Jan 26 News/Discussions

Feb 7, 2004
13,568
0
#1
زهرا رهنورد در مصاحبه با روز:
سازش نمی کنیم؛ به رسمیت نمی شناسیم

فرشته قاضي





بیانیه شماره 17 میرحسین موسوی از سوی برخی گروهها و شخصیت های سیاسی نشانه به رسمیت شناختن دولت محمود احمدی نژاد ارزیابی شد و برخی تا بدانجا پیش رفتند که سخن از سازش پشت پرده رهبران جنبش سبز با حکومت به میان آوردند. امری که زهرا رهنورد در مصاحبه با "روز" آن رابه شدت رد و به صراحت اعلام کرد: "نه دولت احمدی نژاد را به رسمیت می شناسیم و نه سازش می کنیم بلکه صادقانه پی گیر حقوق و مطالبات مردم هستیم."
با خانم رهنورد در شرایطی مصاحبه کرده ایم که از یک سو فشارها بر میرحسین موسوی، با بازداشت مشاوران و نزدیکان اوافزایش یافته و از سوی دیگر شایعاتی مبنی بر سازش پشت پرده و به رسمیت شناختن دولت احمدی نژاد از سوی او و سایر رهبران جنبش سبز، پخش شده است. اما خانم رهنورد با وجود همه این فشارها و تهدیدها تصریح می کند: "سینه مان را سپر کرده ایم و آماده برای هرگونه تیر و حمله و تروری هستیم."
مصاحبه با زهرا رهنورد، استاد دانشگاه، نویسنده و همسر میرحسین موسوی را در پی می آید.
خانم رهنورد بعد از انتشار بیانیه هفدهم آقای موسوی، برخی اینگونه برداشت کرده اند که آقای موسوی، دولت محمود احمدی نژاد را به رسمیت شناخته است. چنین برداشتی درست است؟
برداشت شخصی من از بیانیه، این نیست، چون بندهای دیگر همین بیانیه تاکید دارد که تقلبی در کار بوده و انتخابات سالم نبوده است؛ وقتی در بیانیه بر این موضوع تاکید می شود، چگونه چنین برداشتی می شود؟ من فکر میکنم و برداشت من این است که از متن همین بیانیه به وضوح می توان فهمید که آقای موسوی، دولت برآمده از تقلب را به رسمیت نمی شناسد.

ولی اکنون شایعات زیادی درباره سازش پشت پرده آقایان موسوی و کروبی و خاتمی مطرح است و امروز نیز برخی اخبار به نقل از آقای کروبی در مورد به رسمیت شناختن دولت احمدی نژاد منتشر شده است. برخی بیانیه آقای موسوی و سخنان امروز آقای کروبی را به سازش های پشت پرده تعبیر میکنند.
به هیچ وجه چنین چیزی نیست و سازشی در کار نیست. من در آن بیانیه نه تنها هیچ گونه سازشی نمی بینم بلکه آن بیانیه کف خواسته ها و آرمان های مردم است و حداقلی از خواسته های مردم و حکومت می تواند به راحتی این خواسته ها را عملی کند.

ولی حکومت این خواسته را نمی پذیرد یعنی تاکنون نپذیرفته؛ شما فکر میکنید به این خواسته ها تن خواهند داد؟
من نمی توانم آینده را پیش بینی کنم که چه اتفاقی خواهد افتاد و چه خواهد شد، فقط امیدوارم هر اتفاقی که می افتد به نفع ملت ایران باشد و به سربلندی ملت ایران ختم شود.میخواهم بر این نکته تاکید کنم که نه دولت احمدی نژاد را به رسمیت می شناسیم و نه پشت پرده سازش می کنیم.

با بازداشت های گسترده ای که موج دوم آن بعد از روز عاشورا آغاز شد، به نظر میرسد فضا بسته تر از سابق شده و از طرف دیگر شامل کسانی شده که به انقلاب خدمات زیادی کرده اند. به نظرتان این بازداشت ها تاثیری در حرکت مردمی خواهد داشت؟
این بازداشت ها کار بسیار غلط و اشتباهی است که متاسفانه همچنان هم ادامه دارد. بازداشت کسانی که حرفهای آزادیخواهانه میزنند و از حقوق مردم سخن می گویند هیچ محمل قانونی ندارد. باید توجه داشت که آرمان های آزادیخواهانه، دموکراسی طلبی، قانون گرایی و مردمسالاری دینی، پایه های خواسته های مردم است که "رای" نیز در درون همان قرار میگیرد؛ دستگیری ها که چه مردم عادی و چه شخصیت های سیاسی و مطبوعاتی و... را در بر می گیرد، محمل درست و قانونی ندارد. بازداشت شخصی مثل دکتر بهشتی که سمبل همه حق طلبی ها و اندیشمندی های جنبش و یک دلسوز دانشگاهی است چه فایده ای برای آقایان دارد؟ منظورم فقط شخص دکتر بهشتی نیست بلکه او را به عنوان سمبلی از عزیزان دربند می گویم که به خاطر آرمان های بلند و انسانی شان بازداشت شده اند. من همچنین می خواهم مساله زنان را به طور اخص مطرح و تاکید کنم که بازداشت شیرزنان فهیم و آگاه ایرانی، ضربه بزرگی به حیثیت جمهوری اسلامی میزند. زنانی که باید دراجتماع و دانشگاهها مشغول کار باشند اکنون در کنج زندان ها هستند و این موضوع سرافکندگی عظیمی در سطح ایران و جهان برای جمهوری اسلامی به دنبال دارد.

آیا این بازداشت ها و بگیر و ببندها تاثیری در حرکت مردم و جنبش سبز خواهد داشت؟
این دستگیری ها هیچ گونه تاثیری در خواست و حرکت مردم ندارد؛ مردم به شدت آگاه هستند و با شعور بالای سیاسی، مطالبات خود را پی گیری میکنند. اکنون این مردم هستند که پیشروی روشنفکران هستند، حتی روشنفکران ما به دنبال مردم حرکت می کنند.

خانم رهنورد تعداد زیادی از نزدیکان شما و همسرتان بازداشت شده اند؛برادرتان دوبار بازداشت شده و خواهرزاده آقای موسوی نیز به شهادت رسیده اند. این مسائل چه تاثیری در زندگی شخصی و خانوادگی شما داشته است؟
ما با جنبش سبز نفس می کشیم و زندگی می کنیم؛ خود من همیشه از سوی جریان های محافظه کار و واپس گرا سرکوب شده ام اما اندیشه هایم را مطرح کرده ام. متاسفانه فشارهایشان بر زنان آزادیخواه و من متمرکز شده و با اهانت ها و حاشیه سازی هایی که تازگی نیز ندارد و از سالها قبل جریان داشته، سعی در سرکوب ما داشته اند، اما اکنون دیگر حیا را خورده و آبرو را تف کرده اند. زمانی کتاب هایم را اجازه انتشار نمیدادند و کاری کردند که من زندگی کاری و اجتماعی ام را فقط در دانشگاه گذاشتم اما فشارها ادامه داشت. حالا شدید تر شده؛ هدف آنها این است که من وجود نداشته باشم، نفس نکشم و نباشم. حتی زندگی عاشقانه ما را نیز بر نمی تابند و سعی کردند حاشیه ها به وجود آورند اما همگان میدانند ما چه نوع زندگی ای داریم و این فشارها و تهدیدها، هیچ تاثیری در روند زندگی و فعالیت ها و آرمان های ما ندارد.

بیشتر میخواهم بدانم چه فضایی بر خانواده و فامیل و نزدیکان شما که این همه هزینه داده و میدهند حاکم است؟ آیا این هزینه ها تاثیری در رابطه آنها با آقای موسوی داشته است؟
این هزینه ها به خاطر آقای موسوی نیست بلکه به خاطر جنبش سبز است؛ ما فرد گرا نیستیم و فردگرایی نداریم و خانواده و فامیل ما نیز جدا از مردمی که هزینه میدهند نیستند. برادر من یک شخصیت کاملا علمی و متخصص است و هیچ نوع فعالیت سیاسی ندارد اما همچون سایر مردم هزینه میدهد. ما سینه مان را سپر کرده ایم و آماده برای هرگونه تیر و حمله و تروری هستیم.

خانم رهنورد خود شما نیز تاکنون سه بار مورد حمله قرار گرفته اید؛ گفته می شد افرادی که به شما حمله کردند از "خواهران بسیجی" بودند. ممکن است توضیح دهید اصل قضیه چه بود؟
من نمی توانم با اطمینان بگویم که بسیجی بوده اند اما می گویم که ماموریت داشته اندو از یک روز قبل از 16 آذر تا 18 آذر من در ناامنی شدید قرار داشتم. به طور مداوم تعقیب ام میکردند و یک بار سرم ریختند و بارها با حرفهای بسیار زشتی اهانت کردند. یکبار که حراست دانشگاه مرا به ماشین منتقل کرد تا از محل دور شوم، یک موتورسوار دستش را داخل ماشین کرد و گاز فلفل زد که به شدت حالم بد شد و مدتی مریض بودم و خونریزی کلیه داشتم. روزهای دیگر نیز حراست دانشگاه مراقبت میکرد. آن 4 روز تا 18 آذر یا توهین میکردند و یا حمله فیزیکی میکردند و هیچ گونه امنیتی نداشتم اما بعد از 18 آذر دست برداشتند و فعلا که خبری نیست.

شما نمی ترسید از اینکه یکباره حادثه ای برایتان به وجود آورند؟ آیا پیش بینی چنین حوادثی را کرده اید؟
آزادیخواهی و سلحشوری جزو آرمان های من در زندگی بوده و به خاطر همین از مرگ هم هیچ هراسی ندارم. قبلا گفتم سینه مان را سپر کرده ایم و من به شخصه آماده هرگونه تیر و حمله و تروری هستم.

Roozonline
 
Last edited:
Feb 7, 2004
13,568
0
#2
آنچه کروبی گفت؛ آنچه فارس نوشت

حسن شاهوردی

مهدی کروبی دیروز طی یک مصاحبه جمعی اعلام کرد "دولت فعلی، دولت مستقر در کشور است و وظیفه دارد کارهای مردم را انجام داده و پاسخگو باشد". این سخن در خبرگزاری فارس، وابسته به نهادهای امنیتی و نظامی به این صورت چاپ شد: "بنده اشكالات خود را همچنان وارد میدانم اما رئیس جمهور را نیز به رسمیت می شناسم".

خبرگزاری فارس البته مدعی شد که مهدی کروبی در پاسخ به سئوال خبرنگاراین خبرگزاری این جمله را گفته است؛ اما همین کافی بود تا واکنش سریع محافل خبری و سیاسی ایران را در پی داشته باشد؛واکنشی که در سایت های اینترنتی بسیار منفی بود؛ اما ساعتی بعد سید مجتبی واحدی، مشاور مهدی کروبی با ارائه توضیحاتی به نقل از مهدی کروبی اعلام کرد: "پس از اتمام کنگره در حال خروج بودم که تعدادی از خبرنگاران، سئوالاتی از من پرسیدند و من در پاسخ به انها گفتم که پس از تنفیذ، دولت فعلی، دولت مستقر کشور است و وظیفه دارد کارهای مردم را انجام دهد و پاسخگو باشد".

