیره مالیدن بر سر آن دو، مشتلق داد که «هیچ جای نگرانی نیست. ما برابر با همان مبلغ پیش‌پرداخت تیم ترکیه‌ای به شما پرداخت می‌‌کنیم. پس دیگر نیازی نیست بخاطر پول، کشور را ترک کنید. در ایران بمانید و در خدمت تیم ملی و باشگاه خود باشید.» جلال و پرویز با احوالی مرکب از اندوه و شادی به خانه برگشتند و منتظر روزی شدند که ۱۶۰ هزار تومان به ثروت نداشته‌شان اضافه شود اما شتر هم اگر پنبه‌دانه را در خواب دید آنها ۱۶۰ تومنی را ندیدند که ندیدند


.عکس زیر دومین بازی ناصر حجازی را در برابر ترکیه نشان میدهد.سال ۱۹۶۸ جام پیمان سنتو.ترکیه۴ ایران
 

Attachments

Last edited:
Likes: A8K

kasra1930

National Team Player
Dec 30, 2011
5,870
1,366
#3
ما یک زمانی فنرباغچه و گالاتاسرای را در تهران سه تا سه تا می‌زدیم. همین گالاتا سرای که سال ۲۰۰۰ جام یوفا را برد قبل از انقلاب وقتی آمد ایران سه تا خورد. سال ۱۳۵۶ بود که گالایی‌ها با دریافت سه گل شرمگینانه در تهران به استامبول بازگشت. این از آخرین بده بستان‌های فوتبالی بین ایران و همسایه ترک بود که بعد از آن دیگر آرام آرام تیم‌های آناتولی با تبختر تمام، در جلد اروپایی خود فرو رفتند و با زدن انگ جهان سومی به فوتبال ایران، کلاس ورزش خود را برتر از ما تلقی کرده و دیگر از آن بازی‌های بزن‌بزن و جذاب و خونین، خبری نشد. مهر ۵۶ تیم ملی ایران اگرچه گالاتاسرای را با سه گل در امجدیه شکست داد اما این نتیجه خوش خوشان، تحت تاثیر تیترهای رسانه‌های دنیا از گروگانگیری خونین گروه مخوف بادرماینهوف آلمان گم‌و‌گور شد.

ابتدا یکشنبه ۲۴ مهرماه ۱۳۵۶ بود که خبر ورود تیم باشگاه گالاتاسرای ترکیه در جلد روزنامه‌های عصر ایران به مخاطبان ندید بدید چشمک می‌زد. ایران درگیرودار تلاش‌های تدارکاتی برای حضور در مسابقات مقدماتی جام جهانی آرژانتین ۱۹۷۸ و مصاف با همگروهانش (تیم‌های کویت، استرالیا، کره جنوبی، هنگ کنگ) بود و روزنامه‌های چهارشنبه ۲۷ مهر ۱۳۵۶ چاپ تهران در حالی پیروزی ۳-۱ تیم ملی در برابر گالا را در باکسی کوچک بر روی جلدهای خود چاپ کرده بودند، درشت‌ترین فونت‌ها را به گروگانگیری چهارروزه مسافران لوفت‌هانزا توسط گروه چریکی «بادرماینهوف» اختصاص دادند. بازی دو تیم ایران و گالا در یک هوای بارانی و در حضور۱۲ هزار تماشگر امجدیه‌نشین آغاز و با گل‌های ابی قاسمپور، رضا عادلخانی و غلام مظلومی – در برابر تک گل تاج الدین از ترکیه – به پایان رسید. نیمه اول بازی ایران و گالا با نتیجه یک یک ، یر‌به‌یر شد. گل دقیقه ۱۷ قاسمپور را ترک‌ها هشت دقیقه بعد جواب دادند اما ایران در نیمه دوم حریف را خرد و خمیر کرد. قاسمپور گل اول را با استفاده از پاس محشر رضا عادلخانی و با شوتی سرکش از بیرون محوطه ۱۸ قدم زد.


