Trail blazing? Have you even read the article or are you just one sick IR apologist. This is the punch line:
"And it was accomplished using one, simple technology: Contraception. That, coupled with family planning education, reversed their runaway population growth."
Th BIG discovery was .....contraception. Stroke of genius. Why didn't someone else thing of that?
"And it was accomplished using one, simple technology: Contraception. That, coupled with family planning education, reversed their runaway population growth."
Th BIG discovery was .....contraception. Stroke of genius. Why didn't someone else thing of that?
Trail blazing? Have you even read the article or are just one sick IR apologist? This is the punch line:
"And it was accomplished using one, simple technology: Contraception. That, coupled with family planning education, reversed their runaway population growth."
Th BIG discovery was .....contraception. Stroke of genius. Why didn't someone else thing of that?
"And it was accomplished using one, simple technology: Contraception. That, coupled with family planning education, reversed their runaway population growth."
Th BIG discovery was .....contraception. Stroke of genius. Why didn't someone else thing of that?
وزیر سابق احمدی دژاد : احمدی نژاد جوری دروغ می گفت / احمدی***نژاد اصلا علم ، فهم و سواد مدیریت ندارد
خبر آنلاین: پرویز کاظمی وزیر رفاه دولت اول احمدی نژاد به سایت نامه نیوز گفت:
*... احمدی نژاد دروغ می***گفت. مثلا با من ظهر جلسه داشت و صحبت می***کرد و شب در جای دیگری می***گفت از صبح در اصفهان بودم. بعد طوری حرف می***زد و توضیح می***داد که حتی من هم قانع می***شدم و با خود می***گفتم که نکند حتما روز گذشته پیش ایشان بودم.
*احمدی***نژاد همیشه می***گفت من برای تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری پولی خرج نکردم. در یکی از جلسات دولت گفت من فقط دو تا تراول پنجاه تومانی خرج کردم؛ اما آقای مددی(رئیس تامین اجتماعی) یکبار به خود من گفت من خانهام را فروختم و برای تبلیغات ایشان هزینه کردم.
*آقای احمدی***نژاد اصلا علم ، فهم و سواد مدیریت ندارد. نمی***دانست در جایگاه یک رئیس جمهور چگونه باید رفتار کند. تعاملات مدیریت را نمی***دانست. مثلا یکبار در جلسه دولت گفت سیستم بانکی که کاری ندارد، دریافت و پرداخت است دیگر. گفتیم پس تحصیلات PhD چیست که برای سیستم بانکداری می***گذراند. گفت نه بابا. اینها چیزی نیست.
*من قبل از مناظره معروف مهندس موسوی و احمدی***نژاد برای دوستان نوشتم که دو موضوع را در مناظره***ها توجه داشته باشید. یک آقای احمدی نژاد دروغ می***گوید و دو اینکه حریم نگه نمی***دارد. در آن صحنه که احمدی***نژاد عکس خانم رهنورد را در دست گرفت، آقای موسوی باید از صندلی بلند می***شد و می***گفت: مگر تو رئیس جمهور نبودی، مگر این 4 سال این اطلاعات را نداشتی. چرا تا الان چیزی نگفتی. تو خیانت کردی.با احمدی نژاد باید اینگونه برخورد می***شد. موسوی ماخوذ به حیا بود. با ادبیات خودش باید با او صحبت می کرد.
خبر آنلاین: پرویز کاظمی وزیر رفاه دولت اول احمدی نژاد به سایت نامه نیوز گفت:
*... احمدی نژاد دروغ می***گفت. مثلا با من ظهر جلسه داشت و صحبت می***کرد و شب در جای دیگری می***گفت از صبح در اصفهان بودم. بعد طوری حرف می***زد و توضیح می***داد که حتی من هم قانع می***شدم و با خود می***گفتم که نکند حتما روز گذشته پیش ایشان بودم.
*احمدی***نژاد همیشه می***گفت من برای تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری پولی خرج نکردم. در یکی از جلسات دولت گفت من فقط دو تا تراول پنجاه تومانی خرج کردم؛ اما آقای مددی(رئیس تامین اجتماعی) یکبار به خود من گفت من خانهام را فروختم و برای تبلیغات ایشان هزینه کردم.
*آقای احمدی***نژاد اصلا علم ، فهم و سواد مدیریت ندارد. نمی***دانست در جایگاه یک رئیس جمهور چگونه باید رفتار کند. تعاملات مدیریت را نمی***دانست. مثلا یکبار در جلسه دولت گفت سیستم بانکی که کاری ندارد، دریافت و پرداخت است دیگر. گفتیم پس تحصیلات PhD چیست که برای سیستم بانکداری می***گذراند. گفت نه بابا. اینها چیزی نیست.
*من قبل از مناظره معروف مهندس موسوی و احمدی***نژاد برای دوستان نوشتم که دو موضوع را در مناظره***ها توجه داشته باشید. یک آقای احمدی نژاد دروغ می***گوید و دو اینکه حریم نگه نمی***دارد. در آن صحنه که احمدی***نژاد عکس خانم رهنورد را در دست گرفت، آقای موسوی باید از صندلی بلند می***شد و می***گفت: مگر تو رئیس جمهور نبودی، مگر این 4 سال این اطلاعات را نداشتی. چرا تا الان چیزی نگفتی. تو خیانت کردی.با احمدی نژاد باید اینگونه برخورد می***شد. موسوی ماخوذ به حیا بود. با ادبیات خودش باید با او صحبت می کرد.
تقاضای یک روحانی از مردم:
«از همین امشب عملیات عملیات ۵ فرزندی ۸ فرزندی ۱۲ فرزند یا ۱۴ فرزندی را کلید بزنید! از همین امشب تصمیم بگیرید حداقل ۵ فرزند به عشق خمسه طیبه، یا۸ فرزند به نام حضرت رضا، یا ۱۲ فرزند به نام ۱۲ امام یا ۱۴فرزند به نام ۱۴ معصوم، از ۵ تا کمتر قبول نداریم».
