October 1st News and Discussion

mowj

National Team Player
May 14, 2005
4,739
0
#21
ترجمه فارسی سخنرانی شادی صدر در مراسم اهدای جایزه

خانم ها، آقايان،
بسيار مفتخرم از اينکه هيات داوران جايزه لخ والسا، مرا شايسته دريافت اين جايزه دانسته است و نيز، همراه بودن با بنيانگذاران بنياد برومند، در گرفتن اين جايزه، خوشحالی ديگری است که نصيب من شده است. گرفتن اين جايزه، نه فقط افتخار آميز که بسيار مهم نيز هست. و اين اهميت نه فقط برای شخص من، که برای مبارزاتی است که سه دهه است در ايران در جريان است: مبارزه برای آزادی و دموکراسی. جايزه لخ والسا، که برای حمايت از کسانی که با ترور سياسی و اجتماعی می جنگند اعطا می شود، در واقع يکی از راههايی است که از طريق آن، مبارزه روزمره مردم ايران عليه ترور سياسی و اجتماعی، برای آنهايی که خبرها را از روزنامه ها و راديوها و تلويزيونها دنبال می کنند، يادآوری می شود و برای آنهايی که هنوز نمی دانند، شايد آغاز دانستن و همبستگی باشد. و همه اينها، پشتوانه ای است دلگرم کننده برای همه آنهايی که در خيابانهای تهران، باتوم و گلوله و چاقو می خورند، همه آنهايی که پشت ديوارهای بلند زندان اوين و زندانهای ديگر ايران، روز را شب می کنند و همه آنهايی که با ترس و ناامنی، مبارزه در راه آزادی را ادامه می دهند؛ معنای اين جايزه، ديدن همه آن ميليونها ايرانی است که نمی خواهند بيش از اين ديکتاتوری و نقض حقوق بشر را تحمل کنند و از اين روست که اهميت دارد.
دو ماه پيش، زمانی که در يکی از خيابانهای تهران و به شکلی وحشيانه توسط چند مامور لباس شخصی دستگير شدم تا برای دومين بار سر از زندان اوين در بياورم، فکر نمی کردم به همين زودی روزی برسد که بتوانم در فضايی آزاد و بدون ترس از اتهام اقدام عليه امنيت ملی، از نقض سيستماتيک حقوق بشر در ايران سخن بگويم. زمانی که مرا به همراه حدود ۱۵ نفر از مردان زندانی، به ساختمانی جدا از بند ۲۰۹، زندانی که در اختيار وزرات اطلاعات ايران است بردند و در آنجا شروع به بازجويی و کتک زدن شديد هم زمان آن ۱۵ نفر کردند تا مرا نيز از طريق شنيدن صدای ناله ها و التماسهای آنان شکنجه کنند، فکر نمی کردم به اين زودی روزی برسد تا بتوانم از شکنجه روحی و جسمی زندانيان برای شکستن آنان، کشاندن آنها به اعتراف عليه خود و عليه اعتراضات مردمی صحبت کنم. روزهايی که با چشم بند در راهروی بند ۲۰۹ زندان اوين به سمت اتاق بازجويی برده می شدم، تا متقاعد شوم همه فعاليتهايم در دفاع از حقوق زنان، جزيی از پروژه آمريکا برای براندازی بوده است و من و ساير فعالان جنبش زنان و حقوق بشر، عروسکهايی بوده ايم در دست دولتهای غربی که در کارگاه هايشان، فکر تغيير را به ما آموزش می داده اند، با جايزه هايشان، از ما شخصيتهای اجتماعی معتبر می ساخته اند و در نهايت، تغيير، سکولاريزم و برابری زنان و مردان را از طريق ما به خواست جامعه ايرانی تبديل می کرده اند، هيچگاه فکر نمی کردم زمانی برسد که اينجا باشم و بخواهم از جايزه لخ والسا تريبونی بسازم برای افشاگری عليه تمامی آن استدلالهای پوچ و بی اعتبار.