به گفته آقای واحدی، دبیر کل حزب اعتماد ملی در توضیح این سخنان خود گفته است: "در همان مصاحبه بر این نکته تاکید کردم که تقلب های گسترده درانتخابات صورت گرفته و من برهمه مواضع انتخاباتی خود و اعتراضات خود ایستادگی کرده و می کنم و بیدی هم نیستم که با تهدیدها و فحاشی ها و هتاکی ها عقب نشینی کنم اما مردم مسائل روزمره ای دارند که دولت مستقر باید آنها را حل کند و دولت فعلی پس از تنفیذ، دولت مستقر کشور است و باید پاسخگوی مشکلات مردم باشد".

مهدی کروبی با تاکید بر اینکه "حرف من همان حرف ملت است که رای ما کجاست" گفته است: "همین امروز در مصاحبه با یک روزنامه انگلیسی، گفتم مطمئن باشید دولت احمدی نژاد چهار سال نخواهد ماند."



تقلب و دخالت در رأی

حسین کروبی نیز به وب***سایت سحام***نیوز، به نقل از پدرش گفت که او همچنان اعتقاد دارد در انتخابات، تقلب روی داده و در شمارش آراء کاملا دخالت شده است.

به گفته حسین کروبی، پدرش افزوده "چون آیت***الله علی خامنه***ای، حکم احمدی***نژاد را تنفیذ کرده است، وی را به عنوان رئیس دولت نظام به رسمیت می***شناسد."

وی همچنین در گفت و گو با بی بی سی، در پاسخ به این سئوال که چرا این موضع آقای کروبی چند ماه پس از تنفیذ حکم ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد اعلام می شود، گفت: "شاید به این دلیل بوده است که در ۸-۷ ماه گذشته ایشان منتظر بودند که حاکمیت به اعتراضات مردم توجه کند و به خواسته های آنها تن بدهد، اما اکنون که حاکمیت اصرار دارد که به خواسته مردم تن ندهد، ایشان می خواهند راه برون رفتی ایجاد کنند."

پسر مهدی کروبی در پاسخ به این سئوال که آیا این موضع گیری نوعی عقب نشینی نیست؟ گفت: "صحبت های آقای کروبی همان صحبت هایی است که در بیانیه هفدهم آقای موسوی هم به نوعی به آن اشاره شده است. این عقب نشینی نیست، بلکه جستجوی راه برون رفت از وضعیتی است که دولت ایجاد کرده و کشور را به سمت پرتگاه می برد".

حسین کروبی همچنین اظهار امیدواری کرد که "موضع گیری تازه آقای کروبی باعث شود مجلس نظارت جدی خود را بر کار دولت اعمال کند و در مواردی که به گفته او دولت بر خلاف منافع کشور حرکت می کند، از دولت بازخواست شود".



می خواستند ماست مالی کنند

نامزد معترض به انتخابات 22 خرداد، ساعتی پیش تر در کنگره حزب مردمسالاری، در واکنش به اظهارات ابوترابی، نایب رئیس مجلس به صراحت گفته بود که "مسئله امروز انتخابات نیست، مسئله کشته شدن جوانان زیر شکنجه است".

ابوترابی از مهدی کروبی انتقاد کرده بود که چرا حکمیت کمیته شورای نگهبان را نپذیرفته است؛ همین باعث شد تا دبیر کل حزب اعتماد ملی بدون وقت تعیین شده پشت تریبون رود و خطاب به او بگوید: "حکمیت را نپذیرفتم چون می خواستند ماست مالی کنند."

کروبی در ادامه به تقلب در انتخابات اشاره کردهو گفت "موارد زیادی وجود دارد که آدم هایی شهادت داده اند در صندوقی ناظر بوده اند و ما در آن مثلاً 90 تا 100 تا رأی داشتیم اما بعداً اعلام کردند صفر یا یک".

وی همچنین به دیدارش با خانواده شهید بهشتی اشاره کرد و گفت: "این بنده های خدا به آیت الله مظاهری هم مراجعه کرده اند اما گفته من هم می ترسم من را بگیرند."

کروبی همچنین خطاب به ابوترابی گفت: "برادر من اصلاً مسئله انتخابات نیست.مسئله این است که در این کشور در کهریزک 4 نفر جوان کشته شدند. در زمان شاه ما زندان بودیم و مبارزه می کردیم اگر چریک را که براندازی اش قطعی بود می گرفتند و شکنجه هم که می کردند بعد می بردند بهداری درمانش می کردند. اما الان آنقدر شکنجه می کنند که طرف زیر شکنجه می میرد. اینها مسئله اصلی است."

کروبی همچنین در ادامه به موارد دیگری از وقایع بعد از انتخابات اشاره کرد و گفت: "برادر من شما آدم های خوبی هستید شما چشمتان را باز کنید و ببینید چه اتفاقی دارد می افتد و با مردم چه می کنند؟ ما از مردم نخواسته ایم بیایند خیابان و اعتراض کنند. این تصمیم خودشان هست و باید این واقعیت را درک کرد که این تصمیم، تصمیم مردم هست نه من مهدی کروبی."



کروبی، محکم و استوار

یک روز پیش تر نیز روابط عمومی حزب اعتماد ملی با انتشار بیانیه ای در پاسخ به روزنامه کیهان اعلام کرده بود که "آقای کروبی محکم و استوار ایستاده و برای تمامی سخنان خود سند دارد."

روزنامه کیهان با اشاره به سخنان مهدی کروبی مبنی بر بسته شدن راههای رایزنی درباره زندانیان نوشته بود: "ظاهراً وی ۸-۷ ماه خواب بوده و تازه بیدار شده و فهمیده چه خبط بزرگی کرده است."

روابط عمومی حزب اعتماد ملی در پاسخ نوشت: "آن کسانی خواب هستندکه سالهاست حقوق مردم را نادیده می گیرند و نمی فهمند که بازداشت فرزندان این انقلاب مانند علیرضا بهشتی و آوردن آنها با لباس زندانی و دمپایی، در دادگاه انقلاب و زیر عکس شهید بزرگوار آیت الله بهشتی چه معنایی می دهد. آن کسانی خوابند که نمی دانند چه اتفاقی افتاده است تا بعد از ۲۷ سال در ختم شهید بهشتی نیروهای ضد شورش با باتوم و سپر باید مستقرباشند و این مراسم تحت شدیدترین تدابیر امنیتی برگزار شود. آن کسانی خوابند و هنوز بیدار نشده اند که جمعیت ۳ میلیونی مردم را در ۲۵ خرداد ندیدند و سکوت با معنای آنها را نشنیدند. آن کسانی خوابند که به رغم کشتار در بازداشتگاه کهریزک که ننگی برای این انقلاب شد، عامل اصلی آن را در کنار خود می نشانند و از او تقدیر می کنند و در مصونیت آهنی قرار می دهند.آیا می خواهید بدانید که دیگر چه کسانی خوابند و چه زمانی وقت بیداری آنهاست؟ انتخابات آزاد برگزار کنید یا اجازه برگزار یک تجمع آزاد و امن به هواداران آقایان کروبی و موسوی بدهید تا بیبند مردم چگونه بیدارتان می کنند. پس لازم است بدانید که آقای کروبی محکم و استوار ایستاده و برای تمامی سخنان خود سند دارد."

Roozonline
 
Feb 7, 2004
13,568
0
#3
دادستان تهران:
برای پیشگیری توقیف می کنیم

سارا امینی

عباس جعفری دولت آبادی در یکی از اولین اظهار نظرهایش در خصوص برخورد با مطبوعات خبر از آن داد که شیوه دادستانی در برخورد با مطبوعات "مبتنی بر اقدامات پیشگیرانه" است. جانشین سعید مرتضوی همچنین در خصوص بازداشت یکی از اعضای تحریریه نشریه "همت" مدعی شد که این نشریه پس از دریافت حکم توقیف، اقدام به انتشار چاپ دوم بدون داشتن مدیرمسئول کرده بود و به همین دلیل یک نفر از اعضای تحریریه آن بازداشت شد و سایرین تحت تعقیب قرار گرفتند.

دادستان تهران در ادامه گفت و گویش با خبرگزاری ایسنا، دیگر دلایل توقیف این نشریه را "نشر اكاذيبي عليه مسوولان و برخي نهادهاي كشور" عنوان کرده و جرم نشریه "موج اندیشه" را نیز استفاده از علائمی شبیه نشریه همت دانسته است؛به گفته اواین نشریه اقدام به انتشار مطالبی در خصوص روسای دو قوه کرده که از دید داستان "توهین و کذب" بوده است.

دولت آبادی "اهانت به سران سه قوه و مسوولان ارشد" نظام را جرم دانسته، بی آنکه احتیاج به "شكايت خصوصي" باشد. او در عین حال از وزارت ارشاد بابت عدم توجه به حکم های توقیف صادر شده برای مطبوعات از سوی دادستانی تهران انتقاد کرده و خبر از احضار مدیرکل مطبوعات داخلی این وزارتخانه به دادسرا داده است.

این در حالیست که وزارت ارشاد دولت دهم از ابتدای روی کار آمدن دولت جدید، برخورد با مطبوعات را به صورت گسترده ای افزایش داده است. محمدعلی رامین، معاون جدید مطبوعاتی نیز که از نزدیکان محمود احمدی نژاد است از زمان گرفتن سکان این معاونت، نه تنها بیشتر از قبل نشریات را مورد حمله و انتقاد قرار داده، بلکه در آخرین اقدام، در یک روز به صورت فله ای پانزده نشریه را تهدید به توقیف کرده است.

گفتنی است از فردای انتخابات ریاست جمهوری دهم تا به امروز بیش از 30 نشریه سراسری و محلی توقیف شده اند؛ موج دستگیری و برخورد و احضار روزنامه نگاران و اهالی مطبوعات به قدری گسترده بوده که کارشناسان و صاحب نظران آن را بی سابقه ترین حمله به اهالی مطبوعات در تاریخ مطبوعات ایران خوانده اند.

براساس گزارش های منتشر شده از سوی نهادهای بین المللی، مانند گزارشگران بدون مرز و کنفدراسیون بین المللی روزنامه نگاران، تا کنون بیش از 50 روزنامه نگار ایرانی به علت تهدید به دستگیری و زندان مجبور به ترک کشور شده اند.

