باور نمی کنم ۲۵ سال گذشته باشد؛ انگار همین دیروز بود...
پای تلویزیون نشسته بودم و در حالی که قلب ام به شدت می تپید داشتم مسابقه دومِ بین ایران و استرالیا را می دیدم.
گل اول را که در نیمه ی اول خوردیم، آه از نهاد م بر آمد. رقص دستان هری کیول بد تر از صد فحش به من بود.
استرالیایی که برای بازی رفت، وقتی به ایران آمد، آب خوردن اش را هم با خودش آورده بود مبادا در کشور عقب افتاده ی جمهوری اسلامی، آب مناسب برای خوردن نباشد، و بعد از پایان مسابقه بدون لحظه ای معطلی بازیکنان اش را سوار هواپیما کرد و به هتلی در یکی از کشورهای عربی برد، اکنون در کشور خودش با خیال راحت هر کار می خواست با ما ایرانیان می کرد.
آن ها در خاک خودشان هر توهینی را که دوست داشتند به ما می کردند و ما هم مثل بچه مظلوم ها فقط بیننده بودیم.
دو سه دقیقه از نیمه دوم نگذشته بود که استرالیا گل دوم اش را به ما زد.
با بازی جانانه ای که استرالیا می کرد دیگر امیدی برای رفتن به جام جهانی نمانده بود.
آب یخ بر سر تمام ایرانیانی که شاهد شکست تیم ملی کشورشان بودند ریخته شده بود و همگان در کنج خانه های شان کز کرده بودند.
در این بین یک بیمار روانی استرالیایی به دروازه ی ما حمله کرد و تور را پایین کشید. تا او را بگیرند و تور را دوباره وصل کنند، شش هفت دقیقه ای طول کشید.
۱۵ دقیقه به پایان مسابقه باقی مانده بود که با سری افکنده و غم ی در دل شروع کردم به جمع کردن میز مقابل تلویزیون و در حال بردن لیوان های چای به آشپزخانه بودم که خیابانی، بدون هیجانی خاص، کل ناغافلِ کریم را اعلام کرد. جلوی دروازه ی استرالیا شلوغ شده بود و توپ بعد از یکی دو رفت و برگشت، به کریم رسیده بود و او گل اول ایران را زد.
ظرف و ظروف را زمین گذاشتم و پای تلویزیون برگشتم. در این مسابقه اگر با نتیجه ۲ بر ۲ مساوی می کردیم به جام جهانی می رفتیم.
چهار دقیقه نگذشته بود که بعد از ضربه ی شروع دروازه بان استرالیا، توپ در دو ضرب به غزال تیزپای فوتبال ایران رسید، و او با ضربه ی سوم دیدنی اش، کار را تمام کرد.
در آن لحظات نمی فهمیدم چه می کنم! گمان می کنم در حال کشیدن نعره های شادی بودم. اصلا کنترلی بر رفتار خودم نداشتم.
سال ها یاس و ناامیدی و مرارت، و اکنون پیروزی در یک مسابقه ی فوتبال که مثل مسابقه های دیگر فوتبال بود ولی تو گویی آن همه بدبختی که بر سر مردم آمده بود، باید با برد در این مسابقه ی بخصوص، به صورت شادی رعد آسا و انفجاری بروز پیدا می کرد که کرد.
هنر نمایی های روحیه بخش عابدزاده و معلق زدن و خنده های خونسردانه و توپ با یک دست گرفتن اش، فریاد زدن بر سر استاد اسدی که بازی را لفت بدهد، و دقایق وقت تلف شده که اگر چه هشت دقیقه بود، مثل هشت قرن گذشت.
و ما به خیابان ها ریختیم! مردم شادی شان را دیوانه وار بروز می دادند. من در خیابان پهلوی بودم و در حال خریدن شیرینی برای تخس کردن در میان مردم و در کل خیابان جا برای سوزن انداختن نبود.
هنوز هم که به یاد آن لحظات می افتم، بغض گلویم را می گیرد....
و روزها گذشت و بیست و پنج سال گذشت و بر اندوه و غم مردمان، بر ناامیدی و یاس شان، هر روز نسبت به روز قبل افزوده شد، و حکومت نکبت، گرفت و زد و کشت و شادی را در دل مردم تبدیل به عزا کرد و یکی دو نسل تغییر کرد تا به امروز رسیدیم و مسابقه در جام جهانی ۲۰۲۲، در مقابل انگلیس....
تیم ملی ایران، دیگر رسما تیم ملی جمهوری اسلامی شده است. بازیکنان اش در مقابل رییسی عقب افتاده و ریتارد، تا کمر خم می شوند و مجیز ش را می گویند.
