Naser khan-you will always be in our hearts

YePaDoPa

Elite Member
Oct 30, 2002
3,160
147
#3
Damet Garm Kazem khan,
Rest in Peace,
His presence in EsEs goal was an assurance for the fans, even in last years of his career as a player! Roohat Shaad.
 
Feb 4, 2005
25,254
5,471
#4
Damet Garm Kazem khan,
Rest in Peace,
His presence in EsEs goal was an assurance for the fans, even in last years of his career as a player! Roohat Shaad.
Bikhialeh his technical magic! bechasb be mardi va maramesh keh too in donya gir nemiad! And that's why he will live on for ever!!!
 
Feb 4, 2005
25,254
5,471
#6
While I agree with your comment but it was his unparrarel technical ability and strong mentality first that made him a legend he became .
He was a patriot and the nations favourite son ....
I agree but as you know different people have different opinions. Some may say he was not that great or some say Ahmad Reza was better than him or at his time he could have done much better. Right or wrong doesn't matter, those are opinions but I have yet to see someone says something negative about his maraam va shakhsiat. Oon yeki digeh subjective nist.
 
Feb 22, 2005
6,884
9
#7
And forever, we will remember how IR regime controlled, harassed and did not allow a mass funeral participation of the Iranians. Dont want to mix politics here, but on his anniversary, it is worth mentioning about this man of Integrity who suffered so much including being kicked out at age of 27 from the national team, not being able to make a contract at Man U, and for reminder of his life. Here is excerpt from PBS:

Soccer legend Naser Hejazi, 62, ranked by the Asian Soccer Federation as the second best goalkeeper in Asia in the 20th century, passed away on Monday from lung cancer.Hejazi was also a supporter of the Green Movement, though he never explicitly mentioned the movement. The Coordination Council for the Green Path of Hope, the temporary leadership council while Mir Hossein Mousavi and Mehdi Karroubi are under house arrest, issued a statement of condolences to Hejazi's family and the people of Iran. It has asked the people to take part in his funeral on Wednesday. Hejazi was outspoken about the ills of the society, and freely spoke his mind. He always said that he will never accept anything that is forcefully imposed on him. When several months ago he was asked in a live nationally-televised program whether Iran's soccer was uncorrupted, he responded, "What is uncorrupted in our country that we expect soccer to be?" Just a few weeks ago, right before he fell into a coma, he loudly complained about the hardship that people were suffering as a result of the elimination of the subsidies and the resulting dramatic rise in the price of every essential item.
Hejazi's Wednesday funeral was supposed to begin at Shiroudi soccer stadium in central Tehran, but after many fans showed up at the hospital and shouted "Death to the dictator," the funeral ceremony was moved to Azadi Stadium on the western edge of Tehran, away from densely populated areas of the capital.



 
Last edited:

oghabealborz

Elite Member
Feb 18, 2005
15,124
2,604
Strawberry field
#8
I agree but as you know different people have different opinions. Some may say he was not that great or some say Ahmad Reza was better than him or at his time he could have done much better. Right or wrong doesn't matter, those are opinions but I have yet to see someone says something negative about his maraam va shakhsiat. Oon yeki digeh subjective nist.
I have 11 years of memories from his games in team melli ...that is a long time , there are not many people in my generation that have any doubts he was the undisputed Eagle of Asia of all time , no one could even be close to him.Even Perspolis fans loved him in team melli and knew he was not only the best but an Ace .

Could someone please put a link of the 6 minutes highlight of Iran Holland game to see some of his great saves during the match .
 

kasra1930

National Team Player
Dec 30, 2011
5,874
1,375
#10
nasser bozorg.jpg




یاد اون روزها بخیر.ناصر خان حجازی و جمعی از دوستان بعد از بازیهای جام کورش کبیر در سال ۱۳۵۰.وقتی*** که ایران رومانی را با گٔل زنده یاد سفر ایرنپاک ۱-۰ شکست میدهد،و من و دوستان،به افتخار این گلر بزرگ ایران روزی را با او سیر می***کنیم.من به بسیاری از این دوستان که عابدزاده را با حجازی مقایسه میکنند فقط یک چیز می***گویم،اگر عابدزاده بهتر از حجازی بود،پس چرا،حجازی شد دروازبان دوم قرن آسیا،و جأییی از عابدزاده نیست.همین و همین و همین.این بهترین جواب است.آیا من و شما از یک مشت کارشناس فوتبال بیشتر سرمان میشود.

