پیش از خلقت آسمانها و زمین عرش الله بر آب بوده!
قرآن در سوره ی هود آیه ی 7 و آیات مشابه دیگر بیان میکند که الله زمین و آسمانها را در 6 روز آفرید. معنای آیه این است که خلقت تمام آنچه که در دنیاست (بین آسمانها و زمین) را از این لحظه به بعد آغاز شده و پیش از این مخلوقی وجود نداشته:
اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ مَا لَكُم مِّن دُونِهِ مِن وَلِيٍّ وَلَا شَفِيعٍ أَفَلَا تَتَذَكَّرُونَ(سجده /4 ) الله كسي است كه آسمانها و زمين و آنچه را ميان اين دو است در شش آفريده سپس بر عرش قرار گرفت، هيچ ولي و شفاعت كنندهاي براي شما جز او نيست، آيا متذكر نميشويد؟
وَهُوَ الَّذِي خَلَق السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَكَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاء لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا وَلَئِن قُلْتَ إِنَّكُم مَّبْعُوثُونَ مِن بَعْدِ الْمَوْتِ لَيَقُولَنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ إِنْ هَذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُّبِينٌ (هود/7 ) او كسي است كه آسمانها و زمين را در شش روز آفريد و عرش او بر آب قرار داشت، تا شما را آزمايش كند تا كداميك عملتان بهتر است و اگر بگوئي شما بعد از مرگ برانگيخته ميشويد مسلما كافران ميگويند اين سحر آشكاري است!
قرآن در این آیه بیان می***کند که پیش از خلقت دنیا، عرش الله بر روی آب بوده!
در اینجا با اندکی تفکر تناقصی آشکار وجود دارد، پیش از اینکه آسمانها و زمین آفریده گردند، آب و عرش الله وجود داشتند، پس؛
آیا عرش و آب ازلی هستند؟
اگر پاسخ مثبت است, پس آب و عرش مانند خود الله (ازلی) هستند؟ آیا این از صفات پروردگار است؟ لذا نتیجه می گیریم که عرش و آب نیز مانند الله، پروردگارند !
اما اگر ازلی نیستند، پس کی بوجود آمدند؟
معلوم نیست نخست زمین و آنچه را که در آن است خلق شده، سپس آسمانها؛ یا برعکس؟!
هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُم مَّا فِي الأَرْضِ جَمِيعًا ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاء فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ (بقره/29) او کسی است كه همه آنچه در زمين وجود دارد، براي شما آفريده سپس به آسمان پرداخت، و آنها را به صورت هفت آسمان محکم نمود و او به هر چيز آگاه است.
گفته شده که نخست الله آنچه را که در زمین است (بالطبع ابتدا زمین و سپس آنچه را که بر آن است) را بوجود آورده و سپس طبقات آسمان را محکم نمود.
اما در نازعات/32و آیات قبل از آن:
(أَأَنتُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمِ السَّمَاء بَنَاهَا/ آيا آفرينش شما (بعد از مرگ) مشكل تر است يا آفرينش آسماني كه الله بنا نهاد.
رَفَعَ سَمْكَهَا فَسَوَّاهَا/سقف کلفتش را بالا برد و آن را محکم ساخت.
وَأَغْطَشَ لَيْلَهَا وَأَخْرَجَ ضُحَاهَا و شبش را تاريك و روزش را آشكارنمود.
/وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِكَ دَحَاهَا و زمين را بعد از آن گسترش داد.
أَخْرَجَ مِنْهَا مَاءهَا وَمَرْعَاهَا آبش خارج كرد و چراگاهش را آماده ساخت وَالْجِبَالَ أَرْسَاهَا و كوهها را لنگر آن گردانيد.
