Feb 21-24 News/Discussions

Feb 7, 2004
13,568
0
#1
فیلم هایی از درگیری مردم با نیروهای امنیتی

• یکشنبه اول اسفند تهران





[video=youtube;6o9vPZV_ydw]http://www.youtube.com/watch?v=6o9vPZV_ydw[/video]

[video=youtube;KDKniJhGcVs]http://www.youtube.com/watch?v=KDKniJhGcVs[/video]

the two clips not from today was removed
 
Last edited:
Feb 7, 2004
13,568
0
#2
انتقال صدها بازداشت شده به پلیس امنیت خیابان شریعتی و مقر فاتب


نیروهای امنیتی و دولتی امروز در تهران صدها شهروند معترض را که قصد راهپیمایی و تجمع را داشتند به صورت فله ای بازداشت و به بازداشتگاه های مختلف منتقل کرده اند.

یک منبع مطلع از تهران که پدرش جزو بازداشت شدگان استو به «رهانا» سامانه خبری «خانه حقوق بشر ایران» گفت: «پدرم امروز جزو بازداشت شدگان بوده است و مطلع شدیم که در «پلیس امنیت» واقع در خیابان شریعتی منتقل شده است، وقتی به آن جا مراجعه کردیم با انبوه بازداشت شدگان و خانواده هایی مواجه شدیم که برای اطلاع از وضیعت عزیزان شان به آن جا آمده بودند.»

این منبع که نخواست نامش فاش شود گفت: «تعداد بازداشتی ها بسیار زیاد بود به طور که می توان گفت بالغ بر چند صد نفر در آن جا نگهداری می شدند.»

همچنین «مقر فاتب» معروف به «پلیس پیشگیری» در خیابان کارگر در حوالی میدان انقلاب نیز از دیگر اماکنی است که بسیاری از بازداشت شدگان به آن جا منتقل شده و در این محل نگهداری می شوند.

امروز یکم اسفند ماه قرار بود در تهران و سایر شهرهای ایران مراسم هفت صانع ژاله و محمد مختاری برگزار شود، اما حضور گسترده نیروهای امنیتی مانع برگزاری هر گونه تجمعی شد. این نیروها به صورت گذشته اقدام به بازداشت بی دلیل و با خشونت شهروندان کردند.
 
Feb 7, 2004
13,568
0
#3
بازداشت ۱۵۰ تن از شهروندان معترض در رشت یکم اسفند

خبرگزاری هرانا - گزارش ها از رشت حاکی از آن است که قریب به ۱۵۰ تن از شهروندان معترض توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند.

به گزارش بامداد خبر، هم زمان با راهپیمایی های پراکندهٔ مردم معترض در تهران، کردستان، شیراز، اصفهان و مشهد، صد ها نفر از شهروندان گیلانی نیز در خیابان های مرکزی شهر رشت حاضر شدند اما با حکومت نظامی اعلام نشده از سوی نیروهای سرکوب گر مواجه گردیدند.

از حدود ساعت دو بعدازظهر امروز (یکشنبه اول اسفند) نیروهای نظامی، بسیج و امنیتی در رشت با اشغال خیابان مطهری منتهی به میدان صیغلان و ضرب وشتم مردم، از هرگونه شکل گیری تجمع اعتراضی و سردادن شعار جلوگیری کردند.

یک شاهد عینی با اشاره به حضور چشم گیر نیروهای لباس شخصی در میان مردم، گفت که صد موتورسوار مجهز به انواع سلاح های سرد و گرم با خشونت تمام مانع جمع شدن چهار نفر در کنار هم در طول خیابان مطهری می شدند و تنها در یکی از معدود دفعاتی که جمعی پنجاه نفره از معترضان در مقابل مجتمع تجاری رضا گرد هم آمدند با محاصره و ضرب***وشتم، آنان را دستگیر و سوار بر ون های ویژه به مکانی نامعلوم منتقل کردند.

این شاهد عینی همچنین از شناسایی و دستگیری نزدیک به ۱۵۰ نفر از شرکت***کنندگان در تجمعات اعتراضی روز ۲۵ بهمن در سطح شهر رشت خبر داد و با اشاره به فیلم***برداری از معترضان در روز یکشنبه، احتمال داد که تعداد بیشتری ظرف روزهای آینده دستگیر شوند.

گفتنی است در جریان راهپیمایی***های اعتراضی امروز نیروهای سرکوب***گر در تهران و شهرستان***ها با هرگونه تجمع به شدت برخورد کردند و برخی ناظران شدت خشونت***های امروز را بسیار بیشتر از روز دوشنبه ۲۵ بهمن توصیف نموده***اند.
 
Feb 7, 2004
13,568
0
#5
مهدی خزعلی: اول اسفند، تهران یک پادگان بزرگ نظامی بود

«درخیابان پاستور، نزدیک منزل آقای میرحسین موسوی ۱۰ ماشین ضد شورش مستقر بودند و تظاهرات امروز تظاهرات نیروهای ضد شورش بود.» دکتر مهدی خزعلی در گفت و گو با دویچه وله، مشاهدات خود از وضعیت تهران در یک اسفند را شرح می دهد.


دکتر مهدی خزعلی، نویسنده و تحلیل گر مسائل سیاسی، امروز یک شنبه اول اسفند "دور مفصلی" در خیایان های تهران زده است. او در گفت و گو با دویچه وله، از حضور «۱۰ ماشین ضدشورش» در خیابان پاستور، اطراف منزل میرحسین موسوی خبر می دهد و اضافه می کند: «تهران امروز یک شنبه، اول اسفند ۱۳۸۹ به یک پادگان نظامی تبدیل شده بود. مثل ۲۵ بهمن نبود. این بار نیروهای گارد، کاملا تجهیز شده آمده بودند. گشتی در بلوار کشاورز، خیابان ولیعصر، میدان انقلاب، میدان آزادی زدم. همه جا مملو از نیروهای گارد بود. در خیابان کارگر به بسیجی هایی که در پیاده رو دسته جمعی با کلاه های ضد شورش و باتوم حرکت می کردند، گفتم، "مثل این که بنا بوده جنبش سبز راهپیمایی کند، شما راهپیمایی می کنید". در بلوار کشاورز جوان دانشجویی که از دانشگاه تهران بیرون آمده را گرفتند و او را جلوی چشم ما بد جوری زدند. من فکر می کنم تظاهرات امروز تظاهرات نیروهای ضدشورش بود.»

