🔻تصاویر ورود عامل حمله مسلحانه به حرم شاهچراغ شیراز منتشر شد
در این تصاویر که از دو زاویه مختلف منتشر شده، عامل این حمله به‌نظر می‌آید اسلحه کلاشنیکف در اختیار داشته و به‌سوی زائران تیراندازی میکند.
این فرد مهاجم پس از وارد شدن به صحن ابتدایی مسجد وارد راهرویی میشود که به گفته رسانه‌های داخلی، بازداشت او دقایقی پس از آن صورت می‌گیرد.
به گفته خبرگزاری‌های داخلی، در این حمله یک نفر کشته و هفت تن دیگر مجروح شده‌اند.
▫️آخرش معلوم می‌شه این پروژه شاهچراغ رو پارسال به دو نهاد امنیتی موازی داده بودند. یکی‌شون عملیات رو همون موقع اجرا کرد ولی توی اون یکی نهاد پرونده توی بروکراسی اداری گیر کرده بود تا امروز.
در این تصاویر که از دو زاویه مختلف منتشر شده، عامل این حمله به‌نظر می‌آید اسلحه کلاشنیکف در اختیار داشته و به‌سوی زائران تیراندازی میکند.
این فرد مهاجم پس از وارد شدن به صحن ابتدایی مسجد وارد راهرویی میشود که به گفته رسانه‌های داخلی، بازداشت او دقایقی پس از آن صورت می‌گیرد.
به گفته خبرگزاری‌های داخلی، در این حمله یک نفر کشته و هفت تن دیگر مجروح شده‌اند.
▫️آخرش معلوم می‌شه این پروژه شاهچراغ رو پارسال به دو نهاد امنیتی موازی داده بودند. یکی‌شون عملیات رو همون موقع اجرا کرد ولی توی اون یکی نهاد پرونده توی بروکراسی اداری گیر کرده بود تا امروز.
Likes:
footy, rahim and siavash_8
صداوسیما:
داعش مسئولیت حمله تروریستی شیراز را بر عهده گرفته است
داعش گفته ما تا دیروز فکر می‌کردیم شاهچراغ یه نوع لامپ ، خار کسه ها از ما بکشین بیرون
داعش مسئولیت حمله تروریستی شیراز را بر عهده گرفته است
داعش گفته ما تا دیروز فکر می‌کردیم شاهچراغ یه نوع لامپ ، خار کسه ها از ما بکشین بیرون
Likes:
Payandeh Iran and rahim
یادآوری جزئیات یک حادثه تاریخی مشابه حادثه شاهچراغ
در ۳۰ خرداد ۱۳۷۳ حرم امام رضا درست در روز عاشورا منفجر شد.
در اثر این انفجار ۲۶ نفر کشته و ۳۰۰ نفر زخمی شدند.
یک گروه سنی پاکستانی مسئولیت این حمله را پذیرفت ، ج ا اعلام کرد که این انفجار کار منافقین بوده است.
حکومت دو زن را تحت عنوان عضو منافقین و عامل حمله به حرم امام رضا به پای مصاحبه و اعتراف تلوزیونی آورد.
رسانه های حکومتی اعلام کردند فردی به نام « مهدی نحوی» بمب را در کیف زنانه تا نزدیک ضریح آورده و فردی به نام « علیرضا رحمانی» با دو زن با او همراه بودند.
مهدی نحوی متواری میشود ، ولی علیرضا رحمانی دستگیر میشود و همدستانش را لو میدهد.
تصویر چهره نگاری شده مهدی نحوی هم در رسانه ها منتشر میشود.
او در درگیری مسلحانه با ماموران در تهرانپارس مجروح و دستگیر میشود.
و روی تخت بیمارستان اعتراف میکند که « من به دستور منافقین این کار را کردم و هیچ حرف دیگری ندارم» و سپس به شکل عجیبی خبر مرگ او در اثر شدت جراحات وارده اعلام میشود.😂
سالها بعد عبدالله نوری « عضو سابق مجمع تشخیص مصلحت و وزیر کشور خاتمی» اعتراف کرد که ، این عملیات یک « پرچم دروغین» و اجرا شده توسط وزارت اطلاعات بوده است.
اکبر گنجی و عمادالدین باقی اعلام کردند که مسئول این انفجار بخشی از وزارت اطلاعات بوده است و دستگیر شدگان هیچ ربطی به این حادثه نداشته اند.
عمادالدین باقی میگوید مهدی نحوی در زمان انفجار در زندان بوده و اصلا نمی توانسته عامل بمب گذاری باشد.
