كجا رفتند سخنوران وادى كسوت و حرمت؟
اين رسم برخورد با فكرى نبود
آرش رستم نمدى
در فوتبال وكلاً ورزش جنبه هاى ديگرى غير از قهرمانى وجود دارند كه بين همه جوامع داراى ارزش و اهميت هستند و احترام به كسوت و سابقه يكى از آنها است.حتى در فوتبال سراسر حرفه اى روز دنيا هم چنين موردى را به عينه مى توان ديد، روزى كه زين الدين زيدان تصميم به خداحافظى از دنياى بازيگرى گرفت، باشگاه اسپانيايى اين ستاره فرانسوى يعنى رئال مادريد چه مراسم باشكوهى برايش هم در سانتياگو برنابئو به عنوان آخرين بازى خانگى و چه به عنوان آخرين بازى با پيراهن رئال در خارج از خانه گرفت. جالب اينكه زيدان در مجموع بيش از ۶ سال براى اين تيم بازى نكرده بود.
رايان گيگز افسانه ولزى منچستر يونايتد هنوز هم در اين تيم بازى مى كند ولى همه به ياد داريم كه اين باشگاه ۲ سال پيش چه مراسم تقدير باشكوهى براى اين بازيكن برگزار كرد يا همين سنت در مورد روى كين و اريك كانتونا (منچستر يونايتد) دنيس برگ كمپ (آرسنال) و ... به زيبايى هر چه تمامتر اجرا شد.
ظاهراً احترام به كسوت همانطور كه در فرهنگ عمومى ما ايرانى ها از جايگاه ويژه اى برخوردار است، در ورزش و فوتبال هم بسيار مورد توجه قرار مى گيرد. هر مديرى بر مصدر كار قرار مى گيرد، در همان ابتدا در مورد احترام به پيشكسوتان و لزوم استفاده از تجربيات آنها داد سخن مى دهد ولى متأسفانه در عمل تنها چيزى كه ديده نمى شود، احترام به كسوت است.
مثال هاى زيادى در اين مورد مى توان زد كه چگونه ستاره هاى به آخر خط رسيده را با بدترين شكل ممكن از وادى بازيگرى بيرون كرده ايم. مثل على دايى كه سابقه و افتخار و شهرتش در سرتاسر جهان پيچيده ولى تيم ملى ما حتى يك بازى خداحافظى به پاس ۱۰۹ گل ملى او برايش برگزار نكرد، مثل خداداد عزيزى، مثل حميد استيلى و ... جديدترين نمونه اين قضيه محمود فكرى است كه پس از سال ها بازى در استقلال در آخرين روزهاى بازيگرى خود مثل يك شىء بى مصرف دور انداخته شد. جالب اينجاست كه مدعيان رعايت كسوت و حرمت هم اكنون در استقلال در مصدر كار قرار گرفته اند، مثل ناصر حجازى، اصغر حاجيلو، صادق ورمزيار و ... كه همگى از قديمى هاى باشگاه هستند.
اصغر حاجيلو هر موقع شروع به حرف زدن كند قبل از ۱۰ دقيقه سخنرانى در مورد تعصب و كسوت هيچ حرف جديدى نمى گويد ولى هيچ واكنشى در مورد كنار گذاشتن نامحترمانه فكرى نشان نمى دهد.
آقايانى كه در حال حاضر هدايت استقلال را برعهده داريد، فراموش نكنيد كه نسل جوان طرفدار استقلال فقط سينه به سينه و از قول قديمى ترها شما را مى شناسد و كسوت شما را قبول دارد ولى براى آنها محمود فكرى نماد عينى تعصب و وفادارى به استقلال است. آنها طى سال هاى اخير همواره فكرى يا به قول خودشان حاج محمود را مثل يك آچار فرانسه با بازوبند كاپيتانى تيم ديده اند كه در تمام مناطق هافبك و دفاع براى استقلال به ميدان رفته و خوب هم بازى كرده است. گل هايى كه به پرسپوليس زده، تعصبى كه براى تيم خرج كرده، مصدوميت هايى كه متحمل شده، همه و همه در خاطره استقلالى هاى جوان هستند آيا فكر نمى كنيد چنين برخوردى با قديمى ترين بازيكن استقلالى كه آنها بازيش را به ياد دارند، در واقع شكستن تمام باورهاى نسل جوان در مورد حرمت كسوت باشد؟
آيا فكر نمى كنيد با اين حركت در واقع حرمت خود را زير سؤال برده ايد؟ آيا وقتى با فكرى چنين نامحترمانه برخورد مى كنيد اين حق را ايجاد نمى كنيد كه روزى هم با خود شما چنين برخوردى انجام شود؟ آيا پرونده «حيا كن ... رها كن» را براى خودتان باز نكرده ايد؟
اين رسم برخورد با فكرى نبود
آرش رستم نمدى
در فوتبال وكلاً ورزش جنبه هاى ديگرى غير از قهرمانى وجود دارند كه بين همه جوامع داراى ارزش و اهميت هستند و احترام به كسوت و سابقه يكى از آنها است.حتى در فوتبال سراسر حرفه اى روز دنيا هم چنين موردى را به عينه مى توان ديد، روزى كه زين الدين زيدان تصميم به خداحافظى از دنياى بازيگرى گرفت، باشگاه اسپانيايى اين ستاره فرانسوى يعنى رئال مادريد چه مراسم باشكوهى برايش هم در سانتياگو برنابئو به عنوان آخرين بازى خانگى و چه به عنوان آخرين بازى با پيراهن رئال در خارج از خانه گرفت. جالب اينكه زيدان در مجموع بيش از ۶ سال براى اين تيم بازى نكرده بود.