این تحلیل گر مسائل سیاسی در ادامه می گوید: «در همان مسیر متعرض ما هم شدند، با این که در ماشین بودیم. ماشین را نگه داشتند و گفتند شما فیلمبرداری می کردید. گفتم نه ما فیلمبرداری نمی کردیم. کاملاً فضا امنیتی بود. پیاده روها پر از جمعیتی بود که در خیابان انقلاب به سمت آزادی حرکت می کردند و مشخص هم بود که نیروهای امنیتی در بین جمعیت حرکت می کنند و نظارت خیلی شدیدی داشتند. پایین تر هم درخیابان پاستور، نزدیک منزل آقای میرحسین موسوی ۱۰ ماشین ضد شورش مستقر بود.»
مأمور انتظامی: این رفتار بسیجی ها در ذهن مردم می ماند

آقای خزعلی درباره دیگر مشاهدات خود از وضعیت یک اسفند در تهران می افزاید: «امروز یک مامور نیروی انتظامی پیش من درد دل می کرد. او گله می کرد و می گفت بسیجی ها وارد اتوبوسی شدند که ۲۰۰ سرنشین داشت. به زور زن و بچه را پایین ریختند تا یکنفر را دستگیر کنند. با چوب رفته بودند داخل اتوبوس. این رفتارها در خاطره ی مردم می ماند. اگر واقعاً براین باورند که تعداد مخالفین و منتقدین به تعبیر کیهان فقظ ۵۰ نفر هستند، نیازی نیست این جمعیت عظیم را به عنوان نیروهای ضدشورش و سرکوبگر به خیابان ها بیاورند. من فکر می کنم تظاهرات امروز (۱ اسفند ۱۳۸۹)، تظاهرات نیروهای ضدشورش بود. البته حضور مردم در خیابان ها خیلی زیاد بود. مردم در پیاده روها حرکت می کردند و برای این که درگیری نشود شعار نمی دادند.»

مهدی خزعلی درباره کندی سرعت اینترنت در روزهای اخیر به دویچه وله می گوید: «از دیروز تا حالا سایت خودمان را هم نمی توانیم باز کنیم. به قدری سرعت اینترنت را پایین آورده اند که امکان باز کردن سایت های فیلترنشده هم نیست. از دو سال پیش گفتند، "فتنه" تمام شد، من فتنه را همین کسانی می دانم که سرکوب می کنند.»

آقای خزعلی از "اتمام حجت" خود با مقامات حکومت خبر می دهد و خطاب به آنها می گوید: «من با شما اتمام حجت می کنم و شرط می بندم. شرط می بندم اگر شما به معترضین مجوز راهپیمایی بدهید، در تهران ۱۰ میلیون نفر به خیابان می آیند. حالا شما می گویید جمعیت تهران این قدر نیست. همان طور که "ماشالله"، شما برای راهپیمایی هایتان از تمام شهرها آدم می آورید، ما نمی آوریم و اتوبوس هم نمی فرستیم. خود مردم می آیند. از تمام شهرهای اطراف می آیند. نگویید تهران ۱۰ میلیون جمعیت ندارد. نخیر، مطئمن باشید خیابان های تهران با ۱۰ میلیون معترض آرام و با سکوت پر خواهد شد. ما حاضریم مدیریت کنیم تا "خدای نکرده" کسی آزرده نشود. فقط شما دخالت نکنید.»

حسین کرمانی
تحریریه: داود خدابخش

برای شنیدن گفت وگو با مهدی خزعلی به فایل صوتی پایین رجوع کنید

http://www.dw-world.de/popups/popup...e_audio_struct_9997_contentId_6444932,00.html
 
Feb 7, 2004
13,568
0
#6
وحشیانه زدند، مردم نگریختند


فرشته قاضی


f.ghazi@roozonline.com


مردم ایران روز گذشته در هفتمین روز جان باختن صانع ژاله و محمد مختاری به خیابان ها آمدند وبا دادن شعار مرگ بر دیکتاتور، خواستار سرنگونی سیدعلی خامنه ای شدند. آنها شعار میدادند: "اسفند دونه دونه، سیدعلی سرنگونه".

معترضان به انتخابات مخدوش 22 خرداد دیروز در حالی در تهران به خیابان ها آمدند که براساس گزارش خبرنگاران "روز" تهران به شهری نظامی تبدیل شده بود و به گفته خبرنگاران و شاهدان عینی، نیروهای سپاه پاسداران، گارد ویژه ، بسیج و لباس شخصی ها با آرایش جنگی در سطح شهر حضور داشتند و از شکل گیری هسته اصلی تجمع جلوگیری میکردند.

دو فیلمی که از وضعیت دیروز تهران در سطح اینترنت منتشر شده، نیروهای لباس شخصی را نشان میدهد که در خیابان ها و پیاده روها حضور دارند.

اما با این حال مردم تهران که شب قبل "پیامک هایی" مشکوک مبنی بر لغو تجمع دریافت کرده بودند به خیابان ها آمدند تا هم حمایت خود را از رهبران جنبش سبز که در حصر خانگی به سر می برند اعلام کنند هم یاد دو جان باخته تجمعات 25 بهمن را گرامی دارند.پیامک هایی که با نام "شورای هماهنگی راه سبز امید" برای مردم ارسال شده اما اردشیر امیر ارجمند، مشاور میرحسین موسوی با تکذیب آنها اعلام کرده بود تجمع در هر شرایطی برگزار می شود.

درگیری با نیروهای نظامی

براساس گزارش خبرنگاران "روز" تهران دیروز شاهد درگیری های مردم معترض و نیروهای نظامی بود.

یک شاهد عینی به "روز" می گوید: من ساعت 4 در پارک وی بودم. بسیجی ها با باتوم فلزی در پیاده روها در حرکت بودند و موتور سوارها در خیابان مانور می دادند. مردم که به سمت ونک در حرکت بودند، مدام از سوی نیروهای بسیج و لباس شخصی متفرق و به خیابان ها و کوچه های فرعی اطراف رانده می شدند اما باز جمع می شدند و به مسیر خود ادامه میدادند.

این شاهد عینی می افزاید: پایین باشگاه وزارت کار که نرده های صدا و سیما شروع می شود، دیگر نمی شد جلو برویم. گویا از اینکه به سمت صدا و سیما برویم می ترسیدند و تمام تلاششان این بود که مردم به آن سمت نروند. اما نتوانستند جمعیت را کنترل و متفرق کنند. مردم هم شعار میدادند "اسفند دونه دونه سید علی سرنگونه" نیروهای یگان ویژه دور تا دور مقابل نرده های صدا و سیما ایستاده بودند و یکباره لباس شخصی ها به جمعیت حمله کردند و گاز اشک آور زدند. همان جا چند نفر را دیدم که بازداشت شدند.