اینطور گفته شده که آیا خلقت شما سخت تر است یا خلقت آسمانها ؟(می***خواهد بگوید که خلقت آسمانها سخت تر است ) الله کلفتی آسمان را بالا برد (ابتدا آنرا بر روی زمین خلق کرد ) و شب آنرا(آسمان) تاریک نمود و روشن کرد روزش را. شرح
در غاشیه/18 تاکید می شود که بالا بردن آسمان کار خیلی مشکلی است اما آیا نگاه نمی کنید که ما چگونه آسمان به این بزرگی را بالا بردیم؟:
وَإِلَى السَّمَاء كَيْفَ رُفِعَتْ (عاشیه/18) و به آسمان (نگاه نمی***کنید)كه چگونه بالا برده شده؟
بعد از این به سراغ آماده کردن زمین و در آوردن آبهای آن و .... رفت.
اگر آیه***ی 29 بقره را بپذیریم، پس باید قبول کنیم که الله ابتدا آسمان و آنچه را که در آن هست آفرید.
اما طبق آیه***ی 30 سوره***ی نازعات عکس این مورد رخ داده!
هنگامیکه شب شد در هیچ جای گیتی اثری از روز نیست!
درسوره***ی نازعات گفته شده که ما شبهای آسمان را پس از بالا بردن سمک (کلفتی) آن بوجود آوردیم. پس از نظر قرآن هنگامیکه شب فرا رسید، کل آسمانها را فرا می***گیرد و همچنین روز را، این موضوع در یس/37 بیان می***کند:
وَآيَةٌ لَّهُمْ اللَّيْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهَارَ فَإِذَا هُم مُّظْلِمُونَ (س/17) شب براي آنها نشانهاي است ما روز را از آن (زمین) بر مي***گيريم، ناگهان تاريكي آنها را فرا ميگيرد.
و این بدین معناست که در هیچ جای زمین با آمدن روز، شبی باقی نخواهد ماند.
در اسرا/12 نیز به این مسئله کاملا اشاره نموده و می گوید که ما هنگام روز، شب را و هنگام شب روز را کاملا محو می***کنیم:
وَجَعَلْنَا اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ آيَتَيْنِ فَمَحَوْنَا آيَةَ اللَّيْلِ وَجَعَلْنَا آيَةَ النَّهَارِ مُبْصِرَةً لِتَبْتَغُواْ فَضْلًا مِّن رَّبِّكُمْ وَلِتَعْلَمُواْ عَدَدَ السِّنِينَ وَالْحِسَابَ وَكُلَّ شَيْءٍ فَصَّلْنَاهُ تَفْصِيلًا(اسرا/12) ما شب و روز را دو نشانه قرار داديم سپس نشانه شب را محو كرده و نشان روز را روشني پخش *** ساختيم، تا فضل پروردگار را بطلبيد و عدد سالها و حساب را بدانيد و هر چيزي را بطور مشخص بيان كرديم.
برای بررسی دقیقتر این موضوع اینجا را کلیک نمائید.
خورشید و ماه بسیار دورتر از سایر ستارگان هستند و امکان رفتن به کره ی ماه نیست!
نگهبانان آسمان با شهاب سنگ , جن ها را می***زنند!
خورشید در حرکت است و پائین ثری الله را سجده می***کند؟!
خورشید از نظر قرآن در حرکت است و این حرکت باعث پیدایش شب و روز میگردد, در یس/37و 38 به روشنی به این امر اشاره شده:
وَالشَّمْسُ تَجْرِي لِمُسْتَقَرٍّ لَّهَا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيم (یس/37) و خورشيد كه پيوسته به سوي قرارگاهش در حركت است، اين تقدير الله قادر و دانا است.
وَالْقَمَرَ قَدَّرْنَاهُ مَنَازِلَ حَتَّى عَادَ كَالْعُرْجُونِ الْقَدِيمِ (یس/38) و براى ماه منزلهايى معين كردهايم تا چون شاخك خشك قوسی شکل خوشه خرما برگردد.
(قران گمان دارد که خود ماه مانند خوشه***ی خشک شده***ی خرما که حالت هلالی باریکی دارد، باریک می***شود!)
