April 9 - April 15 News/Discussions

alborz

Bench Warmer
Oct 18, 2002
1,445
0
#1
http://www.komitedefa.com

کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی: جمعی از زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر کرج با انتشار بیانیه ای اعلام کردند، از روز یکشنبه در اعتراض به فشار بر خانواده های زندانیان سیاسی دست به اعتصاب غذا خواهند زد.

به گزارش جرس، در این بیانیه آمده است: ما زندانیان زندان رجایی شهر در اعتراض به احضارها، بازداشتها، تهدیدات و فشارهای وارد بر خانواده های زندانیان صنفی، سیاسی و حقوق بشری و فشارها و محدودیتهای غیر قانونی و غیر انسانی تحمیل شده بر صدها زندانی سیاسی و غیرسیاسی در همبستگی با خانم محتشمی پور و همگام با سایر کنشگران صنفی، سیاسی، حقوق بشری و تمامی انسانهای آزاده و شجاعی که در داخل و خارج کشور به این طریق از ایشان اعلام حمایت مینمایند همراهی کرده و از روز یکشنبه تا زمان تغییر رفتار کارگزاران امنیتی و قضایی با زندانیان و خانواده های آنها دست به اعتصاب غذا خواهیم زد.

این بیانیه به امضای منصور اسانلو، رسول بداقی، عیسی سحر خیز، حشمت طبرزدی، مهدی محمودیان، کیوان صمیمی، رضا رفیعی، جعفر اقدمی، علی عجمی، مجید توکلی، بهروز جاوید و برخی دیگر از زندانیان زندان رجایی شهر رسیده است.
 

alborz

Bench Warmer
Oct 18, 2002
1,445
0
#2
http://irangreenvoice.com/article/2011/apr/09/12327

همسر ستوده: ماموران با فرزندان نسرین مانند اسرای جنگی برخورد می کنند
ایجاد شده در: 04/09/2011 - 15:15
۸ ماه در بازداشت موقت، اما این سخت ترین قسمت ماجرا نیست

ندای سبز آزادی: نسرین ستوده حقوقدان، وکیل دادگستری و فعال اجتماعی بیش از هشت ماه است که در یکی از سلول های بند ۲۰۹ نگهداری می شود. او وکالت پرونده***های بسیاری از فعالان حقوق بشر، فعالان حقوق زنان، ِ کودک***آزاری و کودکان در معرض اعدام و خانواده های تعدادی از کشته شدگان حوادث پس از انتخابات را برعهده داشته***است.

رضا خندان، همسر نسرین ستوده و دو فرزند خردسالش عید نوروز امسال را نیز بدون او گذراندند. بدون اینکه در تمام مدت تعطیلات نوروز بتوانند با او ملاقاتی داشته باشند. خبرنگار کلمه در مصاحبه با رضا خندان، همسر نسرین ستوده، از آخرین وضعیت این زندانی سیاسی که از حقوق اولیه یک زندانی هم محروم است جویا شده است . همچنین در این مصاحبه رضا خندان از وضعیت روحی فرزندانش به ویژه پسر سه ساله اش نیما سخن گفت. اینکه این کودک سه ساله دلتنگی، وحشت، تنهایی، کابوس***های وحشتناک و پرخاشگری همراه همیشگی اش شده. اینکه مانند اسرای جنگی با فرزندان نسرین برخورد می کنند اینکه او به خودش قبولانده که مامان نسرین دیگه نمی***آید و بابت این با همه دعوا دارد و اینکه در آخرین ملاقاتی که بچه***ها توسط ماموران پیش مادرشان می***رفتند، جیب***های نیما را گشته بودند و یک شکلات از جیب***اش درآورده بودند تا مبادا به مادرش بدهد .

به گزارش کلمه متن کامل این گفتگو به شرح ذیل است:

از آخرین وضعیت روحی و جسمی خانم ستوده بگویید آیا ایشان همچنان در بند ۲۰۹ زندان اوین نگهداری می شوند؟

وضعیت روحی***همسرم با وجود سنگین***ترین فشارهایی که مخصوصا در تعطیلات عید به او وارد شد، خوب است ولی از نظر بینایی دچار مشکلاتی شده است اما به درخواستش برای مراجعه به چشم پزشک هم اعتنایی نمی کنند.

آقای خندان ! با اینکه ماه ها از بازداشت همسرتان می گذرد اما هنوز ایشان به بند عمومی منتقل نشده اند؟ چرا ؟

بله .بازداشت همسرم وارد هشمتمین ماه***اش شده است اما هنوز در بند ۲۰۹ است.

آیا ایشان در سلول انفرادی نگهداری می شوند؟

در حال حاضر با یک زندانی دیگر نگه داری می شود ولی در روزهای پایانی سال بعد از اینکه هم سلولی اش آزاد شد، در انفرادی بود. در سال جدید هم با رفتن هم سلولی جدیدش دوباره تنها ماند که در اعتراض به این مساله مجبور به اعتصاب غدا شد و اکنون با زندانی دیگری هم سلول شده است.

خانم ستوده نوروز هم به مرخصی نیامدند برای گرفتن مرخصی برای ایشان شما چه اقدامی کرده***اید؟ یعنی می خواهم بدانم به چه مراجع قانونی مراجعه کرده اید وآنها چه پاسخی به شما داده اند ؟

من به مدت ۳ روز کامل در دادستانی حاضر شدم و یک نامه***ی کلی در مورد شرایط بازداشت و ملاقاتها و دو فرم تقاضای ملاقات حضوری دادم، با وجود اینکه دادستان در مقابل ۳۰ نفر از خانواده***ها گفت که تقاضا بدهید ملاقات حضوری می***دهیم، ولی عملا نه تنها مرخصی و ملاقات حضوری ندادند بلکه ملاقات کابینی هم در ۱۵ روز فروردین به ما داده نشد.

یعنی در ایام عید اجازه هیچ گونه ملاقاتی به فرزندان شما داده نشد و نوروز فرزندان کوچک شما نتوانستند مادرشان را ببینند ؟

حتی برای یک ثانیه هم مادرشان را ندیدند، چه به صورت حضوری و چه کابینی. حتی با وجود این که ۱۱ فروردین تعطیل رسمی نبود، درسالن ملاقات را بسته بودند و خانواده***ها ۴-۵ ساعت پشت در سالن ملاقات ماندند، و هیچ کس هم جوابمان را نداد به طور مشخص باید خدمت شما بگویم که من به عنوان همسر ایشان در نزدیک به ۸ ماه بازداشت همسرم، یک ثانیه ملاقات حضوری نداشته ام شاید این طور بگویم بهتر باشد، من اصلا نمی***دانم سالن ملاقات حضوری چه شکلی است.

چه مدت است که خانم ستوده فرزندانش را ندیده است ؟

الان بیش از بیست روز شده است، این در حالی است که ۲۰ روز قبل هم نیما که سه سال دارد به مدت شش یا هفت دقیقه مادرش را دید.

یعنی منظورتان این است که بچه ها را با ماموران زندان به نزد مادرشان می فرستند و مانع رفتن شما می شوند؟این مساله برای آنها سخت نیست؟

این مسئله سخت و آزار دهنده است این رفتار و این لحظه بدترین قسمت کل جریان بازداشت همسرم هست و بچه***ها مثل اسرای جنگی تلقی می***شوند. با این کار فقط در دل آنها فقط بذر نفرت کاشته می***شود.

نوروز امسال بدون حضور همسرتان برای شما و فرزندان تان چگونه گذشت؟

آن قدر سخت بود که نه می***شود نوشت و نه می توان بازگو کرد، اساسا هیچ کس نمی***تواند این سختی و سنگینی را حس کند.

آیا این اولین نوروزی بود که ایشان در کنار شما و فرزندان شان نبود؟

بله. اولین عید نوروزی بود که ما با عکس و خاطرات و تکیه کلام***هایش سپری کردیم ملاقات های ما آن قدر کم و همیشه از پشت دیوارهای کابین بوده که دیگر باید سعی کنیم وجود نسرین را در ذهنمان ترسیم کنیم.

آقای خندان! فرزندان تان در چه شرایطی به سر می برند آیا در سال نو و با گذشت مدت زمان طولانی از بازداشت مادرشان شرایط روحی مناسبی دارند ؟ به ویژه اینکه سال نو را هم در فضایی سخت آغاز کردند ؟

مهراوه دختر بزرگم که یازده ساله است آن قدر بزرگ منش و مغرور است که به هیچ عنوان دلتنگی***هایش را بروز نمی***دهد و این خطرناک***ترین حالت برای یک کودک است. نیما پسر سه ساله ام اما این روزها در یک نوع اوج بحران روحی است که در این مدت ندیده بودیم یا بروز نمی***داد .دلتنگی، وحشت از تنهایی، کابوس***های وحشتناک، پرخاشگری و خشم در حال تخریب روح حساس و لطیف***اش است.