به گفته این شاهد عینی برای پراکنده کردن مردم از گاز فلفل نیز استفاده شده است. او میگوید: روبروی باشگاه خبرنگاران جوان به شدت مردم را با باتوم های فلزی مورد ضرب و شتم قرار دادند؛ خیلی وحشیانه می زدند. زن و مرد را می زدند. باور کنید صحنه های ضرب و شتم فلسطینی ها توسط اسرائیلی ها برایمان زنده شد؛ از ان هم بدتر می زدند. من دیگر گریه ام گرفته بود. خیلی صحنه بدی بود اما مردم فرار نمی کردند و تلاش میکردند راهی برای ادامه راهپیمایی پیدا کنند.

یک شاهد عینی دیگر که در میرداماد حضور داشته به "روز" می گوید: از داخل دانشگاه خواجه نصیر از مردم فیلم می گرفتند. ما هم تا دیدیم فیلم می گیرند محکم تر شعار میدادیم "یا حسین، میرحسین" و "مبارک ، بن علی، نوبتته سید علی". تا اینکه صدای تیراندازی آمد؛ با بوی خیلی بد، مثل ماهی مانده وگندیده. نمیدانم بوی چه بود. اما یکباره دیدیم مردم از بالای ونک به سمت ما می دوند و بعد همه داد میزدند یکی را کشتند، یکی را کشتند، نمیدانم قضیه چی بود؛ فرصتی هم برای سئوال کردن از کسی نبود چون همه را می زدند. خیلی ها را بازداشت کردند. من به زحمت توانستم جدا شوم و به خانه برگردم.

تمام طول مسیر خیابان ولیعصر دیروز پر از نیروهای نظامی بود. پیش از این مجتبی واحدی، مشاور مهدی کروبی مسیر راهیپیمایی روز یک اسفند را خیابان ولیعصر اعلام کرده بود.

اما خبرنگاران "روز" گزارش داده اند که میادین اصلی شهر از جمله صادقیه، میدان انقلاب، آزادی، تهران پارس، هفت حوض و 7 تیر مملو از نیروهای نظامی بوده است.

برخی وب سایت ها از کشته شدن یک نفر در میدان 7 تیر خبر داده اند. یک شاهد عینی در تهران به "روز" می گوید: سمت خیابان نجات الهی بودیم که صدای تیراندازی آمد؛ مردمی که از سمت میدان می امدند گفتند یک نفر را با تیر زده اند اما کسی نمیدانست آن فرد چه شده است.

با اینحال صفرعلي براتلو، سرپرست معاونت امنيتي انتظامي استانداري تهران در مصاحبه با خبرگزاری فارس کشته شدن یک شهروند در تهران را تکذیب کرده است.

آرامش مردم و عصبانیت نیروهای نظامی

مردمی که دیروز در خیابان های تهران حضور یافتند و شعار سرنگونی رهبر جمهوری اسلامی را سر دادند به گفته خبرنگاران و شاهدان عینی از اقشار مختلف جامعه بودند.

یک شاهد عینی به "روز" می گوید: مردم به هم می گفتند گویا 30 خرداد باز تکرار شده بعد از 25 خرداد و اکنون بعد از 25 اسفند. دقیقا هم مثل همان 30 خرداد سال گذشته و حتی بیشتر از آن روز نیرو آورده بودند. نگذاشتند هسته اصلی شکل بگیرد اما مردم بودند؛ حضور داشتند، شعار دادند. کتک خوردند ولی بودند و این خیلی به همه ما روحیه میداد که باز در کنار هم بودیم. با اینکه نگذاشتند مردم به هم بپیوندند اما مردم حتی روحیه طنز خود را داشتند و با خنده می گفتند می بینید مرده ایم این همه نیرو آورده اند؟ زنده بودیم چه میکردند؟

یک روزنامه نگار در تهران می گوید: با آن حجم نیروی حکومتی، خیلی برای من جالب بود که مردم آرامش خوبی داشتند انگار میدانند چه میکنند. خیلی آرام بودند.

او می افزاید: از همه قشری بودند. مردم خود من یک قاضی دادگستری را دیدم که کارت شناسایی اش را هم نشان ما داد و رو به مردم گفت ما همه با هم هستیم. یک سرهنگ ارتشی و دو نفر سپاهی را هم دیدم. یکی از این سپاهی ها را می شناختم؛ در دفتر دایی ام دیده بودم. رفتم جلو و گفتم شما اینجا چه میکنید؟ گفت تنها نیستیم با یکی دیگر از همکاران با مردم هستیم.

بازداشت فائزه هاشمی

فائزه هاشمی، نماینده سابق مجلس و دختر هاشمی رفسنجانی از بازداشت شدگان روز گذشته بود. یک شاهد عینی که شاهد بازداشت خانم هاشمی بوده به "روز" می گوید: خانم هاشمی را در خیابان ولیعصر نرسیده به مطهری بازداشت کردند. حدود 20 تا 30 نفر لباس شخصی بودند. خیلی خشن بودند و سریع خانم هاشمی را سوار ون کردند. حدود سه ساعتی این ون همان جا بود. فریاد می زدند که تو لیدر منافقان هستی و آشوب را رهبری می کنی و ....

خبرگزاری دولتی ایرنا عکس هایی از فائزه هاشمی در درون ون را منتشر کرده و خبرگزاری فارس مدعی شده است که« فائزه هاشمی در حال ليدري، شعار دادن و تحريك مردم» دستگير شده بود.

خانم هاشمی پس از سه ساعت آزاد شد.

آرایش جنگی سپاه در خیابان های تهران

خبرنگاران "روز" گزارش داده اند: نيروي انتظاي و يگان ويژه در خيابان هاي اصلي مثل وليعصر و انقلاب و آزادي بودند. در ميادين اصلي هم شهر كاملا تقسيم شده بود. سپاه با لباسهاي لجني روشن آمده بودند با جليقه فسفري رنگ كه آرم سپاه پاسداران به قدري بزرگ بر روي آنها دوخته شده بود كه كامل به مردم نشان دهد كه از سپاه هستند.

به گفته خبرنگاران "روز" نیروهای سپاه بيشتر در خيابان هاي فرعي و كوچه ها طوری ارايش گرفته بودند كه در صورت بروز تظاهرات و درگيري از پشت سر مردم را غافلگير كنند و همچنين مانع جمع شدن مردم در خيابان ها و كوچه هاي اطراف شوند. لباس شخصي ها هم سوار بر موتور مدام در خيابان ها مانور مي دادند و تعدادی از آنها با پرچم در خيابان حركت مي كردند و شعارهايي به نفع حزب الله مي دادند.
بیشتر موتورها بيشتر پلاك نداشتند و هر ماشيني بوق ميزد پلاكش را مي كندند و مي بردند.