پس ازبحث چگونگی پیدایش شب و روز ، بیان شده که خورشید جهت رسیدن به محل استقرارش (محل سجده کردنش) یا طبق قول بعضیها دائما در حرکت است تا اینکه قیامت برسد و در آن هنگام است که استقرار می یابد، دلیلش را نیز در زمر/5 باید جستجو کرد:
"خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ يُكَوِّرُ اللَّيْلَ عَلَى النَّهَارِ وَيُكَوِّرُ النَّهَارَ عَلَى اللَّيْلِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي لِأَجَلٍ مُسَمًّى أَلَا هُوَ الْعَزِيزُ الْغَفَّارُ (زمر/5) آسمانها و زمين را به حق آفريد، شب را بر روز ميپيچد، و روز را بر شب، و خورشيد و ماه را مسخر فرمان خويش قرار داد، هر كدام تا اجل مسمی (مدتی معین) به حركت خود ادامه ميدهند، آگاه باشيد او قادر بخشنده است.
همچنین در رعد/2 باز به این موضوع اشاره شده است:
للّهُ الَّذِي رَفَعَ السَّمَاوَاتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي لأَجَلٍ مُّسَمًّى يُدَبِّرُ الأَمْرَ يُفَصِّلُ الآيَاتِ لَعَلَّكُم بِلِقَاء رَبِّكُمْ تُوقِنُونَ (رعد/2) الله همان كسي است كه آسمان را بدون ستونی که ببینید نسیت آفريد سپس بر عرش استيلا يافت و خورشيد و ماه را مسخر ساخت كه هر كدام تا زمان معيني حركت دارند كارها را او تدبير ميكند آيات را تشريح مينمايد تا به لقاي پروردگارتان يقين پيدا نمائید.
اگر بپذیریم که ماه دارای مسیر دایره ای (فلکی ) شکلی است که به دور زمین میگردد، پس خورشید نیز باید مانند ماه دارای همین مسیر باشد.
الله ستارگان را برای این خلق کرده تا ما در تاریکی( شب) خشکی و دریا راهمان را گم نکنیم:
وَهُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ النُّجُومَ لِتَهْتَدُواْ بِهَا فِي ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ قَدْ فَصَّلْنَا الآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ (انعام/97) و اوست كسى كه ستارگان را براى شما قرار داده تا به وسيله آنها در تاريكيهاى خشكى و دريا را به يقين ما دلايل را براى گروهى كه مىدانند به روشنى بيان كردهايم.
همه ی موجودات و بسیاری از مردم الله را سجده می***کنند:
أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يَسْجُدُ لَهُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَمَن فِي الْأَرْضِ وَالشَّمْسُ وَالْقَمَرُ وَالنُّجُومُ وَالْجِبَالُ وَالشَّجَرُ وَالدَّوَابُّ وَكَثِيرٌ مِّنَ النَّاسِ وَكَثِيرٌ حَقَّ عَلَيْهِ الْعَذَابُ وَمَن يُهِنِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِن مُّكْرِمٍ إِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ مَا يَشَاءُ (حج/18 ) آيا نديدي كه سجده ميكنند براي الله تمام كساني كه در آسمانها و زمين هستند و همچنين خورشيد و ماه و ستارگان و كوهها و درختان و جنبندگان، و بسياري از مردم، اما بسياري ابا دارند و فرمان عذاب در باره آنها حتمي است، و هر كسي را الله خوار كند كسي او را گرامي نخواهد داشت، خداوند هر كار را بخواهد انجام می***دهد!
سجده***ی ماه و خورشید و ستارگان هنگامی است که در مسیر گردششان بدور زمین، به پائین ثری(پائین ترین جای که خورشید در هنگام گرش بدور زمین به آن نقطه می رسد و زمین بر روی آن قرار دارد ) می***رسند .
البته شاید خیلی ها ندانند که ثری کجاست؟
در طه/6 قرآن دقیقا به این نقطه اشاره کرده:
لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَمَا تَحْتَ الثَّرَى/ (طه/6) برای اوست (الله) آنچه را که در آسمانها و زمین و آنچه که بین این دو است و آنچه که پائین ثری است.
