Jan 9th News/Discussions

#8

Coach
Feb 7, 2004
13,568
0
#1
تکلیف آنها را مردم روشن خواهند کرد
فراکسیون 36 نفره قاتلین
در مجلس هشتم را بشناسید!

در مجلس هشتم یک فراکسیون قاتلین وجود دارد که اعضای 36 نفره آن، یا در گذشته بازجو و شکنجه گر بوده اند، یا مامور اجرای ترورهائی که فتوای آنها را امثال احمد جنتی، مصباح یزدی و آیت الله خوش وقت و حتی روح الله حسینیان صادر می کردند و یا درجریان انتخابات 22 خرداد در کودتای انتخاباتی دست داشتند. آنها با احمدی نژاد از گذشته های دور همکار و همراه بوده اند و اکنون منسجم ترین یاران او در مجلس اند. صلاحیت همه آنها را باند جنتی- یزدی در شورای نگهبان تائید کرد و همگی با چراغ خاموش و هر کدام با چند ده هزار رای از تهران و شهرهای دیگر به مجلس برده شدند. مردم آنها را نمی شناختند و باندازه امروز نیز با واقعیت نقش کودتائی شورای نگهبان و ماجرای تائید صلاحیت ها آشنا نبودند.
اگر شورای نگهبان از مهلکه جنبش کنونی جان سالم بدر ببرد و تا انتخابات مجلس آینده ترکیب و نقش آن تغییر نکند، آنوقت این فراکسیون 36 نفره را احمد جنتی و محمد یزدی در مجلس نهم کامل خواهد کرد و شاید مجلسی یکدست از قاتلین و تیرخلاص زن های میادین اعدام، بازجوها و شکنجه گران و عاملین ترور تشکیل بدهند، تا مجلس کاملا با دولت احمدی نژاد همسو شود.
این فراکسیون 36 نفره، در هفته گذشته یک لایحه را بصورت طرح فوری به مجلس داد که بموجب آن باید کسانی را که درخیابان و درجریان اعتراضات دستگیر می شوند بلافاصله و درعرض 5 روز محارب اعلام و سپس اعدام کرد. یعنی همان کاری را که در کهریزک انجام دادند،؛ حالا در میادین اعدام انجام دهند. امثال "فدائی" و "رسائی" در مجلس هشتم که نقش آفرینان کهریزک بودند، در همین لیست فراکسیونی قرار دارند.
نام این نمایندگان را باید در حوزه های انتخاباتی آنها به میان مردم بُرد، تا هم در انتخابات آینده هیچ شانسی نداشته باشند و هم تا رسیدن زمان آن انتخابات جرات نکنند به محلی که از آنجا و بنام مردم آنجا به مجلس برده شدند ظاهر شوند.
به همین دلیل ما لیست آنها را در زیر می آوریم:

1- محمود احمد بیغش- از شازند اراک
2- موسی غضنفرآبادی- شهرستان بم
3- روح الله حسینیان- تهران، ری، شمیرانات و اسلامشهر
4- نیره اخوان بیطرف- اصفهان
5- موسی الرضا ثروتی- بجنورد و جاجرم
6- حسن ونایی- ملایر
7- فرهاد بشیری- پاکدشت
8- فاطمه آلیا- تهران، ری، شمیرانات و اسلامشهر
9- بهمن محمدی- سلسله و دلفان
10- محمد مهدی افشاری- داراب و زرین دشت
11- علیرضا سلیمی- محلات و دلیجان
12- رضارحمانی- تبریز، آذرشهر و اسکو
13- احمد لطفی- اراك و كمیجان
14- علیزاده-
15حسین فدایی آشتیانی- تهران، ری، شمیرانات و اسلامشهر
16محمد علی حیاتی- لامرد و مهر
17- حمید رسایی- تهران، ری، شمیرانات و اسلامشهر
18- محسن كوهكن- لنجان
19- اسماعیل كوثری- تهران، ری، شمیرانات و اسلامشهر
20- مرتضی آقا تهرانی- تهران، ری، شمیرانات و اسلامشهر
21- سیدمحمد جواد ابطحی- خمینی شهر
22- ستار هدایت***خواه- بویر احمد و دنا
23- حسن كامران دستجردی- اصفهان
24- سیدعلی طاهری- گرگان و آق قلا
25- الیاس نادران- تهران، ری، شمیرانات و اسلامشهر
26- علی اصغر زارعی- تهران، ری، شمیرانات و اسلامشهر
27- حسن نوروزی- رباط كریم
28- حسین حسنی - نائین
29- حسین گروسی- تهران، ری، شمیرانات و اسلامشهر
30- ناصرسودانی- اهواز
31- سید علی آقازاده افشاری- رشت
32- سید محمود حسینی دولت***آبادی- شاهین شهر، میمه و برخوار
33- سید امیرحسین قاضی زاده هاشمی- مشهد و کلات
34- علی محمد بزرگواری- كهكیلویه
35- محمدرضا امیری كهنوج- مهنوج و منوجان
36- محمد حسین فرهنگی- تبریز، آذرشهر و اسکو

آنها کیستند و چه تعداد رای دارند؟
این چند نمونه را درباره آراء برخی از این نمایندگان و نظراتشان بخوانید.

خانم نیره اخوان بیطرف در مجلس ششم، ضمن مخالفت با حضور زنان در هیات رئیسه مجلس گفت: نمی شود ما برویم کنار مردان نامحرم بنشینیم و مدام چشمشمان به چشم آنها بیفتد. مردان باید جلو باشند و ما پشت آنها! ایشان با 122 هزار رای رفته است به مجلس.

حسن کامران دستجردی سردسته اوباش و حمله کنندگان به مجالس و مراسم و از وابستگان حجتیه اصفهان از این شهر یک و نیم میلیونی با 162 رای به مجلس برده شده است.

الیاس نادران که به نیابت فرماندهان سپاه در مجلس سخن می گوید از تهران 10 -12 میلیونی با 324 هزار رای به مجلس برده شده است. حسین فدائی آشتیانی که درکنار قاضی مرتضوی از متهمین ردیف اول جنایات کهریزک است از تهران 10 -12 میلیونی با 274 هزار رای به مجلس برده شده است.

