A few people have posted this video so far but good interview nonetheless ... check this out:
This was posted by an active political person inside of iran:
1-
اینجا فیس بوک فیلتره و به زحمت میشه چک کرد و ایمیل برای ایرانی ها روش
بهتریه برای اطلاع رسانی بهشون.
2-
دیگه اینکه فضا امنیتی ه و برای کسایی مثل من هر لحظه منتظرم که بریزن
خونه و ببرندمون. چون موبایل کلا قطع شده قراره شبها حداقل دوتایی با هم
باشیم.
تقریبا برنامه اینه که به مدت دو هفته تمام فعالین سیاسی و ستاد رو تحت
الحفظ کنن. بعد از اون رو نمی دونم. امروز
هاشمی-خاتمی-کروبی-موسوی-سیدحسن و احتمالا چند نفر دیگه پیش هم تو مجمع
تشخیص بودند و چند ساعت برای گرفتن وقت از آقای خامنگی تلاش می کرده اند
که نتیجه نداده. هاشمی از تمام مسوولیت هاش استعفا کرده و رفته قم. خاتمی
همه رو به آرامش دعوت کرده و مهندس هم ممنوع المصاحبه و دیدار شده طوری
که جلسه روزنامه اطلاعات رو نتونست بره.
3-
همین الان از کوی تهران - کارگر شمالی میام و اوضاع خوب نیس. یعنی
دانشجوها دارن بیشتر هیجان خالی می کنند و الگو ندارند. تجربه هم ندارند.
بهشون گفتم الان فاطمی بودم و پلیس نوپو داره میاد اینور بیاید بالا، طرف
ازم می پرسه نوپو چیه !!؟
یک دانشجو بغل دستم به شکمش تیر خورد و صدای خوردن چند تیر واقعی و
غیرمشقی به فلزات نرده های بغل دستمون چند بار اومد . این تازه زمانی بود
که نیروهای اصلی نرسیده بودند و لباس شخصی ها با موتور خ کوی رو بالا می
یومدند. پلیس بامحافظ تلقی و نه نوپو اومد که همه جمع کردند و رفتند داخل
خوابگاه.
4-
امشب تا دیروقت تو تمام خیابون های اصلی هم پلیس درحال گشت دادنه.
پلیس نوپو (ضدشورش - یگان سوم) تو تمام خیابونهای اصلی اطراف وزارت خونه
به تعداد دسته های 200 نفری هستند و حداقل تا ساعت 3 شب درحال رژه دادن
بودند. این نوع پلیس در مرحله چهارم امنیتی وارد می شه و هدفی جز ضربه
نظامی در جنگهای خیابانی نداره. در تمام این فضاها برادران لات و بی
سروپای ریشو که نمی دونم از بسیج هستند اصلا یا نه ، سر پیچ ها و
خیابونها وایستادند و مردم رو با شعارهای ضدموسوی و ضد کروبی تحقیر و
تحریک می کنند. دسته های بیست نفری سر چهارراه ها که سعی می کنند در
نزدیکی پلیس باشند و یک درگیری ایجاد کنند.
5-
عصر هم از سر فاطمی تا سر عباس آباد و خود میدون ونک افتضاح بود. هرکی دم
دستشون بود رو امروز زدند. پیرزن رو که رفته بود میوه خریده بود چنان
زدند چند نفری که تا نیم ساعت اونجا وسطشون افتاده بود و نمی تونست پاشه.
دختر بیچاره رو زیر لگد له کردند. تقریبا به همه حتی دست لباس شخصی هم
باتوم شوک الکتریکی داده بودند. تقریبا تو همین فاصله کوتاه یک کیلومتری
فاطمی-عباس آباد هر دو متر یک گاز اشک آور زده بودند.