علی یونسی وزیر اطلاعات خاتمی گفت : «در جریان این بمب‌گذاری افرادی را دستگیر و از آنها اقراری مبنی بر ارتکاب این انفجار گرفت.
تعدادی بازداشت شدند و وقتی من وزیر شدم با بررسی‌هایی متوجه این خطا شدم و از بازداشتی‌ها دلجویی کردم و تا توانستیم جبران کردیم.»
تاج زاده در مناظره با زاکانی در باره قتل های زنجیره ای گفت: «در مورد قتل‌های زنجیره‌ای به آقای خاتمی سناریو دادند عین مشهد؛ گفتند دو نفر منافق را بگویید آنها بودند و از همین اعتراف‌گیری هایی که بلدند!»
جالبه بدانید که متهمان فرضی محاکمه و به اعدام محکوم شدند و بعد هم حکمشان تخفیف پیدا کرد و بعد معلوم نشد اصلا آنها کجا رفتند.
خلاصه این که مشخص شد که تمام ماجرا سناریو طراحی شده حکومتی بوده با تمام خبر سازی ها و دستگیری ها و محاکمه ها و اعترافهای تلوزیونی و ... ساخته و پرداخته دستگاه امنیتی حاکمیت بود.
عجیب این که چقدر سناریوی شاهچراغ شبیه بمب گذاری حرم امام رضاست.
و این تنها یک نمونه از بسیار پرونده های مشابه دستگاه امنیتی ج.ا است که برای منافع حکومت از هیچ جنایتی ابایی ندارد.
آیا حکومتی که روز عاشورا حرم امام رضا را منفجر میکند و این همه بازی سیاسی و تبلیغاتی دنبال آن راه می اندازد، نمی تواند نمونه کوچتری مثل شاهچراغ اجرا کند؟!
آیا حق نداریم که به سادگی نتیجه بگیریم که باز هم با تمام خبر سازی ها و مستند بازی ها و :
اونی که چلاقه، قاتل شاهچراغه؟!
A text circulating
در ۳۰ خرداد ۱۳۷۳ حرم امام رضا درست در روز عاشورا منفجر شد.
در اثر این انفجار ۲۶ نفر کشته و ۳۰۰ نفر زخمی شدند.
یک گروه سنی پاکستانی مسئولیت این حمله را پذیرفت ، ج ا اعلام کرد که این انفجار کار منافقین بوده است.
حکومت دو زن را تحت عنوان عضو منافقین و عامل حمله به حرم امام رضا به پای مصاحبه و اعتراف تلوزیونی آورد.
رسانه های حکومتی اعلام کردند فردی به نام « مهدی نحوی» بمب را در کیف زنانه تا نزدیک ضریح آورده و فردی به نام « علیرضا رحمانی» با دو زن با او همراه بودند.
مهدی نحوی متواری میشود ، ولی علیرضا رحمانی دستگیر میشود و همدستانش را لو میدهد.
تصویر چهره نگاری شده مهدی نحوی هم در رسانه ها منتشر میشود.
او در درگیری مسلحانه با ماموران در تهرانپارس مجروح و دستگیر میشود.
و روی تخت بیمارستان اعتراف میکند که « من به دستور منافقین این کار را کردم و هیچ حرف دیگری ندارم» و سپس به شکل عجیبی خبر مرگ او در اثر شدت جراحات وارده اعلام میشود.😂
سالها بعد عبدالله نوری « عضو سابق مجمع تشخیص مصلحت و وزیر کشور خاتمی» اعتراف کرد که ، این عملیات یک « پرچم دروغین» و اجرا شده توسط وزارت اطلاعات بوده است.
اکبر گنجی و عمادالدین باقی اعلام کردند که مسئول این انفجار بخشی از وزارت اطلاعات بوده است و دستگیر شدگان هیچ ربطی به این حادثه نداشته اند.
عمادالدین باقی میگوید مهدی نحوی در زمان انفجار در زندان بوده و اصلا نمی توانسته عامل بمب گذاری باشد.
علی یونسی وزیر اطلاعات خاتمی گفت : «در جریان این بمب‌گذاری افرادی را دستگیر و از آنها اقراری مبنی بر ارتکاب این انفجار گرفت.
تعدادی بازداشت شدند و وقتی من وزیر شدم با بررسی‌هایی متوجه این خطا شدم و از بازداشتی‌ها دلجویی کردم و تا توانستیم جبران کردیم.»
تاج زاده در مناظره با زاکانی در باره قتل های زنجیره ای گفت: «در مورد قتل‌های زنجیره‌ای به آقای خاتمی سناریو دادند عین مشهد؛ گفتند دو نفر منافق را بگویید آنها بودند و از همین اعتراف‌گیری هایی که بلدند!»