او به خودش قبولانده که مامان نسرین دیگه نمی***آید و بابت این با همه دعوا دارد و تلاش ما برای متقاعد کردنش بی***نتیجه مانده است.

در آخرین ملاقاتی که بچه***ها توسط ماموران پیش مادرشان می***رفتند، جیب***های نیما را گشته بودند و یک شکلات از جیب***اش درآورده بودند تا مبادا به مادرش بدهد .

آیا وکلای خانم ستوده به تحولی در پرونده امیدوارند آنها در این باره چه اقدامی کرده اند؟

وکلای محترم پرونده که من لازم می***دانم در اینجا از همه آنها سپاسگزاری کنم، تا اینجا تمام توانشان را به کار بسته اند، ولی متاسفانه جواب مثبت نگرفته اند و در حال حاضر هیچ چشم***انداز مثبتی هم وجود ندارد چرا که حتی

اجازه نمی***دهند آنها شماره شعبه تجدید نظر کننده را بدانند، چه رسد به این که بتوانند دفاع کنند و معلوم هم نیست شعبه تجدید نظر تا چه حدی به این دفاعیات توجه کند.

خود شما چه در خواستی از مسوولان قوه قضاییه دارید ؟

فقط خواهان آزادی بی***قید و شرط همسرم هستم.
 

alborz

Bench Warmer
Oct 18, 2002
1,445
0
#3
http://irangreenvoice.com/article/2011/apr/09/12321
کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران:
زندان وکیل آباد مشهد، جهنم روی زمین است



ندای سبز آزادی - کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران طی گزارشی مقام***های جمهوری اسلامی را متهم کرد که در زندان وکیل***آباد مشهد «اعدام***های دسته***جمعی مخفیانه» انجام می***دهند و به***رغم وجود «شرایط غیرانسانی» در این زندان «هیچ اقدامی در راستای تصحیح این شرایط» نمی***کنند.

این سازمان مدافع حقوق بشر در بیانیه مطبوعاتی خود که روز جمعه منتشر شد خواستار آن شده است تا شرایط زندان ۱۳ هزار نفری وکیل***آباد و سایر زندان***های ایران در برنامه کار گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد و کمیسر عالی حقوق بشر قرار بگیرد.

در بیانیه روز جمعه کمپین بین***المللی حقوق بشر در ایران آمده ***است که مقامات قوه قضائیه ایران در پاسخ به پرسش کارمندان کمیساریای عالی حقوق بشر «انجام ۶۰ اعدام مخفی را در این زندان [وکیل***آباد مشهد] مورد تایید قرار داده***اند».

به نوشته این بیانیه، این مطلب در گزارشی که روز ۱۴ مارس توسط دبیرکل سازمان ملل در جریان اجلاس شورای حقوق بشر سازمان ملل مطرح شد درج شده ***است.

کمپین بین***المللی حقوق بشر در ایران از «گزارش***های موثقی» می***گوید که «تعداد واقعی اعدام***ها را بسیار بیشتر اعلام می***کنند و حداقل ۳۰۰ زندانی در سال ۲۰۱۰ میلادی به صورت مخفیانه در زندان وکیل***آباد مشهد اعدام شده***اند».

هادی قائمی، سخنگوی کمپین بین***المللی حقوق بشر در ایران، در بیانیه جدید این کمپین زندان وکیل***آباد را «جهنم روی زمین» توصیف کرده و می***افزاید که این زندان «جایی است که زندانیان با ازدحام بیش از حد، خطرات بهداشتی، تحقیر، و اعدام***های گروهی و مخفیانه روبه***رو هستند».

 

alborz

Bench Warmer
Oct 18, 2002
1,445
0
#4
http://irangreenvoice.com/article/2011/apr/09/12333


تهمینه میلانی کار گردان مطرح سینمای ایران، در واکنش به برخورد تبعیض***آمیز برنامه ۷، خواستار استعفای فریدون جیرانی از این برنامه شد.

پیش از این قرار بود این کار گردان سینمای ایران در برنامه ۷ حضور داشته باشد و به صورت زنده حرف***های خود را با مخاطبان تلویزیونی بزند ولی مسعود ده***نمکی شب گذشته جایگزین تهمینه میلانی شد.

تهمینه میلانی در یادداشتی که در شماره روز شنبه شرق منتشر شده، در واکنش به این اقدام برنامه ۷ خواستار استعفای جیرانی شده است.

برنامه ۷ که اجرای آن را فریدون جیرانمی برعهده دارد تا کنون با انتقادات تند کار گردانان مطرحی چون رخشان بنی***اعتماد، مسعود کیمیایی، میر باقری و… مواجه شده است.

خانم میلانی در یادداشت خود نوشته که از پیش از عید قرار بوده در اولین برنامه ۷ در سال جدید حضور داشته باشند تا اینکه یک روز پیش از پیش از تاریخ وعده داده شده، یعنی در روز پنج***شنبه ۱۸ فروردین فریدون جیرانی به او اطلاع می***دهد که مسئولان تلویزیون مسعود ده***نمکی را جایگزین او کرده***اند. من همانجا به جیرانی پاسخ دادم که دود این سیاست***های غلط هنری بی***شک به چشم همه مردم ایران به وی***ژه جامعه هنری مستقل می***رود. وقتی آقای جیرانی به من گفت بدون تمایل قلبی ایشان، نام من از برنامه حذف شده است، از ایشان خواهش کردم برای احترام به سینمای ملی استعفا دهد.

کارگردان فیلم های “دو زن” و “یکی از ما دو نفر” در بخش دیگری از یادداشت خود نوشته: جالب است همه این اتفاقها در شرایطی روی داده که ۳۵ سینما در اختیار اخراجی هاست و همه تیزرهای سینمایی و زیرنویس های تلویزیون به این فیلم اختصاص داده شده است. اما انگار این تبلیغات کافی نبوده است.
 

alborz

Bench Warmer
Oct 18, 2002
1,445
0
#5
http://www.greencorrespondents.com/2011/04/blog-post_292.html

تایید خبر ساخت قطعات سانتریفیوژ در نزدیکی کرج توسط وزیر امور خارجه


تعجب ميکنم از اين خبر چرا که اين امر محرمانه***ای نيست.وی جزئياتی در مورد هويت اين خبرنگاران، تاريخ بازديد آنها و نحوه و نتيجه چنين بازديدی ارائه نداد.

خبرنگاران سبز/سیاست:
علی***اکبر صالحی، وزير امور خارجه ايران و رييس پيشين سازمان انرژی اتمی ، امروز در يک نشست خبری که با وزير امور خارجه اروگوئه برگزار شده بود، اظهارات سخنگويان سازمان مجاهدين خلق در مورد ساخت قطعات سانتريفيوژ در کارخانه تابا، توليد ابزار برش ايران، در نزديکی کرج را تأييد کرد، ولی افزود که «اين کشف جديدی نيست و مانند اين است که چيزهايی که قبلاً بارها گفته شده را دوباره تکرار کنند.»

وزير خارجه ايران در ادامه افزود: «ما سانتريفيوژ می***سازيم و در بخش***های مختلف کشور ساخت قطعات آن در حال انجام است. کارخانه***ای هم در کرج داريم که قبلاً هم خبرنگاران از آن بازديد کرده بودند . تعجب ميکنم از اين خبر چرا که اين امر محرمانه***ای نيست.وی جزئياتی در مورد هويت اين خبرنگاران، تاريخ بازديد آنها و نحوه و نتيجه چنين بازديدی ارائه نداد.

گفته های وزير خارجه جمهوری اسلامی در حالی بيان می شود که از سال ۲۰۰۸، آژانس بين***المللی انرژی اتمی بطور مکرر از جمهوری اسلامی خواسته ***است که دسترسی کارشناسان اين سازمان را به تمام کارخانه***های توليد سانتريفيوژ در ايران ميسر سازد، اما تاکنون ناکام مانده*** است که همين مخفی کاری ها و عدم همکاری جمهوری اسلامی ايران با کارشناسان و بازرسان آژانس بين المللی انرژی اتمی، باعث تحريم های روز افزون بر کشورمان شده است.
 

alborz

Bench Warmer
Oct 18, 2002
1,445
0
#6
http://www.greencorrespondents.com/2011/04/blog-post_21.html
پاسخ یک کارشناس بازرگانی شرکت نفت به ادعای احمدی***نژاد در باره تاثیر تحریم***ها

احمدی نژاد راست می گويد که مردم عادی آنچنان متوجه اثرات تحريم***ها نشده***اند، دروغگويی او و گروهش باعث شده مردم عادی متوجه نباشند چه بلايی بر سر کشور و صنعت و اقتصاد آن خواهد آمد ولی متخصصين و شرکتهای بزرگ، خبر از اين مشکلات بزرگ دارند و حس می کنند که به زودی قطعات در داخل انبارها به اتمام خواهند رسيد و از اينده مبهم ایران نگرانند.