 

#8

Coach
Feb 7, 2004
13,568
0
#2
کابوس 22 بهمن

چگونه تعبیر خواهد شد؟



دستگیری ها، رجزخوانی های سیما، درباره آنچه که مردم خودشان در خیابان ها شاهد آن بوده اند، دروغ به آنها گفتن، اجتماع فرمایشی میدان انقلاب را به حساب کل مردم تهران گذاشتن و... باندازه دهها اطلاعیه موسوی مشوق مردم برای ریختن بیرون در اولین فرصت است. دو احتمال در 22 بهمن قابل پیش بینی است:

- لغو راهپیمائی و اجتماع سنتی مردم در میدان آزادی

- آزاد گذاشتن مردم برای راهپیمائی جشن انقلاب ضد استبدادی، که دراینصورت مردم جشن پیروزی بر استبداد شاهنشاهی را تبدیل به اعتراض علیه استبداد حاکم خواهند کرد و تهران از جمعیت فرش خواهد شد. و این یعنی یک "رفرانُدم". رفرانُدمی که محافل بین المللی و مردم جهان ناظر آن خواهند بود

22 بهمن به آن کابوسی برای سران کودتای 22 خرداد تبدیل شده که نه تنها شب ها و در خواب، بلکه روزها و در بیداری هم دست از سر آنها بر نمی دارد. دهه فجر، یعنی 10 روز پایانی عمر رژیم استبدادی شاه، بیست و چند روز دیگر آغاز می شود و در پایان این 10 روز، زمان راهپیمائی سنتی 30 ساله، از هر گوشه تهران، به طرف میدان آزادی فرا می رسد. و این یعنی مطلوب ترین شرایط برای جنبش اعتراضی مردم ایران که 7 ماه است می خواهد میدان آزادی را فتح کند و در این راه تاکنون نزدیک به 80 قربانی رسمی و شناخته شده داده است. و این یعنی همان کابوس بزرگی که شبانه روز برای کودتاچی ها نگذاشته است. به دسته های سینه زنی در ماه محرم توانستند بگویند برای حرکت در شهر باید مجوز بگیرند، اما برای راهپیمائی سنتی 22 بهمن که دیگر نمی توان گفت باید "مجوز" داشت!

خیابان انقلاب، خیابان های متصل به آن و دو پل حافظ و کالج را توانستند با ریختن خون مردم تبدیل به صحرای کربلا کنند، اما در همین کربلا و عاشورا، صحنه هائی را دیدند و با آن روبرو شدند که از تکرار آن در 22 بهمن باید بر خود لرزید.

راهپیمائی 22 بهمن را لغو خواهند کرد؟

دراین صورت بزرگترین رسوائی داخلی و جهانی را باید بپذیرند، زیرا در سالگرد یک انقلاب ضد استبدادی، در محاصره یک جنبش ضد استبدادی قرار گرفته و از بیم آن، راهپیمائی جشن پیروزی بر استبداد شاهنشاهی را لغو کرده اند. نه تنها این، بلکه درعمل پذیرفته اند که همه ادعاهائی که درباره ختم غائله و به خانه بازگشتن مردم کرده اند پوچ بوده است. در عمل پذیرفته اند که دستگیری های گسترده ای که از کودتای 28 مرداد تاکنون درایران سابقه نداشته نیز کارساز نبوده است.

این هزینه ای سنگین است. اما راه حل دیگر چیست؟

کنار رفتن از سر راه مردم و اجازه راهپیمائی دادن به آنها و جمع شدن مردم در میدان آزادی. دراین صورت، خود تردید ندارند که نه تنها میدان آزادی، بلکه تهران در روز 22 بهمن به تسخیر مردم معترض (جنبش سبز) در خواهد آمد. و از آن خطرناک تر، این که چنین جمعیتی به طرف کانون های قدرت به حرکت در بیآید و نتوان جلوی آن را گرفت! و این یعنی پایان کار! حتی اگر مردم چنین هم نکنند، همان حضور 5- 6 میلیونی آنها در خیابان های تهران و با همین نسبت در شهرهای بزرگ ایران یعنی "رفراندم"! آن هم رفراندم در شرایطی که چشم تمام محافل بین المللی و مردم جهان به ایران دوخته شده است.

رویدادهای هفته گذشته، نشانه های تلاش برای یافتن یک راه حلی معقول برای پرهیز از هر دو حالت را نشان میدهد.

اعلام نام قاضی مرتضوی بعنوان متهم اصلی جنایات کهریزک در مجلس، ضربه ای بود به احمدی نژاد و احمد جنتی و احمد خاتمی که متوجه گرایش های جدید شوند.

بیرون کشیدن سردار ذوالقدر از ستاد مشترک نیروهای مسلح، درآوردن لباس نظامی از تن وی و تبدیل وی به "مشاور" رئیس قوه قضائیه، نشانه دومی می تواند ارزیابی شود که فرماندهان سپاه بدانند گرایش های جدیدی آغاز شده است. بویژه که گفته می شود، نه تنها در کودتا، بلکه در جریان بازجوئی از رهبران مشارکت و نهضت آزادی و مجاهدین انقلاب نیز ذوالقدر نقش مستقیم داشته است. دادگاه های نظامی زیر نظر رئیس قوه قضائیه نیست و این اشتباه بزرگی است اگر تصور شود ذوالقدر برای مشاوره درباره این دادگاه ها به قوه قضائیه برده شده است. ضمن آن که، همه مطلعین از امور نظامی – چه در زمان شاه و چه در جمهوری اسلامی- می دانند که یک نظامی تا وقتی نظامی است و قدرت دارد که لباس نظامی به تن دارد و در راس یک واحد نظامی فرماندهی می کند. حتی سرداران و افسران ارشد نیز وقتی سمت فرماندهی ندارند، کاره ای نیستند. چه رسد به بیرون کشیده شدن از ارگان های نظامی و بیرون آمد لباس نظامی از تنشان!

عجز و لابه روح الله حسینیان در نامه استعفایش از مجلس، که درعین حال هشدار به نظامی هاست تا زودتر و قبل از آن که فرصت از دست برود، دست به کار شوند نیز نشانه دیگری است از تلاش برای پرهیز از دو امکانی که در بالا و در ارتباط با 22 بهمن ذکر شد.