از آن شوت‌های غافلگیرکننده که چشم گلر را ناگهان به سه جاف قلاب می‌کند. رضا که بعد از حضور در فوتبال آلمان، با بازی‌های مدرنش امید بزرگ خط آتش تیم ما در جام‌جهانی بود در هرسه گل بازی تاثیر داشت. اما قسمت او نشد که در جام جهانی ۱۹۷۸ بازی کند. چون چند‌روز مانده به اعزام تیم، در حین بازی با دخترکش که تازه به دنیا آمده بود از پله‌های منزلش سقوط کرد و پایش مصدوم شد! این دیگر آخر بدشانسی بود. گل گالاتاسرایی‌‌ها باز از روی بی‌احتیاطی آندرانیک به دست آمد که پنالتی داد. «اونر» گوش راست گالاتاسرای با یک ضدحمله غافگیر کننده در دقیقه ۲۵ پا به محوطه پنالتی ایران گذاشت و با خطای آندرانیک اسکندریان متوقف شد. بلافاصله جعفر نامدار داور بازی به نشانه پنالتی در سوت دمید. شاید اگر حشمت می‌دانست که آندرانیک با وجود تمام جنگندگی‌اش در بازی‌های مرحله نهایی جام جهانی ۱۹۷۸ نیز آنهمه پنالتی مفت خواهد داد او را نهیب می‌کرد که بااحتیاط بازی کند. پنالتی ترک‌ها را «تاج الدین» سنتر فوروارد گالاتاسرای وارد دروازه ناصرخان کرد و سگرمه‌های قفس‌بان ایران رفت تو هم. مثل سگرمه‌های او در بازی با هلند و پرو که از بس بچه‌ها پنالتی دادند که خونش به جوش آمد.

TO BE CONTINUED.............

عکسی‌ از تیم ملی‌ ایران
.
 

Attachments

Last edited:

IEI

Administrator
Staff member
Nov 10, 2002
14,507
3,340
#5
I honestly when I read such posts, I get the impression that somehow we were Brazil or Argentina now we have been demoted to Iran. Is this like a beautiful fantasy ?
 

IEI

Administrator
Staff member
Nov 10, 2002
14,507
3,340
#7
For those who didn't witness it it's a fantasy but for those who did it's a memory.
It feels like when the Irish get drunk, they talk about their city clubs for hours that what they did 40 years ago.
Our football was very mediocre then and mediocre now (i.e. no country outside Asia would take us really serious back then an now )
BTW, I don't want this sound to be disrespectful but this feels really strange to me to idolize bunch of players that did nothing in world cup 1978 !!
 

oghabealborz

Elite Member
Feb 18, 2005
15,124
2,602
Strawberry field
#8
It feels like when the Irish get drunk, they talk about their city clubs for hours that what they did 40 years ago.
Our football was very mediocre then and mediocre now (i.e. no country outside Asia would take us really serious back then an now )
yeah ,its exactly like those Irish who get drunk and talk about their memories ,hopefully you do the same in good health in 40 years time and would bring a smile to your face.
 
Likes: kasra1930

kasra1930

National Team Player
Dec 30, 2011
5,870
1,366
#10
Kasra jan Eskandarian didn't give any penalty away in the world cup, Abdollahi gave away 2 and Hejazi gave away one and can't remember who brought down Johnny Rep on the edge of the box, think it was Qasempour...
درود بر عقاب عزیز.کاملا حق با شماست.از توجه شما که دید بسیار ریزبینی دارید متشکرم.
 
Likes: oghabealborz

kasra1930

National Team Player
Dec 30, 2011
5,870
1,366
#11















البته سفیدپوشان تیم ملی ایران در نیمه دوم راه‌راه‌پوشان «ساری- قیرمیز» (زرد و قرمز)های استامبول را از پا درآوردند. باز این رضا عادلخانی بود که در دقیقه ۴۹ از جناح چپ پا به توپ وارد محوطه خطر ترک‌ها شد و از دو سه قدمی شوتید که توپ بعد از اصابت به پای «ماید» مدافع گالا، به درون دروازه خزید. در دقیقه ۶۴ نیز اسکندریان از جناح چپ نفوذ کرد، در نزدیکی خط کرنر توپ را به عادلخانی سپرد و او با سانتر خود، پروین را در سمت دیگر دروازه صاحب توپ کرد. کاپیتان تیم ملی با موقع‌سنجی خوبی توپ را به مظلومی که در جلوی دروازه موقعیت نیکویی داشت پاس کرد و شوت غلام از خط دروازه ترکیه گذشت. ابراهیم قاسمپور هافبک آبادانی تیم ملی و زننده گل اول، به عنوان بهترین چهره ایران در این بازی انتخاب شد. بازی گالا و ایران در حالی کادر کوچکی از جلد روزنامه‌های سیاسی عصر را به خود اختصاص داد که تیتر اول تمامی رسانه‌های آن روزها، خبر گروگانگیری چریک‌های جان سخت بادرماینهوف آلمان از مسافران هواپیمایی لوفت‌هانزا را پوشش داده بودند. چریک‌ها در یک عملیات گروگان‌گیری خونبار و دهشتناک، در مقابل زنان و کودکان مسافر، به خلبان دستور دادند که چهار زانو بنشیند و سپس مغز او را متلاشی کردند و جسدش را به توالت انداختند. بعد از آنکه کلاه‌سبزهای آلمانی در “مودگادیشو” به گروگانگیرها حمله کردند، گروگان‌ها را بعد از پنج روز جهنمی آزاد کرده و مسافران به بن بازگردانده شدند. سه رهبر اصلی گروه بادرماینهوف بعد از شکست عملیات، در زندان خودکشی کردند و جهان با شنیدن گزارش دقیقه به دقیقه این اتفاق خونین، در بهت فرو رفت و پیروزی سه‌گله تیم ملی در برابر گالا تحت تاثیر این رخداد قرار گرفت.

