دانشگاه تهران متولد شد
https://tavaana.org/fa/TehranUniversity
Go to link for photos and better font
Balatarin logo
فیس***بوک logo
Twitter logo
Google+ logo
توانا- دانش***گاه تهران به عنوان نخستین دانش***گاه ایران در ۱۳۱۳ به دنیا آمد. می***گویند طرح ساخت این دانش***گاه را دکتر محمود حسابی به وزیر فرهنگ وقت علی اصغر حکمت داده است. البته پیش از آن «دکتر اسماعیل***خان سنگ»، نماینده***ی ساری در ششمین دوره***ی مجلس شورای ملی در نامه***ای به سید محمد تدین، وزیر وقت معارف خواستار اقدام دولت برای احداث «اونیورسیته» در ایران شده بود. خود تدین نیز در جایی در این***باره سخن گفته بود: «یک روزی این مملکت از علم کاملاً مستفید خواهد شد که ما دارای اونیورسیته و دار***العلوم باشیم و الا با این تحصیلات ابتدایی و متوسطه آن استفاده که ممالک دیگر از علوم عالیه می***کنند ما هم اگر بخواهیم منحصر کنیم به همین قسمت، آن استفاده را نخواهیم کرد.» تدین در پاسخ به نامه***ی دکتر سنگ چنین می***نویسد: «راجع به اونیورسیته که آن را می***توانیم دارالعلوم بگوییم کمال علاقه را دارم و مشغول تهیه لوازم مقدمات آن هستم. نظر من این است که در یک فضای وسیعی که شاید ۸۰ تا ۱۰۰ هزار ذرع مربع وسعت داشته باشد، بنایی ساخته شود که شعب علوم و فنون در آنجا تاسیس گردد.» این گفت***وگو مسکوت می***ماند تا بار دیگر همان***طور که گفته شد توسط دکتر محمود حسابی به پزیر فرهنگ وقت، علی***اصغر حکمت پیش***نهاد می***شود.
علی اصغر حکمت، سیاست***مدار و شاعر و ادیب و نویسنده و مترجمی قابل بود که در دوره ی رضاشاه و محمدرضا شاه برای چندین دوره مقام وزارت داشت. او نخستین رئیس دانش***گاه تهران و همین***طور بنیان***گذار کتاب***خانه***ی ملی ایران درمقام وزیر فرهنگ و معارف وقت بوده است. او هم***چنین مدیر مسئول نشریه «فروغ تربیت» بود که از سال ۱۳۳۵ در شیراز منتشر می***شد. علی اصغر حکمت قصد ساخت دانش***گاه تهران کرد. او با جست***وجوی زیاد در میان باغ***ها و زمین***های فراوانی که در اطراف تهران وجود داشت، باغ جلالیه را انتخاب کرد. باغ جلالیه با مساحت ۲۱ هکتار با قیمت یک***صدهزار تومان برای ساخت دانش***گاه تهران خریداری شد.
علی اصغر حکمت در مورد تاسیس دانش***گاه تهران چنین می***گوید: «در شمال غربی شهر تهران در سال ۱۳۱۲ صحرای شنزاری بود که از جنوب به خندق شهر تهران و از شمال به تپه***های قریه (امیرآباد) تا (فرح***زاد) منتهی می***شد. در این دشت تنها آبادی که به چشم می***خورد باغ بسیار وسیعی بود که عمارت مختصری در جنوب آن در دو طبقه ساخته شده و به درخت***های کهنسال کاج احاطه می***شد و در تمام آن باغ اشجار میوه بسیار کاشته شده بود. قریب به ۱۰۰ سال پیش، در اواخر سلطنت ناصرالدین شاه در حدود ۱۳۰۰ هجری قمری شاهزاده جلال***الدوله فرزند ارشد سلطان مسعودمیرزاظل***السلطان آن باغ را احداث کرده بود و از این جهت به “جلالیه“ موسوم شد. این سرزمین مبارک مقدر بود که در اوائل قرن چهاردهم در عصر دودمان پهلوی آبادترین و زیباترین محلات پایتخت بلکه ایران بشود. در شمال آن سابقاً میدان معروف “جلالیه“ برای رژه سوم***اسفند برگزیده شد و اکنون پارک دلاویزی به***نام “فرح“ در آنجا ایجاد شده است. و بالاخره در همین سرزمین مبارک بود که دانشگاه تهران آفتاب وجود مسعود خود را در افق علم و دانش درخشان کرد.»
