Jan 6-9 News/Discussions

Zob Ahan

Elite Member
Feb 4, 2005
17,481
2,233
#21
The "Kaleme" newspaper

January 06, 2011
Last week, participants at an event at Tehran’s Allameh Tabatabai University found printed copies of the online opposition newspaper “Kaleme" placed on their seats, according to at least two people who were present at the event, including a lecturer.

“Kaleme” was launched last fall by the Kalame website, which is close to opposition leader Mir Hossein Musavi. The site has called on readers to print out the issues, which are available in PDF and JPEG formats, and share them with “neighbors, classmates, and colleagues.”

About 400 people attended last Saturday’s reception in the Faculty of Social Sciences of Allameh University, which was held in commemoration of Mohammad Abdollahi, a prominent social researcher and scholar who passed away December 24.

The lecturer, in political sociology, said he was surprised when he found “Kaleme" on his seat. He said his first reaction was to try to hide it. He said he looked around and saw that others didn’t seem as surprised as he was. Some people, he said, put the leaflets in their pockets, while others said they already had that issue and offered it to others.

“I was amazed by seeing these leaflets," he said. "Especially when what you see on the Internet is about new arrests of students, political activists, and journalists, when what you see on television is nothing but the overall victory of the state over its opposition.

"But the reality on the ground is that this general dissatisfaction exists among certain sections of the public. And after a year and a half of severe repression, it is only seeking new ways to project itself and pursue its demands.”

Iranian authorities repeatedly talk about the utter defeat of the opposition Green Movement, or “the sedition” as they call it, and state media is filled with propaganda against the prominent figures of this movement. There have been also calls by hard-liners for their arrest and trial.

Nevertheless, students and other advocates of reform inside Iran seem as determined as ever in showing their opposition to government policies.

A Ph.D. student at Allameh Tabatabai University, who was also attending last week’s reception, said: “Whenever there is a public gathering, something which is quite rare these days in Tehran, especially inside universities or other cultural centers, you just see that in the public’s mind and heart, the demand for change in nearly every aspect of society is as powerful as it used to be.

"The regime tried to create something like the Tiananmen Square crackdown but has never been able to heal the wounds of this with some kind of economic prosperity or cultural reform.”

One of the latest issues of “Kaleme,” which is available in Kurdish, is focused on the “repression of minorities."

Here is a video from last November reportedly showing “Kaleme” being copied and printed in the city of Ghazvin:



-- Golnaz Esfandiari
 

Zob Ahan

Elite Member
Feb 4, 2005
17,481
2,233
#22
[video=youtube;hL3F8nNyUWE]http://www.youtube.com/watch?v=hL3F8nNyUWE&feature=player_embedded[/video]
 

Niloufar

Football Legend
Oct 19, 2002
29,626
23
#23
ouch..depressing news as always..thanx for keeping it up guys.

yek mosht Sepahi o dozd footballemun o micharkhunan unvaght Safaei Farahani, na tanha zendanie, dare mimire az marizi..:redface:


» گفت***وگویی با عفت خطیبی، همسر این زندانی سیاسی
چهار ماه است که صفایی فراهانی در سی***سی***یو بستری است



چکیده : الان حدود چهار ماه است که ایشان در بخش سی سی یو بیمارستان بستری هستند و در همین مدت چهار ماه هم دچار همان حالت سنکوپی که در زندان برای ایشان رخ داده بود، شدند اما خوشبختانه چون در بیمارستان بودند پزشک ها سریع اقدام کردند تا ایشان را به حالت عادی برگردانند. همه اینها باعث نگرانی شدید ما است چون هم افت فشار خون و هم افت ضربان قلب پیدا می کنند و به حالت بیهوشی می روند.


همسر صفایی فراهانی با اشاره به این مطلب که همسرش نزدیک به چهار ماه است در بخش سی سی یو بیمارستان بستری است، می گوید: ” انتظار داریم که با توجه به شرایط ویژه جسمانی آقای فراهانی، ایشان از بیمارستان به منزل برگردند که البته این نظر ما نیست بلکه پزشکان تاکید کرده اند که شرایط نامناسب محیط و استرس برای ایشان “خطرناک” است و نباید به زندان باز گردند.”





مهندس محسن صفایی فراهانی عضو برجسته جبهه مشارکت، در روز سی خرداد سال گذشته یک هفته پس از انتخابات و حوادث بعد از آن، بازداشت و در دادگاههای نمایشی در تاریخ بیست وششم دی ماه سال قبل به ۶ سال حبس محکوم شد.

گفتنی است محسن صفایی فراهانی یکی از هفت چهرۀ برجستۀ اصلاح طلبی است که در شکایتنامه ای به اظهارات فردی موسوم به سردار مشفق اشاره کرده و آن را سند مهمی در جهت روشن شدن مسائل پشت پردۀ انتخابات ریاست جمهوری دهم و حوادث بعد از آن و اقدامات خلاف قانون در جریان انتخابات و پس از آن دانسته بود. بعد از انتشار مصاحبۀ محسن صفایی فراهانی در مورد این شکایتنامه،مسئولان قضایی از او خواستند تا خود را به زندان اوین معرفی کند و صفایی فراهانی با تأکید بر اینکه شکایت خود را پس نخواهد گرفت اعلام کرد که به زندان باز خواهد گشت.

جرس با خانم عفت خطیبی در خصوص آخرین وضعیت جسمانی مهندس صفایی فراهانی به گفتگو پرداخته است که متن آن در پی می آید:

خانم خطیبی لطفا در خصوص آخرین وضعیت آقای صفایی فراهانی برایمان بگویید؟

الان حدود چهار ماه است که ایشان در بخش سی سی یو بیمارستان بستری هستند و در همین مدت چهار ماه هم دچار همان حالت سنکوپی که در زندان برای ایشان رخ داده بود، شدند اما خوشبختانه چون در بیمارستان بودند پزشک ها سریع اقدام کردند تا ایشان را به حالت عادی برگردانند. همه اینها باعث نگرانی شدید ما است چون هم افت فشار خون و هم افت ضربان قلب پیدا می کنند و به حالت بیهوشی می روند.

ایشان بعد از بازگشت مجددشان به زندان بعد از چه مدت دچار این مشکلات شدند و به بیمارستان منتقل شدند؟

به یک ماه هم نکشید و بعد بیست و چند روز دچار این حملات قلبی شدند و بعد از پیگیری های زیاد بالاخره آقای دادستان اجازه دادند ایشان در بیمارستان برای معالجه بستری شوند.

با توجه به وضعیت وخیم جسمی ایشان بازگشت مجدد به زندان چه خطراتی را می تواند برای ایشان بدنبال داشته باشد؟

الان در بیمارستان پنج پزشک متخصص قلب ایشان را تحت نظر دارند و یک دستگاه در سمت چپ بدنشان نزدیک قلب گذاشته اند و این دستگاه نشان می دهد که چرا این حالت برای ایشان بوجود می آید بنابراین بطور مداوم باید تحت نظر پزشکان متخصص باشد تا در صورت حمله مجدد سریعا رسیدگی شود.

فشارهای عصبی تا چه حد باعث تشدید این مشکلات می شود؟

فشارهای عصبی بی تاثیر نیست، ایشان سه تا از دریچه های قلبی اشان نارسایی دارد و دستگاهی که گذاشته اند به همین دلیل است. و تا شش ماه این دستگاه باید باشد و پزشک ها هم گفته اند ایشان باید تحت مراقبت های ویژه باشد چون ممکن است هر لحظه دوباره این حملات به ایشان دست دهد. ما تمام کاغذها و نامه ها و مدارک پزشکی ایشان را به دادستانی برده ایم.

آیا پاسخی در این زمینه گرفته اید؟

نخیر، هنوز جوابی نداده اند که مرخصی می دهند که به خانه برگردد یا باید به زندان برگردد؟ ما نامه های پزشکان را که نوشته اند “ایشان نباید به هیچوجه به زندان برگردد” و “استرس برای ایشان خطرناک می باشد” را به دادستانی ارائه کرده ایم اما تاکنون جوابی نگرفته ایم.

وضعیت روحی آقای صفایی فراهانی چطور است؟

الحمدالله، ایشان مثل همیشه “محکم” و “مقاوم” و بر سر مواضع خودشان هستند و به همین گونه هم خواهند بود.

خانم خطیبی هر صحبتی در پایان دارید بفرمایید.

صحبت خاصی ندارم اما در این مدت چهار ماه من هم با ایشان در بیمارستان بودم و شاهد ناراحتی جسمی همسرم بودم. خوب من و فرزندانم انتظار داریم که با توجه به شرایط نامناسب جسمانی آقای فراهانی ایشان از بیمارستان به منزل برگردند. که البته این نظر ما نیست بلکه پزشکان تاکید کرده اند که شرایط نامناسب محیط و استرس برای ایشان خطرناک است و نباید به زندان برگردند. البته آقای دادستان تاکنون اجازه داده اند که آقای صفایی فراهانی چهار ماه در بیمارستان بستری باشند و امیدوارم با مرخصی همسرم موافقت شود تا ایشان به خانه برگردند و بقیه دوران نقاهتشان را در خانه بگذرانند.​
 

Niloufar

Football Legend
Oct 19, 2002
29,626
23
#24
رييس جمهور : پول يارانه***ها پول امام زمان است و بركت دارد
سمنان ـ رييس جمهوري، با تأكيد بر اينكه يقيناً حضرت ولي عصر(عج) اجراي موفق طرح هدفمندي يارانه ها را به عنوان صاحب اصلي عدالت مديريت و هدايت مي كنند، گفت : پول يارانه***ها پول امام زمان است و بركت دارد.