یک روزنامه نگار در تهران که در تجمعات دیروز حضور داشت به "روز" می گوید: تحرك ماموران يگان ويژه خيلي تحریك آميز بود. با موتورهای پرشی و غول پيكر با تجهيزات كامل وارد پياده رو مي شدند و مردم را بي جهت مي زدند. انگار جوري كه از سكوتي كه حاكم شده بود ناراضي بودند و دنبال بهانه براي سركوب بودند. بعد سر چهارراه ها لباس شخصي ها موتورهايشان را نگاه مي داشتند و مردم داخل پياده رو را زير نظر داشتند و هر جوانی مي ديدند جلويش را مي گرفتند و موبايلش را چك مي كردند و كارت شناسايي مي خواستند.

این روزنامه نگار می افزاید: من در تمام تجمعات و درگيري ها بوده ام اما تا كنون تركيب اينچنيني نديده بودم. سپاه ارايش جنگي گرفته بود، كاملا جنگي. خودش را براي يك نبرد خياباني تمام عيار آماده كرده بود. جوري استقرار پيدا كرده بودند كه واقعا خلائي براي ايجاد هسته هاي اعتراضي نگذاشته بودند.

فرهاد رجبعلی، خبرنگار عکاس در تهران در این زمینه در صفحه فیس بوک خود نوشته است: امروز سپاه به تمام معني كلمه قدرت نمايي كرد و از صبح حدود ساعت 11 هر چه نيرو داشت، به همراه نيروهاي بسيج در خيابان هاي تهران مستقر كرد. آرايش نيروهاي سپاه و بسيج فوق العاده حساب شده بود. تمام راه هاي فرار و تجمع را بسته بودند. كاملا از قبل برنامه ريزي و طراحي شده بود.

به گفته او "بيشتر نيروهاي سپاه و بسيج در خيابان هاي فرعي و كوچه ها مستقر بودند و منتظر سركوب مردم بودند. تمام خيابان هاي اصلي و ميادين در دست نيروهاي يگان ويژه بود و خيابان هاي اطراف كاملا در كنترل نيروهاي سپاه و بسيج بود كه همگي لباس فرم و متحدالشكل داشتند. اما نيروهاي لباس شخصي به صورت بسيار چشمگير سوار بر موتورسيكلت در سطح شهر تهران در حال گشت زني بودند".

گزارشات حاکیست در دیگر نقاط کشور از جمله اصفهان نیز تجمعات اعتراضی بر پاو با برخورد شدید نیروهای نظامی رو به رو شده است.
 
Jan 23, 2003
3,619
0
#9
حامد نور محمدی دانشجوی دانشجوی خرم آبادی ترم ۴ رشته زیست شناسی دانشگاه شیراز روز گذشته در جریان تجمع های پراکنده در شهر شیراز کشته شد.
به گزارش رهانا سامانه ی خبری «خانه حقوق بشر ایران» وی روز گذشته در حالی که در یکی از خیابان های شهر شیراز که تجمعی برای گرامی داشت یاد کشته شده گان روز ۲۵ بهمن ماه برگزار شده بود، کشته شد.
شاهدان عینی گفته اند که وی از پل روگذر حد فاصل میدان دانشجو و میدان نمازی توسط ماموران امنیتی به پایین پرت شده و پس از برخورد ماشین در سطح خیابان پایین (خیابان ساحلی) جان خود را از دست داده است.
 

mowj

National Team Player
May 14, 2005
4,739
0
#10
بودجه ای که در جیب جا می گیرد، بودجه شفافی نیست!



