می خواهم در مورد دو قرن تحقیر و تاثیر ان بر روی ایران و ایرانی سخن بگویم می خواهم و در اخر ان یک معمایی را برای شما
البته با جواب ان ذکر کنم
ما می دانیم که در این دو قرن کم کم صنایع ما رو به افول رفت
صنایعی که در زمان پادشاهان صفوی در اوج بود کم کم یا از رونق افتاد یا از کیفیت و کمیت افتاد یا اصلا از بین رفت
در اواخر دوران قاجار ما هیچ صنعتی بجز چند صنعتگر در اصفهان یا شیراز یا زنجان و این شهر و ان شهر که انها هم این صنعت را به ارث برده بودند نداشتیم و خلاقیتی دیده نمی شد
نه بخاطر انکه ایرانی که وسایل ارتشی و مدنی اش در زمانهای دور تحسین برانگیز بود از بین رفته بود
نه
بلکه بخاطر اینکه به این ایرانی تلقین کرده بودند که تو نمی توانی
نخواهی توانست بدون ما (یعنی غربیها ) تو یک ادم علیلی هستی
البته اینطور نبود که مستقیما اینها را بگویند
بلکه با افعال و کردار بعد از استعمار ایران کم کم به مردم این مرز و بوم تلقین کرده بودند
وقتی غرب امد تنها برای زیر یوغ بردن مردمی که ان زمان اکثر در دهات ها زندگی میکردند نیامد
بلکه امد تا بازرهای بزرگ شرق را تسخیر کند و برای تسخیر کردن اول می بایست که نسل های اینده را به شکلی بار بیاورند که نتوانند از خودشان چیزی بسازند
البته هر ملتی اختاج به یک روزنه برای نفس کشیدن غرور ملی دارد اگر این راهم از او بگیرند دیگر چیزی ندارد و ممکن است سرکشی کند
به همین خاطر تنها روزنه ایرانیان قرنها بلکه هزاران سال دورتر از زمان خودشان بود که از ان روزنه نفسی می کشیدند
گذشته ای افتخار امیز پادشاهانی که جهان را فتح میکردند
کورش بزرگ داریوش بزرگ
دو قرن تلقین تا انجا این تلقین در افکار و کردار مردم رسوخ کرده بود که یک مهندس ایرانی
که از بزرگترین دانشگاهای جهان فارق التحصیل شده بود در یک شرکت ایرانی کمتر خریدار داشت
تا یک چشم ابی موطلایی که در دانسگاهی با رده پایین تر از او فارق التحصیل شده بود
اگر یک نفر که چند سال به فرنگ رفته بود و در یک رستورانی کافه ای هتلی مستخدمی کرده و الان برگشته بود
وقتی در بین جمعی چهار تا جمله فرنگی را خوب تلفظ میکرد و فکل و کراوات می زد از ان ایرانی تحصیل کرده در بین جمع پزش بیشتر بود
حالا برگردیم به گیوه و ربط ان با این جریان
چرا گیوه را گذاشتند و بقیه صنایع ما از خنجرهای زیبا تا لباس های ترمه و صنایع شیشه و مسی و نقره ای ما که هنوز در مورزها تحسین همگان را بر می انگیزد را از بین بردند ؟
جواب ان در همین معمایی است که گفتم ذکر خواهم کرد
ما می دانیم که در اوارخر دوران قاجار هیچ صنعتی نداشتیم بعدها کم کم برخی از صنایع با کمک غربی ها پای گرفت
البته این صنایع به شکلی بود که تهدیدی برای کالاهای غربی نباشد
و کارخانه هایی با کمک مهندسان خارجی بناشد مانند
کارخانه بسته بندی واجبی
کارخانه تولید توپ پلاستیکی
کارخانه تولید افتابه پلاستیکی
کارخانه صندلی سازی ارج
و بند تبان سازی
خوب بریم بر سر معما
اگر گفتید چه وجهه تشابهی میان این صنایع عظیم است ؟
کمی فکر کنید؟
..
..
.
.
.