۳- نه تنها گالاتاسرای که ما فنرباغچه را هم در تهران از پا درآوردیم. زمان فرانک اوفارل بود که قرارداد هفتصدهزارتومنی با فدراسیون داشت. پیروزی سه گله مقابل فنرباغچه (قهرمان وقت ترکیه) در مرداد ۵۳ صورت گرفت. انگار خواب و رویا بود. انگار مژه‌ای زده‌ایم و خاطراتش بر باد رفت. خاطرات تابستان خرماپزون تهران مدل ۱۳۵۳؛ روزی که تیم ملی فوتبال ایران در همین امجدیه فرتوت،‌ سه گل در دروازه فنرباغچه قهرمان باشگاه‌های ترکیه کاشت و «دی‌‌دی» مربی برزیلی آنها در توجیه شکست، همه چیز را به گردن اختلاف آب و هوایی دو کشور انداخت. آن روز آنقدر گل هدر دادیم که فریاد ورزشی‌نویسان از سستی و اهمال غلامحسین مظلومی و محمد صادقی به آسمان رفت . به گمانم راحت می‌توانستیم انتقام آن باخت شش – یک به ترکیه را در سال ۱۳۳۹ بگیریم. همان دیداری که ایرانی‌های مقیم استامبول را دل شکسته و آزرده‌‌خاطر کرد و حسین صدقیانی در رختکنی ابتدای بازی، با بیرون کشیدن پاکتی از جیبش، اعلام کرد که ارنج به صورت محرمانه و پیش از سفر، در تهران تنظیم شده و دماغ بازیکنانی که در ترکیب نبودند باد کرد. همان شکست مفتضحانه‌ای که باعث ترک اردو توسط صدقیانی شد و بچه‌ها تصمیم گرفتند به طریق خودمختاری، ترکیب فیکس بازی بعد در آنکارا را به صورت مشورتی بچینند و بالاخره یک مساوی آبرومندانه ۲-۲ از حریف بگیرند
.
شنبه ۲۴ مرداد ۵۳ وقتی ۳ گل در دروازه فنرباغچه بزرگ کاشتیم توپچی‌های ترکیه که در طول تاریخ پیوسته در برابر ما مغرور و متکبر ظاهر می‌شدند و معمولا هرگاه که اینورها پیداشان می‌شد، بدون امتیاز و گل زده به آناتولی برنمی‌گشتند، این بار پایشان به زمین سفت خورده بود. اما این بار تیم سرحال و آماده ایران در یک ساعت ابتدایی بازی، سه گل (دقایق۲۳ قلیچ،۴۲ غلامحسین مظلومی و ۶۰ علی جباری) در دروازه حریف کاشت و چندین گل مفت و مسلم را به شمشادها زد. آن روز در یک هوای دم کرده تابستانی که جعفرخان نامدار سوت به دهان گرفته بود، ۲۰ هزار تماشاگر تهرانی در امجدیه گرد آمده بودند تا عیار تیم ملی‌شان را ببینند و کیف کنند. تیمی که خود را برای بازی‌های آسیایی تهران ۱۹۷۴ آماده می‌کرد و قرار بود ۱۶ روز دیگر، طلای بازی‌ها را مثل آب خوردن به گردن آویزد. فنرباغچه که آن سال قهرمان بلامنازع باشگاه‌های ترکیه شده بود با مربی برزیلی‌اش «دی دی» و ستاره‌هایی چون یاوز، عادل، آلپ ارسلان، ییلماز، ضیا (کاپیتان)، سرکان، صلاح الدین، آیدین، مصطفی، ظفر، عثمان، ایوب و جمیل به مصاف تیم ملی ایرانی آمد که ترکیبش را مستر اوفارل با چهره‌هایی چون حجازی ،آشتیانی، قلیچ، کارگرجم، جانملکی، پروین، جباری، حق‌وردیان، صادقی، مظلومی، عادلخانی بسته بود