برنامه سرکوب جدی بود. میدون ولیعصر هم افتضاح بود. تو بعضی خبرگزاری ها
که نوشتند کم گویی شده. پلیسها فحش ناموس می دند. زنی که با بچه اش بود
و داشت می دوید را گرفتند و انداخته بودند در جوب کنار ولیعصر. با باتوم
می زدند و بلند فریاد می زدند جنده.
6-
مطمئن باش که در آراء تقلب شده. تا دیر وقت با محتشمی و مهدی هاشمی صیانت
بودیم و آراء اصلی این رو نمی گفت. مدیریت صیانت با بی عرضگی کامل مدیریت
شده بود. مثلا به جای اینکه با ناظرین ستاد، افرادی تماس بگیرند، شماره
اعلام کرده بودند که اونها تماس بگیرند و همین باعث شده بود که برادران
کودتاچی به شماره ها زنگ می زدند و بجای ناظرین و با اطلاعات کاملی -حتی
موبایل- که از ناظرین داشتند آمار غلط می گفتند. بنابراین اوضاع داخلی
اصلا مرتب نبود ولی اختلاف این قدر واضحه که هیچ ذهن منطقی این رو نمی
تونه تایید کنه. دواحتمال وجود داره. یکی اینکه آرایی رو اضافه کردند و
صندوقهایی رو که تونستند و ناظری نبوده، حتما رای اضافه کردند. احتمال
دوم که به نظرم معقول تره اینه که افراد ستاد اجرایی رو به زحمت ننداختند
و وقتی آراء در وزارت کشور در رایانه ارسال می شده، این آراء با اعداد
دیگری جابه جا می شده. یعنی تصور کن که یکی قبلا یک فایل اکسس رو آماده
کرده و فقط در دیتابیس عددها رو اضافه می کرده. کار واقعا در همین حد
ابلهانه و بزرگ انجام شده. الان اگر از فرمانداران بپرسی آرای منطقه
خودشون رو نمی دونند چون اصلا به دستشون هم نرسیده و یک راست هم فیزیکی و
هم الکترونیکی برای وزارت خونه فرستادند. رشد خطی نسبتها و هزاران دلیل
دیگه که بعدا اگر مجال شد برات می فرستم، نشون می ده که به صورت احمقانه
ای هر دفعه دانشجو فقط چند تا عدد رو اعلام می کرد. این یک کودتای ننگین
است. چهره ا.ن در روز رای گیری معلوم بود. شبیه کسانی که دیگر کار آخرشان
مانده است که 50-50 است. اگر بگیرد می برند و فریاد می زنند و اگر نه به
فنا می روند. تمام استرس را می شد در چهره اش دید.
7-
با این اوصاف فضا بسیار امنیتیه و من نمی تونم ارتباط مستقیمی داشته باشم.
شما که بیرون کشور هستید یک کاری بکنید. امثال این نامه ها رو به اشتراک
بگذارید و بسیج کنید بچه ها رو. نامه به رییس جمهورها و شورای امنیت و
سازمان ملل بفرستید. اتفاقی که افتاده یک کودتای ملی است. جدی بگیرید. به
بچه ها توصیه می کنم کتابهای تاریخ کودتای پینوشه رو بخونند. بعد از
کودتای 11 سپتامبر 1973 ، یکهو دیدند که جوانانشون و نخبگانشون آروم
آروم دارند کم می شند. بعدا معلوم شد ده ها هزار نفر از اونها رو به مرور
قتل عام کردند. بی سروصدا. فضای الان همینطوره وداخل نمی شه کار کرد.
گاهی اصلا باورتون نمی شه ولی اتفاق می افته. مثل همینی که اتفاق افتاده.
با سکوت، آینده خودمان را می فروشیم و وجدان درونمان را
This was posted by an active political person inside of iran:
1-
اینجا فیس بوک فیلتره و به زحمت میشه چک کرد و ایمیل برای ایرانی ها روش
بهتریه برای اطلاع رسانی بهشون.
2-
دیگه اینکه فضا امنیتی ه و برای کسایی مثل من هر لحظه منتظرم که بریزن
خونه و ببرندمون. چون موبایل کلا قطع شده قراره شبها حداقل دوتایی با هم
باشیم.