چندی پیش علی خامنه ای با خواستار افزایش جمعیت کشور تا ۲۰۰ میلیون نفر شد.
آیا با افزایش جمعیت، امکانات شغلی، بهداشتی، آموزشی، تفریحی و... نیز به همین میزان افزایش خواهد یافت؟
http://youtu.be/fQcEYIBNAiY
دولت حسن روحانی در حالی که در هشت ماه گذشته بارها بر برخورد با رانتخواران و ویژهخواران تاکید کرده است، اکنون حاضر به توضیح و رفع ابهام درباره پرونده رانت ۶۵۰ میلیون یورویی به یک تاجر خاص نیست
دیماه سال گذشته، خبرگزاری «تسنیم» از تفاهمنامه بانک مرکزی و یک شرکت بازرگانی خبر داد. بر اساس این تفاهمنامه بانک مرکزی، به یک بانک خصوصی دستور داده است که مبلغ ۶۵۰ میلیون یورو را بدون تعهد به «شرکت بازرگانی استوار سپید آسیا» پرداخت کند. بر اساس یکی از بندهای این تفاهم نامه؛ «این شرکت مجاز است کالاهای قید شده در قرارداد را را وارد کشور کند و ارز آن را در سررسیدهای ۴، ۵ و ۶ ماهه پرداخت کند.»
احمد توکلی، نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی همان زمان در صحن علنی مجلس، زوایای دیگری از این پرونده را افشا کرد. به گفته او؛ «در تاریخ ۲۹آبان۹۲، تفاهمنامهای بین بانک مرکزی، شرکت متعلق به همان تاجر خاص و بانک پاسارگاد به عنوان بانک عامل این شرکت امضاء ***شده است. بانک مرکزی متعهد می***شود به تأمین و فروش ۶۵۰ میلیون یورو برای آن تاجر. به این ترتیب وی می***تواند کشتی***های حامل بار خودش را تخلیه و بار را ترخیص کند، بدون آنکه ارز از بانک مرکزی بخرد؛ بلکه مبلغ ۱۵۰ میلیون یورو را ۴ ماه بعد می***خرد و ریالش را می***دهد، مبلغ ۲۵۰ میلیون یورو را ۵ ماه بعد، و ۲۵۰ میلیون یورو را نیز ۶ ماه بعد عمل می***کند. به عبارت دیگر، بانک مرکزی متعهد می***شود که تا ۱۵۰ میلیون یورو ۴ ماهه، ۲۵۰ میلیون یورو، ۵ ماهه و ۲۵۰ میلیون یورو نیز ۶ ماهه، برای آن تاجر، معامله ارز را عقب بیندازد و در این مدت*** وی بارش را تخلیه و ترخیص می***کند، آن را در بازار می***فروشد و با پولش کاسبی هم می***کند و بعد از چندین ماه ریال می***دهد و ارز می***خرد تا با فروشنده خارجی تسویه حساب نماید. امتیازی که به هیچ واردکننده خصوصی و دولتی داده نشده است.»
دیماه سال گذشته، خبرگزاری «تسنیم» از تفاهمنامه بانک مرکزی و یک شرکت بازرگانی خبر داد. بر اساس این تفاهمنامه بانک مرکزی، به یک بانک خصوصی دستور داده است که مبلغ ۶۵۰ میلیون یورو را بدون تعهد به «شرکت بازرگانی استوار سپید آسیا» پرداخت کند. بر اساس یکی از بندهای این تفاهم نامه؛ «این شرکت مجاز است کالاهای قید شده در قرارداد را را وارد کشور کند و ارز آن را در سررسیدهای ۴، ۵ و ۶ ماهه پرداخت کند.»
احمد توکلی، نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی همان زمان در صحن علنی مجلس، زوایای دیگری از این پرونده را افشا کرد. به گفته او؛ «در تاریخ ۲۹آبان۹۲، تفاهمنامهای بین بانک مرکزی، شرکت متعلق به همان تاجر خاص و بانک پاسارگاد به عنوان بانک عامل این شرکت امضاء ***شده است. بانک مرکزی متعهد می***شود به تأمین و فروش ۶۵۰ میلیون یورو برای آن تاجر. به این ترتیب وی می***تواند کشتی***های حامل بار خودش را تخلیه و بار را ترخیص کند، بدون آنکه ارز از بانک مرکزی بخرد؛ بلکه مبلغ ۱۵۰ میلیون یورو را ۴ ماه بعد می***خرد و ریالش را می***دهد، مبلغ ۲۵۰ میلیون یورو را ۵ ماه بعد، و ۲۵۰ میلیون یورو را نیز ۶ ماه بعد عمل می***کند. به عبارت دیگر، بانک مرکزی متعهد می***شود که تا ۱۵۰ میلیون یورو ۴ ماهه، ۲۵۰ میلیون یورو، ۵ ماهه و ۲۵۰ میلیون یورو نیز ۶ ماهه، برای آن تاجر، معامله ارز را عقب بیندازد و در این مدت*** وی بارش را تخلیه و ترخیص می***کند، آن را در بازار می***فروشد و با پولش کاسبی هم می***کند و بعد از چندین ماه ریال می***دهد و ارز می***خرد تا با فروشنده خارجی تسویه حساب نماید. امتیازی که به هیچ واردکننده خصوصی و دولتی داده نشده است.»
والا طرف سلطان آجیل و گرمیجات مملکت هم باشه شب به شب میاد این قیافه آخوندایی که تو تلویزیون ملت رو تشویق به بچه دار شدن می کنند رو ببینه دیگه حالی براش نمی مونه عملیات انجام بده که ...
تغییر سیاست هم بلد نیستین آخه. خاک بر سرتون.
https://plus.google.com/+مورچه64/posts/AArupMY6kHV
تغییر سیاست هم بلد نیستین آخه. خاک بر سرتون.
https://plus.google.com/+مورچه64/posts/AArupMY6kHV
this a big leap for iran and will raise alarms in the usa as it's also been
reported that iran is seeking or already has the capability to target u.s.
satellites with lasers.