اختصاصی خبرنگاران سبز/ گزارش و خبر/ تحریم***ها:
آیا عوام***فريبی احمدی نژاد را پايانی هست؟ یا اين***که این عوامفريبی قرار است تا آنجا پيش رود که ایران سراسر به باتلاق ناشی از تحريمها فرو رود؟ وی در مصاحبه اخیر خود می***گوید که اگر از مردم بپرسید که آیا احساس تحریم می***کنند جواب منفی خواهید شنید.

یکی از مسئولين بازرگانی شرکت نفت که یکی از این مردم است می***گويد: وضعيت اصلا خوب نيست. سفارشات خريد قطعات از شرکتهای اروپايی و ژاپنی به طور کامل به حالت تعطيل در آمده است و استعلام***هايی که به عمل می***آيد به هيچ وجه از طرف آنها پاسخ داده نمی***شود. اين وضعيت باعث شده تا موجودی قطعات در انبارها به حداقل کاهش يافته و در موارد زيادی به صفر نزديک شده است.

به گفته این مسئول بازرگانی ادعاهای خودکفایی نیز همین قدر آلوده به دروغ و فریب است: به گفته گروهی از کارشناسان در حال حاظر قطعاتی مانند فيلترها، به راحتی در کشور ساخته می***شوند ولی ساخت قطعات مکانيکی و کارت***های الکترونيکی مربوط به ماشين آلات حساس، که برای هر ماشين تعداد آن به بيش از صد قطعه است در داخل ممکن نيست. در مورد اين قطعات اگر تکنولوژی ساخت آنها هم در داخل وجود داشته باشد، نمونه ای برای ارسال به شرکتها و ساخت آنها به روش مهندسی معکوس وجود ندارد. حتی شرکت***های کوچک اروپايی هم از ترس آمريکا هيچ همکاری با شرکت***های ايرانی نمی***کنند.

از سوی دیگر، برای خريد يک قطعه خاص، حتما بايد شماره سريال آن ماشين در سفارش***های صادره ذکر گردد تا قابل شناسايی باشد. اين شماره سريالها به راحتی مقصد ايران را نشان می***دهند و بدين خاطر دست شرکت***های فروشنده واسطه هم بسته شده است. پروژه***ها هم به حالت تعطيل در آمده و هيچ شرکتی جواب***گوی درخواست***های خريد پروژه***ای مانند توربينها، کمپرسورها، توربينهای گازی و... نيست.

احمدی نژاد راست می گويد که مردم عادی آنچنان متوجه اثرات تحريم***ها نشده***اند، دروغگويی او و گروهش باعث شده مردم عادی متوجه نباشند چه بلايی بر سر کشور و صنعت و اقتصاد آن خواهد آمد ولی متخصصين و شرکتهای بزرگ، خبر از اين مشکلات بزرگ دارند و حس می کنند که به زودی قطعات در داخل انبارها به اتمام خواهند رسيد و از اينده مبهم ایران نگرانند.
 

alborz

Bench Warmer
Oct 18, 2002
1,445
0
#7
http://takseda1385.blogspot.com/2011/04/1200.html
خریداران کاپشن و خودروی احمدی نژاد چه کسانی هستند؟ دزدانی که به یکدیگر هدیه می دهند
واقعن بامزه است. دزدی که به دزد هدیه می دهد و خودش شاه دزد است و دزدان کوچکتر او را برگزیده امام زمان هم می دانند. ماجرای فروش خودروی محمود احمدی نژاد خاطرتان هست که چه شیادی کردند و چه خبرسازیهایی که بعله خودروی آقای کودتا 2.5 میلیارد تومان فروخته شد و پولش را قرار است بدهیم به مستضعفین و بهزیستی و ....!
حالا گندش درآمده که آقای خریدار برای خودش دزدی است سرگردنه که بیا و ببین. حالا معلوم شده است که آقای خریدار 1200 میلیارد تومان به شبکه بانکی کشور بدهکار است. 1200 میلیارد تومان***!
فردا نیوز به نقل از هفته نامه 9 دی که متعلق به پاچه گیر مجلس و پاچه خوار آقای کودتا، حمید رسایی است نوشته که خریدار خودروی محمود احمدی***نژاد در حال حاضر ۳۰ درصد سهام بانک گردشگری و ۳۴ درصد بانک سامان و بخشی از سهام ایران خودروی تبریز و شرکت هواپیمایی «آتا» را در اختیار دارد. این هفته نامه نوشته که این فرد در کارخانه***های فولاد سهام دارد و قریب به ۱۲۰۰ میلیارد تومان به شبکه***های بانکی کشور بدهکار است. گفته می***شود که نامبرده جزو ۱۰ سرمایه دار بر***تر کشور است.
گفته می***شود وی با هماهنگی بقایی و کمک عبدالله گل توانسته است تا پوشش این خطوط هواپیمایی (آتا) را بگیرد. وی در کارخانه***های فولاد سهام دارد و قریب به هزار و دویست میلیارد به شبکه***های بنکی کشور بدهکار است. گفته می***شود که نامبرده جزو ۱۰ سرمایه دار بر***تر کشور است.
از سوي ديگر پیش از این نیز برخی سایت***های خبری مدعی شده بودند خریدار کاپشن احمدی***نژاد که پیشنهاد ۵۴ میلیون تومان برای این خرید را داده بود و گفتگوهایی نیز با رسانه***ها نیز درباره اقدام خیرخواهانه خود داشته، فردی است به نام «مهدی ابراهیمی***زاده» که فعالیت پررنگی در صنعت برج سازی و البته صنعت کنکور دارد.
مهدی ابراهیمی***زاده متولد شهر بن در آلمان در مراسم تحویل خودروی رییس جمهور خطاب به برنده مزایده اظهار داشت: من به عنوان یکی از دوستداران و علاقه مندان به رییس جمهور ایران خریدار خودروی شخصی وی بودم.

وی همچنین اظهار داشت: پیشنهاد ۱۵۰هزار یورویی بالغ بر ۲۲۵ میلیون تومان از طرف من برای خرید خودروی رییس جمهور بوده است.
ابراهیمی***زاده همچنین گفت: در اختیار داشتن کاپشن رییس جمهور من را برآن داشت تا با پرداخت ۵۴میلیون تومان آن را به دست بیاورم.
 

alborz

Bench Warmer
Oct 18, 2002
1,445
0
#8
I am not a fan of mojahedin, I hate the fact that they stood by when Sadam gassed our people but standing by land watching Iranian getting killed by bunch of Iraqis is simply wrong ..
بخاطر وظیفه ی انسانیتان اخبار اشرف را پوشش دهید - رای مثبت شما طرفداری از سازمان مجاهدین تلقی نمی شود
آقایون و خانم ها من دارم به عنوان شخصی که مخالف مجاهدین هستم ازتون درخواست می کنم که به وظیفه ی انسانیتان عمل کنید و این اخبار اشرف را پوشش دهید. رای شما لزوما حمایت شما از این سازمان نخواهد بود. قتل عام به هر صورتی محکوم است حتی اگر افراد تروریست باشند.باباجان اونایی که تو اشرفن اگر هم تروریست باشن اول انسانن بعدش تروریست! تروریست رو باید توی دادگاه محاکمه کرد نه اینکه به خاک و خونشون کشید
 

alborz

Bench Warmer
Oct 18, 2002
1,445
0
#9
http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2011/04/110409_l44_mesbah_iranism.shtml

Anther proof that Iran is under foreign occupation

مصباح یزدی: معرفی کنندگان مکتب ایران، خودی نیستند


مصباح یزدی با اشاره به حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری گفت: "باید سالها بگذرد تا معلوم شود خداوند چه خطری را از سر اسلام و ایران رفع کرد."

محمد تقی مصباح یزدی، از روحانیون ارشد طرفدار دولت ایران از مطرح کنندگان مکتب ایرانی به شدت انتقاد کرد.

مصباح یزدی، عضو مجلس خبرگان رهبری، کسانی را که "بی شرمانه مکتب ایران را به جای مکتب اسلام معرفی می کنند"، غیر خودی خواند.


رئیس موسسه آموزش و پژوهشی امام خمینی در جمع فرماندهان نیروی زمینی سپاه و قرارگاه خاتم الانبیاء گفت: "ای کسانی که ادعای خط امامی می کنید، امام راحل در کدام سخنرانی خود از اسلام نام نبرد و از ایران نام برد؟"

او با بیان این که در زمان حکومت سابق هم از این شعارهای ناسیونالیستی داده می شد، گفت: "پس تکلیف اسلام و انقلاب در این میان چه می شود؟"

اصولگرایان منتقد دولت در ماه های اخیر به شدت از مطرح شدن عبارت "مکتب ایرانی" توسط اسفندیار رحیم مشایی، رئیس دفتر و یکی از نزدیک ترین یاران آقای احمدی نژاد، انتقاد کرده اند.