تقریبا برنامه اینه که به مدت دو هفته تمام فعالین سیاسی و ستاد رو تحت
الحفظ کنن. بعد از اون رو نمی دونم. امروز
هاشمی-خاتمی-کروبی-موسوی-سیدحسن و احتمالا چند نفر دیگه پیش هم تو مجمع
تشخیص بودند و چند ساعت برای گرفتن وقت از آقای خامنگی تلاش می کرده اند
که نتیجه نداده. هاشمی از تمام مسوولیت هاش استعفا کرده و رفته قم. خاتمی
همه رو به آرامش دعوت کرده و مهندس هم ممنوع المصاحبه و دیدار شده طوری
که جلسه روزنامه اطلاعات رو نتونست بره.
3-
همین الان از کوی تهران - کارگر شمالی میام و اوضاع خوب نیس. یعنی
دانشجوها دارن بیشتر هیجان خالی می کنند و الگو ندارند. تجربه هم ندارند.
بهشون گفتم الان فاطمی بودم و پلیس نوپو داره میاد اینور بیاید بالا، طرف
ازم می پرسه نوپو چیه !!؟
یک دانشجو بغل دستم به شکمش تیر خورد و صدای خوردن چند تیر واقعی و
غیرمشقی به فلزات نرده های بغل دستمون چند بار اومد . این تازه زمانی بود
که نیروهای اصلی نرسیده بودند و لباس شخصی ها با موتور خ کوی رو بالا می
یومدند. پلیس بامحافظ تلقی و نه نوپو اومد که همه جمع کردند و رفتند داخل
خوابگاه.
4-
امشب تا دیروقت تو تمام خیابون های اصلی هم پلیس درحال گشت دادنه.
پلیس نوپو (ضدشورش - یگان سوم) تو تمام خیابونهای اصلی اطراف وزارت خونه
به تعداد دسته های 200 نفری هستند و حداقل تا ساعت 3 شب درحال رژه دادن
بودند. این نوع پلیس در مرحله چهارم امنیتی وارد می شه و هدفی جز ضربه
نظامی در جنگهای خیابانی نداره. در تمام این فضاها برادران لات و بی
سروپای ریشو که نمی دونم از بسیج هستند اصلا یا نه ، سر پیچ ها و
خیابونها وایستادند و مردم رو با شعارهای ضدموسوی و ضد کروبی تحقیر و
تحریک می کنند. دسته های بیست نفری سر چهارراه ها که سعی می کنند در
نزدیکی پلیس باشند و یک درگیری ایجاد کنند.
5-
عصر هم از سر فاطمی تا سر عباس آباد و خود میدون ونک افتضاح بود. هرکی دم
دستشون بود رو امروز زدند. پیرزن رو که رفته بود میوه خریده بود چنان
زدند چند نفری که تا نیم ساعت اونجا وسطشون افتاده بود و نمی تونست پاشه.
دختر بیچاره رو زیر لگد له کردند. تقریبا به همه حتی دست لباس شخصی هم
باتوم شوک الکتریکی داده بودند. تقریبا تو همین فاصله کوتاه یک کیلومتری
فاطمی-عباس آباد هر دو متر یک گاز اشک آور زده بودند.
برنامه سرکوب جدی بود. میدون ولیعصر هم افتضاح بود. تو بعضی خبرگزاری ها
که نوشتند کم گویی شده. پلیسها فحش ناموس می دند. زنی که با بچه اش بود
و داشت می دوید را گرفتند و انداخته بودند در جوب کنار ولیعصر. با باتوم
می زدند و بلند فریاد می زدند جنده.