Roozonline
 
Feb 7, 2004
13,568
0
#4
شما پیروزید، عربده شان از ترس است

مسعود بهنود


ما عاشقان فوتبال بودیم فرقی نداشت که هوشنگ ابتهاج شاعر بزرگ بود یا داوود رشیدی هنرمند نامدار، وقتی هم می رفتیم امجدیه سی چهل نفر بودیم و زنده یاد محمد بوقی شعارها را می آورد و به تصویب می رساند و جایمان هم مشخص بود سمت چپ جایگاه. اما دوستان نزدیکی داشتیم که از این عشق ما به ضربه های سر همایون بهزادی و پاهای طلائی شیری و بازی به هم ریزی حسین کلانی هیچ نمی دانستند، از قدرت پای قلیچ خبر نداشتند. از شادی ما شاد می شدند اما دل به آن نمی دادند و مشغول کار خود بودند.

مهندس فیروز اسفندیاری آرشیتکت سرشناس از جمله اینان بود که از راز دلبستگی ما به فوتبال سر نمی آورد اما ناگزیر بود فریادهای ما را بشنود و داد و قال های ما را تحمل کند. تا سرانجام او هم به جمع پیوست و به جمع تماشاگران مسابقات [البته از طریق تلویزیون] اضافه شد. منتها وقت تماشای بازی یک سئوال همیشگی وجود داشت و هرگز پاسخی برای آن یافته نشد. هر وقت که یک بازیکن توپی به عقب می فرستاد، برای دفاع خودی و یا حتی دروازه بان خودی، مهندس فریاد می زد این چرا حواسش نیست باید توپ را به طرف دیگر شوت کند. ما لب می گزیدیم و گاهگاه توضیح می دادیم که هم مربی می داند و هم بازیکن که دروازه کدام طرف است اما... مهندس فریاد می زند اما ندارد توپ را باید بیندازد به طرف دروازه حریف...

این هفته حرص می خوردیم و باز هفته بعد همین بساط بود. ما بالاخره هم نتوانستیم به مهندس برسانیم که گاهی تیم باید توپ را به عقب بفرستد، گاهی در عرض زمین بازی را وسعت دهد، همیشه به سمت هدف رفتن عاقلانه و میسر نیست.

چند سالی است خبر ندارم آیا مهندس اسفندیاری بالاخره موافقت کرده است با خط میانی تیم که گاهی توپ را به دفاع برسانند و گاهی بدهند به دروازه بان خودی یا هنوز فکر می کند الا و لله باید توپ رو به دروازه حریف شوت شود.

و این حکایت دوستان ماست که دیروز با انتشار خبر گفته های کروبی درباره دولت احمدی نژاد و مسوولیت هایش براشفته شدند که ای فغان ناموس جنبش سبز از دست رفت. برخی همان ها بودند که با بیانیه هفدهم مهندس موسوی [و تحلیل اولیه محسن رضائی] هم به همین فغان افتاده بودند. انگار تیم فوتبال جنبش سبز تعهد داده که هیچ گاه هیچ تدبیری به کار نیاورد، هیچ نقشه ای نداشته باشد.

سیاست دنیای پیچیده ای است، پیچیده تر از فوتبال و پیچیده تر از هر علم دیگری، از همین رو برخی ام العلومش گفته اند. در این دنیای پیچیده و پر از خدعه و توطئه نمی توان با دلی آسان گیر و بدون نقشه و هدف، بی استراتژی و تاکتیک حرکت کرد. در این دنیا برای همفکران چاره ای نیست جز آن که به مربی و اجزائی از مدیریت اعتماد کنند. این نظم بازی است. می باید از تماشاگران ثابت قدم تیم های بزرگی مانند منجستر یونایتد یا پرسپولیس بیاموزیم که گاه قصه دق می کنند اما حاضر نیستند بد مربی تیم شان و بد تیمشان گفته شود. البته لحظاتی هم هست که هواداران از مربی بر می گردند و در همه جای دنیا معمول چنین است که اول شعار می دهند، بعد یک پلاکاردی بلند می کنند. آن گاه مربی باید توضیح بدهد. البته همه این ها منوط به پیروزی است.

همصدا شدن با کیهان که با شادمانی خبر داده "کوچه بن بست بود دنده عقب گرفتند" شایسته سبز ها نیست. این ها تظاهرات کسانی است که بازی را به شما باخته اند. دستاوردهایتان را به این آسانی نفروشید. و حالا که چنین شد بگذارید یک لمحه ای برایتان از خرمی بهار بگویم.

با همه گروگان ها که در زندان دارید. با داغی که از کشته شدن ندا و سهراب و محسن و بچه ها در دل هاست، با همه ظاهر خشن و پیروزمند که می گیرند، با صد و چهل سال حبسی که روی کاغذ به گروه اهل صلاح و قلم دادند، عدالت را به سخره گرفتند، با آن که بسیاری از سران و پشتوانه ها را از خود رنجاندند، با وجود آن دلهره که در دلمان افتاد که مبادا شما سبزها را هم مانند خود به خشونت کشانده باشند اما در مقابل پایداری نمانیده ها و منتخبانتان کم آوردند. به هزار روایت شکست خورده اند. شکست خورده اند چون نگاه کنید هیچ لبخندی به رویشان زده نمی شود. شکست خورده اند چون شب ها راحت نمی خوابند. به میهمانی نمی روند، با وحشت همخانه شده اند، به جشنواره غمزده فجر نگاه کنید که هرگز چنین وضعیتی نداشته، نگاه کنید که دستگاه پوپولیستی که مغرور به حضور میلیونی مردم در سفرهای استانی بود جرات خارج شدن از مجموعه پاستور را ندارد. آن از هنر، از اقتصاد، از روابطشان به روحانیت یکی نوری همدانی دارند، نگاه کنید به وضعیت ورزش و فرار ورزشکاران. توجه کنید که در خانواده سران حتی سران جناح راست چه می گذرد. افتخارشان این بود که دنیا از ما همکاری خواسته اما امروز به جائی جز گویان و سرزمین های دیکتاتور زده گذرشان نیست. حتی خودشان هم به بلوف هایشان باور ندارند، پای صحبت عقلایشان بنشیند می خندند. همان رحیم مشائی که چون استخوانی در گلوی دستگاه احمدی نژاد مانده تنها کسی است که رسم مردمداری می داند و با چه بذل و بخشش و کوششی توانسته دو یا سه هنرمند را ملاقات کند یا به پاستور بکشاند. به ماتمسرای فرهنگستان ها نگاه کنید، به حرف های ضد و نقیض و درهمشان. طنز را از همین رو تعطیل کرده اند. باری تنها و تنها سرمایه اش همان است که آقای کروبی گفت [حکم تنفیذ رهبر]

گوش کنید به متلک های نهان در گفته های صفارهرندی و غلامحسین الهام. بشنوید اشارات صف کسانی که توسط احمدی نژاد با نهایت بی احترامی رانده شدند [لاریجانی، دانش جعفری، فرهاد رهبر، پورمحمدی، اژه ای، حتی دکتر لنکرانی] و عنایت داشته باشید که این ها به عدد بیش از این ها هستند و بی شمارند اما یا به احترام رهبر و یا از بغض اصلاح طلبان خود را هوادار دولت نشان می دهند. در نهان اگر مهندس موسوی و مهدی کروبی از صحنه کنار بروند و یا فرضا وضعیت موجود را پذیرفته بگیرند، این دولت کیست که نداند سه ماه ماندنی نیست.

در چنین شرایطی اگر کسی مانند مهدی کروبی توپ را به دفاع خودی داد تا آرایش تیم را مطابق شرایط روز کند تعجبی نباید داشت. نمی دانم چرا برخی برای تحلیل و برای نقد و برای خشم گرفتن و راندن این همه عجله دارند. اینک این صدای از قلعه شادمانان است. روزی که روزش شد نام تک تک عزیزان جوان را که جان در این راه دادند بزرگ می داریم. ما وفاداریم. مقتدایمان دکتر مصدق وقتی سرطان تنشان را گرفته بود و دربار مرحمت کرد و اجازه خروج از کشور داد، وقتی دکتر غلامحسین خان پسرش بر بالین او رفت و مژده داد که بیمارستانی در سویس رزرو شده "نزدیک همان آسایشگاه که دخترتان خدیجه در سکوت سال هاست چشم انتظارتان است" این را هم گفت که مصدق را به رفتن و معالجه و خلاص شدن از درد سرطان تشویق کرده باشد، اما فریاد پدر شنید که گفت "مگر غلام ساواکی شده ای، من می خواهم همین جا کنار شهیدان سی تیر دفن شوم. این ها آرزو دارند من خارج باشم و خارج بمیرم. این آرزو را به دلشان می گذارم آن گذرنامه را پاره کن."

روزی نه دیر و نه دور، گذرنامه هایمان را پاره خواهیم کرد. نشان خواهیم داد که خشونت را از آنان نگرفتیم اما مهربانی را به آنان آموختیم. شرمسارشان خواهیم کرد و لذت انصاف و بخشایش را به آن ها خواهیم چشاند. آن روز داغ خشم و کین را بر دلشان خواهیم گذاشت. بدخواهان را هم مطابق حقوق انسانی و به رای قاضی نه به رای کور خیابانی کیفر خواهیم داد. عشق خواهیم فروخت سر هر کوچه، گلدانی خواهیم کاشت. یاوه گویان و قلم به مزدان را شرمسار آدمی خود خواهیم کرد. گوش کنید به صدای بانوی سبز. صدای آسمانی عدل و آزادی را بشنوید.
 
Feb 7, 2004
13,568
0
#5
آزاد نمی شویدچون مصاحبه کردید
لیلا طیری

وضعیت زندانیان سیاسی و مطبوعاتی با عدم اطلاع رسانی مسئولان و بالاگرفتن نگرانی های خانواده ها و افکار عمومی، روز به روز حادتر می شود.

در این میان آزاد نکردن برخی از زندانیان به دلیل انتشار رسانه ای اخبار بازداشت آنها بدعت تازه ای است که دستگاه قضایی و امنیتی کشور انجام می دهد. در هیمن راستا بر اساس گزارش ها بعد از هفت روز بی خبری و اطلاع نادرست دادن به خانواده ها، دادگاه انقلاب ساوه روز گذشته اعلام کرد قرار نیست سمیه عالمی پسند و همسرش پیمان چالاکی آزاد شوند. آنها همچنان در سلول انفرادی به سر می برند و مشخص نیست در کدام زندان به سر می برند.

این زوج دوشنبه شب گذشته به همراه دختر سه ساله شان مانا، در منزلشان دستگیر شدند و پس از چند ساعت، به آنها اجازه داده شد فرزندشان را به دوستی بسپارند که او را به خانواده شان در تهران تحویل دهد.

بعد از چند روز بی خبری، از وضعیت این خانواده، سمیه عالمی پسند طی تماسی موفق شد با فرزندش گفت و گویی کوتاه داشته باشد، اما نمی دانست در کجا و حتی کدام شهر زندانی هستند.
روز یکشنبه به خانواده آنها که از دادگاه انقلاب ساوه موضوع را پیگیری می کنند، گفته شده بود که وثیقه ای سی میلیون تومانی برای آزادی سمیه عالمی پسند آماده کنند، اما دیروز گفته اند که به دلیل انتشار خبر دستگیری در رسانه ها، وی آزاد نخواهد شد.این در حالیست که فرزند خردسال این زوج در خانه اقوام آنها نگهداری می شود.