شادی صدر به هنگام ايراد سخنان خود در کنار لخ والسا و استادان دانشگاه
اما امروز، بسيار خوشحالم که برای اين اينجا هستم که آزادانه از فقدان آزادی در ايران سخن بگويم. بسيار خوشحالم که فرصتی به من داده شده که به همگان يادآوری کنم که سی سال است در ايران، تقض سيستماتيک حقوق بشر ادامه دارد و تاکيد کنم که سی سال است در ايران، مقاومت عليه نقض سييتماتيک حقوق بشر نيز ادامه دارد. من، به عنوان يکی از فعالان جنبش زنان در ده سال گذشته، شاهد بودم که اين جنبش و ساير جنبش های ديگر اجتماعی مانند جنبش دانشجويی، جنبش کارگری، جنبش قومی، چگونه در تمام سالهای گذشته، سعی کردند از پنجره های کوچکی که گاه، لحظه ای در فضای سرکوب و ديکتاتوری باز می شد، برای طرح خواسته های خود و عمومی کردن آنها استفاده کنند. فعالان جنبش های اجتماعی در تمام اين سالها، به قيمت تهديد، ناامنی، ممنوع الخروج شدن، ممنوع الکار شدن، حبس و ...، شعله های مقاومت را زنده نگه دارند و نگذارند جامعه يکسره زير فشار سرکوب، منفعل و خاموش شود. اما پس از علام نتايج انتخابات رياست جمهوری در ژوين امسال، ميليونها ايرانی نشان دادند که همواره و در تمام اين سی سال، اگر چه به حساب نيامدند، اگر چه تحقير شدند، اگر چه سرکوب شدند، اگر چه زندانی شدند، کشته شدند يا مورد تجاوز قرار گرفتند اما هرگز نمرده اند. آنها، هزاران هزار، به خيابانها آمدند تا خواست خود را فرياد بزنند و اگر پيش از اين، ما تنها گروه اندکی بوديم که علنا "نه" می گفتيم، حالا ديگر ميليونها نفر، دستهای خود را به علامت پيروزی نهايی همه "نه" گويان به ديکتاتوری و نقض حقوق بشر بالا آورده بودند. پاسخ همه آن "نه" های بی شمار، برقراری عملی حکومت نظامی در خيابانها، کتک خوردن، بازداشت، شکنجه جسمی و روحی، تجاوز جنسی و بالاخره، مرگ بود. و همه اينها، بيش از سه ماه است که در خيابان و در زندانهای ايران، ادامه دارد. وقايعی که يادآور دهه ۶۰ است: دهه ای که در آن، هزاران نفر از مخالفان سياسی در زندانهای ايران، به شکلی بی رحمانه سرکوب شدند. تنها تفاوت وقايع دهه ۶۰ با وقايع پس از انتخابات ۲۰۰۹، اين است که در آن دهه، فعالان وابسته به تشکيلات سياسی بودند که ربوده می شدند، به زندان می افتادند، شکنجه می شدند، مورد تجاوز قرار می گرفتند و اعدام می شدند و هم اکنون، همه اين اتفاقات برای زنان و مردانی می افتد که انسانهايی عادی هستند، نه عضو تشکيلاتی سياسی. تفاوت ديگر اين است که به مدد اينترنت و رسانه های مردمی، تصاوير و اخبار مربوط به نقض روزانه حقوق بشر در ايران، در سه ماه گذشته، آنچنان به سرعت در سراسر جهان پخش شد که برخلاف دهه ۶۰، آگاهی و حساسيت جهانی درباره آنچه در ايران می گذرد به حداکثر ميزان ممکن رسيد. اما آگاهی جهانی به خودی خود کافی نيست، ما نياز به اقدام جهانی داريم.

به عنوان يک فمينيست می خواهم يک بار ديگر بازگردم به مساله تجاوز و شکنجه های جنسی عليه زندانيان سياسی و به خصوص زندانيان سياسی زن و خواستاز يک اقدام جهانی درباره آن شوم. بسياری از شواهد و مستندات حاکی از آن است که نه فقط در وقايع پس از انتخابات امسال، که در تمامی سی سال گذشته، تجاوز و ساير شکنجه های جنسی، نه به عنوان اموری اتفاقی، که به عنوان يک نوع شکنجه سيستماتيک برای ارعاب، تحقير و درهم شکستن زندانيان سياسی زن و يا گروه يا عقيده ای که از آن دفاع می کردند و نيز اعتراف گيری از آنان اعمال می شده است. اين نوع از شکنجه که تا سالها نسبت به آن پرده پوشی و سکوت شده بود، هم اکنون با سخن گفتن قربانيان آن و نيز افشاگری شخصيتهای سياسی درون نظام حکومت ايران، به موضوع گفت و گوی اجتماعی تبديل شده است. اما اين تازه آغاز راهی است که هيچگاه بدون يک همبستگی جهانی به سرانجام نخواهد رسيد. امروز، همه ما، در مقابل تمامی موارد بی شمار نقض سيستماتيک حقوق بشر در سی سال گذشته در ايران، که تجاوز و شکنجه زندانيان سياسی زن يکی از مهمترين آنان است، مسئوليتی جهانی داريم. من از تجربه شما در لهستان ياد می گيرم که چگونه بايد تمامی موارد نقض حقوق بشر را، بدون هيچ اغماض و چشم پوشی، از طرق حقوق پيگيری کرد و به خود و ديگران يادآوری می کنم مسئوليت جمعی مان را برای به محاکمه کشاندن تمامی آمران و عاملان نقض سيستماتيک حقوق بشر در ايران. جنبش اعتراضی در ايران، با دادن صدها کشته و مجروح و زندانی، صدای خود را به گوش مردم جهان رسانده است؛ شنيدن صدای اين جنبش، همبستگی جهانی با خواست آزادی و دموکراسی در ايران ايجاد می کند که پايه آن حس مسئوليت نسبت به نقض حقوق بشر در ايران است و اقدام جهانی برای محاکمه و به مجازات رساندن عاملان تجاوز به حقوق مردم ايران، لازمه اين همبستگی جهانی است. تنها فکر کردن به قربانيان شکنجه، به زنانی که بدن و ذهنشان، تنها به دليل داشتن عقيده يا سبک زندگی مخالف خواست جمهوری اسلامی مورد تجاوز قرار گرفته اند، کافی نيست؛ هر روز صبح که بيدار می شويم به اين فکر کنيم که با تجاوز کنندگان چه بايد کرد؟
متشکرم!
 
May 12, 2007
8,093
11
#22
گاردين: در نشست ژنو هيچ پيشرفتی حاصل نشده است
ایسنا: روزنامه گاردين در گزارشي درباره*** نشست امروز ژنو نوشت: يك ديپلمات غربي گفت كه در جلسه صبح هيچ پيشرفتي حاصل نشده است. وي گفت كه اين جلسه در حالي آغاز شد كه هر دو طرف بر مواضع پيشين***شان تاكيد مي***كردند.

خبرگزاری فرانسه نیز در گزارشی نوشت، سعید جلیلی، مذاکره کننده جمهوری اسلامی امروز در نشست ژنو بر ادامه فعالیتهای هسته ای تاکید کرد و گفت تهران هرگز از حقوق خود در این زمینه چشم پوشی نخواهد کرد.