منتقدان می گویند که هواداران دولت با تأکید بر ملی گرایی ایرانی قصد دارند که آرای مخالفان حکومت مذهبی ایران را در انتخابات آینده ریاست جمهوری، به نفع طیف خود جذب کنند.
 

Zob Ahan

Elite Member
Feb 4, 2005
17,481
2,233
#10
بعد از موسوی، بعد از کروبی؛ حکایت دارا و ندار
Posted on ۲۱ فروردین ۱۳۹۰ by مجتبی سمیع***نژاد
… و حکایت از آن***جا آغازیدن گرفت که میر و شیخ پیش***تر از رفتن به محبس که کیفیت آن بر پیروان معلوم نبود، گروهی امین را برگزیده دور از چشم بدخواهان. و مردمان آن ندانستندی و هنگامه گفتن نبود و مصلحت این اقتضا نمی***کرد. برگزیدگان در خفا زیستند و چون میر و شیخ و زوجه***شان در محبس خانگی بودند و کیفیت همچنان پوشیده بود از موافقان، برگزیدگان بیرون آمدندنی و آن***ها را نام «شورای هماهنگی راه سبز امید» بود. نام***هاشان جز دو سه تن بر موافقان معلوم نکردندی و آن دو سه تن نیز از اسرار جز آن***چه لازم بود سخن نگفتندی.

پیش آمد که مردی گریخته از بادیه و سر برآورده در بلاد کفر که رجبعلی خان مزروعی***اش نام بود، روزی در خلوتی حدیثی متواتر و آمده در کتاب***های سبز و غیر سبز نقل کردی که یاران را همه شگفت آمد و آن این بود که «شورای هماهنگی راه سبز امید توسط آقایان موسوی و کروبی در زمانی که فکر می کردند ممکن است در آینده مشکلاتی پیش بیاید تشکیل شده و اعضایش را هم انتخاب کردند. اعضای شورا که خودشان خودشان را انتخاب نکرده***اند. شورای هماهنگی راه سبز امید مشروعیت خود را از رهبران جنبش سبز می***گیرد و کسانی که آقایان موسوی و کروبی را قبول دارند باید این تصمیم آن***ها را هم قبول داشته باشند.» و همه***گان چو این سخن بشنیدند، سخت گریستند و توبه و استغفار کردند و خدای متعال از گناه******شان در گذشت.

اما جمعی اندک و نادان که شمارشان از انگشتان یک دست نیز فراتر نبود و در روزهای چون ۲۵ بهمن با مشت***های گره کرده سخن درشت سر داده بودندی، بدعت کرده و پرسیدند این انحصارطلبی پس چیست و درها چرا باز نیست. فرمود «شورای هماهنگی راه سبز امید» را سرآغاز در ایران بوده و «حق تعیین» با آن***ها است که اگر باز می***گذاشت، هر کس سر خر را کج کرده متواتر دخول کردندی. گفته شد نادانان نیز سر به زیر افکنده و عرق شرم بر چهره******شان نشست و آن***ها نیست سخت گریستند.

و چون این پیش***آمد***ها پیش***آمد همه***گان نیز شنیده و آن***ها نیز موافق شده و همه با هم گریستند و «روز گریه» یادگار از همان روزها است.

***

حکایت سخنان رجبعلی***خان مزروعی که به تازه***گی سخن***گوی حزب مطبوع***اش شده و تأیید و تکذیب هم نمی***کند که عضو شورای راه سبز امید هم هست یا نه، حکایت تنها او و دوستان وی نیست، حکایت دارایی و نداری جنبش است. بودن ایشان و دوستان***شان مصداق همان «نداری» مردان و زنانی در جمع ایرانیان است که بتوانند سطح و جایگاه رهبری را در نبود رهبران پایین نیاورده و سخنان کلان یک جنبش عظیم مردمی را به چنین سطح نازلی نرسانند.

بعد از موسوی و کروبی به عنوان رهبران جنبش سبز سطح رهبری در جنبش سبز به پایین***ترین درجه ممکن رسیده است. در واقع تشکیل یک شورای جمعی به نام «شورای هماهنگی راه سبز» امید هم مصداق همین نداری ما است. مردان و زنانی نداریم که سطح رهبری را حفظ کرده و جنبش را در سردرگمی نگاه ندارند. موسوی و کروبی با آن ماندن***شان بر پیمان و عهدی که با مردم بسته بودند، نتوانستند همه***ی گروه***ها و افراد را موافق خود نگاه دارند، چه برسد به آن***که عده***ای با تفکراتی معلوم از نوع دل بستن به اجرای «بدون تنازل قانون اساسی در دل جمهوری اسلامی» و اسامی ناشناس بخواهند رهبری جنبش را در همان سطح نگاه داشته و در همان سطح جلو ببرند.

جنبش سبز در خلال ۲۲ ماه گذشته نیز از نبود همین مردان و زنان به اندازه***ی کافی رنج می***برد و بر خلاف نظر آقای مزروعی که می***فرمایند جنبش سبز با «زندان خانگی آقایان موسوی و کروبی خیلی تفاوتی با گذشته نکرده و {نبود آنان} تاثیری بر جنبش نگذاشته است» نبود ایشان به عنوان رهبر نه تنها تاثیر گذاشته و بلکه آن را دچار درجا زدن و پس***رفت کرده است. بازداشت موسوی و کروبی «خط قرمز» جنبش سبز بود، اما همین خط قرمز به راحتی و به خاطر عدم باقی ماندن «سطح رهبری» در سطحی مطلوب به نوعی در برزخ قرار گرفته است و اگر نباشد حضور جوانان پرشور و نشاطی که بدنه***ی اصلی این جنبش هستند، دوزخ جمهوری اسلامی جنش سبز را از همین برزخ هم می***بلعد.

نگاهی به اتفاقاتی که در کشورهای خاورمیانه در چند ماهه******ی اخیر اتفاق افتاد به خوبی دارایی و نداری ما را روشن می***کند. برای مثال می***توان از مصر مثال زدو از شخصی چون «البرادعی» که با بازگشت و حضور خود و استفاده از لابی***ها یکی از مردانی بود که سطح رهبری قیام مردم مصر را در حد بسیار بالایی نگاه داشت. ما در ایران و خارج از ایران شاید تنها دو شخص را داریم که می***توانند چنین جایگاهی داشته باشند و چنین عمل کنند که رهبری جنبش سبز به چنین سطح نازلی نرسد. اولین آن سید محمد خاتمی است که هنوز وقتی سخن می***گوید خطاب به مسئولان نظام می***گوید با این کارها و رفتارها مردم «نسبت به نظام بدبین می******شوند»! و شخص دیگر شیرین عبادی است که می***توان گفت از جمله دلائلی که وی جایزه نوبل را دریافت کرده پیدا کردن چنین نقشی بوده است. اما واقعیت این است که در مورد اول {و در حال حاضر} ناامیدیم از این دارایی و چنان واکنش***هایی حکایت از نداری ما است و در مورد دوم نیز علی***رغم تمامی تلاش***ها و دوندگی***های بانوی صلح***مان آن***چنان که باید به موفقیت دست نیازیده***ایم. و باز این از نداری ما است و پایین بودن سطح رهبری که از ظرفیت***های چنین اشخاصی استفاده نشده است. (شاید تنها موردی را که بتوان مثال زد برگزاری کنفرانس مطبوعاتی با حضور شیرین عبادی بود)

عدم معرفی اعضای «شورای راه سبز امید» به دلیل «شرایط خطرناک امنیتی» بیش***تر بهانه***ای جلوه می***کند و توجیهی غیر قابل قبول. به نظر بیش***تر سطح پایین (و حتا بر اساس شنیده***ها سن کم برخی از اعضا) اعضای این شورا از نظر جایگاه و مقبولیت عمومی و داشتن وجهه*** و اندیشه***ای فراگیر دلیل این امر باشد. بیانیه***های مغشوش و سرگردم این شورا که بیش***ترین سود آن به جیب حاکمیت رفته و هزینه بازداشت و زندان خانگی چهار عزیز اول جنبش سبز را به کم***ترین حالت ممکن تقلیل داده است از دست***آوردهای شورایی است که خود را «منصوب» می***داند و برخی از اعضا و یا نزدیکان به این شورا حکایت جنبش سبز را با جامعه «صدر اسلام» اشتباه گرفته***اند که داد سخن در می***دهند که هر کس ما را قبول ندارد، موسوی و کروبی را قبول ندارد!