دکتر احمد علوی- استاد دانشگاه سوئد


دوشنبه ۲ اسفند ۱۳۸۹
احمدی نژاد با تقریبا دوماه تاخیر و البته تخلف از همان قانونی که احترام به آن را قسم خورده است- بودجه ای را تحویل مجلس داد که بقول خودش در جیب و لابد جیب خودش جا می گیرد. او در برخورد با پرسش برخی از نمایندگان که مبلغ بودجه را پرسید بودند به مزاح گفت به مبلغش چه کار دارید!! و سپس به نمایندگان گفت: این لایحه یک بودجه چند صفحه ای است که انشالله با تصویب این بودجه عالی و مترقی و سازنده عید نوروز را با خانواده هایتان خواهید گذراند!!. اگاهان فن بودجه بندی می دانند که توصیف یک بودجه با این صفات یعنی چند صفحه ای بودن، عالی و سازنده بودن بهره ای از مبانی پذیرفته شده بودجه نویسی. در پاسخ به این خواست احمدی نژاد ندارد. رئیس مجلس رژیم یعنی لاریجانی هم در هنگام ارائه بودجه از نمایندگان خواست تا ارفاقی نموده و در زمانی کوتاه تر از آنچه در آییننامه مجلس آمده لایحه بودجه ۹۰ را بررسی کنند، اما توکلی درخواست لاریجانی را فراقانونی و غیر ممکن خواند. لاریجانی نیز به ناچار و نهایتا ضمن تایید سخنان توکلی و با گفتن این مطلب که بررسی لایحه بودجه حدود ۴۵ روز زمان می برد، از نمایندگان خواست که با سرعت بیشتری قانون بودجه را تصویب نمایند. ارائه قانون بودجه به مجلس با ارسال گزارش محرمانه دیوان محاسبات از تفریغ بودجه سال گذشته همزمان شده است. هر چند بر اساس آییننامه داخلی مجلس، گزارشات دیوان محاسبات باید انتشار عمومی بیابد، اما این گزارش با مهر محرمانه به مجلس آمد تا نمایندگان از انتشار آن، خودداری کنند. به نظر می رسد که علت محرمانه تخلف گسترده دولت از قانون بودجه پیشین و برخی از حسابسازی ها و آمارپردازیهای است که دولت ید طولائی در آن دارد. محرمانه بودن گزارش عملکرد یا به اصطلاح تفریغ بودجه و درخواست لاریجانی برای سهل گیری در هنگام تصویب بودجه البته بی ارتباط با حمایت خامنه ای از احمدی نژاد در شرایط پرتنش فعلی نیست. بودجه امسال در شرایطی تدوین و ارائه می شود که نه تنها جامعه ایران بلکه بسیاری از کشورهای خاورمیانه در التهاب دمکراسی خواهی قرار داشته و پاسخگو شدن دولت ها به یکی از مطالبات مردم این بخش از جهان تبدیل شده است. تظاهرات مردم تهران و چند شهر دیگر نیز نشان داد که جنبش مردم ایران نه تنها متوقف نشده بلکه گسترده تر شده است. احمدی نژاد اما با ترفند همیشگی زدن نعل وارونه مدعی شد که بودجه سال ۹۰ را در شرایطی تقدیم مجلس می شود که کشور و انقلاب در شرایط بسیار مناسب و آمادهای قرار دارد!! ادعائی که وضعیت فعلی اقتصادی و سیاسی جهان حتی در مورد کشورهای با ثبات نیز محل تردید است چه برسد به ایران. وی فضای عمومی کشور را فضای امید و نشاط برای پیگیری آرمانهای انقلاب خواند که همبستگی بی نظیری نیز در آن حاکم است!! این درحالی است که شکاف عمودی و افقی میان سران حاکمیت و بدنه آن به ریزش دامنه داری در حاکمیت انجامیده است. از عجایب روزگار یکی هم همین دیرکرد ارائه بودجه و ضرورت تصویب بودجه یک دوازدهم در فضایی است که با امید و نشاط توصیف می شود. از نظر اقتصادی هم اوضاع دولت مناسب نیست. دولت هنوز پس از گذشت یکسال حاضر نیست آمار اشتغال و بیکاری، رشد اقتصادی، ذخایر ارزی و سایر متغیرهای مهم اقتصادی را منتشر کند. کار شناسان اقتصادی بطور کلی چند شرط را برای یک بودجه مطلوب و موثر لازم می دانند: نخست اینکه یک بودجه می بایست جامع باشد یعنی همه هزینه ها و درآمد ها را به جزئیات در بر گیرد تا شفاف و قابل نظارت باشد. دوم آنکه بودجه می بایست دارای توازن باشد و کسری نداشته باشد چه در غیر این صورت اجرائی نخواهد بود یا حتی اگر به مدد تزریق نقدینگی بدون پشتوانه اجرائی شود بر شعله تورم خواهد دمید. سوم آنکه تکیه گاه آن بر درآمدهای درون زائی باشد که به رونق و رشد بیانجامد. رویه دولت در سالهای اخیر اما همواره برعکس این بوده است چون دولت با انحلال سازمان برنامه و بودجه، کاستن از ردیف های بودجه، آمارسازی یا خودداری از گزارش اوضاع اقتصادی و روانه کردن نقدینگی به بازار و همچنین تزریق بی رویه درامدهای نفتی بر نابسامانی بودجه ای و مالی افزوده است. در تایید این مطلب حسن سبحانی نماینده سابق مجلس رژیم طی نوشته ای تحت عنوان به هم ریختگی نظام مالی – بودجه ای کشور به سران حکومت هشدار داد. او از جمله بر این باور است: «لزوم داشتن سرعت در کار، به تدریج به حاکمیت نوعی انعطاف پذیری در میزان و اندازه ارقام و اقلام درآمدی و هزینه ای در بودجه بینجامد. یعنی تصویب کنندگان بودجه بپذیرند که مثلا به دلیل ضیق وقت، تشخیص میزان درآمد یا اندازه هزینه و چگونگی تخصیص های ژله ای و با درصدهای تغییر بسیار بالا در اموری که دولت تشخیص می دهد به عهده مسئولان دولتی باشد و پیامد چنین تصمیماتی آن باشد که دستگاه رسیدگی کننده و حسابرسی کننده بودجه یعنی دیوان محاسبات کشور، اصولا نداند که منابع درآمدی یا هزینه های هر دستگاه چقدر است که بتواند آن ها را حسابرسی کند». جمله ای مسنوب به ارسطو است که گفته بود: سیاست صورت و اما اقتصاد ماده روابط اجتماعی است. بر همین منوال سیاست مالی-بودجه ای دولت آنسوی سکه ناپاسخگوئی و قانون گریزی آن است.

 

alborz

Bench Warmer
Oct 18, 2002
1,445
0
#11
http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2011/02/110221_l08_karoubi_house_arrest_under_attack.shtml
حمله شبانه به منزل کروبی با پرتاب نارنجک صوتی
مهدی کروبی

گزارش ها از ایران از حمله نیروهای لباس شخصی به منزل مهدی کروبی و پرتاب چند بمب صوتی به داخل ساختمان حکایت دارد

سایت سحام نیوز، نزدیک به مهدی کروبی از مخالفان دولت ایران گزارش داده که در ساعات اولیه بامداد دوشنبه، دوم اسفندماه عده ای از نیروهای لباس شخصی با تجمع در مقابل منزل آقای کروبی و سردادن شعار، اقدام به شکستن شیشه ها و پرتاب نارنجک صوتی به داخل ساختمان کرده اند.

سایت سحام نیوز، تعداد این افراد حدود سی نفر برآورد کرده و نوشته که حضور آنها در مقابل منزل مهدی کروبی "با هماهنگی مامورین حصر وزارت اطلاعات" و بدون دخالت و حتی حضور نیروی انتظامی صورت گرفته است.

در بخشی از این گزارش آمده است: "شرایط در منطقه آنچنان ملتهب بود که مردم ساکن خیابان اطراف با وحشت از خانه ها خارج شدند و تا ساعت ها در خیابان ماندند. به گفته یکی از شاهدان عینی مردم منطقه به رفتارهای غیر انسانی اوباش در نیمه های شب اعتراض کردند و در مقابل، نیروهای حکومتی با فحاشی به تهدید آنان پرداختند".

مهدی کروبی از سیزده روز پیش و در پی فراخوان برای حضور مردم در تجمع بیست و پنجم بهمن ماه برای اعلام حمایت از حرکت انقلابی مردم مصر و تونس در حصر خانگی قرار گرفته است و حتی فرزندان او امکان ملاقات و رفت و آمد به منزل پدرشان را ندارند.

طی چند روز اخیر چندین بار سایت های نزدیک به معترضان از شکل گیری چنین تجمع هایی در مقابل منزل مهدی کروبی خبر داده اند.

در این قطعنامه با صراحت گفته شد منتظر فرمان نهایی ایشان (آیت الله خامنه ای) برای بریدن سر کروبی و همسرش از سوی رهبری هستند و آویزان کردن آنها در میادین شهر.

بخشی از گزارش سایت سحام نیوز

مجتبی واحدی، مشاور مهدی کروبی چند روز پیش در گفتگو با بی بی سی فارسی گفت که آقای کروبی از همسایه ها و اهالی محل به دلیل 'شعارهای رکیک لات***های حکومت' عذرخواهی کرده است.