گزارش پیشین: گفتگوها میان نمایندگان شش قدرت بزرگ درگیر در مناقشه هسته ای جمهوری اسلامی و فرستادگان رژیم تهران صبح امروز در ژنو سوئیس آغاز شد. اهميت اين نشست که با حضور نمايندگان پنج کشور عضو دائمی شورای امنیت سازمان ملل (آمريکا، انگلستان، فرانسه، روسيه و چين) بهمراه نماینده آلمان برگزار می شود به حدی است که يوکيا آمانو مديرکل جديد آژانس بين المللی انرژی اتمی نيز در اقدامی غيرمنتظره تصميم گرفته تا در این نشست شرکت کند.

روزنامه اعتماد در تهران در باره نشست امروز ژنو نوشت، وضعيت به وجود آمده در پرونده هسته يي جمهوری اسلامی که ناشي از اعلام ساخت دومين کارخانه غني سازي اورانيوم در نزديکي تهران است، به گونه يي شده که براي اولين بار در چند سال گذشته، مديرکل آژانس بين المللي انرژي اتمي تصميم دارد با حضور در کنار مذاکره کنندگان، شخصاً توضيحات سعيد جليلي دبير شوراي عالي امنيت و مذاکره کننده هسته يي جمهوری اسلامی را درباره سايت جديد هسته يي بشنود. شايد اگر هفته گذشته خبر تاسيس مرکز غني سازي قم رسماً اعلام نمي شد، ديدار امروز تا اين ميزان مورد توجه قرار نمي گرفت. غربي ها موضعي منفي در برابر اين خبر گرفتند.

در همین حال روزنامه واشنگتن پست نوشت: آمريكا در نظر دارد در صورت شكست مذاكرات روز پنج شنبه، رژيم تهران را منزوى سازد و روابط اقتصادى اين رژيم را با كشورهاى جهان قطع كند.

این روزنامه نوشت، هدف باید تحريم های فلج كننده اى باشد كه دولت اوباما تهديد كرده است. تحريم هايی که تا کنون اعمال شده، رژیم تهران را وادار به دست كشيدن از برنامه تسليحات اتمى خود نخواهد كرد. احمدى نژاد و خامنه اى، برنامه تسلیحات هسته ای و بقاى خود را وابسته به يكديگر مى دانند.

واشنگتن پست نوشت رفتار رژیم تهران در جريان انتخابات و بعد از آن، شكاف جبران ناپذيرى را ميان اين رژيم و بخش بزرگى از جامعه ايران ايجاد كرده است. به همین دليل است كه بايد تحريم های فلج كننده را هر چه سريعتر به جريان انداخت. ایالات متحده در زمينه تغيير وضعیت در ايران، منافع استراتژيک اساسى دارد. بايد باور كرد يک ايران دموكراتيک ممكن است از تسليحات هسته ای چشم پوشى کند.
 

mowj

National Team Player
May 14, 2005
4,739
0
#23
بررسی سیر قهقرایی حرکت ایران در چهار ماه اخیر
از اقتدار تا بحران مطلق

