Just came in ...

sia1

Ball Boy
Jan 30, 2010
360
3
وستِ من ـ حسن


حاکمی از برخي شهرها بازديد می كرد و هنگام ديدار از محله ما فرمود: شكايت***هاتان را صادقانه و آشكارا بازگوييد و از هيچ كس نترسيد، كه زمانه هراس گذشته است!

دوست من ـ حسن ـ گفت: عالي جناب! گندم و شير چه شد؟ تامين مسكن چه شد؟ شغل فراوان چه شد؟ و چه شد آن كه داروي بينوايان را به رايگان مي بخشد؟ عالي جناب! از اين همه هرگز، هيچ نديدم!

حاکم اندوهگنانه گفت: خدا مرا بسوزاند؟ آيا همه اينها در سرزمين من بوده است؟ فرزندم! سپاسگزارم كه مرا صادقانه آگاه كردي، به زودي نتيجه نيكو خواهي ديد.

سالي گذشت، دوباره حاکم را ديديم، فرمود: شكايت***هاتان را صادقانه و آشكارا بازگویيد و از هيچ كس نترسيد، كه زمانه ديگري است!

هيچ كس شكايتي نكرد، کسی برنخاست که بگوید: شير و گندم چه شد؟ تامين مسكن چه شد؟ شغل فراوان چه شد؟ چه شد آن كه داروي بينوايان را به رايگان مي***بخشد؟

تنها صدائی ازمیان جمع که پرسید: عالي جناب! دوستِ من ـ حسن ـ چه شد؟
 
Feb 12, 2007
3,110
3
SANTA MONICA,CA
امريکا
12 ساعت کار ، 6 ساعت استراحت ، 1 ساعت ماندن در ترافيک ، 3 ساعت تماشای تلويزيون ، 1 ساعت کار با اينترنت ،1 ساعت تماشای مجلات


فرانسه :
8 ساعت کار ، 6 ساعت استراحت ، 2 ساعت قدم زدن در خيابان ، 4 ساعت کتاب خواندن ، 2 ساعت حرف زدن عليه تلويزيون ، 2 ساعت خنديدن

ايتاليا :
4 ساعت کار ، 8 ساعت خواب ، 4 ساعت غذا خوردن ، 6 ساعت حرف زدن ، 2 ساعت خيابان گردی

آلمان :
8 ساعت کار ، 8 ساعت خواب ، 2 ساعت اضافه کار ، 2 ساعت تماشای مسابقات تلويزِيونی ، 2 ساعت مطالعه ، 2 ساعت فکر کردن به خودکشی

کوبا :
8 ساعت کار ، 8 ساعت تفريح ، 4 ساعت خواب ، 4 ساعت گوش کردن به سخنرانی فیدل کاسترو

عربستان سعودی :
8 ساعت تفريح همراه با کار ، 6 ساعت تفريح همراه با خريد در خيابان ، 10 ساعت خواب

مصر :
4 ساعت کار ، 8 ساعت خواب ، 8 ساعت کشيدن قليان ، 2 ساعت گوش کردن به ام کلثوم ، 2 ساعت حرف زدن در باره جمال عبدالناصر

هندوستان :
8 ساعت جستجوی کار ، 6 ساعت خواب ، 6 ساعت تماشای فيلم ، 2 ساعت جستجو برای محل خواب ، 2 ساعت برای رد شدن از خيابان

پاکستان :
4 ساعت کار غير مجاز ، 8 ساعت خواب مجاز، 8 ساعت اعتراض عليه کودتا ، 4 ساعت فرار از دست پليس

ايران :
8 ساعت خواب ، 4 ساعت استراحت ،4 ساعت ارسال اس ام اس و تعریف جوکهای رشتی و ترکی ، 4 ساعت حرکت در ترافيک ، 1 ساعت کار ،1 ساعت بحث در باره ازدواج موقت ، 2 ساعت بحث سیاسی





__._,_.___.


__,_._,___









--------------------------------------------------------------------------------
 

Zob Ahan

Elite Member
Feb 4, 2005
17,481
2,233
یه بسیجی توی مانور ولایت جانباز ٩٩درصد میشه، میگوزه شهید میشه.

به بسیجیه میگن تا بحال توی موقعیتی بودی که نه راه پس نه راه پیش داشته باشی؟ میگه آره، یه بار که ارّه رفته بود توی کونم.

بسیجیه میوه فروشی داشته یه مشتری میآد میگه آقا دو کیلو سیب گلاب بدین، بسیجیه میگه سیب نه برادر من، بگو گًل گلاب محمدی. بعد از طرف میپرسه چیزه دیگه ای هم میخواین… مشتریه که بادمجون هم میخواسته میگه آره، بیزحمت دو کیلو هم کیر بلال حبشی بدین.

یه نفر خانوم سوار ماشین کرده بوده، بسیجیه ماشینو متوقف میکنه و به خانومه میگه خواهر لطفاً بیآین پایین. طرف به بسیجیه میگه: خواهرته، جنــــدَس.

به بسیجیه میگن تا بحال راجع به فرمایشات مقام معظم رهبری فکر کردی؟ میگه: نه، ما رو چه به این گــُـه خوریا …

بسیجیه میره خوونه میبینه زنش با فرمانده پایگاه رو تخت مشغول عملیاته، غیرتی میشه میزنه توی گوش فرمانده و از تخت میاردش پایین. فرماندهه میگه پدرتو در میآرم، میفرستم کهریزک آدم شی… بسیجیه میگه: هیچ گـُـهی نمی تونی بخوری، من از روی این تخت “سردار”ها پایین کشیدم.