و امروز وقتی جمهوری اسلامی، شکست سنگینی در مقابل انگلیس متحمل شد، من هم مثل بسیاری از ایرانیان خوشحال شدم. البته نه از آن نوع خوشحال ها که زمین و زمان را به هم بدوزم بلکه از آن خوشحالی ها که غمی عمیق در پس آن است.
سر و صورت بیرانوند که داغون شد، حسی نداشتم. در جایی که ده ها ویدئوی کشتار بچه های مهاباد و زاهدان و دیگر نقاط ایران را دیده ام، داغون شدن سر و صورت کسی که مجیز حکومت آدمخوران را می گوید چه غمی در دل من قرار است ایجاد کند؟
جمهوری اسلامی پیروز بشود که چه؟ که مسوولان آدمخورش به هم و به حضرت امام زمان عج الله تعالی فرجه شریف تبریک و تهنیت بگویند و انتظار پایکوبی مردم روی خون کیان و نیکا و مهسا و دیگر نازنینان از دست رفته شان داشته باشند؟
نه. همان بهتر که جمهوری اسلامی ببازد و امام زمان هم معلوم شود که در چاه اش آسوده غنوده و امیدی به شادی واقعی و پایدار در متن جمهوری نکبت اسلامی نیست.
مسابقه ای که ملت باید در آن پیروز شود، به مراتب دشوار تر و سهمگین تر از مسابقات جام جهانی ست و شاید آن وقت، بتوان از ته دل خوشحال شد.... شاید..
افشاگری اسکوچیچ از باندی که توسط مهدی طارمی تشکیل شد
دو بازیکن دیگر هم به او پیوستند! / طارمی فکر نمیکرد همه مسابقات را ببریم افشاگری اسکوچیچ از باندی که توسط مهدی طارمی تشکیل شد؛ ۲ بازیکن دیگر هم به او پیوستند! / طارمی فکر نمیکرد همه مسابقات را ببریم
روزنامه خبر ورزشی - سرمربی سابق تیم ملی فوتبال ایران اتفاقاتی که در دوران حضورش در این تیم افتاده بود را افشا کرد و به صورت رسمی نام طارمی، انصاریفرد و حاجصفی را در ارتباط با اخراجش به میان آورد.
تیم ملی فوتبال ایران امروز دوشنبه و با دیدار مقابل انگلیس کار خود را در جام جهانی ۲۰۲۲ قطر آغاز میکند. هدایت ایران در این رقابتها بر عهده کارلوس کی روش پرتغالی است اما کسی نیست که بتواند نقش دراگان اسکوچیچ سرمربی کروات را در صعود ایران به جام جهانی انکار کند.
اسکوچیچ در شرایطی هدایت تیم ملی را به جای مارک ویلموتس بر عهده گرفت که ایران در آستانه حذف در همان مرحله مقدماتی بود اما اسکوچیچ توانست صعود بی دردسر و آسانی را برای ایران رقم بزند. او در ۱۸ بازی روی نیمکت ایران صاحب ۱۵ برد، یک تساوی و ۲ باخت شد تا آمار خوبی را از خود بر جای بگذارد.
اخراج اسکوچیچ از تیم ملی و بازگشت کی روش، با انتخاب مهدی تاج به عنوان رئیس جدید فدراسیون فوتبال عملی شد. اتفاقی که بعد از گذشت چند ماه، هنوز باعث نشده که دلخوری اسکوچیچ از اقدام فدراسیون ایران به پایان برسد؛ بخصوص اینکه او میتوانست امروز روی نیمکت ایران در جام جهانی نشسته باشد.
این مربی کروات در تازهترین گفتگوی خود به افشاگری از اتفاقاتی پرداخت که در زمان حضورش در تیم ملی رخ داد و از باند سه نفره مهدی طارمی، کریم انصاریفرد و احسان حاج صفی علیه خود سخن گفت. به گفته اسکوچیچ، این اتفاق در حالی رخ داد که حاج صفی و انصاریفرد با نظر رئیس سابق فدراسیون فوتبال (شهاب الدین عزیزی خادم) در حال اخراج از تیم ملی ایران بودند و او مانع شده بود.
ویلموتس برای دو برد ۷ میلیون دلار گرفت
اسکوچیچ در ابتدا گفت: من جانشین مارک ویلموتس بلژیکی شدم که ایران را به شرایطی رساند که برای عبور از مسابقات مقدماتی اجازه نداشتیم حتی یک امتیاز از دست بدهیم. او دو بازی مقابل هنگ کنگ و کامبوج را برد، بقیه را باخت و هفت میلیون دلار دستمزد گرفت.