جالبه بدانید که متهمان فرضی محاکمه و به اعدام محکوم شدند و بعد هم حکمشان تخفیف پیدا کرد و بعد معلوم نشد اصلا آنها کجا رفتند.
خلاصه این که مشخص شد که تمام ماجرا سناریو طراحی شده حکومتی بوده با تمام خبر سازی ها و دستگیری ها و محاکمه ها و اعترافهای تلوزیونی و ... ساخته و پرداخته دستگاه امنیتی حاکمیت بود.
عجیب این که چقدر سناریوی شاهچراغ شبیه بمب گذاری حرم امام رضاست.
و این تنها یک نمونه از بسیار پرونده های مشابه دستگاه امنیتی ج.ا است که برای منافع حکومت از هیچ جنایتی ابایی ندارد.
آیا حکومتی که روز عاشورا حرم امام رضا را منفجر میکند و این همه بازی سیاسی و تبلیغاتی دنبال آن راه می اندازد، نمی تواند نمونه کوچتری مثل شاهچراغ اجرا کند؟!
آیا حق نداریم که به سادگی نتیجه بگیریم که باز هم با تمام خبر سازی ها و مستند بازی ها و :
اونی که چلاقه، قاتل شاهچراغه؟!
A text circulating
Likes:
Payandeh Iran
کانون نویسندگان ایران
برگی از تاریخ
اتوبوس مرگ
قتل نویسندگان، هنرمندان و دگراندیشان، بالاترین و غیرانسانی‌ترین مرتبه‌ی سانسور و فجیع‌ترین شکلی‌ست که در سانسور اندیشه و بیان نمود می‌یابد. ۱۶ مرداد یادآور کوشش ناموفق وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی در به قتل رساندن جمعی از نویسندگان و روزنامه‌نگاران ایران است که برخی از آنان عضو کانون نویسندگان ایران بودند. در تابستان سال ۱۳۷۵ و در راستای قتل‌های سیاسی زنجیره‌ای در دهه‌ی ۷۰، وزارت اطلاعات توطئه‌ی به درّه افکندن اتوبوس حامل جمعی از نويسندگان را ترتیب داد تا آنان را که به دعوت اتحادیه‌ی نویسندگان ارمنستان عازم این کشور بودند، به قتل برساند. در تابستان آن سال پس از هماهنگی‌های لازم، مقرر شده بود سمیناری ادبی و فرهنگی با عنوان «بررسی و شناخت ریشه‌های مشترک دو فرهنگ»، به میزبانی دانشگاه ایروان و با هماهنگی سفارت ارمنستان برگزار گردد. بیست و یک نویسنده، شاعر و روزنامه‌نگار بی‌خبر از دسيسه‌‌چینیِ نیروهای امنیتی، در این سفر حضور یافتند. برنامه‌ی سفر به گونه‌ای ترتیب داده شد تا سفر به جای هواپیما با اتوبوس انجام پذیرد. در مسیر این سفر مرگبار، راننده که از اجیرشدگان نیروهای امنیتی بود، دو بار اتوبوس را در گردنه حیران تا لبه‌ی پرتگاه هدایت کرده و سپس خود را به بیرون پرتاب میکند که بار دوم با هوشیاریِ دو تن از نویسندگان، اتوبوس متوقف میشود و این سفر نافرجام با نجاتِ مسافران از مرگ به پایان می‌رسد. پس از قتل تبهکارانه‌ی جمعی از روشنفکران و نویسندگان دگرانديش از جمله احمد میرعلایی، غفار حسینی، محمد مختاری و محمدجعفر پوینده، از اعضای کانون نویسندگان ایران، موسوم به قتل‌های زنجیره‌ای که در دهه‌ی ۱۳۷۰ اتفاق افتاد، واقعه‌ی سفر به ارمنستان به «اتوبوس قتل نویسندگان» و «اتوبوس ارمنستان» شهرت یافت. این واقعه برگی مهم از تاریخ سانسور و سرکوب در ایران معاصر است که همواره با شکستن قلم‌ها، بستن روزنامه‌ها، ممنوع‌القلم کردن نویسندگان، ممانعت از انتشار کتاب، حذف کلمات، ارعاب، تهدید، بازداشت، زندان، شکنجه، اعدام، قتل و حذف فیزیکیِ نویسندگان مستقل و آزادی‌خواه همراه بوده است. تاریخی خونین و محنت‌بار که در ماجرای سفر به ارمنستان، ماهیت خشن و صلب استبداد و تک‌صدایی بار دیگر آشکار میشود.
These clowns like Dana have been exported to the West and are given ''instructions''. Their aim is to cause disturbance among the opposition.
Likes:
rahim and footy