به بسیجیه میگن اسم سه تا پرنده رو نام ببر: میگه عقاب، گنجشک، مقام معظم رهبری. میگن مقام رهبری که پرنده نیست. میگه: خره، یه وقت دیدی پرید.

به بسیجیه مي گن فرق هويج و بلال چيه فکر مي کنه مي گه بلال تو جنگ احد بود ولي هويج نبود.

بسیجیه میره دکتر میگه آقای دکتر تخمم درد میکنه. دکتره میگه عزیزم اسمشو نیار بگو عضوم درد میکنه. بسیجی شاکی میشه میگه یعنی میگی من که عضو بسیجم، تخم بسیجم؟!!

بسیجیه ميره دریا مبارزه با ناو آمریکایی. مايوش سوراخ بوده غرق ميشه.

از بسیجیه ميرسن: اسمت چيه؟ ميگه: حمزه، ولي توخونه شيش کوچولو (ء) صدام ميکنن!

بسیجیه ميره مسابقه بيست سوالي، رفقاش از پشت*** صحنه بهش ميرسونن که: جواب ساندیسه، فقط تو زود نگو که ضايع شه. خلاصه مسابقه شروع ميشه، بسیجیه ميپرسه: تو جيب جا ميگيره؟ ميگن: نه. بسیجیه ميگه: بابا اين عجب ساندیس گنده***ايه!

به بسیجیه می گن اگه مردم بی گناه رو بزنی از پل صراط پرتت می کنن پایین. میگه: هیچ کی نمی تونه همچین گُهی بخوره جز مقام معظم رهبری.

بسیجیه می ره لاس¬وگاس. زنگ می زنه به زنش می گه خانم من شهید شدم؟!! میگه وا این حرفا چیه؟ می گه آخه الان تو بهشتم!

آخونده اکس می زنه می ره بالا منبر می گه بیت المقدس…. دس… دس… دس…. دس…..

بسیجیه براي کمک به انتفاضه سنگ پست مي کرده!

بسیجیه مي خواسته صدای انفجار در بیاره، پاکت ساندیس رو باد می کنه ميذاره زير پاش، با آجر ميزنه تو سر خودش.

به بسیجیه می گن با آش جمله بساز. می گه: محمدی آش صلوات.

بسیجیه داشته راديو پيام گوش ميداده،*** گزارشگره ميگفته: مسیر بهارستان به امام حسين بسته***است، مسیر انقلاب هم به امام حسين بسته***است… ***بسیجیه ميگه:*** باشه بابا بستس که بستس، ديگه چرا هي قسم ميخوري؟!

بسیجیه شاکي ميره ثبت***احوال، ميگه: آقا اين اسم من خيلي ضايعست، بايد حتماً عوضش کنم. کارمنده ازش ميپرسه، مگه اسمتون چيه؟ بسیجیه ميگه: اصغرِ ان***چهره! کارمنده ميگه: آره خوب حق داريد، بايد حتماً عوضش کنيد. حالا چه اسمي ميخوايد بگذاريد؟ بسیجیه ميگه: اکبرِ ان***چهره.

آخونده ميره 206 ميخره شکمش گير ميکنه به فرمون. ميگه آقا يه 207 بدین لطفاً.

بسیجیه میره دارخونه میگه ببخشید شربت شهادت دارین، میگه نه ولی شیاف ولایت داریم، میخوای؟

بسیجیه میره گزینش بهش میگن باقمقمه يه جمله بساز.ميگه مرکزاستان قم قمه.

بسیجیه انتحاری بوده. ميبرنش جهنم. بمب ميذاره همه شهيد ميشن ميرن بهشت.

بسیجیه رو میبرن حمام. به موهاش بدون اينکه خيس کنه شامپو مي زنه. فرمانده ازش می پرسه چرا اينکار رو کردي؟ ميگه :آخه روش نوشته براي موهاي خشک.

یه بسیجی نخبه کشف می کنن. ازش می پرسن دور کمر یه نفر رو چطور اندازه می گیریم، میگه ***يه خطکش ميکنیم تو کونش. حاصل رو ضربدر 3.14 ميکنیم!

بسیجیه مشروب مي خوره شنگول مي شه گرگ مياد مي خوردش.

به بسیجیه تشویقی، مجوز داروخونه می دن، داروخونه ميزنه،*** رو درش می***نويسه: فروش نوار بهداشتی با نصب در محل!

بسیجیه چهارشنبه سوری میاد سرکوب، نارنجک ميخوره جفت تخماش کنده ميشن. ميره دکتر، يارو براش يه تخم از چوب ميگذاره يکی از آهن. چند سال ميگذره، بسیجیه ازدواج ميکنه و بچه دار ميشه. يه روز تو خيابون دکتره رو ميبينه، دکتره بهش ميگه: خـوب، چطوری؟ بچه***ها چطورن؟ بسیجیه ميگه: آقای دکتر! پينوکيو خوبه ولی اون ترميناتوره خيلی اذيت ميکنه!

بسیجیه ميره سلمونی، ميگه: جناب اين ريش مارو اصلاح کن. سلمونيه می***بينه طرف بسیجیه، ميگه بگذار يکم سر کارش بگذاريم. بهش ميگه: ***خشک بزنم يا تر؟ بسیجیه ميگه: ***يعنی***چی، چه فرقی ميکنه؟ ميگه: ببين، اونايی که وقتی بچه بودن اوضاشون خراب بوده ترمی***زنند، ولی اونايی که سابقشون پاکه خشک می***زنند. بسیجیه بهش برمی***خوره،*** ميگه:*** يعنی چی آقا؟! معلومه که بايد خشک بزنی! يارو هم شروع ميکنه همينجور خشک خشک ريش بدبخت رو تراشيدن. يکم که ميزنه، بسیجیه دهنش سرويس ميشه، ميگه: وايسا، وايسا! يه چيزايی داره يادم مياد!