مردی که بدهکار بود رئیس فدراسیون شد
وی افزود: بعد از اینکه هدایت ایران را در اختیار گرفتم، یک امتیاز هم از دست ندادم. بحرین را خارج از خانه و عراق را بردیم که سال هاست آنها را شکست ندادهاند. در گروه دوم مقدماتی جام جهانی، کره جنوبی، عراق، امارات، سوریه و لبنان را پشت سر گذاشتیم و بعد مردی که ویلموتس را آورد و بدهیهای کلان گذاشت، رئیس فوتبال ایران شد.
کی روش صاحب محصول من شد
سرمربی سابق تیم ملی ایران تاکید کرد: کسی که دوباره به عنوان رئیس فدراسیون انتخاب شد، کارلوس کی روش پرتغالی را آورد که به عنوان مربی با کلمبیا و مصر در این مسابقات ناکام ماند. او کاری را که من سه سال انجام داده بودم به دست گرفت.
مردم گفتند ما را ببخش و شانهام را بوسیدند
اسکوچیچ با گلایه از اتفاقاتی که برایش رخ داد، اظهار کرد: من سزاوار احترام بیشتری بودم، هیچکس نمیتواند انکار کند که آنها را از رتبه ۳۳ به ۲۲ در رنکینگ فیفا رساندم. وقتی از تهران میرفتم، مردم به من گفتند «به خاطر کاری که با تو کردند، ما را ببخشید» و طبق رسم آنجا، شانهام را بوسیدند.
خودم را وقف کردم
وی گفت: نمیخواستم مشکلات را علنی کنم چون میخواستم جو آرام را در تیم حفظ کنم. برای من مهم بود که در همه تصمیمات خودم باقی بمانم. من خودم را با ملادن زگانیر، ماریو توت و کرونوسلاو رندولیچ که خودشان را وقف به دست آوردن یک نتیجه تاریخی کردند، هزینه کردم.
عجله ای برای انتخاب تیم جدید ندارم
سرمربی سابق تیم ملی ایران در خصوص آینده اش تاکید کرد: در حال حاضر چند پیشنهاد از تیمهای ملی و باشگاههای آسیایی دارم اما عجلهای ندارم. میخواهم بالاخره باشگاه یا تیم ملی را تحویل بگیرم که جاه طلبیهای بزرگی دارد، چون به جز فولاد ایران، همیشه زمانی سرمربی یک تیم شدهام که همه چیز در حال فروپاشی بود.
اسکوچیچ همچنین در ادامه تصریح کرد: در فوتبال کلمه اصلی «بستگی» است. موفقیت در یک لحظه خاص به چیزهای زیادی بستگی دارد. فولاد که در زمان حضور من قهرمان ایران بود در فصل بعد به مقام اول نرسید زیرا ۲۴ ساعت مانده به شروع مسابقات هشت بازیکن استاندارد من به خدمت سربازی فراخوانده شدند.
اختلاف با مهدی طارمی از کجا شروع شد؟
بخش اصلی مصاحبه اسکوچیچ که افشاگری علیه ستارههای تیم ملی ایران است، از اینجا شروع میشود؛ با سئوالی درباره اختلافاتش با مهدی طارمی مهاجم پورتو که منجر به کنار گذاشتن او از دو مسابقه شد؛ اما طارمی در نهایت به تیم ملی ایران بازگشت و به زعم اسکوچیچ، یکی از دلایل جدایی اش بود.
در کارهایی دخالت می کرد که ربطی به او نداشت
سرمربی سابق ایران گفت: هیچ کس با طارمی در پورتو مشکلی ندارد اما در ایران جایی که او مقام خدایی دارد، فکر میکرد که حق دارد در کارهایی که به او ارتباطی ندارد دخالت کند. وقتی همه مسابقات را میبردیم، طارمی علناً میگفت که جو خوب نیست.
حاج صفی و انصاری فرد به طارمی پیوستند!
وی افزود: طارمی باورش نمیشد در دو بازی که بردیم او را کنار گذاشته باشم. حاج صفی و انصاری فرد دو بازیکن از آاک یونان که در پایان دوران حرفهای خود بودند به او پیوستند. آنها فکرش را نمیکردند که من آنها را چند ماه قبل از اینکه رئیس وقت فدراسیون (عزیزی خادم) میخواست آنها را کنار بگذارد، نجات دادم. آنها وقتی دیدند در جنگ با دیگران شکست میخورند به طارمی پیوستند.
طارمی را فراموش کردم
سرمربی سابق تیم ملی ایران یادآور شد: طارمی را فراموش کردم و دوباره به همان روش ادامه دادم. کی روش، سرمربی سابق و فعلی ایران زمانی به او کمک کرد تا به ریو آوه پرتغال بیاید و حالا او را به جام جهانی خواهد برد.