آزادی سید حسن احمدیان

سید حسن احمدیان، رییس کمیته مردمی ستاد میرحسین موسوی پس از تحمل بیش از ۴ ماه حبس، شامگاه یکشنبه با قرار وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی آزاد شد. این زندانی سیاسی که به دلیل تشدید ناراحتی کلیوی قرار بود روز شنبه تحت عمل جراحی قرار گیرد، از روز 4 شنبه به طرز مشکوکی ناپدید شده بود و مسئولین بند ۲۰۹ حضور او در این بند را تکذیب می کردند اما پس از بررسی و مراجعه خانواده وی، مشخص شد روز چهارشنبه وی را از بند ۲۰۹ به سلول انفرادی در بند ۲۴۰ منتقل کرده اند.

مراجعه مستمر خانواده احمدیان به زندان اوین و دادگاه انقلاب، در چند روز گذشته سبب شد تا سرانجام روز یکشنبه قاضی مربوطه با قرار وثیقه موافقت نماید ویکشنبه شب در حدود ساعت ۱۲ این زندانی سیاسی آزاد شود. خانواده وی قصد دارند در روز جاری حسن احمدیان را برای عمل جراحی به بیمارستان ببرند.

سید حسن احمدیان رییس کمیته مردمی ستاد میرحسین موسوی در ۱۸ شهریور ماه با حمله ماموران وزارت اطلاعات به دفتر سازمان رهیاب (تشکل غیر دولتی فعال در زمینه حل آسیب***های اجتماعی) واقع در سیدخندان دستگیر شد. بازپرس بیگی در جواب پیگیری***های خانواده وی، همکاری احمدیان با کمیته حقیقت یاب را علت بازداشتش عنوان کرده بود.



ممنوع الملاقاتی مریم ضیا

خانواده مریم ضیا، فعال حقوق کودک این هفته هم موفق به ملاقات با وی نشدند.به گزارش وبلاگ "تا آزادی زندانیان سبز" مریم ضیا که از ۱۱ دی ماه در بازداشت به سر می برد، تاکنون با خانواده خود ملاقات نداشته و پیگیری های خانواده او نیز بی نتیجه بوده است.

مریم ضیا از زمان دستگیری تنها یک بار با خانواده خود تماس داشته و به گفته خانواده اش، از روحیه خوبی برخوردار بوده است. گفته می شود فشارها بر این فعال حقوق کودکان به این دلیل است که او به کارهای نکرده اعتراف نکرده است.

گفتنی است خانواده ضیا به دادستان تهران هم مراجعه و درخواست اجازه ملاقات کرده اند اما پاسخی که مسئولین دادستانی تهران داده اند این بوده: دو یا سه هفته بعد جواب می دهیم.

مریم ضیا دو فرزند دارد که هم اکنون نزد مادرش نگهداری می***شوند، آنها تاکنون چندین بار به دادگاه انقلاب مراجعه کرده اند اما هیچ خبری از مریم به دست نیاورده اند؛ او تنها فعالیتش در حوزه حمایت از حقوق کودکان بوده و با انجمن حمایت از حقوق کودکان همکاری می کرده است، او در منزلش دستگیر و اسناد و مدارک و کامپیوتر شخصی***اش نیز مصادره شد.



انتقال جوادی حصار به بند عمومی

محمد صادق جوادی حصار، روزنامه نگار و عضو حزب اعتماد ملی به بند عمومی منتقل شده است.

به گفته خانواده این روزنامه نگار، جوادی حصار روز گذشته در تماسی کوتاه خبر داده که از سلول انفرادی خارج و به بند عمومی منتقل شده است.خانواده جوادی حصار از اتهام یا اتهامات انتسابی به این روزنامه نگار اطلاعی ندارند و در مراجعه به دادگاه انقلاب، تنها چیزی که به آنها گفته شده، این است که پرونده مسیر طبیعی خود را طی می کند.



نامه دختر محمد جواد مظفر

دختر محمدجواد مظفر، مدیر انتشارات کویر، نایب رییس انجمن دفاع از حقوق زندانیان و از فعالان عرصه فرهنگ که از ۸ دی ماه در بازداشت به سر می برد، در نامه ای به پدرش نسبت به وضعیت و سلامت او اظهار نگرانی کرده است.

متن نامه دختر محمد جواد مظفر بدین شرح است:

آنگاه که خبر بیماری پدر را در آن سلول تنگ و سرد و تاریک شنیدم طاقتم طاق شد، به مظلومیتش اندیشیدم و بر بی***گناهی***اش گریستم. فرزندم از من می***پرسد: چه شده است؟ باباجون را کجا برده***اند؟ و من ناتوان از پاسخ که به دخترکم چه بگویم؟ بگویم پدربزرگ شیرین و خوش***سخنت را کجا برده***اند؟ به کدامین گناه؟ نمی***دانم به او که خردخرد با اسلام آشنا می***شود و عدل را می***جوید چگونه بگویم که در ملک اسلام ظالمانه او را در بند کرده***اند.

من از بیگانگــان هرگــز ننــالم

که با من هرچه کرد آن آشنا کرد

آشنایانی که مدعی اشدّاء علی***الکفّار رحماء بینهم هستند، حال مردی رحیم را که مهمترین خصلتش شرح صدرش است، ناعادلانه به بند کشیده***اند. سینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی… با خود می***اندیشم یگانه گوهری است این مرد! همو که در میانة عاشورا هم از کار نیک غافل نیست و "عمل صالح" را پند عاشورا می داند و کتابش را خیرات می***کند!

خدایا به که پناه برم از این همه نامردمی***ها بر پدری که در همه حال توصیه***اش پایبندی به اصول دین و رعایت اخلاق بوده، او که حریم فرهنگ کشور را پاس می***دارد و چرا ننالم که:

چو پرده***دار به شمشیر می***زند همه را

دگر کسی مقیم حریم حرم نخواهد ماند

چرا نگریم که مدافع حق***الناس در جلوة***حق شهروندی اینک از ضروری***ترین حق شهروندی محروم است. با این همه خدا را شاکرم که چنان ما را تربیت کرده که با این همه بی***مهری باز صبورم و مردم***دوست که: "والکاظمین الغیظ والعافین عن***الناس" و البته چشم به گشایش دارم و امید به آینده که سرو قامتش را دیگربار ببینم و در سایه***سار مهربانی***اش بیاسایم و با او درد دل بگویم که مادرم در این میانة بلا چه صبور است و استوار، چه نستوه بود و همراه اما من می***دانم که از درون چه رنجیده است و شکسته. نمی***دانم بر حسین چه گذشت و زینب چه دید و رقیه و سکینه چه کشیدند، اما خدایا تو شاهد باش که پدرم مظلوم است همچون سرورش حسین و مادرم نستوه است چون زینب. خدایا اجرشان را بر حسین بنه که صدیقند و سلیمند و صبور.

آن سفرکرده که صد قافله دل همره اوست

هرکجا هست خدایا به سلامت دارش

roozonline
 
Feb 7, 2004
13,568
0
#6
حرف های رو در رو در کنگره مردمسالاری
رژیم شاه زیر شکنجه نمی کشت
اما حالا زیر شکنجه می کشند

ندای سبز: به گفته یکی از شاهدان در کنگره حزب مردم سالاری شرکت کرده بود، بعد از سخنان تند و شدیدالحن مجید انصاری که اعلام می کند : هویت نظام جمهوری اسلامی از میان رفته و شاخص ها نشان دهنده منسوخ شدن است .

بوترابی نایب رپیس مجلس پشت تریبون قرار می گیرد و می گوید که :شماها آدم های خوبی هستید و به نظام و امام اعتقاد دارید اما برگردید به دامان رهبری و نظام . او از کروبی انتقاد می کند که چرا حکمیت کمیته شورای نگهبان را نپذیرفته است .

بعد ازسخنان او مهدی کروبی بدون وقت قبلی پشت تریبون قرار می گیرد و می گوید: آقای ابوترابی آدم خوبی است و نیت خیر دارد اما حکمیت را نپذیرفتم چون می خواستند ماست مالی کنند .

کروبی در ادامه به تقلب در انتخابات اشاره می کند و می گوید که موارد زیادی وجود دارد که آدم هایی شهادت داده اند در صندوقی ناظر بوده اند و ما در آن مثلاً 90 تا
100
تا رأی داشتیم اما بعداً اعلام کردند صفر یا 1 . وی همچنین به دیدارش با خانواده شهید بهشتی اشاره کرد و گفت :این بنده های خدا به آیت ا… مظاهری هم مراجعه کرده اند اما گفته من هم می ترسم من را بگیرند .

کروبی همچنین به ابوترابی می گوید : برادر من اصلاً مسئله انتخابات نیست .مسئله این است که در این کشور در کهریزک 4 نفر جوان کشته شدند . در زمان شاه ما زندان بودیم و مبارزه می کردیم اگر جریک را که براندازی اش قطعی بود می گرفتند و شکنجه هم که می کردند بعد می بردند بهداری درمانش می کردند . اما الان آنقدر شکنجه می کنند که طرف زیر شکنجه می میرد . اینها مسئله اصلی است .

کروبی همچنین در ادامه این برنامه به موارد دیگری از وقایع بعد از انتخابات اشاره کرد و گفت برادر من شما آدم های خوبی هستید شما چشمتان را باز کنید و ببینید چه اتفاقی دارد می افتد و با مردم چه می کنند ؟ کروبی همچنین ادامه داد : ما از مردم نخواسته ایم بیایند خیابان و اعتراض کنند . این تصمیم خودشان هست و باید این واقعیت را درک کرد که این تصمیم تصمیم مردم هست نه من مهدی کروبی

 
Feb 7, 2004
13,568
0
#7
فرمان های امنیتی به بانک ها، نقد نمی شود!



نگرانی از یورش مردم به بانک ها برای بیرون کشیدن پول های خود، هم وزن نگرانی حاکمیت از 22 خرداد و به خیابان آمدن مردم شده است. بدستور شورای امنیت ملی، روز گذشته مقامات دولتی و بانکی با چند مصاحبه و اظهار نظر سعی کردند ورشکستگی بانک ها را تکذیب و اوضاع پولی کشور را بهتر از چند ماه گذشته توصیف کنند، اما ادامه مراجعه مردم به بانک ها نشان داد، که هیچکس به این مصاحبه های تبلیغاتی توجه ندارد و اساسا اعتمادی به اخبار حکومتی ندارد.