رايان گيگز افسانه ولزى منچستر يونايتد هنوز هم در اين تيم بازى مى كند ولى همه به ياد داريم كه اين باشگاه ۲ سال پيش چه مراسم تقدير باشكوهى براى اين بازيكن برگزار كرد يا همين سنت در مورد روى كين و اريك كانتونا (منچستر يونايتد) دنيس برگ كمپ (آرسنال) و ... به زيبايى هر چه تمامتر اجرا شد.
ظاهراً احترام به كسوت همانطور كه در فرهنگ عمومى ما ايرانى ها از جايگاه ويژه اى برخوردار است، در ورزش و فوتبال هم بسيار مورد توجه قرار مى گيرد. هر مديرى بر مصدر كار قرار مى گيرد، در همان ابتدا در مورد احترام به پيشكسوتان و لزوم استفاده از تجربيات آنها داد سخن مى دهد ولى متأسفانه در عمل تنها چيزى كه ديده نمى شود، احترام به كسوت است.
مثال هاى زيادى در اين مورد مى توان زد كه چگونه ستاره هاى به آخر خط رسيده را با بدترين شكل ممكن از وادى بازيگرى بيرون كرده ايم. مثل على دايى كه سابقه و افتخار و شهرتش در سرتاسر جهان پيچيده ولى تيم ملى ما حتى يك بازى خداحافظى به پاس ۱۰۹ گل ملى او برايش برگزار نكرد، مثل خداداد عزيزى، مثل حميد استيلى و ... جديدترين نمونه اين قضيه محمود فكرى است كه پس از سال ها بازى در استقلال در آخرين روزهاى بازيگرى خود مثل يك شىء بى مصرف دور انداخته شد. جالب اينجاست كه مدعيان رعايت كسوت و حرمت هم اكنون در استقلال در مصدر كار قرار گرفته اند، مثل ناصر حجازى، اصغر حاجيلو، صادق ورمزيار و ... كه همگى از قديمى هاى باشگاه هستند.
اصغر حاجيلو هر موقع شروع به حرف زدن كند قبل از ۱۰ دقيقه سخنرانى در مورد تعصب و كسوت هيچ حرف جديدى نمى گويد ولى هيچ واكنشى در مورد كنار گذاشتن نامحترمانه فكرى نشان نمى دهد.
آقايانى كه در حال حاضر هدايت استقلال را برعهده داريد، فراموش نكنيد كه نسل جوان طرفدار استقلال فقط سينه به سينه و از قول قديمى ترها شما را مى شناسد و كسوت شما را قبول دارد ولى براى آنها محمود فكرى نماد عينى تعصب و وفادارى به استقلال است. آنها طى سال هاى اخير همواره فكرى يا به قول خودشان حاج محمود را مثل يك آچار فرانسه با بازوبند كاپيتانى تيم ديده اند كه در تمام مناطق هافبك و دفاع براى استقلال به ميدان رفته و خوب هم بازى كرده است. گل هايى كه به پرسپوليس زده، تعصبى كه براى تيم خرج كرده، مصدوميت هايى كه متحمل شده، همه و همه در خاطره استقلالى هاى جوان هستند آيا فكر نمى كنيد چنين برخوردى با قديمى ترين بازيكن استقلالى كه آنها بازيش را به ياد دارند، در واقع شكستن تمام باورهاى نسل جوان در مورد حرمت كسوت باشد؟
آيا فكر نمى كنيد با اين حركت در واقع حرمت خود را زير سؤال برده ايد؟ آيا وقتى با فكرى چنين نامحترمانه برخورد مى كنيد اين حق را ايجاد نمى كنيد كه روزى هم با خود شما چنين برخوردى انجام شود؟ آيا پرونده «حيا كن ... رها كن» را براى خودتان باز نكرده ايد؟