بسیجیه رو می برن مانور جنگی ، اسیر میشه.

بسیجیه رو می فرستن یه کنفرانس علمی که نماینده کشورهای جهان داشتن در باره پيشرفتهای علمی کشورشون صحبت ميکردن. آمريکاييه ميگه: ما يه موشک ساختيم که دقيقا وسط ماه فرود مياد. ميگن: دقيقا وسط ماه؟! ميگه: نه، حدوداً يه وجب اينورتر. بعد انگليسيه مياد ميگه: ما يه سفينه فرستاديم وسط مريخ. ميپرسن: درست وسطش؟ ميگه: نه، تقريباً يه وجب اينورتر. نوبت بسیجیه ميرسه، هر چی فکر ميکنه چيزی به نظرش نميرسه، آخرسر ميگه: ما تو کشورمون با چشمامون غذا ميخوريم! همه ملت کف می***کنن، ميگن يعنی چی، مگه ميشه؟ يعنی واقعا با چشماتون غذا ميخورين؟! بسیجیه ميگه: نه، حدوداً يه وجب پايين تر!
 

Zob Ahan

Elite Member
Feb 4, 2005
17,481
2,233
به بسیجیه مي گن چرا زن سياه گرفتي ميگه براي محرم خوبه.

یه روز یه بسیجیه میره مغازه عروسک بخره میگه: آقا قیمته این خواهرمون چنده؟

بسیجیه خودشو دار مي***زنه، بعلت ضربه مغزي مي***ميره! ميان مي***بينن با کِش خودشو دار زده!

توی گزینش به بسیجیه ميگن چرا تا حالا ازدواج نکردي؟ميگه آخه ما هممون فاميلي ازدواج ميکنيم. ميگن يه مثال بزن:ميگه:مثلا داييم با زن داييم… عموم با زن عموم…

آخونده از پای منقل پامیشه میره تو خیابون ***به يه تاکسي ميگه: مُشتقيم! تاکسيه،*** پنج متر جلو تر نگه ميداره. آخونده ميگه:*** اي بـابـا! من مي***خواستم همونجا پياده شم!

بسیجیه زنگ ميزنه به صدا سيما، ميگه: بابا اين چه وضعيه؟! اين چه تصاويره مستهجني بود که تو سریال امشب نشون داديد؟! يارو بهش ميگه: قربان ما که فقط پاها رو نشون داديم. بسیجیه ميگه: بابا تلوزيون من پرش داشت، همه جاشو ديديم!

به بسیجیه ساندیس نمیرسه، از پایگاه قهر می کنه ميره ساندويچي، ميگه: ببخشيد بندري داريد؟ يارو ميگه: بعله. بسیجیه ميگه: پس قربون دستت، ***بذار يه حالي بکنيم!

وسط شهرک محلاتی يه چاهي بوده، ***هي ملت مي***افتادن توش،*** زخم و زيلي مي***شدن. بسیجی های نخبه ميان تو پایگاه مسجد جلسه برگذار مي***کنن که واسه اين مشکل يک راه حلي پيدا کنن. يکي از بسیجیا پا ميشه ميگه: يافتم! ما يک آمبولانس مي***گذاريم بغل اين چاه، ***هرکي افتاد توش رو سريع ببره بيمارستان. ملت همه صلوات می فرستن برک الله! تقبل الله! *** يک بسیجی ديگه پا ميشه ميگه: الحق که همتون نفهميد!*** آخه اينم شد راه حل؟! ملت ميگن، خوب تو ميگي چي***کار کنيم؟ بسیجیه ميگه: بابا تا اون آمبولانس طرف رو برسونه بيمارستان، که بدبخت جون داده. ما بايد يک بيمارستان کنار اين چاه بسازيم، که همه بهش سريع دسترسي داشته باشن! ملت ديگه خيلي حال مي***کنن، نوحه مي***خونن سینه می زنن، که تبارک الله تو چه مخي داري!*** يهو يه بسیجی ديگه پا ميشه ميگه: الحق هرچي بهمون ميگن گوسفند ساندیسخور، حقمونه! آخه اين شد راه حل؟! اين همه خرج کنيم يک بيمارستان بسازيم کنار چاه که چي بشه؟ مردم تعجب مي***کنن، ***ميگن: خوب تو ميگي چيکار کنيم؟ بسیجیه ميگه: بابا اين که واضحه، ما اين چاه رو پر مي***کنيم، ميريم نزديک يک بيمارستان يک چاه مي***زنيم!

ا.ن در اثر سقوط هواپیما کشته ***ميشه، به بسیجیه ميگن برو يه جوري به خانوادش خبربده. بسیجیه ميره دم خونشون زنگ ميزنه، زن یارو ميگه: کيه؟ بسیجیه ميگه: ببخشيد،*** منزل شهيد احمدی نژاد؟

بسیجیا رو می برن عملیات زیرآبی. می بینن که هر کاری می کنن کله هاشون روی آب می مونه. میگن این یک توطئه استکبار جهانیه. یک پروژه تحقیقاتی مفصل ترتیب می دن که دلیل مساله کشف بشه. گزارش نهایی یک جمله بوده: چیزهای سبک روی آب می مانند.

بسیجیه ميگوزه، دنبال پوکش مي***گرده!