حجازی در دورهٔ ۵۰ شمسی*** بعد از پروین،محبوب***ترین فوتبالیست ایران بود.همه دوستش داشتند،چرا که بارها ایران را از خطر شکست نجات داد.سنگربان وفادار ایران.
 

oghabealborz

Elite Member
Feb 18, 2005
15,124
2,604
Strawberry field
#16
My #1 Asian goalie of all time is Mohammed Al Daeda(spelling) of KSA the dude was the main reason why Saudi Arabia had so much success he was almost impossible to score a goal against him he really was so good when he was in his prime and you know I hardly would ever put a KSA goalie over an Iranian but fair is fair.
Germany 8 saudi 0 ...................................!
 

Nyalavolta

Football Fan
Nov 17, 2005
7
0
#17
salam, I'm still reserching about history of football in Iran.
Last time I asked about history of shahin, taj and 6-0. Thank you for everyone telling me a lot. ;)
but now I want to know about Mr. Hejazi.
I know he is legend and he has great personality. but I also want to know about him is,

1, Some episodes shows about great personality of Mr. Hejazi. ex: he donetes some kind of his salaly to hopspital..somethingk like that.
2, what kind of goal keeper is he? I want to know about playstyle and also record.
3, What is the greatness about him? why is he very populer after his death?
I suppose he is very attractive person but all I want to know is reason.
 
Oct 18, 2002
14,471
5
Antelope Valley,California
#19
گزارش

















For the man that never sold his soul







ناصر حجازی، روزی که عکس خمینی را در دست نگرفت


زمان چندانی از انقلاب ۱۳۵۷ نمی***گذرد. در تونل استادیوم یکصدهزارنفری شهیاد که به تازگی نام آزادی را به خود گرفته است، هواداران تاج با پرچم***های آبی توزیع***شده میان***شان که بر آن***ها عنوان جدید باشگاه یعنی «استقلال» نوشته شده، پا می***کوبند و منتظر دیدن دوباره***ی ناصر حجازی درون دروازه***ی تیمی هستند که او جز همین یک***سال و نیم اخیر همیشه حافظ آن بوده است.

یک سال و نیمی که به دلیل اختلافات مالی، حجازی در آستانه***ی جام جهانی تاج را ترک کرده و به شهباز می***رود. مأموران انقلاب تمثال***هایی با عکس روح***الله خمینی را در تونل به کاپیتان***های دو تیم می***دهند تا با آن***ها وارد زمین مسابقه شوند و حین خوانده***شدن قرآن، این نشان***ها دست مردان اول هر دو تیم باشد. کسی نمی***داند در آن چند دقیقه***ای که ناصر حجازی از تونل تا پاگذاشتن روی چمن ورزشگاه یک***صدهزارنفری را از سر می***گذراند، چه در ذهنش می***گذشته، اما می***شود حدس زد که او حداقل به یک چیز فکر کرده: این همان انقلابی***ست که به واسطه***ی رخداد و ژست غرب***ستیزی***اش از همان نخستین روز، او بزرگ***ترین شانس زندگی***اش را پس از تجربه***ی اولین جام جهانی، برای بازی در منچستر یونایتد محبوب***ترین باشگاه فوتبال جهان نزد ایرانی***ها در آن سال***ها از دست می***دهد و هیچ علاقه***ای به خدمت یا ترویج آن ندارد.

