God Delusion Criticize نقدی بر کناب پندار خدا اثر ر. داوکینز

Oct 18, 2002
12,085
17
here
www.apfn.org
#21
Thank you General jaan for all the good work you have done so far,,,

looking in the online Wiki, I saw that richard dawkins is a british person and as you know general jaan majority of the british are descendants of the tribe of Dan the 13th Jewish (the outcast) tribe who were kicked out of Canaan about 1012 years ago.

they were/are criminal by nature, the Jews who lived in Canaan/Israel could not bear the atrocities committed by these criminals so they sent them off/shipped them to europe.
they went to denmark and called it the mark of dan then it became dan-mark and now denmark. they came upon this river and they called it danube (yub may be Persian for Joob?* water way ,creek or river?) but that is why it is called DANube...

*the letter J was always pronounced as Y, it was about 2 to 300 years ago which it became J. In Hebrew it is always Y like Yahova (Jehovah) or Yohan (John) etc..

This tribe of dan chose their own kings and after while they had 6 kings so they became vikings (VI is 6 in roman numeral) , everywhere they went they killed robbed pillaged and raped....any way they finally landed in england and stayed there but since they had spent a lot of time on sea they were experienced seamen so they build ships and started the piracy on the high seas. the first time they robbed a spanish ship they founbd a lot of gold so the robbery tasted good to them and stayed with it until today.
the british establishment (Windsors) are israeli indeed , they intermarry and keep the wealth in their own families that is why/how the german money launderer called Meyer Amschel Bauer or...whatever who changed his name to red-shield/Rothschild became the king of the world, he/his damn family robbed the london stock market (so they robbed french and german and other European ppl's money on a massive scale),
like during the battle of waterloo with napoleon he used a pigeon to get the news and wheen he found out the Napoleon has lost he started the rumor that the Napoleon had won so the london stock market crashed, he bought the stocks for penny on dollar) and got to be so rich.....
so they now own most of the world (estimated 540 Trillion dollars) .
they own you and your country they started every war and revolution and every movement you ever heard of in recent centuries.
but since they own the media/publishing complex no one knows what the hell is really going on and they dont want to know bcs they got them so tied up with making money and paying bills, taxes and fines etc etc, that the ordinary person has become a mental case...does not even want to know or want to get freed?!?!

so these are the ppl we always hear about like zigmond Freud who is one of "them".
I cannot say he is jew although he is but that is generalizing I should say he is a cast-out jew, so were the people who paid darwin so are all those so-called "scientists" who plant the seeds of doubt in people's minds as to whether God really exists or not that are all in the same damn club or otherwise we would Never hear about them.
These outcast jewish tribe always change names and become somebody else and BS their way up and always get helped from "above and beyond" (from bottom of hell)
and become famous ... like this dawkins character...but
How can we hear about a scientist who believes in existence of God while we do not have any control over the flow of information?
There are 1000s of top notch scientists who do believe in God and have written about their belief.
Even Einstein who strongly believed in God is quoted in media as saying "gods" .
See how they twist facts and shove their rotted evil belief down everyones throat?
 
Oct 18, 2002
12,085
17
here
www.apfn.org
#22
BTW General jaan I am glad you mentioned the "Life in other planets" in your last post.

Indeed these people insist in saying that the aliens are gods and they came to earth and took us as slaves and to prove their stupid theory they bring the examples of ancient Sumerian and their drawings in the caves etc, and sometimes they show that these ancient people knew of existence of 10th planet (in solar system) etc..

They usually mix facts and fiction to get their point across.
It takes a really a dumb person to fall for their lies.(and God knows the world is full of dummies)...
In our literature and religious books we have Hadith which indicate these other people do exist and there are life in another planets.
In 1 Hadis, emaam-e Saadegh (A) says..."and they are more intelligent than human and worship God the right way (meaning they have no doubt), they do believe in us (ahle beyt (A) and sometimes ask us for guidance..." in another hadis He says "they clothes (cover) is from electricity (bargh/lightening) but they too been created by God (as are the angels and demons etc.)...

So you see general jaan they (these fake scientist) use any scientific finding to their benefit and to deceive people.
and 1 more thing....they (these evil ppl from this evil tribe)always want people to believe in reincarnation (tanaasokh) which is an idiotic idea but too many dumb ppl believe in it without researching the subject.
I say these so that others can have a criteria to go by (mahak), when you see someone insisting in idea of reincarnation then it should immediately set a flag...and say, hey this guy has an agenda...
 
May 9, 2004
15,168
179
#24
نقدی بر کتاب پندار خدا
اثر
پرفسور ریچارد داوکینز

ادامه نقد فصل سوم


در ادامه این فصل باز داوکینز به فلسفه وفلاسفه و نظرات متغایر انها به وجود و عدم وجود خدا می پردازد
که باید بگویم هر دو یعنی هم فلاسفه ای که با فلسفه ای خدا را اثبات و ان گروه که نفی می کنند
در اخر چیزی را ثابت نمی کنند بجز تعریفی از وجود یا عدم وجود خداوند !!!ا
خود بنده می توانم دو فلسفه متضاد در این مورد برای شما بیاورم که ضد و نقیض باشد
که هر دو به گونه خود عوام پسند و در نوع خود جالب باشند
ولی من شخصا نه به فلاسفه تئیست اعتقادی دارم نه به فلاسفه اتئیست و همانطور که قبلا گفتم هیچ یک از انها چیزی را ثابت نمی کنند
هر یک گروهی را که منتمی به ان هستند جلب می کنند همین و بس
که اینجا داوکینز با استفاده از فلاسفه قدیم و جدید می خواهد حرف خود را به کرسی بنشاند !!ا
داوکینز بعد به کمال موجودات و مخلوقات و اینکه ان دلیل و برهانی برای وجود خداوند نیست می پردازد
البته باید متذکر شوم که دلیل برای عدم وجود خدا هم نیست !!!ا
شما مثلا نظمی را که در منظومه شمسی هست در نظر بگیرید
خوب داوکینز می گوید این دلیل بر وجود خدا نیست
بنده هم قبول دارم
ولی سئوال اینجاست
ایا این نظم دلیل بر عدم وجود خداست ؟
جواب خیر
به جملاتی که بنده در بالا ذکر کرده ام توجه کنید !ا
ایا رد اینکه نظم خداوند را اثبات نمی کند می تواند عدم وجود خداوند را اثبات کند ؟
باز باید برای روشن شدن مطلب مثالی بزنم
فرض کنید شما با یک جسد که رگهای گردنش بریده شده است روبرو شوید و کسی اعدا کند که این شخص کشته شده
یک نفر مثلا به اسم داوکینز بگوید این بریدگی رگها اثبات نمیکند که این شخص کشته شده
و بعد از این جمله نتیجه بگیرد که این شخص خودکشی کرده
خوب ایا چنین استنباطی درست است ؟
خیر
شک کردن بر روی دلیلی عکس انرا ثابت نمی کند
البته داوکینز دلیل نظم و کمال موجودات را تئوری داروین می داند و از ان به عنوان یک حقیقت محض نه یک تئوری نام می برد
هر چند که در بخش های قبل توضیح دادم که اصلا این تئوری هنوز نتوانسته پایه ای که خود تئوری بر ان بنا شده یعنی اصل حیات را توضیح دهد
ولی من فرض را بر این می گیرم که تئوری داروین یک حقیقت محض است !!ا
می پرسم این تئوری چگونه می تواند خلقت و وجود خدا را نفی کند ؟
خوب یک مومن می تواند بگوید که این قدرت و خواست خداوند بوده که چنین تکاملی صورت بگیرد
چنانکه یک ملحد می تواند بگوید خود بخود بوجود امده
پس حتی اگر تکامل را قبول کنیم باز نمی توان عدم وجود خدا را ثابت کرد
در ادامه باز داوکینز به یک سری بحث های فلسفی می پردازد و در مورد وجود و لا وجود سخن می گوید
او می گوید اگر چیزی وجود دارد پس وجود او وابسته است
و انچه وابسته است نمی تواند خالق باشد
نتیجه : پس خداوند وجود ندارد
باز مغلطه
اینجا داوکینز موجود و غیر موجود را با عقل مادی گرا تعریف کرده است
و زیرکانه با این تعریف مادی از وجود و لا وجود خداوند را نفی می کند
ایشان نگفته که منظور از موجود غیر موجود چیست ؟
ایا چیزی است که علم به ان پی نبرده ؟ وجود چیست ؟ ایا چیزی است که می توان انرا با فیزیک و ماده شرح داد
ایا غیر موجود ان چیزی است که ما نمی توانیم به ان فکر کنیم ؟
ایا غیر موجود در تضاد با وجود است ؟