رابین رایت، مجله تایم
ترجمه ی احسان نوروزی



چه تحولات شگرفی در این چند ماه رخ داده است. اوایل ماه ژوئن (چند روزی مانده به انتخابات ریاست جمهوری) ایران در اوج قدرت در عرصه جهانی بود. کمک به ستیزه جویان عراق، افغانستان و لبنان شرایطی پدید آورده بود که در آن ایران می توانست به ابرقدرتی منطقه ای تبدیل شود که تنها اسرايیل می توانست با آن رقابت کند.
در داخل کشور، تندروها به رهبری ريیس جمهور محمود احمدی نژاد کنترل مجلس، قوه قضايیه و نیروهای نظامی را در دست گرفته و احزاب اصلاح طلب را به حاشیه رانده بودند.
به هر حال ایران قرار است این هفته مذاکره با ایالات متحده و پنج قدرت جهانی دیگر را از سر بگیرد، آن هم در حالی که در داخل و خارج از کشور بیش از هر زمان دیگری پس از نخستین روزهای پرتنش و بحرانی بعد از انقلاب، آسیب پذیر به نظر می رسد.
تنها تئوکراسی موجود در دنیا، به رغم گفتار جسورانه و کم رنگ شدن نقش نیروهای نظامی، می خواهد مهم ترین اقدام دیپلماتیک خود را پس از سه دهه زیست در بحران واقعی آغاز کند.
در چهار ماه گذشته، جمهوری اسلامی با دو رویداد بی سابقه مواجه شد که با وقو آن ها قواعد بازی کاملا تغییر یافت. اول انتخابات ریاست جمهوری ۱۲ ژوئن که به شکل گیری مجدد یک جنبش اپوزیسیون پرطراوت، پدیدار شدن شکاف عمیق سیاسی در میان تئوکرات ها و اعتراضات گسترده ای انجامید که پایه های مشروعیت رژیم تندروی ایران را حتی در چشم بنیان گذاران آن به شدت سست کرد.
دوم، افشای پنهان کاری پیرامون نیروگاه مخفی هسته ای در ۲۵ سپتامبر که دشمنان و هم پیمانان تهران و نیز احمدی نژاد با آن حمله های برق آسای رسانه ای در سازمان ملل که برای ترمیم چهره او پس از تحولات پساانتخاباتی طراحی شده بود، همه را با هم در لاک دفاعی فرو برد.
حالا همه آن چالش ها در یک نقطه به هم رسیده اند و هم گرایی آن ها فشاری بی سابقه پدید آورده و عرصه را به شدت بر رژیم حاکم بر ایران تنگ کرده است. در روزهای پایانی هفته گذشته، اپوزیسیون نوین ایران موضع خود را در قبال مناقشه هسته ای اعلام کرد و در کنار دنیا قرار گرفت.
محسن مخملباف، کارگردان برجسته ایرانی و از سخنگویان اپوزیسیون جدید در بیانیه ای که پیش از سفر احمدی نژاد به نیویورک منتشر شد، گفت: «جنبش سبز ایران بمب اتم نمی خواهد و به جای آن خواستار صلح برای جهان و دموکراسی برای ایران است. جنبش سبز ایران نگرانی های جامعه جهانی را درک می کند و خود نیز نگرانی های مشابهی دارد.»
این تازه اول ماجراست. در گذشته، ایرانی ها وقتی تحت فشار کشورهای خارجی قرار می گرفتند، حتی حاضر به اتحاد با دولت های بدنام و منفور هم بودند. حمله عراق به ایران در سال ۱۹۸۰ به یک انقلاب جوان که داشت قدرت و پویایی خود را از دست می داد و از حرکت باز می ایستاد، امکان تثبیت و استحکام جایگاه خود در قدرت را داد و ایران توانست از هشت سال جنگ مرگباری که شاید بتوان آن را مرگبارترین جنگ مدرن در خاورمیانه دانست، جان سالم به در ببرد.
خواست تهران برای دست یابی به انرژی اتمی که در بسیاری موارد از آن به عنوان کلید توسعه در قرن بیست و یکم یاد شده است، از مدت ها پیش به عنوان یکی از عوامل اساسی ایجاد اتحاد در میان گروه های ناهمگون سیاسی در ایران شناخته می شد. غرور ملی ایرانیان از هزاران سال پیش نیروی قدرتمندی برای این ملت بوده است.
اما به نظر می رسد افشای تاسیسات پنهان هسته ای که در نزدیکی شهر «مقدس» قم بنا شده و توسط سپاه پاسداران ایران اداره می شود، و نیز تهدید تشدید تحریم ها در صورت عدم همراهی ایران با ابتکار دیپلماتیک جدید تحت حمایت آمریکا، بیش از آن که به اتحاد ایرانیان بیانجامد، به تعمیق شکاف سیاسی موجود در ایران منجر خواهد شد.
مهم ترین و مبهم ترین مساله در این میان این است که آیا تشدید فشارها بر این تئوکراسی، آن را به سوی مصالحه و سازش سوق خواهد داد یا وقتی پای میز مذاکره بیاید سرسخت تر از همیشه خواهد بود؟
پاسخ رژیم در روز یک شنبه، به رخ کشیدن قابلیت های نظامی اش بود. پاسداران انقلابی با فریاد «االله اکبر» آزمایش موشکی خود را با موشک های کوتاه برد آغاز کردند تا نشان دهند که ایران تجهیزات کافی برای دفاع از خود دارد. سردار حسین سلامی، فرمانده نیروی هوایی سپاه پاسداران در رسانه های دولتی ایران اعلام کرد:
«ما هرگونه اقدام نظامی را با قاطعیت پاسخ خواهیم داد و هیچ فرقی نمی کند که کدام کشور یا رژیمی آغاز کننده تهاجم علیه کشورمان باشد.» به گفته وی این آزمایش های موشکی با موفقیت انجام شدند و موشک های کوتا ه برد به اهداف مورد نظر اصابت کردند.
در روزهای آینده و در آستانه نشست تاریخی میان دیپلمات های آمریکایی، فرانسوی، انگلیسی، روسی، چینی و آلمانی با همتاهای ایرانی شان، قرار است موشک هایی با برد بیشتر مورد آزمایش قرار گیرند.
خط و نشان کشیدن برای دنیا، بعید است کارساز باشد، چرا که حتی روس ها که معمولا از ایران حمایت می کنند نیز هفته گذشته پیشنهاد کردند که در صورت خودداری ایران از شفاف سازی پیرامون تاسیسات پنهان هسته ای و پاسخ دادن به دیگر سوال های باقی مانده از گذشته در مورد برنامه هسته ای تهران، تحریم های شدیدتری علیه این کشور اعمال شود.
رابرت گیتس، وزیر دفاع آمریکا، روز یک شنبه در گفت وگو با شبکه ABC گفت: «اکنون ایرانی ها به خاطر فریب کاری در برابر همه قدرت های بزرگ، در وضعیت بسیار بدی قرار گرفته اند.»
باید منتظر بود و دید با آغاز مذاکرات در نخستین روز ماه اکتبر در هتل تاریخی «دو ویل» ژنو این وضعیت دستخوش چه تغییراتی خواهد شد. هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا روز یک شنبه در گفت وگو با شبکه CBS گفت: «اگر ما پاسخ هایی که انتظارش را داریم دریافت نکنیم و شاهد تغییر رفتاری که در پی آن هستیم نباشیم، آن گاه به همراه دیگر شرکای خود تشدید تحریم ها را در دستور کار قرار می دهیم.»
خانم کلینتون افزود: «حالا شرایط کاملا تغییر کرده است ... آن ها چاره ای جز حضور در این نشست ندارند و باید در آنجا شواهد قانع کننده ای درباره اهداف برنامه هسته ای خودارائه کنند. به اعتقاد ما، ایرانی ها قادر به ارائه شواهدی که اثبات کند اهداف برنامه هسته ای آن ها صرفا صلح آمیز است، نخواهند بود. اما می خواهیم این فرصت را به آن ها بدهیم و امتحان شان کنیم.»
 

mowj

National Team Player
May 14, 2005
4,739
0
#24
The participants in 3 Coup D'etat against the interest of the people of Iran and her population. The party whose have been systematically rape and torture political prisoners and participated in destruction of national market with illegal imports. The party whose one insignificant proud member was Lajevardi the notorious Evin prison tortuerer and rapist.
The party shaken and scared their pants wet takes another aim at the best people of this country.

AsgarOlady (recently converted to Islam) and the rest of billioner gang of Motalefeh farting through their mouth again but no this time you murderer plundering scums, not this time.


It is a nation standing up against the militarist religous fascit plunders and their coup against a nation. A nation is standing up.