پس تمثال را به عبدالعلی چنگیز می***دهد، و خودش درحالی***که برای هواداران مشتاق بازگشت دوباره***اش به دروازه***ی تاج دست می***زند وارد زمین می***شود. چه حجازی به این قصه فکر کرده باشد و چه، هرچیز دیگری که از ذهنش گذشته باشد، این شروع جنگی علنی می***شود میان او و حاکمیت تازه***ی ایران. او، ناصر حجازی، دروازه***بانی که جایگزین نام***های سرشناسی چون امیر آقاحسینی، قربانعلی تاری و عزیز اصلی درون دروازه***ی تیم ملی فوتبال ایران می***شود و در تمام دهه***ی پنجاه و دو سه سال قبل از آن، از ۱۹سالگی بیش از ۶۰بار با پیراهن ملی به نبرد حریفان خارجی می***رود؛ این***سو نظامی که در ۱۲ فروردین ۱۳۵۸ با مشروعیتی که تحت عنوان «جمهوری اسلامی» می***گیرد، کمر به حذف تمام عناصری می***بندد که حتی ذره***ای با نگاه رادیکال سردمدارانش زاویه داشته باشند. از همان سال ۱۳۵۸ حجازی یکی از همین «زاویه***دار»ان است.

جلسه***ی فوری با یک هدف: حذف عناصر نامطلوب از فوتبال

به قانون ۲۹ساله***ها معروف است. طرحی که تنها چند روز پس از این رفتار ناصر حجازی در سازمان تربیت***بدنی وقت تصویب و بلافاصله اجرا می***شود. ناصر حجازی متولد آذرماه ۱۳۲۸بود و چه شگفت***انگیز؛ وقتی به او اعلام می***کنند سقف سنی که برای حضور بازیکنان در تیم ملی فوتبال درنظر گرفته***اند ۲۹ سال است، او هم دقیقا در سی***امین سال زندگی***اش قرار دارد. به***همین سادگی دروازه***بانی که در آخرین سال***های دهه***ی چهل و تمام دهه***ی پنجاه درون دروازه***ی تیم ملی زدراکو رایکوف تا حشمت***الله مهاجرانی ایستاده، در ۲۹سالگی که می***گویند تازه سن بلوغ دروازه***بان***هاست، از تیم ملی کنار گذاشته می***شود. سال***ها بعد همسرش در گفت***وگویی فاش می***کند که این قانون تنها به حجازی است که به صورت شخصی ابلاغ می***شود. انگار می***خواسته***اند مطمئن شوند که او پیام تصویب چنین طرحی را درک کرده باشد. حجازی اما درون دروازه***ی استقلال باقی می***ماند. تا ۱۳۶۵، که فشارها بر او افزایش می***یابد، از او می***خواهند مراتب ارادتش به انقلاب را در سال***های پر از فشار میانه***ی دهه***ی ۶۰ و پاکسازی***ها اعلام کند، و در نهایت حجازی آخرین گزینه***ی ممکن را برای خودش انتخاب می***کند: تبعید خودخواسته به بنگلادش برای قرارگرفغتن در دروازه***ی تیمی به نام «محمدان». خودش تعریف می***کرده که: «روزهای اولی که در هند و سپس بنگلادش بودم فقط می***توانستم روزی یک وعده شکمم را سیر کنم آن***هم نه با غذای خوب و مقوی بلکه با نان یا موز که ارزان بود. این سختی***ها را به جان خریدم تا از اصولم برنگردم، تا جلوی کسی تعظیم نکنم، تا دست کسی را نبوسم، تا مردانگی***ام را به حراج نگذارم، تا خداوند را ناراحت نکنم که آدم با شرافت و با عزتی باشم.»

اسم آن الکلی را هم نیاورید!

میانه***ی دهه***ی ۷۰ خورشیدی. حالا ناصر حجازی در کسوت مربی چندسالی***ست که به فوتبال ایران بازگشته و به کرمان و اصفهان و تبریز می***رود تا به تیم***های میان***مایه «شخصیت» تزریق کند. همان چیزی که هوادارانش معتقد بودند خصیصه***ی اصلی اوست؛ همان چیزی که سبب می***شود در همان یک سال حضورش در بنگلادش، پرسپولیس را با تمام ستاره***هایش در بنگلادش از جام باشگاه***های آسیا حذف کند و ایرانی***ها برای برگرداندانش در کسوت مربی از هم سبقت بگیرند.