. تیمی مرکب از هشت تاجی، پنج پرسپولیسی و دو پاسی که آن روز آنقدر موقعیت خراب کرد که دنیای ورزش تیتر زد «افسوس بر این همه فرصت از دست رفته». خبرنگارها نوشتند که ما می‌توانستیم شگفتی‌سازترین نتیجه تاریخ فوتبالمان را به دست بیاوریم البته اگر در میدان رحم به حریف یا بی‌دقتی نمی‌کردیم. این در حالی بود که فنر با ۸ ملی‌پوش خود به تهران آمده بود

.
دنیای ورزش در شماره ۲۰۳ شنبه ۲۳ مرداد ۵۳ خود نوشت: فنرباغچه به عنوان قهرمان ترکیه که از این هفته قدم به جام باشگاه‌های اروپا خواهد گذاشت تحت تاثیر ارتفاع زیاد تهران از سطح دریا، گرمای سی درجه و هوای دم کرده امجدیه یا ناراحت از جنگ سربازان ترک و یونانی در قبرس، به عنوان حریف ایران در نخستین دیدار تدارکاتی برای بازی‌های آسیایی، به کلی از نام و سوابق تحسین‌برانگیز خود به دور بود و به همین دلیل تیم ملی ایران برخلاف انتظار با حریفی آسان و قابل‌عبور روبرو شد. فنرباغچه در حالی به تهران آمده بود که پس از سپری کردن تعطیلات تابستانی، در راه کسب آمادگی برای شروع فصل بعد، هفته پیش در استامبول اولین دیدار فصل جدید را در مقابل دیناموبخارست با پیروزی یک صفر به پایان برد. دی دی مربی فنر که در پایان بازی مورد هجوم علاقمندان بسیارش جهت کسب امضا قرار گرفته بود درمورد نزول تیم فنرباغچه در این دیدار گفت: «اختلاف ارتفاع تهران و استامبول از سطح دریا، عامل اصلی ناتوانی تیم ما بود چون آنجا ما همسطح دریا فوتبال بازی می‌کنیم در حالی که تهران نزدیک به دوهزارمتر بالاتر از دریا قرار دارد. البته عامل گرما نیز موثر بود. به همین دو دلیل، قدرت بدنی نفرات ما تا حدی تحلیل رفت و مغلوب شرایط عمومی‌خوب و آمادگی تیم ایران شدیم. ایران از نظر قدرت بدنی تیم خوبی دارد و من برای این تیم با اطمینان شانس قهرمانی بازی‌های آسیایی را پیش بینی می‌کنم ولی مجبور به یادآوری این نکته هستم که در بازی بدون توپ، ایران بسیار ضعف دارد در حالی که در فوتبال امروز دنیا بازی بدون توپ، اصل اول کار است. من در بازی ایران بیشتر یک بازی تیمی دیدم تا درخشش‌های فردی.»
 

kasra1930

National Team Player
Dec 30, 2011
5,870
1,366
#12
It feels like when the Irish get drunk, they talk about their city clubs for hours that what they did 40 years ago.
Our football was very mediocre then and mediocre now (i.e. no country outside Asia would take us really serious back then an now )
BTW, I don't want this sound to be disrespectful but this feels really strange to me to idolize bunch of players that did nothing in world cup 1978 !!
دوست عزیز همه میدانیم که ما در جهان چیزی نبودیم.اما در آسیا چرا.هیچ تیم اسیأیی رقیب ما نبود.اما اصلا صحبت از عالی‌ بودن یا بد بودن نیست،صحبت یک عمری خاطره است که ما تا زنده هستیم آن را بدوش میکشم.ما با خاطرات آن زمان زنده هستیم.برایمان باخت به بنگلادش هست زیبا است .شاید لذتی که اون خاطره باخت به سوریه با حساب ۱-۰ در سال ۱۹۷۳ در امجدیه وقتی‌ ناصر خان توی ٔگل بود الان میبریم اونقدر زیاد است که خاطره مساوی با اسکتلند بزرگ در جام جهانی‌ به بزرگی‌ آن نیست.ما با این بازیکنان خاطره بستیم و با خاطرات آن روزها روزگار را سر می‌کنیم.
 

kasra1930

National Team Player
Dec 30, 2011
5,870
1,366
#14
.
.
.
HUH ?.
.
.