درخواست برخورد با «مدعیان تقلب»

جبهه پیروان خط امام و رهبری با صدور بیانیه ای خواستار برخورد با «مدعیان تقلب در انتخابات» شد.
در این بیانیه که با امضای حبیب الله عسگر اولادی، دبیرکل جبهه پیروان خط امام و رهبری منتشر شده، از مراجع قضایی خواسته شده با معترضان به نتایج انتخابات برخورد «قانونی» داشته باشند.
میرحسین موسوی و مهدی کروبی، دو نامزد اصلاح طلب می گویند که در انتخابات «تقلب» شده و نتایج حاصل از آن را قبول ندارند. برخی مراجع تقلید و بسیاری از فعالان سیاسی و مدنی از این دو نامزد معترض حمایت کرده اند.

نشست مشترک جبهه پیروان خط امام و رهبری با محمود احمدی نژاد
جبهه پیروان خط امام و رهبری پیش از این نیز طی بیانیه هایی خواستار برخورد با معترضان به نتایج انتخابات شده بود.
در بیانیه این حزب سیاسی آمده است: «وقایع چند ماه اخیر در بعضی شهرهای کشور، بیانگر هم پوشانی دو جریان بیرونی و درونی در امر اثرگذاری روی افکار بخشی از جامعه بود.»
این بیانیه می گوید که «جریان بیرونی» امیدوار به تکرار تجربه براندازی نرم است و «جریان درونی» نیز در مسیر اهداف خارجی قرار گرفته است.

..................
 

mowj

National Team Player
May 14, 2005
4,739
0
#25
مکافات شکنجه، کشتار، تجاوز به جوانان دختر و پسر ايران کمترين مشکل حکومت کودتاست. چهار سال بی لياقتی و غارتگری مطلق منابع کشورهم گريبانگير اين ارازل و اوباش دزد و جنايتکار دجال را بزودی خواهد گرفت.



تعطیلی پنجاه درصد از واحدهای صنعتی کشور

شهرزادنیوز: محمد نهاوندیان، رئیس اتاق بازرگانی ایران، از تعطیلی 50 درصد واحدهای صنعتی در برخی مناطق کشور خبر داد. وی افزود، اکثر واحدهای تولیدی در کشور نیز با کمتر از 30 درصد ظرفیت اسمی شان مشغول به کارند.
او در رابطه با عامل این وضعیت اظهار داشت، عوامل اقتصادی کلان بر عهده دولت است و یک فشار 20 درصدی به تولیدکننده داخلی از طریق تورم وارد می شود. طبق تحلیل های اتاق بازرگانی، در حال حاضر اقتصاد کشور دچار بحران است و التهاب بسیار سنگین و چالش بسیار سختی در اقتصاد کشور وجود دارد.
 

mowj

National Team Player
May 14, 2005
4,739
0
#26

شعار نویسی در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
 
#28
From atheletes to scientists to IRGC top ranks, Defection and self preservation skyrocets in IR.


منوچهر متکی:


چهار کارشناس و دانشمند هسته ای ما ربوده شده؛ شکایت می کنیم

"شهرام امیری " اولین ایرانی است که متکی معتقد است در ماه گذشته در عربستان سعودی ربوده شده و تا کنون خبری از او در دسترس نیست..."الشرق الاوسط" همچنین مدعی شد که تخلیه اطلاعاتی این افراد موجب شده که نیروگاه و تاسیسات شماره 2 ایران در قم افشا شده و ایران به شدت از این مساله ناراحت است.
سرویس بین الملل "تابناک" ـ روزنامه "الشرق الاوسط" به نقل از متکی وزیر امورخارجه کشورمان نوشت : ما شکایت خود در باره ربوده شدن دانشمندان اتمی ایران را تقدیم مجامع جهانی می کنیم.
این روزنامه عربی چاپ لندن در ادامه افزود : متکی بر این باور است که چهار تن از کارشناسان اتمی ایران ربوده شده و هم اکنون یا در اختیار آمریکا هستند یا در یکی از کشورهایی که آمریکا تصمیم گرفته زندانی اند.
برپایه گزارش "الشرق الاوسط"، "شهرام امیری " اولین ایرانی است که متکی معتقد است در ماه گذشته در عربستان سعودی ربوده شده و تا کنون خبری از او در دسترس نیست.
"علیرضا عسکری " معاون وزیرسابق دفاع که در ترکیه ربوده شده نیز مورد ادعای متکی است.
همچنین نفر سوم شخصی به نام " اردبیلی " است که متکی ادعای ربوده شدن او در گرجستان را مطرح کرده است.
و سرانجام " نصرالله تاجیک " سفیر سابق ایران در انگلستان را متکی به عنوان یکی دیگر از کارشناسان هسته ای معرفی کرده و خواهان آزادی او شده است.
"الشرق الاوسط" همچنین مدعی شد که تخلیه اطلاعاتی این افراد موجب شده که نیروگاه و تاسیسات شماره 2 ایران در قم افشا شده و ایران به شدت از این مساله ناراحت است.
گفتنی است، هرچند خبر ربوده شدن "شهرام امیری" در عربستان را چندی پیش سخنگوی وزارت خارجه کشورمان مطرح نمود،اما در خصوص شخصی به نام "اردبیلی" تا کنون اطلاعاتی منتشر نشده بود.
هرچند طرح موضوعاتی که بتواند غرب را در موضع تدافعی قرار دهد به مذاکره کنندگان کشورمان با 5+1 امکان چانه زنی بیشتری می دهد اما از آنجا که تاکنون در موضوع دستگیری "نصرالله تاجیک" و ربوده شدن"علیرضا عسکری" به این موضوع که آنها کارشناس یا مطلع در جریان پرونده هسته ای ایران بوده اند اشاره ای نشده است، به نوعی در این شرایط کمکی چندانی نخواهد کرد.
البته با توجه به سفر دیروز منوچهر متكى، به واشینگتن برای دیدار از دفتر حافظ منافع ایران در سفارت پاكستان، مشخص نیست این مباحث در خلال این سفر مطرح شده است و یا مربوط به قبل تر از آن بوده است.
Probably kidnapped by aliens for their Intergalactic zoo!
 

masoudA

Legionnaire
Oct 16, 2008
6,199
22
#30
Ramin Jaan - This Dabashi is an IRO Nokar - indirectly but still a nokar.
A rule of thumb - if they teach Islamic or Middle Eastern Studies in Universities outside Iran - rest assured the grants through which their University chairs are supported, comes from IRI either via Bonyad Alavi - Bonyad Iman - etc.