جنبش سبز، جنبش تکثر است، جنبشی که بر اساس وحدت و یک***دلی همه مردم ایران، در داخل خارج از کشور شکل گرفت. نمی***توان شعارهای مردم را در خیابان نادیده گرفت و آن***ها را «عده***ای» نامید که «وارد شده***اند». نمی توان جنبش را منصوب به «اصلاح***طلبان» و یا «سکولارها» دانست. نمی***توان خواست خود را خواست مردم دانست و هر چه خود فکر می***کنیم را عقیده و خواست همه***ی مردم دانست. کسی سرشماری نکرده و رفراندمی هم برگزار نشده است. سوال این است که بر طبق و خواست نظر مردم رفتار کردن و فکر کردن چه اشکالی دارد که هر کس در یک جای***گاه، ول کوچک، قرار می***گیرد، آن را نادیده می***انگارد؟

مدیار

 

alborz

Bench Warmer
Oct 18, 2002
1,445
0
#11
http://www.rahesabz.net/story/35354/

When Tajikistan and other countries in region celebrate Ferdosi IR is doing its best to sabotage our culture

کنسرت شهرام ناظری در شیراز لغو شد
جرس: کنسرت شاهنامه***خوانی، شهرام ناظری و گروه فردوسی که قرار بود در روزهای 25 و 26 فروردین در شیراز برگزار شود، به دلایل نامعلومی لغو شد.


به گزارش مهر، یکی از دست***اندرکاران کنسرت شهرام ناظری ضمن اعلام این خبر گفت: درحالی که گروه و آقای ناظری تمرینات فشرده***ای را برای اجرای کنسرت شیراز انجام داده بودند، به یکباره به ما خبر دادند که شرایط برای برگزاری کنسرت مناسب نیست و برگزاری این برنامه بهتر است به زمانی دیگر موکول شود.

وی افزود: لغو این کنسرت ضمن آنکه در برنامه***های آتی گروه و آقای ناظری اختلال ایجاد می***کند، اسباب نارضایتی مردم و مخاطبان ادب دوست شیرازی را هم به دنبال خواهد داشت.

دست اندرکارکنسرت ***شیرازگروه فردوسی افزود: ما مخالف لغو هر نوع کنسرت موسیقی هستیم،اما لغو کنسرتی که با نام شاهنامه***و فردوسی بزرگ عجین شده و تقریبا در تاریخ چند***دهه***ای موسیقی ایران نمونه و مصداقی ندارد،***اجحافی است بزرگ بر موسیقی اصیل و نیز فردوسی که حقی بزرگ در زنده***نگاه داشتن زبان فارسی و هویت ایرانی ما داشته و دارد.

بر اساس این گزارش کنسرت شاهنامه***خوانی شهرام ناظری وگروه فردوسی اواخر سال 89 در سالن میلاد به مدت چهار شب متوالی برگزار و با اقبال خوب علاقه***مندان موسیقی و ادب ایرانی روبرو شده بود.

شهرام ناظری با الهام از نغمات باستانی مناطق کردستان و کرمانشاهان و تلفیق آن با سازهای مختلف و اشعار حکیم ابوالقاسم فردوسی توانسته بود به فرمی تازه در ارائه موسیقی شاهنامه برسد.

در تیرماه سال گذشته نیز در پی حمله لباس شخصی***ها به كنسرت حسام الدین سراج و گروه بیدل كه به دعوت یك انجمن خیریه قرار بود در کرمانشاه برگزار شود، این برنامه لغو شد.

 

alborz

Bench Warmer
Oct 18, 2002
1,445
0
#12
http://www.rahesabz.net/story/35355/

وحید طلایی: بازجویان به ناحق فشار می آورند که اعتراف دروغ کنم

جرس:وحید طلایی طی نامه ای به دادستان تهران، به شرح وضعیت خود پرداخته و خواستار رسیدگی و تعیین تکلیف شده است

به گزارش رسیده به جرس، وحید طلایی عضو كمیته حقوقی ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی، حدود چهار ماه و نیم است كه در بند ٢۰٩ امنیت زندان اوین در بازداشت به سر می برد و به شدت تحت فشار روحی و جسمی برای اعتراف به "ارتباط با سازمان مجاهدین خلق" است.


متن این نامه به شرح زیر است:



جناب آقای جعفری دولت آبادی
دادستان عمومی و انقلاب تهران

با سلام و احترام؛

اینجانب وحید طلایی از تاریخ 7/9/1389 مدت چهار ماه ونیم است كه در بند 209 زندان اوین در بازداشت به سر می برم. در تاریخ 23/11/1389 بنا به درخواست بازپرس شعبه دوم بازپرسی امنیت ( مستقر در زندان اوین)، مبلغ پانصد میلیون ریال وثیقه جهت تیدیل قرار بازداشت موقت تعیین گردید كه با وجودتأمین آن توسط خانواده، آزاد نشدم. مجددا" در تاریخ 30/11/1389 برابر اعلام بازپرس مربوطه مبلغ یكصد میلیون ریال به مبلغ وثیقه اضافه شد، كه پس از تأمین مبلغ اضافی بازهم گشایشی حاصل نگردید.


آقای دادستان!
در تمام طول مدت بازداشت، تحت قشارهای شدید روحی و جسمی و برخلاف موازین شرعی و اصول متعددی از قانون اساسی نظیر: اصل بیست و دوم (مصونیت حیثیت و جان اشخاص از تعرض)، اصل بیست و سوم (ممنوعیت تفتیش عقاید)، اصل بیست و پنجم (ممنوعیت هرگونه تجسس)، اصل سی و دوم (رسیدگی سریع و قانونی به اتهامات و رعایت حقوق متهم)، اصل سی و پنجم (حق انتخاب وكیل)، اصل سی و هفتم (اصل برائت)، اصل سی و هشتم (منع شكنجه)و اصل سی و نهم (ممنوعیت حتك حرمت و حیثیت بازداشت شدگان)، به اتهاماتی واهی نظیر«ارتباط با سازمان تروریستی منافقین» مورد صدها ساعت بازجویی قرارگرفته ام. هرچند در همه مراحل این اتهام را منكر شده ام، همچنان تحت فشارم كه به این خواسته ناحق بازجویان اعتراف كنم.


آقای دادستان!
از قرار مسموع روزنامه «جوان» و سایت «جوان آنلاین» (متعلق به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) و همچنین دوهفته نامه «9 دی» مطالب كذبی را علیه اینجانب و به نقل از پرونده تشكیل شده مكررا" منتشر كرده و دیگر رسانه های همسو نیزاقدام به باز نشرآن نموده اند. جای این پرسش خالی است: در شرایطی كه اطلاعات پرونده های كیفری (به ویژه در مورد جرایم امنیتی) در مرحله بازپرسی محرمانه تلقی می گردد، بطوری كه وكیل متهم نیز حق مطالعه آن را ندارد، چگونه است كه این دو نشریه مرتبا" چنین مطالبی را كه در هیچ دادگاه صالحه اثبات نگردیده، برخلاف اصل شرعی و قانونی برائت منتشر می كنند؟


آقای دادستان!
نزدیك به هجده ماه است كه از ازدواج اینجانب می گذرد و همسر باردارم در این چند ماه با حال نامناسب جسمی و روحی همواره و با وجود ناملایمات بسیار پیگیر پرونده ام بوده است و در حال حاضر در استراحت مطلق به سر می برد. مانند هر پدری دوست دارم در زمان به دنیا آمدن دخترم در ماه اردیبهشت در كنار همسرم باشد. از جنابعالی درخواست دارم در اولین فرصت نسبت به تعیین تكلیف نهایی پرونده و آزادی ام (كه با تودیع وثیقه قانونی تعیین شده) حق مسلم خود می دانم، اقدام قانونی لازم صورت گیرد. بهتر از بنده می دانید اگر امكان ملاقات حضوری با شما را داشتم، علی رغم میل قلبی ام این نامه را منتشر نمی كردم.

وحید طلایی / زندان اوین / فروردین ماه 1390



گفتنی است که وی حدود هجده ماه است ازدواج كرده و همسر باردار ایشان که ماه آینده فارغ می شود.، به شدت دچار نگرانی و فشارهای عصبی می باشد.
 

alborz

Bench Warmer
Oct 18, 2002
1,445
0
#13
http://irangreenvoice.com/article/2011/apr/10/12362

اعتراض 1500 کارگر مجتمع پتروشیمی بندر امام ادامه دارد


ندای سبز آزادی - هزار و پانصد نفر از کارگران مجتمع پتروشيمی بندر امام امروز به اعتراض خود نسبت به اجرا نشدن مصوبه دولت مبنی بر انعقاد قرارداد مستقيم با کارگران ادامه دادند.
به گزارش ندای سبز آزادی به نقل از خبرگزاری ايلنا، اين کارگران روز گذشته نیز اقدام به برگزاری تجمع در مقابل ساختمان مرکزی مجتمع پتروشيمی بندر امام کرده بودند.

آنان خواستار آن بودند که به نقش پيمانکاری های واسطه ای پايان داده شود و مجتمع پتروشيمی با خود کارگران، قرارداد مستقيم امضا کند.