ایشان بدون تعریف شاملی از موجود و غیر موجود نتیجه گیری کرده

درست مثل تعریف عدد بی نهایت که در صورتی می تواند تعریفی داشته باشد که اول نهایت را تعریف کنیم


یک بار شخصی به من گفت ژنرال اگر توانستی بگویی عدد بینهایت چه عددی است
من حرف تو را قبول می کنم
من فوری جواب دادم
عدد بی نهایت اخرین عدد یافت شده به علاوه یک است !!!آ
یعنی یک جواب دو پهلو که نه عدد بی نهایت را نشان می دهد و نه کسی می تواند بر ان ایرادی بگیرد
چون هر عددی را در ذهن خود مجسم کنید انوقت که عدد یک را به ان اضافه کنید
عدد جدیدی بدست خواهد امد که باز باید عدد یک را به ان اضافه کنید

تا بی نهایت

اینجا هم داوکینز موجود و غیر موجود را تعریف نکرده بلکه انرا بشکلی مادی بیان می کند
تعریف من از موجود و غیر موجود می تواند غیر از انکه داوکینز می گوید باشد
یعنی تعریف یک خداباور و یک بیخدا همانقدر از موجود و غیر موجود در تضاد است که تعریف وجود خدا و عدم وجود ان در دو گروه متفاوت است
من می گویم موجود انچیزی است که ما انرا حس می کنیم
من خدا را حس می کنم
پس خدا وجود دارد
دلیل وجود خدا = من
همانگونه که می بینید این بازی با کلمات است و داوکینز که دم از علم می زند بیش از نیمی از فصول گذشته کتابش را با بحث های فلسفی اینچنینی پر می کند
تا خداوند را انکار کند
در همان فصل در مورد دلایل مومنان بر وجود خداوند و مضحک بودن ان صحبت می کند و مثالهایی می اورد
که بنده هم در این مورد و همچنین مضحک بودن این امثله با ایشان موافق هستم

ولی ایا این دلیل عدم وجود خداوند می شود ؟!!ا
اگر مضحک بودن دلیل مومنی به خدا دلیل عدم وجود خداوند می شود
پس دلیل مضخک ملحدی برای عدم وجود خدا هم باید دلیلی بر وجود خداوند باشد !!آ
مثل یک نفر که کافر شده بود و وقتی پرسیدند چرا کافر شدی گفت مگر مسجد خانه خدا نیست
گفتند بله
گفت من رفتم مسجد دم پایی ام را دزدیدند
این خدایی که نمی تواند دم پایی مهمانش که رفته مسجد را حفظ کند پس وجود ندارد و کافر بشوم بهتر است
چنین ادمی فکر می کرده خدا ایستاده دم مسجد و دم پایی های نماز گزاران را می پاید تا کسی ندزد
حالا که دزدیدند پس وجود ندارد
خوب از این مثالهای مضحک در بین دو گروه وجود دارد که هر گروه به دیگری بخاطر این دلایل می خندند
ایا این ثابت می کند که خداوند وجود دارد یا ندارد ؟
بعد در مورد عقل بشری ووهم صحبت می کند و مثالهایی را می اورد که نشان دهند این است که عقل بشری می تواند از اشیایی غیر واقعی اشیایی حقیقی را در ذهن خود مجسم کند
جالب اینجاست که در بین این مثالها دودی که از دوقلوهای نیویورک در یازده سبتامبر بوجود امده و به شکل شیطان به نظر می رسد را اورده
غافل از اینکه فوتوشوپ است
و در مورد وهم هم باید گفت که ربطی به خداباوری و انکار خداوند ندارد
زیرا چه بسا مومنانی که هیچوقت شیطان و فرشته ویا مسیح را ندیدند و ایمان اوردند
و چه بسا ملحدانی که در وهم خود اشکالی را بصورت شیطان و فرشته دیدند و ایمان نیاوردند
یعنی ایمان به خداوند ربطی به الیوژن و وهم و پندار اشیا ندارد حداقل برای نویسنده این پست نداشته
بعد داوکینز در مورد انجیلهای چهار گانه و ضد و نقیض بودن ان سخن می گوید
من هم با ایشان موافق هستم خوانده ام و می دانم ولی ایا این دلیل بر عدم وجود خداست ؟
داوکینز می خواهد بگوید چون اناجیل ضد و نقیض هستند پس خداوند وجود ندارد
یعنی اگر شخصی گفت که قبر چنگیز خان مغول در مغولستان است و دیگری گفت در قرقیزستان
ایا این دلیل بر ان است که چنگیز نمرده یا اصلا وجود نداشته
داوکینز که می خواهد چنین نتیجه بگیرد
یا بهتر بگویم داوکینز می خواهد از دروازه مسیحیت عدم وجود خداوند را اثبات کند

این کار را یک یهودی و ویک مسلمان و یا هر معتقد به مذهبی دیگر هم می تواند با خدای مسیحیت انجام دهد
چنانکه یک مسیحی هم می تواند الله مسلمانان را زیر سئوال ببرد
پس با زیر سئوال بردن اناجیل نمی شود عدم وجود خدا را ثابت کرد و یا ایرادی از خداباوران گرفت

در ادمه همان فصل یعنی فصل سوم در مورد نسبت دانشمندان ملحد ومومن با در نظر گرفتن این نسبت در بین عامه مردم صحبت می کند
و نتیجه می گیرد که نسبت دانشمندان ملحد به دانشمندان مومن بیشتر است (1)
اولا این چیزی را ثابت نمی کند اگر وجود و عدم وجود خداوند علمی بود پس باید یا همه دانشمندان ملحد باشند یا مومن
این بیشتر به این خاطر است که اکثریت دانشمندانی که ایشان از انها سخن می گوید یا مسیحی هستند یا یهودی
اگر بنده هم مسیحی بودم و چهار انجیل و عهد عتیق و جدید را خوانده بودم امکان اینکه ملحد شوم خیلی زیاد بود !!ا
دوم از ان اگر ایشان یک اماری در مورد دانشمندان مسلمان بگیرند و نسبت مومنین و ملحدین انها را بررسی کند فکر کنم امار بسیار متفاوت خواهد شد


ادامه نقد فصل سوم در قمست بعدی

1-شصت درصد بیخدا - چهل درصد خداباور
(هر چند که بنده واقعا تعجب می کنم چطور هنوز چهل در صد از دانشمندان غربی به خدای این ادیان ایمان دارند) !!
:redface:


 

ball_hugger

Bench Warmer
Feb 11, 2005
554
0
#25
نقدی بر کتاب پندار خدا
اثر
پرفسور ریچارد داوکینز