به گزارش خبرنگار اعزامي ايرنا، دكتر محمود احمدي نژاد روز چهارشنبه در نشست صميمي با منتخبان و نمايندگان اقشار مختلف فرهنگي، صنعتي و دانشگاهي و فرهيختگان استان سمنان افزود: هر چقدر همدلي مسوولان و مردم بيشتر باشد موقعيت بيشتري براي كار و تلاش و سازندگي براي كشور پيش خواهد آمد.
وي اضافه كرد: ممكن است كشوري ثروت زياد و همدلي نيز داشته باشند اما بدون كار و تلاش به جايي نخواهند رسيد.
احمدي نژاد در همين زمينه به عنوان مثال گفت: در برخي از كشورها علاوه بر 8 ساعت كار معين بسياري به دليل عشق به ميهن خود 4 ساعت نيز داوطلبانه كار مي***كنند.
وي اضافه كرد: بدون خودباوري ساختن كشور ممكن نخواهد بود از جمله محورهايي كه شيطان پرستان و مستكبران در حمله به كشورهاي ديگر در پيش مي***گيرند تلاش براي سلب خودباوري انسانهاست.
رييس جمهوري افزود : ساختن ايران نيازمند الگويي مناسب از لحاظ اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي است به طور يقين كشورهاي غربي نمي***توانند الگويي مناسب براي ما باشند و آنچه كه مي***تواند ايران را به قله***هاي پيشرفت و توسعه و كمالات انساني برساند الگوي اسلامي ـ ايراني است.
وي اضافه كرد: آنچه مسلم است اين كه الگوهاي غربي به دلايل مختلف متناسب با فرهنگ و اهداف ما نيست و الگوي ايراني نيز به دليل اتكا به نيروها و تفكرها و منابع ايراني مي***تواند كارآمدي اين روش را به اثبات برساند.
احمدي نژاد با اشاره به روش غرب در برخورد با كشورهاي ديگر گفت: كشورهاي غربي دانش كارساز را قطره قطره و با سياست***هاي خاص استعمارگري عرضه مي***كنند اما هر چقدر بخواهيم كالاهاي مصرفي و حتي دانش***هاي كم اهميت را در اختيار ما مي***گذارند.
رييس جمهور اضافه كرد: پايه و اساس الگوي اسلامي ايراني برقراري عدالت است و اگر به اين مقوله كم توجهي شود كمالي اتفاق نخواهد افتاد؛ عدالت سكوي نخست پرش انسان به سوي كمالات است و از آنجاست كه حركت جهشي انسان به سوي تعالي و خداوند انجام مي***شود.
رييس جمهور در همين زمينه اصل و اساس هدفمند شدن يارانه ها را برقراري عدالت در جامعه خواند و گفت: ما قدم نخست را در اين زمينه برداشته ايم.
وي اضافه كرد: در 20 روز گذشته از اجراي طرح هدفمند شدن يارانه ها ميزان صميميت، احترام، دلسوزي ها، رحم و مروت***ها و ارزش***هاي انساني در جامعه ايران تقويت شده است.
احمدي نژاد گفت: علت موفقيت اين طرح تلاش و وقت زيادي است كه مسوولان دولت براي اجراي صحيح آن اختصاص مي***دهند علت ديگر اين موفقيت وجود اعتماد بين ملت و دولت است و علت سوم نيز توجه به اصل عدالت در اجراي اين طرح است.
رييس جمهور گفت : من يقين دارم حضرت ولي عصر (عج) اجراي موفق اين طرح را مديريت كرده و هدايت مي***كنند.
احمدي نژاد افزود : عدالت صاحب دارد و صاحب طرح هدفمند شدن يارانه ها كه مبناي آن عدالت است حضرت مهدي (عج) است و پول يارانه ها پول امام زمان است و بركت دارد.
رييس جمهور با اشاره به قصد و اراده برخي كشورها براي اجراي چنين طرح***هايي گفت: بسياري از كشورهايي كه انديشه اجراي اين طرح را در سر دارند با دلنگراني***ها، مشكلات و معضلات زيادي روبه***رو هستند در چنين كشورهايي فاصله***هاي طبقاتي با چنين طرح***هايي زياد مي***شود اما در كشور ما به خاطر عدالت بودن انگيزه چنين طرحي فاصله***هاي طبقاتي نيز كم***تر مي***شود.
احمدي نژاد گفت: اگر بخواهيم در بحث عدالت مانند غربي***ها رفتار كنيم بايد در ريل آنها حركت كنيم و در چنين وضعيتي ما همواره از آنان عقب خواهيم بود و قطعا چنين الگويي موافق ايران اسلامي نخواهد بود.
رييس جمهور اضافه كرد: باور من اين است كه استان سمنان مي***تواند براي تحقق الگوي اسلامي ايراني يك نمونه و الگو باشد زيرا اين استان همه چيز دارد و تحقق اين امر در اين استان شدني است.
رييس جمهور در همين زمينه از مسوولان، فرهيختگان و نمايندگان استان سمنان خواست براي توسعه و پيشرفت استان و عملي كردن الگوي اسلامي ايران نشست***هاي تخصصي با صاحب نظران مختلف اعم از دانشگاهي و ديگر اقشار داشته و از انديشه هاي آنان استفاده كنند.
وي در ابتداي سخنان خود اظهار داشت: بالاترين و مهمترين ماموريت ما ساختن ايران و استان سمنان بوده و چنين كاري خدمت به بشريت، انبيا، اوليا و كمك به برقراري عدالت است.
رييس جمهور اضافه كرد: سالهاست كه دنيا متوجه ايران است و تمام تحولات ما زير ذره بين بوده و اشخاص مختلف تحولات ما را زيرنظر دارند.
وي اضافه كرد: به اندازه سفرهاي استاني ما سفرهاي خارجي داريم كه در آنها مباحث گوناگوني مطرح مي***شود و اظهارات متفكران خارجي*** نشانگر اين موضوع است كه آنان به طور مستمر تحولات ايران را بررسي مي***كنند.

 

Niloufar

Football Legend
Oct 19, 2002
29,626
23
#25


پنجشنبه 16 دی 1389 ساعت 20:07 |
خبرگزاری هرانا – مرتضی حاجی، وزیر تعاون و آموزش و پروش در دوران تصدی گری سید محمد خاتمی شب گذشته بازداشت شد.

بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، یکی از نزدیکان خانواده حاجی اطلاع داد شب گذشته نیروهای امنیتی و اطلاعاتی مرتضی حاجی را بازداشت و به زندان اوین منتقل کردند.

مرتضی حاجی پیشتر در 7 دی ماه سال گذشته و پس از وقایع عاشورا و در دفتر باران که در همان روز توسط نیروهای امنیتی پلمپ شده بود بازداشت و پس از 16 روز در 22 دی ماه همان سال آزاد شد.
 

mowj

National Team Player
May 14, 2005
4,739
0
#26


رييس جمهور : پول يارانه***ها پول امام زمان است و بركت دارد


سمنان ـ رييس جمهوري، با تأكيد بر اينكه يقيناً حضرت ولي عصر(عج) اجراي موفق طرح هدفمندي يارانه ها را به عنوان صاحب اصلي عدالت مديريت و هدايت مي كنند، گفت : پول يارانه***ها پول امام زمان است و بركت دارد.





بله، صد ميليارد دلار برکت برای يک مشت دزد غارتگر که سابسيدها ازمقدار دزدی هايشان کم کرده بود.
هدفمندی يارانه ها فقط هدفمندی غارتگری های يک مشت فاشيستی است که مذهب و امام زمان هم چاشنی غارتگري، جنايت، و فرومايگی اشان شده.
 