[h=1]Russia to train Iranian cosmonauts, build recon sats – report[/h]
Russia and Iran have reportedly signed a secret deal on wide cooperation in space exploration, ranging from training Iranian cosmonauts in Russia to possible production of Earth observation and telecommunication satellites for Iran.
The alleged deal was boosted by the West's sanctions targeting Russia in retaliation for its position on the Ukrainian crisis, Russian newspaper Izvestia reported.
“A protocol on cooperation was signed on April 10 in Tehran after the fifth session of a Russian-Iranian work group on space cooperation,” the newspaper cites a source in Roscosmos, Russia's national space agency.
The satellite part of the agreement is of greatest interest for Tehran. Russia pledged to provide sample images of earth gathered by its Resurs-DK and Resurs-P satellites, which allow taking photos with resolution up to 70 cm per pixel, Izvestia said citing the text of the protocol it obtained.
Iranians plan to build domestic communication stations capable of receiving information from the Russian constellation of satellites.
read more: http://rt.com/news/157496-russia-iran-space-satellite/
reported that iran is seeking or already has the capability to target u.s.
satellites with lasers.
[h=1]Russia to train Iranian cosmonauts, build recon sats – report[/h]
Russia and Iran have reportedly signed a secret deal on wide cooperation in space exploration, ranging from training Iranian cosmonauts in Russia to possible production of Earth observation and telecommunication satellites for Iran.
The alleged deal was boosted by the West's sanctions targeting Russia in retaliation for its position on the Ukrainian crisis, Russian newspaper Izvestia reported.
“A protocol on cooperation was signed on April 10 in Tehran after the fifth session of a Russian-Iranian work group on space cooperation,” the newspaper cites a source in Roscosmos, Russia's national space agency.
The satellite part of the agreement is of greatest interest for Tehran. Russia pledged to provide sample images of earth gathered by its Resurs-DK and Resurs-P satellites, which allow taking photos with resolution up to 70 cm per pixel, Izvestia said citing the text of the protocol it obtained.
Iranians plan to build domestic communication stations capable of receiving information from the Russian constellation of satellites.
read more: http://rt.com/news/157496-russia-iran-space-satellite/
محمد نوری زاد، جیره خوار رژیم دزدان دستگاه شیعی، آن مردک هزار چهره خمینی پرست، هنوز و همچنان مؤمن به شریعت اسلام شیعی, همیشه و همچنان یکی از همکاران و همدستان پنهانی رژیم آدمکشان خمینی و خامنه ای بوده و هست که بدستور اربابان نفتی، در پی نمایش بازیهای فریبکارانه، با برنامه و سیاست و اندیشه اسلام پروری دست و پا می زند.
سراسر کارنامه دیروز و امروز آن خود فروش آخوند پرست، در دشمنی با آرمان ایران و ایرانی بوی ننگ و بیزاری و بی شرمی میدهد. جوانان ایران امروز، بیزار و خسته دل از نام و نشان آن اسلام پرستان خود فروش هستند و همه روزه، بیشتر و بیشتر به سوی بیداری فرهنگی و آزاد اندیشی و اسلام ستیزی پیش می روند.
سراسر کارنامه دیروز و امروز آن خود فروش آخوند پرست، در دشمنی با آرمان ایران و ایرانی بوی ننگ و بیزاری و بی شرمی میدهد. جوانان ایران امروز، بیزار و خسته دل از نام و نشان آن اسلام پرستان خود فروش هستند و همه روزه، بیشتر و بیشتر به سوی بیداری فرهنگی و آزاد اندیشی و اسلام ستیزی پیش می روند.
don't know if he supports iran's team in wc.but i won't hold it
against him.
[h=1]Ex-Marine's family seeks his freedom from Iran[/h]
WASHINGTON (AP) — Two members of Congress and the family of a former Marine now detained in Iran called for his freedom Monday, on the observance of his 1,000th day in prison on spying charges.
Iran arrested Amir Hekmati in August 2011 while he was on a trip to visit his grandmothers in Tehran. Hekmati is a dual U.S.-Iranian citizen born in Arizona.
http://www.sfgate.com/news/crime/article/Ex-Marine-s-family-seeks-his-freedom-from-Iran-5489293.php
against him.
[h=1]Ex-Marine's family seeks his freedom from Iran[/h]
WASHINGTON (AP) — Two members of Congress and the family of a former Marine now detained in Iran called for his freedom Monday, on the observance of his 1,000th day in prison on spying charges.
Iran arrested Amir Hekmati in August 2011 while he was on a trip to visit his grandmothers in Tehran. Hekmati is a dual U.S.-Iranian citizen born in Arizona.
http://www.sfgate.com/news/crime/article/Ex-Marine-s-family-seeks-his-freedom-from-Iran-5489293.php
Iranian regime still fears girl hanged 30 years ago
Iran’s Revolution Guards hanged a girl 30 years ago as part of their attempt to purge the country of its Baha’i religious minority. In doing so, they created a martyr they fear to this day.
Imagine a muscular bearded revolutionary with a machine gun. Now imagine him putting the hangman’s noose around the neck of a blindfolded 17-year-old girl. Her heinous crime? Teaching Sunday school for children. And then imagine the same militant forces returning to excavate her gravesite 30 years later to remove all traces of this shameful act.
This shocking scenario unfortunately is not from a poignant Hollywood film. It is the reality playing out in Iran today, as the powerful Revolutionary Guards excavate the historic cemetery in the city of Shiraz where Mona Mahmudnizhad and nine other women executed in 1983 are buried, together with 950 other members of the persecuted Baha’i religious minority.
This latest act is profoundly repugnant and perplexing. What, it may be asked, are the mighty Revolutionary Guards so afraid of?