ادامه نقد فصل سوم


در ادامه این فصل باز داوکینز به فلسفه وفلاسفه و نظرات متغایر انها به وجود و عدم وجود خدا می پردازد
که باید بگویم هر دو یعنی هم فلاسفه ای که با فلسفه ای خدا را اثبات و ان گروه که نفی می کنند
در اخر چیزی را ثابت نمی کنند بجز تعریفی از وجود یا عدم وجود خداوند !!!ا
خود بنده می توانم دو فلسفه متضاد در این مورد برای شما بیاورم که ضد و نقیض باشد
که هر دو به گونه خود عوام پسند و در نوع خود جالب باشند
ولی من شخصا نه به فلاسفه تئیست اعتقادی دارم نه به فلاسفه اتئیست و همانطور که قبلا گفتم هیچ یک از انها چیزی را ثابت نمی کنند
هر یک گروهی را که منتمی به ان هستند جلب می کنند همین و بس
که اینجا داوکینز با استفاده از فلاسفه قدیم و جدید می خواهد حرف خود را به کرسی بنشاند !!ا
داوکینز بعد به کمال موجودات و مخلوقات و اینکه ان دلیل و برهانی برای وجود خداوند نیست می پردازد
البته باید متذکر شوم که دلیل برای عدم وجود خدا هم نیست !!!ا
شما مثلا نظمی را که در منظومه شمسی هست در نظر بگیرید
خوب داوکینز می گوید این دلیل بر وجود خدا نیست
بنده هم قبول دارم
ولی سئوال اینجاست
ایا این نظم دلیل بر عدم وجود خداست ؟
جواب خیر
به جملاتی که بنده در بالا ذکر کرده ام توجه کنید !ا
ایا رد اینکه نظم خداوند را اثبات نمی کند می تواند عدم وجود خداوند را اثبات کند ؟
باز باید برای روشن شدن مطلب مثالی بزنم
فرض کنید شما با یک جسد که رگهای گردنش بریده شده است روبرو شوید و کسی اعدا کند که این شخص کشته شده
یک نفر مثلا به اسم داوکینز بگوید این بریدگی رگها اثبات نمیکند که این شخص کشته شده
و بعد از این جمله نتیجه بگیرد که این شخص خودکشی کرده
خوب ایا چنین استنباطی درست است ؟
خیر
شک کردن بر روی دلیلی عکس انرا ثابت نمی کند
البته داوکینز دلیل نظم و کمال موجودات را تئوری داروین می داند و از ان به عنوان یک حقیقت محض نه یک تئوری نام می برد
هر چند که در بخش های قبل توضیح دادم که اصلا این تئوری هنوز نتوانسته پایه ای که خود تئوری بر ان بنا شده یعنی اصل حیات را توضیح دهد
ولی من فرض را بر این می گیرم که تئوری داروین یک حقیقت محض است !!ا
می پرسم این تئوری چگونه می تواند خلقت و وجود خدا را نفی کند ؟
خوب یک مومن می تواند بگوید که این قدرت و خواست خداوند بوده که چنین تکاملی صورت بگیرد
چنانکه یک ملحد می تواند بگوید خود بخود بوجود امده
پس حتی اگر تکامل را قبول کنیم باز نمی توان عدم وجود خدا را ثابت کرد
در ادامه باز داوکینز به یک سری بحث های فلسفی می پردازد و در مورد وجود و لا وجود سخن می گوید
او می گوید اگر چیزی وجود دارد پس وجود او وابسته است
و انچه وابسته است نمی تواند خالق باشد
نتیجه : پس خداوند وجود ندارد
باز مغلطه
اینجا داوکینز موجود و غیر موجود را با عقل مادی گرا تعریف کرده است
و زیرکانه با این تعریف مادی از وجود و لا وجود خداوند را نفی می کند
ایشان نگفته که منظور از موجود غیر موجود چیست ؟
ایا چیزی است که علم به ان پی نبرده ؟ وجود چیست ؟ ایا چیزی است که می توان انرا با فیزیک و ماده شرح داد
ایا غیر موجود ان چیزی است که ما نمی توانیم به ان فکر کنیم ؟
ایا غیر موجود در تضاد با وجود است ؟


ایشان بدون تعریف شاملی از موجود و غیر موجود نتیجه گیری کرده

درست مثل تعریف عدد بی نهایت که در صورتی می تواند تعریفی داشته باشد که اول نهایت را تعریف کنیم


یک بار شخصی به من گفت ژنرال اگر توانستی بگویی عدد بینهایت چه عددی است
من حرف تو را قبول می کنم
من فوری جواب دادم
عدد بی نهایت اخرین عدد یافت شده به علاوه یک است !!!آ
یعنی یک جواب دو پهلو که نه عدد بی نهایت را نشان می دهد و نه کسی می تواند بر ان ایرادی بگیرد
چون هر عددی را در ذهن خود مجسم کنید انوقت که عدد یک را به ان اضافه کنید
عدد جدیدی بدست خواهد امد که باز باید عدد یک را به ان اضافه کنید

تا بی نهایت

اینجا هم داوکینز موجود و غیر موجود را تعریف نکرده بلکه انرا بشکلی مادی بیان می کند
تعریف من از موجود و غیر موجود می تواند غیر از انکه داوکینز می گوید باشد
یعنی تعریف یک خداباور و یک بیخدا همانقدر از موجود و غیر موجود در تضاد است که تعریف وجود خدا و عدم وجود ان در دو گروه متفاوت است
من می گویم موجود انچیزی است که ما انرا حس می کنیم
من خدا را حس می کنم
پس خدا وجود دارد
دلیل وجود خدا = من
همانگونه که می بینید این بازی با کلمات است و داوکینز که دم از علم می زند بیش از نیمی از فصول گذشته کتابش را با بحث های فلسفی اینچنینی پر می کند
تا خداوند را انکار کند
در همان فصل در مورد دلایل مومنان بر وجود خداوند و مضحک بودن ان صحبت می کند و مثالهایی می اورد
که بنده هم در این مورد و همچنین مضحک بودن این امثله با ایشان موافق هستم

ولی ایا این دلیل عدم وجود خداوند می شود ؟!!ا
اگر مضحک بودن دلیل مومنی به خدا دلیل عدم وجود خداوند می شود
پس دلیل مضخک ملحدی برای عدم وجود خدا هم باید دلیلی بر وجود خداوند باشد !!آ
مثل یک نفر که کافر شده بود و وقتی پرسیدند چرا کافر شدی گفت مگر مسجد خانه خدا نیست
گفتند بله
گفت من رفتم مسجد دم پایی ام را دزدیدند
این خدایی که نمی تواند دم پایی مهمانش که رفته مسجد را حفظ کند پس وجود ندارد و کافر بشوم بهتر است
چنین ادمی فکر می کرده خدا ایستاده دم مسجد و دم پایی های نماز گزاران را می پاید تا کسی ندزد
حالا که دزدیدند پس وجود ندارد
خوب از این مثالهای مضحک در بین دو گروه وجود دارد که هر گروه به دیگری بخاطر این دلایل می خندند
ایا این ثابت می کند که خداوند وجود دارد یا ندارد ؟
بعد در مورد عقل بشری ووهم صحبت می کند و مثالهایی را می اورد که نشان دهند این است که عقل بشری می تواند از اشیایی غیر واقعی اشیایی حقیقی را در ذهن خود مجسم کند
جالب اینجاست که در بین این مثالها دودی که از دوقلوهای نیویورک در یازده سبتامبر بوجود امده و به شکل شیطان به نظر می رسد را اورده
غافل از اینکه فوتوشوپ است
و در مورد وهم هم باید گفت که ربطی به خداباوری و انکار خداوند ندارد
زیرا چه بسا مومنانی که هیچوقت شیطان و فرشته ویا مسیح را ندیدند و ایمان اوردند
و چه بسا ملحدانی که در وهم خود اشکالی را بصورت شیطان و فرشته دیدند و ایمان نیاوردند
یعنی ایمان به خداوند ربطی به الیوژن و وهم و پندار اشیا ندارد حداقل برای نویسنده این پست نداشته
بعد داوکینز در مورد انجیلهای چهار گانه و ضد و نقیض بودن ان سخن می گوید
من هم با ایشان موافق هستم خوانده ام و می دانم ولی ایا این دلیل بر عدم وجود خداست ؟
داوکینز می خواهد بگوید چون اناجیل ضد و نقیض هستند پس خداوند وجود ندارد
یعنی اگر شخصی گفت که قبر چنگیز خان مغول در مغولستان است و دیگری گفت در قرقیزستان
ایا این دلیل بر ان است که چنگیز نمرده یا اصلا وجود نداشته
داوکینز که می خواهد چنین نتیجه بگیرد
یا بهتر بگویم داوکینز می خواهد از دروازه مسیحیت عدم وجود خداوند را اثبات کند

این کار را یک یهودی و ویک مسلمان و یا هر معتقد به مذهبی دیگر هم می تواند با خدای مسیحیت انجام دهد
چنانکه یک مسیحی هم می تواند الله مسلمانان را زیر سئوال ببرد
پس با زیر سئوال بردن اناجیل نمی شود عدم وجود خدا را ثابت کرد و یا ایرادی از خداباوران گرفت