بسیجیه مجري مسابقه بيست سوالي ميشه، يارو ازش ميپرسه، جانداره؟ ميگه: نه. ميپرسه: تو جيب جا ميشه؟ بسیجیه کلي فکر ميکنه، بعد ميگه:*** تو جيب جا ميشه اما اگه تو جيبت بريزي، جيبت ماستي ميشه!

بسیجیه چهار تا قالب صابون مي***خوره تا به مرز خودکفايي برسه!

بسیجیه رو میارن تهران اسکان میدن. یه روز با دو تا خيار در دست ميره توي يک بقالي، ميگه:حاج آقا خيارشور داري؟ بقاله ميگه: بله. بسیجیه ميگه: پس قربونت، بي زحمت اين دوتا رو هم بشور!!

تو مسجد داشتن صحنه گل ایران به آمریکا رو نشون ميدادن، بسیجیا تماشا مي***کردن تکبیر میگفتن. دو سه بار که صحنه آهسته گل رو نشون ميدن، یه بسیجیه شاکي ميشه، ميگه: ***حالا اونقدر نشون بده تا اون دروازه بان بگيردش!

بسیجیه عينکش را دور دستش چرخوند و بعد به چشمش زد، سرش گيج رفت، افتاد.

بسیجیه رو میارن تهران واسه سرکوب بهش تشویقی مجوز داروخونه میدن. یه روز بامشاد میره داروخونه بسیجیه ميگه:*** داداش هزار تا ميخ داري؟! بسیجیه ميگه: ***نه. دوباره فردا مياد ميگه: داداش هزار تا ميخ داري؟! باز بسیجیه ميگه: نه برادر، ***اينجا داروخانه است، ميخ فروشي نيست! هي چند روز اين اتفاق ميفته، بسیجیه با خودش ميگه:*** بگذار بروم هزار تا ميخ بخرم***،*** يک سود حسابي بکنم. فرداش دوباره بامشاد مياد ميگه:*** داداش هزار تا ميخ داري؟! بسیجیه ميگه:*** بله که داریم، 3 تا کارتون ميخ مي***گذاره جلوش… بامشاد يک نگاه مي***کنه ميگه::***اََاَ….ه! ایول داداش توچقدر ميخ داري!

آخونده با کله پاچه ای محل چپ می افته، به بسیجیا فتوا میده که برید جلوی مغازه طرف یه پارچه نویسی بذارید که الیوم خوردن کله پاچه حرام است. بسیجیا میرن جلوی مغازه کله پاچه ای یه پرچم دزدای دریایی نصب می کنن.

يه روز يه بسیجیه می ره دستشويي مسجد. اون يكي بسیجیه كه داشته رد ميشده می پرسه برادر چرا در دستشويي رو باز گذاشتي؟ بسیجیه ميگه: ببندم که از اون زير نگاه كني؟

بسیجیا رو می برن هتل اسکان میدن. سوار اسانسور که ميشن نميدونسته چه جوري كار ميكنه. يك دفعه يك اقاي شيك سوار ميشه دكمه رو فشار ميده اسانسور شروع به حركت ميكنه بسیجیا بلند ميگه براي سلامتي اقاي راننده صلوات.

بسیجیه برف پاک كن ماشينو ميزنه هيپنوتيزم ميشه.

فرمانده بسیج رو احضار می کنن میگن شنیدیم تو دوره آموزشی ترتیب بسیجیها رو دادی..! میگه بسیج مدرسه عشق است.

یه بسیجی نخبه پیدا می کنن، بهش عكس دايناسور رو نشون ميدن. ميگن: شما به اين چي ميگين؟ بسیجیه ميگه: كي جرأت داره به اين چيزي بگه؟!

به يه بسیجیه تاكسي سمند مي دن. سه تا مسافر سوار مي كنه. اولي به مقصد مي رسه مي گه نگه دار. بسیجیه مي گه سمند داري؟ مي گه نه. مي گه پس بشين. دومي به مقصد مي رسه مي گه نگه دار. مي گه سمند داري؟ مي گه نه. مي گه پس بشين. سومي کمی فکر می کنه مي گه من سمند دارم نگه دار. بسیجیه مي گه پس بگو ترمزش كدومه؟
 

Zob Ahan

Elite Member
Feb 4, 2005
17,481
2,233
بسیجیه ميره مشهد ميگه يا امام رضا ازت مي خوام كه تو قرعه كشي بانك برنده بشم، يه ماشين ببرم. يه يكي دو سالي همين جور مي گذره و بسیجیه همش ميرفته حرم و دعا مي كرده ولي برنده نمي شده. يه شب امام رضا مياد تو خوابش بهش ميگه آخه عزيز دلم تو اول به بابات بگو يه حساب تو بانك برات باز كنه بعد دعا كن كه برنده بشي.

به بسیجیه ميگن اون پيامبري كه رفت تو شكم ماهي اسمش چي بود؟ ميگه: پدر ژپتو.

بسیجیه می خواسته به دختره متلک بگه بهش میگه: خوشگله نمازتو خوندی؟

بسیجیه داشته توی پایگاه فیلم پورنو نگاه می کرده. فرماندش یک دفعه وارد میشه. بسیجیه دستپاچه میشه میگه: حاج آقا! بیا ببین این صهیونیست های بی شرف دارن با این زن فلسطینی بیچاره چی کار می کنن.

بسیجی: آقاي دكتر! همه***اش فكر مي كنم كه گوسفند شدم. دكتر: از كي چنين احساسي داري؟ بسیجی: از وقتي كه بره بودم.