تردید نیست، که مقاومت هائی از گوشه و کنار در تدارک است تا چنین روند احتمالی متوقف شود، اما حتی اگر این مقاومت توام شود با موفقیت، آنوقت با 22 بهمن و دو احتمالی که درباره به آن اشاره شد چه خواهند کرد؟

حتی اگر 10 هزار نفر دیگر را هم در هفته های قبل از 22 بهمن دستگیر کنند. همین دستگیری ها و رجزخوانی ها و در چشم مردم نگاه کردن و به آنها درباره آنچه که مردم خودشان در خیابان ها شاهد آن بوده اند، دروغ گفتن و نمایش اجتماع فرمایشی میدان انقلاب را به حساب کل مردم تهران گذاشتن و... باندازه دهها اطلاعیه و نامه که توسط موسوی و کروبی و خاتمی صادر شود، مشوق مردم برای ریختن بیرون در اولین فرصت است. و 22 بهمن چنین فرصتی است.

 

#8

Coach
Feb 7, 2004
13,568
0
#3
روح الله حسینیان استعفا نداد، بلکه
نظامی ها را تحریک به کودتای دوم کرد



پیرامون استعفای تبلیغی – تحریکی روح الله حسینیان از نمایندگی مجلس، در 48 ساعت گذشته بحث های مختلفی شده است. از نامه بلند بالای حسینیان، وقتی آن را تکان بدهید تا لفاظی ها و مظلوم نمائی هایش بریزد، چند جمله زیر باقی می ماند، که اتفاقا اصل ماجرا هم همین چند جمله است:



«- خود را ناتوان***تر از همیشه می***یابم. هراقدامی آغاز كردیم با رقابت پیچیده پارلمانتاریست***های حرفه***ای نقش بر آب شد.

- امروز می***بینیم ده***ها نشریه با حمایت بیت***المال تمام ارزش***های اخلاقی و سیاسی امت حزب***الله را زیر ضربات خود گرفته***اند.

- امروز بسیج و نیروهای انتظامی كه در جریان فتنه***های اخیر در خط مقدم علیه مزدوران آمریكایی می***جنگیدند تا از امنیت مردم دفاع كنند به بهانه*** تخلف چند نفر (كه باید هم برخورد شود) با تمام وجود مورد تحقیر و ظلم دادگاه***های نظامی قرار می***گیرند، تمام بدنه تحت تعقیب قرار می***گیرند.

- فرماندهان مورد اذیت و توهین قرار می***گیرند؛ ولی هیچ كس دفاعی نمی***كند و هیچ***كس نمی***پرسد نیرویی كه می***خواهد از امنیت مردم و اركان نظام دفاع كند با این روحیه زخم خورده چگونه و چرا؟

- می***دانم كه كینه***توزان از این به بعد تحلیل***ها خواهند كرد و خواهند گفت نتیجه تندی و افراط همین است. »



بدین ترتیب و بموجب همین اعترافات توام با سفسطه و دروغ ( حضور دهها نشریه منتقد ایشان و یارانش) روح الله حسینیان متوجه آغاز آن باد مخالفی شده که عبای امثال او را بالا خواهد زد. او با این استعفا و جنجالی که خبرگزاری کودتائی فارس با انتشار آن آغاز کرد، کوشش کرده است فرماندهان کودتائی سپاه و بسیج را تحریک کند تا پیش از آنکه گریبان خودش و آنها بدلیل جنایاتی که در 7 ماه گذشته انجام شده را بگیرند، دست به عمل بزنند. در واقع، روح الله حسینیان استعفا نداده، بلکه از داخل مجلس خطاب به کودتاچی ها بانگ برداشت که «تعلل نکنید و کودتای دوم را شروع کنید.»

اگر چنین کودتائی – که با لایحه دو فوریتی اعدام در عرض 5 روز مقدمات قانونی آن را می خواستند فراهم کنند- ممکن و عملی بود و شک و تردید دامن کودتاچیان را نگرفته بود، نیازی به این استعفا و تحریک نظامی ها نبود، بلکه بی سر و صدا کارشان را می کردند. همچنان که در 22 خرداد کردند و روح الله حسینیان خود یکی از مجریان آن کودتا بود.

 

#8

Coach
Feb 7, 2004
13,568
0
#4
مصاحبه مجید انصاری
حرکت خزنده، زدن داخلی ها
و انتقال رهبری جنبش به خارج



من ترس آن را دارم كه یك روز چشم باز كنیم،*** ببینیم از انقلاب جز پوسته***ای، دیگر چیزی نمانده و نااهلانی كه با ناآرام كردن فضا و دامن زدن به تنش***ها و تهمت زدن به هر كه با آنها و همراهشان نیست، دیگر از چهره***های انقلابی كسی را در صحنه باقی نگذاشته با***شند.

مجید انصاری،عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و دبیر اجرایی مجمع روحانیون مبارز روز چهارشنبه مصاحبه ای با سایت تابناك کرد که پس از چند ساعت، این مصاحبه از روی خروجی سایت تابناك حذف شد.

سایت "سلام" که توانسته بود در همان چند ساعت، این مصاحبه را از روی سایت تابناک ضبط کند، پس از حذف آن از روی تابناک، آن را منتشر کرد، که می خوانید:

به نظر من، این روزها دلسوزان نظام، انقلاب و كسانی كه نقش محوری در پیدایش نهضت، دوران دفاع مقدس و مدیریت كشور در سی سال گذشته را داشته***اند، از وضعیت پیش آمده نگران هستند. این عزیزان بدنبال راهكاری برای برون***رفت از وضعیت كنونی اند. توجه داشته باشید که انقلاب با مجاهدت افراد دلسوز و با رهبری حضرت امام، ده***ها هزار شهید و صدها هزار جانباز و آسیب***دیده از جنگ بدست آمد و در ادامه نیز رهبر كنونی انقلاب، همان مسیر را تداوم بخشید. پس امری طبیعی است كه این افراد برای همه هزینه***هایی كه در راه انقلاب اسلامی داده شده است، نگران باشند و در پی ارایه راهكاری برای برون***رفت از این اوضاع باشند.