در حاشیه بحث های جدی و طنز مجلس نیز دیروز گفته می شد، فرستاده اند دنبال یک عده سرشناس که پول هایشان را از بانک ها بیرون کشیده اند، که پول ها را با زبان خوش برگردانید. آنها هم گفته اند، با این زبان با ما صحبت نکنید. با هم شریک هستیم، اما مشارکتی نیستیم!

و این اشاره به آن مقامات دولتی و برخی روحانیون حامی کودتا و دولت احمدی نژاد است که از داخل خود کابینه به آنها ندا داده شده زودتر پول هایتان را از بانک ها بیرون بکشید که اوضاع پس است!

راه یافتن این بحث درون کابینه ای به خارج از کابینه که "باید کمربندها را سفت کرد، تحریم های شدید در راه است" نیز، در عزم سرمایه دارانی که پول هایشان را از بانک ها بیرون کشیدند تاثیر داشته است. با خارج شدن پول این سرمایه داران از بانک ها، حداقل دو بانک ملی و ملت پولی برایشان نمانده که سپرده های مردم و یا کسبه و تجار خرده پا را پرداخت کنند. تعجب آور نیست که یورش به بانک برای بیرون کشیدن پول، همزمان با تهران شامل بسیار از شهرهای کوچک و بزرگ ایران نیز شد، زیرا خبر از داخل دولت و حاکمیت به بیرون درز کرده بود!

به همین دلیل، بازی "کی بود، کی بود؟ من نبودم!" هنوز ادامه دارد و به پایان نرسیده است!


Peiknet
 
Feb 7, 2004
13,568
0
#8
بازجويي از یک روزنامه نگار درباره ارتباط با سايت يوتيوب



شبكه جنبش راه سبز(جرس): يكي از روزنامه نگاران كه به تازگي از زندان آزاد شده اطلاعاتي را درباره كم دانشي تيم بازجويان وزارت اطلاعات ارايه كرد.

به گزارش جرس، بازجويان از اين روزنامه نگار خواسته بودند نحوه ارتباط خود را با سايت"يوتيوب" افشا كند.به گفته او بازجويان خيال مي كردند كه يوتيوب سازوكاري براي جذب افراد و استخدام آنان دارد.

در اين حال يكي ديگر از روزنامه نگاران كه مدتي پيش از اوين آزاد شده به جرس گفت كه بازجويان از او خواسته اند هويت دوستان خود را در فيس بوك افشا كند و بگويد از چه طريق با آنها آشنا شده است.به گفته وي بازجويان از دانش بسيار كمي درباره اينترنت برخوردار بودند و يكي از آنها تصور مي كرده كه آدرس ايميل از پيشوند دابليو برخوردار است.

پيش از اين نيز گزارشهاي فراواني درباره نا آگاهي بازجويان وزارت اطلاعات و ساير مقام هاي امنيتي درباره رسانه هاي سايبر منتشر شده بود و در آخرين نمونه اسماعيل احمدي مقدم فرمانده نيروي انتظامي از تعبير آنتي پروكسي به جاي آنتي فيلتر استفاده كرد.
 
Feb 7, 2004
13,568
0
#10
کارگران جان باخته شهر بابک را فراموش نمی کنیم

• چهارم بهمن سالروز کشته شدن کارگرانی است که آب و نان برای فرزندان خود می خواستند ...

www.akhbar-rooz.com

دوشنبه ۵ بهمن ۱٣٨٨ - ۲۵ ژانويه ۲۰۱۰

اخبار روز: چهارم بهمن ۱٣٨۲ مصادف است با به گلوله بستن کارگران معترض شهرک بابک که خواهان رسیدگی به حقوق خود بودند. در جریان این جنایت چندین نفر از کارگران شهر بابک کشته شدند. کارگران ایران خودرو با انتشار اطلاعیه ای یاد کارگران جان باخته شهر بابک را گرامی داشته اند.


دوستان و همکاران گرامی
روزچهارم بهمن سالروز جان باختن عده ای از کارگران بی گناه معدن خاتون آباد شهربابک است.

دوستان و همکاران گرامی
امروز در حالی یاد کارگران جانباخته را گرامی می داریم که جنبش مبارزات مردم وارد مرحله نوینی شده است؛ گویا حتی سالگرد کشتار کارگران شهربابک فراموش شده است.
امسال در حالی یاد سالگرد کشتار کارگران شهر بابک را گرامی می داریم که صدها نفر از هم میهنان در راه آزادی جان خود را از دست داده و به خیل شهدای راه آزادی زحمتکشان پیوسته اند.
امروز در حالی یاد کارگران جانباخته را گرامی می داریم که جنبش مبارزات مردم وارد مرحله نوینی شده است که حتی سالگرد کشتار کارگران شهربابک فراموش شده است
در حالیکه جنبش بزرگی که اینک با الهام از مبارزات قیام ۵۷ و در ادامه مبارزات کارگران شهربابک وارد فاز جدیدی شده است که همه آزادیخواهان برای تداوم آن در تلاشند.
امروز در حالی چهارم بهمن را گرامی می داریم که صدها نفر از کارگران دانشجویان وصدها نفر از مردم آزادیخواه در زندانها هستند.
امروز در حالی به استقبال چهارم بهمن می رویم که دولت صدای هر اعتراضی را با کشتار و زندان جواب می دهد.

دوستان و همکاران گرامی
چهارم بهمن تنها یک روز برای همدردی با کارگران شهر بابک نیست، چهارم بهمن یورش به کارگران برای استثمار بیشتر و بهره کشی بیشتر از آنان می باشد. چهارم بهمن دفاع کارگران از منافع و از امنیت شغلی خودشان بود. چهارم بهمن و روزهای دیگر همچون روز چهارم دی ماه روز اعتصاب کارگران شرکت واحد، روز ۱۷ اسفند روز اعتصاب شکوهمند کارگران ایران خودرو، روز دهم تیرماه روز اعتصاب کارگران شرکت ایران خودرور دیزل و هزاران روز دیگر نشان داده است که کارگران پرچمدار دار این مبارزه هستند برای آزادی و برای منافع خود تا پای جان از آن پیش خواهند رفت. چهارم بهمن یک برگ زرینی در تاریخ جنبش کارگری بوده که اینک در مسیر مبارزاتی خود که هر روز چهارم بهمنی دیگر متولد می شود تا جنبش همچنان زنده و پویا به پیش برود و اینک وظیفه ماست که با گرامی داشت این روز پرچم این جنبش را همچنان زنده نگه داریم و همگام با مردم مبارز برای تداوم آن بکوشیم.

کارگران ایران خودرو در سالگرد این فاجعه ضمن همدردی مجدد با بازماندگان و اعضای خانواده جان باخته گان و همکاران؛ خواهان آزادی تمام زندانیان دربند و محاکمه عاملان کشتار شهر بابک و کشتار مردم در خیابانها هستیم.
برای همین مناسبت روز یکشنبه چهارم بهمن ۱۳۸۸ ساعت ده صبح در سالنهای غذا خوری دور هم می نشینیم و با یادآوری این روز یاد کارگران جان باخته شهر بابک و تمام جانباختگان راه آزادی را گرامی می داریم.

زنده باد یاد تمام جانباختگان راه آزادی طبقه کارگر
جمعی از کارگران شرکت ایران خودرو
چهارم بهمن ۱۳۸۸
 
Feb 7, 2004
13,568
0
#11
فشارها بر بازماندگان کشتار دهه شصت را پایان دهید

• بیانیه ای در اینترنت برای اعتراض به بازداشت مهین فهیمی، امید منتظری و زهره تنکابنی از بازماندگان کشتارهای دهه شصت منتشر شده است ...

www.akhbar-rooz.com

دوشنبه ۵ بهمن ۱٣٨٨ - ۲۵ ژانويه ۲۰۱۰

اخبار روز: بیانیه ای در اینترنت برای اعتراض به بازداشت مهین فهیمی، امید منتظری و زهره تنکابنی از بازماندگان کشتارهای دهه شصت منتشر شده است:


ازماندگان خاوران در زندان
در حمایت از مهین فهیمی، امید منتظری و زهره تنکابنی

بیش از بیست سال از کشتار زندانیان سیاسی در ایران می گذرد و هنوز هیچ پاسخی به خانواده های این زندانیان و نیز افکار عمومی داده نشده است که این افراد چرا و به حکم چه دادگاهی به مرگ محکوم شدند و آیا برای دولتی که در آن سال ها در صدد کسب کامل قدرت بود هیچ گریزی جز کشتار مخالفان وجود نداشت؟
پس از گذشت سالها هنوز تعداد دقیق کشته شدگان مشخص نیست و حاکمیت نه تنها تا به حال مسئولیت این فاجعه و پیامدهای آن را بر عهده نگرفته است، بلکه حتی در تمام این سالها با برگزاری مراسم یادبودی که از سوی خانواده ها در معروف ترین گور دسته جمعی این زندانیان در خاوران و گورستانهای دیگربرگزار می گردد برخورد کرده اند.
از آن سالهای سیاه و خونین دو دهه گذشته است ولی خانواده های قربانیان این فاجعه تاریخی از گزند بی عدالتی ها در امان نمانده اند و سالهاست نه تنها از عمده حقوق اجتماعی خود به عنوان یک شهروند محروم بوده اند بلکه همواره به بهانه های مختلف تحت بازجویی و فشار قرار گرفته اند، اما آنها به جای سرگردانی در دایره خشونت راهی دیگر جستند و در راه دستیابی به صلح و اجرای عدالت و قانون برای همه مردم فعالیت کردند، آنان چاره کار را در پایان خشونت جستجو می کردند و اکنون دیگر بار اسیر خشونتی شدند که گویا بی وقفه بر سرنوشت آن ها سایه افکنده است.

در نیمه شب ششم دی ماه 12 نفر از ماموران وزارت اطلاعات به منزل مهین فهیمی همسر یکی از کشته شدگان دهه شصت و زنی که در این سال ها جز برای صلح فعالیت نکرده است، هجوم برده و پس از تفتیش منزل او و همسایگان با رفتاری توهین آمیز اقدام به ضبط وسایل شخصی و کامپیوترهای ساکنان این منازل و بازداشت آنان به همراه مهمانانشان کردند. صبح روز بعد زمانی که فرزند مهین فهیمی (امید منتظری) دانشجوی رشته حقوق دانشگاه علامه طباطبایی که در حوزه فرهنگ و اندیشه فعالیت می کرده است، به اداره پیگیری اطلاعات مراجعه می کند و آستانه امتحانات آخرین ترم تحصیلیش، توسط ماموران بازداشت می شود. این مادر و پسر سال ها قبل زمانی که مادر فرزند خویش را آبستن بوده نیز مدتی را با هم در زندان گذراندند و اکنون بعد از سال ها باز در کنار یکدیگر در محبس قرار گرفته اند، اما این بار بی خبر از هم.

