این ترید را برای نظر دهی هر کس یا انتقاد از عقیده اینجانب در مورد عوامل انقلاب 57 باز کرده ام
شاید عنوان ترید کمی گیج کننده باشد
ولی رژیم قبل و اطرافیان شاه درست مانند کسی عمل می کردند که با یک اتومبیل اخرین سیستم
در یک جاده پر از کلوخ و خاک ویراژ میدهد
یا بهتر بگویم
مثل دهاتی که در یک دهات دور افتاده می خواهد سوار فراری شود و جلوی بقیه دهاتی ها پز بدهد
درست وضع ایران این بود
و اطرافیان شاه ان دهاتی بودند که فراری به دهات ما اورده بود
و می خواست ادای ان غربی که در اوتوباهن های المان فراری سوار شده و با سرعت هرچه تمام گاز میدهد را در بیاورند
در این پست به موضوع جشن و هنر شیراز می پردازم که شاید اتشی در زیر خاکستر بنا کرد
تا تخت و تاج را بعد از مدتی بسوزاند
افرادی مانند شجاع الدین شفا که نه در دوران قبل از انقلاب و حال و هوای مردم انزمان
بلکه صدها سال قبل از میلاد مسیح در زمان هخامنشیان زندگی میکرد
کوچه بازارهای شیراز را یا ایوان مداین و تخت جمشید می دید
یعنی در خیال پوچ
نه واقع و واقعیت حال
اینها بودند که اولین جرقه های انقلاب را زدند چه بسا اتش خمینی و انقلاب هیچوقت روشن نمی شد اگر جرقه این احمقان
خیال پرداز دور از مردم و جامعه نبود
امدند و بجای اینکه شاهنشاهی را با مردم صلح بدهند
انرا صدها مایل بلکه هزاران مایل از مردم دور کردند
اینجا کلمه مایل را به جای کیلومتر بکار برده ام تا عمق دور بودن این افراد را از جامعه و شناخت جامعه ایرانی برملا کنم
شاهنشاهی و سلطنتی که از زمان کریم خان زند شاید از مردم دور و دور تر میشد
ولی در این دوران یعنی ده سال اخیر سلطنت پهلوی بیش از دویست سال گذشته از مردم دوری گزید
جشن های هنری شیراز
این جشن ها اوج حماقت و عدم درک دولتمردان و اطرافیان شاه از جامعه انروز را می رساند
بعید هم نبوده که دست دسیسه کارانی بر علیه پهلوی ها یا حتی سلطنت در کار بوده
والا این همه حماقت از به اصطلاح روشنفکران انروز منطقی نیست
منطقی نیست که هر ساله جشن هنر شیراز بر پا میشده و چنین تو دهنی به ملت و مردم ایران و ایرانی
از ناسیونالیست گرفته تا مذهبی می زده
که در اخر باعث ان جرقه ای شد که شاید دست های پنهان موزیانه و زیرکانه منتظر ان بودند
الان که به انزمان های می اندیشم می بینیم که اینها یا بسیار احمق و نادان بوده اند و فریب غرب را خورده اند
یا اینکه خودشان حداقل برخی از انها در فریب شاه دست داشته اند
فرح دیبا را نمی دانم
شاید بخاطر دوری از مردم یا خو گرفتن با فرهنگ غرب نمی دانسته و جامعه را نمی شناخته
ولی روشنفکران زیادی را در راس و مدیریت این جشن هنر شیراز می بینم که جمله احمق یا خائن کاملا بر انها صدق میکند
ادامه دارد
شاید عنوان ترید کمی گیج کننده باشد
ولی رژیم قبل و اطرافیان شاه درست مانند کسی عمل می کردند که با یک اتومبیل اخرین سیستم
در یک جاده پر از کلوخ و خاک ویراژ میدهد
یا بهتر بگویم
مثل دهاتی که در یک دهات دور افتاده می خواهد سوار فراری شود و جلوی بقیه دهاتی ها پز بدهد
درست وضع ایران این بود
و اطرافیان شاه ان دهاتی بودند که فراری به دهات ما اورده بود
و می خواست ادای ان غربی که در اوتوباهن های المان فراری سوار شده و با سرعت هرچه تمام گاز میدهد را در بیاورند
در این پست به موضوع جشن و هنر شیراز می پردازم که شاید اتشی در زیر خاکستر بنا کرد
تا تخت و تاج را بعد از مدتی بسوزاند
افرادی مانند شجاع الدین شفا که نه در دوران قبل از انقلاب و حال و هوای مردم انزمان
بلکه صدها سال قبل از میلاد مسیح در زمان هخامنشیان زندگی میکرد
کوچه بازارهای شیراز را یا ایوان مداین و تخت جمشید می دید
یعنی در خیال پوچ
نه واقع و واقعیت حال
اینها بودند که اولین جرقه های انقلاب را زدند چه بسا اتش خمینی و انقلاب هیچوقت روشن نمی شد اگر جرقه این احمقان
خیال پرداز دور از مردم و جامعه نبود
امدند و بجای اینکه شاهنشاهی را با مردم صلح بدهند
انرا صدها مایل بلکه هزاران مایل از مردم دور کردند
اینجا کلمه مایل را به جای کیلومتر بکار برده ام تا عمق دور بودن این افراد را از جامعه و شناخت جامعه ایرانی برملا کنم
شاهنشاهی و سلطنتی که از زمان کریم خان زند شاید از مردم دور و دور تر میشد
ولی در این دوران یعنی ده سال اخیر سلطنت پهلوی بیش از دویست سال گذشته از مردم دوری گزید
جشن های هنری شیراز
این جشن ها اوج حماقت و عدم درک دولتمردان و اطرافیان شاه از جامعه انروز را می رساند
بعید هم نبوده که دست دسیسه کارانی بر علیه پهلوی ها یا حتی سلطنت در کار بوده
والا این همه حماقت از به اصطلاح روشنفکران انروز منطقی نیست
منطقی نیست که هر ساله جشن هنر شیراز بر پا میشده و چنین تو دهنی به ملت و مردم ایران و ایرانی
از ناسیونالیست گرفته تا مذهبی می زده
که در اخر باعث ان جرقه ای شد که شاید دست های پنهان موزیانه و زیرکانه منتظر ان بودند
الان که به انزمان های می اندیشم می بینیم که اینها یا بسیار احمق و نادان بوده اند و فریب غرب را خورده اند
یا اینکه خودشان حداقل برخی از انها در فریب شاه دست داشته اند
فرح دیبا را نمی دانم
شاید بخاطر دوری از مردم یا خو گرفتن با فرهنگ غرب نمی دانسته و جامعه را نمی شناخته
ولی روشنفکران زیادی را در راس و مدیریت این جشن هنر شیراز می بینم که جمله احمق یا خائن کاملا بر انها صدق میکند
ادامه دارد