زن بسیجیه رو سونوگرافي مي كنن…. ميگن: دختره, ميگه: آخي بپرس اسمش چيه؟

بسیجیه مي ره بقالی مي گه: آقا ساندیس دارين؟ یارو ميگه : داريم ولي گرمه. بسیجیه مي گه: عيب نداره، با نعلبكي مي خورم.

بسیجیه ميره تو مسابقات المپيك شركت كنه ازش ميپرسن به چه مقامي فكر ميكني؟ ميگه به مقام معظم رهبری.

بسیجیه می خواسته عروسی کنه. شب عروسی باباش بهش میگه: پسرم سفت ترین جای بدنتو بکن جایی که دخترا میشاشن. صبح میبینه: کله پسره تو سوراخ مستراح گیر کرده.

بسیجیه می***خواسته غرق مناجات بشه، جلیقه نجات می***پوشه.

بسیجیه میره توی دل طبیعت، هضم می***شه.

بسیجیه جونش به لبش میرسه، تف می***کنه می***میره.

بسیجیه مسجد می سازه هیچ کس نمیره نماز بخونه تابلو میزنه : نماز بدون وضو ….. شکسته …. نشسته ….. گوز آزاد.

بسیجیه دلو میزنه به دریا، غرق میشه.

به بسیجیه نخبه پیدا می کنن، بهش میگن حموم چند بخشه؟ میگه: دو بخشه، زنونه و مردونه.

بسیجیه میره عملیات، با واجبی نارنجک درست میکه، میگن این چیه؟ میگه: می***خوام وقتی ترکید پشمای همه بریزه.

توی مسجد برای بسیجیا فیلم جنگی میذارن، تموم که میشه سینه خیز از مسجد خارج میشن.

از بسیجیه میپرسن چیکاره ای ! روش نمیشه بگه بسیجی ام.

یه روز یه بسیجیه می افتد توی چاه جمکران، میگه: شانس اوردم تهش سوراخ نبود.

بسیجیه میره توالت با دهن خونی میاد بیرون. میگن: چی شده؟ میگه: اه اه مسواکش خیلی بزرگ بود.

بسیجیه ریش پرفسوری میذاره. دچار بحران شخصیتی میشه.

بسیجیه دور خودش میچرخه، هرز میشه.

از بسیجیه می پرسن،بزرگترین ریسک زندگیت چیه؟ میگه: یه روز اسهال بودم، گوزیدم.

بسیجیه رو میارن تهران، می بینه همه لباس آستین کوتاه پوشیدن تعجب می کنه میگه: پس اینا چه جوری دماغاشونو پاک می کنن؟

به بسیجیه می گن: اگه یه دختری بهت راه داد چکار می کنی؟ می گه ازش سبقت می گیرم.

بسیجیه تلویزیون میخره بعد کنترلشو. پس میاره ماشین به صاحب مغازه میگه بیا داداش این ماشین حساب توش بود ما حرومی بهمون نمیاد.

بسیجیه رو میارن تهران توی هتل اسکان میدن اتفاقا با یه خارجیه هم اتاق میشه. یه روز میبینن گرفته خارجیه رو حسابی زده. ازش میپرسن قضیه چیه چرا این بدبخت رو زدی؟ بسیجیه میگه اینجا یک چشمه آبی بود (دستشوئی فرنگی ) که من هر روز ازش آب میخوردم. این حرومزاده امروز اومده توش ریده.

بسیجیه به دوست دخترش میگه شب بیا خونه ما هیشکی خونه نیست. طرف شب میره هر چی زنگ میزنه هیشکی درو باز نمیکنه !

بسیجیه با خوشحالی به دوستش میگه بالاخره این پازل رو بعد از 2 سال حل کردم . دوستش میگه: 2سال زیاد نیست؟ میگه: نه بابا رو جعبه اش نوشته برای 7 تا 10 سال.

بسیجیه داشته به قصد کشت، خودش رو میزده! بهش میگن: چی شده؟ میگه: من بی غیرت، الان فهمیدم از کجای ننه***ام در اومدم.

بسیجیه رو در پایگاه نوشته بوده wc . میگن این چیه نوشتی میگه: مخفف welcome .

یه روز تو جشن عروسی یه بسیجیه یه نفر مدل هلیکوپتری مى رقصه. بسیجیه رو جو میگیره آر پی جی میزنه.

بسیجیه یه دوچرخه می خره سوار میشه میاد خونه. بچه ی بسیجیه از دور باباشو میبینه بعد میره به مامانش میگه: مامان مامان یه چیز رفته تو کون بابا هر چقدر هم که دست و پا میزنه در نمیاد.

بسیجیا رو با هواپیما میارن تهران، تو فرودگاه فرمانده شون میگه: اگه میدونستیم اینقدر راه نزدیکه با اتوبوس می اومدیم.

یه سبز از بسیجیه میپرسه: آقا ببخشید… خیلی خیلی عذر میخوام..شرمنده.. روم به دیوار.. اسمتون چیه؟! بسیجیه شاکی میشه، میگه: این جور که تو پرسیدی، اسمم گُهه!

بسیجیه نخبه بوده میذارنش کلاس زبان. یه روز بعد از کلاس میره ساندویچی میبینه نوشته هات داگ. میگه بزار یه سگ داغ بخورم. خلاصه طرف براش میاره. میگه اوه اوه ببین از سگه کجاش به ما رسید.

بسیجیه باباش می میره دوستاش میان بهش تسلیت میگن. بسیجیه احساساتی میشه میگه ایشاالله ختم باباتون جبران کنم!

بسیجیه رو میارن سرکوب. پاداش بهش دوزاری سیاه میدن، میره تلفن عمومی گوشی رو برمیداره، میگه: الو آفریقا؟!