سحام نیوز همچنین در پایان این گزارش آورده که تجمع کنندگان در مقابل منزل آقای کروبی نامه ای را قرائت کرده اند که بر اساس آن این اقدامات بخشی از "حکم جهاد" آیت الله خامنه ای اعلام شده است. این گزارش می افزاید: "در این قطعنامه با صراحت گفته شد منتظر فرمان نهایی ایشان (آیت الله خامنه ای) برای بریدن سر کروبی و همسرش از سوی رهبری هستند و آویزان کردن آنها در میادین شهر".

اقدامات این گروه از هواداران حکومت در روزهای گذشته واکنش بخشی از همسایه های آقای کروبی را هم در پی داشت تا جایی که چند روز پیش عده ای از آنها در نامه ای به وزیر کشور نوشته بودند: "ساعاتی که ما برای رفتن در سرکار آماده می شویم این شب زنده داران بعد از هتاکی های خود برای استراحت محل را ترک می کنند و از همه بدتر حضور چند زن با ظاهری زننده در پوشش اسلامی به عنوان شارژر و موتور محرکه لباس شخصی های حاضر است که چهره منطقه را به شدت خراب کرده است. تردد افرادی که بعد از پایان مراسم و برای برقرای ارتباط با زنان حاضر در سه بامداد به این منطقه می آیند موجب ناراحتی مضاعف ساکنین این منطقه شده است".

مهدی کروبی در نامه سرگشاده ای که اخیرا به رییس قوه قضاییه نوشته است خواهان محاکمه در دادگاهی علنی شده که طی آن بتواند حقایق را آشکار کند.

در روزهای اخیر بسیاری از نیروهای نزدیک به حکومت خواهان محاکمه و حتی اعدام آقایان کروبی و موسوی شده بودند.
 
Oct 18, 2002
14,471
5
Antelope Valley,California
#12
تحلیلگر روزنامه لبنانی "النهار" : دیوار ترس در ایران شکسته است

دویچه وله : علی حماده، تحلیلگر روزنامه لبنانی "النهار"، به دویچه وله می***گوید: «جنبش سبز به انتفاضه ایرانی تبدیل شده که با هر اتفاقی شعله***ور می***شود.» ممنوعیت پوشش رسانه***ای حوادث ایران، بازتاب گسترده***ای در رسانه***های منطقه داشته است.

«جوانان ایرانی به نقطه***ای رسیده***اند که دیگر نمی***توانند با حکومت کنونی، تفاهم و تعامل داشته باشند و دیوار ترس در ایران شکسته است.» این پاسخ "علی حماده"، تحلیلگر روزنامه "النهار" لبنان است وقتی "دویچه وله" نظر او را درباره تظاهرات ۲۰ فوریه (۱ اسفند) در تهران جویا می***شود.

وی معتقد است که حکومت ولایت فقیه که روزگاری "میراث امامان معصوم شیعه" خوانده می***شد، اینک نزد نسل جدید ایران، حکومتی دنیوی است که با توسل به انواع سرکوب***ها زنده مانده است.

حماده جنبش سبز را "انتفاضه ایرانی" توصیف می***کند؛ به گفته وی، «ابتدا همه چیز از اعتراض به بازی با انتخابات شروع شد، اما با اصرار حکومت ایران بر نشنیدن اعتراضات مردم کار به جایی رسید که اکنون با هر جرقه و اتفاقی، انتفاضه ایرانی شعله***ور می***شود».

ین تحلیلگر و روزنامه***نگار لبنانی می***گوید: «حکومت ایران اعتراض مردمش را به نقطه***ای رسانده است که در هر یک از این دو فرض سقوط می***کند: یا به آنها اجازه می***دهد به اعتراضات خود ادامه دهند که در این صورت اعتراض***ها چنان مهارناپذیر شده است که به سقوط صورت کنونی نظام کشیده خواهد شد؛ یا تظاهرات را همچنان سرکوب می***کند که باز هم خواسته***های ناکام در نقطه***ای متراکم و منفجر می***شوند و نظام سقوط خواهد کرد.»

به باور علی حماده، ایران امروز بیش از همیشه در برابر تهدید خارجی آسیب***پذیر است و تحریک مردم با وعده دستیابی به انرژی هسته***ای دیگر نمی***تواند عامل وحدت***بخش برای ایرانیان در مقابل خارج باشد.

حماده این احتمال را دور نمی***داند که «ایران در پایان این راه بی***بازگشت، دست به تحریک منطقه***ای بزند و با فروافتادن در جنگی خودخواسته بخواهد همه صداهای داخل را خفه کند؛ اما ممکن است با چنین تصمیمی خود و همه دنباله***های منطقه***ای خود مانند حزب الله لبنان را به کام نیستی برد».

وی تأکید می***کند که «جنبش سبز در صورت موفقیت، می***تواند از چنین فاجعه***ای برای آینده ایران جلوگیری کند».
 

mowj

National Team Player
May 14, 2005
4,739
0
#13
فرومايگی در رژيم ولائی حد و مرز ندارد.



http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2011/02/110221_l08_karoubi_house_arrest_under_attack.shtml
حمله شبانه به منزل کروبی با پرتاب نارنجک صوتی
مهدی کروبی

گزارش ها از ایران از حمله نیروهای لباس شخصی به منزل مهدی کروبی و پرتاب چند بمب صوتی به داخل ساختمان حکایت دارد

سایت سحام نیوز، نزدیک به مهدی کروبی از مخالفان دولت ایران گزارش داده که در ساعات اولیه بامداد دوشنبه، دوم اسفندماه عده ای از نیروهای لباس شخصی با تجمع در مقابل منزل آقای کروبی و سردادن شعار، اقدام به شکستن شیشه ها و پرتاب نارنجک صوتی به داخل ساختمان کرده اند.

سایت سحام نیوز، تعداد این افراد حدود سی نفر برآورد کرده و نوشته که حضور آنها در مقابل منزل مهدی کروبی "با هماهنگی مامورین حصر وزارت اطلاعات" و بدون دخالت و حتی حضور نیروی انتظامی صورت گرفته است.
.
 