در ادمه همان فصل یعنی فصل سوم در مورد نسبت دانشمندان ملحد ومومن با در نظر گرفتن این نسبت در بین عامه مردم صحبت می کند
و نتیجه می گیرد که نسبت دانشمندان ملحد به دانشمندان مومن بیشتر است (1)
اولا این چیزی را ثابت نمی کند اگر وجود و عدم وجود خداوند علمی بود پس باید یا همه دانشمندان ملحد باشند یا مومن
این بیشتر به این خاطر است که اکثریت دانشمندانی که ایشان از انها سخن می گوید یا مسیحی هستند یا یهودی
اگر بنده هم مسیحی بودم و چهار انجیل و عهد عتیق و جدید را خوانده بودم امکان اینکه ملحد شوم خیلی زیاد بود !!ا
دوم از ان اگر ایشان یک اماری در مورد دانشمندان مسلمان بگیرند و نسبت مومنین و ملحدین انها را بررسی کند فکر کنم امار بسیار متفاوت خواهد شد


ادامه نقد فصل سوم در قمست بعدی

1-شصت درصد بیخدا - چهل درصد خداباور
(هر چند که بنده واقعا تعجب می کنم چطور هنوز چهل در صد از دانشمندان غربی به خدای این ادیان ایمان دارند) !!
:redface:


the burden of proof is on the person making the claim, in this case the theists! atheist is someone who simply doesnt believe in god because of lack of evidence!

by your way of reasoning, it can not be disproven that santa clause doenst really exist so his existence is as equally plausable!!! or that unicorns or mermaids dont exist since you really cant disprove those either!!

there is a scientific explanation for everything, just because we dont know the reason for somethings it doesnt mean god did it.. it simply means we dont know somethings!! as science grows god of the gaps will shrink and will be forgotten unless there is a world wide disaster and the weak flock to their religious shrines and start begging god thing is gona be over soon!!
 

ashtar

National Team Player
Aug 17, 2003
5,448
19
#26
the burden of proof is on the person making the claim, in this case the theists! atheist is someone who simply doesnt believe in god because of lack of evidence!

by your way of reasoning, it can not be disproven that santa clause doenst really exist so his existence is as equally plausable!!! or that unicorns or mermaids dont exist since you really cant disprove those either!!
You are absolutely wrong in all accounts.

The burden of proof is not on the people who FEEL the existence of god but rather on those who deny its existence. The reason you have the wrong expectation is because you are making a wrong analogy with Santa or Unicorn or mermaid.

Santa or Unicorn are by definition physical beings and thus expected to have physical properties. If a person claims the existence of a physical entity then the burden of proof falls on that person. However, God by definition is neither matter nor energy. The people who believe in God in general feel its presence. Thus an appropriate analogy and comparison would be of someone claiming for example feeling pain, warm, or happy.

For example, if someone goes to a doctor and claims the existence of a physical entity like a rash or ulcer on their skin then the burden of proof is on the patient to show the doctor that rash or ulcer. However, if a patient goes to a doctor and claims they are feeling severe headache or abdominal pain then the burden of proof is not on the patient but rather on the doctor to prove or disprove if the patient has any bases for the pain or ache.

Just as the doctor's lack of ability to see or feel the patient's pain doesn't disprove the existence of the pain your inability to see or feel God doesn't disprove it's existence either.

Now in another example, I could claim that I feel cold but you may disagree and say that you don't feel cold. In this case you could prove me wrong by pointing out my sweating, looking flushed or the water outside boiling from the heat and a reasonable person would agree with you. But notice that the burden of proof is again on you and not on me who claims feeling non-physical entity.
 

shahinc

Legionnaire
May 8, 2005
6,745
1
#27
ای کاش جنرال عزیز قبل از این که میخواست نقد این کتاب رو بنویسه اول یاد میگرفت که نوشتن نقد یعنی چی و چه اصولی باید رعایت بشه . اما خوب جنرال ما به خاطر تحصیلات در حوزه قم با این مسایل آشنا نیست و برای همین این نقد فکستنی این آقا بیشتر شبیه به صحبتهای یک آخوند بو گندو در مسجد محله یکی از دهات ایران است و هیچ ارزش ادبی و علمی نداره . البته بیشتر از این هم نمیشه از یک فارغ تحصیل قم انتظار داشت. ای کاش این آقا بجای صحبت در این زمینه در باره چیزهای که در قم یاد گرفته بود صحبت میکرد ، مسایلی مانند صیغه و گشته شتر گایده شده ... به قول معروف به چسب به چیزیهای که بلد هستی گل پسر متشکرم
 
Last edited:
May 9, 2004
15,168
179
#28
ای کاش جنرال عزیز قبل از این که میخواست نقد این کتاب رو بنویسه اول یاد میگرفت که نوشتن نقد یعنی چی و چه اصولی باید رعایت بشه . اما خوب جنرال ما به خاطر تحصیلات در حوزه قم با این مسایل آشنا نیست و برای همین این نقد فکستنی این آقا بیشتر شبیه به صحبتهای یک آخوند بو گندو در مسجد محله یکی از دهات ایران است و هیچ ارزش ادبی و علمی نداره . البته بیشتر از این هم نمیشه از یک فارغ تحصیل قم انتظار داشت. ای کاش این آقا بجای صحبت در این زمینه در باره چیزهای که در قم یاد گرفته بود صحبت میکرد ، مسایلی مانند صیغه و گشته شتر گایده شده ... به قول معروف به چسب به چیزیهای که بلد هستی گل پسر متشکرم
به این می گویند حرف بی خود
شما اگر سئوالی در مورد نقد دارید بفرمایید سئوالات را بپرسید بنده جواب می دهم
ولی من مطمئا هستم هیچ سئوالی نداری
از نارحتی امده ای و این چرندیات را نوشته ای ... من نه اخوند هستم نه اصلا در قم بوده ام
بجز یک بار که با قطار از قم گذشتم هیچوقت قم را ندیده ام
شما به من می گویید که اصول نقد را بلد نیستم
مگر شما نبودید که به من گفتی بیا امریکا و کنار فلان سوپر مارکت دعوا کنیم ؟
اگر من اصول نقد را بلد نیستم این را بدانید که شما حتی اصول بحث و جدال را بلد نیستید
حالا جانم برو و بگذار کار خودمان را انجام بدهیم
اگر واقعا نقدی بر این نقد بنده دارید بفرمایید و بگویید فلان جا اشتباه کردی
اگر ندارید مرا به قم و سوپر مارکت و شتر و این جور چیزها حواله نکنید


متشکرم
 
May 9, 2004
15,168
179
#29
the burden of proof is on the person making the claim, in this case the theists! atheist is someone who simply doesnt believe in god because of lack of evidence!

by your way of reasoning, it can not be disproven that santa clause doenst really exist so his existence is as equally plausable!!! or that unicorns or mermaids dont exist since you really cant disprove those either!!

there is a scientific explanation for everything, just because we dont know the reason for somethings it doesnt mean god did it.. it simply means we dont know somethings!! as science grows god of the gaps will shrink and will be forgotten unless there is a world wide disaster and the weak flock to their religious shrines and start begging god thing is gona be over soon!!
دوست عزیز
دوستمان اشتر عزیز تا حدی جواب شما را داد
هر چند که من در اول ترید گفتم سعی می کنم جواب سئوالات را در خاتمه این ترید بدهم
ولی فقط می خواستم متذکر بشوم که
داوکینز وقتی می گوید موجودات زنده از ماده بی جان و خود بخود بوجود امده اند ایا این به همان خدا پنداری یک باخدا نمی ماند
یعنی هر دو دلیلی علمی نداریم
نه من و نه داوکینز
نه داوکینز و نه هیچ دانشمند تاکنون نتوانسته گفته داوکینز و داروین در مورد اصل حیات یعنی امکان بوجود امدن موجود زنده از ماده بیجان را ثابت کند پس وقتی داوکینز از ما دلیل وجود خدا را می خواهد من هم دلیل چگونگی بوجود امدن موجود زنده از موجود بیجان را می خواهم
و مي توانم همین انتقاد را در مورد او بکنم
بعد از اگر داوکینز یک ندانم گرا بود انوقت می شد تا اندازه ای گفته شما را در این مورد قبول کرد


متشكرم
 

shahinc

Legionnaire
May 8, 2005
6,745
1
#30
به این می گویند حرف بی خو
اگر واقعا نقدی بر این نقد بنده دارید بفرمایید و بگویید فلان جا اشتباه کردی
ا