یه بسیجیه نخبه رفته بود ته چاه جمکران فکر میکرد. یه یارو اومد گفت: چرا حالا ته چاه فکر می کنی؟ بسیجیه گفت: میخوام عمیق فکر کنم.

يه روز يه بسیجیه از نوکری برای کیک و ساندیس خسته میشه. به شكمش ميگه :چقدر من كار كنم تو بخوري .شكمش جواب ميده ميخواي من كار كنم تو بخوري؟
 

Zob Ahan

Elite Member
Feb 4, 2005
17,481
2,233
بسیجیه ميره آزمايشگاه داد ميزنه ميگه چرا جواب خون شهدا رو نميدين؟[/SIZE]به بسیجیه می گن اون کدوم حیوونه که پاچه می گیره؟می گه بابام واسه صبحونه!

فیروزآبادی سرما خورده بوده، صداش گرفته بوده، میره بیت رهبری زنگ میزنه. خجسته خانوم از پشت آیفون میگه کیه. فیروزآبادی با صدای خیلی آهسته ای میگه: آقا تشریف دارن…؟ خجسته میگه: نه، کسی نبیندت، بیا بالا …

تبلیغات بانک بسیجیان: هر جا سخن از ساندیس است نام بسیج است که می درخشد!

بسیجیه با بسیجیه ازدواج می کنه..بچشون ساندیس می شه.
 

Zob Ahan

Elite Member
Feb 4, 2005
17,481
2,233
یکبار حضرت بتول به حضرت امام میگه، روحی! تو این همه چیز میز به نام خودت کردی، بیمارستان، خیابان، بزرگراه، بنیاد و ... بی انصاف چرا هیچ چیزی به نام من نمیکنی؟ یه خیابونی، کوچه ای چیزی آخه! حضرت امام میفرمایند لکن خفه ضعیفه! اگر خیابان به نام تو کنیم، این ملت به راننده تاکسی ها میگویند، "20 تومن تا ته بتول"! جواب خدا را چه بدهیم؟

آقا ,يارو جانباز بود بعد از جنگ بردنش واسه يك برنامه بخاطر تجليل و مصاحبه.از يارو پرسيدند .جناب شما 8-7 سال جبهه بوديد كدوم قسمت مشغول جهاد بوديد؟يارو گفت:والله ما زرشك پاك مي كرديم.بهش گفتند :يعني داخل آشپزخونه بوديد؟گفت:نه,اين تابلوهايي بود كه روش نوشته بود كربلا ما دارييم مي آييم.اينها رو هي زيرش مي نوشتند زرشك ,ما مسوول بوديم كه اين زرشكارو پاك كنيم.مصاحبه گر ميگه عجب.ميشه حالا در مورد امدادهاي غيبي صحبت كنيد واينكه آيا شما هم امدادغيبي ديديد؟يارو ميگه.اي, ي چيزايي مي ديديم.مثلا ايستاده بوديم خمپاره مي اومد ميخورد كنارموني دفعه چند نفر از اطرافمون غيب ميشدند.مصاحبه گر مي فهمه يارو چت ميزنه.واسه دك كردنش بهش ميگه به عنوان آخرين سوالآيا شما در جبهه ايثارهم كرديد؟يارو ميگه:والله ما عيسي اونجا نداشتيم ,اما يكي بود اسمش موسي بود گهگاهي بچه ها مي كردنش.
يك روز يه عربه مي ره پيش دكتر مي گه : آقاي دكتر .. كيرم درد مي كنه دكتر مي گه : كير چيه عزيزم ... بگو عضومعربه مي گه : دستت درد نكنه آقاي دكتر ... يعني ما 5 ساله كير بسيجيم..

یکروز حضرت محمد و حضرت نوح و بقیه برو بچه های الهی داشتن تو بهشت برای نماز جمعه به سمت مسجد بهشت میرفتند، یهو حضرت عیسی میاد با یک بنز آخرین سیستم رد میشه میره... حضرت محمد به حضرت موسی نگاه میکنه میگه، میبینی خدا چه حالی به این عیسی میده؟ چرا به ما ماشین نمیده؟ ما تا کی باید پیاده راه بریم؟ حضرت موسی میگه، اگه مادر تو هم به خدا میداد، الان تو هم بنز سوار میشدی...
 

Zob Ahan

Elite Member
Feb 4, 2005
17,481
2,233
ويژگی هایی که خامنه ای از پیامبران به ارث برده، 1) بیسوادی از محمد 2) جادوگری از موسی 3) حرف زدن با حیوانات از سلیمان 4) بی پدری از عیسی 5) عمر طولانی از نوح
 

Zob Ahan

Elite Member
Feb 4, 2005
17,481
2,233
دختر بسيجيه داشته عروسي مي كرده عاقد مي پرسه وكيل هستم؟دختره مي گه با اجازه مقام معظم رهبري بعععععله!!!!!!

روز قیامت امام ها و پیامبر ها همه توی صف وایساده بودند منتظر این بودند که کارنامه شون بررسی بشه، کسی که پشت باجه وایساده بوده همه رو میشماره میگه آقا یکی کمه! یکی از اماما یا پیامبرا نیومده هنوز! یهو یک پیکان جوانان قرمز با بوق شیپوری میاد و درش باز میشه؛ امام جواد میاد بیرون ازش میگه آقا مام اومدمیم!