6-
مطمئن باش که در آراء تقلب شده. تا دیر وقت با محتشمی و مهدی هاشمی صیانت
بودیم و آراء اصلی این رو نمی گفت. مدیریت صیانت با بی عرضگی کامل مدیریت
شده بود. مثلا به جای اینکه با ناظرین ستاد، افرادی تماس بگیرند، شماره
اعلام کرده بودند که اونها تماس بگیرند و همین باعث شده بود که برادران
کودتاچی به شماره ها زنگ می زدند و بجای ناظرین و با اطلاعات کاملی -حتی
موبایل- که از ناظرین داشتند آمار غلط می گفتند. بنابراین اوضاع داخلی
اصلا مرتب نبود ولی اختلاف این قدر واضحه که هیچ ذهن منطقی این رو نمی
تونه تایید کنه. دواحتمال وجود داره. یکی اینکه آرایی رو اضافه کردند و
صندوقهایی رو که تونستند و ناظری نبوده، حتما رای اضافه کردند. احتمال
دوم که به نظرم معقول تره اینه که افراد ستاد اجرایی رو به زحمت ننداختند
و وقتی آراء در وزارت کشور در رایانه ارسال می شده، این آراء با اعداد
دیگری جابه جا می شده. یعنی تصور کن که یکی قبلا یک فایل اکسس رو آماده
کرده و فقط در دیتابیس عددها رو اضافه می کرده. کار واقعا در همین حد
ابلهانه و بزرگ انجام شده. الان اگر از فرمانداران بپرسی آرای منطقه
خودشون رو نمی دونند چون اصلا به دستشون هم نرسیده و یک راست هم فیزیکی و
هم الکترونیکی برای وزارت خونه فرستادند. رشد خطی نسبتها و هزاران دلیل
دیگه که بعدا اگر مجال شد برات می فرستم، نشون می ده که به صورت احمقانه
ای هر دفعه دانشجو فقط چند تا عدد رو اعلام می کرد. این یک کودتای ننگین
است. چهره ا.ن در روز رای گیری معلوم بود. شبیه کسانی که دیگر کار آخرشان
مانده است که 50-50 است. اگر بگیرد می برند و فریاد می زنند و اگر نه به
فنا می روند. تمام استرس را می شد در چهره اش دید.
7-
با این اوصاف فضا بسیار امنیتیه و من نمی تونم ارتباط مستقیمی داشته باشم.
شما که بیرون کشور هستید یک کاری بکنید. امثال این نامه ها رو به اشتراک
بگذارید و بسیج کنید بچه ها رو. نامه به رییس جمهورها و شورای امنیت و
سازمان ملل بفرستید. اتفاقی که افتاده یک کودتای ملی است. جدی بگیرید. به
بچه ها توصیه می کنم کتابهای تاریخ کودتای پینوشه رو بخونند. بعد از
کودتای 11 سپتامبر 1973 ، یکهو دیدند که جوانانشون و نخبگانشون آروم
آروم دارند کم می شند. بعدا معلوم شد ده ها هزار نفر از اونها رو به مرور
قتل عام کردند. بی سروصدا. فضای الان همینطوره وداخل نمی شه کار کرد.
گاهی اصلا باورتون نمی شه ولی اتفاق می افته. مثل همینی که اتفاق افتاده.