«موسیو گدار» عملیات طراحی و ساخت و ساز دانش***گاه را آغاز کرد.« آندره گدار» معمار و باستان***شناس فرانسوی بود که در اوایل دوره***ی پهلوی به ایران آمد و استخدام دولت ایران شد. او در ایران فعالیت***های بسیار داشت و پژوهش***های بسیار کرد و در شناسایی و ثبت آثار باستانی ایران تلاش بسیار نمود. او هم***چنین بنیان***گذار «دانش***کده***ی هنرهای زیبای دانش***گاه تهران» بود.
موسیو گدار نرده***گذاری و عملیات ساختمانی این بنا را آغاز کرد و در ۱۵ بهمن***ماه ۱۳۱۳ لوح یادبود تاسیس دانش***گاه با حضور مقامات دولتی در محلی که اکنون پلکان جنوبی دانش***کده پزشکی است در دل خاک به امانت گذاشته شد و سنگ اول بنای دانش***گاه تهران به دست رضا شاه نصب شد.
در حالی که هنوز کار ساخت دانش***گاه ادامه داشت مسئولان آن زمان تصمیم گرفتند که مراسم رسمی افتتحاح دانش***گاه را ۲۴ اسفندماه برگزار کنند که این کار در ساختمان دانش***کده***ی حقوق صورت گرفت. در این مراسم سید نصرالله تقوی به ریاست دانش***کده ی معقول و منقول، علی اکبر دهخدا به ریاست دانش***کده***ی حقوق و دکتر محمد حسین لقمان ادهم به ریاست دانش***کده***ی پزشکی برگزیده شدند. هم***چنین دکتر حسابی به ریاست دانش***کده***ی فنی و دکتر عیسی صدیق نیز به ریاست دانش***کده***ی ادبیات و علوم و دانش***سرای عالی منصوب شدند.
علی***اصغر حکمت از شبی که دانش***گاه متولد شد چنین می***گوید: «در یکی از شب***های فرخنده اواخر بهمن ۱۳۱۲ جلسه هیأت وزرا در حضور شاه در عمارتی که اکنون مقر کاخ ملکه پهلوی است تشکیل شده بود. سخن از آبادی تهران و عظمت ابنیه و عمارات و قصور زیبای جدید در میان آمد. مرحوم فروغی (ذکاءالملک) رئیس***الوزرا در این باب به شاهنشاه تبریک گفت دیگر وزیران نیز هریک به تحسین و تمجید زبان گشوده بودند. نوبت به بنده نگارنده رسید که به سمت کفیل وزارت معارف در آن میان حاضر بودم. گویا خداوند متعال به قلب من الهام کرد که عرض کردم در آبادی و عظمت پایتخت البته شکی نیست ولی نقصی که دارد این است که این شهر هنوز عمارت مخصوص “اونیورسیته“ (دانشگاه) ندارد و حیف است که این شهر نوین از همه بلاد بزرگ عالم از این حیث عقب باشد. شاه بعد از اندک تأملی یک کلمه گفتند “بسیار خوب آن***را بسازید“. در جلسه بعدِ هیأت وزرا در آغاز به***وزیر مالیه مرحوم علی***اکبر داور، رو نموده و فرمودند در بودجه سال آینده مبلغ ۲۵۰۰۰۰ تومان به وزارت معارف اعتبار بدهید که به مصرف ساختمان مدرسه برسانند. چند روز بعد که بودجه سال نو تدوین و تنظیم شد و به تصویب رسید وزیر مالیه اضافه براعتبار مقرر سال قبل مبلغ مزبور را جهت ساختمان مدارس در فصل مخصوص گنجانیده و قبل از نوروز ۱۳۱۳ به تصویب رسید و به*** وزارت معارف هم ابلاغ شد و من مأمور و مکلف شدم که ساختمان دانشگاه را آغاز نمایم.»