یارو پا میشه میره حرم امام رضا، میگه امام رضا جان؟ تو با این همه طلا چرا آخه هشتم شدی؟

يه روز يه گوسفند رو لباس ملا تنش ميكونن و ميفرستنش تو هواپيما و يه تسبيه هم دستش ميزارن.در وسط راه گوسفنده بيچاره كنترل خود را از دست ميده و نخود ازش بيرون ميياد.ويكي ار مسافران كه شاهد اين ماجرا بود داد ميزنه :حاجي حاجي تسبيهت پاره شود

ميدونيد سيد علي شيره اي (مقام معظم رهبری) چرا بر عکس خيلي از آخوندها چاق نيست و وزن اضافي چنداني نداره؟!چون يک دستي غذا ميخوره!

شنيديدكه وصيت نامه حسين فهميده رو پيدا كردنوقتي خوندنش ميبينن توش نوشته كه: از ما كه گذشت ولي شما براي تانكاتون بوق بزارين

یک برادر بسیجی با یک لات (مجموعا در این لطیفه دو لات داریم) داشتند دعوا میکردند، برادر بسیجی به یارو میگه برو مرتیکه نذار دستم روت بلند شه، لاته بر میگرده میگه جنابعالی سگ کی باشی؟ من بچه امام حسینم، میزنم همینجا لهت میکنم! برادر بسیجی که تحت تاثیر قرار گرفته بود گفت، ای وای خدا من رو ببخشه، علی اکبری یا علی اصغر؟ من فدایت شوم...

اگر پسری به دختری به پسری بگوید جگرت را بخورم مکروه است! اگر پسری به دختری بگوید جگرت را بخورم حرام است! اما اگر پسری به دختری یا دختری به پسری یا پسری به پسری یا دختری به دختری بگوید انشاء الله جگرت را بخورم، حلال است، چون فی سبیل الله بوده!
 
Feb 12, 2007
3,110
3
SANTA MONICA,CA
دستور العمل هاي شيرازي برای زندگی بهتر


دستور العمل هاي شيرازي برای زندگی بهتر
سعي كنيد روزها استراحت كنيد تا شبها راحت بخوابيد!

در نزديكي تخت خوابتان صندلي بگذاريد تا اگر از خواب بيدار شديد روي آن نشته و استراحت كنيد!

ايستادن به رفتن، نشستن به ايستادن و خوابيدن به نشستن اولويت دارد!

جايي كه مي***توانيد بنشينيد چرا مي***ايستيد؟

كار امروز را به فردا موكول كنيد و كار فردا را به پس فردا!

اگر حس كار كردن به شما دست داد كمي صبر كنيد تا اين حس از شما بگذرد!

از همه ديرتر سر سفره رفته و زودتر بلند شويد تا زحمت چيدن و جمع كردن سفره به شما تحميل نشود!

براي كار هميشه فرصت هست پس از استراحت غافل نشويد!

در ميهماني***ها حتماً با خود بالش ببريد شايد فرصتي براي استراحت بدست آورديد!

به خواب نگوييد كار دارم به كار بگوييد خواب دارم!
 

Arian

Elite Member
Oct 28, 2004
9,621
2
Seattle

به جاهله ميگن: احمق***ترين خواننده كيه؟
ميگه: حبيب!
ميگن: توي اين همه
خواننده، چرا حبيب؟
ميگه: مرتيكه خر داره گيتار ميزنه، ميگه: صداي دهل مياد

روباه:چه سری چه دمی عجب پایی!
زاغ:باشه فقط سریع تا شوهرم نیومده

به ترکه میگن: پسرت رکورد شکونده میگه: گه خورده من که پولش رو نمیدم

به یارو میگن قبض آب و برق خونتو چطور پرداخت میکنی؟ میگه میذارم پشت برف پاک کن ماشین غضنفر , فکر میکنه قبض جریمست پرداخت میکنه

صدای عشق... صدای قلب نیست، صدای گیتار نیست، صدای پیانو هم نیست، صدای عشق ... صدای فنرهای تخته

شباهت زن و برف پاک کن ... هر دو شون
وقتی خشک کار کنن جیغ می کشن

جدید ترین رمان عاشقانه در قزوین :
خسرو و فرهاد

قزوینیه داشته واسه رفیقش تعریف می***کرده که: بالام جان دیشب رفته بودیم عروسی، جات
خالی مختلط مختلط ، مرد و پسر قاطی!

ماه به خورشيد ميگه:اين آدما عجب بيجنبه***ان. هر شب ميفتن رو هم ما چيزی نميگيم. ما سالی يه بار رو هم ميفتيم همه با دوربين نگاهمون ميکنن!!

پر کار ترین عضو بدن ک و ن میباشد
چون وقتی خوشحالی تو ک و ن ت عروسیه
وقتی کرم داری ک و ن ت میخاره
وقتی تنبلی ک و ن ت گشاد میشه
وقتی حرصت میگیره ک و ن ت میسوزه
وقتی بقیه رو اذیت میکنی ک و ن ت خنک میشه
وقتی اعصابت خراب میشه ک و ن ت پاره میشه

زن از شوهرش میپرسه : عزیزم تو زن خوشگل دوست داری یا زن با شعور؟ مرده میگه : هیچ كدوم عزیزم من تورو دوست دارم...!!!

تهرانيه تو حج ,پرده کعبه رو گرفته بود مي گفت خدايا توبه ديگه براي ترکا جک نمي سازم يه ترکه زد رو شونش گفت داداش قبله کدوم وره؟ تهرانيه داد ميزنه خدايا خاطره که مي تونم تعريف کنم؟!