در یکی از همان روزهای ابتدایی دی ماه زهره تنکابنی یکی دیگر از بازماندگان دهه شصت نیز در منزل شخصی خود و علی رغم بیماری بازداشت شده است او همچون دوست و یار قدیمی خود مهین فهیمی همواره برای صلح فعالیت نموده و در این سال ها یکی از مادران صلح ایران زمین بوده است. یکی از زنانی که اگر چه شاهد زندان و شکنجه و کشتار بوده اند اما هرگز رویای صلح را از سر بیرون نکرده اند.
آنان در این سال ها صبورانه درد خود را تاب آورده اند تا فردایی صلح آمیز را برای این سرزمین به ارمغان آورند.

اکنون ما امضا کنندگان این بیانیه خواستار پایان فشارهای مضاعف بر بازماندگان کشتار دهه شصت بوده و با توجه به اینکه آنان فعالیتی خارج از چارچوب های قانونی نداشته و جز برای صلح و اجرای عدالت و قانون، فعالیتی نکرده اند، از تمامی سازمان های مدافع حقوق بشر خواهان حمایت از زهره تنکابنی, مهین فهیمی و امید منتظری و از مسئولان قضایی خواهان آزادی بی قید و شرط آنان و دیگر زندانیان هستیم.

برای امضای این بیانیه به آدرس زیر بروید:

spreadsheets.google.com
 
Feb 7, 2004
13,568
0
#12
گزارش فعالیت مادران عزادار ایرانی در جهان



[ame="http://www.youtube.com/watch?v=7uLHJiqesUw"]YouTube- ‫گزارش Ù￾عالیت مادران عزادار ایرانی در جهان‬‎[/ame]
 
Feb 7, 2004
13,568
0
#13
مادر انصاری
یکی دیگر از مادران خاوران درگذشت




با تاسف فراوان با خبر شدیم که مادر انصاری(خانم عصمت یوسفی)، در جریان یک عمل جراحی ناموفق، بعد ازظهر روز شنبه سوم بهمن ماه ۱۳۸۸، در تهران درگذشت. مادر انصاری یکی از مادران خاوران بود که چندین سال از زندگی خود را در پشت در زندان ها و حصارهای تهران و خرم آباد گذراند. او در شمار مادرانی بود که داغ چند تن از دلبندانش را در سینه داشت. نخست در مهرماه 1364 دامادش جمشید سپهوند (همسر ایران انصاری) را اعدام کردند. دو سال بعد، در اردیبهشت ۱۳۶۶، فرزندش مسعود انصاری را، در حالی که در اثر شکنجه های قرون وسطائی به شدت آسیب دیده بود، به جوخه مرگ سپردند. مسعود انصاری به هنگام دستگیری عضو مشاور کمیته مرکزی سازمان فدائیان خلق ایران بود. او یکی از قربانیان رژیم جمهوری اسلامی بود، که حتی پزشکان زندان حالش را وخیم و ماندنش را در زندان، خطرناک تشخیص داده بودند. اما جمهوری اسلامی به جای آزاد کردنش، او را به جوخه مرگ سپرد تا سند زنده جنایتش را به خیال خود، از دیده ها پنهان نگهدارد.
مادر انصاری که انسانی بردبار و قویدل بود، در جستجوی مزار مسعود به خاوران شتافت. او که از محل دفن حدودا مطلع شده بود، خاک های تازه را برای یافتن مسعود کنار می زند و هنگامی که تن بی جان فرزندش را که با لباس دفن شده بود، لمس می کند، پس از دیدن چهره اش و اطمینان از شناسائی و محل دفن او، دوباره به خاکش می سپرد.
او جزو نخستین مادرانی بود که در شرایط سکوت سال های دهه شصت، نگذاشت یاد جانباختگان راه آزادی به فراموشی سپرده شود. به جز سال گذشته، که به دلیل بیماری و ناتوانی، نتوانست خود را به مراسم خاوران برساند، در تمامی سالهای پیش از آن، یکی از مادرانی بود که همیشه با مرارت و سختی، خود را به خاوران می رساند و گل بر خاک جانباختگان می گذاشت و نهال های شکسته از تهاجم استبداد را، دوباره بر مزارها می نشاند. در عموم سالگردها و مراسمی که برای جانباختگان در خانه ها برگزار می شد، حضوری فعال داشت.
مادر انصاری از زنان فداکار و با غروری بود که سادگی و انساندوستی اش در اولین برخوردها قابل رویت بود. کمتر کسی است که در همان نخستین برخورد، مهر مادرانه اش را در اعماق دل و جان خود حس نکرده باشد. او با آرزوی روشن شدن حقایق و سپردن جنایتکاران به دست عدالت، سر برخاک نهاد و به عنوان یک مادر دادخواه، انتظار خود را برای فراموش نشدن جنایات جمهوری اسلامی با همه افراد و جریانات آزادیخواه در میان می نهاد و آنان را به مبارزه برای دستیابی به آزادی تشویق می نمود.
ما درگذشت این زن فداکار را، به یاران عزیزمان ایران و پوران و سایر اعضای خانواده و دوستان و خویشان او، به ویژه به مادران خاوران، که در همین دو ماهه، پس از مادر محسنی، یکی دیگر از یاران خود را از دست داده اند، صمیمانه تسلیت می گوئیم و خود را در این اندوه شریک می دانیم.

اکرم کوهساری، جمشید مهر، بهروز خلیق، مهران اعظمی، مسعود فراز، نسیم خاکسار، هایده قهرمانی، بهمن امینی، ثریا علیمحمدی، علی مختاری، پرویز قلیچ خانی، سودابه کسرائیان، سیروس کسرائیان، میترا فخرائی، یدی فخرائی، احمد فرانسه، شیدا نبوی، حماد شیبانی، بهزاد کریمی، ژینوس پزشکی، پرویز نویدی، هبت غفاری، رسول آذرنوش، ذبیح موسوی، مریم اسکندانی، قادر اسکندانی، اکبر سیف، ناهید جعفرپور، شهرزاد چگنی، منصور انصاری، بهروز خسروی، فرهمند رکنی، محمود بهنام، مهدی اخوان، خاطره معینی، رحمان ساکی، احمد آزاد، ناصر رحیم خانی، حجت کسرائیان، حسن نادری، ایرج نیری، عفت قلی زاده، مانی ارشدی، عزیزه ارشدی، ملیحه فرهنگ، مقصود کاسبی، اسفندیار جاوید، رضا اکرمی، فرزانه عظیمی، مسعود فتحی، محمد ساکی، مصطفی مدنی، فخری زرشگه، محمد اعظمی، میر شجاع ملکوتیان، رضا ساکی، شهلا هوشیار، اکبر سوری، داریوش فریدونی، جلیل مبشری، سیمین اصفهانی،...

http://www.asre-nou.net/php/view.php?objnr=7957
 
Feb 7, 2004
13,568
0
#14
مناظره اعلام نشده انصاری، ابوترابی فرد وکروبی در کنگره مردم سالاری

انصاری: براندازي عبارت از اين است كه ما كرامت، فضايل اخلاقي و حقوق مردم را ناديده بگيريم.


شبکه جنبش راه سبز (جرس): کنگره حزب مردمسالاری به مناظره از پیش تعیین نشده مجید انصاری، ابوترابی فرد و کروبی تبدیل شد. براساس گزارشها در ابتدای این کنگره مجید انصاری سخنرانی کرد و سپس ابوترابی فرد، نایب رئیس مجلس شورای اسلامی با قرار گرفتن در جایگاه به اظهارات عضو مجمع روحانیون مبارز پاسخ داد. اظهارات ابوترابی باعث شد مهدی کروبی نیز به جایگاه رفته و به او پاسخ گوید.


براساس گزارش خبرگزاری ایسنا، کروبی خطاب به نایب رئیس مجلس گفت: آقای ابوترابی فرد از خانواده های انقلابی، مبارز و باسابقه هستند، در اسارت بوده اند اما من چند نكته دارم.


نكته اول این كه من هم دنبال همان چیزی كه آقای ابوترابی گفتند بودم اما ایشان حركات افراد را ندیده اند كه میخواستند ما را حذف كنند آنها نمی***خواستند هیچ تغییری انجام شود.

دبیركل اعتماد ملی افزود: بسیاری از صندوق ها را نیاوردند چون دیدند اگر بیشتر بشمارند رای ما آنقدر بالا میرود كه به درجه اعلا میرسد.

وی افزود: میخواستند یك كاری كه انجام شده همینطور تمام شود. مگر خود شما به من نگفتید فلان موضوع و فلان موضوع را مطرح نكن زیرا فهمیدند كه اگر من بر روی آن مسایل تكیه كنم به نتیجه ای نمی رسند.


كروبی تصریح كرد: شما نیت خیری داشتید كه می خواستید مسایل تمام شود اما آیا نمی دانید چه حوادثی رخ داده كه اصلا ربطی به جمهوری اسلامی ندارد؟


وی افزود: شنیدم رهبری دستور داده این موضوعات حل شود، باید كاری كنیم تا امنیت حاكم شود، 15 سال به عنوان یك سرباز كوچك مبارزه كردیم آن زمان اگر زن چریك به زندان می افتاد رعایت او را می كردند اما الان خانم محتشمی پور آمد با آقای ابوترابی صحبت كردند الحمدلله آقای ابوترابی رعایت مقدسات را هم میكنند و در صورت ایشان نگاه نكردند، اما ما در صورت نامحرم هم نگاه می كنیم.



دبیر كل حزب اعتماد ملی افزود: این مسایل در شان حكومت نیست. به خانه مرحوم بهشتی رفتم شوهر یكی از دختران بهشتی هم در زندان بود، همسر محترم ایشان صحبت كردند و من هم ید طولایی در جوش دادن موضوعات دارم، به او گفتم ما یك زمانی قدرت رایزنی داشتیم الان قدرت رایزنی ندارم. همین حرف من را در رسانه ها فحش دادند، گفتند آن موقع كه قدرت رایزنی داشتی عامل اسرائیل و آمریكا نبودی من هم از روابط عمومی بیانیه دادم تا بدانند من بیدی نیستم كه با این بادها بلرزم.



به گزارش ایسنادر ایتدای این کنگره ، مجید انصاری در سخنان خود با اشاره به تاسیس دهها قاعده فقهی در حوزه ها گفت: هنوز در كنار آنها قاعده اي به نام عدل و عدالت تاسيس نشده است، هم*چنين هنوز قاعده اي به نام كرامت انساني در سلسله احكام ما تاسيس نشده است؛ درحالي كه حكم شرعي اگر درجهت نفي كرامت انساني باشد، غيرشرعي است، ولو اين كه از متن ظاهري يك روايت يا آيه استخراج شود.