متشکرم
General Aziz
You must be smarter than this. As I said, the problem with you is that you do not even understand the basics so how can I come out and tell you what is wrong here.
You have to learn on your own and I suggest you do so by first reading few books that were not published by Hozeh :)
You must then learn how to use references properly and how to put together few cohesive sentences together. You have to learn how to present an ideas and how to draw logical conclusions from them.
Please, use your high IQ this time to avoid the embarrassment of the evolution thread that you started few months ago.
Again, don’t think I am “ Narahat” and ... As I said, I am not expecting much from you.
I never asked you to come by a super market and believe me, if I want to invite anyone to come to LA from the General household, it will be a Ms.General P and believe me when I tell you that I will not be taking her to a super market if you know what I mean ;)

Now, don’t be upset. Once you learn few things then I promise to take you serious and not ignore you like the rest of ISP But you have to first learn that there are publishers other than Hoszen Elmiyeh and books that are not only about Camel meat and how many fingers you need to shove in that ass of yours or how many months you have to wait before you rape your teenage bride or what happens to your child when you fuck your aunt during earthquake :) It must be amazing to you that there is a world out there that is not about "Kamar be Paeen" and at the same time must confuse you that why your Payghambar was so focused on Kamar be Paeen.
 
Last edited:
May 9, 2004
15,168
179
#32
General Aziz
You must be smarter than this. As I said, the problem with you is that you do not even understand the basics so how can I come out and tell you what is wrong here.
You have to learn on your own and I suggest you do so by first reading few books that were not published by Hozeh :)
You must then learn how to use references properly and how to put together few cohesive sentences together. You have to learn how to present an ideas and how to draw logical conclusions from them.
Please, use your high IQ this time to avoid the embarrassment of the evolution thread that you started few months ago.
Again, don’t think I am “ Narahat” and ... As I said, I am not expecting much from you.
I never asked you to come by a super market and believe me, if I want to invite anyone to come to LA from the General household, it will be a Ms.General P and believe me when I tell you that I will not be taking her to a super market if you know what I mean ;)

Now, don’t be upset. Once you learn few things then I promise to take you serious and not ignore you like the rest of ISP But you have to first learn that there are publishers other than Hoszen Elmiyeh and books that are not only about Camel meat and how many fingers you need to shove in that ass of yours or how many months you have to wait before you rape your teenage bride or what happens to your child when you fuck your aunt during earthquake :) It must be amazing to you that there is a world out there that is not about "Kamar be Paeen" and at the same time must confuse you that why your Payghambar was so focused on Kamar be Paeen.
خوب
حالا حرفی برای گفتن نداری بجز اینکه ژنرال تو بلد نیستی نقد بنویسی
خوب جانم تو برو یک نقدی در مورد مثلا قران بنویس تا ببینیم چقدر نقادی بلدی
تو که این همه لالایی بلدی چرا خوابت نمی بره
اها یادم رفت تو هم حتما سوره مکی را از مدنی تشخیص نمی دی
خوب برو مثلا یک نقدی در مورد کتاب حافظ بنویس ببینیم چند مرده حلاجی
شاید از کمالات شما ما هم فیضی بردیم جناب
ولی این که یکدفعه می ایی و میگی بیلم گمشده کار درستی نیست جانم اول خودت
یک کاره مشابهی نقد چیزی پست کن تا برای ما ثابت بشه چیزی سرت میشه
انوقت بیا و این نصیحت های دوستانه را بکن
والا همینطور بیایی و ایراد بگیری من فکر می کنم فقط برای ایراد گیری و پارازیت انداختن توی ترید این کار را می کنی
ووقت ما و خودت رو می گیری و صفحه را بیخودی پر می کنی

