I was reading Kasra's posts about battle of Hejazi and Iranpaak and what a glorious past we had in our football and remembered that next derby is about two weeks away. I really don't care anymore and other than korkori with my PP friends I really don't follow IPL. I also remembered my kal kal in form of poems with Ramin A few years back and came up with this. Hope you enjoy it:
یاد اون روزها بخیر قرمزته آبیته حالی داشت
مردی و دوستی و غیرت تو دلها جایی داشت
یک طرف حجازی و جباری و اکبر سیم خاردار
اون طرف سفر ، کلانی و همایونی داشت
چهره ها بی غل و غش بود و دلا خالص و پاک
سلطان و اسطوره بودن یک معنایی داشت
کرکری بود و رقابت و نبردی سنگین
اون نود دقیقه بازی چه تماشایی داشت
پرسپولیس بازی رو بردو قهرمان لیگ شد
دوره ی بعد تیم تاج ، تاج رو بر سر میگذاشت
.
.
.
.
چل سال گذشت و دیدیم تو همون استادیوم
پرویز مظلومی پا جا پای رایکوف میگذاشت
سرپرست فاسد و مدیر بی اصل و نسب
روح عبدو رو تو قبر به لرزشی وا میداشت
حالا این حمید سوسول و ژنرال شهرنویی مربین
شاشیدم به جفتشون وای عجب حالی داشت
یاد اون روزها بخیر قرمزته آبیته حالی داشت
مردی و دوستی و غیرت تو دلها جایی داشت
یک طرف حجازی و جباری و اکبر سیم خاردار
اون طرف سفر ، کلانی و همایونی داشت
چهره ها بی غل و غش بود و دلا خالص و پاک
سلطان و اسطوره بودن یک معنایی داشت
کرکری بود و رقابت و نبردی سنگین
اون نود دقیقه بازی چه تماشایی داشت
پرسپولیس بازی رو بردو قهرمان لیگ شد
دوره ی بعد تیم تاج ، تاج رو بر سر میگذاشت
.
.
.
.
چل سال گذشت و دیدیم تو همون استادیوم
پرویز مظلومی پا جا پای رایکوف میگذاشت
سرپرست فاسد و مدیر بی اصل و نسب
روح عبدو رو تو قبر به لرزشی وا میداشت
حالا این حمید سوسول و ژنرال شهرنویی مربین
شاشیدم به جفتشون وای عجب حالی داشت