Oct 18, 2002
14,471
5
Antelope Valley,California
#14
http://www.pyknet.net/1389/01esfand/02/page/33Tote,e.php



48 ساعت پس از انتشار یک گزارش دریافتی در پیک نت
طشت توطئه بیت رهبری
بسرعت از بام ایران، فرو افتاد





کمتر از 48 ساعت، پس از انتشار گزارش دریافتی پیک نت در باره توطئه جدید بیت رهبری برای راه انداختن چند انفجار و ترور در تهران و سپس آغاز یک سلسله اعدام های سیاسی، خبرگزاری کودتا "فارس" این سناریو را برای روز یکشنبه اول اسفند (دیروز) کلید زد و متعاقب آن، بسرعت سایت خبری سحام نیوز منعکس کننده اخبار و نظرات حزب اعتماد ملی و شخص مهدی کروبی، این توطئه "فارس" را افشاء کرد.

سحام نیوز با استناد به آنچه خبرگزاری فارس منتشر کرده بود نوشت:

«خبرگزاری فارس وابسته به سپاه پاسداران طی ساعات گذشته با انتشار چند خبر به نقل از خبرنگار سیاسی خود و سپس از زبان شیخ جعفر شجونی، عضو جامعه روحانیت تهران، از سناریوی بخشی از حاکمیت برای تجمع امروز(دیروز) پرده برداشت.

خبرگزاری فارس در خبری با عنوان “مقابله مسلحانه با نظام، تصمیم امروز منافقین در برگزاری تجمعات” نوشت: ” برخي تيم***هاي جديد منافقين در روزهاي گذشته وارد كشور شده و تصميم*** دارند در صورت هرگونه تجمع احتمالي به منظور كشته******سازي و با هدف ايجاد جو آشوب و خشونت، تعدادي از هموطنانمان را به شهادت برسانند. ”..

بدیهی است که هر آنکس که به اندازه دانه ارزنی از انصاف و عقل بهره برده باشد می داند که به راستی پشت این تزویرها و دروغگویی ها و فتنه های هولناک چه دستهای هدایتگری است. تزویری که دامنه اش از رای دزدی تا شهید دزدی را در برمیگرید. شاید اگر در عصر ارتباطات نمی زیسیتم چنین اخبار و شایعاتی میتوانست عده ای بی خبر را بفریبد و یا تردیدی در دل میهن دوستان به وجود آورد. اما انتشار اسناد و روایی ها کهریزک، انتشار فیلم زیرگرفتن مردم توسط خودروی نیروهای انتظامی انهم در روز عاشورا، انتشار فیلم شلیک تیر مستقیم و حتی به رگبار بستن مردم، انتشار فیلم تخریب اموال عمومی مردم توسط کسانی که رسما لباس نیروهیا نظامی را به تن کرده اند نشان دهنده این موضوع ست که عده ای اوباش در لباس نیروهای نظامی و امنیت و.. کشور درآمده اند و رسانه های تزویر را نیز به ناف خود بسته اند...»

توطئه در داخل کشور محدود نماند و از بعد از ظهر دوشنبه دستهای دراز امنیتی جمهوری اسلامی در فیس بوک، زمینه چینی آنچه خبرگزاری فارس نوشت و پیک نت افشاء کرده بود را آغاز کردند.
در این بخش از توطئه مدح " ضرورت جنگ مسلحانه برای نابودی رژیم ضد بشری" با این باصطلاح رهنمودها که ادامه توطئه بیت رهبری و خبر خبرگزاری فارس بود آغاز شد.
«گروه های پنج نفره که شامل یک سرگروه بوده تا زمان عملیات حق دیدن وشناسای یکدیگر را نداشته و تنها می توانند در حوزه وظایف وجهت بالابردن تجارب وتوان نظامی خود باهم در تماس اینترنتی باشند . پیکره نظامی شامل دسته 5 نفری وهر 4 دسته تشکیل یک گروهان و هر 4 گروهان یک گردان را شامل می گردد . گروه رزم - گروه شناسایی – گروه عملیات وغیرو ...»
نکته جالب فعال شدن همان دارو دسته ای که عمدتا در سوئد مستقرند و دمشان به دم سعید امامی در تهران وصل بود و فاجعه کنفرانس برلین را آفریدند، در همین ارتباط است. اگر آن روز به آنها گفته بودند لخت شوید و در وسط سالن برقصید، این بار دستور از تهران صادر شده که طرز درست کردن کوکتل مولوتف را روی فیس بوک بنویسید و تبلیغ کنید!
درباره این افراد و وبلاگ هائی که در جهت توطئه بیت رهبری در سوئد فعال شده اند، در آینده بیشتر خواهیم نوشت.
متاسفانه برخی وبسایت هائی که احساس همبستگی با جنبش سبز می کنند و نگران حوادث خونین اند، بجای افشای توطئه های حکومت ( از آن دست که پیک نت نوشت و سحام نیوز فاش ساخت) در لباس دلسوزی، به مردم و جنبش توصیه می کنند که دچار چپ روی و ماجراجوئی نشوند! توصیه ای که در شرایط کنونی و با توجه به آنچه که بعنوان توطئه بیت رهبری در بالا به آن اشاره شد، عملا آب به آسیاب توطئه گران ریختن است. چرا، که خود در لباس خیرخواهی جنبش سبز مطلبی را می نویسند و توصیه می کنند که می تواند دستمایه توطئه گران شود، تا فردا بگویند "خودشان هم نوشته و هشدار داده بودند!"







1- گزارش پیک نت اینجا



2- خبر خبرگزاری فارس اینجا



3- گزارش کامل سحام نیوز اینجا


 

Zob Ahan

Elite Member
Feb 4, 2005
17,481
2,233
#15
Monday
Feb212011
Iran Feature: My Funny Valentine's Day...at a Protest (Persian Umpire)
Monday, February 21, 2011 at 7:52AM | Scott Lucas in EA Iran, Middle East and Iran
Just before he set out for Sunday's 1 Esfand demonstration, the Iranian blogger Persian Umpire wrote about his experiences in the 25 Bahman protest in Tehran on 14 February:

Although they do occupy a portion of your imagination in the days before a rally, death, being beaten or getting arrested, are not the most frightening thoughts before going to a demonstration. The worst thought, always, without exception, is whether people are going to show.

On 25 Bahman, we –-- a group of eight –-- took off toward Enghelab Square at around two o’clock in the afternoon. I kept telling everyone that it was too early for leaving; that the rally was at three o’clock and that Iranians are always fashionably late. Nevertheless, the others were too anxious to sit still and so we left.

At about 2:30 PM we got to Enghelab Square. There were hardly any people on the streets and we saw few security men standing at intersections here and there. The only thing to note was a sharpshooter on top of one of the buildings just west of the square, with his rifle exposed.

