ببین پدر جان, ببین یابو, این صحبت الان مدتیه که از محدوده اون ویدئو کلیپ خارج شده و این خوبه. دوست دارم بیشتر توضیح بدم, منتها راستشو بخوای به عقل و فهم و شعورت شک دارم. کسی که تو این چند سال اخیر دیگه آخرین زورشو زده و تلاش فکریش در حد و حدود لا جوکا بوده و به همون هم ختم شده, فکر نمیکنم در حدی باشه که بخواد بفهمه من بهش چی میگم ولی به هر حال من این توضیح رو میدم شاید اگه بدرد تو نخوره, به درد یه خدا بیامرزه دیگه بخوره و لا اقل این نقطه نظر رو بفهمه.
ببین انسان ها نقطه نظراتی دارند, خصوصیات اخلاقی دارند, که بسیاریشون از دیدگاه های مختلف و در مقطع زمان های مختلف دستاورد های بسیار متناقضی دارند. یک خصوصیت اخلاقی, در یک مقطع زمان درسته, در یک مقطع زمان دیگر و در محیطی دیگر, غلطه . در یک جا به درد میخوره, در یک جا بدرد نمیخوره. ببین تو اومدی این بابا رو متجاوز کردی, حیوان کردی, یه خورده دیگه اگه به خودت مهلت میدادی و اون انشاء رو ادامه میدادی, طرف رو جنایتکار هم میکردی. خوب من وقتی اون جفنگیات رو میخونم, خندم میگیره چون تو رو میشناسم. حد و حدود تو همونه, که بری یه پیپ علف بکشی, جفنگیات در مورد لا جوکا تحویل مردم بدی, نمیدونم بیای اینجا مثل ندید بدیدا داستان های تو و کامران و قایقت رو بار مردم کنی. خوب اینها تا حد زیادی شخصیت و ظرفیت تو رو آشکار میکنه. تو همون امریکا, ٧٠, ٨٠ درصد بازیکن های فوتبال آمریکایی با خودشون اسلحه دارن, که میزارن تو داشبورد ماشین. تو همون امریکا, طرف با پولیور کلاه دار از دم خونه یکی دیگه رد میشه, طرف یه گوله خالی میکنه تو مغزش و جونش رو میگیره. پس انقدر واسه من اسلحه اسلحه نکن. انقدر لودگی نکن و انقدر سطحی نباش. لااقل سعیتو بکن.
تمام اون انشائی که نوشتی, همونطور که گفتم, به درد میخوره, ولی در مقطع زمان مناسب و در مکان مناسب. در کانادا, در اروپا, استرالیا ...در کشور هایی که به یک سطح بالائی از آرامش اجتماعی و سیاسی رسیدند, در کشور هایی که قانون مندی وجود داره, بله, درسته, هیچ لزومی نداره آدم چنین خصوصیات اخلاقی مثل اون بابا رو داشته باشه و بروز بده. ولی همون خصوصیات اخلاقی, در کشوری مانند ایران, نه فقط لازمه, بلکه حتی واجبه. ملت هایی مانند ملت ایران, ملت هایی هستند که زیر ستم دارند زندگی میکنند, هنوز باید بجنگن که از دست این ستم خلاص شوند. کسانی هم که دارند در اون مملکت ستم میکنند, نشون دادند که به فرهنگ و گل و خواهش تمنا و صلح و دوستی و شمع روشن کردن و گفتگو ..اهمیتی نمیدهند. در چنین مقطع زمان و مکانی, خصوصیات اون آدم دوباره بدرد میخوره چون امثال اون آدم, با بسیجی مثل بسیجی رفتار میکنند, با سپاهی مثل سپاهی, وقتی موقع جنگ میشه, اون آدم کلتشو میبنده میره جنگ. وقتی روش اسلحه میکشن اون هم میره اسلحه میکشه, وقتی میزننش , اونم میزنه. خلاصه اینکه هر چیزی جا و مکان و زمانی داره. وقتی میزننت تو نمیتونی به طرفت دسته گل بدی, چون بیشتر میزنتت. وقتی کسی نیست که جلوی اونی رو بگیره که تورو میزنه, وقتی دادگاهی نیست, وقتی دادرسی نیست وقتی اونی که میزنه خودش دستور رو از نظام و حکومت گرفته, تو یا باید تو یا باید تو سری رو قبول کنی و بری خونت بشینی یا باید یه روزی بهت بر بخوره و اون دستی رو که چوب و چماق روت بلند میکنه رو ببری. هیچ راه دیگری نداری. هیچ.