Since the earliest days of the 1979 Islamic revolution, the Baha’i minority of Iran has been subject to violent persecution. Almost the entire leadership of this peaceful community was systematically exterminated in what UN expert Benjamin Whitaker had described by 1985 as a “genocide.”
It was in this context that on June 18, 1983, 17-year-old Mona Mahmudnizhad and nine other women were executed. Thousands of others were imprisoned, tortured, dismissed from employment and schools, or had their properties confiscated. The desecration of religious sites and cemeteries was a particularly blatant expression of a hateful ideology of “cultural cleansing,” aimed at eliminating all traces of Iran’s Baha’i citizens.
I was a contemporary of Mona, and her extraordinary courage left a deep and lasting impression on my generation. Reports emerged from sympathetic prison guards that, after severe torture, when she was being insulted and spat upon by those that were about to hang her, she put the noose around her own neck and smiled in a final act of defiance. Her torturers had not managed to break her. Hers was a triumph of the human spirit in the face of unimaginable cruelty.
The Baha’is continue to be an all-purpose scapegoat for the Islamic Republic. A relentless stream of hate propaganda has accused them of every conceivable evil in the fertile imagination of the authorities: American imperialism, espionage for Israel, Wahhabism, religious “waywardness,” sexual promiscuity, satanic rituals, and myriad other misdeeds.
The Baha’is have also been blamed for the massive 2009 post-election protests — the so-called Green Movement. In short, the Baha’is are an expedient distraction for all the woes of a regime that continues to subject its citizens to human rights abuses, including the highest per-capita rate of executions in the world, as well as corruption and poverty.
So what are the Revolutionary Guards so afraid of?
The escalating demonization of Baha’is in recent times speaks volumes about the regime’s fear of losing its grip on absolute power. The Iranian people have awakened to the reality of the hate propaganda as an instrument of repression. In unprecedented acts of solidarity, senior Islamic clerics such as Ayatollah Masoumi Tehrani have spoken in defence of Baha’is.
Another example is Mohammad Nourizad, a former senior figure in the regime, who went to the home of a four-year-old Baha’i child whose parents are both in prison and — defying the fanatical view that Baha’is are “ritually unclean” — kissed the child’s feet in a courageous act of contrition.
While the Revolutionary Guards busy themselves with desecrating the bones of their victims, a new post-hatred Iran is being born, in which the people demand respect for the human rights of all citizens. That is what those in power fear the most.
Jean-Paul Sartre famously said that “if the Jew did not exist, the anti-Semite would invent him.” The fanatic, whose ideas cannot prevail through reason, needs to hang a 17-year-old girl to feel powerful and heroic. He needs to even erase traces of the long dead victims to desperately convince himself he has triumphed. But no matter how deep he digs the earth, the spirit of Mona and others like her will continue to inspire people of conscience to defy hatred and violence.
Iran’s Revolution Guards hanged a girl 30 years ago as part of their attempt to purge the country of its Baha’i religious minority. In doing so, they created a martyr they fear to this day.
Imagine a muscular bearded revolutionary with a machine gun. Now imagine him putting the hangman’s noose around the neck of a blindfolded 17-year-old girl. Her heinous crime? Teaching Sunday school for children. And then imagine the same militant forces returning to excavate her gravesite 30 years later to remove all traces of this shameful act.
This shocking scenario unfortunately is not from a poignant Hollywood film. It is the reality playing out in Iran today, as the powerful Revolutionary Guards excavate the historic cemetery in the city of Shiraz where Mona Mahmudnizhad and nine other women executed in 1983 are buried, together with 950 other members of the persecuted Baha’i religious minority.
This latest act is profoundly repugnant and perplexing. What, it may be asked, are the mighty Revolutionary Guards so afraid of?
Since the earliest days of the 1979 Islamic revolution, the Baha’i minority of Iran has been subject to violent persecution. Almost the entire leadership of this peaceful community was systematically exterminated in what UN expert Benjamin Whitaker had described by 1985 as a “genocide.”
It was in this context that on June 18, 1983, 17-year-old Mona Mahmudnizhad and nine other women were executed. Thousands of others were imprisoned, tortured, dismissed from employment and schools, or had their properties confiscated. The desecration of religious sites and cemeteries was a particularly blatant expression of a hateful ideology of “cultural cleansing,” aimed at eliminating all traces of Iran’s Baha’i citizens.
I was a contemporary of Mona, and her extraordinary courage left a deep and lasting impression on my generation. Reports emerged from sympathetic prison guards that, after severe torture, when she was being insulted and spat upon by those that were about to hang her, she put the noose around her own neck and smiled in a final act of defiance. Her torturers had not managed to break her. Hers was a triumph of the human spirit in the face of unimaginable cruelty.
The Baha’is continue to be an all-purpose scapegoat for the Islamic Republic. A relentless stream of hate propaganda has accused them of every conceivable evil in the fertile imagination of the authorities: American imperialism, espionage for Israel, Wahhabism, religious “waywardness,” sexual promiscuity, satanic rituals, and myriad other misdeeds.
The Baha’is have also been blamed for the massive 2009 post-election protests — the so-called Green Movement. In short, the Baha’is are an expedient distraction for all the woes of a regime that continues to subject its citizens to human rights abuses, including the highest per-capita rate of executions in the world, as well as corruption and poverty.
So what are the Revolutionary Guards so afraid of?
The escalating demonization of Baha’is in recent times speaks volumes about the regime’s fear of losing its grip on absolute power. The Iranian people have awakened to the reality of the hate propaganda as an instrument of repression. In unprecedented acts of solidarity, senior Islamic clerics such as Ayatollah Masoumi Tehrani have spoken in defence of Baha’is.
Another example is Mohammad Nourizad, a former senior figure in the regime, who went to the home of a four-year-old Baha’i child whose parents are both in prison and — defying the fanatical view that Baha’is are “ritually unclean” — kissed the child’s feet in a courageous act of contrition.