متأسفانه رفتارهای افراطی و غالب شدن افراطیون بر فضای سیاسی، سبب شده است بسیاری از چهره***های دلسوز و مطرح نظام به حاشیه رانده شوند. در میان این افراد از همه اقشار و نهادها، از روحانیت و حتی مرجعیت گرفته تا دانشگاهیان، سیاسیون و انقلابیون باسابقه دیده می***شوند.

باید هوشیار بود؛ زیرا شواهد نشان می***دهد عوامل نفوذی در هر دو طیف در حال رسوخ هستند. موضع***گیری***های افراطی و احساسی برخی***ها در واقع نشان***دهنده این است كه عده***ای منافعشان در تشدید اغتشاشات و ناآرامی***هاست. نمونه این موضوع را می***توان در جوسازی علیه نامه محسن رضایی به رهبری دید؛ یا حادثه آفرینی***هایی مانند حمله به حسینیه جماران در شب عاشورا، حمله به برخی حسینیه***ها و تكایا،*** پاره كردن تصویر حضرت امام (ره) و رفتارهای ساختارشكنانه برخی در روز عاشورا. اینها همه از یك جنس است و به نظر من عوامل این رویدادها، افراد و جریان***های مشكوك و خطرناكی هستند كه در هر دو طرف نفوذ كرده***اند و با همان استراتژی زنده نگه داشتن ناآرامی***ها و دامن زدن به اغتشاشات كه به یقین منافعشان هم در آن تأمین می***شود، در حال فعالیتند.

به همین دلیل به نظر من اگر دستگاه***های امنیتی و اطلاعاتی ما از این منظر حوادث اخیر را رصد كنند، در میان افرادی كه در ظاهر ادعای ولایتمداری دارند، اما در عمل بر ضد این نهاد گام بر می***داند، به خوبی می***توانند سرنخ***هایی از عوامل نفوذی در این گروه***ها را پیدا كنند. یكی از نتایج دامن زدن به تنش***ها، خانه نشین شدن و گوشه***گیری بسیاری در اردوی اصولگرایان و اصلاح***طلبان است و این موضوع آشكار می***كند جریان یادشده مسأله***اش تنها اصلاح***طلبان نیست، بلكه همه دلسوزان و سابقون نظام است.

این جریان افراطی عامدانه یا از سر كم***اطلاعی و با حذف چهره***های سیاسی درون نظام و اشخاص امتحان پس داده و ریشه***دار در انقلاب، فضایی را ایجاد كرده*** كه نسل سوم و چهارم انقلاب به بخش عظیمی از سرمایه***های انقلاب با بدبینی و تردید نگریسته و نگاه بخشی از آنها معطوف به خارج از كشور باشد و در واقع خطری كه محسوس است، انتقال رهبری جریان***های سیاسی از داخل به خارج از كشور برای برخی از جوانان كشورمان است كه به نظر من این یك حركت خزنده خطرناك است. توجه داشته باشیم كه كشور ما در هر حال، كشوری است با تنوع قومی و سیاسی و نهادهای مدنی ریشه***دار، دانشگاه***ها، ***نهاد روحانیت، جریان***های سیاسی، ... و كلا فضای مدنی در ایران قدرتمند است و این باید مورد توجه قرار گیرد. البته از نظر من این نهادها اگر فعال شوند، بهترین عناصر برای جلوگیری از افراطی شدن فضا هستند.

امام بارها هشدار دادند كه مراقب باشید انقلاب به دست نامحرمان نیفتد. یا در جایی فرموده***اند: «من خوف آن را دارم كه روزی ما را محاكمه كنند كه چرا با شاه جنگیدید؟». من هشدار می***دهم یك جریانی هست كه می***خواهد حلقه اول، دوم و سوم انقلاب و امام را در هر حوزه***ای به نوعی از میدان به در كنند. اینها امروز ترور فیزیكی نمی***كنند، بلكه ترور شخصیتی می******كنند. شما ببینید در سال***های اخیر روحانیون برجسته از هر دو جناح را تحت هر شرایطی و به بهانه***های گوناگون تخریب كرده***اند و امروز هم همین جریان ادامه دارد. بسیاری از مسئولان اكنون یا سابقه انقلابی ندارند، یا حتی گاه سوابق منفی دارند. بسیاری كه اصلا كوچكترین سابقه اجرایی ندارند، اكنون مسئولیت***های سنگین را بر عهده دارند، ولی بسیاری از چهره***های كارآمد و انقلابی و امتحان پس داده، بایكوت شده***اند.

من ترس آن را دارم كه یك روز چشم باز كنیم،*** ببینیم از انقلاب جز پوسته***ای، دیگر چیزی نمانده و نااهلانی كه با ناآرام كردن فضا و دامن زدن به تنش***ها و تهمت زدن به هر كه با آنها و همراهشان نیست، دیگر از چهره***های انقلابی كسی را در صحنه باقی نگذاشته با***شند.

 

#8

Coach
Feb 7, 2004
13,568
0
#5
متهمان اصلی
آتش زدن مسجد قبا در شیراز
فرماندار شیراز، فرمانده سپاه فجر
و رئیس شورای سیاست گذاری ائمه جمعه



من شاهد حمله به مسجد قبا در شیراز بودم. مهاجمین را فرماندار شیراز"ابراهیم عزیزی" رهبری می کرد.

"محمدباقر ولدان" رئیس شورای سیاست گذاری ائمه جمعه فارس هم كفن به تن مهاجمان را هدایت می كرد.

به طلاب آیت الله دستغیب و مردمی که خبر شده و خود را به محل رسانده بودند توسط همین مهاجمان که چماق و چاقو و نارنجک اشک آور داشتند حمله صورت گرفت. آنها وقتی دیدند با همه این تجهیزات نمی توانند حریف مردم شوند و می ترسیدند در صورت ادامه زدوخورد مردم شهر خبر شده و بطرف مسجد قبا به حرکت در بیآیند، مسجد را به آتش کشیدند و سپس با هدایت همین دو نفر به سمت منزل آیت الله دستغیب حرکت کردند. حمله به خانه آیت الله دستغیب در حالی صورت گرفت که ایشان در سفر بود و تنها همسر و فرزندان ایشان در منزل بودند. فرماندهی این حمله را سردار "غیب پرور" فرمانده سپاه فجر فارس برعهده داشت که بنده ایشان را خیلی خوب می شناسم. حتی لباس رسمی و فرم بسیج را به تن داشت.