Zob Ahan

Elite Member
Feb 4, 2005
17,481
2,233
#27
The Talented Mr. Mottaki

by HAMID FAROKHNIA in Tehran

06 Jan 2011 14:364 Comments

The former foreign minister's sole evident skill? Survival.
[ analysis ] Almost three weeks after the event, the unorthodox and unusually brusque manner in which former Iranian Foreign Minister Manouchehr Mottaki was removed from office is still reverberating throughout the Islamic Republic's political circles. Moved by factional considerations, many have stated that Mottaki was a hapless victim of presidential imperiousness, while more than a few have heaped praise on him for allegedly standing up for his principles. Insiders, however, consider his five-year-plus tenure as the country's top diplomat to have been an unmitigated disaster for the foreign policy establishment and the Foreign Ministry itself in particular.
Protesting Mottaki's humiliation has become the new cri de coeur of every disaffected faction in Iran: While traveling on a diplomatic mission to Senegal on December 13, he was informed by his hosts that he had been relieved of all his duties by his president and would no longer be accorded diplomatic niceties. A dejected Mottaki was forced to depart the Senegalese presidential compound in the middle of an official function completely unescorted and without the usual diplomatic pomp.
Angry reactions were erupting even before Mottaki's plane touched down in Tehran. "Earthquake at the Foreign Ministry," ran the headline in Khabar, published by Majles Speaker Ali Larijani. "Astonishing Development," said Jahanonline, published by former Basij militia leader Alireza Zakani. Even the fanatical Kayhan was unstinting in its admonishment of the president. In a column titled "With Which Justifications?" the paper's ultra-hardline editor, Hossein Shariatmadari, took Ahmadinejad to task for his insulting treatment of his longest-serving minister.
Almost immediately, speculation over the cause of Ahmadinejad's sudden decision arose. Many traced it to Mottaki's objection to the presidential appointment of "special envoys" outside the Foreign Ministry. Some, like the centrist Panjareh, opined that Mottaki's dismissal could be traced to his one-time attendance at the "office of a top-ranking leader of the country" -- Ahmadinehad's nemesis, Akbar Hashemi Rafsanjani. Kayhan wondered if Mottaki had incurred Ahmadinejad's displeasure by protesting the dispatch of the president's chief of staff, Esfandiar Rahim Mashaei, to Jordan for alleged secret talks. As for die-hard pro-government publications, they uniformly attributed the unceremonious sacking of the minister to his lack of revolutionary zeal and inability to carry out his responsibilities.
For his part, Mottaki refused to attend the official ceremonies for his departure. He followed up with an open letter in which he decried the absence of decorum in his removal, describing its manner as "un-Islamic, outside political and diplomatic norms, and disrespectful." When 260 MPs wrote him a letter of gratitude for his accomplishments, he responded with a thank-you note that bordered on self-hagiography. "Steadfastness in defense of God," wrote Mottaki, "is what transpires from your letter." He ended his remarkable missive with a poem on mystical, epistolary love.
An Uneasy Alliance
For Ahmadinejad's first cabinet in 2005, the choices for the foreign ministry were decidedly unglamorous. To secure enough votes for his most cherished cabinet posts from the Majles (parliament), the new president had to wage a pitched battle against the other conservative factions, which were demanding a share of power. In the end, four candidates failed to obtain enough votes from the MPs and several barely made it through. Moreover, to placate the power centers that had made his electoral victory possible -- notably the Supreme Leader's office, religious traditionalists, and the Islamic Revolutionary Guard Corps -- Ahmadinejad reluctantly had to go along with some compromise candidates for cabinet positions such as those at the Trade and Foreign ministries. This was considered a necessary concession for winning approval of his candidates for key ministries like Oil.
Mottaki, an uninspiring former diplomat with no command of the English language, was a member of the Majles's Foreign Affairs and National Security Committee. He must have struck Ahmadinejad as the ideal candidate. In the 2005 election, Mottaki had headed Larijani's campaign. He was also close to Bahonar's Islamic Engineers Association and was known to have a good rapport with the powerful Motalefe Islami, or Islamic Coalition Party. He thus could guarantee the votes of three important parliamentary factions without being beholden to any one of them. Still, the Majles only barely approved the unexceptional candidate, giving Mottaki the second-lowest number of votes received by any of those who made it into Ahmadinejad's first cabinet.
According to recently published reports, the new president quickly became disillusioned with his foreign minister. Ahmadinejad found him plainly ill-suited to serve the needs of his newly assertive foreign policy agenda. Newspapers first reported the possible axing of the phlegmatic foreign minister on January 9, 2007. It was rumored that Mashaei, then head of the Cultural Heritage Organization, was in line to take over the ministry. The issue soon died away, but only temporarily.
It resurfaced again in autumn 2007 when Ahmadinejad was preparing to carry out a shake-up of his cabinet. On October 24, the Majles was abuzz with rumors of Mottaki's imminent departure. The next day, Dariush Ghanbari, his former colleague on the Foreign Affairs Committee, clarified the matter: "Almost certainly, Mr. Mottaki either resigned or was terminated, but due to some mediation efforts, he will stay on at his job," he told the press.
The issue came up yet again in late 2008. This time it involved Iran's controversial ambassador to Italy, Abolfazl Zohrevand, who ran the embassy as a personal fief and refused to answer to Mottaki, his nominal boss. Rumors of financial impropriety were also swirling. When Mottaki sent a fact-finding mission to Italy, Zohrevand not only refused to cooperate but sent its members straight back to Iran. This prompted Mottaki to try to end the insolent ambassador's Italian residence, as any foreign minister would have done. Citing the supposedly "special relations" between Italian Prime Minister Silvio Berlusconi and Zohrevand, Ahmadinejad intervened to keep the ambassador at his post. This time, it was Mottaki who threatened to resign, one of a series of such threats that were never carried out.
Mottaki's potential termination came up publicly twice more. The first occasion was in 2009, when Ahmadinejad announced the makeup of his second cabinet. To everyone's surprise, apparently including that of Mottaki himself, he was renominated for the Foreign Ministry job -- in fact, he was the only holdover from the previous cabinet.
Finally, last August 22, as the foreign policy establishment woke up to learn of Ahmadinejad's appointment of several permanent "special envoys," entirely supplanting the Foreign Ministry, everyone was convinced Mottaki would resign in protest against such blatant encroachment on his turf -- especially given Supreme Leader Ayatollah Ali Khamenei's stated objections stated to the appointments. But Mottaki did not step down.
The Supreme Leader's Imprimatur?
Throughout Mottaki's lengthy stay at the Foreign Ministry, he regularly claimed that he had been Khamenei's personal choice for the job from the very beginning -- thus rationalizing his overlong incumbency on the grounds that "the Leader asks for unity and stability." Many people have automatically assumed that due to the ministry's importance, the ayatollah had personally picked Mottaki for the position back in 2005. The truth is that even though Khamenei signed on to the choice made by Ahmadinejad and his selection committee, at no time was Mottaki even remotely close to the Leader. This is evident from the offices he held prior to becoming foreign minister and the number of times he actually met with the Leader privately or in group sessions.
The definitive answer to the question was provided in a report about the Ahmadinejad-Khamenei meeting that preceded the Mottaki firing. On January 2, Ayandenews, a website run by the Rafsanjani faction and the only "official opposition" site allowed to function at present, gave an exceptionally detailed account of the events surrounding the dismissal. According to Ayandenews, Khamenei first heard of the president's intention to fire Mottaki a week before it happened -- albeit in the sort of bizarre manner for which Ahmadinejad is known. The Leader expressed no objection. Although he was apparently somewhat surprised by the timing of the move, had Mottaki been connected to him in meaningful way, the dismissal would definitely not have occurred.
An Abysmal Record
Regardless of one's feelings towards the Islamic Republic, it is impossible for Iranians and friends of Iran to stay indifferent to the tribulations of a venerable institution such as the Foreign Ministry, where countless diplomats and specialists have dedicated their lives to promoting the nation's interests. Certainly, the expertise and experience of these individuals will be sorely needed once a democratic government emerges in Iran. Mottaki's record must be judged with these considerations in mind.
According to a political scientist in Tehran with intimate knowledge of the Foreign Ministry, discontent over Mottaki's stewardship seethes behind its walls. "Under his watch," said the academic to Tehran Bureau on condition of anonymity, "the professionals, the diplomatic corps, came under attack from Ahmadinejad. Many were purged or were reassigned to divisions outside their areas of expertise. Whole departments were permanently shut down or brought under the control of various Ahmadinejad cronies." The academic added, "While nepotism and favoritism did exist in the ministry from the beginning, it reached absurd heights under Mottaki."
These observations are bolstered by a report from Fararu, a website run by Tehran Mayor Mohammad Bagher Ghalibaf. According to Fararu, Mottaki had his wife, Tahereh Nazari Mehr, transferred from the Ministry of Health where she was a drug specialist and put in charge of a newly minted entity in the Foreign Ministry called the Bureau of Human Rights and Women. To create the position for his wife, he annexed the Human Rights Bureau from the Political Department and welded it to the Women's Office. Similarly, his brother, a dentist by profession, became an attaché in the Bahrain embassy. Then there are the ambassadors to Columbia and India, who had next to zero diplomatic experience upon their recent graduation from Imam Sadegh Univeristy, but were very well connected -- to the foreign minister himself.
An important function of any foreign ministry is to neutralize adversaries and build friendly relations with those that have been neutral. Mottaki has done neither. "He could have at least tried to minimize damage to Iran-GB relations or Iran-France relations," said the academic. "Today, Iran's relations with these two important European states are at an all-time low." As for Asian countries like India that used to have friendly ties with Iran, the Foreign Ministry has done nothing to stem the downward trend.
"Even relations with African countries, which is supposed to be Mottaki's single achievement, have been deteriorating. In short, he has absolutely nothing to show for" his tenure.
Further evidence of Mottaki's phenomenal incompetence was revealed by the newspaper Tehran Emrooz on December 25 in a major interview with Iran's former ambassador to China, Javad Mansouri. Before becoming a professional diplomat, Mansouri was one of the founding fathers of the Revolutionary Guards, adding weight to his comments. Mansouri began by emphasizing that foreign leaders and diplomats did not regard Mottaki as speaking for Iran since they knew of the yawning rift between him and Ahmadinejad. "There were innumerable instances where foreign officials asked him if a comment he had made reflected the official Iranian position or was just his personal opinion," he said.
"At present, the Foreign Ministry has been turned into the human resources department of the president's office. That's why every directive sent down is implemented without questioning. The ministry itself plays no role in policy formation and in decision making. In reality, the independence of the Foreign Ministry is greatly diminished."
In answer to this reporter's puzzlement over the fact that "foreign policy is always formulated at higher levels" than the ministry, Mansouri responded, "In the periods before Mr. Mottaki, the ministry's involvement was at least an element in the decision-making process. But in Mr. Mottaki's era, he didn't play any effective role whatsoever, even if he was present at high-level meetings, whereas in the past the foreign minister played a key, decisive role in setting the foreign policy course."
On the question of the four special envoys appointed by Ahmadinejad, Mansouri said, "It seems to me that this decision was the final liquidation of the Foreign Ministry since with it the ministry was effectively incorporated into the presidency."
For those who maintain that foreign ministers in Iran have never been more than toothless appendages of the presidents and Supreme Leaders, one can look at the record of the two main predecessors to Mottaki: Ali Akbar Velayati (pictured in center) and Kamal Kharazi. Whether or not one agrees with him ideologically, nobody doubts for a moment that Velayati, today a close Khamenei adviser and confidant, was an effective and powerful foreign minister. What about Kharazi?
Even more than Mottaki, Kharazi was a compromise candidate par excellence. One of Khamenei's sons, Masood, is married into the Kharazi clan, a prominent traditionalist Isfahan family. His brother, Mohsen, is a famous conservative cleric who sits on the Assembly of Experts; Mohsen's son Sadegh is a well-known reformist diplomat. In 2005, after Ahmadinejad's rise to power, Khamenei asked Kamal Kharazi to take charge of the newly formed five-member Council for Foreign Policy Strategies, which advises the Supreme Leader.
In his eight years as foreign minister, and despite his dour demeanor, Kharazi was always present as a decision maker in all important policy deliberations save the nuclear issue, from which even then President Mohammad Khatami was excluded. Kharazi played a prominent role in the Afghan talks in Geneva and was centrally involved in many other hot-button matters.
Mottaki's Agenda
The question arises as to what Mottaki's true objectives were. There is reason to believe that his only aim throughout was to hold onto his job at any cost. Consider the case of the special envoys. While it is not uncommon in other countries for the head of state to appoint special envoys, it is unheard of to have several such emissaries on a permanent basis who have absolutely no diplomatic experience. Ahmadinejad must have expected Mottaki to resign after the appointments were announced. But the minister made no more than a curt comment about the issue, and that one week after the Supreme Leader had expressed his opposition to the move. Mottaki could certainly have tried to highlight the issue by tendering his resignation, for which there is precedent. In 2008, Davood Danesh Jafari, then minister of economics, resigned over undue interference in his ministry. Both Danesh Jafari's resignation and his subsequent criticism of the government's economic policies have gone a long way in exposing the inner workings -- and hypocrisy -- of the Ahmadinejad administration.
Even Mottaki's shocked reaction to his firing seems disingenuous today. According to Fatemeh Olia, a high-ranking Majles deputy, two months prior to the dismissal, one of Mottaki's vice ministers told the Foreign Affairs Committee, to which she belongs, that his boss would not be in his post much longer. For Mottaki, no humiliation, no matter how great, could force him to resign, even if it meant having his one-time junior assistant Said Jalili become his boss or having his vice ministers attend meetings with the president without his knowledge.
When Ahmadinejad's patience with Mottaki finally ended on December 13, he had plenty of reasons for his decision. According to former diplomat Mohammad Reza Heidari, who defected to Norway last year, "Mottaki was blamed for failing to prevent the passage of the U.N. resolution condemning Iran's violation of human rights. He was blamed for failing to lead Iran to obtaining a seat in the U.N. Women's Rights Panel. Then came the embarrassing story of sending illegal weapons to Nigeria. Mottaki traveled to Nigeria to minimize the damage but he failed there too. And the final blow came when UNESCO did not see Iran fit for holding a conference on philosophy."
This litany of failures covers the span of just a few months.
Postscript
The dismal truth is that whoever is selected as Mottaki's permanent replacement is not expected to fare much better at the crisis-ridden Foreign Ministry. The very idea behind his removal was to fill the post with a more pliant individual, closer in thinking to the president. On top of that, Ahmadinejad is much more powerful today than he was in 2005 and much more capable of forcing a hand-picked candidate through the Majles.
The names of three possible successors to Mottaki are being mentioned by observers: Ali Akbar Salehi, Zaker Isfahani, and Mojataba Samareh Hashemi. All three are expected to accede to Ahamdinejad's demand for absolute loyalty as a precondition for selection.
Salehi, currently the acting foreign minister, headed the Atomic Energy Organization and is trained in nuclear science. He is fluent in Arabic and English and respected by nuclear experts and negotiators outside Iran. If he becomes the candidate, it would be a signal by Ahmadinejad that the nuclear issue remains the primary focus of his foreign policy and that he is personally in charge of it. On the downside, Salehi has very little experience in diplomacy and no knowledge at all of the inner workings of the Foreign Ministry. The rift between the foreign minister and the career diplomats that grew under Mottaki would only deepen.
Isfahani, the governor of Isfahan province, is a right-wing intellectual and author who is respected by various conservative factions, improving his odds of approval in the Majles. He too has scarcely any diplomatic experience.
Samareh Hashemi, a former first vice president of Ahmadinejad's, is the only one of the trio who has actually worked at the Foreign Ministry. Under Velayati, he was the director for personnel. While this gives him some clout in the eyes of certain Majled deputies, insiders have not forgotten the harsh, religiously stringent working environment he imposed at the ministry during his long tenure. His affiliation with hardline Ayatollah Mesbah Yazdi's Imam Khomeini Education and Research Institute would not be considered a plus either.
Hamid Farokhnia is a staff writer at Iran Labor Report and covers the capital for Tehran Bureau. He writes under a pen name.
Copyright © 2011 Tehran Bureau
 