As for what he is saying;
They have all been instructed to speak against military actions and Sanctions - the only two things that IRI is affraid of - besides of-course now the Green Movement.

And as for sanctions -
First of all Iran must never be compared to Iraq, Cuba or anywhere else. Sanctions on Iran are already undersway - with the starting point beeing the point when IRI banks were shut down and Sepah Pasdaran beeing placed on Terrorist list. USA has always boycotted Iran - but the diffrenece is now Europe appears to finally and realy stand behind the sanctions. Further "focused" sanctions are beeing considered - and will certainly be targeted at the government not the people. What this bozo is doing is trying to break the existing sanctions and hault all new sanctions.

Finally - just look at him - he is ready to wear Amameh !!
 
Oct 18, 2002
11,593
3
#31
Ramin Jaan - This Dabashi is an IRO Nokar - indirectly but still a nokar.
A rule of thumb - if they teach Islamic or Middle Eastern Studies in Universities outside Iran - rest assured the grants through which their University chairs are supported, comes from IRI either via Bonyad Alavi - Bonyad Iman - etc.

Finally - just look at him - he is ready to wear Amameh !!
I object to many views of Hamid Dabashi, but he is no IRI lackey. He is a hardcore leftist intellectual. His area of expertise is not Islamic studies but media and in particular cinema. The same ideological bias (far left) applies to most people in the Middle Eastern Studies at Columbia University.

In the past Dabashi's almost fanatical objection to George Bush had occasionally put him in unjustified defence of Ahmadinejad's government. However since the election he has been solidly in support of the Green movement and has used his stature and reputation among Arab and Leftist groups (who have been reluctant to denounce AN) to open their eyes about the realities of Iran. I would say at this point he is fully on board with the green movement.
 
Oct 18, 2002
11,593
3
#33
This is a promotion, friends, not aghab neshini. Don't be fooled. I am surprised at mowj-e sabz site. They could at least check his new post.

According to news sites, Taeb has moved from Bassij to the Chief of Sepah intelligence organization. Now that Sepah is taking control of the country, Taeb will effectively be in charge of all intelligence and security-related matter in the country, effectively more powerful than both Interior minister and intelligence minister.

Same with Mortazavi, people rush into welcoming a simple re-org with undue optimism. Mortazavi's replacement has been conducting even more illegal arrests and trials - except now IN SECRET. Already 20 sentences have been handed out. At least with a well known thug like Mortazavi and Taeb you know your enemy.
 

zoozanagheh

Bench Warmer
Feb 6, 2005
2,327
304
#34

جمعه با fair play بشوتيم زير طاق دروازه نظام !
.

علیرضا رضائی

با توجه به سبز بودن چمن استاديوم و همرنگي آن با پيراهن تماشاگران ، فردا عصر در صورت عدم اختلال ماهواره ي تهران بدليل بارش برف سنگين در اردبيل گزارش زنده و مستقيم بازي پرسپوليس و استقلال ترجيحاً توسط يك اسكلي مثل خياباني به اين شكل از محمودويزيون ارائه خواهد شد :

بينندگان عزيز سلام عرض ... (صداي يا حسين ، ميرحسين بمدت هشت دقيقه باعث اختلال ماهواره ميشود) ضمن عرض پوزش از مشكلاتي كه هميشه در پخش زنده ... (بدليل رأي مارو دزديدن ، دارن باهاش پز ميدن يكربع آواز كردي پخش ميشود) به بازي برميگرديم ... (اين شصت و سه درصد كه ميگن كوش ؟ صحنه آهسته حمله بيست دقيقه پيش بيست دفعه پخش ميشود) در سال الگوي مصرف ... (تماشاگرنماها ميگويند خامنه اي قاتله ولايتش باطله و مزدك ميرزائي در استوديو درباره نحوه داوري از كارشناس برنامه _ ترجيحاً يك اسكل ديگري مثل مايلي كهن _ سوال ميكند) هيچ گلي رد و بدل نشده و بازي همچنان دو هيچ ادامه دارد ... (موج مكزيكي با آهنگ يار دبستاني شروع ميشود و دوربين نيمكت ذخيره هاي بازي تراكتورسازي را نشان ميدهد) كريم باقري مشغول گرم كردن ... (ضد شورش از آن گوشه وارد سكوها ميشود و بيست و پنج نفر را دستگير ميكند) واقعاً جاي تاسف دارد كه برخي ها ... (خياباني حيا كن ميكروفونو رها كن باعث سرفه شديد خياباني ميشود)

