تولد زرتشت راجشن گرفتند انجمن زرتشتيان تهران مراسم تولد اشو زرتشت را در ماركار تهران برگزار كردند.
زرتشت
تهران- ميراث خبر گروه فرهنگ: باورهاي اشوزرتشت هنوز هم در قرن بيست و يكم انديشهبرانگيز و انسانساز، نيكي افزا و شاديگستر است و پايه ديني است كه نه تنها كمبودي در آن ديده نميشود بلكه جهان شمول و جاوداني بوده و به همه قرون و اعصار تعلق دارد. تولد اشو زرتشت 6 فروردين با خواندن گاتها و سخنان اردشير خورشيديان، رئيس انجمن موبدان تهران در ماركار تهران آغاز شد. اين برنامه را انجمن زرتشتيان تهران تدارك ديده بودند. توران بهرامي از شاعران زرتشتي و الله يار دانشمند رئيس انجمن زرتشتيان تهران از سخنرانان اين برنامه بودند.
دكتر موبد اردشير خورشيديان در سخنراني اش از مبعوث شدن زرتشت و پيغمبري او سخن گفت:« روز خورداد از ماه فروردين زادروز اشوزرتشت اسپيتمان است. درباورما زرتشتيان و بر اساس نوشتههاي يونانيان، چون زرتشت از مادرزاده شد «خنديد» و چون در سن سي سالگي به پيامبري برگزيده شد تا جهانيان را به راستي و شادي دعوت كرد و فرمود: «آن نيكي ستودني است كه در پرتو راستي و شادي به بار نشيند.» اشوزرتشت در زماني چشم به جهان گشود كه زندگي آرياييان در مرحله گذر از شباني و تخته قاپوئي بود و آيينهاي مهرپرستي و زوانيسم و هوشنگي، خورشيد و زمان و آب و ديگر آفريدههاي اهورامزدا را خدايان و در نتيجه تاثيرگذار در سرنوشت خويش ميپنداشتند و روحانيانشان كه «كرپنها» و «اوسيجها» ناميده ميشدند، به كمك «كاويها» كه رهبران سياسي و اجتماعي ايشان بودند، از احساسات مردم ساده دل سود برده بهرهكشي ميكردند و به راحتي به حقوق ديگران تجاوز ميكردند و به قول پيامبر جهان را به سوي تباهي ميكشاندند.» خورشيديان از پيام گاتها سخنان زرتشت گفت:« همه پيامهاي گاتاها كتاب آسماني اشوزرتشت، مانتره، انديشه برانگيز و پر از دانش و عرفان و اخلاق بوده و به بسياري از باورهاي نادرست پيشينيان كم دانش آن روز خط بطلان كشيد. خداوند را يكتا و بيهمتا و «اهورامزدا» يعني هستيبخش ايزددانا دانست و فرمود كه هر چه در گيتي آفريده شده لازم و ملزوم يكديگر و «گوهر» است و «انگره» را «من» يا در انديشه انسان دانست و به انسان آگاهي داد كه بداند كه به خاطر برخورداري از قدرت خارقالعاده خدادادي «منو» (خرد) و «دين» است كه به راستي اشرف مخلوقات و تنها ميزان تشخيص نيك از بد شده است. «نيكي» آن رفتارهايي دانسته شد كه نه چندان خردمندانه باشد كه وجدان را زير پا بگذارد و نه چندان وجداني كه خرد را ناديده انگارد. تنها راه خوشبختي بشر را پيروي از انديشه و گفتار نيك در پرتو راستي شناخت. به مردم آگاهي داد كه بدانند كه اهورامزدا بر جهان هنجاري سخت دقيق به نام «اشا» استوار كرده است كه چون پديده «جبر» تابعي از اين قانون ازلي است. انسان برخوردار از خرد. ميتواند با شناخت دقيق و بهكارگيري اين قانون ثابت و پابرجا سرنوشت خود را در دست گرفته و همه بديها را به نيكي و همه منفيها را به مثبت تبديل كند. او به جهانيان اعلام كرد كه همه انسانها از هر جنس و نژاد داراي حق و حقوق برابر هستند و هيچ كس را بر ديگري برتري نيست و ... و بسياري باورهاي پايهاي ديگر دين اشوزرتشت كه مزديسني يا مزداپرستي ناميده شد. اساس باورهاي ديوپرستان را به هم ريخت و انديشههايي نوشكفتن گرفت و آرام آرام همه ايران را فراگير شد و بعدها در ساير اديان و باورهاي فيلسوفان يوناني و اروپايي تاثير گذاشت و جهاني را متحير و مبهوت خود كرد.»
رئيس انجمن موبدان تهران از نوروز ايرانيان هم سخن گفت:«از ديرزمان رابطه دقيق خورشيد با گردش زمين را حساب كرده و نوروز باستاني را جشن ميگرفتند. ولي چون ايران باستان كه حدود پنج برابر امروز وسعت داشت حتي در زمان ساسانيان كه دوران موبد شاهي بود و اكثريت ايرانيان را زرتشتيان تشكيل ميداد و فاصله اول فروردين تا روز تولد اشوزرتشت هم بيش از شش روز نبود به جهت اينكه نوروز جشن ملي شناخته شود و همه ملل و مذاهب ساكن در اين سرزمين بزرگ اين عيد را از آن خود بدانند.» برنامه تولد اشو زرتشت تا 9 شب ادامه داشت.