دیده شده که برخی از معجزه***تراشان مسلمان ثری را به خاک تر و چیزی مانند این ترجمه کرده***اند، اگر خوب به آیه توجه نمائید قرآن گفته که آنچه در آسمان و آنچه در زمین است متعلق به الله می***باشد و برای تکمیل گفته که آنچه میان این دوست هم تعلق به الله دارد و باز گفته که آنچه پائین ثری قرار دارد هم متعلق به الله می***باشد؛ پس اگر ثری در اینجا به معنی خاک تر و یا چیزی مانند این بود دیگر لزومی نبود آنرا جداگانه نام ببرد؛ زیرا گفته شده که آنچه در زمین است متعلق به الله می***باشد مگر اینکه بپذیرید از نظر شما خاک تر درون زمین جزء زمین نیست.
اما هرگز قرآن نگفته که زمین برای الله سجده می***کند، زیرا او ثابت است:
وَلِلّهِ يَسْجُدُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ طَوْعًا وَكَرْهًا وَظِلالُهُم بِالْغُدُوِّ وَالآصَالِ (رعد/15)همه آنها كه در آسمانها و زمين هستند از روي اطاعت يا اكراه و همچنين سايههاي آنها - هر صبح و عصر - براي خدا سجده مي کنند.
در این مورد احادیث جالب زیادی وجود دارد:
در حدیث پائین که عین مطلب آن نوشته شده محمد زمانی که خورشید در حال غروب بود از ابوذر می***پرسید " ایا می***دانی که خورشید کجا می***رود؟ و بعد پاسخ خود او پاسخ می***دهد " خورشید می***رود تا زیر عرش سجد کند تا الله به او اجازه برخاستن را بدهد و به او می***گوید از جائی که پنهان شد بیرون بیا:
قال النبی صلى الله عليه وسلم لأبی ذر حين غربت الشمس "أتدری أين تذهب؟ قلت الله و رسوله أعلم.
قال فإنها تذهب حتى تسجد تحت العرش فتستأذن فيؤذن لها و يوشك أن تسجد فلا يقبل منها و تستأذن فلا يؤذن لها يقال لها ارجعي من حيث جئت فتطلع من مغربها فذلک قوله تعالى "و الشمس تجري لمستقر لها ذلك تقدير العزيز العليم". (صحیح بخاری/ کتاب بدء الخلق/ باب صفه الشمس و القمر)
عن أبی ذر (ره) قال: كنت مع النبی (ص) فی المسجد عند غروب الشمس، فقال: يا باذر، أتدری أين تغرب الشمس؟
قلت: الله و رسوله أعلم، فقال:
إنها تذهب حتى تسجد تحت العرش، فتستأذن فی الرجوع، فيؤذن لها، فذلک قوله "والشمس تجري لمستقر لها". (بحار الانوار/ جلد55 / صفحه 210)
و جائی که پنهان می***شود همان چشمه***ای است گل***آلود.
اگر الله آسمان را رها کند، بر روی زمین می افتد:
الَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُم مَّا فِي الْأَرْضِ وَالْفُلْكَ تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَيُمْسِكُ السَّمَاء أَن تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُوفٌ رَّحِيمٌ (حج/65 )آيا نديدي كه الله آنچه در زمين است مسخر شما كرد؟ و كشتيها به فرمان او بر دریا حركت ميكنند و آسمان را نگه ميدارد تا بر زمين، فرو نيفتند مگر به اذن او الله نسبت به مردم رحيم و مهربان است .
انَّ اللَّهَ يُمْسِكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ أَن تَزُولَا وَلَئِن زَالَتَا إِنْ أَمْسَكَهُمَا مِنْ أَحَدٍ مِّن بَعْدِهِ إِنَّهُ كَانَ حَلِيمًا غَفُورًا (فاطر/ 41 همانا الله است که گرفته است آسمانها را که بر روی زمین نیفتد و اگر افتادند, کیست غیر از خدا این دو را یگیرد اوست آمرزنده ی بردبار؟
/// آسمان طبق قرآن دارای جرمی است که هرآنگاه ممکن است تکه ای از آن به زمین بیفتد.