وی افزود: وقتي خبرگان قانون اساسي در تدوين اين قانون، پنج اصل توحيد، نبوت، معاد، عدل و امامت و رهبري را گنجاندند، اصل ششمي را به عنوان اصل حاكم بر اين نظام مستقر كردند و آن كرامت انساني است كه براي اين امر بايد از آن بزرگواراني كه در تدوين اين قانون نقش داشتند و در راس آنها از شهيد مظلوم بهشتي تقدير كرد و براي آزادي فرزند در بند ايشان دعا كنيم. پرسشي كه امروز پيش ماست اين است كه آيا حركت كلي نظام جمهوري اسلامي به سمت تامين كرامت انساني بوده است يا خير؟

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه امام ، نظام را در فرد يا در شوكت نيروهاي نظامي و انتظامي يا قدرت قوه قضاييه و دادگاه ها نمي بيند افزود: قانون اساسي يك مجموعه به هم پيوسته است. يعني نمي شود اصولي از آن را پذيرفت و اصولي ديگر را نپذيرفت. مهم ترين ركن در اين قانون اساسي، جمهوريت و اسلاميت در كنار هم است و در واقع جمهوريت در دل اسلاميت است و به معناي ديگر نظامي كه مبتني بر خواست مردم نيست، اسلامي هم نيست؛ چرا كه اسلام نخواسته است چيزي را بر مردم تحميل كند.

وي در ادامه با طرح اين پرسش كه «امروز با ورود به دهه چهارم انقلاب چقدر نظام ما به شاخص هاي اساسي خود نزديك و چقدر از آنها دور شده است؟» اظهار كرد: بايد ببينيم كه وضعيت نظام ما در شاخص هاي ارزشي مانند صداقت، امانت، آزادي و آزادگي، اخلاق، معنويت، عدالت، محبت، امنيت، برخورداري و غنا، رفع فقر و رفع ترس و خوف نسبت به دهه ي اول، دوم و سوم جلوتر رفته يا پس رفت كرده است. اين بحث به معني محكوم كردن اين حزب يا آن حزب نيست بلكه امروز بحث كشور فراتر از اصلاح طلب و اصولگراست. اصولگرايان و اصلاح طلبان واقعي بايد براي حفظ محتواي واقعي نظام به صحنه بيايند. متاسفم كه اين مطلب را عرض كنم كه امروز اين شاخص ها چندان دلگرم كننده نيست.

به گفته انصاری، امروز بر عرصه مطبوعات، رسانه ها و گفت وگو در كشور ما به خصوص در آن بخش كه رسانه ها بيشتر به حاكميت برمي گردند، شاخص صداقت، امانت و بي طرفي در پايين ترين سطح خود قرار دارد.

وي اضافه كرد: شعار مهرورزي، شعار دولت نهم بود ولي متاسفانه طي چند دهه گذشته در قبل و بعد از انقلاب، كينه و نفرتي كه امروز براساس سياست ها و تبليغات نادرست در جامعه به وجود آمده بي سابقه است. امروز به راحتي آب خوردن در برخي سايت ها، صداوسيما و حتي در تريبون نماز جمعه آبروي افراد برده مي شود و همه ما مي بينيم مومناني در تريبون اي رسمي به عنوان برانداز، خائن و عنصر بيگانه خطاب مي شوند.

انصاري با اشاره به اين جمله امام خميني كه نگذاريد انقلاب پس از من به دست نااهلان بيفتد اظهار كرد: ببينيد محرمان و معتمدان امام (ره) چه كساني بودند؟ من نمي خواهم بگويم كه امروز انقلاب به دست نااهلان افتاده،ولي ببينيد كه امروز آن اهل هاي دوران امام (ره) كجا هستند؟ آيا خانواده شهيد مطهري در اين كشور محترم است؟ آيا دودمان شهيد بهشتي در اين كشور محترم است؟ آيا خانواده هاي شهيد همت و شهيد باكري محترم هستند؟ آيا آيت الله هاشمي رفسنجاني كه شناسنامه انقلاب اسلامي و يار هميشگي امام (ره) بوده***اند محترم است؟ آيا اين سقوط اخلاقي نيست كه عده اي طلبه در قم سازمان داده شوند كه اگر مرجع تقليدي خلاف شاخص***هاي مورد تاييد آنها حرفي زد يا فتوايي داد به بيت او حمله كنند؟ حال مي خواهد آن فرد حضرت آقاي جوادي آملي باشد يا آقاي صانعي يا منتظري و ديگران. آيا اين سقوط اخلاقي نيست كه روزنامه اي به خود حق ميدهد به محض آنكه آيت الله اردبيلي فتوايي صادر كرد، هرچه مي*خواهد در اين رابطه بگويد و بنويسد؟

دبير اجرايي مجمع روحانيون مبارز در ادامه با اشاره به حوادث پس از روز عاشورا اظهار كرد: من شخصا آن حركات را نديدم ولي فرض مي***گيريم كه آن حركت انجام شد كه البته بايد محكوم شود. ولي آيا اين درست است كه شوراي هماهنگي تبليغات اسلامي تريبون در اختيار افراد تند قرار دهد و پلاكاردهايي از پول بيت المال عليه شخصيت هاي نظام و با آن شعارها و ناسزاها در دست گرفته شود؟ آيا ادبيات گوساله و بزغاله حتي نسبت به دشمنان هم ادبيات قرآني است؟

انصاري ادامه داد: خدا شاهد است كه دل ما خون است كه در برخي راهپيمايي ها شعارهاي ساختارشكنانه داده شده است، ولي بايد بدانيم كه وقتي گروهي سامان پيدا مي***كنند كه شبانه در شهر راه بيفتند و بر در و ديوار شعارهايي عليه شخصيت هاي بزرگ نظام بنويسند، طبيعي است كه عده*اي هم تحريك و ناراحت ميشوند و آن نام ها را پاك كنند و چيز ديگري جاي آن بنويسند.

اين عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام در ادامه گفت: چرا برخي كه بيش از ديگران بايد حرمت نگه دارند بيشتر تيشه به ريشه ميزنند؟ و اصرار دارند كه مدام يك گروه را بمباران كنند و وقتي هم كه آخ گفتند، بگويند برانداز هستند؟ من اين*جا عرض مي كنم كه براندازي عبارت از اين است كه ما كرامت، فضايل اخلاقي و حقوق مردم را ناديده بگيريم.

دبير اجرايي مجمع روحانيون مبارز با تاكيد بر لزوم اجراي تمام و كمال قانون اساسي در كشور تصريح كرد: امروز راهي جز اجراي تمام عيار قانون اساسي نداريم.

انصاري همچنين براهميت نقش مجلس شوراي اسلامي تاكيد كرد و گفت: «درميان قواي سه*گانه كشور، مسووليت مجلس در پاسداشت نظام و حقوق مردم بي بديل است و من به عنوان يك شهروند از مجلس گلايه دارم. متاسفانه در پاره اي از موارد مماشات بيش از حد است. تمام شاخص هاي رشد و توسعه برخلاف چشم انداز است و برنامه چهارم توسعه رو به سقوط است. حق مردم اين نبود كه پس از تدوين برنامه چهارم و آن درآمد بادآورده نفتي، اين طور با مشكلات اقتصادي دست و پنجه نرم كنند.»

وي با انتقاد از واردات بي رويه كالاهاي مختلف به كشور اظهار كرد: «اين افتخاري براي كشور نيست كه دروازه هاي آن به روي كالاهاي بيگانه باز شده است و حتي سنگ قبر هم از چين وارد ميشود. امروز در سبد آجيل شب عيد مردم ايران پسته آمريكايي و خارجي هم وارد شده است.»

اين عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام اضافه كرد: «آيا اين كرامت انساني است كه سرمايه هاي اجتماعي به تاراج برود و نتيجه تربيت مديران در اين نظام، دور ريخته شود؟ به كار نگرفتن اصلاح طلبان و به كار نگرفتن افرادي نظير ناطق نوري و ولايتي، پيشكش؛ در خود همين مديران دولت نهم هم اين مشكل بارز است. در كجاي دنيا طي چهار سال و نيم، چهار وزير كشور، سه وزير اقتصاد، چند رئيس كل بانك مركزي عوض ميشود؟ آقاي محسني اژه اي كه اصلاح طلب نبود. آقاي صفارهرندي كه از كيهان بود و آقاي لنكراني هم كه از اصلاح طلبان نبوده است!»

انصاري افزود: «به نظر من آقاي پورمحمدي قوي ترين وزير دولت نهم بود. ولي ايشان هم بركنار شدند.آيا اين همين روحيه شور، تعامل و مردم سالاري است؟»

اين نماينده پيشين مجلس شوراي اسلامي در ادامه خطاب به نمايندگان مجلس گفت: «من از نمايندگان مجلس خواهش ميكنم كه از حقوق مردم دفاع كنيد. خواهش ميكنم كه از حق كساني كه تنور انتخابات را گرم كردند و امروز مزد خود را در سلول ها ميگيرند دفاع كنيد. خدا ميداند كه اگر مشكلي براي توقف كار يك روزنامه وجود داشته باشد، آن مربوط به ستون آن روزنامه اي است كه هر روز حرف هايي را مي نويسد كه حتي لات هاي مشروب خور زمان شاه هم نميگفتند. چرا بايد روزنامه هايي اين چنين در حاشيه ي امن باشند ولي برخي روزنامه ها مثل مردم سالاري و آفتاب يزد يا برخي ديگر از روزنامه ها مدام در معرض تذكر و تعطيلي قرار بگيرند؟»

دبير اجرايي مجمع روحانيون مبارز در ادامه سخنان خود از عدم صدور مجوز براي برپايي راهپيمايي در اعتراض به هتك حرمت به عكس امام خميني از سوي وزارت كشور به شدت انتقاد كرد و گفت: «مجمع روحانيون مبارز طي سه نامه از وزارت كشور درخواست مجوز كرد و هر بار بهانه هايي آوردند و در نهايت هم گفتند چرا خود را خسته مي كنيد؟ شما هم بياييد در راهپيمايي كه شوراي هماهنگي تبليغات اسلامي دعوت كرده است شركت كنيد، يعني همان راهپيمايي كه برگزار شد و در آن به ما فحش و ناسزا دادند. آيا ما بايد در راهپيمايي كه در آن به ما فحش مي دهند شركت مي كرديم؟»

انصاري با بيان اين كه از مسوولان برگزاري مراسم 22 بهمن مي خواهيم كه حداقل حرمت 22 بهمن را حفظ كنيد و آن را مصادره به مطلوب نكنيد، گفت: «من در همين جا اعلام مي كنم كه شعارهاي اصلاح طلبان در 22 بهمن شعارهاي 30 ساله انقلاب نظير استقلال، آزادي، جمهوري اسلامي است؛ همان***طور كه در روز قدس هم چنين بود. چرا بيانيه مجمع روحانيون مبارز كه پس از روز قدس صادر شد را منعكس نكردند و صدا و سيما حتي اشارهاي هم به آن نكرد؟»