چهل سال پیش روزی که به ترکیه سه ٔگل زدیم


So turkey means Fenerbache?

جل الخالق o_Oo_Oo_O
.
.
.
HUH ?.
.
.


چهل سال پیش روزی که به ترکیه سه ٔگل زدیم


So turkey means Fenerbache?

جل الخالق o_Oo_Oo_O
دوست عزیز .بر پدر این اینترنت و کامپیوتر لعنت که همه را گذاشته سر کار.فیفا هم اطلاعاتش ناقص است.فیفا باید یک نامه برایم مینوشت تا برایش قشنگ همه بازیهای ایران و ترکیه را گزارش میدادم.
در این اطلاعاتی‌ که کامپیوتر گذاشته برد طلایی ایران در در سال ۱۹۷۱ برابر با تیم ملی‌ ترکیه در روز یکشنبه ۶ تیر را که ایران با شوت علی‌ جباری در دقیقه ۱۸ بازی با نتیجه ۱-۰ شکست میدهد را گزارش نکرده است.این هم ضعف فدراسیون ما و خود ما می‌باشد که همیشه دوست داریم خودمان را دست کم بگیریم.
ایران در حالی‌ بر تیم قدرتمند ترکیه غلبه می‌کند که همین تیم ترکیه در بازی اول تیم پر قدرت چکسلواکی را با نتیجه ۱-۱ متوقف می‌کند،و خود را به عنوان تیمی که شانس اول قهرمانی است را معرفی‌ می‌کند.البته بعضی‌‌ها می‌گویند این تیم زیر ۲۳ سال ترکیه بود و بعضی‌ هم می‌گویند نه تیم ملی‌ ترکیه بود.چون در آن بازی هفزی سربان دروازبان ملیپوش ترکیه بود،تیمچین مدافع تیم،صور گوسکن،اینها همه جز تیم بزرگسالان ترکیه بودند که برای تیم ملی‌ ترکیه بازی میکردند.سن مدافع تیم بود ۲۷ ساله،حالا چطور می‌گویند تیم زیر ۲۳ سال نمیدانام.
دوم،از آنجأی که شش ماهه به دنیا آماده اید نگذاشتید تا بقیه گزارشم را بنویسم.۲ سال بعد از آمدن گالاتسرای و فنرباقچه،فدراسیون فوتبال ایران از سه تیم شوروی،مجارستان ،و ترکیه دعوت می‌کند تا یک مسابقه ۴ جانبه با هم برگزار کنند.درست چند ماه که ما برای آخرین بار جام ملتهای آسیا را بردیم.تمامی تیمها تیم اصلیشان را آورده بودند،و تیم ملی‌ ترکیه در مقابل ملی‌ پوشان ایران قرار گرفت،این بازی تا دقیقه ۶۰ ۳-۰ بسود ایران بود،ولی‌ در دقیقه ۶۰،وقتی‌ داور مسابقه از یک پنالتی ترک‌ها می‌گذرد،و همین باعث اغتشاش و درگیری در مسابقه میگردد،تا بدانجا که ترک‌ها بنا به اعتراض زمین را ترک میکنند و حاضر به ادامه بازی نمیشوند،و ایران با همان ۳ گلی‌ که زده برنده بازی میگردد.
 

kasra1930

National Team Player
Dec 30, 2011
5,870
1,366
#15
Kasra are you sure we scored three goals on Turkey national team? Which year is that? I went through my database and here is all time result between the two


May 28 - 1950 - Turkey 6-1 Iran ( Friendly in Turkey )
May 22 -1965 - Iran 1-2 Turkey ( Friendly in Iran )
May 24 -1965 - Iran 2-1 Turkey ( Friendly in Iran )
July 25 - 1965- Iran 0-0 Turkey ( Friendly in Iran )
Mar 16 - 1966 Iran 0-0 Turkey ( Friendly in Iran )
Nov 26 - 1967 - Turkey 1-0 Iran ( Friendly in Pakistan )
Sep 17 - 1969 - Turkey 4-0 Iran ( Friendly in Turkey )
Jan 20 - 1974 - Turkey 1-0 Iran ( Friendly in Pakistan )
May 28 - 2018 - Turkey 2-1 Iran ( Friendly in Turkey )
بله سال ۱۳۵۶.درست بعد از بازیهای جام ملتهای آسیا.در یک ترنیمنت ۴ جانبه.