با سکوت، آینده خودمان را می فروشیم و وجدان درونمان را
1. Facebook is filtered over here, email's the best way of contacting anyone
2. We have no security over here, waiting any second for anyone to come take us away, it's going to be a information shut down period for the next two weeks
Raf, khatami, karoubi and mousavi went to see Burrito to no resolve
they're not allowed to interview
3. I'm coming from one of the battle scenes, the police are using rubber and sometimes real bullets to spread the crowd, the students are really inexperienced and are acting out of emotion mainly without any leadership
4. till late night there is police in the streets in groups of 200, there are "rishoo" people in the street corners aggravating people with Anti - Mousavi chants hoping to start violence
5. they were beating up anyone they could reach, they beat an old lady, a woman with her son, a girl was stomped down, even the civilian basiji's had stun guns
6. the Mousavi camp was not really organized before the elections, the leader of one of the units was a real douche bag. instead of him calling and checking up on inspectors, he had given out his number for them to call him, so AN people kept calling him and gave him false figures ... LOL ... so can't rely on the numbers, ... there is no question that they cheated, there are two possibilities, either they added numbers to the votes wherever they could and there were no inspectors, or second possibility, they took all the numbers in the central unit and then replaced the digital numbers quickly and announced the false ones, you could see the distrees in AN's face this morning when he was casting his vote, he knew his time is done ... he looked very defeated ( I agree with him there)
7. it's very tight security right now and we're not able to do anything over here, you people outside of the country do something, write letters to political figures and the UN ... i suggest you read the books about the Coup D'eeta form Pinoche ... he explains that they killed the main figures and the supporting students gradually until not too many people were left, this is quite a possiblity about this regime, pass on this letter wherever you can
fuck man, that was long, but I almost have tears in my eyes reading this last part
2. We have no security over here, waiting any second for anyone to come take us away, it's going to be a information shut down period for the next two weeks
Raf, khatami, karoubi and mousavi went to see Burrito to no resolve
they're not allowed to interview
3. I'm coming from one of the battle scenes, the police are using rubber and sometimes real bullets to spread the crowd, the students are really inexperienced and are acting out of emotion mainly without any leadership
4. till late night there is police in the streets in groups of 200, there are "rishoo" people in the street corners aggravating people with Anti - Mousavi chants hoping to start violence
5. they were beating up anyone they could reach, they beat an old lady, a woman with her son, a girl was stomped down, even the civilian basiji's had stun guns
6. the Mousavi camp was not really organized before the elections, the leader of one of the units was a real douche bag. instead of him calling and checking up on inspectors, he had given out his number for them to call him, so AN people kept calling him and gave him false figures ... LOL ... so can't rely on the numbers, ... there is no question that they cheated, there are two possibilities, either they added numbers to the votes wherever they could and there were no inspectors, or second possibility, they took all the numbers in the central unit and then replaced the digital numbers quickly and announced the false ones, you could see the distrees in AN's face this morning when he was casting his vote, he knew his time is done ... he looked very defeated ( I agree with him there)
7. it's very tight security right now and we're not able to do anything over here, you people outside of the country do something, write letters to political figures and the UN ... i suggest you read the books about the Coup D'eeta form Pinoche ... he explains that they killed the main figures and the supporting students gradually until not too many people were left, this is quite a possiblity about this regime, pass on this letter wherever you can
fuck man, that was long, but I almost have tears in my eyes reading this last part
Don't worry so much bud. It won't become like Pinochet's Chile because Pinochet knew how to put the best people in charge of the economy. Poop(AN) will continue to mismanage the economy and get Iran more and more isolated because of the Israel and nuclear issues. If the economy falls apart, the IRI won't become like Chile but like North Korea. In that case, I don't think people in Iran will sit still anymore, especially if inflation reaches >40% and unemployment becomes >30%.
I'm not saying I want these bad things to happen, but that simply put, those like Poop in charge will ruin the economy and foreign relations to the point that people will no longer tolerate this anymore. But it might take a little time to get to that point.
I'm not saying I want these bad things to happen, but that simply put, those like Poop in charge will ruin the economy and foreign relations to the point that people will no longer tolerate this anymore. But it might take a little time to get to that point.
This was posted by an active political person inside of iran:
1-
اینجا فیس بوک فیلتره و به زحمت میشه چک کرد و ایمیل برای ایرانی ها روش
بهتریه برای اطلاع رسانی بهشون.
Facebook is filtered here and email is the best way of communication
2-
دیگه اینکه فضا امنیتی ه و برای کسایی مثل من هر لحظه منتظرم که بریزن
خونه و ببرندمون. چون موبایل کلا قطع شده قراره شبها حداقل دوتایی با هم
باشیم.