وي همچنين از جلوگيري از برگزاري مراسم مختلف عزاداري از سوي آقاي محتشمي پور و برخي مراسم ديگر انتقاد كرد و گفت: «هر سال آقاي خاتمي در خانه هنرمندان به مناسبت روز عاشورا سخنراني ميكردند و امسال قرار شد به خاطر برخي محدوديت ها در جوار بيت امام (ره) و در حسينيه جماران برگزار كنند و من خودم در آنجا حضور داشتم و شهادت ميدهم كه مردم عزاداري سيدالشهدا ميكردند ولي با چه مجوزي نيرو آوردند و با ميل گرد و چوب و چماق به جان مردم افتادند و مردم را كتك زدند؟ شيشه هاي حسينيه جماران را شكستند و به بيت امام (ره) اهانت كردند؟»

دبير اجرايي مجمع روحانيون مبارز اضافه كرد: مراسم ما را كه به هم ميزنيد، بيانيه هاي ما را در صدا و سيما منعكس نميكنيد، روزنامه ها هم كه تكليفشان مشخص است و سايت مجمع روحانيون را هم كه فيلتر كرده ايد. پس ميگوييد چطور با مردم حرف بزنيم؟ ما معتقديم كه
VOA و BBC
خيرخواه ما نيستند و طبيعي است كه به دنبال منافع خود باشند و هر كشوري به دنبال منافع خود است، ولي بايد ديد كه چه كسي 6 ميليون شنونده و بيننده را براي اين شبكه ها درست كرده است؟ و اين آماري است كه خود آقايان اعلام كردند. چرا بايد كار به جايي برسد كه نوبت دهي ديش ماهواره در قم 12 روزه بشود؟ و كار به جايي برسد كه سخن مردم ايران در رسانه هاي بيگانه شنيده شود؟ آيا مجلس نبايد راجع به صداوسيما و يا عدم كفايت برخي افراد كه دارايي هاي مردم را به تاراج بردند و به حراج گذاشته اند تحقيق و تفحص كند؟

پس از این سخنان مجید انصاری ، ابوترابی فرد که از پیش به عنوان سخنران مراسم اعلام نشده بود اعلام کرد که قصد دارد به سخنان مجید انصاری پاسخ دهد و پشت تریبون قرار گرفت.

ابوترابي فرد كه پيش از ظهر دوشنبه در هشتمين كنگره حزب مردم سالاري سخن مي گفت، تاكيد كرد: «بايد تلاش كنيم و دست يكديگر را بگيريم و تذكر بدهيم تا درمقام عمل، به سخن و اعتقاد خود وفادار باشيم و راه امام (ره) را پاس بداريم.»

وي افزود: «در بسياري از موقعيت ها عملا در برابر مواضع شفاف امام (ره) موضع گرفته ايم. مگر در دولت اصلاحات مواقعي نبود كه با مباني روشن امام (ره) برخورد مي شد؟ بايد اين نقاط را بشناسيم و در جهت اصلاح آنها گام برداريم.»

نايب رئيس مجلس شوراي اسلامي هم چنين با بيان اينكه تحقق قانون اساسي يك هدف و آرمان بلند است، تصريح كرد: «بايد دهها سال تلاش كنيم تا به اهداف كلان قانون اساسي نزديك شويم. جمهوري اسلامي به تعبير روشن مقام معظم رهبري يك حقيقت است. آيا جمهوريت آن در مراجعه به آراي مردم و اسلاميت آن در محوريت ولايت فقيه معنا پيدا نميكند؟ در جريان هاي پس از انتخابات عده اي هم جمهوريت و هم اسلاميت نظام را پايمال كردند. جمهوريت نظام خدشه دار شد؛ چرا كه به راي مردم احترام نگذاشتند؛ زيرا اگر اعتراضي بود بايد از مجاري قانوني پيگيري ميشد.»

ابوترابي فرد اضافه كرد: «پس از دستور مقام معظم رهبري، پيگيريهاي مختلفي انجام شد كه خود من در آنها حضور داشتم، ولي متاسفانه دوستان نمايندگان خود را معرفي نكردند. من خدمت آقاي هاشمي رفسنجاني رفتم و ايشان با آقاي خاتمي و موسوي تماس گرفتند و بعد به من گفتند آقاي خاتمي استقبال كرده اند ولي آقاي موسوي گفته اند بايد مشورت كنم و در نهايت هم نشد كه هيات مورد قبول شوراي نگهبان و معترضان بررسي خود را انجام دهد. آيا اين بي احترامي به آرا نيست؟ اگر ميخواهيم قانون اساسي را پاسداري كنيم اينها نقاط محوري است كه بايد توجه كنيم.»

وي در ادامه خطاب مجيد انصاري گفت: «آقاي انصاري! آيا از بيانيه اول مجمع روحانيون مبارز دفاع ميكنيد؟ آيا مواضع آن بيانيه در مقابل مواضع رهبري نبود؟ آيا مسيري كه رهبري مشخص كرده اند مسير حفظ قانون اساسي و حراست از آن نبود؟ قطع (يقين) دارم كه اين راه ما را به اهداف نزديك تر ميكند و امروز هم خواهش ميكنم در چارچوب قانون اساسي، احترام به امام (ره) و در همين راه حركت كنيم.

 
Feb 7, 2004
13,568
0
#16
As I said couple of days ago, it is all about "cooling" things down before 22 Bahman
Khamenei is not sure if he could survive 22 Bahman. Hence this behind the scene activities and so called “conciliatory“ measures, which suppose to happen later.
The $64 million dollar question is, what happens once 22 Bahman is over.
 
Feb 7, 2004
13,568
0
#17
جرم جدید در جمهوری اسلامی

دوشنبه، ۵ بهمن ۱۳۸۸،

میگن اینروزها هر کس از جلو بانکها رد بشه را دستگیر میکنند میبرند کهریزک.
بجرم تلاش برای گرفتن پول نقد از بانک.
سپاه پاسداران تصاویر چند نفر را که دیروز رفته بودند بانک ملی و خواسته بودند چک حقوق شان را نقد کنند را انداخته توی یک سایت اینترنتی و از مردم خواسته آنها را شناسایی کنند تا به حسابشان برسند.
ضمنا مقام رهبری هم امروز سخنرانی کرده و گفته خواص باید اهانت به بانکها را محکوم کنند و به صراحت نسبت به این موضوع موضع گیری کنند.
از طرفی بسیجیان جان برکف قرار است بعد از نماز جمعه این هفته راهپیمایی کنند و جلوی سفارت آنگولا تحصن کنند و از قوه قضاییه بخواهند با مشتریان بانکها با قاطعیت برخورد کنند.
دولت هم اعلام کرده که اصلا مردم پول نقد میخواهند چیکار کنند؟
مگر زمانهای خیلی قدیم مردم چیکار میکردند؟ پول نقد که نبود آنزمانها. یک گوسفند میدادند یک کیسه نمک میگرفتند. یک دبه ماست میدادند٬ یک کاسه گندم میگرفتند.

حالا مردم هم همین کار را بکنند. مثلا به راننده تاکسی یک دبه ماست بدهید. هم برای او بهتر است و هم برای تقویت نظام بانکی کشور و هم برای توسعه دامداری و اطاعت از فرامین رهبری.
یا مثلا میخواهید کامپیوتر یا تلویزیون فلت اسکرین بخرید؟ خب. این که پول لازم ندارد. بجای آن نخود و کشمش بدهید. میخواهید قبض موبایل و تلفن را بدهید؟ یک وانت بار کاه و یونجه بدهید.
البته یک خورده سلیقه هم داشته باشید بد نیست. مثلا اگر از تریکو زنانه میخواهید لباس زنانه بخرید نروید به آن خانم زیبا روی فروشنده یک دبه ماست و یا یک خورجین یونجه بدهید. این خوبیت ندارد. بجای آن مثلا دو تا مرغ و خروس بدهید به مغازه دار. هم تخمش را میخورد و هم خودش را و هم توی مغازه حوصله اش سر نمیرود و سرگرم نگهداری از مرغ و خروس ها میشود. ضمن اینکه خروس هم او را با صدای قوقولی قوقو اش صبح ها بیدار میکند تا نماز صبح اش قضا نشود.
یعنی با این کار هم دنیا را دارید و هم آخرت را.
اصلا کار خدا را چی دیدید؟ شاید آن خانم فروشنده هم از شما خوشش آمد و یک وصلتی سرگرفت.


http://mollah.blogspot.com/2010/01/blog-post_25.html
 
#19
خوانندگان؛ هم اكنون در بانك ملي شعبه ميدان وليعصر درگيری بسيار شديد بين مردم و نيروی انتظامی بانك صورت گرفته, درگيری زماني آغازشد كه ساعت دوازده درحاليكه دستگاه نوبت دهی چهاصدونود نفر را شماره دهی كرده و آخرين فردی كه پول دريافت كرد شماره هشتادونه بود,رييس شعبه اعلام كرد پول باجه ها تمام شده و به شعب ديگر برويد يا چندساعت صبركنيد , با اعتراض مردم دو مامور مسلح بانك با ضربات قنداق اسلحه و هل دادن اقدام به بيرون كردن مردم كردند, دختر جوانی به لمس كردن و دست زدن پليس به بدنش شديدن اعتراض كرد كه يكی از ماموران ضربه شديدی به شكم و قفسه سينه دخترجوان وارد كرد. دختر ازشدت درد نقش زمين و بيهوش شد و با كمك مردم به بيرون برده شد . درحال حاضر درب بانك به روي مردم بسته است و فقط افرادي را كه وجه پرداختی دارند به داخل راه ميدهند.حضور پرسنل نيروی انتظامی در ميدان وليعصر چشمگير است​
 
Feb 7, 2004
13,568
0
#20
دستگیری فرزند علی لاریجانی در روز عاشورا


سایت جنبش راه سبز: فرزند علی لاریجانی رئیس مجلس هشتم در جریان حوادث عاشورای خونین تهران توسط نیروهای انتظامی بازداشت شد.

به اساس شنیده های خبرنگار جرس، فرزند علی لاریجانی به مدت 24 ساعت بازداشت بوده است و پس از آنکه هویت وی برای نیروهای نظامی محرز شد وی را آزاد کردند. گفته می شود که وی در جریان راهپیمایی روز قدس نیز دستگیر شده بود.

گزارش خبرنگار ما حاکی است که فرزندان بسیاری از اصولگرایان از حامیان جنبش سبز هستند و ادامه و گسترش حرکت سبزها هر روز منجر به ایجاد شکاف بیشتر در خانواده ها ی حامیان احمدی نژاد می شود. پیش از این دخترکلهر که با ساختن فیلمی به آلمان رفته بود با اعلام حمایت از سبزها به دولت این کشور پناهنده شد. همچنین اخبار غیررسمی حاکی است که طی بازداشتهای صورت گرفته فرزندان تعدادی از نمایندگان مجلس نیز بوده اند.

محسن روح الامینی فرزند یکی از اصولگرایان نیز که در جریان راهپیمایی پس از انتخابات 22 خرداد دستگیر شد و روانه کهریزک شد که بر اثر شدت شکنجه به شهادت رسید.