مردم و طلاب مدرسه قبا او را محاصره کردند و قبل از آن که بتواند فرار کند چند مشت و لگد از طلاب و مردم خورد. در تمام این مدت صدای شیون و طلب یاری از درون خانه به گوش می رسید و واقعا صحنه صحرای کربلا و ظهر عاشورا بود.

 

#8

Coach
Feb 7, 2004
13,568
0
#6
محافل سیاسی: هیات اعلام تسلیم راهی اروپا شد
حاکمیت نظامی، تحویل
اورانیوم به 1+5 را پذیرفت



همزمان با "شایعه خبر" هائی که در محافل سیاسی ایران، پیرامون مهم ترین مسائل داخلی و خارجی کشور جریان دارد، روزگذشته شنیده شد که یک هیات مذاکره کننده برای اعلام عقب نشینی اتمی جمهوری اسلامی راهی اروپا شده است. این هیات ماموریت دارد، موافقت ایران با تحویل 800 کیلو اورانیوم غنی شده زیر 4 در صد را مطابق زمانی که 1+5 تعیین می کند اطلاع بدهد. گفته می شود، این هیات بلافاصله پس از خروج از ایران و رسیدن به اروپا، در استراسبورگ موافقت ایران با تحویل 800 کیلو اورانیوم را اعلام کرده است.

دربرابر این عقب نشینی، به هیات ایرانی اطلاع داده شده که اورانیوم 20 درصدی زمانی تحویل ایران می شود که 1+5 اطمینان از راه اندازی پایگاه مصرفی این اورانیوم در ایران داشته باشد و بداند که اورانیوم 20 در صدی در این پایگاه مصرف می شود و به نقطه دیگری انتقال نمی یابد.

بدین ترتیب، اکنون مراحل بحث بر سر نظارت بر مصرف اورانیوم 20 درصدی نیز مطرح است.

هفته گذشته وزیرخارجه جمهوری اسلامی به امریکا و اروپا یک ماه مهلت داده بود تا پیشنهاد ایران را قبول کنند. یعنی 400 کیلو اورانیوم زیر 4 در صد را درکیش تحویل بگیرند و همانجا اورانیوم 20 درصدی به ایران تحویل بدهند. این پیشنهاد را 1+5 یک شوخی بی مزه تلقی کرد و خواهان اجرای همان توافقی شد که جلیلی در مذاکرات در ژنو آن را پذیرفته بود. یعنی تحویل 1200 کیلو اورانیوم زیر 4 درصد ایران به روسیه و فرانسه و تحویل و مصرف توام با نظارت اورانیون 20 در صدی برای پایگاه اتمی تحقیقات پزشکی تهران.

در محافل سیاسی جمهوری اسلامی گفته می شود، توافق بر سر اعلام موافقت برای تحویل 800 کیلو اورانیوم زیر 4 در صد، پس از دیدار احمدی نژاد با علی خامنه ای، توسط احمدی نژاد در شورای امنیت ملی اعلام و اعضای هیات مذاکره کننده انتخاب شده و هیات راهی اروپا شد.

مهلت 1+5 برای اجرای توافق بر سر تحویل اورانیوم 4 درصدی و دریافت اورانیوم 20 درصدی با پایان سال 2009 به پایان رسیده و در نخستین روزهای سال جدید میلای مذاکرات امریکا و چین و روسیه بر سر توافق با تحریم های جدید و تسلیم قطعنامه ای تازه به شورای امنیت سازمان ملل با شتاب آغاز شده است. تحریمی که زمزمه گسترش آن تا "تحریم نفت" ایران نیز مطرح است و هاشمی رفسنجانی در دیدار با دانشجویان دانشگاه آزاد واحد جنوب تهران، برای نخستین بار خطر چنین تحریمی را مطرح کرد.

 

#8

Coach
Feb 7, 2004
13,568
0
#9
رئیس اداره محیط زیست آستارا با کمپرسی زیر گرفته شد
١٩ دی ١٣٨٨
شهرزادنیوز: ساسان اکبری***پور، رئیس اداره محیط زیست آستارا، در حالی که قصد ممانعت برداشت غیرقانونی شهرداری از شن و ماسه***ها را داشت، با یک کمپرسی زیر گرفته شد.

اکبری***پور که به شدت از ناحیه پا و قفسه سینه آسیب دیده، در مصاحبه با یکی از خبرگزاری***های رسمی ایران گفت، وی پس از این که با بی***اعتنایی کارکنان شهرداری مواجه شد، با شهردار صحبت کرده و از وی خواست از ادامه***ی این اقدام غیرقانونی جلوگیری کند، اما او ضمن برخورد نامناسب، دستور شروع مجدد فعالیت را به رانندگان کمپرسی داد. اکبری***پور سپس از پلیس 110 کمک خواست که در این هنگام یکی از خودروهای حامل شن و ماسه به دستور شهردار به طرفش راه افتاد، او را زیر گرفت و به رودخانه پرتاب کرد.
 

spanx

Bench Warmer
Dec 19, 2005
1,310
0
#11
I love the term "Saraneh Fetneh" ... engaar na engaar the same people were former prime ministers, presidents and Rayees Majlis of this country ... all of a sudden they have become the ring leaders of treason LOOOOOOL

just take a moment to understand how stupid that is ... but we're used to it by now

by the way if "valih Faghih" had any credibility or super power or an ounce of dignity he wouldn't need a bunch of "newspapers" advertising for him ... talk about divine intervention
 

ghilich

Bench Warmer
Oct 12, 2004
1,867
8
usa
#13
First of all THANKS to #8. ONLY IF the *other* #8 had "yeh zareh" of our #8's dedication!!!

Second great video posted by sphanx, he sppanked the regime and its supporters with that one. YA HOSSEIN, YA ABOLFAZL!
 