سردار متواضع و خوش قلب است
اسکوچیچ همچنین در خصوص سردار آزمون دیگر مهاجم ایران که از او در مدت زمان حضورش در ایران حمایت کرده بود، اظهار کرد: آزمون کاملاً برعکس طارمی، متواضع و خوش قلب است و با اینکه نابغه فوتبالی است، به راحتی میتوانید او را هدایت کنید. مربی میتواند بازیکنی را هدایت کند که خودش بخواهد. این با طارمی غیر ممکن بود.
ترکیب اولیه ایران مقابل انگلیس بیش از حریف، خودمان را غافلگیر کرد
به گزارش "ورزش سه"، در شرایطی که تیم ملی فوتبال ایران برای یک شروع خوب در رقابت های جام جهانی با ترکیبی درهم ریخته و متفاوت نسبت به مسابقات مقدماتی به میدان آمده بود، اینطور به نظر می آمد که کی روش قصد دارد با انجام اصل غافلگیری دوباره حریف خود را متعجب کند و با انجام یک نمایش دفاعی دست و پای سفیدپوشان انگلیسی را ببندد. چنین شد که ایران با سه دفاع مرکزی ( سیستمی که هرگز با آن تمرین نکرده بود)، و سه هافبک دفاعی وارد میدان شد و جالب اینکه دو مدافع فیکس و آماده تیم ملی از ترکیب بیرون آمدند. اتفاقی که تا هفته گذشته به هیچ وجه قابل پیش بینی نبود. اما کی روش با استفاده از بازیکنانی وفادار به خود، آن را انجام داد. جالب اینکه از جمع بازیکنان حاضر در میدان، روزبه چشمی حتی در اردوی تیم ملی در اتریش نیز حضور نداشت و بازیکنی تازه وارد محسوب می شود.
به این ها نمایش نه چندان قدرتمند مرتضی پورعلی گنجی اضافه کنید که به تازگی از مصدومیت بازگشته و مجید حسینی هم که هرگز در دوران دراگان اسکوچیچ بدل به بازیکن فیکس وی تبدیل نشد و امروز در قلب دفاع به کار گرفته شد و نمی شود گفت که در نیمه اول روز خوبی داشت، بلکه انگلیس توانست از ضعف این بازیکن استفاده کند و ضربه نهایی را بزند.
باید حضور علی کریمی را هم به این غافلگیری اضافه کرد. حضوری که همه را متعجب کرد اما کارگشا هم نبود و اسم علی را خیلی در نیمه اول این بازی شنیدیم. البته به کج سلیقگی کی روش باید بدشانسی تیم ملی در مصدومیت بیرانوند و همچنین شرایط روانی درهم ریخته تیم ملی را نیز اضافه کرد. چیزی که شکست سنگین و باورنکردنی را در نیمه اول برای ملی پوشان فوتبال ایران رقم زد.
دراگان اسکوچیچ» سرمربی سابق تیم ملی ایران یکی از کسانی است که از باخت این تیم مقابل انگلیس اظهار تأسف و ناراحتی کرد. اسکوچیچ هنوز بابت اخراج از این تیم بعد از رساندن آن به جام جهانی قطر از فدراسیون ایران دلخور است اما بعد از باخت مقابل انگلیس، نتوانست ناراحتی خود را نسبت به این نتیجه پنهان کند.
اسکوچیچ که میهمان ویژه برنامه جام جهانی در شبکه «الجزیره» در منطقه بالکان بود، در پایان بازی ایران و انگلیس گفت: تماشای شکست ایرانیهایی که آنها را به جام جهانی رساندم، برایم سخت بود.
وی ادامه داد: باید اعتراف کنم که برای این مسابقه احساساتی بودم. بالاخره این تیمی است که تقریباً سه سال با آن کار کردم و در نهایت به جام جهانی آوردم.
سرمربی سابق تیم ملی ایران تاکید کرد: تیم ایران را ا میشناسم. می دانم که این تیم چه کارهایی میتواند انجام بدهد. این را هم می دانم که این چهره واقعی ایران نیست.
they weren't Hosseini's fault per se, but Beiranvand has a much bigger dive and is a lot taller than him so I think he would have had fingers on two of the shots. Hosseini's positioning was also poor for two goals. You could see how Queiroz knew what a loss he would be....
But I don't blame him anywhere as much as the two centre backs and Queiroz's line up choices
A common theme is when Iran is losing, they are dominated. There is no fighting spirit and losing closely. The moment TM is behind it regresses to the level of a demoralized high school squad who can't focus anymore.
I also believe Beiro would have saved at least 2 of the goals.