این اطلاعات کاملا ناقص هست
 
Last edited:

kasra1930

National Team Player
Dec 30, 2011
5,870
1,366
#16
عکسی‌ از تیم ملی‌ ایران قبل از بازی با تیم ملی‌ ترکیه ،یکشنبه ۶ تیر ۱۳۵۰.امجدیه.
ایران این بازی را ۱-۰ میبرد.

اما از خصوصیات مهم این بازی این بود،ایران در این بازی دو سر مربی‌ داشت،یکی‌ رنجبر و دیگری دهداری.و حالا چرا داشت خودش داستانی‌ دارد که فقط تو ایران اتفاق میافتد.

بر پدر فیفا لعنت با این اطلاعات دو زاریش.یک مشت رانت خور و رشوه بگیر.از پلاتینی بگیر تا بقیه.
 

Attachments

Last edited:

kasra1930

National Team Player
Dec 30, 2011
5,870
1,366
#17
حالا باز نگین این عاشق حجاز یه.در دقیقه ۱۲ از شش قدم ٔگل صد در صد ترک‌ها را مهار می‌کند.در نیمه دوم بهترین بازیکن ایران میشود.۴۵ دقیقه ترک‌ها یک تنه حمله میکردند.اونقدر فکر هلند و کره شمالی‌ و جنوبی بودیم که اصلا شاهکار حجازی توی این بازی را یادمان رفت بگیم.
دوستان ٔگل علی‌ جباری را در دنیای ورزش ۱۳۵۰ دارم،اسکان می‌کنم برایتان میفرستم.
 

kasra1930

National Team Player
Dec 30, 2011
5,870
1,366
#18
عکس اختصاصی از آلبوم محمد دادکان پس از پیروزی ۳-۰ ایران بر تیم ملی‌ ترکیه.مرحوم رضا چاچا دارد ادای کاپیتان و بازیکن ترک را پس از حاضر نشدن به ادامه بازی را نشان میدهد.
 

Attachments

kasra1930

National Team Player
Dec 30, 2011
5,870
1,366
#19
ایران و تیم ملی‌ ترکیه.۱۳۵۶.تورنیمنت ۴ جانبه،با شرکت تیم ملی‌ ایران،ترکیه شوروی و مجارستان.علی‌ پروین ستاره بازی با تیم ملی‌ ترکیه بود.او نه تنها یک ٔگل زد بلکه دو پاس ٔگل هم داد تا ترک‌ها با خشم و عصبانیت زمین بازی را ترک کنند.پروین با دریبل‌های جادویش هیچ اجئزه عرض اندامی به تیم ملی‌ ترکیه نداد.
 

Attachments

kasra1930

National Team Player
Dec 30, 2011
5,870
1,366
#20
You don't need to get emotional. the history of this game has nothing to do with Fifa, Platini and corruptions !!!!. I am not here to prove you wrong or right, you're mixing things up. there are every match and details recorded since the day 1 of this game.

OK if you want to talk about 1971 then most likely you are talking about Cyrus (Kourosh) Cup and yes that was a tournament which only and only Iran participated with their first team. turkey U23 + Netherland Amateurs and Austria amateurs and I tell you why because I can list you the names of U23 back then vs the 1st team and you see it was Turkey U23 and that's why you don't see that recorded anywhere because it was not even an official match. and yes you could have three over 23 players with you ...

Here I list two reliable sources confirming Iran played turkey U23. again if you don't agree I can compare 1971 Turkey U23 vs their A team back then

btw turkey played FC Zbrojovka from Czech not the country of Czech and it ended 0-0


as much as I admire your passion and knowledge I hate you for idolizing the past.