 
May 9, 2004
15,168
179
#33
نقدی بر کتاب پندار خدا
اثر
پرفسور ریچارد داوکینز

ادامه نقد فصل سوم
داوکینز در پایان این فصل دوباره به موضوع وهم و رابطه ان با خداباوری می پردازد و مثالهایی را از انواع توهومات بشری بیان می کند
که به نظر من توهم و تخیل ربطی به خداباوری ندارد
حداقل برای نویسنده این پست نداشته نه فرشته ای را دیدم نه شیطانی را و نه معجزه ملموسی
من نشستم و با خود گفتم یا ما و این دنیا را باید یک موجود باهوشی خلق کرده باشد (خدا) با اینکه ما خود بخود بوجود امده ایم
ولی در هر دو صورت الان ما اینجا هستیم می توانیم فکر کنیم تصمیم بگیریم و اراده کنیم
منطق می گوید فرع از اصل منشاء می گیرد و اصل باید والاتر از ان باشد
من که اصل نیستم یعنی خودم خودم را بوجود نیاوردم از چیز دیگری که مجهول است به وجود امده ام
خدا یا طبیعت
پس باید ان شی از من والاتر باشد هوشیارتر بتواند تصمیم بگیرد و اراده کند
از این دو یعنی خدا و طبیعت بی جان به نظر می رسد که خدا منطقی تر باشد
انوقت به موبایلی که خریده بودم نگاه کردم دیدم با ان موبایل یک دفترچه راهنما هم امده برای راهنمایی استفاده از ان
پیش خودم گفتم اگر خدا من را افریده و فرستاده پس کجاست دفترچه راهنما
یعنی خداوند از شرکت نوکیا کمتر است یا فراموش کرده ؟!!ا
مدتی گشتم و اخر ان دفترچه راهنما را هم پیدا کردم
این خداباروی من است نه انطور که داوکینز می گوید توهم فرشته و شیطان باعث شد که خداباور بشوم
البته نمی توان انکار کرد که بسیاری هم هستند که دچار اینگونه توهمات می شوند
ولی باید قبول کرد که در اصل خداباور بوده اند و نه بخاطر توهمات خدا را پذیرفته اند
چنانکه بسیاری از بیخدایان هم هستند که دچار چنین توهوماتی شده اند ولی باز به بیخدایی خود اصرار ورزیده اند
یعنی هر خداباوری متوهم نیست و هر بیخدایی بی توهم نبوده !!!آ
بعد داوکینز در مورد معجزه دوم فاتیما(1) در پرتقال می نویسد که خود او هم نمی تواند شرحی برای ان داشته باشد
چون به قول خود داوکینز می گوید ممکن نیست هفتاد هزار نفر در یک ساعت توهمی یکسان داشته باشند
ولی او به این دلیل این معجزه را رد می کند که می گوید اگر خورشید در پرتقال به طرف زمین حرکت کرده بود باید همه دنیا انرا می دیدند
که باز به شکل مادی به معجزه می نگرد
البته حق هم دارد زیرا داوکینز همه چیز را از زاویه مادیات می نگرد
چنانکه فروید می خواست خواب و رویا را از بشکلی مادی تعبیر و تفسیر کند که در این راه موفق نبود !!آ
بعد از ان دوباره به اشتباهات تاریخی اناجیل چهارگانه می پردازد
که من هم با چنین اشتباهاتی موافق هستم ولی نمی توان انرا دلیل بر عدم وجود خداوند یا حتی عیسی مسیح دانست
چنانکه نمی توان انکار روز تولد عیسی ع در روز بیست و پنج دیسمبر یا شش ژانویه را دلیل عدم تولد عیسی ع دانست
اصولا ادیان همیشه با فرهنگ و ایین های گذشته بوسیله فرهنگ مردمی که ان ایین را پذیرفته اند امیخته شده اند
جالب اینجاست که پرفسور داوکینز بعد از صد صفحه تازه از اسلام چیزی می نویسدو انتقاد می کند
حدث بزنید ان چیست؟
پرفسور در مورد وعده هفتاد و دو باکره برای هر شهید مسلمان می نویسد و انرا سبب کشت و کشتار می داند
اولا من نمی دانم پرفسور این هفتاد و دو باکره برای هر شهید در اسلام را از کجا اورده
دوم از ان ایا پرفسور توقع دارند که مردم افغانستان و عراق بنشیندند و دست روی دست بگذارند تا امریکا و غرب بیاید و به کشور انها تجاوز کند
مگر در ویتنام یا ژاپن یا روسیه خبری از هفتاده و دو باکره یا اصلا بهشت و جهنمی بود که
عملیات انتحاری علیه امریکا و فرانسه و عملیات کامیکازی در ژاپن و یا روسها که با تبرک از نام رفیق استالین
جلوی ورماخت (2) ایستادند انجام گرفت ؟
بعد داوکینز به اماری در مورد دانشمندان بیخداو با خدا می پردازد
انگار این امار اثباتی برای عدم وجود خداست
بنده شرط می بندم که از این دانشمندان یک هزارمشان هم در مورد ادیان تحقیق نکرده اند اسلام و قران پیش کش
و چیزی در مورد ادیان نمی دانند بجز انکه نمی دانم در انجیل نوشته جهان شش هزار سال قدمت دارد
و در تورات نوشته خداوند امد و با یعقوب کشتی گرفت و یکتا پرستی از زمان موسی ع شروع شد
نمونه ان خود همین پرفسور عزیز ما ریچارد داوکینز که بعد از صد صفحه خواست در مورد اسلام نقدی بنویسد
امد و در مورد هفتاد و دو باکره نوشت !!!ا
خوب دانشمند فیزیک دانشمند شیمی یا ژن شناسی محترم است تا انجا که در حیطه علوم خود نظر دهد
ولی ایا یک جراح قلب ماهر می تواند در مورد مثنوی معنوی نظری دهد
یا یک استاد ادبیات فارسی می تواند در مورد بیماریهای قلبی یا ژنتیکی نظر درستی داشته باشد
اصولا مردم به نظر شخصیت معروف و مهمی به ایده ای یا فکری احترام می گذارند
ولی ایا این دلیل بر ان می شود که ان ایده حالا یا انتقادی باشد یا تشویقی چون از طرف شخص مهم یا دانشمندی شده حتما باید صحیح باشد
این درست مثل تبلیغ کردن صابون پوست از طرف یک هنرپیشه زن زیبای هولیود است
که مردم را به خود جذب می کند
در صورتی که اگر این تبلیغ از طرف یک پیر مرد ی که متخصص بیماری های پوستی باشد انجام بگیرد هیچ دلچسبی ندارد
همانطور که در بخش های اول گفتم انشتین یک خداباور بود
خوب اوبزرگترین فیزیک دان جهان بود
ایا این دلیل بر ان می شود که خداوند وجود دارد ؟
خیر
چنانکه کارل ساگان یک ستاره شناس بزرگ و یک اتئیست بود
ایا این دلیل می شود که خداوند وجود ندارد ؟
باز خیر
پس چرا داوکینز هر بار این نوار تکراری امار دانشمندان بیخدا و با خدا را در کتابش بیان می کند
همانطور که گفتم تنها و تنها برای خوشنودی بیخدایان و قهر خداباوران
همچنین در مورد ضریب هوشی ای کیو که ایشان می فرمایند اشخاصی که ای کیو بالاتری دارند کمتر در بین خداباوران دیده می شوند در این مورد هم باید بگویم حق با داوکینز است
زیرا کسی که از ای کیو بالایی بر خوردار است نمی تواند خدایی را که والدین و جامعه اش برایش ساخته اند را بپذیرد
به همین خاطر بعد از مدتی ان خدا را انکار می کند
ولی این دلیل ان نمی شود که خداوند وجود ندارد زیرا چنانکه علم نمی تواند وجود یا عدم وجود خداوند را اثبات کند به همان شکل شخصی با ای کیو بالاتر از حد معمول هم نمی تواند چیزی را در این مورد اثبات کند
تنها همانطور که گفتم بهتر از اشخاصی با ای کیویی پایین تر می تواند خدای ساختگی اش را رد کند
که این خدا در بعضی ها انقدر سست هست که احتیاج به ای کیو بالاتر از حد معمول ندارد تا بتوان انرا رد کرد
بعد در مورد توصیه پاسکال و مسخره بودن ان می نویسد که پاسکال می گوید : اگر کسی به خدا اعتقاد داشته باشد و بمیرد و خدایی وجود نداشته باشد ضرری نمی بیند و اگر وجود داشته باشد سعادت ابدی خواهد یافت
در صورتی که کسی که به خدا عقیده ندارد اگر مرد و خدایی وجود نداشت فرقی با ان خداباور ندارد و لی اگر وجود داشت دچار عذاب ابدی خواهد شد !!ا پس بهتر است به خدا ایمان داشته باشیم
که البته من با نقد داوکینز از پاسکال موافقم
داوکینزاز قول داگلاس ادامز می گوید که ایمان داشتن مثل قمار نیست و کسی نمی تواند به این شکل به خدا ایمان بیاورد و این فریب دادن خود است
که از نظر من هم کاملا حرف داوکینز و ادامز درست است و نقدی بر ان نیست
البته اضافه کنم این موضوع اگر بصورت یک قمارو به شکلی که پاسکال انرا مطرح می کند مطرح شود نقد داوکینز به پاسکال درست است
ولی در صورتی که به شکل دیگری مطرح شود یعنی فرق بین یک خداباورواقعی نه شرطی ویک بیخدا می توان گفت حق با پاسکال است
زیرا اگر خدایی نبود یک خدا باور وبیخدا نابود می شوند و کسی به دیگری نمی گوید دیدی به تو گفتم که خدا نیست / یا هست
ولی اگر خدایی وجود داشته باشد انوقت فرق زیادی بین انها خواهد بود
حتی در زندگی این دنیا اگر یک با خدا یهتر و امیدوار تراز یک بی خدا زندگی نکند کمتر از او نیست
در اخر فصل به بررسی کتاب احتمال وجود خداود نوشته استفان انوین می پردازد
که انوین در کتابش احتمال وجود خدا را پنجاه درصد قلمداد کرده و بعد احتمالات وجود و عدم وجود او را بررسی کرده و در اخر به این نتیجه رسیده که 95 درصد امکان دارد که خداوندی وجود داشته باشد !!ا
که به نظر من هم یک مغلطه بیش نیست
داوکینز هم از این کتاب انوین انتقاد کرده
زیرا دلایلی را که انوین برای وجود خداوند اورده نمی تواند دلایل محکمه پسندی باشد
ولی خود داوکینز هم در کتابش یعنی همین کتاب پندار خدا دلایل عدم وجود خدایش دست کمی از دلایل وجود خدای کتاب استیفن انوین ندارد
یکی اززاویه کاملا مادی به امور می نگرد
و دیگری از زاویه ای کاملا معنوی
درست مثل اینکه از یکی بپرسید چرا به خدا ایمان نداری در جواب بگوید چون خدا را لمس نمی کنم
به دیگری بگویی چرا به خدا ایمان داری
در جواب بگوید زیرا او را احساس می کنم
نه می شود همه اشیای غیر ملموس را نفی کرد
و نمیتوان گفت همه اشیایی را که احساس می کنیم واقعی هستند
یک مثال
مثلا من نمی توانم خوشحالی را لمس کنم ولی این دلیل بر عدم وجود خوشحالی نمی شود
همچنین ممکن است در یک اطاق تاریک که همه پنجرهایش بسته خوابیده باشم و بیدار شوم و احساس کنم نیمه شب است
در صورتی که بیرون خورشید وسط اسمان باشد
چنانکه می بینید هم داوکینز بیخدا و هم انوین خداباور در اشتباه هستند
پس وقتی داکینز از استیفن انوین ایراد می گیرد که او از زاویه ای دیگر به امور می نگرد باید بداند که خود او هم ازیک زایه به امور می نگرد


نقد فصل چهارم در قسمت بعد

1- معجزه دوم فاتیما معجزه ای بود که در شهرک فاتیما پرتقال در سیزده جولای 1917 رخ داد و هفتاد هزار نفر شاهد ان بودند
2- ورماخت نام ارتش المان نازی
 

shahinc

Legionnaire
May 8, 2005
6,745
1
#34
خوب
حالا حرفی برای گفتن نداری بجز اینکه ژنرال تو بلد نیستی نقد بنویسی
خوب جانم تو برو یک نقدی در مورد مثلا قران بنویس تا ببینیم چقدر نقادی بلدی
تو که این همه لالایی بلدی چرا خوابت نمی بره

LOL, General Gole Golab
Stop embarrassing yourself.Once again you proved to me and everyone that you have no idea on what logic is and how to draw a logical conclusion from a set of facts and ...