#8

Coach
Feb 7, 2004
13,568
0
#28
«متجاوزان به حقوق بشر در ایران را مجازات کنید»



رادیو فردا: در ماه سپتامبر دولت آمریکا شش مقام حکومت ایران را به خاطر نقش آنان در موج جدید سرکوب ها در فهرست سیاه و مشمول تحریم قرار داد. در همین حال اتحادیه اروپا هنوز هم در حال بررسی تحریم های مربوط به نقض حقوق بشر در ایران است، ولی تاکنون به نتیجه مشخصی نرسیده است.

روزنامه آمریکایی وال استریت جورنال در مطلبی به قلم امانوئل اتولنگی می نویسد که حل این مشکل باید یکی از موارد مهم در مناسبات دو سوی اقیانوس اطلس محسوب شود.
آمریکا و کشورهای اروپایی به عنوان جوامع آزاد و دموکراتیک در زمینه حقوق بشر باید اصول و معیارهای خود را بر هر گونه مصلحتی ترجیح دهند. ولی علاوه بر آن در رویارویی با حکومت ایران بر سر برنامه هسته ای تهران غرب فقط از طریق زیر سوال بردن مشروعیت رژیم ایران می تواند به موفقیت دست یابد.
اگر دموکراسی های غربی بتوانند رژیم اسلامی را به خاطر موارد نقض حقوق بشر هدف گرفته، نیروهای مخالف را در داخل کشور تقویت کرده و بر فراز سد سانسور بتوانند با مردم ایران مستقیما صحبت کنند خواهند توانست ضربه های سختی به حکومت ایران بزنند. این روش ها به خصوص در شرایط فعلی که فضای بین المللی امکان تشدید تحریم ها را نمی دهد از اهمیت ویژه ای برای اعمال فشار بر تهران برخوردار هستند.
یکی از اولویت های مهم در سیاست های غرب باید افزایش منابع خبری و اطلاع رسانی به داخل ایران و کمک به مردم عادی آن کشور برای سازمان دهی خود در مقابل حکومت باشد. یکی از راه های تحقق این هدف آن است که کشورهای عضو اتحادیه اروپا فعاليت های رسانه ای خود به زبان فارسی را تقویت کنند، درست مثل فعالیت بخش فارسی بی بی سی یا دویچه وله آلمان. یک چنین رسانه هایی خواهند توانست تلاش های حکومت ایران برای مسدود کردن اینترنت یا قطع امواج رادیو ها و ماهواره ها را عقیم سازد.
یکی از راه های بسیار ساده پخش برنامه های رادیویی از طریق موج کوتاه است. حکومت ایران برای مقابله با آن ناگزیر است در تک تک خانه ها به دنبال رادیوهای ترانزیستوری کوچکی بگردد که اخبار و اطلاعات سانسورنشده را از خارج از مرزهای ایران دریافت می کنند.
در عین حال میزان یا نحوه حمایت دولت های غربی از گسترش رسانه های فارسی زبان نباید فقط در حد تامین منابع مالی متوقف شود. رهبران کشورهای دموکراتیک و آزاد باید پشت بلندگوها و در مقابل دوربین ها سیاست های غرب را برای مردم ایران توضیح دهند و همزمان نقض حقوق بشر توسط حکومت اسلامی را محکوم کنند. مسلما صحبت مستقیم و مشخص رهبران اروپایی با مردم ایران و دفاع از حقوق آنها می تواند در افکار عمومی آن کشور تاثیر فراوانی داشته باشد.
علاوه بر این دولت آمریکا و اتحادیه اروپا باید به دنبال مهره های اصلی حکومت ایران باشند، رفت و آمد آنها به غرب را ممنوع کرده و حساب های بانکی آنها را در خارج مسدود کنند. دولت آمریکا اخیرا نام هشت مقام ایرانی را در فهرست سیاه تحریم ها قرار داده است. ولی اگر آمریکا و اتحادیه اروپا واقعا بخواهند نام تمامی سرکوب گران، شکنجه گران و قاتلان این حکومت را در نظر بگيرند این فهرست به سادگی به هشت صد نفر خواهد رسید.
اگر نام مقامات دادگاه های انقلاب و دادستان ها و بازجوهای پرونده های سیاسی، نام فرماندهان ارشد و محلی سپاه پاسداران، نام فرماندهان بسیج، نام مقامات و دستگاه های امنیتی و وزارت کشور دراین فهرست قرار داده شود حکومت ایران زمین گیر خواهد شد.
حداقل کاری که کشورهای طرفدار آزادی می توانند انجام دهند کاهش دادن امکانات و امتیازات آن عده از مقام های حکومتی است که دستان آنها به خون آغشته است، ولی هنوز هم می توانند برای تفریح، خرید یا تحصیل خود و خانواده شان به غرب سفر کنند.
دموکراسی های غربی همزمان با هدف گرفتن مسئولان اصلی نقض حقوق بشر در ایران باید به قربانیان این موارد برای رساندن صدای خود به گوش دیگران کمک کنند. هر روز حکومت ایران افراد بی گناهی را به زندان انداخته یا اعدام می کند. دلیل این سرکوب ها می تواند مخالفت سیاسی، شیوه زندگی یا اعتقادات مذهبی این افراد باشد. بازداشت، شکنجه یا اعدام این افراد نباید در غرب و در کشورهای دموکراتیک بدون واکنش بماند. حکومت ها در جوامع غربی نماینده مردم هستند و باید در این موارد صدای اعتراض افکار عمومی جوامع دموکراتیک باشند.