We killed time until about 3:30 PM. That’s when the sidewalks started to show abnormal pedestrian traffic, walking west and Enghelab Square was flooded with Basij and plainclothes thugs walking or riding their bikes about.

We walked in silence toward Azadi for a while but the atmosphere wasn’t exactly peaceful. Basij, plainclothes and IRGC forces were circling around on their bikes, making a lot of noise and threatening people. Occasionally a group of twenty would drive by carrying flags, brandishing their sticks and clubs yelling “Hezbollah! Hezbollah!”

We kept walking. By Four o’clock the sidewalks were very packed, and the government thugs were getting nervous.

Regular police forces were also deployed, and standing in groups of ten or twelve at every corner of every intersection along the way. We heard, saw and smelled tear gas from afar but things weren’t too violent at the time. The IRGC, Basij and plainclothes mercenaries would rush the crowds on the sidewalks every once in a while, diverting us into the street traffic, from which we’d return to the sidewalks a few minutes after they were gone.

The action started a little past four o’clock when we got to Eskandari. We were hit by tear gas and attacked from the front by anti-riot guards. The crowd pulled back. One of the policemen at the corner of Eskandari told us not to run.

“They’ll beat you if you run. Just walk,” he said.

“What do you mean they’ll beat us? Aren’t you here to protect people?” I asked him half-jokingly, which is what some other people were asking also.

His superior standing next to him answered: “Okay, no more discussion. Keep walking. Just don’t run.”

All this was pretty friendly. In fact I did not see the regular police do anything but stand at the corners. They’d weather all the commotion plus the tear gas but didn’t budge. Most of the time they were telling people to walk in this or that direction and their behavior was relatively civil.

One of the officers standing there said to us: “You want protection? Just stand behind us and they won’t beat you.”

That’s what we did, and when the animals passed us by, the policemen told us it was now time to go up Eskandari and get out of the area.

Clashes had started up on Eskandari and tear gas was being fired so a couple of people in my group said we should walk back toward Enghelab Square which is what I did. When I got back to the corner of Eskandari and Azadi, the crowd had become pretty packed and I lost the others. A few minutes later a battle broke out.

From here on, everything is blurry. I spent some time around Eskandari, Dr. Gharib, Jamalzadeh and later on up on Forsat. Battlefronts were formed with people throwing stones at the IRGC and mercenaries, and then running into the side streets while chanting when the forces attacked. Plenty of tear gas was fired in the area, and in response, as usual we lit cigarettes or burned newspapers and posters.

At the corner of Gharib and Azadi Avenue, just before another round of attacks by bikers, two covert Basij idiots who were among the crowd suddenly pulled out their electric batons and started to beat people. The imbeciles didn’t realize it was too early and they were still surrounded by the crowd. In a matter of seconds they were pulled down, and a wave of people just drowned them under their fists and kicks. This time no one was saving them. Instead, everyone was screaming “kill them!”

When the other group of mercs reached the front, people ran inside Gharib Street running over these two Basijis. I don’t know what was left of them. The militiamen followed us inside Gharib until a few stones thrown from the apartments stopped them. They took cover and turned back and were then rushed by the people on Gharib. These cat-and-mouse games were happening all over.

I saw burning trash bins all over the neighborhoods around this area. I saw a man, probably in his Fifties, with a bullet wound around his knee. I believe it was at the corner of Dr. Gharib and a small alley called Sousan. People were carrying him out of the area.

At about 6:30, when things started to settle a bit, more pigs on bikes appeared in groups of fifteen to twenty, roaming in the main streets in the neighborhoods, and yelling “Hezbollah Hezbollah!” or “Heydar! Heydar!” endearing themselves to the people even more.

How many people came? That was the question we kept asking ourselves that night. As always, I don’t really know. Judging from the crowds moving on the sidewalks and the size and spread of the clashes, I would say more people than last year’s Ashura.

I was out by Seven o’clock, and found the rest of the gang at a friend’s place.

I’ll proof and add anything else I remember later. Just used this chance to quickly post. I have somewhere to be in about an hour ;)
 

Zob Ahan

Elite Member
Feb 4, 2005
17,481
2,233
#16
گزارش لحظه به لحظه از اعتراض***های اول اسفندمعصومه ناصری
شنبه، ۳۰ بهمن ۱۳۸۹* ۰۲ اسفند - ۱۲:۴۴ : فرزند آیت***الله خلخالی دیروز بازداشت شد

محمد صادقی فرزند آیت***الله خلخالی در میان بازداشت شدگان تجمع اول اسفند است.

به گزارش ندای سبز آزادی و به نقل از کلمه، محمد صادقی فرزند آیت***الله خلخالی در شمار بازداشت***شدگان تجمع روز یکشنبه اول اسفند ماه است که توسط نیروهای امنیتی حوالی میدان انقلاب دستگیر شده است.

در حال حاضر از وضعیت و محل انتقال او خبری در دست نیست.

 

Zob Ahan

Elite Member
Feb 4, 2005
17,481
2,233
#17
Reports cite at least one dead protester on February 20
At least one protester was killed during nationwide demonstrations on February 20 in Iran, according to opposition sources.

Hamed Nour-Mohammadi, a fourth-year biology student at Shiraz University, was thrown off Namazi Bridge in the southern Iranian city of Shiraz, eyewitnesses said.

View Namazi Bridge, Shiraz, Iran - 20 February 2011 in a larger map

Nour-Mohammadi resided at the Dastgheib university dormitory and was a native of Khorramabad, Lorestan province, wrote the opposition Jaras web site. His family is under intense pressure from security authorities to remain silent.

Sources in Iran reported that another protester was shot to death in Tehran's Haft Tir Square, but no details have been forthcoming.

Yesterday's marches were called to commemorate the deaths of two demonstrators, Mohammad Mokhtari and Saneh Jaleh, on February 14.
 

Zob Ahan

Elite Member
Feb 4, 2005
17,481
2,233
#18
University website hacked: Pictures of green martyrs replace uni homepage
created 02/20/2011 - 17:20
GVF — Opposition supporters have hacked the website of Shahroud's Azad University.

At the moment, students visiting the official website of Shahroud's Azad University are instead redirected to a picture of Green Movement martyrs Sane Zhaleh and Mohammad Mokhtari. It is noteworthy that Mokhtari studied at Shahroud's Azad University.

The two students were shot dead during opposition protests on Monday.

Today's protests are in response to calls by the Coordination Council of the Green Path of Hope to commemorate Mohammad Mokhtari and Sane Zhaleh, two slain protesters shot dead by security forces during demonstrations held on 14 February in support of the Tunisian and Egyptian uprisings.