I don't have to a physicist and now the inner working of theory of relativity to differentiate between a moron who is pretending to talk about physics while not even understanding the basic Newton laws and ...

I don't have to be a great soccer player to see when someone is playing and not following the basic rules of the game !!

Where did I claim that I can write a Naghd on Quran ?? But this does not mean that I can NOT see that what you are writing is illogical and useless diarrhea of a lesser and ignorance mind.


Anyway, as always, I highly suggest that you enroll yourself in a logic 101 class as your community collage. I know you have been told in Qum that Hozeh is all you need and all the other sciences are the back magic and ALLAH and Quran is your path to happiness but it is good to expand your mind behind Hadis and Nahjolbalageh :)

Once you do so, then you can see other people take your serious here in ISP and actually engage with you on serious and constructive discussions. But till then, you are still great source of entertainment :)
 
Last edited:
Aug 27, 2005
8,688
0
Band e 209
#35
You are absolutely wrong in all accounts.

The burden of proof is not on the people who FEEL the existence of god but rather on those who deny its existence. The reason you have the wrong expectation is because you are making a wrong analogy with Santa or Unicorn or mermaid.

Santa or Unicorn are by definition physical beings and thus expected to have physical properties. If a person claims the existence of a physical entity then the burden of proof falls on that person. However, God by definition is neither matter nor energy. The people who believe in God in general feel its presence. Thus an appropriate analogy and comparison would be of someone claiming for example feeling pain, warm, or happy.

For example, if someone goes to a doctor and claims the existence of a physical entity like a rash or ulcer on their skin then the burden of proof is on the patient to show the doctor that rash or ulcer. However, if a patient goes to a doctor and claims they are feeling severe headache or abdominal pain then the burden of proof is not on the patient but rather on the doctor to prove or disprove if the patient has any bases for the pain or ache.

Just as the doctor's lack of ability to see or feel the patient's pain doesn't disprove the existence of the pain your inability to see or feel God doesn't disprove it's existence either.

Now in another example, I could claim that I feel cold but you may disagree and say that you don't feel cold. In this case you could prove me wrong by pointing out my sweating, looking flushed or the water outside boiling from the heat and a reasonable person would agree with you. But notice that the burden of proof is again on you and not on me who claims feeling non-physical entity.
Inaccurate!!
If you don't act the way you preach, your words will stand for nothing.

Apparently you are an Idol worshiper, then why should I take your words for existence of "God, allah (low caps are intentional), Lord. Ahoora, Zoos, Jehovah, or even Xingu?
As far as I know you don't believe in any of them. You actually contradict the teaching of allah in quran, the 1 deity you wish to promote.
 
May 9, 2004
15,168
179
#36
نقدی بر کتاب پندار خدا
اثر
پرفسور ریچارد داوکینز
نقد فصل چهارم

در این فصل داوکینز به نقد برهان صنع می پردازد
برهان صنع یعنی چیزی بدون سازنده ای بوجود نخواهد امد پس اگر ما ودیگر موجودات هستیم سازنده ای با هوش وجود دارد
و ان خدا است
داوکینز این برهان را با دلایلی رد می کند که البته همان تکامل و خواست طبیعت وبوجود امدن نظم از تکرار بی نظمی ها است
ومثالی را از یکی از خداباوران به نام فرید هویل ( 1) زده را نفی می کند
هویل می گوید : به همان اندازه خلقت بدون عقل مدبر ممکن است که طوفانی باعث شود خرده زباله هایی را به صورت یک بوئینگ
747 در اورد
البته من هم می توانم این گفته فرید هویل را به شکلی رد کنم که اگر برابر با رد داوکینز نباشد کمتر نیست !!ا
می توان گفت که ممکن است ملیاردها تریلیون تریلیون طوفان رخ دهد و یکی از انها بدون هیچ عقل مدبری ان زباله ها را به بوئینگ تبدیل کند
یا مثالی ساده تر بزنم
مثلا چند ملیارد نفر تاریخ و ساعت و دقیقه و ثاینه مرگ شخصی که هنوز نمرده را تخمین بزنند و همه انها در یک لاتاری شرکت کنند طبیعتا چند نفر یا حداقل یک نفر از انها تاریخ دقیق را قبل از بوقوع پیوستن ان تعیین خواهد کرد
اینجا نمی توان گفت که شخص علم غیب می دانسته زیرا یکی در بین ملیاردها نفر در یک تخمین محدود توانسته
تاریخ وقوع مرگ را درست تخمین بزند
مثال دیگر
ملیاردها بادکنک که پر از رنگ های مختلف است را یکی پس از دیگری منفجر کنیم
امکان زیادی دارد که بعد از انفجار انها تابلویی زیبا که دست کمی از تابلوهای رامبراند و وانگوگ نداشته باشد بوجود می اید در صورتی که نه نقاشی در کار بوده و نه طرح ریزی مسبقی
حال بر گردیم به داوکینز
به نظر من همانطور که داوکینز مثال هویل را زیر سئوال می برد به همان اندازه نقد خود داوکینز در مورد ارتباط بی نظمی و بوجود امدن نظم با تئوری تکامل در تضاد است !!!ا
چرا ؟
توضیح می دهم
تکاملی که داوکینز از ان دم می زند مانند بوئینگ 747 در مثال فرید هویل ساکن نیست
زیرا بنا بر اصل تئوری داروین تکامل هنوز در امتداد است و همه موجودات در حالت تکامل بسر می برند
هویل باید اینگونه مثال می زد
یک طوفان زباله هایی را بصورت بوئینگ 747 در اورد و طوفانی دیگر انرا تبدیل به بوئینگ 777 کند
و در پی ان طوفانهای دیگری این بوئینگ 777 را به صورت دیگری به شکل تکاملی به بوئینگ های پیشرفته تری تبدیل کند
زیرا تکامل دائما از سادگی به پیچیدگی در حرکت است و همچنین ادامه دارد

اینجاست که نقد داوکینزر از هویل قابل نقد و بررسی است
البته موضوع ما این نیست که ایا حادثه ای می توانسته حیات را بوجود اورد یا خیر
زیرا همانطور که گفتم من هم می توانم این مثال فرید هویل مومن به خدا را به چالش بکشم
و مثالهایی در رد این گفته هویل بیاورم که گفته او را رد می کند
حال ببینیم داوکینز در این مورد چه می گوید و چرا رد داوکینز هم بنا بر تئوری تکامل که خود داوکینز انرا قبول دارد و اساس بیخدایی اش را بر ان نهاده غلط است
داوکینز می گوید : تکامل در طی ملیونها سال باعث شده که حیات از شکل بدایی به شکل پیچیده امروزی تبدیل شود بدون هیچ عقل مدبر و هدفی