فوتبال ملی حال و روز خوشی ندارد. پس از قهرمانی در بازی***های آسیایی ۱۹۹۰ پکن، همان تیم پابه***سن***گذاشته با هدایت علی پروین، در هیروشیمای ۹۲ جواب نمی***دهد و در مسیر راهیابی به جام جهانی ۱۹۹۴ آمریکا هم ناکام می***ماند. تماشاگران از استادیوم***های فوتبال قهر می***کنند و این اولین سال***هایی است که آزادی بازی***های خالی از تماشاگر پرسپولیس و استقلال را تجربه می***کند.

فوتبال آن روز در دست سه مرد بود؛ یکی عیان و دو نفر دیگر در پنهان. داریوش مصطفوی ریاست فدراسیون فوتبالی را تحویل می***گیرد که بحران***زده است و سیاست***های عابدینی با مربیان خارجی***اش راه به جایی نبرده، پس به دو تصمیم***گیرنده***ی دیگر یعنی مصطفی هاشمی***طبا معاون رئیس***جمهور رفسنجانی و رئیس سازمان تربیت***بدنی و سعید فائقی معاون هاشمی***طبا پیشنهاد می***دهد که با آوردن دوباره***ی نام***های محبوب قدیمی مثل حجازی و پروین، در سایه***ی محبوبیت آن***ها فوتبال ملی را ترمیم کنند. پیشنهادی که البته رویه***ی پوپولیستی دارد و مثل باقی تصمیمات دیگر مصطفوی در آن سال***ها عوام***فریبانه است، اما به***نظر منطقی می***رسد. پیشنهاد مشخص این بوده: ناصر حجازی، سرمربی. علی پروین، مدیر فنی. اما حجازی سرمربی نمی***شود. دلیل؟ همان عناد قدیمی میان او و حاکمیت.

امروز، هر دو طرف درگیر در پرونده، همه***چیز را انکار می***کنند.

برای همین احتمالا باید دیوارهای آکادمی ملی المپیک را به تأیید، شاهد گرفت وقتی رئیس وقت سازمان تربیت***بدنی با شنیدن پیشنهاد حضور حجازی و پروین در رأس فوتبال، بر سر رئیس فدراسیون فوتبالش فریاد می***زند که «اسم آن الکلی را هم نیاورید. ما آمده***ایم تا جا برای بچه***حزب***اللهی***هایی مثل ممد مایلی باز شود.» و روز بعد محمد مایلی***کهن به ناگاه سرمربی تیم ملی ایران می***شود تا تمام نسل ستارگان دهه***ی شصت را هم از تیم ملی بیرون کند. هاشمی***طبا حالا در پاسخ این نقل***قول از او، گفته است: «من غلط بكنم به كسي اتهام بزنم. زندگی شخصی آدم***ها به من چه ربطی دارد.» اما می***دانیم در تمام این سال***ها زندگی شخصی آدم***ها اولین ملاک تصمیم***گیری نزد همه***ی مدیران جمهوری اسلامی بوده است.

حجازی را به تیم ملی راه نمی***دهند، او به باشگاه خودش استقلال بازمی***گردد و با آبی***پوشان پایتخت تا فینال جام باشگاه***های آسیا پیش می***رود؛ بالاترین جایگاهی که از آن روز تا به حال، یک تیم باشگاهی ایرانی در رقابت***های آسیایی به آن رسیده است.

مردی که می***خواست ۳۰میلیون رأی جمع کند

این سال***های آخر، ناصر حجازی آشکارتر در سیاست ظاهر می***شود. در انتخابات ریاست***جمهوری ۱۳۸۴ به وزارت کشور می***رود، ثبت***نام می***کند و می***گوید بیش از ۳۰میلیون رأی خواهد آورد. کسی شک نداشت که رد صلاحیت می***شود. او رجل سیاسی نبود، و اگر هم بود، در روزهایی آرام***تر از انتخابات ۸۴ شخص حجازی و مرامش برتابیده نشده بود.