تقریبا برنامه اینه که به مدت دو هفته تمام فعالین سیاسی و ستاد رو تحت
الحفظ کنن. بعد از اون رو نمی دونم. امروز
هاشمی-خاتمی-کروبی-موسوی-سیدحسن و احتمالا چند نفر دیگه پیش هم تو مجمع
تشخیص بودند و چند ساعت برای گرفتن وقت از آقای خامنگی تلاش می کرده اند
که نتیجه نداده. هاشمی از تمام مسوولیت هاش استعفا کرده و رفته قم. خاتمی
همه رو به آرامش دعوت کرده و مهندس هم ممنوع المصاحبه و دیدار شده طوری
که جلسه روزنامه اطلاعات رو نتونست بره.
It's a military atmosphere and we're waiting any second for them to raid the house. Cell phones are cut off and we've decided to stick together in groups of at least 2.
The regime's plan is to monitor all political activists for at least two weeks. not sure about later...
Rafsanjani, Khatami, Karoubi, Mousavi and Seyyed Hassan (Khomeini's grandson) and probably some others were gathered for a meeting and were trying to get an appointment with Burrito (Khamenei) for a few hours but it didn't happen. Rafsanjani has resigned from his positions and gone to Qom. Khatami has asked people to calm down (what else is new?!!!).
Mousavi is forbidden from interviewing or speaking
3-
همین الان از کوی تهران - کارگر شمالی میام و اوضاع خوب نیس. یعنی
دانشجوها دارن بیشتر هیجان خالی می کنند و الگو ندارند. تجربه هم ندارند.
بهشون گفتم الان فاطمی بودم و پلیس نوپو داره میاد اینور بیاید بالا، طرف
ازم می پرسه نوپو چیه !!؟
یک دانشجو بغل دستم به شکمش تیر خورد و صدای خوردن چند تیر واقعی و
غیرمشقی به فلزات نرده های بغل دستمون چند بار اومد . این تازه زمانی بود
که نیروهای اصلی نرسیده بودند و لباس شخصی ها با موتور خ کوی رو بالا می
یومدند. پلیس بامحافظ تلقی و نه نوپو اومد که همه جمع کردند و رفتند داخل
خوابگاه.
Just now, I'm coming from Kargar Shomali street and things aren't looking good. Most students are just emptying their emotions and have no proper plan. No experience either. I told them I was at Fatemi street and the Anti-Riot Police is coming. One of them asked what is Anti Riot Police?!!!
One student standing beside me was SHOT in the stomach and we all heard real bullets hitting the metal fences nearby. This was even before the main forces had arrived. It was just Lebas-Shakhsi (Undercover Police) running up and down the street on bikes. Police using fibreglass covers came and everyone ran inside the university.
4-
امشب تا دیروقت تو تمام خیابون های اصلی هم پلیس درحال گشت دادنه.
پلیس نوپو (ضدشورش - یگان سوم) تو تمام خیابونهای اصلی اطراف وزارت خونه
به تعداد دسته های 200 نفری هستند و حداقل تا ساعت 3 شب درحال رژه دادن
بودند. این نوع پلیس در مرحله چهارم امنیتی وارد می شه و هدفی جز ضربه
نظامی در جنگهای خیابانی نداره. در تمام این فضاها برادران لات و بی
سروپای ریشو که نمی دونم از بسیج هستند اصلا یا نه ، سر پیچ ها و
خیابونها وایستادند و مردم رو با شعارهای ضدموسوی و ضد کروبی تحقیر و
تحریک می کنند. دسته های بیست نفری سر چهارراه ها که سعی می کنند در
نزدیکی پلیس باشند و یک درگیری ایجاد کنند.
Police is present all over the main streets tonight. Anti-Riot Police (highest level) is all over ministries in groups of 200 and are walking the streets until 3:00AM.
This kind of police enters the arena at the 4th level of defence emergency and has no role but to engage in military-style attacks. All along there are LAAT and BI-SAROPA brothers standing at corners chanting Anti-Mousavi and ANti-Karoubi slogans to humiliate and provoke the crowds. They're all in groups of around 20 to start fights.