While the Revolutionary Guards busy themselves with desecrating the bones of their victims, a new post-hatred Iran is being born, in which the people demand respect for the human rights of all citizens. That is what those in power fear the most.
Jean-Paul Sartre famously said that “if the Jew did not exist, the anti-Semite would invent him.” The fanatic, whose ideas cannot prevail through reason, needs to hang a 17-year-old girl to feel powerful and heroic. He needs to even erase traces of the long dead victims to desperately convince himself he has triumphed. But no matter how deep he digs the earth, the spirit of Mona and others like her will continue to inspire people of conscience to defy hatred and violence.
i wonder who will put sanctions on u.s. officials for nsa spying
on all americans in total disregard of the constitution.
[h=1]U.S. sanctions Iranian official for limiting free speech[/h]
WASHINGTON (Reuters) - The United States imposed sanctions on an Iranian official on Friday for allegedly putting limits on free speech in Iran, including cutting off mobile phone communications during political demonstrations in 2012.
http://news.yahoo.com/u-sanctions-i...e-speech-154130193.html?bcmt=comments-postbox
on all americans in total disregard of the constitution.
[h=1]U.S. sanctions Iranian official for limiting free speech[/h]
WASHINGTON (Reuters) - The United States imposed sanctions on an Iranian official on Friday for allegedly putting limits on free speech in Iran, including cutting off mobile phone communications during political demonstrations in 2012.
http://news.yahoo.com/u-sanctions-i...e-speech-154130193.html?bcmt=comments-postbox
متهم اصلی اختلاس بزرگ اعدام شد
صدا و سیمای رژیم: حکم اعدام مه***آفرید امیرخسروی (متهم اصلی اختلاس بزرگ) سحرگاه روز شنبه، سوم خردادماه 1393 در محل زندان اوین اجرا شد. پایگاه اطلاع***رسانی دادسرای عمومی و انقلاب تهران با اعلام این خبر افزود: حکم محکومیت به اعدام محکوم زندانی مه***آفرید امیرخسروی فرزند منصور، که از بابت افساد فی***الارض از طریق شرکت در اخلال در نظام اقتصادی کشور با تبانی و فساد در شبکه بانکی و توسل به روش***های متقلبانه و مجرمانه و اخذ میلیاردها تومان وجوه غیرقانونی و شرکت در پولشویی و پرداخت رشوه، به اعدام محکوم و حکم صادره در دیوان عالی کشور تأیید شده بود، سحرگاه روز شنبه، سوم خردادماه 1393 در محل زندان اوین اجرا شد.
صدا و سیمای رژیم: حکم اعدام مه***آفرید امیرخسروی (متهم اصلی اختلاس بزرگ) سحرگاه روز شنبه، سوم خردادماه 1393 در محل زندان اوین اجرا شد. پایگاه اطلاع***رسانی دادسرای عمومی و انقلاب تهران با اعلام این خبر افزود: حکم محکومیت به اعدام محکوم زندانی مه***آفرید امیرخسروی فرزند منصور، که از بابت افساد فی***الارض از طریق شرکت در اخلال در نظام اقتصادی کشور با تبانی و فساد در شبکه بانکی و توسل به روش***های متقلبانه و مجرمانه و اخذ میلیاردها تومان وجوه غیرقانونی و شرکت در پولشویی و پرداخت رشوه، به اعدام محکوم و حکم صادره در دیوان عالی کشور تأیید شده بود، سحرگاه روز شنبه، سوم خردادماه 1393 در محل زندان اوین اجرا شد.
شنبه، 3 خرداد ماه 1393 = 24-05 2014
بازداشت یکی دیگر از نزدیکان احمدی نژاد
دیگربان: قوه قضائیه پس از بازداشت بهمن شریف***زاده یکی از نزدیکان محمود احمدی***نژاد٬ اقدام به احضار مجدد محمدرضا رحیمی و بازداشت عبد***الرضا داوری کرد.
ایرنا روز شنبه (سوم خرداد) به نقل از یک منبع آگاه از بازداشت داوری به اتهام «انتساب دروغ به مسئولان و نشر اکاذیب» خبر داده است.
داوری در سال***های پایان دولت دهم ریاست صندوق بازنشستگی مس کشور را برعهده داشت، در طول دولت نهم و دهم از اصلیترین چهره***های رسانه***ای وابسته به «جریان انحرافی» شناخته می***شد.
عبد***الرضا داوری در ماه***های اخیر مسئولیت مجتمع رسانه***ای هما (هواداران محمود احمدی***نژاد) را برعهده گرفته بود.
ایسنا نیز امروز از حضور مجدد محمدرضا رحیمی٬ معاون اول احمدی***نژاد در شبعه ۷۶ دادگاه کیفری استان تهران خبر داده است.
هفته گذشته نیز رسانه***ها از بازداشت بهمن شریف***زاده یکی دیگر از نزدیکان احمدی***نژاد و اسفندیار رحیم***مشایی خبر داده بودند.
اتهام داوری و شریف***زاده به طور رسمی اعلام نشده٬ اما رحیمی متهم به دست داشتن در چندین پرونده «فساد مالی» است که از سرنوشت این پرونده***ها اطلاع دقیقی در دست نیست.
بازداشت یکی دیگر از نزدیکان احمدی نژاد
دیگربان: قوه قضائیه پس از بازداشت بهمن شریف***زاده یکی از نزدیکان محمود احمدی***نژاد٬ اقدام به احضار مجدد محمدرضا رحیمی و بازداشت عبد***الرضا داوری کرد.
ایرنا روز شنبه (سوم خرداد) به نقل از یک منبع آگاه از بازداشت داوری به اتهام «انتساب دروغ به مسئولان و نشر اکاذیب» خبر داده است.
داوری در سال***های پایان دولت دهم ریاست صندوق بازنشستگی مس کشور را برعهده داشت، در طول دولت نهم و دهم از اصلیترین چهره***های رسانه***ای وابسته به «جریان انحرافی» شناخته می***شد.