تهران- ميراث خبر گروه فرهنگ: باورهاي اشوزرتشت هنوز هم در قرن بيست و يكم انديشهبرانگيز و انسانساز، نيكي افزا و شاديگستر است و پايه ديني است كه نه تنها كمبودي در آن ديده نميشود بلكه جهان شمول و جاوداني بوده و به همه قرون و اعصار تعلق دارد. تولد اشو زرتشت 6 فروردين با خواندن گاتها و سخنان اردشير خورشيديان، رئيس انجمن موبدان تهران در ماركار تهران آغاز شد. اين برنامه را انجمن زرتشتيان تهران تدارك ديده بودند. توران بهرامي از شاعران زرتشتي و الله يار دانشمند رئيس انجمن زرتشتيان تهران از سخنرانان اين برنامه بودند.
دكتر موبد اردشير خورشيديان در سخنراني اش از مبعوث شدن زرتشت و پيغمبري او سخن گفت:« روز خورداد از ماه فروردين زادروز اشوزرتشت اسپيتمان است. درباورما زرتشتيان و بر اساس نوشتههاي يونانيان، چون زرتشت از مادرزاده شد «خنديد» و چون در سن سي سالگي به پيامبري برگزيده شد تا جهانيان را به راستي و شادي دعوت كرد و فرمود: «آن نيكي ستودني است كه در پرتو راستي و شادي به بار نشيند.» اشوزرتشت در زماني چشم به جهان گشود كه زندگي آرياييان در مرحله گذر از شباني و تخته قاپوئي بود و آيينهاي مهرپرستي و زوانيسم و هوشنگي، خورشيد و زمان و آب و ديگر آفريدههاي اهورامزدا را خدايان و در نتيجه تاثيرگذار در سرنوشت خويش ميپنداشتند و روحانيانشان كه «كرپنها» و «اوسيجها» ناميده ميشدند، به كمك «كاويها» كه رهبران سياسي و اجتماعي ايشان بودند، از احساسات مردم ساده دل سود برده بهرهكشي ميكردند و به راحتي به حقوق ديگران تجاوز ميكردند و به قول پيامبر جهان را به سوي تباهي ميكشاندند.» خورشيديان از پيام گاتها سخنان زرتشت گفت:« همه پيامهاي گاتاها كتاب آسماني اشوزرتشت، مانتره، انديشه برانگيز و پر از دانش و عرفان و اخلاق بوده و به بسياري از باورهاي نادرست پيشينيان كم دانش آن روز خط بطلان كشيد. خداوند را يكتا و بيهمتا و «اهورامزدا» يعني هستيبخش ايزددانا دانست و فرمود كه هر چه در گيتي آفريده شده لازم و ملزوم يكديگر و «گوهر» است و «انگره» را «من» يا در انديشه انسان دانست و به انسان آگاهي داد كه بداند كه به خاطر برخورداري از قدرت خارقالعاده خدادادي «منو» (خرد) و «دين» است كه به راستي اشرف مخلوقات و تنها ميزان تشخيص نيك از بد شده است. «نيكي» آن رفتارهايي دانسته شد كه نه چندان خردمندانه باشد كه وجدان را زير پا بگذارد و نه چندان وجداني كه خرد را ناديده انگارد. تنها راه خوشبختي بشر را پيروي از انديشه و گفتار نيك در پرتو راستي شناخت. به مردم آگاهي داد كه بدانند كه اهورامزدا بر جهان هنجاري سخت دقيق به نام «اشا» استوار كرده است كه چون پديده «جبر» تابعي از اين قانون ازلي است. انسان برخوردار از خرد. ميتواند با شناخت دقيق و بهكارگيري اين قانون ثابت و پابرجا سرنوشت خود را در دست گرفته و همه بديها را به نيكي و همه منفيها را به مثبت تبديل كند. او به جهانيان اعلام كرد كه همه انسانها از هر جنس و نژاد داراي حق و حقوق برابر هستند و هيچ كس را بر ديگري برتري نيست و ... و بسياري باورهاي پايهاي ديگر دين اشوزرتشت كه مزديسني يا مزداپرستي ناميده شد. اساس باورهاي ديوپرستان را به هم ريخت و انديشههايي نوشكفتن گرفت و آرام آرام همه ايران را فراگير شد و بعدها در ساير اديان و باورهاي فيلسوفان يوناني و اروپايي تاثير گذاشت و جهاني را متحير و مبهوت خود كرد.»
رئيس انجمن موبدان تهران از نوروز ايرانيان هم سخن گفت:«از ديرزمان رابطه دقيق خورشيد با گردش زمين را حساب كرده و نوروز باستاني را جشن ميگرفتند. ولي چون ايران باستان كه حدود پنج برابر امروز وسعت داشت حتي در زمان ساسانيان كه دوران موبد شاهي بود و اكثريت ايرانيان را زرتشتيان تشكيل ميداد و فاصله اول فروردين تا روز تولد اشوزرتشت هم بيش از شش روز نبود به جهت اينكه نوروز جشن ملي شناخته شود و همه ملل و مذاهب ساكن در اين سرزمين بزرگ اين عيد را از آن خود بدانند.» برنامه تولد اشو زرتشت تا 9 شب ادامه داشت.