5-
عصر هم از سر فاطمی تا سر عباس آباد و خود میدون ونک افتضاح بود. هرکی دم
دستشون بود رو امروز زدند. پیرزن رو که رفته بود میوه خریده بود چنان
زدند چند نفری که تا نیم ساعت اونجا وسطشون افتاده بود و نمی تونست پاشه.
دختر بیچاره رو زیر لگد له کردند. تقریبا به همه حتی دست لباس شخصی هم
باتوم شوک الکتریکی داده بودند. تقریبا تو همین فاصله کوتاه یک کیلومتری
فاطمی-عباس آباد هر دو متر یک گاز اشک آور زده بودند.
برنامه سرکوب جدی بود. میدون ولیعصر هم افتضاح بود. تو بعضی خبرگزاری ها
که نوشتند کم گویی شده. پلیسها فحش ناموس می دند. زنی که با بچه اش بود
و داشت می دوید را گرفتند و انداخته بودند در جوب کنار ولیعصر. با باتوم
می زدند و بلند فریاد می زدند جنده.
This afternoon from Fatemi, Abbas-Abbad all the way to Vanak Square was pretty shitty. They would beat everyone around them. An old woman shopping for fruit was beaten up so bad that she couldn't get up and move for half an hour.
Some girl was crushed under their kicks. Almost every one of them has a taser gun and a tear gas was shot every 2 meters.
The plan is serious. Valiasr square is pretty shitty too. Police is swearing at people. A woman running with her kid was thrown inside the JOOB, beaten up with buttoms and called "JENDEH".
1-
اینجا فیس بوک فیلتره و به زحمت میشه چک کرد و ایمیل برای ایرانی ها روش
بهتریه برای اطلاع رسانی بهشون.
Facebook is filtered here and email is the best way of communication
2-
دیگه اینکه فضا امنیتی ه و برای کسایی مثل من هر لحظه منتظرم که بریزن
خونه و ببرندمون. چون موبایل کلا قطع شده قراره شبها حداقل دوتایی با هم
باشیم.
تقریبا برنامه اینه که به مدت دو هفته تمام فعالین سیاسی و ستاد رو تحت
الحفظ کنن. بعد از اون رو نمی دونم. امروز
هاشمی-خاتمی-کروبی-موسوی-سیدحسن و احتمالا چند نفر دیگه پیش هم تو مجمع
تشخیص بودند و چند ساعت برای گرفتن وقت از آقای خامنگی تلاش می کرده اند
که نتیجه نداده. هاشمی از تمام مسوولیت هاش استعفا کرده و رفته قم. خاتمی
همه رو به آرامش دعوت کرده و مهندس هم ممنوع المصاحبه و دیدار شده طوری
که جلسه روزنامه اطلاعات رو نتونست بره.
It's a military atmosphere and we're waiting any second for them to raid the house. Cell phones are cut off and we've decided to stick together in groups of at least 2.
The regime's plan is to monitor all political activists for at least two weeks. not sure about later...
Rafsanjani, Khatami, Karoubi, Mousavi and Seyyed Hassan (Khomeini's grandson) and probably some others were gathered for a meeting and were trying to get an appointment with Burrito (Khamenei) for a few hours but it didn't happen. Rafsanjani has resigned from his positions and gone to Qom. Khatami has asked people to calm down (what else is new?!!!).
Mousavi is forbidden from interviewing or speaking
3-
همین الان از کوی تهران - کارگر شمالی میام و اوضاع خوب نیس. یعنی
دانشجوها دارن بیشتر هیجان خالی می کنند و الگو ندارند. تجربه هم ندارند.