عبد***الرضا داوری در ماه***های اخیر مسئولیت مجتمع رسانه***ای هما (هواداران محمود احمدی***نژاد) را برعهده گرفته بود.
ایسنا نیز امروز از حضور مجدد محمدرضا رحیمی٬ معاون اول احمدی***نژاد در شبعه ۷۶ دادگاه کیفری استان تهران خبر داده است.
هفته گذشته نیز رسانه***ها از بازداشت بهمن شریف***زاده یکی دیگر از نزدیکان احمدی***نژاد و اسفندیار رحیم***مشایی خبر داده بودند.
اتهام داوری و شریف***زاده به طور رسمی اعلام نشده٬ اما رحیمی متهم به دست داشتن در چندین پرونده «فساد مالی» است که از سرنوشت این پرونده***ها اطلاع دقیقی در دست نیست.
متهم اصلی اختلاس بزرگ چرا اعدام شد؟
دادسرای رژیم امروز اعلام کرد: حکم اعدام مه آفرید خسروی سحرگاه روز شنبه سوم خردادماه در محل زندان اوین اجرا شد. اتهام وی افساد فی الارض از طریق اخلال در نظام اقتصادی کشور بود.
مه آفرید خسروی در شرایطی اعدام شد که یک عضو مجلس شورای اسلامی بنام دهقانی دو روز پیش برای نخستین بار فاش کرد که در پرونده اختلاس سه هزار میلیارد تومانی 500 نفر متهم هستند.
وی گفته بود: چه کسانی از بالای حکومت، پشت صحنه این دزدی سرسام آور بوده اند. یک نفر نمی تواند به تنهایی وارد حکومت شود و این مقدار فساد مرتکب شود. افرادی در درون حکومت از ایشان پشتیبانی کرده اند.
یک فعال سیاسی در تهران نیز در مطلبی در فیس بوک نوشته است:....عجبا تو گوئی هراز چند گاه تاریخ تکرار میشود. با دیدن این خبر به یاد اعدام فاضل خداداد در پرونده اولین اختلاس میلیاردی با عنوان اختلاس 123 میلیاردی بانک صادرات افتادم که برادران رفیق دوست از متهمان آن بودند و تنها کسی که اعدام شد تا پرونده بسته شود فاضل خداداد بود وهنوز هم آن پرونده تکلیفش روشن نیست.
جزئیات بیشتر از سایت تقاطع: بر اساس اطلاعیه*** کوتاهی که بر روی وب***سایت “دادسرای عمومی و اتقلاب تهران” قرار گرفته، آقای امیرخسروی، «سحرگاه شنبه، سوم خردادماه» در محل زندان اوین اعدام شده است.
یک منبع نزدیک به خانواده***ی امیرخسروی با تایید اعدام مالک هلدینگ “امیرمنصور آریا” به تقاطع گفت که این حکم بدون اعلام قبلی به خانواده و وکیل وی به اجرا درآمده است.
این منبع، با بیان این***که مه***آفرید امیرخسروی در روزهای اخیر برای انجام اعتراف تلویزیونی علیه شماری از مقامات حکومتی متهم در این پرونده تحت فشار قرار داشته، افزود که او «قربانی اختلافات داخلی میان مقامات قوه قضاییه جمهوری اسلامی شد».
به گفته***ی وی، آقای امیرخسروی خواهان آن بود که «نامه***اش به رهبر جمهوری اسلامی در یکی از خبرگزاری***های رسمی ایران منتشر شود اما با این خواسته***اش هیچ***گاه موافقت نشد تا این***که صبح امروز حکم وی بدون اعلام قبلی به اجرا درآمد».
این منبع هم***چنین تاکید کرد که مه***آفرید امیرخسروی تمام مدت نزدیک به سه سال گذشته را در سلول***های انفرادی بند دو-الف سپاه پاسداران گذراند و علی***رغم قطعی بودن حکمش، از انتقال وی به بند عمومی خودداری شد.
دزدانِ دانه درشت مه آفرید را قربانی کردند
زینت میرهاشمی: سرانجام بگم بگم ها، بگو بگو ها یک تلفات داد و مه آفرید امیرخسروی به عنوان متهم اصلی میلیاردها تومان اختلاس به چوبه دار سپرده شد. این میلیاردر رانت خوار در حالی اعدام شد که دولتیها، رانت خواران دیگر و ویژه خواران حکومتی با وجود این که بوی گند فساد می دهند بر سر جایشان نشسته و حکم می رانند.
این روزها در میان جنگ و جدال باندهای حکومتی، بخشهایی از پرونده های دزدی و اختلاس رده های بالای حکومتی افشا می شود. البته این افشاگری گونه ای است که نظام صدمه نبیند. هنگامی که احمدی نژاد بر سر کار بود با «بِگَم بِگَم» باند مقابل را تهدید می کرد و در همین حال اطرافیان او مشغول غارت بانکها بودند. همین شیوه بگم بگم از طرف جانشینان احمدی نژاد به کار می رود. این نوع تهدید طرق مقابل در گَلَه دزدان و غارتگران، نوعی نگفتن و حفظ منافع مشترک دزدان هست.
مه آفرید در بیدادگاهی به اعدام محکوم شد که برپاکنندگان این بیدادگاه خود شریک دزد و غارتگر اموال عمومی هستند. جرم او تبانی و فساد در شبکه بانکی، گرفتن میلیاردها تومان وجه غیر قانونی، شرکت در پولشویی و پرداخت رشوه بوده است. در جهنمی که یک فرد به خاطر یک دزدی کوچک، محکوم به قطع دست می شود، چگونه مه آفرید، شهرام جزایری، بابک زنجانی، خاوری و ... صاحب میلیاردها سرمایه می شوند. اختلاس در این حد فقط در توان کسانی است که در قدرت بوده و از امتیازات حکومتی استفاده می کنند.