 

#8

Coach
Feb 7, 2004
13,568
0
#29
افزایش کارتون خوابها در تهران


خبرنگار ما از تهران: زمستان و روزهای سرد سال مشقت زندگی برای فقرا و تنگ دستان را صدچندان می کند. آنچه امروز در حاشیه کوچه ها و خیابان های تهران به طور مشخص افزایش یافته شمار بیخانمان ها و کارتون خوابهایی است که بر روی زمین سرد شب را به صبح می رسانند.





 

#8

Coach
Feb 7, 2004
13,568
0
#30
تهران در محاصره ی حاشیه نشینی



• بیش از یک میلیون حاشیه نشین در اطراف کلانشهر تهران که فقط به جنوب شهر هم محدود نمی شود، زنگ خطر را برای مسئولان دولتی به صدا درآورده است ...



اخبار روز: www.akhbar-rooz.com

پنج شنبه ۱۶ دی ۱٣٨۹ - ۶ ژانويه ۲۰۱۱





تهران امروز: بیش از یک میلیون حاشیه نشین در اطراف کلانشهر تهران وجود دارد. افزایش حاشیه نشینی در حاشیه و حریم شهر تهران، زنگ خطر را برای مسئولان دولتی به صدا درآورده است. به گفته سیدصباح الدین متقی، مدیر کل حریم شهرداری تهران، برای جلوگیری از ساخت و سازهای غیرمجاز در حریم شهر تهران، به تمامی مناطق دارای حریم اعلام شده است تا در مدخل های ورودی به منطقه پوشش فضای سبز و درختکاری داشته باشند که این کار برای جلوگیری از افزایش بی رویه شهر انجام می شود.
این هشدارهای مدیرکل حریم شهرداری تهران در شرایطی مطرح می شود که در جلسه علنی سه شنبه شورای شهر هم علیرضا باقری دبیر شورایاری منطقه ۲۰ نسبت به افزایش حاشیه نشینی و چاره اندیشی مسئولان برای رفع این معضل و افزایش معضلات در حاشیه شهرری گزارشی ارائه کرد.
دبیر شورایاری منطقه ۲۰ وجود بافت فرسوده، نبود آب شرب آشامیدنی و عدم رسیدگی به امکانات بهداشتی و پزشکی بیمارستان های شهرری را نتیجه عدم توجه فرماندار شهرری به افزایش بی رویه حاشیه نشینی در این منطقه دانست. این مشکلات در حالی مطرح می شود که فرجی فرماندار شهرری در این خصوص حاضر به پاسخگویی به خبرنگار تهران امروز نشد.

افزایش کمربند سبز حریم شهر تهران

به اعتقاد کارشناسان شهری یکی از مشکلات توسعه شهرنشینی در اطراف کلانشهر تهران، بحث حاشیه نشینی و اسکان های غیررسمی در اطراف این شهر است. براساس آمارهای سال ٨٨ مرکز آمار ایران، میزان حاشیه نشینی در تهران نسبت به ٣۰
سال گذشته افزایش داشته است. سیدصباح الدین متقی، مدیر کل حریم شهرداری تهران تاکید می کند که افزایش حاشیه نشینی در تمام نقاط تهران دیده می شود.
براساس گزارش هایی که مدیرکل حریم شهرداری تهران ارائه می دهد اگر از بحث افزایش حاشیه نشینی در چهاردانگه، کرج و اسلامشهر بگذریم اما این مسئله در شهرری و حتی در مناطق شمالی مانند امامزاده قاسم که اسکان های غیررسمی در آنجا به وجود آمده، مشکلات زیادی را برای ساکنان این مناطق به وجود آورده است.
متقی در ادامه صحبت های خود به روستای مرتضی گرد که در حریم شهر تهران قراردارد و ساخت و سازهای غیراصولی و غیررسمی در آن صورت می گیرد، اشاره می کند و می گوید: «تا جایی که در دست شهرداری است اجازه ساخت و ساز نمی دهد اما در داخل روستا برای ساخت و سازها از دهیاری اجازه دریافت می کنند.» مدیرکل حریم شهر تهران در حال حاضر تنها راه چاره حل این مشکل را در محدوده حریم شهر تهران، توسعه کمربند فضای سبز در اطراف شهر می داند و تاکید می کند که بعد از این اقدام می توان برای حل این مشکل چاره اندیشی و مشکل اسکان های غیرقانونی را برطرف کرد.

اتصال روستاهای اطراف به تهران

در شرایط کنونی یکی از مشکلات افزایش حاشیه نشینی در اطراف شهر تهران، افزایش ساخت و سازهای غیر مجاز و غیرقانونی است که باید با افراد متخلف برابر قانون برخورد شود.
از سوی دیگر رشد جمعیت نه تنها در تهران بلکه در روستاهای اطراف این کلانشهر نیز رشد بادکنکی دارد و اولین آسیب این پدیده در حریم شهر، ایجاد اسکان های غیررسمی است. این مشکل در روستاهای شهرری که اغلب آنها در حریم تهران قرار دارد به خوبی مشهود است.
دادن مجوزهای بی رویه توسط دهیاری ها در این روستاها آن هم خارج از اصول کلی طرح هادی، این روستاها را از قالب سنتی خود خارج کرده به گونه ای که نه می توان به این مکان های جدید روستا گفت و نه شهر. مصباح الدین متقی، مدیر کل حریم شهرداری تهران تذکر می دهد که متاسفانه بعضی از روستاها به شهر وصل شده و به نظر می رسد مسئولان باید برای رفع این موضوع چاره اندیشی کنند.
بررسی ها نشان می دهد که حاشیه نشین ها غالبا از شهرستان ها آمده و در اطراف تهران سکونت کرده اند. این افراد قطعه زمینی را بسیار ارزان خریداری کرده و بعد در آن سکونت کرده اند و سپس همشهری ها و هم روستاهایی خود را برای اسکان دعوت کرده و در آنجا ماندگار شده اند.
متقی به مخاطراتی که حاشیه نشینی برای کلانشهر تهران دارد اشاره می کند و می گوید: «طبق بررسی های صورت گرفته اسکان های غیررسمی غیر اصولی ساخته شده و بحث های فنی و ضوابط شهرسازی در آنها رعایت نشده است. به عنوان نمونه در تپه امامزاده قاسم مشاهده کردیم که ستون های یک ساختمان چهارطبقه با نبشی ایجاد شده است و در صورتیکه زلزله رخ دهد این نقاط به شدت آسیب پذیر خواهند بود.»
با توجه به اینکه این نقاط جمعیتی منفصل از شهر تهران هستند اما همچنان از خدمات شهرداری استفاده می کنند، متقی در این باره می گوید: «در مرحله اول این طرح قیام شهر، خاورشهر و مسگرآباد را ساماندهی می کنیم.» او امیدوار است که کار درختکاری مدخل های ورودی شهر در این نقاط آغاز شود.
براساس برآوردهای انجام شده طول کمربند سبز تهران ۱۰۰ کیلومتر است و همچنین قرار است به عرض ۵ تا ۲۰ کیلومتر درختکاری در محدوده حریم انجام شود تا از ساخت و ساز غیرقانونی و افزایش بی رویه شهر جلوگیری شود.

فرمانداری به حاشیه شهرری توجهی ندارد
«قبل از اینکه از شهرری جنازه جمع کنید، برای بافت فرسوده فکری بکنید». این جمله بخشی از گزارش علیرضا باقری دبیر شورایاری منطقه ۲۰ در صحن علنی شورای شهر است که اعضای شورای شهر تهران را خطاب قرار داده بود.
باقری در مورد افزایش پدیده حاشیه نشینی در شهرری، فرمانداری را مسئول می داند و به خبرنگار روزنامه تهران امروز می گوید: «رسیدگی به مسائل حاشیه شهرری جزو وظایف فرمانداری است که متاسفانه فرمانداری شهرری قادر به رفع این مشکل نیست.»
او با اشاره به اینکه در شهرری تنها فرمانداری به جدایی ری از تهران فکر می کند، ادامه می دهد: «زمانی که شهرری از تهران جدا شود، فرمانداری برای تامین هزینه های آن به دادن مجوز برای ساخت و ساز در شهرری روی می آورد که نخستین ارمغان آن برای مردم شهرری از بین رفتن حریم و افزایش ساخت و سازهای غیرمجاز است.»
رویکرد سیاسی فرمانداری در مقابل مدیریت شهر و شورایاری ها در شهرری به گونه ای است که مسئولان فرمانداری با توجه به درخواست های مکرر شورایاران برای برگزاری جلسات مشترک بدون جواب مانده و اکثر نامه ها به بایگانی فرمانداری سپرده شده است.
کاظم افخم دبیر شورایاری محله عباس آباد نیز در این باره به روزنامه تهران امروز می گوید: «با توجه به اینکه ٣۰ روستا در حریم شهرری وجود دارد، به دلیل ساخت و سازهای غیرمجاز و خارج از ضوابط طرح هادی دیگر نمی توان عنوان روستا را به این مناطق داد. این روستاها تنها به سکونتگاهایی تبدیل شده که جذب کننده مهاجران شهرهای دیگر به شهرری است.»
ارائه گزارش علیرضا باقری دبیر شورایاری منطقه ۲۰ در جلسه شورا هرچند با واکنش پروین احمدی نژاد روبه رو شد اما خسرو دانشجو، سخنگوی شورای اسلامی شهر تهران با تاکید بر علمی نبودن جداسازی ری از تهران گفت: «شهرهایی مثل تهران، اسلامشهر، شهر قدس و گرمدره که بر یکدیگر تاثیرگذار هستند باید مدیریت شان یکپارچه و به صورت هماهنگ انجام شود.»
او در جمع خبرنگاران صحبت های خود را اینگونه ادامه داد که من به عنوان یک شخص و کسی که تحصیلاتم در این رشته است قطعا با جدایی ری از تهران مخالفم، اکنون نیز مدیریت شهری در دنیا از طریق علمی پیگیری می شود و این علم دلالت بر این ندارد که یک شهر واحد را تقسیم و تکه تکه کرده و فکر کنیم هر تکه می تواند به زندگی خودش با موفقیت ادامه دهد.
 