بهشون گفتم الان فاطمی بودم و پلیس نوپو داره میاد اینور بیاید بالا، طرف
ازم می پرسه نوپو چیه !!؟
یک دانشجو بغل دستم به شکمش تیر خورد و صدای خوردن چند تیر واقعی و
غیرمشقی به فلزات نرده های بغل دستمون چند بار اومد . این تازه زمانی بود
که نیروهای اصلی نرسیده بودند و لباس شخصی ها با موتور خ کوی رو بالا می
یومدند. پلیس بامحافظ تلقی و نه نوپو اومد که همه جمع کردند و رفتند داخل
خوابگاه.
Just now, I'm coming from Kargar Shomali street and things aren't looking good. Most students are just emptying their emotions and have no proper plan. No experience either. I told them I was at Fatemi street and the Anti-Riot Police is coming. One of them asked what is Anti Riot Police?!!!
One student standing beside me was SHOT in the stomach and we all heard real bullets hitting the metal fences nearby. This was even before the main forces had arrived. It was just Lebas-Shakhsi (Undercover Police) running up and down the street on bikes. Police using fibreglass covers came and everyone ran inside the university.
4-
امشب تا دیروقت تو تمام خیابون های اصلی هم پلیس درحال گشت دادنه.
پلیس نوپو (ضدشورش - یگان سوم) تو تمام خیابونهای اصلی اطراف وزارت خونه
به تعداد دسته های 200 نفری هستند و حداقل تا ساعت 3 شب درحال رژه دادن
بودند. این نوع پلیس در مرحله چهارم امنیتی وارد می شه و هدفی جز ضربه
نظامی در جنگهای خیابانی نداره. در تمام این فضاها برادران لات و بی
سروپای ریشو که نمی دونم از بسیج هستند اصلا یا نه ، سر پیچ ها و
خیابونها وایستادند و مردم رو با شعارهای ضدموسوی و ضد کروبی تحقیر و
تحریک می کنند. دسته های بیست نفری سر چهارراه ها که سعی می کنند در
نزدیکی پلیس باشند و یک درگیری ایجاد کنند.
Police is present all over the main streets tonight. Anti-Riot Police (highest level) is all over ministries in groups of 200 and are walking the streets until 3:00AM.
This kind of police enters the arena at the 4th level of defence emergency and has no role but to engage in military-style attacks. All along there are LAAT and BI-SAROPA brothers standing at corners chanting Anti-Mousavi and ANti-Karoubi slogans to humiliate and provoke the crowds. They're all in groups of around 20 to start fights.
5-
عصر هم از سر فاطمی تا سر عباس آباد و خود میدون ونک افتضاح بود. هرکی دم
دستشون بود رو امروز زدند. پیرزن رو که رفته بود میوه خریده بود چنان
زدند چند نفری که تا نیم ساعت اونجا وسطشون افتاده بود و نمی تونست پاشه.
دختر بیچاره رو زیر لگد له کردند. تقریبا به همه حتی دست لباس شخصی هم
باتوم شوک الکتریکی داده بودند. تقریبا تو همین فاصله کوتاه یک کیلومتری
فاطمی-عباس آباد هر دو متر یک گاز اشک آور زده بودند.
برنامه سرکوب جدی بود. میدون ولیعصر هم افتضاح بود. تو بعضی خبرگزاری ها
که نوشتند کم گویی شده. پلیسها فحش ناموس می دند. زنی که با بچه اش بود
و داشت می دوید را گرفتند و انداخته بودند در جوب کنار ولیعصر. با باتوم
می زدند و بلند فریاد می زدند جنده.
This afternoon from Fatemi, Abbas-Abbad all the way to Vanak Square was pretty shitty. They would beat everyone around them. An old woman shopping for fruit was beaten up so bad that she couldn't get up and move for half an hour.
Some girl was crushed under their kicks. Almost every one of them has a taser gun and a tear gas was shot every 2 meters.
The plan is serious. Valiasr square is pretty shitty too. Police is swearing at people. A woman running with her kid was thrown inside the JOOB, beaten up with buttoms and called "JENDEH".