View attachment 40587


View attachment 40588




View attachment 40589
)دقیقا حرف من اینجاست.و اشتباه شما اینجاست.من چی‌ گفتم گفتم بعضی‌ سایتها می‌گویند که این تیم امید ترکیه بوده و توضیح دادم که این تیم تیم امید ترکیه نبوده چرا که حداقل ۵ تا ۶ بازیکن این تیم بالای ۲۳ بوده.دوم مجله دنیای ورزش اون زمان هرگز از تیم امید ترکیه نام نبرده بلکه گفتم این را تیم ملی‌ و منتخب ترکیه نام برده و اسکلت تیم ترکیه را تیم ملی‌ ذکر کرده،ولی‌ اسکلت تیم هلند را تیم امید هلند نام برده
.
۲)همانطور که گفتم و باز ذکر کردم چون ۶ ماهه بدنیا آمدید تیم ملی‌ ایران در مسابقات ۴ جانبه تیم ملی‌ ترکیه را ۳-۰ شکست میدهد که بازی در دقیقه ۶۰ قطع میشود.عکس علی‌ پروین با مدافع ترک را هم انداختم.حتما باز میگوید این تیم دسته دوم ترکیه بوده

.
۳)متاسفانه اطلاعات شما بسیار اینترنتی و ناقص است.این گزارش شما نیز اینترنتی و ناقص است.مجله دیای ورزش در تاریخ ۵ تیر ۱۳۵۰،از تیم ترکیه به عنوان تیم متخب ترکیه نام میبرد در حالیکه که از تیم هلند به نام آماتور و تیم ب هلند نام میبرد.از تیم ایران نیز به عنوان تیم منتخب نام میبرد که همان تیم ملی‌ ایران بوده است.منتخب کلمه عربی‌ است که در آن زمان نیز برای تیم ملی‌ بکار برده میشده.برای مثال به تیم ملی‌ عربستان سعودی اگر به گزارشگر عرب توجه کنید میگوید منتخب سعودی.که همان تیم ملی‌ است

.
۴)هرچی‌ که از اینترنت در میاد دلیل بر درستی‌ آن نیست.بخصوص که قبل از انقلاب بسیاری از اطلاعات را در دسترس قرار نداده ا‌ند.


۵)شما توی فکرت هم روزی فکر نمیکردی که ما روزی با فنرباقچه چه و گالا تاسرای بازی کرده باشیم،اما دیدی که بازی کردیم،می‌خواستم در باره بازی ایران و تیم ملی‌ ترکیه بنویسم و مقدمه کارم را از دعوت تیمهای باشگاهی ترک شروع کردم تا بعد به تیم ملی‌ این کشور برسم که که به ناگهان پا برهنه اومدی توی کار ما و هنوز نذاشتی در باره بازی ایران و تیم ملی‌ ترکیه در سال ۱۳۵۶ که با نتیجه ۳-۰ به نفع ایران تمام شد بنویسم به خیال خودت یک دفعه پیروزی ایران را بر گلاتسرای و فنرباقچه علم کردی که این تیم ملی‌ ترکیه نیست و تیم باشگاهی آن است.


۶)برو بالا مقاله من را دوباره بخون.اون عکسی‌ که اول برات گذاشتم که به دعوت تیم ملی‌ ایران تورنیمنتی ۴ جانبه بین ایران و شوروی و ترکیه است حاکی از همین بازی سال ۱۳۵۶ است که می‌خواستم توضیح بدم که متاسفانه پا برهنه به داشتن هیچ آگاهی‌ پریدی وسط و ترید من را که میخواستم به همین بازیه مهم ایران و ترکیه در سال ۱۳۵۶اختصاص بدهم خراب کردی .



۷)اول لطفا بگذرید حرف‌های من که در باره بازی ایران و ترکیه در سال ۱۳۵۶ بود تمام شود بعد شمشیر دست بگیرید که بابا این تیم ترکیه بود یا نه.


۸)درد ما ملت اطلأعته ضعیف ما هست،انسانی‌ که اطلاعات نداشته باشد حرفی‌ نمیزند اونهم که اطلأعته قوی دارد حرفاش را محکم میزند،اما اونکه اطلأعته ضعیف دارد نمیشیند تا بقیه داستان را گوش دهد یک دفعه پا برهنه هنوز که داستان تیم ملی‌ خودمان با تیم ملی‌ ترکیه که ما تصمیم گرفته بودیم بازی ایران و ترکیه را در سال ۱۳۵۶ گزارش کنیم،که چی‌ شد و چی‌ گذشت دعوا از کجا شروع شد میپرد وسط گود که هم ترید ما را خراب می‌کند هم با اطلاعات ناقص و اینترنتی و گوگلی حرف‌های بی‌ ربط ترید ما را خراب می‌کند.