#8

Coach
Feb 7, 2004
13,568
0
#31
رییس دیوان محاسبات: میزان درآمدها و هزینه های واقعی مملکت مشخص نیست




پنجشنبه ۱۶ دی ۱۳۸۹


پارلمان نیوز

رییس دیوان محاسبات تصریح کرد: درباره میزان هزینه های واقعی مملکت اطلاعات دقیقی وجود ندارد و نتایج این هزینه ها نیز معلوم نیست.
،عبدالرضا رحمانی فضلی در همایش ارتقای سلامت نظام اداری در گرگان با بیان اینکه اطلاع دقیقی از کل درآمدهای کشور در دست نیست، اظهار داشت: انضباط مالی به معنای تسلط کامل بر درآمدها و هزینه ها و کسب نتایج به صورت مشخص است اما واقعیت این است که هنوز کل درآمدهای نظام در یک جا به صورت متمرکز درنیامده و تحت یک سیاست واحد اعمال نظر و قدرت نمی شود.
وی تصریح کرد: همه کشورهای مترقی دنیا دارای یک نظام مالی متمرکز هستند و از یک طریق درباره نحوه هزینه کرد درآمدها سیاستگذاری می شود.
رئیس کل دیوان محاسبات اضافه کرد: در کشور ما شرکت هایی با میلیاردها ریال درآمد، شهرداری با هزاران میلیارد درآمد، بنیادهای مختلف با صدها میلیارد درآمد وجود دارند اما تاکنون این درآمدها در یک سیستم مالی منضبط جمع نشده است.
رحمانی فضلی با تاکید بر اینکه ما چه بخواهیم و چه نخواهیم در عرصه بین الملل در رقابت با سایر کشورها قرار داریم، اظهار داشت: ما به عنوان مسلمان و کسانی که ادعای حکومت دینی دارند باید بر نتیجه و اثر منابع درآمدی خود فکر و برنامه ریزی کنیم و بالاترین میزان بهره وری را داشته باشیم.
 

mowj

National Team Player
May 14, 2005
4,739
0
#32
روح آقاتختی قسم...، بيژن صف سری



به راستی او که بود که حکايت عمر کوتاه اش اين چنين به افسانه ها و حماسه های تاريخ اين کهنه ديار پيوند خورده است؟ او چه کرده بود که وقتی مرگ را در آغوش کشيد، چشمان ملتی از خاک تا به افلاک گريسته است؟
هنوزم آنان که موی در اسياب عمر سپيد کردند و دور و زمانه تختی را لمس کرده و به چشم خود ديده اند و طعم خوش جوانمردی را چشيده اند، يکی از بزگترين قسم هايشان اين است که بگويند به روح آقا تختی ... يکی از اين مردمان را من می شناسم "محمد صالح علا" است که هنوزم قسمش به روح آقاتختی است.
براستی او که بود که حکايت عمرکوتاهش اينچنين به افسانه ها و حماسه های تاريخ اين کهنه ديار پيوند خورده است؟ او چه کرده بود که وقتی مرگ را در آغوش کشيد ، چشمان ملتی از خاک تا به افلاک گريسته است؟ چگونه زيستنی داشت مگر، که تصويرش پهلو به پهلوی تمثال علی (ع) می نشيتد اوبه کدام آئين و مسلک دل سپرده بود که ملتی پيروزيش را پيروزی ملی و شکستش را عزای ملی می خواندند؟
هفدهم ديماه سال چهل و شش بود که آخرين عيار از سلسله ی عياران چشم از جهان فروبست ، آری در چنين روزی بود که کبوتر دل پهلوان وطن ، سينه شکافت و به آسمانها پر کشيد اما با اين همه هنوز هم حکايت دلاوريهای آن تک پهلوان مام وطن شنيدنی است که پهلوانی را نه از کسب مدال ، که فراوان يلان و پهلوانانی بودند و هستند که بيش از او بر گردنشان مدال آويخته اند، اما تنها اوبود که ازسرسپردگی به خالق و دفاع از حق و حقيقت ، جهان پهلوان شد که تختی بخوبی دريافته بود ، تسليم در برابر زور ، تسليم آزادی است و عياران را اين خود فروشی هرگز نشايد.
تختی در يکی از مصاحبه هايش وقتی درباره شرح حال زندگيش از او می پرسند می گويد
به نظر من تاريخ تولد و مرگ يک انسان، همه ی زندگی او را تشکيل نمی دهند، آنچه که زندگی يک مرد را از لحظه ی آغاز، از روز تولد تا لحظه ی مرگ می سازد ، شخصيت ، روحيه ، جوانمردی ، صفا ، انسانيت و اخلاقيات اوست.
و سپس خود را چنين فروتنانه معرفی ميکند:
اسم من غلامرضا تختی است و در شهريور ۱۳۰۹ در خانی آباد تهران متولد شدم ، خانواده ی ما از خانواده های متوسط خانی آباد بود ، پدرم غير از من ، دو پسر و دو دختر ديگر هم داشت که همه ی آنها از من بزرگتر بودند ، پدر بزرگم " حاج قلی " ، نخود و لوبيا و بنشن می فروخت ، پدرم تعريف ميکرد که حاج قلی توی دکانش روی تخت بلندی می نشست و به همين دليل مردم خانی آباد اسمش را گذاشته بودند ، " حاج قلی تختی " و همين اسم به ما منتقل شد و نام خانوادگی من نيز همين است .و پدرم روی اعتقادات مذهبيش و ارادت خالصانه ای که به امام هشتم داشت نام غلامرضا را بر من نهاد. او از تلخ ترين خاطره ی زندگيش چنين ميگويد:
نخستين واقعه ای که بياد دارم و ضربه ای بزرگ بر روح من زد ، حادثه ای بود که در کودکی برای من پيش آمد ، پدرم برای تامين معاش خانواده ی پر اولادش ، مجبور شد که خانه ی مسکونی خود را به گرو بگذارد ، يک روز طلبکاران به خانه ی ما آمدند و اثاثيه خانه و ساکنين اش را به کوچه ريختند ، و ما مجبور شديم که دوشب را توی کوچه بخوابيم و تنها خاطره ای که از دوران تحصيل به ياد دارم اين است که هيچ وق! ت شاگرد اول نشدم ، اما زندگی در ميان مردم و برای مردم ، درسهايی به من آموخت که فکر می کنم هرگز نمی توانستم در معتبرترين دانشگاه ها کسب کنم.
و اين چنين است که اين بر خاسته از مردم و قلب محروميت ، به گاهی که خشم طبيعت ، جان و سرپناه محرومان بوئين زهرا را به زمين لرزه ای نابود و يران می سازد ، به ياری هم وطنان زلزله زده ی خود می شتابد که ماجرای آن به نقل از يکی از يارانش چنين است که:
در جريان کمک به زلزله زدگان بوئين زهرا حرکت تختی برای جمع آوری کمک حماسه آفريد ، پس از حادثه زلزله ی بوئين زهرا ، تختی در قالب و کسوت ورزشکار به همراه دوستان ورزشکارش شروع به فعاليت کردند ، که البته بحث بود که از کجا شروع کنند ، مرحوم شمشيری اعتقاد داشت از سبره ميدان تهران ، حاج اسماعيل رضايی مايل بود از خيابان مولوی و ميدان بار فروشها، و عده ای ديگر جاهای ديگر را پيشنهاد کردند ، اما تختی خودش معتقد بود که مردم جنوب شهر خود به خود به کمک می آيند ، اين مردم شمال شهر هستند که بايد حرکتشان داد و لذا از چهار راه پهلوی (ولی عصر فعلی) شروع کرد و آن کاروان عظيم را براه انداخت ، بعد از جمع آوری اعانه نيز شير و خورشيد خيلی پافشاری کرد که اعانات به موسسسه تحويل داده شود و از آن طريق توزيع گردد ولی تختی قبول نکرد و با کمک و راهنمايی حاج سيد جوادی و ورزشکاران قزوين ، خودش به منطقه رفت و اعانات را به دست مردم رساند.
و سرانجام در هفدهم ديماه يک هزارو سيصدو چهل وشش بود که پهلوان خود به آعوش مرگ رفت ولی ای کاش در همان زمان که کانون مهر و محبت پهلوان وطن از تپش باز ايستاد ، شکافته می شد تا رمز و راز اتصال آن را با قلب ميليونها مردمی که حتی از او فقط نام و نشانی می شناختند و می شناسند ولی به او وراه ورسم جوانمرديش عشق می ورزند بر ملا می شد که اگر چنين می شد به روح اقا تختی قسم شايد امروز مردم بی پناه و دردمند اين کهنه ديار هزاران تختی داشتند.