دادسرای رژیم امروز اعلام کرد: حکم اعدام مه آفرید خسروی سحرگاه روز شنبه سوم خردادماه در محل زندان اوین اجرا شد. اتهام وی افساد فی الارض از طریق اخلال در نظام اقتصادی کشور بود.
مه آفرید خسروی در شرایطی اعدام شد که یک عضو مجلس شورای اسلامی بنام دهقانی دو روز پیش برای نخستین بار فاش کرد که در پرونده اختلاس سه هزار میلیارد تومانی 500 نفر متهم هستند.
وی گفته بود: چه کسانی از بالای حکومت، پشت صحنه این دزدی سرسام آور بوده اند. یک نفر نمی تواند به تنهایی وارد حکومت شود و این مقدار فساد مرتکب شود. افرادی در درون حکومت از ایشان پشتیبانی کرده اند.
یک فعال سیاسی در تهران نیز در مطلبی در فیس بوک نوشته است:....عجبا تو گوئی هراز چند گاه تاریخ تکرار میشود. با دیدن این خبر به یاد اعدام فاضل خداداد در پرونده اولین اختلاس میلیاردی با عنوان اختلاس 123 میلیاردی بانک صادرات افتادم که برادران رفیق دوست از متهمان آن بودند و تنها کسی که اعدام شد تا پرونده بسته شود فاضل خداداد بود وهنوز هم آن پرونده تکلیفش روشن نیست.
جزئیات بیشتر از سایت تقاطع: بر اساس اطلاعیه*** کوتاهی که بر روی وب***سایت “دادسرای عمومی و اتقلاب تهران” قرار گرفته، آقای امیرخسروی، «سحرگاه شنبه، سوم خردادماه» در محل زندان اوین اعدام شده است.
یک منبع نزدیک به خانواده***ی امیرخسروی با تایید اعدام مالک هلدینگ “امیرمنصور آریا” به تقاطع گفت که این حکم بدون اعلام قبلی به خانواده و وکیل وی به اجرا درآمده است.
این منبع، با بیان این***که مه***آفرید امیرخسروی در روزهای اخیر برای انجام اعتراف تلویزیونی علیه شماری از مقامات حکومتی متهم در این پرونده تحت فشار قرار داشته، افزود که او «قربانی اختلافات داخلی میان مقامات قوه قضاییه جمهوری اسلامی شد».
به گفته***ی وی، آقای امیرخسروی خواهان آن بود که «نامه***اش به رهبر جمهوری اسلامی در یکی از خبرگزاری***های رسمی ایران منتشر شود اما با این خواسته***اش هیچ***گاه موافقت نشد تا این***که صبح امروز حکم وی بدون اعلام قبلی به اجرا درآمد».
این منبع هم***چنین تاکید کرد که مه***آفرید امیرخسروی تمام مدت نزدیک به سه سال گذشته را در سلول***های انفرادی بند دو-الف سپاه پاسداران گذراند و علی***رغم قطعی بودن حکمش، از انتقال وی به بند عمومی خودداری شد.
دزدانِ دانه درشت مه آفرید را قربانی کردند
زینت میرهاشمی: سرانجام بگم بگم ها، بگو بگو ها یک تلفات داد و مه آفرید امیرخسروی به عنوان متهم اصلی میلیاردها تومان اختلاس به چوبه دار سپرده شد. این میلیاردر رانت خوار در حالی اعدام شد که دولتیها، رانت خواران دیگر و ویژه خواران حکومتی با وجود این که بوی گند فساد می دهند بر سر جایشان نشسته و حکم می رانند.
این روزها در میان جنگ و جدال باندهای حکومتی، بخشهایی از پرونده های دزدی و اختلاس رده های بالای حکومتی افشا می شود. البته این افشاگری گونه ای است که نظام صدمه نبیند. هنگامی که احمدی نژاد بر سر کار بود با «بِگَم بِگَم» باند مقابل را تهدید می کرد و در همین حال اطرافیان او مشغول غارت بانکها بودند. همین شیوه بگم بگم از طرف جانشینان احمدی نژاد به کار می رود. این نوع تهدید طرق مقابل در گَلَه دزدان و غارتگران، نوعی نگفتن و حفظ منافع مشترک دزدان هست.
مه آفرید در بیدادگاهی به اعدام محکوم شد که برپاکنندگان این بیدادگاه خود شریک دزد و غارتگر اموال عمومی هستند. جرم او تبانی و فساد در شبکه بانکی، گرفتن میلیاردها تومان وجه غیر قانونی، شرکت در پولشویی و پرداخت رشوه بوده است. در جهنمی که یک فرد به خاطر یک دزدی کوچک، محکوم به قطع دست می شود، چگونه مه آفرید، شهرام جزایری، بابک زنجانی، خاوری و ... صاحب میلیاردها سرمایه می شوند. اختلاس در این حد فقط در توان کسانی است که در قدرت بوده و از امتیازات حکومتی استفاده می کنند.
1- نه تنها خود امیرخسروی مطمئن شده بود که براحتی اعدامش نخواهند کرد؛ چون این اواخر آخرین سنت هایش را نیز هبۀ آخوندهای ریز و درشت کرده بود. بلکه بدبین ترین ناظران هم پیش بینی نمی کردند که در بیش از یک سال گذشته از قطعی شدن حکم اعدام اختلاسگران! فقط یک نفر از آنان چنین غافلگیرانه و شوک آور اعدام شود. بدون اطلاع بخودش، بدون ابلاغ به وکیلش و حتی بدون اطلاع به همسر و خانواده اش. اگر قرار بود احکام اعدام این پرونده اجرا شود چرا فقط حکم امیرخسروی اجرا شده و آن سه مجرم ردیف اول پرونده اعدام نشده اند؛ و ثانیاً در حالیکه حکم اعدام های این پروندۀ سنگین دزدی و اختلاس کمتر معارض و مخالفی داشت در بین افکار عمومی مردم چرا چنین دزدکی و با ترس و لرز یواشکی اعدام خسروی را انجام داده اند. تازه انتخاب یک روز ملی - تنها روز سال که ایرانیان بدون کمترین اختلافی آن را جشن می دانند بجهت آزادی خرمشهر از اشغال دشمن - با کدام توجیه حقوقی و قضایی انجام شده است.