#8

Coach
Feb 7, 2004
13,568
0
#14
هشدار ! جان بها ئیان در بند در خطر جدی است. توطئه قتل عام بهائیان

براز نگرانی کمپین حقوق بشر از «احتمال اعدام بهاییان» «کمپین بین***المللی حقوق بشر در ایران» روز پنج***شنبه با انتشار بیانیه***ای اعلام کرد افزایش اتهامات هفت رهبر جامعه بهاییان ایران که در ایران زندانی هستند ممکن است به صدور حکم اعدام برای آنها منجر شود.این گروه مدافع حقوق بشر دولت جمهوری اسلامی را متهم می***کند که از ناآرامی***های سیاسی اخیر سوءاستفاده کرده و در نتیجه جامعه بهاییان در ایران در معرض خطر جدی قرار دارند.





عباس جعفری دولت آبادی، دادستان تهران، روز جمعه تعدادی از بهائيان بازداشت شده در روز های اخير را متهم کرده است که در «سازماندهی» حوادث روز عاشورا و «ارسال تصاوير» اين روز به خارج از ايران نقش داشته اند.


طی روز های اخير ۹ بهايی در ايران توسط ماموران امنيتی جمهوری اسلامی بازداشت شده اند.


عباس جعفری دولت آبادی در گفت وگو با خبرگزاری جمهوری اسلامی، ايرنا، گفته است: « اين افراد به دليل آنکه هم در سازماندهی آشوب های روز عاشورا نقش داشتند و هم به دليل ايفای نقش موثر در ارسال تصاوير اين آشوب ها به خارج از کشور، دستگير شده اند.»


دادستان عمومی و انقلاب تهران می گويد که در بازرسی از منزل« برخی از اين متهمان بهايی ، اسلحه و تعدادی گلوله جنگی کشف شده است».

« ايرانيان بهايی که در تهران دستگير شده اند بی گناهند، و اين افراد نه تنها در جريانات و تظاهرات روز عاشورا شرکت نکرده اند، بلکه انها يا جامعه بهايی نیز هيچ گونه سازماندهی برای اين حوادث نداشته است. در ديانت بهايی دست زدن به خشونت کاملا ممنوع است بنابراين امکان ندارد در منزل اين اشخاص اسلحه پيداشده باشد».


ديان علايی، نماينده جامعه جهانی بهايی در سازمان ملل متحد



دادستان تهران در حالی می گويد که بهاييان بازداشت شده در «سازماندهی» حوادث روز عاشورا نقش داشته اند، که ديان علايی، نماينده جامعه جهانی بهايی در سازمان ملل متحد با رد اين اظهارات به راديو فردا می گويد این افراد در تظاهرات روز عاشورا شرکت نکرده اند.


ديان علايی در واکنش به اظهارات دادستان تهران می گويد:« ايرانيان بهايی که در تهران دستگير شده اند بی گناهند، و اين افراد نه تنها در جريانات و تظاهرات روز عاشورا شرکت نکرده اند، بلکه آنها يا جامعه بهايی نیز هيچ گونه سازماندهی برای اين حوادث نداشته است.»


خانم علايی اضافه کرده است: «در ديانت بهايی دست زدن به خشونت کاملا ممنوع است بنابراين امکان ندارد در منزل اين اشخاص اسلحه پيداشده باشد».


نماينده جامعه جهانی بهايی در سازمان ملل متحد در همين حال تاکيد کرده است که مسئولان جمهوری اسلامی نمی خواهند بپذيرند حوادث روز عاشورا و يا ماههای اخير به دليل بی عدالتی و نقض حقوق بشر در ايران است بلکه به دنبال «بهانه»و دستاويزی هستند تا ديگران را متهم کنند. پيشتر می گفتند کشورهای خارجی حالا می گويند بهاییان عامل این حوادث هستند.


بنابر گزارش های رسيده، بعد از روز عاشورا در ششم ديماه، ژينوس سبحانی، لوا خانجانی، بابک مبشر، پيام فناييان، نيکا هويدايی، مونا هويدايی، آرتين غضنفری، فريد روحانی، احمد روحانی، نگار ثابت، ابراهيم شادمهر و زاوش شادمهر از اعضای اقليت مذهبی بهايی دستگير شدهاند.


در جريان تظاهرات معترضان در تهران دست کم هشت نفر کشته شدند. علی حبيبی موسوی خواهرزاده ميرحسين موسوی نيز در جريان تظاهرات روز عاشورا در تهران به ضرب گلوله کشته شد.


«متهمان به محاربه» وابسته به مجاهدين خلق


دادستان تهران همچنين در بخش ديگری از گفت وگوی خود با ايرانا تصريح کرده است که پنج متهمی که پرونده آنها به اتهام محاربه به دادگاه انقلاب ارسال شده است، وابسته به سازمان مجاهدين خلق هستند.


عباس جعفری دولت آباد کيفرخواست اين پنج نفر، «بر اساس گزارش های ماموران ، مستندات قوی و اقرارصريح متهمان صادر و به دادگاه انقلاب ارسال شده است».


دادستان تهران همچنين گفته است:« سازماندهی جرايم ارتکابی در روز عاشورا از سوی اين افراد و تلاش موثر آنان برای ساختار شکنی در اين روز، از مصاديق بازر محاربه محسوب می شود».


گزارش های منتشره نشان می دهد که علاوه بر پانصد نفری که در روز عاشورا بازداشت شده اند، از روز عاشورا تا کنون نيز بيش از ۱۸۰ نفر از روزنامه نگاران، دانشجويان و فعالان حقوق مدنی از سوی نيروهای امنيتی جمهوری اسلامی ايران بازداشت شده اند.


سايت جنبش راه سبز (جرس) در گزارشی اسامی ۹۲ نفر از بازداشت شدگان را منتشر کرده است که در ميان آنها، نام ده مشاور مير حسين موسوی، از رهبران معترض پس از انتخابات، ۱۷ روزنامه نگار که اغلب آنها در رسانه های اصلاح طلبان فعاليت می کردند و ۱۱ فعال ملی – مذهبی و عضو نهضت آزادی ايران به چشم می خورند.