به يه پيرزنه ميگن ننه جان چرا سوتين نميزني
ميگه اي مادر من از اين قرتي بازيا خوشم نمياد ميکنم تو شلوارم

يه روز يه ترکه ميره مهموني ، صاحبخونه يه سگ داشت که اسمش جو بود
سگه ميره زير صندليه ترکه ميشينه.
يهو ترکه بد جوري گوزش ميگيره. با خودش فکر ميکنه که اگه بگوزه ، صاحبخونه فکر ميکنه که جو گوزيده .
ترکه يه کم از گوزشو ول ميکنه ، صاحبخونه سريع به جو گفت :
جو برو تو حياط . ولي جو تکون نخورد .
ترکه که خيالش راحت شده بود که ميافته گردن جو با خيال راحت تمتم گوزشو ول کرد.
صاحبخونه يهو داد زد:
جو ، حتما ميخواي اين آقا رو سرت برينه

یک قزوینی تو قم گم میشه! علمای قم فتوا میدن:تا این مادر ق ه ب ه رو پیدا نکردین تمام نمازها بدون رکوع و سجده خوانده شود!
 
Likes: Pooya

ahmad-a

Bench Warmer
Feb 9, 2007
844
0

‎‫از سوی سازمان هواپیمائی کشوری لیست مدارک لازم جهت خرید بلیط هواپیمای ایران به شرح زیر به اطلاع ملت شریف می رسد‬

‎‫کپی وصیت نامه به همراه رضایت نامه امضا شده‬
فیش بانکی مربوط به غسل میت با آب غیر یارانه ای‬

‫فیش بانکی هزینه امتحان شفاهی شهادتین‬
مبلغ 200 هزار تومان بابت قطع درختان محل سقوط به حساب شهرداری‬

‫فیش بانکی به مبلغ 50 هزار تومان عوارض خروج از دنیا
‬
‫فیش بانکی به مبلغ 20 هزار تومان بابت تسلیت از رسانه ملی‬
‎‫امضای تاییدیه منطقه جغرافیایی برخورد با زمین‬

‫تلفن اضطراری جهت اعلام سقوط به ترتیب اولویت‬
‫
فیش بانکی 200هزار تومان جهت استفاده از حوری در برزخ ااا‬
 
Feb 12, 2007
3,110
3
SANTA MONICA,CA
Blonde joke.

A blonde woman was speeding down the road in her little red sports car and was pulled over by a woman police officer, who was also a blonde


The blonde cop asked to see the blonde driver's license.


She dug through her purse and was getting progressively more agitated.


'What does it look like?' she finally asked


The policewoman replied, 'It's square and it has your picture on It.'


The driver finally found a square mirror in her purse, looked at it


And handed it to the policewoman. 'Here it is,' she said.


The blonde officer looked at the mirror, then handed it back saying,


"OK, you can go. I didn't realize you were a cop...
 
Last edited:

sia1

Ball Boy
Jan 30, 2010
360
3

یه آقایی که دکترای ریاضی محض داشته، هر چقدر دنبال کار می گرده بهش کار نمیدن!! خلاصه بعد از کلی تلاش، متوجه میشه شهرداری تعدادی رفتگر بی سواد استخدام می کنه!!
میره شهرداری خودش رو معرفی می کنه و مشغول به کار میشه...!
بعد از دو سه ماه میگن همه باید در کلاسهای نهضت شرکت کنید! این بنده خدا هم شرکت می کنه!!
یه روز معلم محترم در کلاس چهارم، ایشون رو می بره پای تخته تا مساحت یک شکلی رو حساب کنه! تو این فکر بوده که انتگرال بگیره یا نه که می بینه همه دارن داد می زنن:
انتگرال بگیر





 

sia1

Ball Boy
Jan 30, 2010
360
3
تركه ميره داروخونه كاندوم بخره،داروخونه شلوغ بوده،بعده يه مدت كلافه ميشه ميگه: آقايه بسته كاندوم بده مريض ما مرد



--------------------------------------------------------------------------------

خروس،خر و سگ از ايران فرار كردند علتشو از شون پرسيدن خروس گفت:اونقدر ساعت جلو و عقب ميشه كه نفهميدم كي بايد بخونم! سگ گفت:نفهميدم من بايد بگيرم،110بايدبگيره يا بسيج بايد بگيره! خر گفت:نفهميدم من خرم،ملت خره،دولت خره،ترك خره يا لر خره اصلا هويتمونو به هم ريختن


--------------------------------------------------------------------------------

اگر تبلیغات ماهواره را ملاک قرار بدهیم
مردم ایران کچل ***های چاق قد کوتاه معتادی هستند که
همگی ناتوانی جنسی دارند و
می***خواهند یک هفته***ای ویزای کانادا بگیرند




--------------------------------------------------------------------------------



110 تركه رو با يه دختر مي گيره ميگه : صيغه است يا عقديه ؟ ميگه جنده است نقديه



--------------------------------------------------------------------------------


آنگاه که خدا آدم را آفرید و با یک برگ او را پوشاند، حوا پرسید:فقط همین یه برگ؟ آدم گفت:نه، یه کوبیده و دو تا گوجه هم زیرش هست

--------------------------------------------------------------------------------


ادم در دو حالت زن میگیره یا اینکه مغزش اندازه تخمش باشه یا اینکه تخمش اندازه مغزش باشه


--------------------------------------------------------------------------------



سر کلاس پزشکی استاد به دانشجوها میگه :
کدوم عضو انسانه که تا 9 برابر بزرگتر میشه؟
دختره میگه استاد من میدونم ولی روم نمیشه بگم.....
پسره میگه : من میدونم استاد مردمک چشمه!!
استاد به پسره میگه : آفرین
به دختره هم میگه : لطفاً شما هم توقع بی جا نداشته باشید


--------------------------------------------------------------------------------



میدونی اوج رفاقت کجاست رفیقت بگوزه بگی من