خبرگزاری ايلنا همچنین از اعتراضهای مشابه در برخی از شرکت***های منطقه ويژه اقتصادی پتروشيمی، که توسط کارگران صورت گرفته است خبر داده است. معترضان خواستار انعقاد قرارداد مستقيم با خود شده***اند.
 

alborz

Bench Warmer
Oct 18, 2002
1,445
0
#14
http://irangreenvoice.com/article/2011/apr/12/12417
اتحادیه اروپا ۳۲ مقام ايرانی را به دلیل نقض حقوق بشر تحریم کرد


ندای سبز آزادی: اتحاديه اروپا توافق کرده است که ۳۲ مقام ايرانی را به دليل نقض حقوق بشر مورد تحريم قرار دهد و علاوه بر ايجاد محدوديت در صدور ويزا برای آنها، دارايی های اين افراد در کشورهای عضو اتحاديه اروپا را مسدود کند.

ويليام هيگ، وزير امور خارجه بريتانيا، در اين زمينه گفته است که در جريان اعتراض های شمال آفريقا و خاورميانه، سرکوبگری رژيم تهران شديدتر شده است.

وی اظهار داشت: «بر اساس توافق وزیران امور خارجه ۲۷ کشور عضو اتحاديه اروپا، صدور ويزا برای ۳۲ مقام ايرانی ممنوع شده و دارايی های اين افراد نيز مسدود خواهد شد.»

آقای هيگ گفت: «اتحاديه اروپا امروز توافق کرد تا اقدام های شديدتری عليه ۳۲ نفر که به اعتقاد ما مسئول و عامل نقض حقوق بشر در ايران هستند به مرحله اجرا در آورد.»

وی به اسامی این مقام ها اشاره ای نکرد ولی پیشتر برخی گزارش ها از احتمال قرار دادن نام افراد زیر در این فهرست خبر داده بودند:

محمد علی جعفری، فرمانده سپاه، حسن فیروزآبادی، رییس ستاد کل نیروهای مسلح، علی سعیدی، نماینده ولی فقیه در سپاه، عبدالله عراقی و حسین همدانی از فرماندهان سپاه محمد رسول الله، حسین طائب، رییس سازمان اطلاعات سپاه پاسداران، محمدرضا نقدی، فرمانده بسیج، اسماعیل احمدی مقدم، فرمانده نیروی انتظامی و همچنین وزیران کشور، ارشاد، دادگستری و علوم همراه با رییس قوه قضاییه، معاون اول وی، سعید مرتضوی، دادستان پیشین تهران و چند قاضی دادگاه های انقلاب.

وزير خارجه بريتانيا، حصر رهبران مخالفان، بازداشت روزنامه نگاران و صدور احکام اعدام را از مهمترين موارد نقض حقوق بشر در ايران عنوان کرد.

وی افزود: «به نظر می رسد ايران بر اين باور است که به دليل تغييراتی که در خاورميانه در حال وقوع است، می تواند وضعيت وخيم تری را از نظر حقوق بشر بوجود آورد.»

اتحاديه اروپا در حال حاضر به دليل خودداری ايران از گفت و گو بر سر پرونده هسته ای خود، تحريم هايی عليه برنامه اتمی جمهوری اسلامی وضع کرده است.

توافق اخير اتحاديه اروپا پس از آن صورت گرفت که این اتحادیه روز دوم فروردين ماه سال جاری بر لزوم تحريم ناقضان حقوق بشر در ايران تاکيد کرد.

اسفندماه سال گذشته، شيرين عبادی، برنده ايرانی جايزه صلح نوبل، از کشورهای عضو اتحاديه اروپا خواسته بود، حساب و دارايی***های ۸۰ تن از مقام***های ايرانی را مسدود کرده و از سفر آنها به اروپا جلوگيری کنند.

همچنين ايالات متحده آمريکا از کشورهای اروپايی خواسته بود، همانند واشینگتن کسانی را که در نقض حقوق بشر در ايران دست داشته***اند، هدف تحريم***های خود قرار دهند.

آمریکا در سپتامبر سال گذشته هشت تن از مقام***های ايرانی از جمله عزيز جعفری، فرمانده سپاه پاسداران، غلامحسين محسنی اژه ای، سخنگوی قوه قضاييه، سعيد مرتضوی، دادستان سابق تهران و حسين طائب معاون اطلاعات سپاه پاسداران را که گفته می***شود در نقض حقوق بشر و به ويژه در کشتار معترضان به نتايج انتخابات رياست جمهوری سال گذشته در ايران دست داشتند، مورد تحريم قرار داد.

واشينگتن در اسفندماه گذشته، نام عباس جعفری دولت آبادی، دادستان تهران، و محمدرضا نقدی، فرمانده نيروی مقاومت بسيج را نیز به اين فهرست اضافه کرد.

وضعيت حقوق بشر در ايران طی دو سال اخير و پس از برگزاری انتخابات جنجال برانگيز رياست جمهوری در خرداد سال ۱۳۸۸ رو به وخامت گذاشته و موج سرکوب فعالان مدنی، معترضان به عملکرد رهبران جمهوری اسلامی ايران، دانشجويان، روزنامه نگاران و اقليت های دينی تشديد شده است.

بان گی مون، دبير کل سازمان ملل، ۲۴ اسفندماه در گزارشی اعلام کرد که ايران سرکوب مخالفان را شدت بخشيده، و بر ميزان اعدام زندانيان سياسی و نوجوانان مجرم و قاچاقچيان مواد مخدر افزوده است.

در واکنش به وضعيت «وخيم» حقوق بشر در ايران، شورای حقوق بشر سازمان ملل در نشست چهارم فرودين ماه خود در ژنو با تعيين يک گزارشگر ويژه برای ايران موافقت کرد.

کشورهای غربی و آمريکا از اين تصميم شورای حقوق بشر استقبال کردند ولی ايران اين اقدام را «ناموجه و سياسی» خواند و اعلام کرد که با گزارشگر سازمان ملل همکاری نمی کند.

منبع: رادیو فردا
 

alborz

Bench Warmer
Oct 18, 2002
1,445
0
#15
http://irangreenvoice.com/article/2011/apr/11/12392
جنگ قدرت میان کودتاگران بالا می گیرد
سایت حامی دولت کودتا: برادر حسین، ظهور نزدیک نباشد سقوط شما نزدیک است

جنگ قدرت میان کودتاگران بالا می گیرد

ندای سبز آزادی - در ادامه منازعات سیاسی میان کودتاگران برای تصاحب سهم بیشتری از قدرت سایت دولت یار از حامیان محمود احمدی نژاد خطاب به شریعتمداری نوشت: " برادر حسین، ظهور نزدیک نباشد سقوط شما نزدیک است. "

به گزارش ندای سبز آزادی ، در همین رابطه سایت دولت یار که از اصلی ترین سایتهای حامی دولت کودتا محسوب می شود در مطلبی ضمن انتقاد شدید از حسین شریعتمداری نوشته است: " در این میان "جناب اقای شریعتمداری" که همیشه از پشت پرده همه روابط و اتفاقات جهان هستی آگاه است! در این مورد نیز به واکاوی این مستند (البته تنها قسمت مربوط به شعب ابن صالح خواندن احمدی نژاد) پرداخته و آن را حربه انتخاباتی برای جریان طرفدار احمدی نژاد معرفی کرده است ! "
 

alborz

Bench Warmer
Oct 18, 2002
1,445
0
#16
http://www.kaleme.com/1390/01/23/klm-54858/
انتقال بهاره هدایت و مهدیه گلرو به سلول انفرادی


چکیده : بهاره هدایت و مهدیه گلرو، دو فعال دانشجویی زندانی در بند متادون زندان اوین که زمستان سال 88 بازداشت شدند، از روز شنبه به سلول انفرادی منتقل شده...

بهاره هدایت و مهدیه گلرو دو فعال دانشجویی به سلول انفرادی منتقل شده اند.

به گزارش کلمه، این دو فعال دانشجویی زندانی در بند متادون زندان اوین که زمستان سال ۸۸ بازداشت شدند، از روز شنبه به سلول انفرادی منتقل شده اند.

بر اساس گزارش ها، مسئولان زندان و دادستانی هیچ دلیلی برای این اقدام غیر منتظره ارائه نداده اند.

بهاره هدایت و مهدیه گلرو سه شنبه گذشته پس از چهار ماه که از هرگونه ملاقات و تماس تلفنی محروم بودند موفق شدند خانواده های خود را ملاقات کنند.

همچنین در حالی که مسوولین قوه قضائیه اعلام کردند که هیچ زندانی وجود ندارد که دو نوروز پیاپی به مرخصی نرفته باشد، این دو دانشجوی زندانی در دوسال گذشته نیز از حق مرخصی برخوردار نبوده اند.