هم***زمان با تبدیل***شدنش در درون استادیوم***ها به***عنوان «نماد فوتبال پاک» و یادکردن از سبک تیم***داری او به***عنوان «مکتب حجازی»، بیرون از فوتبال هم کنار مردم ایستاد و در جریان اعتراضات به انتخابات سال ۸۸ یکی از مردم بود. همان روزهایی که بیماری***اش بیش***تر از قبل خود را به رخ می***کشید اما حاضر نشد از دولت برآمده از آن انتخابات کمکی قبول کند و گفت: «خیلی از مسئولان آمدند. من احتیاجی به کمک آن***ها نداشتم. آن***ها عددی نیستند که بخواهند به من کمک کنند، در اندازه***ی این حرف***ها نیستند که بخواهند به ناصر حجازی کمک کنند.»

روزهای آخر، به محمود احمدی***نژاد، رئیس***جمهور برآمده از همان انتخابات ۸۴ که حجازی می***خواست خودش به پشتوانه***ی محبوبیتی که داشت برنده***اش باشد، تاخت که «دولت می***گوید ۴۰هزار تومان در ماه به مردم کمک می***کنیم، مگر مردم گدا هستند؟ مردم ایران روی گنج خوابیده***اند، نفت، گاز و ... . دولت حق ندارد به مردم کمک کند، دولت باید کار کند، خدمت کند و زحمت و دسترنج مردم را دودستی تقدیم آنها نماید. چهل هزار تومان در ماه به مردم می***دهند و بعد چند برابر آن را از جیب مردم برداشت می***کنند و سپس ادعای خدمت به مردم دارند. از دید مسئولان، خدمت دولت به مردم یعنی کار کردن مردم برای دولت و این***که مردم کار کنند و پول***شان را تقدیم دولت نمایند! با دیدن این شرایط نباید عصبانی شوم؟ نباید حرص بخورم و شرایط جسمانی***ام مثل امروز شود؟». حرف***هایی که باعث شد رسانه***های اصول***گرای حامی دولت عنان اختیار پاره کنند و بی***ملاحظه***ی وضع جسمی حجازی و میزان محبوبیت مردمی***اش سایتی چون رجانیوز بنویسد: «به دروازه***بان اسطوره***ای سال***های دور استقلال توصیه می***کنیم در چارچوب خود حرکت کند و پا را فراتر از حد خود نگذارد، چون مردم طاقت همراهی او با دشمنان کشورشان را ندارند.» یکی از همان تهدیدهای همیشگی. آن دسته مردم فرضی که لابد در ستون خوانندگان کیهان زندگی می***کنند.

او نماد اعتراض باقی ماند

ته این داستان بیش از سی سال مقابله و عناد دوطرفه، نزدیک***تر از آن است که فراموش شود. جمعیتی که به***جای استادیوم امجدیه در مرکز شهر تهران، به آزادی فرستاده شدند، تا پیکر دروازه***بان اسطوره***ای***شان را تشییع کنند، نیروی انتظامی و حکومتی***هایی که این تشییع را در ید قدرت خود گرفتند، و مردمی که خشمگین فریاد می***زنند «نیروی انتظامی شرمت باد... شرمت باد...»؛ و متعاقبش شعارهای برآمده از اعتراض***های ۸۸ که تمام جمعیت را فرا گرفت.

ناصر حجازی پس از مرگ هم دست از سر «جمهوری اسلامی» برنداشت. او تا همیشه، خار چشم کسانی که مقابل او ایستادند تا زندگی***اش را به تباهی بکشانند، باقی می***ماند. مردی که می***توانست در سطح اول فوتبال جهان دروازه***بان اول منچستر یونایتد انگلستان باشد، اما بازی خداحافظی***اش را در یکی از بی***اعتبارترین لیگ***های بین***المللی با پیراهن «محمدان» بنگلادش انجام داد. این ثمره***ی انقلاب برای ناصر حجازی بود.