رضا شاه در حال افتتاح دانش***گاه تهران
یکی از موضوع***های مطرح***شده در آن زمان تصویب قانونی برای تاسیس دانش***گاه بود که افرادی هم***چون دکتر عیسی صدیق و دکتر محمود حسابی به هم***راهی حکمت برآمدند. این لایحه با عنوان «لایحه***ی تاسیس دانش***گاه» در نیمه***ی دوم سال ۱۳۱۲ به مجلس رفت و در خردادماه ۱۳۱۳ از تصویب نمایندگان گذشت. به موجب این «لایحه***ی تاسیس دانش***گاه»، این موسسه علمی تحت لوای شش بخش کار خود را آغاز می***کنند: ۱-علوم معقول و منقول، ۲- علوم طبیعی و ریاضی، ۳- ادبیات و فلسفه و علوم تربیتی، ۴- طب و شعب و فروع آن، ۵- حقوق و علوم سیاسی و اقتصادی و ۶- فنی که دانشکده نامیده می***شدند، فعالیت خود را آغاز می***کرد.
علی اصغر حکمت روز ۱۵ بهمن را این***گونه بیان می***کند: «مقارن با گشایش تالار تشریح به***نظر رسید که یک لوحه تاریخی از طلای خالص تهیه و در زیربنای مرکز دانشگاه دفن شود. یعنی در روز سه***شنبه پانزدهم بهمن در محلی که مرکز دانشگاه خواهد بود در زمین به***دست شاه ودیعه گذاشته شود. این پیشنهاد به عرض رسید و شاهنشاه تصویب فرمودند ولی روز سیزدهم بهمن با تلفن به این جانب ابلاغ شد لوحه طلا را تغییر داده و از فلز ساده تهیه نمائید زیرا دفن کردن مبلغی طلا در زیر خاک برخلاف اقتصاد است. این امر مبارک به فاصله ۲۴ ساعت انجام شد. آن لوحه گویا هنوز در مخزن بانک ملی موجود باشد. روز چهاردهم بهمن باران شدیدی در تهران شروع شد که تا نیمه شب اتصالاً می***بارید عصر آن ***روز این جانب از فرط نگرانی که جهت انجام تشریفات و پذیرایی از موکب شاهانه داشتم از آقای ادیب***السلطنه حسن سمیعی رئیس تشریفات دربار با تلفن استعلام کردم که این باران سیل***آسا اگر ادامه یابد آیا موکب همایونی فردا تشریف***فرمای محل دانشگاه خواهند شد یا نه؟ به فاصله ده*** دقیقه جواب رسید که فرمودند “اگر سنگ هم از آسمان ببارد خواهم آمد“ البته تکلیف معلوم بود. توکل به خداکرده آماده پذیرایی شدم. صبح سه***شنبه… موکب شاهانه نخست به تالار تشریف***فرما شده و ساختمان آن را به***دقت بازدید فرمودند… اعلیحضرت شاهنشاه پس از بازدید قسمت***های مختلف تالار تشریح نقشه تفصیلی ساختمان دانشگاه را که محل هریک از دانشکده***ها را نشان می***داد و در اتاق دفتر تالار گسترده شده بود مورد توجه قرار داده و کفیل وزارت معارف به***عرض رسانید که مطابق این نقشه تالار تشریح جزء کوچکی از دانشکده طب است که آن دانشکده خود قسمتی از دانشگاه بزرگ می***باشد که انشاءالله روزی برسد که تمام دانشگاه با فروع و شعب و منضمات تماماً ساخته شود.»
دانش***گاه تهران پیش از انقلاب اسلامی
امروز ۸۰ سال از تاسیس دانش***گاه تهران می***گذرد. انسان***های بزرگی در این دانش***گاه پرورش یافتند که منشاء خدمات بسیاری برای جامعه***ی ایران شدند. یاد و خاطره***ی همه***ی کسانی که سنگ بنای دانش***گاه را در ایران نهادند هم***واره در ذهن و ضمیر مردم ایران حفظ خواهد شد. یادشان گرامی!