بهاره هدایت سخنگوی دفتر تحکیم وحدت تابستان سال گذشته به ۹ سال و نیم و مهدیه گلرو فعال حوزه دانشجویی محروم از تحصیل به ۲ سال حبس تعزیری محکوم شده اند
 

alborz

Bench Warmer
Oct 18, 2002
1,445
0
#17
http://www.greencorrespondents.com/2011/04/blog-post_2310.html

پاسخ پر از احساس هیلا صدیقی به پیام مهدی خزعلی با عنوان «من و تو باید راز این مزرعه را فاش کنیم


هرسکوتی که نشان ترس نيست . قلمی که از نوشتن حق بازماند شکسته باد اما گفتن و نوشتن و در بوق و کرنا کردن آنچه در دو سال گذشته برمن گذشت تحقيرم می کند و هرچقدر هم خبرساز باشد افتخاری ندارد که در واقع شرمنده همه آنهايی هستم که مصيبت های بسيار کشيده اند و هزينه های بسيار داده اند .


خبرنگاران سبز/جامعه/فرهنگ و هنر:
چندی قبل دکتر مهدی خزعلی در وب سايت خود طی يادداشتی از شجاعت هيلا صديقی و همراهی وی به عنوان زبان جامعه، تقدير و تشکر کرد و از او خواست با وجود خطرات بسيار، مهر سکوت خود را خود باز کند چرا که راز اين مزرعه رامن و تو و امثال ما بايد فاش کنيم. طی اين مدت رسانه های فارسی زبان در شبکه های برون مرزی با ايجاد شايعه از دستگيری هيلا صديقی دختر سبر ايران خبر داده اند و هر روز يک صفحه جديد در بزرگترين شبکه اجتماعی جهان( فيسبوک) با نام هيلا صديقی ايجاد ميشود که که متاسفانه اخباری به دورغ به منتشر ميکنند.

به همين دليل هيلا صديقی پس از اينکه بنا بر مصالحی تصميم به سخن نداشت، تصميم گرفت برای ملتهب نشدن فضای جامعه توضيحاتی در مورد اين اتفاقات و يادداشت دکتر خزعلی دهد .هيلا طی يادداشت خود آورده است:

به قلم آنچه خدا داد به نامش سوگند و به انديشه که هرگز ننشيند دربند

جناب آقای دکتر مهدی خزعلی

راز اين مزرعه سکوت همان مردمی ست که رشد و بلوغ سياسی خود را در ۲۵ خرداد ۸۸ برای دنيا به نمايش گذاشتند. راز اين مزرعه همان سکوتی ست که پيام آور فرهنگ صلح و اتحاد نسلی بود که خشونت ، جنگ طلبی و افراط را راهکار رسيدن به اهدافش نمی دانست. نسلی که بر خلاف برخی از حاکمان از تاريخ درس عبرت گرفته است و راه خطا را دوباره تجربه نمی کند. اين نسل پيش از آنکه سکوتش را بشکند و مشت هايش را بالا ببرد و هرکس ساز خود را بزند ، می انديشد ، می بيند و می شناسد.

راز اين مزرعه تجربه های تاريخی سرزمينی ست که امروز، ما را به اينجا کشانيده است .

سالهای نوجوانی ام به اين می انديشيدم که جدای تمام صعودها و سقوط های فرهنگی در طول دوران مختلف ، سرزمينی با چنين تاريخ کهن و باستانی که شکوه ،*** قدرت و تمدن ، ره آورد بسياری از قرن های آن بوده ، پهنه ای که در آن اقوام و قبيله های مختلف ، عشيره و باديه نشين و کشاورز همه در همسايگی هم آشيانه می کردند و در يک کلام ، همزيستی فرهنگ مشترک مردمان آن بوده است ، کجای تاريخ پايش سر خورد که باور به همزيستی را از کف داد ؟*** کجای راه بوديم که مسالمت ها ، حرمت ها و ريش سفيدی ها از قصه زندگی ما حذف شد ؟*** که ميراث شوم نسل ما بدبينی شد و کينه و دشمنی ، که منش ما شد خط کشی و سرکشی؟ کجای روزگار شکافی به اين عمق ميان نسل های گذشته افتاد که ما را هم به دسته بندی و مقابله ترغيب کرد ؟*** که اگر سهم دين از جهاد ، سهم فرهنگ از اتحاد و سهم علم از زندگی اجتماعی هنوز به جای خود مانده باشد ، کدام قدرت بر همه اينها غالب شد که ما را در مقابل هم به صف کشيد ؟

تاريخ را که ورق زدم به انقلاب ۵۷ رسيدم . جايی که گروه ها و احزاب مختلف دست به دست هم دادند و زنجيری از اتحاد بافتند تا انقلابی بر پا کنند و همراه شدند تا روز پيروزی ... فردای پيروزی اما دسته ها و گروه ها از هم جدا شدند و خط کشی ها آغاز شد . رقابت جای اتحاد را گرفت و تعصب و تنگ نظری به خانواده ها رخنه کرد .برادر به جان برادر افتاد و همسايه با همسايه دشمن شد . تعصب بر ايدئولو***ژی های مختلف جای سياست ورزی و وطن پرستی را گرفت و مردم را در مقابل هم صف آرايی کرد .آنچه در آن روزهای بحرانی بعد از انقلاب ، بر مردم گذشت نتيجه اش بی اعتمادی و بدبينی شد که هزينه هايش گريبان نسل ما را گرفت

ما فرزندان همان نسلی هستيم که باور دارد من حقم و مخالف من باطل ... خودی و غير خودی ، هم جنس و غير همجنس ، هم خط و مخالف شد سرفصل ارتباطات اجتماعی ما از همان کودکی ، از مدرسه تا دانشگاه ، تا محله تا شهر ...


آقای دکتر خزعلی

اگر ما شنيده ابم و خوانده ايم ، شما اما به چشم خود ديده ايد برادرانی را که تعصبات بر ابدئولوژی های حزب مطبوعشان را برهمه چيز ارجعيت دادند و با هم مقابله کردند و به جان هم افتادند و برادرکشی کردند . حالا فرزندان همان برادرها بزرگ شده اند و با ميراثی از جنس کينه و بدبينی و با سرگذشتی مملو از هزينه های سنگين و غير قابل جبران در کنار هم زندگی می کنند و می خواهند رسم خونخواهی پدران را ريشه کن کنند .

شايد به همين خاطر بود که هيچ گاه آرزوی براندازی و انقلاب در سر نداشتيم . چرا که اصل براندازی ايده آل ما نبود . چرا که نمی خواستيم اين چينی بند زده را دوباره بشکنيم و ميراثی از جنس پدران و مادرانمان برای فرزندانمان به جا بگذاريم . دوباره خط کشی دوباره صف آرايی دوباره قدرت طلبی ، دشمنی ، جنگ ... دوباره و دوباره رفتن اين راه آرزوی ما نبود . ما فرهنگ سازی و اصلاحات را ( اصلاحات به معنای واقعی کلمه نه به معنای حزبی و قشری نگری ) انتخاب کرديم تا راهی آرام و سازنده را برای آبادی ايران طی کنيم . مبادا شکاف دوباره ، اينبار ايرانمان را ايرانستان کند و تماميت ارضيمان را تهديد ...

مايی که امروز متهم می شويم ، محکوم می شويم ، باتوم می خوريم ، زندان می رويم و فتنه گر ناميده می شويم همان هايی هستيم که افتخار يک انتخابات چهل ميليونی را دودستی تقديم حکومت کرده ايم . همان هايی هستيم که بهترين سالهای جوانی و نوجوانيمان را فدای ناملايمتی ها و پستی و بلندی های سخت ترين روزهای اين برهه از تاريخ سرزمينمان کرده ايم تا فردايی آباد را برای سرزمينمان به ارمغان آوريم و شکوه و عظمت باستانی اين مرز و بوم را دوباره به مام وطن تقديم کنيم . گرچه سالها به جرم اصلاح طلبی هم از سوی حاکميت و هم از سوی مخالفان حکومت طرد شديم اما از پا ننشستيم ...

از پا ننشستيم تا شعار «زنده باد مخالف من » بخش بزرگی از نسل ما را بيدار کرد و ريشه محکمی شد برای رشد فرهنگ صلح و آشتی و روح تازه ای بخشيد به کالبد مرده ما ... و زنجيره تازه ای شد برای پيوند ما که سياست را برای زندگی می خواستيم نه زندگی را برای سياست...

ما ياد گرفتيم اگرچه تفاوت ميان وطن پرستی و حزبی نگری بسيار است اما منافع مشترک جمعی می تواند دو سر اين زنجيره را چنان به هم وصل کند که اتحاد و آشتی مردم را در مسير آبادی ايران به ارمغان آورد . درست مانند انتخابات خرداد ۸۸ که منافع مشترک ، حتی شناسنامه های سفيد را هم تا پای صندوق های رأی کشانيد و ربان سبز سنبلی شد برای دست به دست دادن اقشار مختلفی که شايد تا پيش ازآن در صف يکديگر قرار نمی گرفتند . سبز، يک ايدوئولوژی نبود و پيامی جز آشتی و اتحاد نداشت . سبز، بهاری بود که در زمستان بی اعتمادی روييد و بسياری از خط کشی ها و شکاف ها را از ميان مردم برداشت . سبز بلوغ مردمی بود که به جای نشان دادن دندان تيز به هم لبخند زدند و حضور يکديگر را باور کردند ...