زمانیکه پیامبر اسلام شروع به دعوت مردم به اسلام نمود، دگراندیشان( کفار) می***گفتند که اگر شما راست می***گوئی از الله بخواه تا تکه***ای از آسمان را پائین بیندازد؛ قرآن در جواب آنها در طور/44 گفت که اگر من این کار را انجام دهم، شما هنگامیکه این تکه از آسمان را دیدید خواهی گفت که ابری است:
وَإِن يَرَوْا كِسْفًا مِّنَ السَّمَاءِ سَاقِطًا يَقُولُوا سَحَابٌ مَّرْكُومٌ (طور/44) و اگر ببینند که تکه ای از آسما در حال سقوط است مىگويند ابرى متراكم است )
منظور قرآن این است که شدنی است ولی من اینکار را انجام نمی دهم چون شما باز آنرا را رد می***کنید.
ابتدا آسمانها به زمین چسبیده بودند!
از نظر قرآن، الله ابتدا زمین را آفرید و سپس بر زمین آسمان را خلق نمود, در این هنگام بود که این دو به هم چسبیده بودند، سپس آنرا (آسمان ) بالا برد، در نازعات/30 و آیات قبل از آن (ءانتم اشد خلقا ام السماء بناها / رفع سمکها و سواها ) این موضوع را قرآن آشکارا در انبیاء/30 قرآن می***گوید:
أَوَلَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاء كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ أَفَلَا يُؤْمِنُونَ /آیا کفار ندیدند(نمیدانند) که آسمان و زمین (در ابتدا) به هم چسبیده بودند, پس ما آنها را از هم جدا کردیم و هر چيز زندهاى را از آب پديد آورديم آيا ايمان نمىآورند.
در آن هنگام طبق بعضی از اسطوره های یونانی , گمان میکردند که آسمان و زمین در ابتدا به هم چسبیده بودند و سپس یکی از اله های آنها, آنها را از هم جدا کرد.
آسمان از دید قرآن
زمین مسطح و تا بینهایت راست است؟!
/// قرآن بیان می***کند که الله زمین را کشید و آنرا مسطح گردانید.
در رعد/3 قرآن می***گوید که ما زمین را کشیدیم:
وَهُوَ الَّذِي مَدَّ الأَرْضَ وَجَعَلَ فِيهَا رَوَاسِيَ وَأَنْهَارًا وَمِن كُلِّ الثَّمَرَاتِ جَعَلَ فِيهَا زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهَارَ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ (رعد/3) و او كسي است كه زمين را گسترد و در آن كوهها و نهرهائي قرار داد و از تمام ميوهها در آن دو جفت آفريد شب را بر روز ميپوشاند، در اينها آياتي است براي آنها كه تفكر ميكنند.
مد در قرآن برای بیان چیزی که بطور کاملا مستقیمی کشیده و امتداد دارد بیان میگردد, در سوره ی فرقان، قرآن هنگامیکه از کشید شدن سایه و امتداد آن سخن می گوید, از کلمه ی مد استفاده می گردد:
أَلَمْ تَرَ إِلَى رَبِّكَ كَيْفَ مَدَّ الظِّلَّ وَلَوْ شَاء لَجَعَلَهُ سَاكِنًا ثُمَّ جَعَلْنَا الشَّمْسَ عَلَيْهِ دَلِيلًا (فرقان/ 45 ) آيا نديدهاى كه پروردگارت چگونه سايه را گسترده است و اگر مىخواست آن را ساكن قرار مىداد آنگاه خورشيد را بر آن دليل گردانيديم , پس نور خورشید برای آن دلیلی قرار دادیم .