بين دو نيمه اجراي برنامه متنوع چتر بازي بدليل لغزنده بودن جاده هراز لغو ميشود

با سلام بنده جواد خيا ... (هرچي جواد مواده با احمدي نژاده و تصاوير ارزنده اي از جشن نيكوكاري پخش ميشود) نيمه دوم با كمي تاخير به علت ... (تا احمدي نژاده هر روز همين بساطه و بنا به اعلام خياباني همكاران بشدت مشغول رفع مشكل پارازيت ماهواره ميشوند) تعدادي از تماشاگران بطور ايستاده ... (ما اهل كوفه نيستيم پول بگيريم بايستيم . خياباني توضيح ميدهد كه صداي برخي تماشاگران خارجي عين همين فارسي خودمان ميماند درحاليكه دارند خارجي حرف ميزنند ها !) و اين بازيكن بدليل تكل خشن از زمين اخراج ميشود ... (بعداً معلوم ميشود كه دستبند سبز بسته برده اند پدرش را دربياورند . مشروح اعترافات هر شب از بيست و سي يا بعد از خبر سراسري) كم كم به لحظات پاياني بازي نزديك مي شويم ... (حالا نيم ساعت مونده ها) شوت سركش اين بازيكن از كنار ... (يك شانه تخم مرغ كه بطور سركش شوت شده از كنار جايگاه رد ميشود و ماهواره دوباره اختلال پيدا ميكند) حساسيت بازي بين بيننده ها ... (ناگهان سيستم پال به سكام تبديل ميشود و تصاوير بطور سياه و سفيد پخش ميشود ولي هيچكس به گيرنده هاي خود دست نميزند همه ميگويند : حالا پدرسگها رو ببين ميخوان سبزها رو نشون ندن ها !) حماسه حضور در ورزشگاه ... (ادامه برنامه بدليل رسيدن به اوقات ملكوتي اذان مغرب در ساعت سه بعد از ظهر بطور زنده و مستقيم به ساعت 11 شب دوشنبه موكول ميشود . خياباني ضمن التماس دعا تقاضا ميكند در سال الگوي مصرف با خاموش كردن تلويزيون و خصوصاً اتو گامي هر چند كوچك همه بروند جلو !)

ساعت پنج بعد از ظهر خبرگزاري فارس مي نويسد حدود بيست نفر اغتشاشگر بطور ميليوني قصد بر هم زدن نواميس مردم در ورزشگاه را داشتند و يك سردار سپاه كه بعد از پخش برنامه راديو جوان هنوز غسل بهش واجب نشده در مصاحبه خود ميگويد كه سه ميليون ساواكي در ورزشگاه جمع شده بودند و ناگهان غسل واجب ميشود ! به همين مناسبت مردم بمدت يك هفته فقط در مورد حماسه استاديوم آزادي حرف ميزنند و قضيه مذاكرات امروز 1+5 با جليلي دوباره همينطوري خنده خنده چسمال ميشود ميرود پي كارش !

 

zoozanagheh

Bench Warmer
Feb 6, 2005
2,327
304
#35

اعترافات يک عامل نفوذي! اولين جلسه دادگاه عوامل خيره سر و نفوذى بازداشتگاه کهريزک برگزار شد

طنز:اولين جلسه دادگاه عوامل خيرهسر و نفوذى بازداشتگاه کهريزک برگزار شد.

در ابتداى جلسه تذکر داده شد طبق تبصره يک ماده 188 و ماده 192 آئين دادرسي، رسانهها از انتشار اسامى متهمان و کسانى که در دادگاه نيستند اجتناب کنند. در ابتداى جلسه نماينده آقاى ... بعنوان شاکى اصلى با طرح شکايت خود گفت: ما اسناد و مدارک معتبرى داريم که حوادث کهريزک کار عدهاى نفوذى بوده است. اصلا خود بازداشتگاه با هماهنگى ستاد يکى از نامزدهاى اصلاحطلب ساخته شده است که اين موضوع در اعترافات متهمان هم موجود است. البته ما دسترسى به اعترافات نداريم اما مىدانيم که آنها چه مىگويند. سپس اولين متهم در جايگاه قرار گرفت تا دفاعياتش (اعترافات) را عليه خود و کسانى که در دادگاه نبودند بيان کند!

وى در معرفى خود گفت: من « و . م» مامورنما با درجه «س» اهل و ساکن« ج »از نيروهاى نفوذى آقاى «م.م» هستم که از طريق آقاى «م.ک» به بازداشتگاه کهريزک راه يافتم. آنها مىخواستند از ما سوءاستفاده کنند. من براساس يک برنامه از پيش طراحى شده توسط « س.ح» فعاليت مىکردم تلاش ما اين بود که کسى از کار ما سردرنياورد غير از سفارت« الف که» هدايت پروژه با آنها بود. اما بالاخره لو رفتيم و من الان پشيمانم.

اين عامل نفوذى در تشريح شکنجهها گفت: وقتى برخى متهمان را به آنجا مىآوردند اول ويروس مننژيت به آنها تزريق مىکرديم تا از حال بروند. بعد از چند روز از ستاد قيطريه (حاميان آقاى م.م) با ما تماس گرفتند و گفتند کارى کنيد تا دهان متهمان خورد شود که بلافاصله اقدامات لازم در اين زمينه صورت گرفت. البته بعضى از متهمان خودشان نفوذى بودند و مىخواستند آبروى بازداشتگاه کهريزک را ببرند و عمدا دهان و سر خود را به اجسام سخت مىکوبيدند و در مواردى دست و پاى همديگر را هم مىشکستند.

در اين قسمت از متهم سوال شد درباره بازداشتىهاى نفوذى بيشتر توضيح دهد که متهم گفت: يکى از توطئههايى که در همين ايام با آن مواجه بوديم اين بود که عدهاى عمدا به بازداشتگاه کهريزک آمده و خواستار بازداشت خود مىشدند البته عدهاى هم در سطح خيابانها با اصرار خودشان سوار ماشينهاى ما شده و به بازداشتگاه مىآمدند حتى در مواردى چون جا نبود از ماشين آويزان مىشدند تا به آنجا بيايند که پليس هم رانندههاى ما را جريمه کرد و بايد هزينه آنها را آقايان «م.م» و «م.ک» بپردازند. اين عده پس از بازداشت يا دست به خودکشى مىزدند يا دائم بلايى به سر خود مىآوردند تا بعدا بگويند ما شکنجه شدهايم. من فکر مىکنم کار بازداشتىهاى نفوذى خيلى پيچيده بود و تا به حال به آن پرداخته نشده است آنها توسط ستاد «م.م» و «م.ک» هدايت مىشدند...