اگر دقت کرده باشید خواهید دید تمامی این صنایع مربوط به زیر ناف است
یعنی همه انها مانند گیوه با زیر ناف به پایین کار دارند
بله دوستان
دویست سال تحقیر باعث شده بود که ایرانی خود را کمتر از فرنگی بداند
البته هنوز هم ترسبات ان افکار را در برخی از اشخاص می بینیم
می بینیم که اینها باور ندارند که ایرانی هم می تواند بسازد در صورتی که خود اینها افتخار میکنند که نیمی از جهان شناخته شده ضمن امپراتوری ما بوده
نمی دانند که تسخیر دها قوم و ملل مختلف تنها بوسیله اسب و لشکر امکان نداشته و عقلایی می بایستی این امپراتوری را حفظ میکردند
اینها هنوز در عصور ما قبل از افتابه زندگی میکنند و شاید این ترسبات تا چند نسل بعد هم در افعال و افکار بعضی از ایرانیان وجود داشته باشد
متشکرم
البته با جواب ان ذکر کنم
ما می دانیم که در این دو قرن کم کم صنایع ما رو به افول رفت
صنایعی که در زمان پادشاهان صفوی در اوج بود کم کم یا از رونق افتاد یا از کیفیت و کمیت افتاد یا اصلا از بین رفت
در اواخر دوران قاجار ما هیچ صنعتی بجز چند صنعتگر در اصفهان یا شیراز یا زنجان و این شهر و ان شهر که انها هم این صنعت را به ارث برده بودند نداشتیم و خلاقیتی دیده نمی شد
نه بخاطر انکه ایرانی که وسایل ارتشی و مدنی اش در زمانهای دور تحسین برانگیز بود از بین رفته بود
نه
بلکه بخاطر اینکه به این ایرانی تلقین کرده بودند که تو نمی توانی
نخواهی توانست بدون ما (یعنی غربیها ) تو یک ادم علیلی هستی
البته اینطور نبود که مستقیما اینها را بگویند
بلکه با افعال و کردار بعد از استعمار ایران کم کم به مردم این مرز و بوم تلقین کرده بودند
وقتی غرب امد تنها برای زیر یوغ بردن مردمی که ان زمان اکثر در دهات ها زندگی میکردند نیامد
بلکه امد تا بازرهای بزرگ شرق را تسخیر کند و برای تسخیر کردن اول می بایست که نسل های اینده را به شکلی بار بیاورند که نتوانند از خودشان چیزی بسازند
البته هر ملتی اختاج به یک روزنه برای نفس کشیدن غرور ملی دارد اگر این راهم از او بگیرند دیگر چیزی ندارد و ممکن است سرکشی کند
به همین خاطر تنها روزنه ایرانیان قرنها بلکه هزاران سال دورتر از زمان خودشان بود که از ان روزنه نفسی می کشیدند
گذشته ای افتخار امیز پادشاهانی که جهان را فتح میکردند
کورش بزرگ داریوش بزرگ
دو قرن تلقین تا انجا این تلقین در افکار و کردار مردم رسوخ کرده بود که یک مهندس ایرانی
که از بزرگترین دانشگاهای جهان فارق التحصیل شده بود در یک شرکت ایرانی کمتر خریدار داشت
تا یک چشم ابی موطلایی که در دانسگاهی با رده پایین تر از او فارق التحصیل شده بود
اگر یک نفر که چند سال به فرنگ رفته بود و در یک رستورانی کافه ای هتلی مستخدمی کرده و الان برگشته بود
وقتی در بین جمعی چهار تا جمله فرنگی را خوب تلفظ میکرد و فکل و کراوات می زد از ان ایرانی تحصیل کرده در بین جمع پزش بیشتر بود
حالا برگردیم به گیوه و ربط ان با این جریان
چرا گیوه را گذاشتند و بقیه صنایع ما از خنجرهای زیبا تا لباس های ترمه و صنایع شیشه و مسی و نقره ای ما که هنوز در مورزها تحسین همگان را بر می انگیزد را از بین بردند ؟
جواب ان در همین معمایی است که گفتم ذکر خواهم کرد
ما می دانیم که در اوارخر دوران قاجار هیچ صنعتی نداشتیم بعدها کم کم برخی از صنایع با کمک غربی ها پای گرفت
البته این صنایع به شکلی بود که تهدیدی برای کالاهای غربی نباشد
و کارخانه هایی با کمک مهندسان خارجی بناشد مانند
کارخانه بسته بندی واجبی
کارخانه تولید توپ پلاستیکی
کارخانه تولید افتابه پلاستیکی
کارخانه صندلی سازی ارج
و بند تبان سازی
خوب بریم بر سر معما
اگر گفتید چه وجهه تشابهی میان این صنایع عظیم است ؟
کمی فکر کنید؟
..
..
.
.
.
اگر دقت کرده باشید خواهید دید تمامی این صنایع مربوط به زیر ناف است
یعنی همه انها مانند گیوه با زیر ناف به پایین کار دارند
بله دوستان
دویست سال تحقیر باعث شده بود که ایرانی خود را کمتر از فرنگی بداند
البته هنوز هم ترسبات ان افکار را در برخی از اشخاص می بینیم
می بینیم که اینها باور ندارند که ایرانی هم می تواند بسازد در صورتی که خود اینها افتخار میکنند که نیمی از جهان شناخته شده ضمن امپراتوری ما بوده
نمی دانند که تسخیر دها قوم و ملل مختلف تنها بوسیله اسب و لشکر امکان نداشته و عقلایی می بایستی این امپراتوری را حفظ میکردند
اینها هنوز در عصور ما قبل از افتابه زندگی میکنند و شاید این ترسبات تا چند نسل بعد هم در افعال و افکار بعضی از ایرانیان وجود داشته باشد
متشکرم