در روزهای اخير نگرانی ها نسبت به سرنوشت بسياری از بازداشت شدگان حوادث روز عاشورا افزايش يافته است و برخی از روحانيون تندرو و وزيران دولت محمود احمدی نژاد از «محارب» خواندن معترضان سخن گفته اند که بر اساس قانون مجازات اسلامی ايران، حکم آن اعدام است.


در همين حال ۱۶ تشکل حقوق بشری ايران در خارج از کشور با صدور بيانيه ای از جامعه جهانی خواسته اند تا برای توقف «سرکوب های خشن» در ايران اقدام کنند.


در اين نامه آمده است: «پيش از آنکه فجايع بزرگتری رخ دهد، جامعه جهانی بايد به ياری مردم ايران بشتابد. در همين راستا و به طور مشخص، ما از کشورهای جهان مصرانه درخواست می کنيم تا با فراخواندن سفرای خود از ايران اعتراض خود را به خشونت های خونين جمهوری اسلامی نشان دهند.
 

#8

Coach
Feb 7, 2004
13,568
0
#15
ای آنکه ترا قبله، به کهریزک بود

این ریش توهم، مستحق فندک بود


امید، که رهبرت نگوید فردا

آن چند کیلو واجبی ات اندک بود



جدی در شوخی


ه . لیله کوهی




آخی این سعید هم به سرنوشت آن سعید، واجبی! دچار شد. سعید امامی سالها در رکاب آقا، از چاکران بنام بود و در سفر وحضردرخدمت آقا و حاجیه خانم بندگی می کرد و بار ها حاجیه خانم (خجسته) عیال آقا با دست مبارکشان لباس آن سعید را شسته بودند. گویا یک بار در سفری به لندن لباس های سعید واجبی را شستند و در بالکن هتل روی بند رختی آویزانش کردند از بد حادثه زیر شلواری سعید واجبی را باد می برد دو خیابان آن طرف تر کنار مغازه جواهر فروشی موردعلاقه ی خجسته خانم به زمینش می زند. حاجیه خانم چادر به سر می کنند و باعجله به دنبال زیر شلواری وارد خیابان می شوند.وقتی خیالشان از بابت زیر شلواری سعید خان راحت می شود. پس از آن به تماشای ویترین جواهر فروشی می پردازند. دستبند طلای مدل مارپیچ کار ایتالیا یاد گار همان سفر جاجیه خانم به لندن است.


اما دشمنان وسیله می شوند تا سعید خان امامی مورد غضب آقا واقع شوند. بعد از آن همه خدمت به بارگاه آقا دیدیم چطور واجبی خورانده شد. حالا نوبتی هم باشه نوبت قاضی سعیده.


سعید مرتضوی معروف به قاضی سعید، همین سعید کهریزک! واقعا جوان با استعدادی است در سن نوزده سالگی با سهمیه بسیج دانشگاه آزاد اسلامی شهر تفت فارغ التحصل در رشته قصابی شده بود و به سمت دادیار دادگاه منتخب شد و در سن بیست سالگی رئیس دادگاه حقوقی قصابان رژیم جمهوری اسلامی منصوب گردید یکسال بعد قاضی دادگاه مطبوعات و یارجدا ناپذیر حسین شریعتمداری کیهان گردید. از افتخارات ایشان در کوتاه ترین زمان ممکن 120 نشریه رادرسطح کشور توقیف کردند. این رقم در جهان دارای اولین رتبه است حتی دولت چین وروسیه هم نتوانست به این مقام دست پیدا کند. قاضی سعید در تمام این ده سال به عبای آقا سنجاق شده بود. برای اینکه حرفم را مستدل کرده باشم یکی از عکس های ایشان با آقا را در بالای صفحه ضمیمه کردم تا شما مطمئن شوید منظور همان سعید کهریزک است.


اگر خاطرمبارکتان باشد. بنده اول فروردین سال هزار وسیصدو هشتاد وهفت یعنی یکسال ونیم پیش در مقاله ای به نام "اسلام در خطر است" سرتیپ سردار پاسدار زارعی رئیس بسیج کشورو رئیس پلیس وقت تهران بزرگ را خدمت تان معرفی کردم. پس از آن ماجرای شش زن لخت نماز جماعت. که مفصلا خدمتتان توضیح دادم.


کمی بعد تر در حضور آقا و تعدای از حضرات این سردار زارعی گفت: قاضی سعید زنان نماز جماعت را از ما تحویل می گرفتند و به آپارتمان شخصی شان می بردند برای ارشاد مجدد. در بسیاری از مواقع خودشان از میان زنان و دختران تعدادی را انتخاب می کردند و خود شخصا با زنان بدحجاب به القاء فرائض دینی می نشستن.


اما کم نبودند آدم های سرتقی مثل زهرا کاظمی عکاس و روزنامه نگار ایرانی کانادایی که نتونستن ارشادش به کنند. کمی خودکشی اش دادن.


شنیده ام بیت آقا کمیته تهیه واجبی،را برای کمسیون ویژه ای فراخواندند و امرفرمودند زبده ترین شیمی دانان حوزه علمیه را به این کمسیون دعوت کنید، تا از ترکیب جوهر برنج داروئی تهیه کنند و به خورد قاضی مرتضوی کهریزکی بدهند. اما من توصیه ای برایشان دارم بد نیست کمی زرنیخ و اسانس گلاب قمصر به آن اضافه شود. با این کار هم کارساز تر از واجبی می شود وهم از بوی بد جوهر برنج عطر خوش گلاب به مشام ایشان می نشیند.