آنچه بعد از انتخابات ۸۸ مردم را به خيابان کشانيد و رنگ خون برزمين جاری کرد نه برنامه از پيش تعيين شده سبزها که واکنشی بود در برابر بازی بد حريف که تا اينجا رسيد.

مگر نه اينکه همان هايی که با حکم تفتيش منزل به سراغ شاعری می روند که جرمی جز نوشتن حقايقی که بر سرزمينش گذشت ندارد و روزها و هفته های متوالی بازجويی اش می کنند از سوی ديگر از خبرنگاری که به دستور مستقيم رئيس جمهور يک کشور از آنجا اخراج می شود قهرمان ميسازند و رجز می خوانند که در غرب آزادی ببان نيست ؟ بگذاريد نشان دهيم که ما بر خلاف آنها به اين شيوه و با اين فرهنگ رشد نمی کنيم . اگرچه در دنيای امروز ، تبليغ ، مثبت و منفی ندارد ، اما برای ما تحريم شدن ، هو شدن ، مورد حمله و اعتراض بيانيه ها و جنبش های مختلف قرار گرفتن و غيره و غيره وسيله ای برای کسب شهرت و خودنمايی نيست .

جناب آقای دکتر خزعلی

هر سکوتی که نشان ترس نيست . قلمی که از نوشتن حق بازماند شکسته باد اما گفتن و نوشتن و در بوق و کرنا کردن آنچه در دو سال گذشته برمن گذشت تحقيرم می کند و هرچقدر هم خبرساز باشد افتخاری ندارد که در واقع شرمنده همه آنهايی هستم که مصيبت های بسيار کشيده اند و هزينه های بسيار داده اند . حالا که هوای دودآلود اين شهر را تنفس ميکنم و هر روز صبح سر از روی بالش خود برميدارم و در چشمان خانواده ام می نگرم و حالا که چه من با شم و چه نباشم شعرهايم هستند و به گوش مردم ميرسند ديگر حرفی برای گفتن ندارم در برابر آنهايی که برای هميشه رفتند و يا ماهها در حبس مانده اند و بسياری هنوز هم گمنامند... بر من هرچه گذشت باشد به پای تمام آرمان ها و باورهايم که همانا داشتن سرزمينی ست که در آن آشتی و صلح و زندگی مسالمت آميز باشد و دموکراسی و عدالت . آزادی حق ماست و آبادی شايسته ميهن .

و در آخر به قول حافظ:

همتم بدرقه راه کن ای طاير قدس

که درازست ره مقصد و من نوسفرم

هيلا صديقی
 

alborz

Bench Warmer
Oct 18, 2002
1,445
0
#18
http://irangreenvoice.com/article/2011/apr/12/12419

پنج ناو ناتو وارد آب***های خلیج فارس شدند


به گزارش منابع بین المللی، پنج فروند از کشتی های جنگی سازمان پیمان آتلانتیک شمالی ( ناتو) دیروز دوشنبه وارد خلیج فارس شده و در سواحل دوبی پهلو گرفتند.

به گزارش خبرگزاری فرانسه، هدف از اعزام این ناوها به خلیج فارس که به موجب اجرای عملیاتی با نام "دریاهای دوستی" وارد منطقه شده اند "تحکیم مناسبات ناتو با کشورهای عرب حوزه خلیج فارس" اعلام شده است.

این کشتی های جنگی که در اصل "مین روب" هستند بر اساس "معاهده همکاری های استانبول" که در سال ٢۰۰۴ امضا شد به خلیج فارس وارد شده و قرار است در سواحل بحرین و کویت پهلو بگیرند.

بر اساس این گزارش، هدف از انجام عملیات دریاهای دوستی، افزایش سطح همکاریهای نظامی میان کشورهایی است که معاهده همکاری های استانبول را امضا کرده اند.

در همین رابطه ستوان «جیامپیرو سانا» از نیروی دریایی ایتالیا گفت: این عملیات یک فرصت ویژه برای انجام مذاکرات نظامی به منظور دستیابی به فهم بیشتر از توان یکدیگر و افزایش همکاریهاست.

ستوان «اناستازیوس سولاس» از نیرو دریایی یونان نیز گفت: برنامه ریزی برای انجام این عملیات پیش از آغاز انقلاب کشورهای عربی که از تونس آغاز شد برنامه ریزی شده بود.

این کشتی های جنگی سفر خود را برای رسیدن به خلیج فارس از تاریخ ٢٢ ژانویه آغاز کرده و پس از گذر از کانال سوئز و دریای سرخ به خلیج فارس رسیده اند.

این کشتی ها حامل نظامیانی از کشورهای ایتالیا، اسپانیا، یونان و آلمان هستند که قرار است چند تمرین نظامی نیز با نیروی دریای امارات داشته باشند.
 

alborz

Bench Warmer
Oct 18, 2002
1,445
0
#19
Its a fucking joke; justice IR style = rape and murder are allowed but swearing puts you in jail

http://www.greencorrespondents.com/2011/04/blog-post_9812.html
سعید تاجیک فرد فحاش به فائزه هاشمی بازداشت شد


دادستان کل کشور گفت فردی که به فائزه هاشمی فحاشی کرده بود بازداشت شد و پرونده ای در این باره بر علیه وی تشکیل شده است.

خبرنگاران سبز/جامعه/از دیگررسانه ها:
خبرآنلاين گزارش داده است که دادستان کل کشور فردی که به فائزه هاشمی فحاشی کرده بود را بازداشت کرده است و پرونده ای در اين باره بر عليه اين لباس شخصی فحاش،تشکيل شده است.

محسنی اژه ای افزود: "برخی از مقامات امنيتی نيز به دنبال ساير متهمانی هستند که به صورت خودسر امنيت اخلاقی جامعه را تحت تاثير قرار می دهند.اواخر سال گذشته انتشار فیلم فحاشی به فائزه هاشمی، فرزند رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام باعث واکنش***های فراوانی در میان جامعه و نخبه گان شد. وزیر اطلاعات نیز از ارسال پرونده اشخاص خودسر به قوه قضائیه خبر داده بود.
 

alborz

Bench Warmer
Oct 18, 2002
1,445
0
#20
سومین روز اعتصاب غدای مجید توکلی و دیگر یاران سبزمان در زندان رجایی شهر


سه روز از آغاز اعتصاب غذای مجید توکلی و دیگر زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر ، می گذرد.
چندی پیش این قهرمانان میهن ، با انتشار بیانیه***ای به وضعیت زندانیان و فشار بر خانواده زندانیان اعتراض کرده و با فخرالسادات محتشمی***پور دیگر زندانی سیاسی و اعتصاب غذای ایشان، اعلام همبستگی کرده بودند.

علاوه بر مجید توکلی ،از جمله دیگر عزیزانی که از روز یک***شنبه ۲۱ فروردین ۱۳۹۰، اعتصاب غذا خود را شروع کرده***اند می***توان از کیوان صمیمی، منصور اسانلو، عیسی سحرخیز، رسول بداقی، حشمت طبرزدی، مهدی محمودیان، رضا رفیعی، جعفر اقدمی، علی عجمی، بهروز جاوید نام برد.

در بخشی از بیانیه زندانیان زندان رجایی***شهر که پیشتر منتشر شده بود،آمده بود، «همگام با سایر کنشگران صنفی، سیاسی، حقوق***بشری و تمامی انسان***های آزاده و شجاعی که در داخل و خارج کشور از فخرالسادات محتشمی***پور اعلام حمایت می***نمایند، همراهی کرده و از روز یکشنبه تا زمان تغییر رفتار کارگزاران امنیتی و قضایی با زندانیان و خانواده***های آن***ها دست به اعتصاب غذا خواهیم زد.»
مهدی سحرخیز، فرزند عیسی سحرخیز از امضا کنندگان بیاانیه اخیر هم در گفت***و***گو با دویچه وله به «اجرایی شدن قرارهای قبلی زندانیان سیاسی برای اعتصاب غذا» اشاره کرده و درباره احتمال پذیرفتن خواست زندانیان توسط زندانبانان می***گوید: «موضوع قبول کردن با قبول نکردن اعتصاب غذا توسط زندانبانان نیست. موضوع همیاری با دیگر زندانیان است»
متاسفانه ،تاکنون مسوولان زندان از هرگونه توجه به خواسته های زندانیان و رسیدگی پزشکی به آنها خودداری کرده اند.



اکنون وظیفه ی تک تک ماست که این نقض آشکار حقوق اسرای در بندمان، را به تمام ایران و جهان برسانیم




.