در حجر/19 نیز بیان شده که زمین را کشیدیم که باز از لفظ مد استفاده شده :
هوَالأَرْضَ مَدَدْنَاهَا وَأَلْقَيْنَا فِيهَا رَوَاسِيَ وَأَنبَتْنَا فِيهَا مِن كُلِّ شَيْءٍ مَّوْزُونٍ (حجر/19 ) و زمين را گسترانيديم و در آن لنگرها (كوهها)ى استوار افكنديم و از هر چيز سنجيدهاى در آن رويانيديم .
پس از نظر قرآن, همانگونه که سایه راست است و اگر در فضائی بدون مانع قرار بگیرد، این راستی تا بینهایت ادامه دارد, زمین نیز اینگونه است.
زمین ثابت است!
زمین ثابت است و این را به روشنی در نمل/61 بیان می***کند:
أَمَّن جَعَلَ الْأَرْضَ قَرَارًا وَجَعَلَ خِلَالَهَا أَنْهَارًا وَجَعَلَ لَهَا رَوَاسِيَ وَجَعَلَ بَيْنَ الْبَحْرَيْنِ حَاجِزًا أَإِلَهٌ مَّعَ اللَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ /يا كسي كه زمين را قرار داد، و در ميان آن نهرهائي روان ساخت، و براي زمين كوههاي ثابت و پا بر جا ايجاد كرد، و ميان دو دريا مانعي قرار داد آيا معبودي با الله است ؟، نه بلكه اكثر آنها نميدانند.
و در غافر/64 نیز به این موضوع اشاره می***کند:
اللَّهُ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ قَرَارًا وَالسَّمَاء بِنَاء وَصَوَّرَكُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَكُمْ وَرَزَقَكُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ فَتَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ (غافر/64) الله كسي است كه زمين را براي شما ثابت قرار داد و آسمان را همچون سقفي (بالاي سرتان) و شما را صورتگري كرد و صورتتان را نيكو آفريد، و از طيبات به شما روزي داد، اين است الله پروردگار شما، جاويد و پر بركت است پروردگارتان كه پروردگار عالميان است.
اما اگر گفته شود که معنای" قرار" ثابت بودن نیست، پس پاسخشان به این گفته***ی قرآن چیست که برای بیان ثابت بودن جهنم و آخرت از واژه***ی "قرار" استفاده شده که به معنای خانه***ی(جایگاه) ثابت است:
جَهَنَّمَ يَصْلَوْنَهَا وَبِئْسَ الْقَرَارُ (ابراهیم/29 ) (دار القرار همان) جهنم است كه آنها در آتش آن وارد ميشوند و بد قرار(جایگاهی) است.
برای بیان ثابت بودن ابدی آخرت از لفظ دارالقرار استفاده شده است:
يَا قَوْمِ إِنَّمَا هَذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا مَتَاعٌ وَإِنَّ الْآخِرَةَ هِيَ دَارُ الْقَرَارِ (غافر/39 ) اي قوم من! اين زندگي دنيا متاع زودگذري است، و آخرت سراي هميشگي است.
در ابراهیم/26 , کلمه***ی خبیثه را مانند درخت خبیثه (فاسد) می***نامد که آنرا از زمین بیرون آورده اند و در جای ثابتی است، در این آیه از لفظ قرار ندارد(ما لها من قرار) استفاده شده (وَمَثلُ كَلِمَةٍ خَبِيثَةٍ كَشَجَرَةٍ خَبِيثَةٍ اجْتُثَّتْ مِن فَوْقِ الأَرْضِ مَا لَهَا مِن قَرَارٍ و (همچنين) كلمه خبيثه را به درخت ناپاكي تشبيه كرده كه از زمين بركنده شده، و قرار و ثباتي ندارد.
"ما لها من قرار" یعنی جای ثابتی ندارد و از حالت سکون در زمین خارج شده.
داستان خلقت زمین و آسمان در قرآن
ابر از آسمان می***روید.