ملت ایران ولی انگار دارن عین تو تو کانادا زندگی میکنن وبزدلی خودشون رو پشت واژه فرهنگ قایم میکنن. فرهنگ کجا بود؟ وقتی یکی گلوتو گرفته جون داره از کونت در میره, فرهنگ کجا بود آخه؟ اگه دست طرف رو نشکونی, اگه یه چاقو تو شکمش نزنی , خودت و اون فرهنگتو میفرسته تو گور, کاری که الان ٣٥ ساله دارن میکنن. وقتی سال ٢٠٠٩ مردم بسیجی رو از رو موتور میکشیدن پائین و به جای اینکه بزنن آش و لاشش کنن , آب بهش میدادن و دست رو سرش میکشیدن, اون فرهنگ نیست, اون حماقته, اون یک نو مریضی است. همون بسیجی رو ول میکردن, چهار تا کوچه بالاتر دوباره با چوب و زنجیر میزد تو سر همون ملت. ملت ایران دیگه قادر به درک موقعیت خود نیستند, قادر به گرفتن تصمیم درست هم نیستند. وقتی میری تو خیابون, باید اول بدونی هدفت چیه؟ آب دادن به بسیجی؟! گل دادن به کسی که کل روز هیچ کاری نکرده غیر از زدن تو سر مردم؟ ده بابا, این ملت کی میفهمن که کی باید چیکار کرد؟ اون بسیجی اتفاقا خیلی منطقی تر رفتار میکنه. اون یا نمیاد تو خیابون, یا وقتی میاد تو خیابون با هرس و خشم میاد.میاد که بزنه و بکشه چون میدون میدون جنگه. وسط جنگ که گل و گلاب به هم نمیدن که بابا. اینجاست که من میگم, خصوصیات اخلاقی اون مصری و بسیاری از مصری های دیگه که ملیون ملیون اومدن و حاضر بودن با حیوانت اخوان المسلمین مثل خودشون بجنگن, در ایران نه فقط لازمه, بلکه واجبه. وگرنه ٥٠ سال دیگه هم همین اش و همین کاسه خواهد بود. گاندی هم اومد با فرهنگ پیش بره, اون رو خیلی ها یک مبارز میدونن. من گاندی رو یک مبارز نمیدونم. من گاندی رو به عنوان شخصی میبینم که شانس آورد حکومت گرایان هند انگلیسی ها بودند نه ملا های ایران. همون گاندی رو که انگلیسی ها حاضر نشدن جونش رو بگیرن و بزنن تو سرش , اگه همون کار ها رو تو ایران میکرد, ٣ سوته چنان دماری از روزگارش در میآوردن, چنان چوبی تو زندان تو کونش میکردن که دیگه غلط بکنه بیاد تو خیابون آدم در خودش جمع کنه. در کشوری مثل ایران, با اون حکومت ظالم, نه مزخرفات امثال تو کار سازه, نه پاسیفیست صلح طلبی عین گاندی. در ایران خصوصیات اخلاقی اون مرد مصری کار سازه.
در این مورد هم این دیگه آخرین حرفم خواهد بود چون دیگه هرچی لازم به گفتن بوده رو هم من گفتم هم تو و اون یکی مرتیکه ٤پا. حالا هرکی میخواد, خودش بشینه جریان رو واسه خودش حلاجی کنه ببینه چی درسته چی نیست.