اینجا این سئوال برای من پیش می اید
حتی اگر داروینیسم و گفته داوکینز در این مورد را قبول کنیم
چرا این گردش از ساده گی به پیچیده گی در حرکت است ؟!!!ا
اگر کل موضوع تکامل را در نظر بگیریم می بینیم که از تک سلولیها موجوداتی بوجود امده که کم کم در طی صدها ملیون سال تبدیل شده به انسان که خود این انسان بازکم کم تکامل یافته تا انجا که خودش می تواند خلق کند و بسازد
فکر نکنم کسی بتواند انکار کند که این حرکت به سوی کمال بوده
پس چرا این حرکت به سوی کمال بوده؟
ایا این کمال خود نمی تواند هدفی بوده باشد ؟
حداقل اگر انرا از نظر فکر و فلسفه و علم بررسی کنیم می بینیم که اینطور بوده یعنی رسیدن به کمال در تکامل هدف بوده است
من با تئوری تکامل هیچ مشکلی ندارم مشکل من با مطرح کردن تکامل از نظر اتئیست هایی مانند داوکینز است
که از ان برای نفی وجود خداوند استفاده می کنند
درست مانند فلسفه علت و معلول که تئیست ها برای وجود خداوند از ان استفاده می کنند
مشکل اینجاست که داوکینز هدف دار بودن تکامل را رد می کند
من فکر کنم او هم به این سئوال اندیشیده و این سئوال هم برای او پیش امده و لی انرا مطرح نمی کند
چرا؟
چون مطرح کردن این سئوال سئوال دومی را طرح می کند و ان این است
ایا هدف بدون اراده ممکن است ؟
که باز این سئوال سئوال سوم و چهارم و سئوالات دیگری را مطرح خواهد کرد
که یا باید اصل تکامل و حرکت صعودی انرا انکار کرد
یا تکامل را در قالبی جدید بیان کرد که ان تکامل هدفدار است
و تکامل هدفدار احتیاج به عقل مدبر دارد !!ا
اگر انتخاب طبیعی را این عقل مدبر بدانیم پس این انتخاب همان تعریف من از خداست و جای بحثی در مورد وجود خدواند نیست
داوکینز در ادامه بحث از قول پیتر اتکینز می نویسد
حتی اگر تکامل را ناتج خواست خدا بدانیم نتیجه می گیریم که این خدا خدای تنبلی است که احتیاج به ملیونها سال کار دارد که انسانی را بیافریند!!ا
به جمله بالا دقت کنید
اتکینز بسیار زیرکانه جمله را سر هم کرده ...حتی اگر تکامل را ناتج خواست خدا بدانیم
به شکلی که برای خواننده چه ملحد و چه خداباور این مطلب که تکامل یک حقیقت است پذیرفته شود
در صورتی که بارها گفتم این فقط یک تئوری است که حتی علم هنوز پایه ای که بر ان استوار شده را ثابت نکرده یعنی اصل حیات
همچنین حلقه های گمشده و اینکه مثلا داروینیست ها می گفتند اپاندیس یک زائده از حیوان گیاهخوار بوده که در انسان به جا مانده و انرا یک حقیقت محض می دانستند

در صورتی که علم چند ماه پیش ثابت کرد که اینطور نیست و اشتباه می کردند (2)ا
و پیتر اتکینز بعد از ان نتیجه می گیرد که خداوند تنبل است که این کار را به طبیعت و ملیونها سال کار و قوانین طبیعی سپرده
پس این خدا هیچ کاری نمی تواند بکند پس بودن یا نبودنش فرقی نمی کند !!ا
من می گویم اگر فرض را بر ان گیریم که انسان در طی سیر تکاملی ملیونها سال افریده شده باز این ملیونها برای ما معنی می دهد
زیرا برای خداوند زمان معنایی ندارد
پس یک ملیون سال و یک ثانیه و یکصدم ثانیه برای او یکسیت و این عقل بشری است که ملیون ها سال را احساس میکند
مشکل اشخاصی مثل داوکینز و اتکینز در این است که در مورد یک خدایی با معاییر بشری می اندیشند و او را با بشر مقایسه می کنند
او را در زمان و مکان جای می دهدن و از این راه استنباط می کنند


ادامه نقد فصل چهارم در قسمت بعد



1-سیر فرید هویل ستاره شناس بریتانیایی

2-چارلز داروین می گفت که اپاندیس یک اندام بازمانده از نیاکان علفخوار است و باقی مانده تکاملی یک عضو بزرگتر است به نام سکوم که زمانی برای هضم غذا مورد استفاده قرار می گرفت

ولی چند ماه پیش دکتر ر ویلیام پارکر متخصص ایمنی شناسی در مرکز پزشکی دانشگاه دوک در دورهام در کارولینای شمالی کشف کرد که اپاندیس به عنوان پناهگاهی حیاتی برای باکتری های خوب عمل می کند تا پس از بهبودی از اسهال دوباره در روده بزرگ تکثیر کنند و همچنینی اپاندیس ممکن است به ساخته شدن و هدایت گلوبولهای سفید هم کمک کند









 
May 9, 2004
15,168
179
#38
جناب موتوری
بنده اولین بار است که اسم این کتاب را می شنوم
یا شما نقد من را در مورد این کتاب نخوانده اید
یا نقدی را که پست کرده اید نخوانده اید
اگر کتاب مذکور ترجم ای فارسی دارد بروید و بیاورید تا دوستان ببینند و قضاوت کنند والا تهمت زدن بیخودی باعث رسوایی تهمت زننده است
ولی باز متشکرم اینطور که پیداست نقد بنده در ان سطحی بوده که شما فکر کنید یک دزدی ادبی است
و این بنده را خشنود میکند

:)
 

Ardesheer

Bench Warmer
Jun 30, 2005
1,580
1
#39
You are absolutely wrong in all accounts.

The burden of proof is not on the people who FEEL the existence of god but rather on those who deny its existence. The reason you have the wrong expectation is because you are making a wrong analogy with Santa or Unicorn or mermaid.

Santa or Unicorn are by definition physical beings and thus expected to have physical properties. If a person claims the existence of a physical entity then the burden of proof falls on that person. However, God by definition is neither matter nor energy. The people who believe in God in general feel its presence. Thus an appropriate analogy and comparison would be of someone claiming for example feeling pain, warm, or happy.

For example, if someone goes to a doctor and claims the existence of a physical entity like a rash or ulcer on their skin then the burden of proof is on the patient to show the doctor that rash or ulcer. However, if a patient goes to a doctor and claims they are feeling severe headache or abdominal pain then the burden of proof is not on the patient but rather on the doctor to prove or disprove if the patient has any bases for the pain or ache.

Just as the doctor's lack of ability to see or feel the patient's pain doesn't disprove the existence of the pain your inability to see or feel God doesn't disprove it's existence either.

Now in another example, I could claim that I feel cold but you may disagree and say that you don't feel cold. In this case you could prove me wrong by pointing out my sweating, looking flushed or the water outside boiling from the heat and a reasonable person would agree with you. But notice that the burden of proof is again on you and not on me who claims feeling non-physical entity.
That's what happens when you replace logic and kherad with feeling. So, all these years people have been killed and tortured in the name of God, because others like you FEEL that way, not because you have any proof. Up until now I thought you guys had some sort of a proof, and you guys and a billion other Muslims who cannot read or write were just smarter than the rest of us. I hope you guys FEEL better soon, so there will be a stop to this nonsense in the name of a creator.

By the way, do you feel Jinns too, or just God?
 

ball_hugger

Bench Warmer
Feb 11, 2005
554
0
#40
You are absolutely wrong in all accounts.

The burden of proof is not on the people who FEEL the existence of god but rather on those who deny its existence. The reason you have the wrong expectation is because you are making a wrong analogy with Santa or Unicorn or mermaid.

Santa or Unicorn are by definition physical beings and thus expected to have physical properties. If a person claims the existence of a physical entity then the burden of proof falls on that person. However, God by definition is neither matter nor energy. The people who believe in God in general feel its presence. Thus an appropriate analogy and comparison would be of someone claiming for example feeling pain, warm, or happy.

For example, if someone goes to a doctor and claims the existence of a physical entity like a rash or ulcer on their skin then the burden of proof is on the patient to show the doctor that rash or ulcer. However, if a patient goes to a doctor and claims they are feeling severe headache or abdominal pain then the burden of proof is not on the patient but rather on the doctor to prove or disprove if the patient has any bases for the pain or ache.

Just as the doctor's lack of ability to see or feel the patient's pain doesn't disprove the existence of the pain your inability to see or feel God doesn't disprove it's existence either.

Now in another example, I could claim that I feel cold but you may disagree and say that you don't feel cold. In this case you could prove me wrong by pointing out my sweating, looking flushed or the water outside boiling from the heat and a reasonable person would agree with you. But notice that the burden of proof is again on you and not on me who claims feeling non-physical entity.
you are confused on many issues and accounts... its very simple.. you cant claim to show as proof you feeling god.. someone saying they feel something therefore it exist will be kicked out of all reasonable scientific debates...its just silly and stupid!! so if someone claimed there was a non physical santa and aslo claimed they felt the presence and existence of this santa than santa must exist!? no dont be retarded and stop telling yourself lies.. you are simply making an extraordinary claim by saying there is a god and the only reason it doesnt seem extraordinary to you is because you have grown up with this notion!

I touched on this earlier but pointing out what we dont know about life and the universe is simply "pointing out what we dont know"... knowing we are ignorant about many things is not a proof of anything.. proof of something is done by showing scientific evidence and verifiable means of testing it.. anything else is simply mythology or hearsay which is all b.s and unreliable!!