و چه زيبا سروده ای دارد بانوی شعر ايران، سیمین بهبهانی دروصف اين پهلوان

تختی سحر شد برخيز! صبح از کران سر بر زد
باز اين فلک می چرخد،باز اين زمين می لرزد
در سکر رويا راهی،تا گور تو طی کردم
بر خوابگاهت دستم،انگشت غم بر در زد
برخيز و اين مردم را راهی به کارستان کن
وقت سفر شد آنک خورشيد غمگين سر زد
از اشک و از هم دردی يک کاروان در پی کن
فرش و گليم و چادر چيزی اگر می ارزد
ـ من،خفته ی سی ساله؟سنگم بسی سنگين است
بر جای مغزم اينک ماری سيه چنبر زد
آيا به يادم داری؟ آن روز؟ آری،آری
روزی که مهرت مهری بر صفحه ی دفتر زد
می رفتی و دنبالت يک کاروان همدردی
مرغ دعا از لب ها،تا آسمان ها پر زد
دستان مرد از ياری،جوينده در هميان زد
زن آتش بيزاری،در طوق و انگشتر زد
بر دردها درمان ها،از سوی ياران آمد
بر زخم ها مرهم ها،دستان ياری گر زد
ای خفته سی ساله،برخاستن نتوانی
بايد دم از اين معنا،با تختی ديگر زد
ای تختيان بر خيزيد،با روح تختی هم دل
وقتی هزاران کودک،بر خون خود پرپر زد

بيژن صف سری
 

mowj

National Team Player
May 14, 2005
4,739
0
#33
عصبانيت سگهای هار ولايت وقيح از اقتدار مردم.
بقول عاميانه کون سوزی محض از اقتدار مردم واز شدت عصبانيت به هرزه گوئی افتادن.


فیاض: محرک جنسی عامل حوادث پس از انتخابات بود!

سحام نيوز : فیاض: محرک جنسی عامل حوادث پس از انتخابات بود!ابراهیم فیاض استاد دانشگاه امام صادق می گوید که حجاب «تخیل جنسی» انسان ها را تحریک می کند و «محرک های جنسی» عامل حوادث سال گذشته در ایران بوده است!
فیاض در گفت وگو با ماهنامه «پگاه حوزه» گفته است در تظاهرات سال گذشته مخالفان دولت، زنانی «به شدت اروتیک» حضور داشتند که منظور نهایی آنها «آزادی روابط جنسی» بود!
این استاد دانشگاه همچنین از اعتراض های به نتیجه انتخابات نیز با عنوان «جنگ نرم جنسی» یاد کرد و اظهار داشته که در جریان انتخابات ریاست جمهوری دهم، برخی نامزد های «معارض» به دنبال «خودنمایی جنسی» رفته بودند!
به گفته وی پس از حوادث انتخابات سال گذشته «کشف حجاب در جامعه بیشتر شده؛ مثلا در عروسی ها زنان با لباس های کوتاه و یا بی حجاب بیشتر شده اند که این نشان از رخ دادن یک انقلاب در بعد اخلاقی و جنسی دارد.»
فیاض در بخش دیگری از این گفت وگو از حجاب به عنوان یک «فرهنگ جنسی» نام برده و گفته است: «حجاب سبب گرم واقع شدن غریزه جنسی در سطح یک جامعه و هدایت ارضای آن در قالب خانواده می شود.»
به گفته این استاد دانشگاه «حجاب سبب رشد انگیزه جنسی در جامعه و نیز رشد نشاط جامعه اسلامی می شود، بدون آنکه به سستی و لهو و لعب دچار شود.»
وی همچنین از نبود یک چهارچوب «اجتماعی مشروع» برای ارضاء غرایز جنسی در ایران انتقاد کرده و گفته است: «باید بدانیم که غریزه جنسی را در خیابان نمی توان ارضاء کرد.»
آقای فیاض افزوده که پیش تر به دولت پیشنهاد کرده بود «به صورت انقلابی خانه های ده متری، بیست و سی متری» بسازد تا مانع «انقلاب جنسی» در ایران شود.
وی پیش بینی کرده که اگر جامعه با این شرایط پیش برود در چند سال آینده در ایران «انقلاب جنسی» رخ خواهد داد.
اظهارات این استاد دانشگاه در شرایطی ایراد می شود که مقام های جمهوری اسلامی بارها رهبران مخالف دولت را به ترویج «بی حجابی» در جریان حوادث سال گذشته متهم می کنند.
محمد شعبانی یک مقام دانشگاه امام حسین پیش تر ادعا کرده بود «زنان بدحجاب» در جریان حوادث سال گذشته هفته ای سه هزار دلار برای بی حجابی پول می گرفتند!
 

joonevar22

Bench Warmer
Oct 15, 2004
702
0
USA
#34
I'm so disappointed with Iran and Iranians. Seems like people are all numb by the amount of violence they see on the day to day bases!

http://www.youtube.com/watch?v=TkI6Us90VNQ

I am surprised this happened so fast, and shocked by all these morons that went to watch this at 7 am in the morning my sister in law lives in that neighborhood and I was there when this horrible crime took place, but the story behind it is very sad...does anything happen to the wife because she is totally to be blamed in this case she just didnt ruin two families but as well what is her response going to be when her kid gets older "mommy was super greed put daddy in jail and screwed around with one of my employees..daddy came out of jail killed my lover and now you don't have a daddy" but you have me honey...a greedy whore for a mother.Anyways thats what the story was behind this when I was in Iran last month.
 
May 12, 2007
8,093
11
#36
This sounds good
ایمیل خوانندگان از تهران: اوضاع رژیم داغونه
یکی از خوانندگان از تهران: اتفاقاتی داره تو جامعه می افته که شاید چندان دلیل قاطعی نباشه اما اگر نسبت به گذشته مقایسه بشوند تازه مشخص می شه چقدر اوضاع رژیم داغونه

در ایران برای گذر از فیلتر سایت های سرویس اومده به نام VPN بی نظیره انگار نه انگار که سایت ها فیلتر شده اند. هر سه ماه هزینه این برابر 9 هزار تومان است ماهی 3 هزار تومان.

مورد بعد مطبوعات هستند. دکه های روزنامه فروشی در تهران جمعه غروب که روزنامه های باقی مانده را برای برگشتی آماده می کنند کیلو کیلو کیهان، ایران، وطن امروز و این چرندیات رو دور می ریزند.

اکثر دختران در تهران بدون ترس با حداقل حجاب تردد می کنند حتی پایین شهر.

استادیوم ها خالی است انگار مردم با رژیم به همه شکل قهر کردند و بایکوت کردند. مساجد هنگام نماز شاید به زور 5 نفر تا 10 پیرمرد مشغول نماز هستند.
 

#8

Coach
Feb 7, 2004
13,568
0
#37
[ame="http://www.youtube.com/watch?v=zNwcI9ggwpY"]YouTube - Parazit 37 Hits two Jan 7.mov[/ame]
 

#8

Coach
Feb 7, 2004
13,568
0
#38
این 72 تن
بصیرت کودتائی داشتند!





خبرگزاری بی نیاز از معرفی "فارس"، به تقلید از شمار یاران امام حسین در کربلا، لیست 72 تن از روحانیون و فرماندهان سپاه را که به بصیرت علی خامنه ای لبیک گفته و با کودتای 22 خرداد به جنگ ملت رفتند را منتشر کرد.


همین خبرگزاری اعلام کرد که یک انجمن نوظهور بنام "انجمن دانش آموختگان علوم اجتماعی دانشگاه تهران" از این 72 بصیر تجلیل کرد.


درمیان این 72 بصیر، علاوه بر اعضای متقلب شورای نگهبان، فرماندهان کودتاچی و امام جمعه ها برگزیده علی خامنه ای... نام شماری از روحانیونی که در 30 سال گذشته فتوای قتل صادر کرده اند – مانند مصباح یزدی، جنتی، محمدتقی رهبر - و همچنین مجریان این فتواها که برخی از آنها نماینده مجلس و فرمانده بسیج شده اند – مانند سردار نقدی - دیده می شوند. شماری از این بصیران، بازجوها و شکنجه گران و حتی دست آلوده های اصلی فاجعه کهریزک اند. امثال حسین فدائی در این لیست است. پدر روح الامینی را هم در این لیست گنجانده اند، تا از خون فرزندش بگذرد!