شرح کامل تناقضات قرآن در مورد آب و عرش
داستان بارش تگرگ و نظریه***ی اسلام در این زمینه، بسیار جالب است:
أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُزْجِي سَحَابًا ثُمَّ يُؤَلِّفُ بَيْنَهُ ثُمَّ يَجْعَلُهُ رُكَامًا فَتَرَى الْوَدْقَ يَخْرُجُ مِنْ خِلَالِهِ وَيُنَزِّلُ مِنَ السَّمَاءِ مِن جِبَالٍ فِيهَا مِن بَرَدٍ فَيُصِيبُ بِهِ مَن يَشَاءُ وَيَصْرِفُهُ عَن مَّن يَشَاءُ يَكَادُ سَنَا بَرْقِهِ يَذْهَبُ بِالْأَبْصَارِ (نور/43) آيا ندیدده***ای كه الله به آهستگی ابر را مىراند، سپس آنرا پیوسته و متراکم می***گرداند پس دانههاى باران را مىبينى كه از میان آن بيرون مىآيد و از آسمان از كوههايى كه در آنجاست تگرگى فرو مىريزد و هر كس را بخواهد با آن (تگرگ) آسیب می***رساند و آن را از هر كه بخواهد باز مىدارد، نزديك است که روشنى برقش چشم***ها را (از بین)ببرد.
در داستان طوفان نوح نیز به روشنی اشاره شده که ما در آن هنگام، در آسمان را باز کردیم و آب با شدت تمام بر زمین ریخت: فَفَتَحْنَا أَبْوَابَ السَّمَاء بِمَاء مُّنْهَمِرٍ (قمر/11) آنگاه درهاى آسمان را به آبى سيلآسا گشوديم .
اگر از دید قرآن، باران ناشی از تبخیر دریاهاست، در آن صورت در جریان طوفان نوح امکان نداشت که کل گیتی را آب فرا گیرد و هیچ خشکی بر جای نماند.
مروارید از افتادن آب باران بر دهن صدف شکل می***گیرد:
در قدیم گمان می***کردند که هرگاه باران می***بارد، صدفها از درون دریا بیرون می***آیند و دهنشان را باز می***کنند تا آب قطره***ی باران در دهانشان بیفتد و هر صدفی که قطره***ی باران در دهنش افتاد درون او مروارید تشکیل می***گردد.
قرآن نیز دقیقا به همین نکته اشاره می***کند:
مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيَانِ (رحمن/19) دو دريا را روان كرد كه با هم برخورد كنند.
بَيْنَهُمَا بَرْزَخٌ لَّا يَبْغِيَانِ (رحمن/20) ميان آن دو حد فاصلى است كه به هم تجاوز نمىكنند.
فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ(رحمن/21) پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد.
يَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَالْمَرْجَانُاز (رحمن/22) از (برخورد) این دو دریاست که مروارید و مرجان پدید میاید.
تقریبا تمامی مفسران قدیمی و قرآن چنین استنباطی از وجود دو دریا دارند
قرطبی در تفسیر ایه 19 سوره رحمان از قول ابن عبای می***گوید :
قال ابن عباس : بحر السماء وبحر الأرض
تفسیر طبری از همنین آیه:
هما بحران أحدهما فی السماء و الآخر فی الأرض.
و سایر مفسرین....
ناگفته نماند که همین مفسرین نظر دیگری نیز دارند و آن اینکه ممکن است منظور از این دو دریا یکی دریای فارس (خلیج فارس) و دیگری دریای روم (مدیترانه) باشد. شـــــــــــــــــــــــرح
---------------------------------------------
استدلال مدعیان روشنفکری دینی.(رب المشرقین و رب المغربین)
اما عده ای در بیان کروی بودن زمین استدال هائی می آورند که نه پیامبر اسلام این را فهمیده و نه ائمه؛ انگار اینان از آنها در این زمینه داناترند . یکی از این استدالها "رب المشرقین و رب المغربین" است ....
ضمنا الله خودش را نور می***داند که با بررسی آن، متوجه تناقضاتی فراوان در این ادعا می***گردیم.