انشاء الله نوبت بعدی نوبت آقا "محسن خان اژه ای" است.

http://www.aoja.blogspot.com/
 

#8

Coach
Feb 7, 2004
13,568
0
#16
[ame="http://www.youtube.com/watch?v=-RHjgaCQJQ4"]YouTube- Mohsen Sazegara Saturday 19 Dey 88 Jan 9, 10[/ame]
 
May 12, 2007
8,093
11
#17
روزنامه حکومتی: اين سيل همه چيز را با خود می برد
روزنامه حکومتی جمهوری اسلامی: يك جريان صاحب اقتدار در كشور اكنون فقط بر طبل جنگ مي كوبد و هر اقدامي براي آشتي را محكوم و طرد مي نمايد . از ابتكارات اين جريان اينست كه همه را به جان همديگر انداخته و حملات را متوجه اساس نظام ساخته و خود را دور از تيررس شعارها و حملات نگهداشته و همواره منتظر فرصت است تا از اين آب گل آلود ماهي مقصود را بگيرد. .....امروز آتش اختلاف به خانه ها راه يافته و دشمني هاي سنگيني ميان پدران و فرزندان مادران و دختران و برادران و خواهران پديد آورده است . اين اختلاف حتي به درون جبهه اصولگرايان نيز نفوذ كرده و همان جريان افراطي هر سخن خردمندانه اي را اگرچه از درون همين جبهه و از افراد شناخته شده در جهت وحدت و حل مشكل صادر شود محكوم مي نمايد و خود او را به انواع تهمت ها متهم و به شكل هاي مختلف تخريب مي كند. اين يعني خطر! .....گستاخي هاو اهانت ها به مقدسات بسيار زياد شده و ترديد نبايد كرد كه اين روند به نفع كشور و ملت نيست . هيچكس نبايد از شعارهاي گستاخانه اي كه عليه مقدسات ديني و حاكميتي داده مي شود خرسند باشد. اين گستاخي يكباره متولد نشده نتيجه عملكردهاي ناصواب است . اين سيل بنیان کن كه به راه افتاده اگر متوقف نشود همه چيز را با خود مي برد و گزينشي عمل نخواهد كرد.
 

#8

Coach
Feb 7, 2004
13,568
0
#20
حمایت از روزنامه***نگاران تبعیدی


پس از انتخابات خرداد ۸۸، تعداد زیادی از روزنامه***نگاران که خطر بازداشت و برخورد قضایی را بالای سر خود می***دیدند، از مرزهای ایران بی هیچ سرمایه***ای عبور کرده***اند. با وجود حمایت تعدادی از انجمن***های مدافع آزادی بیان و حقوق بشر، این گروه با مشکلات متعددی روبرو بوده***اند. گروهی از نیکوکاران، فعالان اجتماعی و هنرمندان با برپایی نمایشگاه***ها و کنسرت***های خیریه، با همراهی سازمان گزارش***گران بدون مرز، به کمک این روزنامه***نگاران شتافته***اند.

در طول ۷ ماه گذشته، تعدادی از روزنامه***نگاران ایرانی مجبور به خروج از ایران شده***اند. بعضی که خوش***شانس***تر بودند، مستقیما به اروپا یا آمریکای شمالی رفتند و تقاضای پناهندگی کردند، اما برخی نیز ماه***ها در انتظار تعیین تکلیف، در کمپ***ها یا مکان***هایی نیمه امن در ترکیه، کردستان عراق و حتی پاکستان به سر برده***اند.

به دلیل محدودیت***های مالی و تعداد نسبتا زیاد روزنامه***نگاران فراری از ایران، جلب کمک***های مالی برای این گروه روز به روز سخت***تر شده است.

رضا معینی، مسوول بخش ایران سازمان گزارش***گران بدون مرز به خودنویس گفت که از بعد از انتخابات ریاست جمهوری، این سازمان بیش از ۲۸ هزار یورو صرف کمک به روزنامه***نگارانی کرده است که از ایران خارج شده***اند. این درحالی است که نیاز خبرنگاران و عکاسان خبری فراری ایرانی، بسیار بیشتر از این است.

سازمان گزارش***گران بدون مرز در هفته***های اخیر با تامین نیازهای اولیه و هزینه***های سفر این گروه از پناهندگان، به یاری***شان شتافته، اما منابع این سازمان آنقدرها نیست که کفاف سیل روزنامه***نگارانی را بدهد که از ایران خارج می***شوند.

با این همه، فعالانی در سن***فرنسیسکو با همراهی گروه «کیوسک» و جمعی از کارتونیست***های ایرانی خارج از کشور با همراهی سازمان گزارش***گران بدون مرز، نمایشگاه و برنامه***ای خیریه به نفع این روزنامه***نگاران برگزار می***کنند.

پرویز شوکت، فعال حقوق بشر و یکی از متولیان این برنامه، به خودنویس گفت که این گروه مبلغ هدف خود را ۵۰،۰۰۰ دلار آمریکا در ماه ژانویه تعیین کرده است که تا این لحظه، میزان این کمک***ها از ده هزار دلار هم گذشته است.

آرش سبحانی، خواننده گروه کیوسک یکی از برگزارکنندگان این مراسم است. سبحانی درگیر انتشار کتاب مجموعه کاریکاتورهایی از هنرمندانی است که آثارشان را در اختیار این گروه قرار داده***اند. آثار هنرمندانی چون علی جهانشاهی، فائز علیدوستی، افشین سبوکی، احمد سخاورز، نیک آهنگ کوثر و مانا نیستانی علاوه بر چاپ در کتاب، در این مراسم که در هفته سوم ژانویه در محدوده سن***فرنسیسکو و دانشگاه برکلی برگزار می***شود به نمایش در خواهد آمد.

فیروزه محمودی، هماهنگ کننده بین***المللی «اتحاد برای ایران» نیز که درگیر برگزاری این مراسم است گفت که چنین فعالیت***هایی می***تواند جایی برای مشارکت بیشتر شهروندانی باشد که دل***نگران ایران هستند. در کنار برگزاری راه***پیمایی***های حمایت از فعالیت***هایی که در ایران صورت می***گیرد، کارهایی چون کمک به روزنامه***نگاران فراری بسیار تاثیرگذار است.

گروهی از فعالان دیگر آمریکای شمالی نیز به دنبال برگزاری نمایشگاه***ها و برنامه***هایی در شهرهایی چون تورنتو، نیویورک و واشینگتن دی***سی هستند.

کمک***های جمع***آوری شده از طریق سازمان گزارش***گران بدون مرز در اختیار روزنامه***نگاران در تبعید قرار خواهد گرفت.

از هفته آینده نیز بخش دریافت کمک***های مالی آنلاین گزارش***گران بدون مرز مجدد با هدف جلب حمایت***های مردمی به نفع این روزنامه***نگاران فعال خواهد شد.