۱ - آیت ا... نوری همدانی ۲ - آیت ا... محمد یزدی ۳ - آیت ا... مصباح یزدی ۴ - آیت ا... مهدوی کنی ۵ - آیت ا... علم الهدی ۶ - آیت ا... خزعلی ۷ - آیت ا... جنتی ۸ - حجت الاسلام پناهیان، سخنران ۹ - حجت الاسلام حمید رسایی، نماینده ۱۰ - حجت الاسلام روح الله حسینیان، نماینده ۱۱ - حجت الاسلام سید احمد خاتمی، امام جمعه ۱۲ - حجت الاسلام رحیمیان، نماینده رهبری دربنیاد شهید ۱۳ - حجت الاسلام حسین سوزنچی، نویسنده ۱۴ - حجت الاسلام مهدی طائب، سخنران ۱۵ - حجت الاسلام محمدیان نماینده، رهبری در دانشگاه***ها ۱۶ - حیدر رحیم پور ازغدی، روزنامه نگار ۱۷ - حسن رحیم پور ازغدی، نویسنده ۱۸ - سردار عزیز جعفری، فرمانده سپاه ۱۹ - سردار باقرزاده، ترویج آثار دفاع مقدس ۲۰ - حسن عباسی، سخنران ۲۱ - کوچک زاده، نماینده ۲۲ - علیرضا زاکانی، نماینده ۲۳ - امیرحسین ترکش دوز، نویسنده ۲۴ - حسین کچویان، عضوشورای انقلاب فرهنگی ۲۵ - حداد عادل، نماینده ۲۶ - زهره الهیان، نماینده ۲۷ - حجت الاسلام مرتضی آقاتهرانی، نماینده ۲۸ - حسین فدایی، نماینده ۲۹ -غلامحسین الهام، مشاور رییس جمهوری ۳۰ - سعید قاسمی، سخنران ۳۱ - عبدالحسین روح الامینی، فعال سیاسی ۳۲ - عباس سلیمی نمین، نویسنده ۳۳ - خانم فروز رجایی فر، فعال سیاسی ۳۴ - محمدصادق کوشکی، نویسنده ۳۵ - حمیدرضا مقدم فر، مدیرعامل خبرگزاری فارس ۳۶ - محمدجواد لاریجانی، معاون قوه قضایی ۳۷ - حشمت الله قنبری، سخنران ۳۸ - حسین شریعتمداری، مدیرمسئول روزنامه کیهان ۳۹ - محمدحسین صفار هرندی، مشاور سپاه ۴۰ - سید علیرضا مرندی، نماینده ۴۱ - ولی الله همت )برادر شهید همت) ۴۲ - سعید حدادیان، مداح ۴۳ - شجاعی زند، نویسنده ۴۴ - وحید جلیلی، روزنامه نگار ۴۵ - مسعود رضایی، نویسنده ۴۶ - وحید یامین پور، مجری ۴۷ - سید نظام الدین موسوی، مدیرمسئول روزنامه جوان ۴۸ - حسین قدیانی )وبلاگ قطعه ۲۶) ۴۹ - پرویز امینی )نویسنده کتاب جامعه شناسی ۲۲ خرداد) ۵۰ - حمیدرضا اسماعیلی )نویسنده کتاب شورش اشرافیت بر جمهوریت) ۵۱ - محمدحسن روزی طلب، روزنامه نگار ۵۲ - خانم فاطمه رجبی، نویسنده ۵۳ - خانم اصلانی )سازمان بسیج دانشجویی) ۵۴ - خانم لاله افتخاری، نماینده ۵۵ - ابوالقاسم طالبی، فیلمساز ۵۶ - علی محمد مودب ۵۷ - علیرضا قزوه، شاعر ۵۸ - فرج ا... سلحشور، فیلمساز ۵۹ - علی معلم دامغانی، شاعر ۶۰ - مرتضی امیری اسفندقه، شاعر ۶۱ - سید محمد مرندی، مناظره کننده ۶۲ - علیرضا افتخاری، خواننده ۶۳ - سرباز روح الله رضوی ) دانشگاه علم و صنعت) ۶۴ - امید حسینی )وبلاگ آهستان) ۶۵ - یاسر جلالی ) مستند یزدان تفنگ ندارد) ۶۶ - محسن اردستانی )مبارزکلیپ ۶۷ - محمدرضا دهشیری )مستند ایران سبز ) ۶۸ - میثم محمد حسنی )وبلاگ دوئل( ۶۹ - جمشید جم (خواننده سرود یار دبستانی) ۷۰ - فرزاد جمشیدی، مجری ۷۱ - محمد مهدی، سیار شاعر ۷۲ - عاطفه سمایی، فعال زن



 

#8

Coach
Feb 7, 2004
13,568
0
#39
بازداشت مامور سابق سیا به خاطر لو دادن اطلاعات محرمانه درباره ایران


مردمک

جمعه ۱۷ دی ۱۳۸۹ - |

یک افسر سابق سیا به دلیل لو دادن اطلاعات طبقه بندی شده و محرمانه دولت آمریکا درباره ایجاد اختلال در برنامه هسته ای ایران، دستگیر شد.
به گزارش «اسوشیتدپرس»، جفری الکساندر استرلینگ، که از سال 1993 تا 2002 برای آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا
(CIA)
کار می کرده است، روز پنجشنبه ششم ژانویه
17
آذر به وسیله ماموران اف.بی.آی در سنت لوئیس آمریکا دستگیر شد.
بر اساس این گزارش، آقای استرلینگ متهم است که برخی اطلاعات محرمانه مربوط به خرابکاری در برنامه هسته ای ایران را به یک خبرنگار روزنامه نیویورک تایمز لو داده است. در کیفرخواست آقای استرلینگ، 10 مورد اتهام مرتبط با افشای اطلاعات مربوط به امنیت ملی آمریکا ذکر شده است.
به گفته قاضی دادگاه، دولت آمریکا، این افسر سابق سیا را خطری برای کشور معرفی کرده است و به همین دلیل، وی تا روز دوشنبه آینده و روشن شدن وضعیت اش در بازداشت خواهد بود.
بر اساس این گزارش، جیمز رایزن، خبرنگار برجسته نیویورک تایمز که پیش تر جایزه روزنامه نگاری پولیتزر را برده است و روی موضوع های امنیتی و ملی کار می کند، با «زیرکی خاصی» توانسته اطلاعات مربوط به یک پرونده سری را از زیر زبان آقای استرلینگ بیرون بکشد.
رایزن در کتاب "وضعیت جنگ" که در سال 2006 منتشر شد، به نقل از این منبع خود توضیح داد که چگونه اشتباه یک مامور سیا موجب افشای شبکه جاسوسی این سازمان در ایران و دستگیری عوامل آن شد.
جیمز رایزن در آوریل گذشته برای افشای نام منبع خود در سازمان سیا که اطلاعاتی درباره مقابله با برنامه هسته ای ایران در اختیارش گذارده بود به دادگاه احضار شد.
اما دولت آمریکا می گوید می تواند بدون نیاز به وجود رایزن، جفری استرلینگ را محاکمه کند. وکیل رایزن نیز به شبکه «ان.بی.سی» گفته است که موکل او، مستقیم یا غیر مستقیم، هیچ اطلاعاتی در مورد این موضوع به دولت آمریکا نداده است.
گفته می شود آقای استرلینگ، اطلاعات مربوط به خرابکاری در سیستم هسته ای ایران را که در زمان ریاست جمهوری کلینتون برنامه ریزی شده بود، در اختیار خبرنگار نیویورک تایمز گذاشته و وی نیز از این اطلاعات در کتاب خود با عنوان « وضعیت جنگ» که در سال 2006 منتشر شده، استفاده کرده است.
بر اساس این گزارش قرار بود دولت آمریکا، نقشه های معیوب مربوط به قطعات کلیدی تاسیسات هسته ای را در اختیار یک فیزیکدان روسی جاسوس آمریکا بگذارد که به ایران منتقل کند. اما به نوشته رایزن در این کتاب، دانشمند روسی، به خاطر عصبی بودن، از این کار کنار کشیده و موضوع را به مقامات ایرانی اطلاع داده است.
به ادعای آقای رایزن، این کار فیزیکدان روسی، به توسعه برنامه هسته ای ایران کمک کرده است. با این حال سازمان سیا، همواره گزارش های رایزن را «نادرست» خوانده است.
اما اسوشیتدپرس در گزارش خود تصریح کرده که انگیزه اصلی آقای استرلینگ برای لو دادن اطلاعات مربوط به برنامه هسته ای ایران، اقدامی تلافی جویانه علیه سازمان سیا به دلیل اعمال تبعیض در پرونده استخدامی او و اخراج او بوده است.
به موجب کیفرخواست آقای استرلینگ، وی از سال 1993 تا سال 2002 افسر سیا بوده و در زمینه قابلیت های تسلیحاتی یک کشور خارجی (ایران) کار می کرده است. آقای استرلینگ بعد از اخراج شدن از سیا در سال 2002، به خاطر اعمال تبعیض در مورد او که سیاه پوست آفریقایی-آمریکایی بوده، علیه این سازمان شکایت کرده بود.
آقای رایزن در گزارش خود از قول جفری استرلینگ نوشته بود که مسئول ارشد او در سازمان سیا، به خاطر نژاد او، با تقاضای او در مورد کار بر روی پرونده های حساس مربوط به ایران مخالفت کرده و هنگامی که او به این تبعیض نژادی اعتراض کرده، از کار برکنار شده است.
به گزارش اسوشیتدپرس، این پرونده، چهارمین پرونده قضائی است که در دولت باراک اوباما علیه ماموران سابق حکومت آمریکا به دلیل افشای اطلاعات محرمانه و طبقه بندی شده دولتی، تنظیم شده است.
برنامه هسته ای ایران همواره یکی از موارد بحث برانگیز در سطح بین الملل بوده و کشورهای غربی ایران را متهم می کنند که در پی تولید تسلیحات هسته ای است؛ اتهامی که ایران آن را رد کرده و می گوید که برنامه هسته ای این کشور جنبه صلح آمیز دارد.
 

#8

Coach
Feb 7, 2004
13,568
0
#40
درگیری در پادگان لشگرک تهران

آژانس ايران خبـــــــــــــر: بنا به گزارش رسیده در پادگان لشگرک تهران طی یک درگیری مسلحانه بین سربازان وظیفه و پرسنل کادر رکن دو ارتش، سه سرباز و یک کادر ارتش زخمی شدند.