در اين قسمت نماينده آقاى ... اعتراض کرد و گفت: قرار نبود موضوع بازداشتىهاى نفوذى در اينجا مطرح شود.متهم با شنيدن اين تذکر حرف خود را تمام کرد و در پايان گفت: ما براى يک لقمه نان اين کارها را کرديم به نظر من بايد عوامل اصلى را بگيرند. آنها ما را فريب دادند به نظر من« م.م» و «م.ک» با اين کار قصد داشتند آبروريزى کنند آنها بايد پاسخگوى کارهاى خود باشند.

پنجشنبه 9 مهر 88
حیات نو
 
May 12, 2007
8,093
11
#36
This is a promotion, friends, not aghab neshini. Don't be fooled. I am surprised at mowj-e sabz site. They could at least check his new post.

According to news sites, Taeb has moved from Bassij to the Chief of Sepah intelligence organization. Now that Sepah is taking control of the country, Taeb will effectively be in charge of all intelligence and security-related matter in the country, effectively more powerful than both Interior minister and intelligence minister.

Same with Mortazavi, people rush into welcoming a simple re-org with undue optimism. Mortazavi's replacement has been conducting even more illegal arrests and trials - except now IN SECRET. Already 20 sentences have been handed out. At least with a well known thug like Mortazavi and Taeb you know your enemy.
You are right
 

Zaagros

Bench Warmer
Nov 14, 2002
800
1
#37
ايران / اجتماعی

رادیو فردا در سوگ همکاران خود



۱۳۸۸/۰۷/۰۸
رادیوفردا دو همکار جوان خود را ناگهان از دست داد و اکنون به سوگ آنان نشسته است.

امیر زمانی***فر و رزا حسن***زاده آژیری که با مهین گرجی، همکار دیگرمان، به سفر رفته بودند در بازگشت، دیروز سه***شنبه، در سانحه*** رانندگی در نزدیکی پراگ جان باختند. مهین، بدون شور و شر همیشگی، اکنون بر تخت بیمارستان در اغماست.

امیر و رزا روزنامه***نگاری رادیویی را با رادیو فردا آغاز کردند و خوش درخشیدند.

امیر زمانی***فر، متولد ۱۳۵۸، همکاری با رادیو فردا را از بهمن***ماه ۸۶ آغاز کرد و در دوره همکاری خود با رادیوفردا علاوه بر گزارشگری در حوزه***های سیاسی و اجتماعی به***ویژه حقوق بشر، در تولید برنامه***هایی از جمله «نگاه تازه» مشارکت داشت.

رزا حسن***زاده آژیری، متولد ۱۳۶۰، نیز در شهریورماه ۸۷ به رادیوفردا پیوست و در این مدت به گزارشگری در حوزه***های اجتماعی به***ویژه حقوق بشر پرداخت. رزا نیز در دوره***ای از همکاری خود با رادیوفردا در تولید برنامه جوانان رادیوفردا «نگاه تازه» مشارکت داشت.

مهین گرجی اما از معدود خبرنگاران ورزشی زن ایران بود که در رادیوفردا توانایی خود را در گزارشگری سیاسی نیز به خوبی نشان داد.



مهین گرجی در استودیوی رادیو فردا در پراگ در اردیبهشت ۸۶


مهین از بهمن***ماه ۸۵ در رادیوفردا آغاز به کار کرد و تجربه***های متنوعی در حوزه خبر و گزارشگری داشت.

رادیوفردا با دلی دردمند این مصیبت را به خانواده***های دو همکار ازدست***رفته*** خود تسلیت می***گوید و برای بهبودی مهین از صمیم قلب دعا می***کند.




May they rest in peace. I find this to be very fishy. When U.S. and Iran are starting to engage, all of a sudden these two die in a car accident. Stinks!!
 

Javeed

National Team Player
Nov 12, 2002
4,060
0
#38
May they rest in peace. I find this to be very fishy. When U.S. and Iran are starting to engage, all of a sudden these two die in a car accident. Stinks!!
Please no conspiracy theory. This things happen in real life too.

They were too young to go. RIP.
 

masoudA

Legionnaire
Oct 16, 2008
6,199
22
#39
I object to many views of Hamid Dabashi, but he is no IRI lackey.
Time will tell -

He is a hardcore leftist intellectual. His area of expertise is not Islamic studies but media and in particular cinema.
I know - none of them are qualified to teach whatever it is they are suppose to teach - and the beauty (from their prespective) is Amereicans will never know that.

The same ideological bias (far left) applies to most people in the Middle Eastern Studies at Columbia University.
- and all other universities. These people are selected from those who supported the 1978 revolution.

In the past Dabashi's almost fanatical objection to George Bush had occasionally put him in unjustified defence of Ahmadinejad's government.
Actualy it was the IRI directives he was following - still is.

However since the election he has been solidly in support of the Green movement and has used his stature and reputation among Arab and Leftist groups (who have been reluctant to denounce AN) to open their eyes about the realities of Iran.
This is a very important issue - IRI via Ganji and Co. is tryring desprately to take control of the Green Movement outside Iran - we must be extremely careful about that.
 

spanx

Bench Warmer
Dec 19, 2005
1,310
0
#40
I think this is the first time ever I don't care if esteghlal wins or not ... no matter what we all win!

Some reliable guy from Iran says that people are already at the stadium, 2 at night
 

Attachments