2- بنابراین در اینکه اعدام امیرخسروی به این شوک آوری یک تصمیم صد درصد سیاسی بوده تردیدی نیست و باید پشت پرونده را با این نگاه کاوید برای انگیزه یابی. در سوی دیگر هر چند سخت است منطق یک بی منطقی مطلق (حکومت جمهوری اسلامی) را احصاء کردن و پی به لایه های لجن انباشته روی هم در مدت 35 سال دروغ و فریب و ریا بردن؛ اما سعی می کنم راهی بدرون این هیولای هزار سر بیابم و برخی احتمالات علت اعدام امیرخسروی را نمایان کنم:
الف- بنظر می رسد که علت اصلی اعدام سریع امیر خسروی را باید در خبری جستجو و پیدا کرد که اخیراً رونمایی شد. و آن تحویل یکی از متهمان فراری پروندۀ اختلاس توسط پلیس بین الملل به جمهوری اسلامی است که در امارات دستگیر شده بود. بازجویی و اطلاعات اخذ شده از این متهم بقدری مهم بوده است که توازن قوای باندهای متنفع از اختلاس بزرگ را بنفع حامیان و شریکان امیرخسروی در داخل حکومت بهم زده و باند مقابل را بهراس انداخته که اگر دیر کند و یا اعدام خسروی را با اطلاع قبلی اجرا کند نخواهد توانست از سد باند رقیب بگذرد و بازندۀ نهایی بخش فاسد قوۀ قضائیه خواهد شد. این نشانه به این دلیل هم مقرون به صحت قطعی است که چند روز پیش غلامحسین محسنی اژه ای تصمیم گرفت و هم مأمور شد با هماهنگی براردان لاریجانی در رأس قوای مقننه و قضائیه به مجلس برود و گزارش مشروح و مفصلی از پروندۀ امیرخسروی را در جلسۀ علنی مجلس قرائت کند. این رویه مطلقاً در سابقۀ قوۀ قضائیۀ ایران در گذشته وجود نداشت و نه تنها قوۀ قضائیه حاضر نمی شد در مجلس گزارش عملکرد بدهد بلکه حتی کمترین اهمیتی هم به پرسش های موردی مجلس نمی داد و استقلال قوا را برجسته می کرد.
ب- اما گذشته از هدف اصلی اعدام غافلگیر امیرخسروی که گفتم بخاطر بهم خوردن بالانس فساد در باندهای درگیر با این پرونده بود؛ این اعدام هدف های جانبی دیگری را هم بنفع رژیم تأمین می کرده است که به تصمیم جدید کمک کرده است.
1)- با اینکه جمهوری اسلامی حرکات و تصمیمات غافلگیر کننده و یکباره زیاد داشته و دارد اما در سال های اخیر قانونی را عمل کرده بودند که طی آن مجریان اعدام ها موظف می شدند حداقل 24 ساعت قبل از اعدام موضوع اعدام شدن مجرمان در سحرگاه روز بعد را به خود اعدامیان و خانوادۀ درجه یک و وکلای آنان ابلاغ کنند. این موضوع که نص قانون هم است داشت برای رژیم سیاسی دردسر درست می کرد که نتواند در مواقع لازم - معمولاً بیشتر برای اعدام های سیاسی - اعدام های سریع و بدون اطلاع رسانی داشته باشد. لذا با اعدام شوکه کنندۀ امیر خسروی قوۀ قضائیه در حال ایجاد یک "وحدت رویۀ قضایی" - هموزن قوانین مصوب که از تکرار متواتر یک تصمیم در بین قضات دادگستری ایجاد می شود - است تا اگر در آینده نیاز به استفاده از این بی قانونی در پرونده های سیاسی یا مورد توجه افکار عمومی - مثل پروندۀ ریحانۀ جباری - داشت که خواهد داشت استفاده کند و اعتراض ها را با استناد به وحدت رویۀ قضایی پاسخ حقوقی بدهد.
2- در مورد انتخاب مهمترین و شادترین خاطرۀ ملی جمهوری اسلامی در روز سالگرد آزادی خرمشهر باید موضوع را از دوجهت عمدی دانست. یکی از این نظر که باند اعدام کننده خواسته اعدام خسروی را اجماع خواست ملت ایران نمایش بدهد و از آن بعنوان یک هدیۀ اجرای عدالت در روز ملی ایرانیان به ملت آدرس بدهد. اما در سطح کلان تر گره زدن این اعدام با یک پیروزی ملی این تأثیر - برای نخبگان در کوتاه مدت و خوداگاه و جمع کردن حواس و تمکین؛ و برای تودگان زیر پوستی و بلند مدت و ناخودآگاه که انتظار زندگی نداشته باشند - را حامل است که پیروزی و مرگ در جمهوری اسلامی یک دوقلوی بهم چسبیده اند و مردم نباید منتظر زندگی پیروز باشند. زیرا هرجا پیروزی است فقط با مرگ معنا می یابد. یا...هو
بعد از تحریر: این خبر را هم بدهم که روحانی اختلاف دیدگاهش با خامنه ای را مجدداً - بلافاصله - با همان کلید واژه "بهشت" بیان کرده و در مقابل جملۀ چند روز پیش خامنه ای که گفته بود "حاکم اسلامی وظیفه دارد مردم را به بهشت ببرد" جمله ای با همان بهشت گفته و تأکید کرده که با زور و شلاق نمی توان و نباید مردم را به بهشت برد. فعلاً این تمایز گذاری بلافاصله و دقیق نظری یک پیشرفت است و مسلماً بزودی تاریخ مصرفش تمام خواهد شد و روحانی باید بهتر عمل کند.